سلام استاد گرامی: بنده میخواستم یکی از باورهایم را خدمت شما عرضه کنم و صحت و سقم این عقیده را از زبان شما بشنوم، در مورد اینکه آیا فقط شیعیان به بهشت میروند؟ باور بنده این است که پاسخ این سوال هم بله است هم خیر. بله هست_چون که اهل بیت علیهم السلام تنهاانسانهای کامل روی زمین هستند پس طبیعی است که پیروان راستین آن حضرات به واسطه پیروی از آنان بهشتی باشند و اما پاسخ خیر است به این دلیل که شاید انسان هایی باشند که در زندگی خود هیچگاه فرصت آشنایی با روش ایشان را نداشتند ولی در زندگی از روی فطرت انسانی خود زندگی عاقلانه ای داشتهاند که بهشتی نشدن آنها با عدالت الهی سازگار نباشد. به نظر حقیر در جهان آخرت اعمال انسانهای غیر شیعه را با اعمال اهل بیت به عنوان انسان کامل مورد سنجش قرار میدهند و به هر میزان که به لحاظ نیت و عملکرد با این حضرات علیهم السلام تطابق داشته باشد اعمالشان پذیرفته میشود پس با این توضیح بیراه نیست اگر بگوییم فقط شیعه به بهشت میرود برخی که شیعه رسمی هستند و دسته ای هم شیعه بودنشان ثابت میشود اما غیر رسمی. ممنون میشوم در این خصوص ارشاد بفرمایید و صحت و سقم این عقیده را معلوم فرمایید. با تشکر از جنابعالی
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است حتی تا آنجایی که خداوند در مورد اهل کتاب میفرماید: «لَيْسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ آناءَ اللَّيْلِ وَ هُمْ يَسْجُدُونَ (آلعمران/113) آنها همه يكسان نيستند؛ از اهل كتاب، جمعيّتى هستند كه (به حق و ايمان) قيام مى كنند؛ و پيوسته در اوقات شب، آيات خدا را مى خوانند؛ در حالى كه سجده مى نمايند. موفق باشید
با سلام: آیا درست است که بگوییم که نفس عین شنیدن و دیدن است اما دیدن و شنیدن عین نفس نیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! زیرا وجهی از عین حقیقت، عین آن حقیقت نیست. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوارمان. وکیل خوب در چشم مردم وکیلی است که در سریع ترین زمان با کم ترین هزینه بهترین نتیجه را برایمان رقم بزند یکی از اسماءالله اسم وکیل است خداوند جل جلاله نه تنها بهترین وکیل بلکه تنها وکیل حقیقی است پس چگونه است که اگر به آدمی ظلمی شده باشد و یا حقی خورده شده باشد و این آدم درمانده و از همه جا بریده، به اسم یا وکیل حضرت احدیت از عمق جان پناهنده شده باشد شاید عمری طول بکشد تا به نتیجه برسد و حق خورده شده اش برگردد و آبرویش برود؟ چرتکه ی الهی در اسم وکیل چگونه است و رمز و راز و سرّ این اسم را برایمان شرح دهید که مدتهاست ذهن این حقیر را به خود درگیر کرده. با آرزوی عاقبت به خیری برای استاد عزیزم شما را به خدا می سپارم
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به او واگذار کردیم و میدانیم که او بهترین وکیل است؛ به این باید فکر کرد که «شاید رسیده باشیم» زیرا بنا بر آن شد که او وکالت ما را در امورمان به عهده بگیرد حال «زير دريا خوشتر آيد يا زبر / تير او دلکش تر آيد يا سپر» مطمئن باشید او شما را در مشکلات رها نخواهد کرد. موفق باشید
