باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءاللّه اگر از کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» شروع بفرمایید و سپس سیر مطالعاتی سایت را ادامه دهید، راهی در امری که بنا دارید بیابید، پیش میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت حضرت لوط «علیهالسلام» قبل از ارتباط با حضرت ابراهیم «علیهالسلام» در نبوتِ اجمالی خود بهسر میبردند تا آنکه مصداق آن را یافتند و آن اجمال به تفصیل درآمد، به همان معنایی که بعثت انبیاء به صورتی خاص و در زمانی خاص انجام میگیرد و امامت ائمه «علیهمالسلام» بعد از رحلت و شهادت امام قبلی، به تفصیل و تعیّن درمیآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به جلسهی سوم «دعا در آغوش خدا» که بر روی بنر سایت هست، سری بزنید خوب است. إنشاءاللّه جهانی برایتان گشوده خواهد شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. از قسمت اول سؤالتان چیزی سر در نیاوردم. إنشاءاللّه مسئول محترم سایت، مطلب را دنبال میکنند. ۲. به جهت آنکه حضرت حق ما را بهخوبی میشناسد، برایمان برنامهریزی میکند تا از این فَترات خارج شویم و ماه رمضان یکی از آن برنامهها است. حال با همین رویکرد به مباحث «با دعا در آغوش خدا» بهخصوص در رابطه با جلسهی سوم آن و چگونگی عبور از خودخواهیها، که إنشاءاللّه به زودی بر روی سایت قرار میگیرد؛ ورد بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اواخر کتاب «ده نکته در معرفت نفس» مطالبی است که میتواند در این مورد برای شما کمک فکری باشد که عیناً خدمتتان ارسال میشود: موفق باشید
- قرآن در مورد روح انسان مي گويد: «فَاِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ روُحي...( ۷۲/ص) يعني چون بدنش را آمـاده كـردم و از روح خود در آن دميدم، به ملائكه گفتم به او سجده كنند.
از اين آيه نتيجه ميگيريم كه:
الف - انسـان «از روح خـداست» و نـه «روح خـدا». چـون فرمـود: « مِنْ روُحـي» و نفرمود: «روُحي»، يعني روح انسان صورت نازله اي از روح خداست.
ب - روح، مخلوقي است از مخلوقات خداوند و نزديك ترين مخلوق به خداوند است و حتي از ملائكه هم بالاتر است. و در همين رابطه قرآن مي فرمايد: «يُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ اَمْرِه» (۲/نحل) يعنـي خداوند ملائكه را به كمك روحي كه از «امر» خداست نازل ميكند. بنابراين نبايد براي خدا مثل انسان يك روح قائل شويم و تصور كنيم روح خدا يعني خود خدا، چرا كه خود خداوند در قرآن «روح» را يكي از مخلوقات معرفي ميكند و ميفرمايد: از روح خودم در جسم انسان دميدم. و اينكه ميفرمايد: از روح خودم؛ يعني روحي كه يكي از مخلوقات من است، ولي چون مرتبه اين روح بسيار بلند است خداوند آن را به خودش نسبت داد، همانطور كه خانه كعبه را به خودش نسبت داد، اين به جهت شرافت آن مكان است، نه اينكه خداوند واقعاً خانه داشته باشد. پس:
اولاً: ملائكه به كمك روح نازل مي شوند، يعني روح اصل است و ملائكه تجلي آن روح هستند.
ثانيـاً: روح از «امر» الهي است و مقامش مقام «كُنْ فَيَكُون» است چون خداوند درآيه ۸۲ سوره مباركه يس فرمود: «انّمااَمْرُهُ اِذا اَرادَ شَيْـئاً اَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُون»، يعني: («امر» خدا آن است كه چون اراده كند چيزي را ايجاد كند، ميگويد بشو، و ميشود). پس روح كه از امرالهي است، نظام مادي و تركيبي و تدريجي ندارد.
ثالثـاً: اصل اساسي انسان هميـن روح است كـه فوق ملائكه است و جلوه مستقيـم حـق است و حامل همة اسماء و صفات الهي و همان وجهالله است و خليفة او در عالم وجود است، و چون آن روح مخلوقِ بيواسطة حق است، جامع همة كمالات الهي است، برعكسِ ملائكه كه هركدام كمال خاصي از حق را ظاهر ميكنند، به طوريكه يك ملك مظهر اسم عليم خدا است مثل جبرائيل، و يكي مظهر اسم مميت خدا است مثل عزرائيل ولي مقام روح كه حقيقت انسان نيز هست جامع همه اسماءالهي است، منتهي به ايجاد حق موجود است و از خود وجودي ندارد.
