باسمه تعالی: سلام علیکم: ضمن تشکر، با توجه به طراحی جدید سایت پیشنهاد شما به مسئول مربوطه منتقل خواهد شد. مدیریت سایت
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند است که همهی عالم را در اختیار دارد و اوست که همیشه حیّ و حاضر است. در این مورد پیشنهاد میشود شرح «مقالات» آیت اللّه شجاعی «رحمتاللّهعلیه» را دنبال بفرمایید. صوت مباحث در اختیار حاج آقا نظری به شمارهی 09136032342 هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث آقای دکتر محمدرضا بهشتی و آقای دکتر محمود خاتمی در این رابطه مفید است. به آپلیکیشن «سُها» رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر حال ظهور حضرت در بستر آخرین دین که کاملترین دین است محقق میشود. ۲. همانطور که در جواب سؤال شمارهی ۲۷۷۵۳ عرض شد مسلّم آیندهی ما، آیندهی بسیار امیدوارکنندهای است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شخصیت مرحوم شهید صدر، یک وجه و دو وجه ندارد از فقه بگیر تا فلسفه و اقتصاد. عظمت آن اندیشمندِ بزرگ آن بود که میفهمید در چه جهانی زندگی میکند و چگونه باید از اسلام به بهترین نحو در مقابل دنیای مدرن که مطمئن بود چون کویری خشک راهی به سوی سعادت انسانی نمیگشاید، بهرهمند شد. در این مورد خوب است صحبت جناب استاد میرباقری در پیام رسان ایتا به آدرس زیر رجوع فرمایید. موفق باشید
https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/2624 ستاد میرباقری | #شهید صدر و ارتقای سطح مواجهۀ #فقه با جهان، ۱۳۹۹/۱/۲۱ (به مناسبت چهلمین سالگرد شهادت شهید صدر)
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» و سپس جزوهی «قرارگرفتن در بودن تاریخی خود» مطالعه شود که هر دو بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار خوب ورود فرمودهاید. حقیقتاً همین طور است که امثال آقای تاجزاده چه اندازه مغالطه میکند و بیش از اینکه امیدشان به فهمِ مخاطبانشان باشد، به جهل آنهاست. ولی هنر امثال آقای زاکانی هم باید آن باشد که بهانه دستِ آن آقایان ندهد وگرنه بحمداللّه انقلاب اسلامی با یارانِ صدّیق خود، راهی را انتخاب کرده و دنبال میکند که تنها راه سالم و نتیجهبخش در این دوران برای ملت ایران است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور از آن فراز از روایت، به دنبال عزّت بودن از اهل دنیا است و گرنه اولیاء الهی که خودشان واسطهی فیضاند جایگاه و موضوعشان متفاوت است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف مشکلی است. شاید مباحث «عقل تکنیکی» تا حدّی جواب سؤالتان را بدهد. موفق باشید
سلام علیکم: نسبت به چند مورد مشاوره میخواستم. من یه جوون ۲۳ ساله هستم و چند تا مشکل دارم: ۱. خودم رو باور ندارم و فکر میکنم نمیتونم و خیال میکنم نمیتونم خودم رو ثابت کنم. ۲. زیاد به گذشته فکر میکنم و به حدی که وسواس فکری پیدا کردم. ۳. وسواس دارم واسه اعمال عبادی که انجام میدم. مثلاً نمازی که میخونم یا حتی تقلید که کردم و مرجعی که انتخاب کردم میگم نکنه اشتباه باشه همین تیکه کلام نکنه اشتباه باشه منو خیلی درگیر میکنه. ۴. هر وقت نماز میخونم وسواس دارم میگم این اون نمازی نیست که توی روایات اومده و کامل نیست. ۵. نسبت به آینده بدبین شدم و ناامید، همیشه تو ذهنم یه صدایی میگه نمیشه و خراب میشه و خدا کمکت نمیکنه ۶. احساس میکنم نیست به خدا سوء ظن دارم یعنی زیاد امیدوار نیستم. ۷. من ازدواج کردم و خطبه عقد رو خوندن الان با خودم میگم نکنه اشتباه باشه. اصلا بهم بگین ملاک درست بودن و اشتباه بودن چیه؟ ۸. خیال من خیلی قوی هستش میخوام کنترلش کنم نمیتونم ۹. زندگی خودم رو مقایسه میکنم مثلا ازدواج خودم رو و شرایط گذشته خودم رو مقایسه میکنم با داداشم ۱۰. به خودم میگم چون من سادات نیستم و خانومم سادات نیست دیگه امیدی نیست به اینکه بهشتی باشم و زندگی خوبی داشته باشم. لطفاً به همه اینا جواب بدین