سلام و درود: در رد تکامل کور داروینی بهترین کتاب چیست؟ آثار اندیشمندان مغرب زمین کدام یک ترجمه شده است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: یکی از کتابهای خوب در این مورد کتاب آقای لوکنت دونوئی تحت عنوان «سرنوشت بشر» میباشد. در ضمن عرایضی در جلسات اولیه شرح سوره سجده در این مورد شده است. موفق باشید
با سلام: اگر چنانچه مادری فرزند کوچک و نادان خود را (که طبق مقتضای کودکی یا نوجوانی شیطنتی دارد) را چند بار در اثر عصبانیتش نفرین کند مثلا بگوید که ان شا الله سرطان بگیری ... حالا ۲ سوال هست خواهشا به دو سوال جواب جدا و مکفی فرمایید که باعث ارسال مجدد نشه ۱. اگر چنانچه نفرین مادر عملی شود یعنی بچه سرطان بگیرد و بعد مادر پشیمان شده حال اگر مادر دعا کند برای شفا فرزندش و راضی شود و پشیمان شود و نذر کند و خیرات فراوان کند و توسل کند آیا فرزندش که با نفرین مادر سرطان گرفت خوب میشود؟ در احادیث مشابه اینکه نفرین پس گرفته میشود هست؟! ۲. گناه بچه چیست که چون کودک بوده یا نفهم بوده شیطنت کرده باید متاثر از نفرین مادر شود؟ چرا خدا این نفرین را در حق کودک عملی کرده و کودک تا بزرگسالی باید از این رنج ببرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اساساً مادر به جهت تعلق فطری که به فرزندش دارد از عمق دل نفرین نمیکند تا نفریناش کارگر بیفتد. میماند که دعای مادر برای فرزند چه اندازه مؤثر است. بسیار مؤثر خواهد بود. ۲. هیچگاه صرف نفرین کردن به کسی نفرین او موثر نخواهد بود مگر آنکه زمینه آن نفرین در فرد نفرینشده به حکم سنن الهی موجود باشد. موفق باشید
سلام و عرض ادب وقتتون بخیر استاد: استاد ببخشید بنده ۱۹ سالمه و دانشجوی پزشکی هستم و به فسلفه علاقه دارم دوست دارم تخصصی تو این حیطه کار کنم امکانش هست بفرمایید چه کنم و از کجا شروع کنم؟ البته دوره طرح ولایت رو گذروندم و از بنده خدایی پرسیدم گفتن باید مشخص کنید در کدام حیطه فلسفه میخوای تخصصی کارکنی. بنظر شما کدام حیطه نیاز روز جامعه الان است. ممنون از پاسخگوییتون🌷
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آنکه حضرت امام نگاهِ فلسفه صدرایی برای این زمانه مدّ نظر دارند؛ پیشنهاد بنده آن است که اگر بتوانیدکتاب «ده نکته» و کتاب «از برهان تا عرفان» و کتاب «معاد بازگشت به جدّیترین زندگی» را همراه با شرح صوتی آنها دنبال کنید، إنشاءالله ورود خوبی در فلسفه صدرایی برایتان فراهم میشود. کتابها و شرح صوتی آنها روی سایت هست. موفق باشید
سلام علیکم. پیرو بحثهای آقای کدیور در مورد علامه طباطبایی، یادداشت زیر توسط یکی از دوستان محقق قابل استفاده برای نسل جوان خواهد بود. https://www.tasnimnews.com/fa/news/1400/09/14/2620208/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%A8%DA%A9-%DA%A9%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%B1-%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%85%D8%AC%D8%B9%D9%88%D9%84-%D9%88-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B7%D8%A8%D8%A7%D8%B7%D8%A8%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B1%D9%87
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! خوب است که رفقا پیرو جواب سؤال شماره ۲۶۱۹۷ به آدرس فوق نیز رجوع فرمایند. موفق باشید