رابعـاً: اين سوي دنيايي انسان «اسفل سافلين» و مقام بدن و ماده است و آن سوي انسان، روح است و مقام قرب بي واسطه، و لذا انسانها از جهت روح خود به خدا نزديكاند، ولي به واسطة جسم خود كه از گِل آفريده شده، از او دورند. حال هرطرف را انتخاب كند، آنجايي خواهد شد.
۳. آخرين و پايينترين مرتبه و منزل روح، جاي گرفتن در بدنِ تسويه و تصفيه[1] شده است كه در اين مرتبه كه روح در بدن جاي ميگيرد آنقدر روح تنزّل يافته است كه تقريباً از آن مقام اصلي اش خبري نيست. به طوريكه در اين حالت فراموش ميكند اصل و منزل اصلياش كجاست. آنچه در بدن انسان دميده شده، صورت تنزّليافته روح است.
۲۵- تسويه يعني متعادل شده و تصفيه يعني از ناخالصيها پاك گشته
باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً گناهان موجب سوء عاقبت میشود، ولی بعضی از گناهان نیز عمر را کوتاه میکند که آن نیز به نحوی از قبل، مقدّر شده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جریان حد اقلی و حد اکثری از دین یک نگاه انحرافی است که بنده بیشتر از آقای دکتر سروش میشنوم؛ اگر حضرت حق رب ما است و او است که ابعاد وجودی ما را میشناسد و به ثمر میرساند باید در همهی ابعاد که دین خدا برای ما به ظهور آورده، از دین تبعیت کنیم مگر آنجایی که خود دین رخصت دادهاست که خودمان انتخاب نماییم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه تحت عنوان «سید شهدای مقاومت و یوم الفصلِ انقلاب اسلامی» در بنرِ حاج قاسم بر روی سایت هست. إنشاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: صندلی به عنوان یک شیئ مادی فقط در مکان خودش میتواند باشد، ولی پدیدههای مجرد مثل نفس شما است که در همهی بدنتان میتوانید حاضر باشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که روایت مذکور متذکر است هرکس در ذات خود، راهی است به سوی خداوند. ولی اینکه بتواند خود را درست بیابد و راه را پیدا کند؛ وجودِ امام معصوم به عنوان یک اُسوه و کلمات او به عنوان تذکر، حتماً نیاز است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه انسان نزد خودش هست، چه در خواب و چه در بیداری. در این مورد بد نیست به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ورود به میدانی که شریعت و تدبّر در قرآن در مقابل ما قرار میدهد ما را به جامعیتِ استعدادها میرساند و اشاراتی را در مقابل ما میگذارد که با پیروی از آن اشارات، استعدادهای نهفتهی ما نیز به فعلیتِ خود نزدیک میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً این ملتها در شناخت زمانه مشکل داشتهاند، مثل خود ما؛ و لذا نتوانستند گذشتهی افتخارآمیز خود را به آینده متصل نمایند، در گذشته متوقف شدند و شدیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به توحید فکر کنید که جامع همهی اسماء است در عینِ یگانگی. هر اندازه انسان توجه توحیدی خود را با عبور از تعلقات دنیایی رشد دهد، کاری او را از کاری باز نمیدارد زیرا همهی کارها را در وَجهِ توحیدی خود میبیند یعنی دستش در کار، و دلش با یار است. کافی است شما در عین مثلاً ظرفشویی دلتان را در بستر توحید محفوظ بدارید، آنوقت میتوانید به آن صوتها هم گوش فرا دهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «معرفتِ نفس و حشر» بحمداللّه در این مورد نکات ارزشمندی را به میان آورده است. کلیّت این مباحث را باید در آنجا دنبال کرد. در اینجا در حدّ جواب یک سؤال ما میتوانیم وارد شویم. موفق باشید
با سلام استاد عزیز: در سوالات سایت راجع به خودکشی به این جمع بندی رسیدم که چون ناامیدی و یاس نوعی کفر است و نتیجه آن پوچی و بدبینی و عدم امید به لطف خدا میشه در نهایت خودکشی هم نوعی کفر حساب میشه و فرصت توبه سلب میشود و در کل کاریست که نه تنها رضایت خدا در ان نیست بلکه قهر خدا را نیز به دنبال دارد و بدتر از همه نوعی فریب دادن خود واقعی است چرا چون به ظاهر تن رو کشته ولی نفس که حیات ابدی داره قابلت نابود شدن نداره که انسان بخواهد انجام بده و تا زمانی که خدا بخواهد این ممکن الوجود هست. حال استاد عزیز بخشی مردم عقیده دارن کسی که خودکشی میکند به هر دلیلی به جایی رسیده که نمیتواند تسلیم این شود که همه کاره عالم خداست و