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بالاخره بزرگان ما در این رابطه یک نکته مهم را درمان همه این دغدغهها میدانند و آن اینکه: «ره چنان رو که رهروان رفتند» افرادی که قابل اعتماد و مورد نظرتان هستند را مدّ نظر قرار دهید و صحت و درستی حرکات و افکارتان را مطابق حرکات و افکار او قرار دهید. بدین معنا که میبینید همانطور که ایشان در امورات عمل میکند اعم از عبادات و سایر امور؛ شما نیز همان کار را بکنید. و در موضوع فکری، پیشنهاد میشود ابتدا کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» و سپس کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» را دنبال بفرمایید. هر دو کتاب روی سایت هست. موفق باشید
با سلام: استاد با توجه به مباحثی که فرمودید از زمان دکارت و ملاصدرا روحی به بشر روی آورد که آنها متوجه آن شدند،۱. سوال اول اینکه آیا این صحیح است که در زمان مثلا حضرت موسی (ع) فرمان هایی از جانب خداوند آمد تا قوم ایشان در آن زمان آنها را انجام دهد اما در زمان پیامبر اسلام (ص) خداوند به پیامبر می فرمایند که تو فقط مذکر دین و مطالب ارائه شده هستی پس در اینجا یک حالت انتخاب شخص پر رنگ تر محفوظ می ماند. آیا در زمان حضرت موسی (ع) هم این نحوه مذکّر بودن ایشان اولویت دارد؟ ۲. اگر ما پر رنگ تر شدن اختیار در انتخاب دین را در زمان پیامبر اسلام ص درست بدانیم، آیا می توانیم بگوییم که با این حالت اختیار، شخص باید خود در درون خود به عمق بالاتر از دین دست پیدا کند و به یقین بالاتری برسد آیا می توانیم بگوییم که آن روحی که عمق بالاتری از یقین را طلب می کند در درون انسانها از صدر اسلام شروع شده نه صرفا از زمان قرن ده میلادی. ممنون از راهنمایی تان.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حتماً همه پیامبران متذکر امور فطری هستند. آری! بشر آخرالزمانی ظرفیت بیشتری جهت انتخاب دارد. ۲. حتماً همینطور است ولی هرچهقدر جلو آمدیم، آزادیِ انتخاب بیشتر از گذشته در بشر جدید خود را نشان داد. در این مورد عرایضی در جلسه ششم «دولت، مردم، آزادی» شد خوب است که سری به آن بزنید. موفق باشید https://eitaa.com/soha_sima/1656
با سلام: پس از آن که من مباحث ده نکته در معرفت نفس را مطالعه و شرح صوتی آن را گوش دادم و از طریق تجربی متوجه من (خودم) شدم، سوال ۱. آیا در این تجربه من با معلوم زنده (منظورم من است)، ارتباط برقرار کرده ام؟ سوال ۲. آیا این تجربه کردن نفس در سوال یک که گفتم علم حضوری بود؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آنجایی که در علم حضوری، وجودِ معلوم نزد عالِم است پس خود معلوم زنده، خودتان هستید نه آنکه دوگانگی بین خودتان و معلومتان باشد تا بحث ارتباط به میان آید. موفق باشید
سلام و درود: در احتیاج بشر به نبوت تخصصی ترین و کاملترین کتابها را معرفی کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی در جایجای تفسیر المیزان در این مورد نکات ارزشمندی را مطرح کردهاند. در ضمن کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست در این مورد میتواند مفید باشد بخصوص که سعی شده نکات مدّ نظر تفسیر المیزان نیز بیان شود. کتاب «چه نیازی به نبی» که روی سایت هست نیز تذکراتی در این مورد دارد. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما. سوالاتی برایم ایجاد شده است. ممنون میشوم پاسخ بفرمایید. میخواستم شروع کنم به خواندن تاریخ معصومین علیهم السلام. با خود گفتم ابتدا از لنز عرفان اسلامی به زمان و تاریخ نگاهی بیندازم. در اولین مواجهه، نظریه علم الاسماء تاریخی مرحوم فردید نظرم را به خود جلب کرد. بعد از آن مطالبی از تلقی ابن عربی در باب زمان خواندم. بار دیگر به انبوه پاسخهایی که شما به کاربران دادهاید نگاه کردم؛ کلماتی برایم آشنا بود و مرا به یاد مطالب محییالدین در فتوحات میانداخت: روح زمانه، مظهر اسم غالب، قطب زمان، ظرفیت هر تاریخ، کل یوم هو فی شأن، الدهر هو الله و ... ۱. استاد! به نظر شما چگونه میشود تاریخ زندگی معصومین علیهم السلام را از این دریچه مطالعه کرد که آنها مظهر اسم غالب در زمان خود بودند و مقدرات الهی بر اساس آن اسم جاری میشد؟ ۲. چگونه میتوان خود را در تاریخ زندگی هر معصوم حاضر کرد تا بفهمیم اسم غالب چه بوده است؟ چه از طریق علم حضوری و چه از طریق علم حصولی. ۳. به نظر شما بهتر نبود مرحوم فردید، علاوه بر مبنایی که از ابن عربی اخذ کرده بود، قالب و روبنای نظریه خود را نیز از او وام میگرفت و بعد از آن به نسبت هایدگر با این دستگاه فکری میپرداخت؟ با تشکر از بذل توجهتان خواهشمندم اگر نکتهای اضافه بر این سوالات در باب «دریافت تجلیات الهی از طریق امامِ زمانه» و چگونگی کاربست آن در مطالعه تاریخ معصومین دارید بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عمده آن است که مطالعات ما با چنین رویکردی باشد تا در آینه حرکات و سکنات و گفتار اولیای الهی، انوار اسماء مدّ نظرمان باشد. ۲. با مطالعات دقیق نسبت به سیره اولیای الهی این خصوصیات بهخوبی پیش میآید. ۳. به نظر بنده جناب فردید با مطالعه آثار هایدگر متوجه شدند میتوانند چنین مواجهه خوبی با آثار ابنعربی داشته باشند، وگرنه مثل سایرین، آثار ابن عربی را تبدیل به نوشتههای خواندنی میکردند. ۴. عمده توجه به حضور تاریخی است که جان ما را محل تجلیات انوار الهی میکند. به نظر میآید با تأمّل در کتاب «سلوک ذیل شخصیت حضرت امام خمینی (رضواناللهتعالیعلیه)» بتوان در این وادیها حاضر شد. موفق باشید
سلام: به نظر شما با شرایط به وجود اومده و عزای عمومی در خوزستان وقت برگزاری و تجمع برای سرود سلام فرمانده است؟ مردم بیشتر عصبانی نمیشن؟ حق دارن هر چی میگن
باسمه تعالی: سلام علیکم: سرود «سلام فرمانده» حکایت حضور نسلی است که در عین نوجوانی، آماده حضور بیشتر در تاریخی میباشند که دیگر این نوع تفکرها نباشد. مگر سرودی اینچنین حماسی به معنای جشن و شادی قلمداد میشود؟ آیا بیش از همه خود حضرت صادق «علیهالسلام» مفتخر به چنین شرایطی که در دل مکتب جعفری به ظهور آمده، نیستند؟ که چگونه جوانان ما آنچه را که در این سنین به دنبال آن بودند که خود را در تاریخ حماسی خود بیابند، در این سرود جستجو کردند؟ موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم و رحمت الله. استاد عزیز من بابت پاسخی که به پرسش ۲۷۶۴۵ داده اید حقا تعجب میکنم! شما نمیتوانید این طور صریح بگویید: من نمیتوانم به این نوع نگاهها فکر کنم. سؤال من از شما این است که آیا این نوع نگاه ها از من درآوردی اساتید است؟! میفرمایید خیر. عرض میکنیم: آیا این نگاهها که علائم ظهور را بیان میکنند از دو لب مبارک معصوم بیرون آمده است؟ میفرمایید: بله؛ و روایات ظهور را به ما نشان میدهید. با این حال چرا میفرمایید نمیتوانم به آنها فکر کنم؟! نمیتوانیم که بگوییم این نگاهها دروغ است. چطور است که از مقام معظم رهبری میپذیریم وقتی درباره حدیث یتحابون بروح الله بیاناتی دارند؟ ولی درباره دیگر احادیث ظهور از جمله سفیانی که به تعبیر آیت الله بهجت رحمت الله علیه این یک علامت را دیگر نمیشود کاری کرد، میگوییم نمیتوانیم فکر کنیم؟! چرا باید میان نگاه خود و نگاهی که معصومین جلوی روی ما گذاشته اند، افتراق و جدایی ببینیم؟! حداقل برای استاد طاهرزاده ای که در قلمروی ناظران از منظر عرفان اسلامی است شاید مناسب نباشد که درباره این مساله ای اینقدر ذهنها را مشوش ساخته بگوید من نمیتوانم به این نوع نگاهها فکر کنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به کتاب «تحلیل تاریخی نشانهای ظهور» از حجتالاسلام دکتر مصطفی صادقی رجوع فرمایید. زیرا بنا به تحقیق ایشان، این روایات یا اموری است که باید تأویل نمود و یا ریشه در تحریفات عباسیان دارد از آن جهت که میخواستهاند مهدیِ عباسی را به عنوان مهدی امّت جا بیندازند. و از این جهت عرض شد بنده نباید وارد شوم که نیاز به کار تحقیقی دارد، نه آنکه با یک سؤال و جواب بتوان مسئله را روشن نمود. موفق باشید