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: تا اونجایی که بنده متوجه شدم طبق نظر ملاصدار نفس جمسانیت الحدوث و روحانیت البقاء می باشد، یعنی در ابتدا بصورت یک قوه در نطفه می باشد که در اثر حرکت جوهری مجرد می شود، طبق گفته شما استاد بزرگوار نفس بدن متناسب با خود رو می سازه مثلا نفس گرگ بدن گرگی می سازه، اگه این کار توسط نفس انجام میشه و جایگاه ملائکه کجاست؟ آیا نفس انسان رو هم میشه به نوعی یکی از ملائکه تعریف کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن صدرا در مورد جسمانیبودن نفس، در مورد نفس است آنگاه که در هویت شخص معینی به ظهور میآید که حرکت جوهری بدن، زمینه میشود تا آن نفس متعیّن شود. ولی بحث «خلق الارواح قبل الابدان» مربوط به روح انسان است در علم خداوند که هنوز تعیّن خاصی پیدا نکرده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد تخصصیتر از آن است که بتوان طی یک سؤال و جواب روشن نمود. به خصوص که رهبر معظم انقلاب «حفظهاللهتعالی» به عنوان یک فقیه متوجهی این امور هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در بستر وظیفهی شرعی و عقلانیت خود باید عمل کند و در این راستا راضی به تقدیر الهی باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در ذات خود وسعتی در حدّ حضور در همهی عوالمِ وجود دارد و باید خود را از نظر شخصی و با اختیار، سعی کند در همهی آن عوالم حاضر نمایند و از این جهت اعمالِ صالح این حضور را فعلیت میبخشد. پس در واقع انسان با آن نیّت و با عمل مناسب آن نیت، خود را بسط میدهد و به ذات خود نزدیک میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم مقالهی جنابعالی کدام است؟ ولی در جریان این نوع تحقیقات هستم. کارهای ارزشمندی است که حکایت از نظمی ریاضیمند در کلام الهی میکند. با اینهمه جایگاه قرآن، جایگاه دیگری است و برای گشودن جهانی بس متعالی در مقابل ما نازل شده است. به همین جهت خداوند میفرماید: «لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ» حقیقتاً کتابی را به سوی شما نازل کردیم که در آن به فکر شما و به یاد شما بودیم، آیا تفکر میکنید؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام سخن رفیق!؟ موفق باشید
سلام: استاد تکلیف ما با هدیه ها چیه؟ استاد قبل خواب چه آیه یا سوره ایی بخونیم بهتره؟ استاد من هر وقت میام که به سمت سیر مطالعاتی یا کتابای خوبی که شما معرفی کردید برم یه طوری میشه که نتونم. میخوام ولی همزمان نمیتونم، مثلاعاشق کتاب خوندنم اینقدر که دوستدارم مدام جلوی چشم باشن، در عین حال اصلا کتاب نمیخونم و همیشه آرزوی خوندنش رو دارم! استاد چطور از نادانی گفت و گوها دربیام؟ استاد برای دست پیدا کردن کوتاه مدت به ثبات شخصیت راهکاری که بشه روش مداومت داشت هست؟ استاد برام دعا کن آدم بشم از دست خودم خستم، ببخشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. قبول هدیه به خودی خود اشکال ندارد. ۲. حداقل خوب است سوره واقعه و آیه آخر سوره کهف خوانده شود. ۳. سعی کنید با یادداشتبرداریِ نکات مهم کتابها و انتخاب نکات مهم متوجه هدف و مقصد نویسنده بشوید. ۴. صبر و سکوت. موفق باشید