این پوچی و ناامیدی که از گناهان کبیره هست و فرصت توبه از بین میرود باعث جهنمی شدن فرد شده پس اصلا در تشییع جنازش شرکت نمیکنن. بخشی دیگه طبق همین اصول در خاکسپاری شرکت میکنن بخاطر ثواب ولی باز ته دلشون میگن کار خوبی نکرده و مثل بقیه اموات دل درست نمیرن. بخشی دیگه فقط در خاکسپاری میرن ولی برای ٣ و ٧ و ۴٠ شرکت نمیکنن و میگن کسی که خودکشی کرده مجلس گرفتن براش اشتباهه. چون بدون توبه به دست خودش جهنمی شده و موارد مختلف. حال سوال من اینه که واقعا برای کسی که خودکشی کرده بالاخره اطرافیان و خانوادش چند نفری مجبورند به خاک بسپارندش برای همسایگان یا هم محلی ها و ... آیا در تشییع جنازش باید شرکت کرد؟ آیا مراسم باید گرفت مثل ٣ و ٧ و ۴٠ و آیا این مراسمات بهش میرسه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نکات خوبی اشاره میفرمایید. آری! شاید بتوان گفت برای احترام به بازماندگان او در آن مراسم شرکت کنیم وگرنه برای چنین افرادی نباید احترامی قائل شد. البته موضوع بیماریهایی که منجر میشود افراد اختیار خود را از دست بدهند، که به اصطلاح پزشکان دوقطبی گفته میشود، موضوع متفاوت است. موفق باشید
سلام استاد عزیزوقتتون بخیر: دانشجوی ارشد رشته مشاوره دانشگاه چمران هستم، با توجه به اینکه همه روانشنان بزرگ و درمانگران روش درمانی خود را وامدار فلاسفه غرب هستن. بنا دارم موضوعی از فلسفه صدرایی که قابلیت طرح در حوزه روان درمانی نوجوان داشته باشد را برای پایان نامه کار کنم. موضوعی به ذهنتون میرسه پیشنهاد بدین؟ ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده جلد هشتم اسفار جناب صدرا که در رابطه با معرفت نفس است، نکات ارزندهای در این مورد در اختیار شما میگذارد. ترجمه آن مجلد در سایت هست. https://lobolmizan.ir/book/268? موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت استاد گرامی و ضمن تشکر فراوان: اگر حضور در اربعین امام حسین علیه السلام را زمینه ایی برای صدور تفکر انقلاب اسلامی در عصر امام خمینی رضوان الله تعالی علیه بدانیم آیا می توان این دوری که با کرونا ایجاد شده را فرصتی بدانیم برای عمق دادن معرفت توحیدی خود و جامعه مان برای نقش آفرینی و تحقق تمدن نوین اسلامی و به عبارتی دیگر عدم آن نگاه توحیدی ناب محمدی (صلوات الله علیه) را مانع نقش آفرینی درست در زمانه خود و عدم حضور در میدان اربعینی بدانیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در نگاه توحیدی گویا حضوری دیگر در مقابل ما گشوده شده تا در دل آنچه با رخداد اربعینیِ این سالها پیش آمد با حضور و گشایشی گستردهتر بین خود ولی با روحی اربعینی حاضر شویم و همین نسبت را إنشاءالله با مردم جهان شکل دهیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بستگی به شرایط خود انسان دارد. ۲. خود انسان میتواند روی کاغذی پاک بنویسد و إنشاءالله امید نتیجه داشته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جمع هر دو خوب است. هم با مباحث «انسانشناسی» و تدبّر در قرآن و هم با به میدانآرودنِ خیال، وجوه ملکوتی انسان قوت میگیرد. مگر به ما خبر ندادهاند: «آن خیالاتی که دام اولیاست / عکس مه رویان بستان خداست». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه. خبری است که بقیهی آن را انسان در سیر و سلوک مییابد. در شرح فصّ «شیثی» عرایضی در این مورد شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شخصیت علمی آقای فروغی از قضیهی سیاسی او در این موارد جدا است. آری! اگر موضعگیری کرده باشد باید تأمّل کرد ولی صرف ترجمه، آن ترجمه میتواند قابل استفاده باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید همینطور باشد زیرا «چونکه صد آید نود هم پیش ماست» و از آن مهمتر «با کریمان کارها دشوار نیست». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سورهی نور تماماً بحث شده است. در این مورد میتوانید جهت دریافت صوت مباحث با حاج آقا نظری به شمارهی 09136032342 تماس بگیرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید آنچه در زندگی نیاز دارید و نداشتن آن موجب زحمت برای خانواده میشود، را نگه بدارید و در این مسیر حتماً نباید از فقرا غفلت کرد. موفق باشید