سلام علیکم. بی مقدمه میرم سر حرف اصلیم...... دعا کنید. یاعلی
باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر شما باید این باشد که در همین فضای سخت، استعدادهای خود را شکوفا کنید. زنان بزرگ همواره در دلِ سختیها و نداریها توانستهاند فرزندان بزرگی همچون علامه طباطباییها بپرورانند. از طرفی رابطه محبتآمیز خود و فرزندانتان را به بهانههایی که میفرمایید از مادر و پدر خودتان و والدین همسرتان قطع نکنید تا گشایش لازم حاصل شود. با محبت و گشادهرویی، کار جلو میرود. موفق باشید
سلام علیکم و رحمت الله و برکاته: استاد جان امسال برای اربعین توفیق زیارت سید و سالار شهیدان نصیبم شد. من همیشه بخاطر تبعیت از فرمان رهبر عزیزمان و نیز حکم عقل، ماسک میزنم و رعایت میکنم، بدون اینکه از کرونا ترسی داشته باشم. خلاصه امسال دلم برای امام حسین پر می کشید و عازم عتبات عالیات شدیم، در کربلا مستقر شدیم، خانواده همسر من از نزدیکان یکی از روحانیون به نام اصفهان هستند که ایشان واقعا در تهذیب نفس و اخلاق ستودنی است و خیلی زیاد هم به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف می شوند، منتهی نه ایشان نه اطرافیانشان ندیدم که قائل به ماسک و فاصله گذاری و حالا واکسن و... باشند. در اصفهان هم در جلساتشان، خصوصا محرم رعایت نمی شد، و برخی دوستان ولایی رنجیده می شدند که چرا فرامین رهبری نادیده گرفته می شود در این جلسات، ولیکن آن روحانی بزرگوار و مریدان گویی نه حالا علنی بلکه یه جورایی انگار عقیده دارن نباید یک بیماری رو اینقدر بزرگ کرد و چیزی از دست خدا در نرفته و عمر و سلامتی و... دست خداست و... در کربلا این عزیزان همگی، که بالای ۱۰۰ نفر بودند، در یک مجموعه ساکن بودند و به هیچ وجه رعایت نمی شد و خیلی هاشون کرونا داشتن و انگار نه انگار. بنده هم بی خبر از همه جا رفتم به اقوام سر بزنم در بدو ورود به کربلا، و دو سه روز بعد مریض شدم. اول که نمی دانستم کروناست، چون اصلا نمی دانستم افراد بسیاری در آن مجموعه که گفتم کرونا داشته اند، فقط دیدم روزبه روز و لحظه به لحظه حالم بد می شود نه چیزی از زیارت میفهمم و نه بدنم و اعصابم یاری می کند، خلاصه در هلال احمر تست دادم و فهمیدم مثبت است، چون میخواستم کسی از من این بیماری رو نگیره بسیار عذاب کشیدم تا رسیدم اصفهان و در حال موت و با سطح اکسیژن زیر ۴۰ و ریه کاملا تخریب شده بدو ورود بستری شدم، دکترها جواب کرده بودن و من در حالتی مانند اغما احساس میکردم در حال عزیمت به جهانی دیگرم، تا اینکه به خواست خدا، آمپولهای اکتمرا و رمدسیویر و... پاسخ داد بعد از ده روز بستری بودن، مرخص شدم، اولا در بیمارستان حال زار بیماران و استیصال خانواده ها در تهیه آمپولها با قیمتهای گزاف در بازار آزاد رو می دیدم به خودم میگفتم بیخود نیست رهبر ما حکیم است، هنوز که هنوز است ماسک میزند و مراسمات مذهبی رو بدون شرکت کننده برپا می کند، چون رهبر اینجا و این گوشه بیمارستان و زجر و درماندگی بیماران زیر دستگاه اکسیژن و دوندگی کادر درمان و آوارگی خانواده ها از این بیمارستان به آن بیمارستان را می بیند، او اینها رو درک میکند، اما فلان استاد اخلاق فقط میگه خدا خدا خدا و دیگر هیچ! من به خاطر این جماعت مذهبی از زیارت چیزی