سلام استاد: میگم یه سوالی مدتی برام پیش اومده اگر آدم توبه کرد، که کرد، «فتلقی آدم من ربه»... پس چرا دوباره «قل نهبطوا منها جمیعا» اومد؟ توبه اش قبول نشد؟! پس چرا هبوط کرد دوباره؟ اگر آثار عمل گناه تا این حد باقی میمانه پس توبه دقیقا چیکار میکنه؟ " توبه آثار عمل رو از بین نمیبره؟ " قبل از توبه آدم و آیه «فتلقی آدم من ربه» هم اومده که «قل اهبطوا بعضکم لبعض عدو»... یعنی قبل از توبه هم باید هبوط میکرده.... ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «هدف حیات زمینی» عرایضی در این رابطه شده است مبنی بر آنکه خداوند از همان ابتدا بنا دارد خلیفهای در زمین قرار دهد و در این صحنهها که ملاحظه میکنید به آدم نشان داد که اتفاقاً زمینی باید باشد و از زمین که صورت برزخیِ آن «شجره»، است و آدم به آن نزدیک شد؛ باید شروع کند. موفق باشید
خلیلی: با سلام و عرض ادب و ارادت. من مدتی هست که کتابها و سخنرانی های استادطاهرزاده رو دنبال میکنم و کاملا واضح میشه فهمید که خیلی درباره روان انسان آگاه هستن و سوالی داشتم درباره لذت خودآزاری؟ برای مثال افرادی هستن که از خودآزاری لذت میبرن مثلا بعضی ها با خراش دادن و زخمی کردن پوست بدن یا حتی سوزاندن قسمتی از پوست بدنشون لذت میبرن یا بعضی ها از کندن موهای سرشون خیلی لذت میبرن مثلا یکی بود میگفت که از اون دردی که موقع کندن مو ایجاد میشه شدیدا احساس لذت میکنه و خب از طرفی هم آزاردهنده هست من الان فایلعای دهگانه معرفت نفس استاد طاهرزاده رو گوش میکنم و خیلی فایلهای دیگه ازشون گوش کردم و مشخصه تسلط بالا و عمیقی در شناخت نفس دارن برای همین گفتم احتمال قوی بتونن دلیل و منشا این ناهنجاری ها و لذتهای این گونه و راه رهایی ازین نوع لذات غیرعادی رو توضیح بدهند. سپاسگزارم
باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکلاتی که فرمودهاید مشکلاتی است روانی که با اختلالی که در نسبت روان و جسم پیش میآید، قابل بررسی است و این یکی از مواردی است که علم روانشناسی در مورد آن با نگاه تجربیِ آن علم، کار کرده است و روانپزشکان راه حلهایی را پیشنهاد میکنند که در بسیاری موارد مؤثر است. آری! اگر همین افراد خیال خود را متعادل کرده و ادب نمایند بهخوبی از این مشکل آزاد میشوند. و در این رابطه نکاتی در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، مطرح شده است. موفق باشید
با سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد شما در پاسخ به سوالات پیرامون حجاب بانوان در جامعه فرمودید صبور باشید و این افراد سرخورده و افسرده میشوند. واقعا بنده برایم سوال شده که چه وظیفه ای در مقابل دختر بد حجاب و خواهر بد حجابم دارم؟ بعضی مواقع دیگه صبرم لبریز میشه و دقت کرده ام دخترم زمانی که قاتلان رو اعدام میکنند لجوج تر میشه و حس بدی نسبت با من پیدا میکنه. لطفا راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «حجاب یک ضرورت شرعی است؛ ...، منتها آن کسانی که حجاب را به طور کامل رعایت نمیکنند، اینها را نباید متّهم کرد به بیدینی و ضدّانقلابی.. اینها دخترهای خودمانند... در این قضایای اخیر دیدید علیه حجاب خیلی کار شد؛ چه کسی ایستادگی کرد در مقابل این تلاشها و فراخوانها؟ خود زنها؛ زنها ایستادگی کردند. آنها امیدشان به همین زنهایی بود که شما به آنها میگویید بدحجاب؛ امیدشان به اینها بود. اینها امیدشان این بود که همینهایی که حجاب نیمهکاره دارند بکلّی کشف حجاب کنند، [ولی] نکردند؛ یعنی زدند تو دهن آن تبلیغکننده و فراخوانفرستنده. »
