باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم منظورتان علامهی حسنزاده است که ما هیچ ارتباطی با ایشان نداریم، جز ارادت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وجود استاد یعنی گشوده شدن جهانی که با حضور در آن جهان، همهی مناسبات شکل خاص خود را به خود میگیرد و اینجا است که وقتی شخصیتهایی مثل حضرت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» در مقابل انسان به ظهور آید، حضرت آیت اللّه بهجت«رحمتاللّهعلیه» میتوانند بفرمایند «علم تو استاد توست». زیرا در این شرایط، معارف الهیه با نظر به جهانی که حضرت امام در مقابل ما گشودهاند، مناسبات خاص خود را به ظهور میآورند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم کسی در وحدت وجود گوشش بدهکارِ این حرفها باشد. حقیقتی را مییابند و مطابق آن حیات توحیدی خود را دنبال می کنند، حال بقیه خود را محروم کردهاند، خود را باید ملامت کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله با روشی که رهبر انقلاب به نور حضرت مهدی علیه السلام آری به نور حضرت مهدی پیشه کردهاند، از بسیاری از غرب زدگیها آزاد میشویم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم کتاب «تمدنزایی شیعه» و کتاب «امام خميني «رضواناللّهتعاليعليه» و سلوک در تقدير توحيدي زمانه» افقی را در این رابطه به میان میآورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر میکنم با توجه به ثقلینخواندن آن دو حقیقتِ سنگین، یکی را میتوان آینهی تمامنمایِ دیگری گرفت به همان معنا که مولایمان فرمودند قرآن ناطق منم. ۲. قرآن از محل الوهیتِ حضرت حق یعنی اسم «اللّه» صادر شده است به همان معنایی که در قرآن داریم: «قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ» بگو: طریقه من دعوت است به سوی «اللّه». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار نکتهی دقیقی را مدّ نظر دارید زیرا «بیعنایت حق و الطاف حق / گر مَلک باشد سیه باشد ورق». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که متوجهاید خداوند سرنوشت بندگان را در دست بقیه قرار نمیدهد. هرچه ما چوب خوردهایم، از خودمان است که رجوع واقعی به معارف الهیه و عبادات شرعی نداریم. باید بشر به این بصیرت برسد که روز به روز، دشمنان انسانیت در مسیر نابودی خودشان قرار میگیرند و نابود میشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قاعدهی زندگی در کنار همدیگر، رعایت حقوق یکدیگر میباشد. شاید اگر از طریق یک نامهی دوستانه تذکر داده شود که رعایت حقوق دیگران شرطِ بلوغ انسانِ اجتماعی است؛ بد نباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین آنکه نباید به او سختگیری کرد زیرا ممکن است استعداد لازم را در آن امور نداشته باشد و سرخورده شود؛ روشی که پیشنهاد میکنیدممکن است نتیجهبخش باشد. در هر حال، رفاقتتان را حفظ کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دو وجه و نظر به یک موضوع است که هر کدام در جای خود قابل پذیرش است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور جواب داده شد: ۲۴۱۵۱. باسمه تعالی: سلام علیکم: راهنمایی بنده آن است که در این موارد باید سکوت کرد مگر اینکه مطمئن باشیم وظیفهی ما تذکر است. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: ایام به خیر. استاد من سالها دغدغه ندانستن وظیفه ام را داشتم و همه اش در جا میزدم. تا روزی که به لطف خدا حج بیت الله الحرام نصیبم شد و وظیفه برایم روشن شد الحمدلله الان مدتی است که وظایف گوناگونی روی دوشم احساس میکنم (اعم از مادرداری، همسرداری، بچه داری و وظایف اجتماعی) اما در حد و حدود این وظایف مستأصل شده ام. تا فرزند جدید می آوریم نگران نرسیدنم به مادر هستم تا مشغول نوشتن میشوم نگران نرسیدن به بچه ها تا مشغول هماهنگی و شرکت در جلسات مرتبط با موضوع جمعیت میشوم نگران نرسیدن به همسر و... این گونه است که انکار در حال زندگی نمیکنم و در لحظه نمیدانم به کدام عمل برسم و چطور بین وظایفم جمع ببندم. موقع انجام دادن هر وظیفه نگران وظایف دیگر هستم و به فکر گذشته یا آینده و لذت عمل به وظیفه را نمیچشم. استاد میشه بهم وقتی بدهید حضوری در این موضوع خدمت برسم و بیاری خدا قلبم از نور کلامتون روشن بشه؟ ممنون که دعامون میکنید. عاقبت تون به خیر
باسمه تعالی: سلام علیکم: نیاز به ملاقات حضوری نیست. بیشتر باید به حضوری که در سوره مرسلات بحث شد، توجه کرد. به همان معنایی که «کاری از کاری بازمان ندارد» و این یعنی حضورِ توحیدی که در وصف حضرت حق مولایمان علی «علیه السلام» می فرمایند: «لَا يَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْنٍ » کاری او را از کاری باز نمی دارد زیرا در مقام توحید هر چیزی در اندازه خودش مدّ نظر انسان قرار می گیرد. به همان معنایی که عقل و شرع جایگاه هر چیزی را روشن می کنند. آری! کار آسانی نیست ولی سلوک توحیدی خود به خود چنین احوالی را برای انسان پیش می آورد و حتی به الهاماتی مفتخر می گردد. عمده استقرار در همان حالت توحیدی است که به تعبیر آیت الله حسن زاده موجب می شود تا «دست در کار و دل با یار» باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرمودهاند رعایت حرام و حلال شرعیت الهی را فرو