نفهمیدم، مدتها در بستر بیماری فقط خدا میداند چه زجری کشیدم، ویروس بر مغز و اعصاب آنچنان اثری گذاشته که بعد از سه ماه هنوز پرخاشگری که از اختیارم خارج است، عذابم می دهد، عصبی میشم گاهی مثل دیوانه ها می شم، تازه دستگاه اکسیژن رو کنار گذاشتم، خانواده ام بسیار اذیت شدند و دهها میلیون تومان هم هزینه شد، حالا هم که تقریبا تمام موهای سرم در حال ریزش است مثل کسی که شیمی درمانی کرده، من سعی کردم در این مدت ناشکری نکنم اما احساس میکنم اگر من نوعی و خانواده ام این جماعت مومن رو حلال نکنیم در آن دنیا گیر هستن، یک مقدار بصیرت هم چیز خوبیه والا. اما استاد جان من تا الان صبر کردم اما با این ریزش شدید مو، دیگر طاقتم داره طاق میشه. دلم میخواست راضی به رضای حق باشم اما واقعا طاسی رو نمیتونم تحمل کنم دلم شکسته استاد جان، دعایم کنید. شاید تقصیر خودم است رفتم تحت قبة ارباب ازش مقام رضا رو خواستم، بعد در بیمارستان استغفار طلبیدم از این دعا، گفتم شاید اشتباه کردم این دعا رو کردم. آنقدر بدحال بودم حس میکردم خدا رو گم کردم خودم رو گم کردم استاد هر چی از عجایب کرونا بگم کم گفتم. حالا هم این ریزش مو، شما فکر می کنید چرا اینطوری شد؟ آیا من نباید میرفتم زیارت؟ آیا کفاره گناهان است؟ موهام برام مهم بود حالا داره از دست میره. چه کنم امام حسین دستم رو بگیره؟ احساس میکنم دیگه هیچی در دست ندارم. لحظه ای که داشتم از تنگی نفس خفه میشدم به همسرم گفتم دارم میرم اما دستم خالیه. حالا انگار خالی تر شده. استاد دعایم کن
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم بسیار از آنچه برای جنابعالی پیش آمده متأسفم. مطمئن باشید حضرت سیدالشهدا «علیهالسلام» دستتان را رها نمیکنند و به گفته خودتان متوجه حکمت مقام معظم رهبری از یک طرف، و جدّیبودن کرونا از طرف دیگر شدید. نباید خود را سرزنش کنید. امیدوارِ رحمتی باشید که در این مسیر برایتان پیش میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب هگل در موضوع روح نکات دقیقی دارد که اقلاً باید با استادی که او را فهم کرده است، مدتی بحث «روح» را دنبال کرد. پیشنهاد اولیه بنده مطالعه هگل است در جزوه «تاریخ فلسفه غرب» و پس از آن کتاب آقای بیزِر در رابطه با هگل نکتههایی را روشن میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تاریخی با حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» شروع شده که هرکی هرچه بیشتر در این تاریخ وارد شود، بیشتر در بصیرت تاریخی قرار میگیرد و مصداق کامل آن را میتوانید در مقام معظم رهبری ملاحظه کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! تکلیف همانطور که از معنی آن واژه بر میآید امری است که برای مکلّف، تکلّفآور است و نفس امّاره او نمیخواهد آن را بپذیرد تا آنکه به مرور قلب، جای نفس امّاره به صحنه میآید و عبادات برایش شیرین میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید قسمت محبت کتاب شریف «مهجة البیضاء» ملامحسن کاشانی مطالب خوبی را به میان آورد و از طرف دیگر شخصیت و سیره مرحوم جناب آقای اسماعیل دولابی هم که حُبّی میباشند مطالبی را در آثار خود با ما در میان میگذارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره این قبض و بسطها را گریزی نیست. فرمود: «ای بردار، عقل یکدم با خود آر / دَم به دم در تو خزان است و بهار». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده ظاهر دینی ولی همراه با متانت و نظمی که در لباسپوشیدن رعایت شود، قابل قبولتر است. ۲. در این مورد صاحبنظر نیستم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. به نور الهی انوار حضرت ربّ العالمین که در هر مظهری در صحنه است، برای انسان ظاهر میگردد همانطور که میگوییم خرمشهر را خدا آزاد کرد. موفق باشید