ملاحظه میفرمایید که ایشان بر بیدین نبودن و ضد انقلابینبودنِ این افراد تأکید فرمودند و این بسیار مهم است که خدای ناکرده این افراد را ما خارج از دین ندانیم. در حالیکه یکی از وظایف دینی خود را به طور کامل عمل نکردهاند و نظر ایشان مربوط به حادثههای اخیر نیست، ایشان در سال ۹۱ در جمع علمای خراسان جنوبی این نکته را متذکر شدند. با توجه به این امر که ما این افراد ضعیفالحجاب را از نظر مقام معظم رهبری از خودمان میدانیم، نباید نسبت به ضعف حجاب آنها حساسیتی نشان داد حاکی از آنکه آنان از ما نیستند. در مورد آنهایی که کشف حجاب کردهاند نیز باید تأمّل کرد. بسیاری از آنها معاند نیستند، اغفال شدهاند و یقیناً با فرونشستن تشنجات به خود میآیند و مرز خود را از معاندینی که با کشف حجاب بنای مقابله با نظام مقدس اسلامی دارند، جدا میکنند. زیرا بعضی از آنها اصلاً نمیدانند معنی کشف حجاب آنها در این شرایط چیست. با حوصله باید قضیه را برایشان تبیین کرد آنهم در شرایطی که هنوز به وجود نیامده است وگرنه جبههگیری میکنند. موفق باشید
با سلام و خسته نباشید به استاد عزیز: چه کار کنم در نماز حضور قلب داشته باشیم؟ من به معنای آن توجه دارم بعضی وقتها گریه می کنم ولی همیشه این طور نیست ولی هرکاری می کنم چشم دل باز نمی شود و چیزی نمی بینم چه کار کنیم چشم دل باز شود؟ در آیام ماه رجب و شعبان یک حالی می شوم ولی بعد آن حال معنوی می رود. در اعتکاف هم شرکت می کردم چند روز یک حالی دارم بعد از بین می رود چه کنیم آن حال برای همیشه باشد؟ با ما در آن حال سکوت زیاد دارم و دوست ندارم با کسی ارتباط برقرار کنم قبلاً خوابهای خوب داشتم ولی دیگه کم شده چه کار کنیم خواب خوب ببینیم و چشم برزخی باز شود؟ یکی از اولیا خدا دیدم آیت الله محمد تقی بهجت پشت سرش نماز خواندم دلم یک حالی می شد چند بار از نزدیک دیدم بدنم می لرزید ولی بعد آن معنویت تمام می شود چه کار کنیم چشم دل باز شود؟ سیر معنوی و سیر سلوک کنیم به خدا و اهل بیت علیه السلام برسیم، در نماز و روزه توجه به حق داشته باشیم؟ چگونه توجه به اسما الهیه داشته باشیم آیا با ذکر حل می شود؟ ذکر یونسیه شما تجویز می کنید یا اذکار دیگر اگر می شود راهنمایی کنید. اگر کسی در دنیا به آن مقامات که گفته شد نرسید آیا ضرر و خسران کرده و گناه کرده؟ این که مثلاً می گویند حضرت امام در نماز حضور نداشتند بعد در تشهد نماز حضور داشتند در نماز پرواز روح جسم داشتند و چشم دلشان باز بود و به تمام معنا پرواز داشتند چیزهای می دیدند و آیت بهجت هم همین طور در نماز چیزهای می دیدند اصلا در دنیا نبودند و در آسمانها هستند. ما چه کنیم مثل آنها باشیم برای ما که این اتفاقات نمی افتاد و ببینیم. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تقویت معارفی که جان را نسبت به حقیقت بیدار میکند مثل «معرفت نفس» ۲. توجه به نحوهای از بودن که بهترین بودن است با نظر به توصیههای مولایمان علی «علیهالسلام» به امام حسن «علیهالسلام» در کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» ۳. با طمأنینه و با حضور قلب، عبادات را انجام دادن، به امید آنکه خداوندعنایات خاصه خود را از ما دریغ ندارد. موفق باشید