گذار نکنیم و در حدّ ممکن از مکروه فاصله بگیریم و به مستحبات نزدیک شویم و این، تمام سلوک است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. تا زمانی که رابطه فرهنگی عمیقی بین مردم و معارف دینی به روشی شیرین و صمیمی برقرار نشود، عموماً انسانها با توهّمات خود کار میکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث «تجرد نفس» را با وسعت زیاد در کتابهای «ده نکته در معرفت نفس» و «خویشتن پنهان» دنبال بفرمایید. در بحث «معاد» مبتنی بر آن مباحث که مخاطب در جریان آن بوده است، صحبت میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده میتوان مطلب را طور دیگری دید. مژده ظهور همین انقلاب اسلامی است با رهبری نایب حضرت. و در همین مسیر است که به لطف الهی آرامآرام شرایط ظهور حضرت فراهم میشود و ان شاءالله چشممان منوّر به نور حضرت میگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده به رویکرد ما بستگی دارد که مطالب را در همهی جوانب و سطوح دنبال کنیم و در همین رابطه از ما خواستهاند که وقتی با قرآن روبهرو میشویم در آیات آن تدبّر کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب ملاصدرا را باید بر مبنای نظریات فلسفی او فهمید و اصطلاحات خاصی که در آن فلسفه بهکار میرود. هرکسی متوجهی نظرات او نمیشود. به همین جهت حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» در نامهای که به گورباچف نوشتند، متذکر شخصیت جناب ملاصدرا شدند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با حاج قاسم معلوم شد مکتب حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» چه تواناییهایی در خودْ نهفته دارد و در حقّانیت این مکتب همین بس که چنین افرادی را میتواند بپروراند که اینچنین در تاریخ خود حاضر میشوند و متوجهی افقهایی میگردند که به تمام معنا، معنای زندگی را و معنای حقیقت را میتوانند درک کنند.
این نکتهی بسیار مهمی است که وقتی انسان نداند آرمان حقیقیاش چه باید باشد، سرگردان اهداف تهی میشود و عملاً خود را در امورِ پراکنده، پراکنده میکند و برای نجات از این پراکندگیِ شخصیت، حضرت احدیت جان و قلب انسان را به سوی خود جلب میکند، تا انسان از پراکندگی شخصیت نجات یابد و به خود آید. به خودآمدن، همان احیاء و زندهشدن قلب است. زیرا در آن صورت توجه جان انسان به حقیقتِ یگانهی عالم میافتد و احساس زنده بودن قلب، در خود انسان پیش میآید و در این حال چشم انداز و میدان دید انسان تنها حقیفت خواهد شد و هرجا آن را بیابد می شناسد.
مهم آنجا است که هرکدام سعی کنیم تکلیفمان را نسبت به حقیقت بدانیم و دائم به این فکر باشیم که خودمان حجاب حقیقت نباشیم تا از تجلیات انوار الهی که ما را متوجه چشم اندازی میکند که در پیش روست، استفاده کنیم و افق عالم را صبح طلوع حقیقت در نظر بگیریم و هماکنون از آن بهرهمند شویم. در آن صورت خدا را در تاریخهای مختلف و در مناظر مختلف نظاره خواهیم کرد.
فهمِ شأن خدا در هستی به این معنا است که انسان به اقتضای ذاتش که وجودی است گشوده، میتواند تجلیّات انوار الهی را در خود احساس کند و با همهی موجودات که بهرهای از وجود دارند رابطه برقرار کند و آنها را بفهمد و نسبت به وجودِ آنها فکر کند و با موجودات گفتگو نماید. در این حالت است که انسان مییابد چگونه تشییعکنندگانِ سردار، مظهر انوار الهی بودند.
ما انسانها هر بار حینِ رو برو شدن با یک رخداد تاریخی و یا انسانی بزرگ، چیزی متفاوت را می فهمیم. تعدد دلالتها هر بار یک تعدد تاریخی است. این تعدد از اینجا ناشی میشود که هر بار به گونهای متفاوت از سوی تجلیات الهی مورد خطاب قرار میگیریم و این است که باید بدانیم از حاج قاسم سخنگفتن تمام شدنی نیست. هرچند سخن بس بسیار است و هر اندازه از حاج قاسم سخن بگوییم، از خودِ گمگشتهی خود بیشتر سراغ گرفتهایم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده رویهمرفته این نوع تذکرات را مفید میدانم، بهخصوص اگر در بستر سنت اولیای الهی و عرفای ربّانی جلو رود که شخصیتهایی هستند متعیّنِ صفات انسانی. به این جهت بیشتر اگر به سیرهی اولیای معصوم و سخن آنها ارجاع داده شود، انسان راحتتر و جامعتر تکلیف خود را مییابد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عاشق حتماً راحتی معشوق را میخواهد ولی در کورهی ابتلاء، زندگی او را با جدّیت بیشتر آشنا میکند تا از آرزوهای دنیاییاش بکاهد و بیشتر با جهانی که معنویت در آن جلوه دارد، بهسر ببرد و البته که بالاخره این مشکلات را خودش حل میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا دلهای ایمانیشان به سوی هم گشوده میشود از آن جهت که ملاک دوستیهای حقیقی به ایمان است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر چند مورد، ضعف هست. فکر می کنم خود رفقا باید دست به کار شوند. اتفاقاً علاقهمند به رجوع مجدد به سورهی بقره و شروع شرح کتاب «معرفت نفس و حشر» هستم ولی گویا فرصت آن پیش نیاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تغییر اسم هیچ ربطی به علم جفر ندارد و یک کارِ مندرآوری است. در این مورد خوب است به کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» که روی سایت هست رجوع فرمایید تا به قسمت بحث تغییر اسم آن دقت شود. موفق باشید