کدوم آینده کدوم امیدواری؟ مملکت داره به قهقرا میره همین چند وقت پیش گشت ارشاد باعث آبرو ریزی شده بود دوباره یه داستان دیگه. کی به اینا همچین حقی میده؟ آخه الان میدونم میخواهید بگید ذیل شخصیت حضرت امام و افق روشن و از این صحبتای تکراری ولی چطور این جنایت ها رو نمیبینید؟ دختر ۲۲ ساله به خاطر بد حجابی باید ضربه مغزی بشه؟ آبرویی مونده برای اسلام با کارای اینا دیگه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی حرکتی بزرگ در راستای احیای انسانیت شروع شود معلوم است که باید نسبت به چنین ضعفهایی حساس بود. ولی آیا جز این است که باید به راهی فکر کنیم که امام شهدا و شهدای عزیز و رهبر حکیم انقلاب اسلامی مقابل این ملت گذاردهاند؟ وگرنه حتماً میدانید صدها برابر این نوع خطاها در جهان مدرن انجام میشود بدون آنکه حساسیتی جدّی در رفع آن پیش آید. پیشنهاد میشود به گفتگویی که بین آقای علیزاده و بعضی از خواهران و برادران پیش آمده و کانال مطالب ویژه آن را در معرض دید کاربران قرار داده؛ رجوع شود. موفق باشیدhttps://eitaa.com/matalebevijeh/11543
با سلام: به نظرم عرفان یک چیزی کم دارد. به نظرم در عرفان باید درد فراق باشد در حالیکه حرف از وصال است. باید عرفان، لا عرفان شود. چرا؟ چون ما با حقیقت دست نیافتنی روبروییم. به نظرم ما با توجه به الله از ذات غافلیم و ذات در نزد عارف گویا نیستی است. عارف به جای همدمی با ذات می آید و همدم اسم می شود. چرا عارف در فراق ذات نسوزد. آن فراق است که لذت دارد. هر آنچه که ذات به عنوان اسم از خودش ضهور می دهد برای آن است که توجه به ذات کنیم و در سرزمین حیرت ابدی بسوزیم. نظر شما درباره متن فوق چیست؟ آیا با وحدت وجود میسازد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرفان حقیقی متذکر میشود که انسان همواره در راه است. به لطف الهی پس از مطالعه کتاب «فصوص الحکم» همراه با شرح لازم و ورود به کتاب شریف «منازل السائرین» در آخرین منازل است که سالک در عطش توحید، خود را مییابد که البته بحث آن بسیار مفصل است. موفق باشید
استاد بزرگوار سلام: در اطرافیان من کسی هست که در هر دیدار احتمالا بدون هیچ سوءنیت و در کمال سادگی به من طعنه میزند یا جملاتی میگوید که دلم را شدیداً میشکند. از آنجایی که بزرگتر هست و در بحث کردن با او و ابراز ناراحتی هم سودی نمیبینم معمولا در مقابل حرفهایش میخندم انگار صحبت بانمکی کرده است. اما بعد از دیدارمان تا دیدار بعدی با تمام وجود با قلب و مغزم کلنجار میروم که با یادآوری حرفهایش کینه پیدا نکنم. تازه وقتی کمی آرام میگیرم دوباره دیدار بعدی پیش میآید و حرفهای دلشکننده محتمل بعدی. نسبتم هم با او طوری نیست که بتوانم محدودتر از این با او در ارتباط باشم. این را هم بگویم که از دلشکستگیهایم تقریبا به هیچکس نمیتوانم بگویم. اگر با خانواده و اقوام حرف بزنم غیبت میشود و با دوستانم هم سختم هست حرفهایی از این جنس بزنم پس در این جدال بسیار هم تنها هستم و یکنفره و بی هیچ یاوری با خودم مبارزه میکنم. استاد من از سینهای که پر از کینه و احساس منفی به دیگران باشد میترسم. حدیثی از اهلبیت شنیدهام که شیعیان ما قلبشان از هر غل و غش و دغلی پاک است اما من پر از غل و غشم. عاجزانه از محضر شما درخواست دارم راهنماییام کنید که با چه فکر یا عملی نسبت به حرفهایی از این جنس بیتفاوت بشوم و بتوانم کینه به دل نگیرم و در مقابل او و دیگرانی شبیه او بداخلاقی یا بیمحلی نکنم؟ استاد دوست دارم ظرفم را بزرگ کنم اما خیلی کوچکم. مثلا تقریبا مطمئنم که او قصد شکستن دل من را ندارد اما به واسطه سن و تفاوت فرهنگی و فاصلهای که بین دنیاهایمان هست این حرفها را به من میزند، اما هرچه این موضوع را پیش خودم مرور میکنم باز هم دلم قانع نمیشود که از حرفهایش نشکند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر این سخن بزرگ و بزرگتر از بزرگِ حضرت معبود را فراموش کردهاید که میفرماید: «وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا» (فرقان/63) بندگان خدای رحمان که وسعت رحمانیاش شامل عموم بندگان است، انسانهایی میباشند که بدون هیچ تکبرّ و با فروتنی تمام روی زمین حرکت میکنند و چون در صحنههای مختلف با افرادی روبهرو شوند که جاهلانه با آنان برخورد میکنند، در مقابل، گفتگویی همراه با سلام و سلامتی با آنان در میان میگذارند. و نیز در جای دیگر میفرماید: اینان « وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا» چون با امری لغو و غیر منطقی روبهرو شوند با بزرگواری از آن امور میگذرند و خود را همسنگِ سخنان پوچ و لغو و بیثمر نمیکنند. موفق باشید
سلام علیکم و رحمت الله و برکاته: از نظر نظم و مدریت شخصی و گروهی، منبعی معرفی میکنید که راه کارهای نظری و عملی از جنبه اسلامی را بررسی کرده باشد؟ استاد لطفی بکنید و توضیح بدهید مطلب را... همانگونه که نقل میکنند سیر و سلوک جز با مدیریت نظم و زمان انجام پذیز نیست. بنده قصد دارم یک جریان عظیمی در مدرسه علمیه راه اندازی کنم ذیل نظم و مدریت قربته الی الله. خدا خیرتون دهد
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مباحث, مباحثی نیست که در دل یک سوال و جواب بگنجد. پیشنهاد می شود کتاب «امامت و رهبری» شهید مطهری را به عنوان شروع این نوع امور مد نظر داشته باشید. موفق باشید
سلام: در شاهنامه شریف آمده است: «ز نام و نشان و گمان برتر است / نگارندهٔ بر شده گوهر است» اگر نام را اسم بگیرم اشاره دارد به مقام بی اسمی حق. حال سوال پیش می آید چرا در قرآن تاکید بر اسماء الله است و اشاره ای به مراتب بالاتر حق ظاهرا نمی شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید آنجا که در قرآن مسئله «احدیت» حضرت حق و یا «واحد القهّار» بودنِ او را به میان میآورد، همان مقام بیاسمی باشد. موفق باشید
با سلام استاد عزیز: به نظر شما طبق مباحث عقل تکنیکی، با توجه به وحدت وجود و اینکه اگر خدواند اراده ای کند، در تمام اشیا آن اراده متبلور شده و در انسان یک حالت تمایل ایجاد می شود، حال امروز که خداوند انقلاب اسلامی را اراده کرده است، باید با تفکر برخواسته از انقلاب اسلامی با طبیعت برخورد کنیم و اینگونه با نگاه پدیدارشناسانه با اشیا و پدیده ها برخورد می شود. این نوع نگاه و ارتباط با طبیعت میتواند جای خیلی از قوانین خودساخته بشر غربی و حاکم بر اجتماع و ارتباطات بین افراد را بگیرد، بطور مثال یک شخص با زمینه و بنیادهای فکری قرآنی و اسلامی امروز بهتر از طبیعت جواب میگیرد و برای کشف اینکه ببینیم هر پدیده چه می گوید و جایگاه آن در امتداد جهانی بین دو جهان چیست، باید شخصی که در جهانی بین دو جهان مستقر است، جایگاه آن را در راستای آن جهان تعیین کند و حق را در آن کشف کند و اگر جهانی بین دو جهان را روح زمانه آینده بدانیم که آن روح زمانه حاصل اشتراک افق های انسانهایی است که هر کدام جهانی بین دو جهان هستند، که مقدار اطلاعی که ما از آن می توانیم الان داشته باشیم، به اندازه ظرفیت پذیرش آن روح است. ۲. شاید در نگاه اول بگوییم که جهانی بین دو جهان همان جهانی است که باید با اراده حضور تاریخی صحیح در دوران دکارت و ملاصدرا بدون گرفتار شدن به بدفهمی های گشتل ساخته می شد، اما گویا استاد این روح برای پخته تر شدن و برای اینکه با مقوله انتخاب سرمایه جا انسان شود، طبق این که انقلاب ادامه مدرنیته است گویا باید این روح در آن زمان گرفتار بدفهمی میشد وانسانهای بعدی با تعیین نسبت خود با نتایج تلخ و دور از معنویت حاصل از بدفهمی های گشتلی وانتخاب های خود ظرفیت پذیرش تجلی روح جهانی بین دو جهان را ایجاد کنند. ۳. عرض آخرم در مورد دوره های مختلف تاریخ قبل از منجی ها و فرستادن رسولان و انبیا است، که به نظر شما آیا میتوانیم بگوییم که اگر گشتل را نوعی بدفهمی و خروج از تعادل بگیریم، در این دوره ها هم نوعی گشتل بوده که باید انسانهای منتظر در دوره انتظار نسبت های خود را با آن گشتل ها تعیین کنند و این انتظار واقعی است که این کار ظرفیتی را برای شخص ایجاد می کند که در زمان آمدن رسول، جزو نجات یافتگان باشد، و شاید بتوانیم اینطور بگوییم که در دوران انتظار ما باید نسبت مان را با گشتل ها ونتایج آن تعیین کنیم و شاید زمان ظهور خود نوعی قیامت و ظهور نتایج این تعیین نسبتهاست و نتایج اینکه من چه چیزهایی را نمی خواهم و طبق آن نور رفع کننده ظهور می کند. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بالاخره کار باید به اینجاها بکشد. ۲. حرف خوبی است. باید بر آن تأمّل کرد و هرچه جلوتر بروید موضوع بیشتر روشن میشود. ۳. به نظر بنده همینطور است. باید همچنان این فکر را ادامه داد زیرا امری نیست که تمام شود. آری! «بینهایت حضرت است این بارگاه / صدر را بگذار، صدرِ توستْ راه». موفق باشید
سلام وقت بخیر استاد: شخصی از زمان گذشته و آینده و از کثرات دنیا فارغ شود و در زمان حال نفس ناطقه خود را هر روز مستمر چندین ساعت توجه اشخاصی زنده مثل امام زمان روحی فداه و یا شخصی اصلا ندیده و از دنیا رفته مثل صحابی پیامبر و فرشتگان مجرد توجه کند و فرد در عالم خیال مونده باشد و وارد عالم عقل نشود تجرد عقلی نداشته باشد می شود اتحاد نفس و روحی و ارتباط بین اشخاص زنده و فوت شده داشته باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید مطمئن بود زیرا به ما فرمودهاند: «كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ» پس باید فکر خودمان در ایجاد شخصیت خود با رعایت دستورات شرع و معارف الهیه در میان آید. موفق باشید