بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27210

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: طاعات قبول. با توجه به حدیث حضرت رسول (ص) درباره ی وضو. و این برداشت که وضو برای نظافت روح هست نه نظافت بدن، پس چرا کوچکترین مانعی برای رسیدن آب به بدن، وضویی که هدفش طهارت روح هست رو باطل میکنه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا آب، صورتِ اطلاق حق است و باید به بدن برسد تا برای روح انسان زمینه‌ی اُنس با حضرت حق که مطلقِ وجود است، فراهم شود. موفق باشید

26901
متن پرسش
سلام علیکم: در باب «النفس جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء» مطلبی رو در پاسختون به سوالی خوندم ولی مسئله هنوز برام مبهمه. نقل قولی از امیرالمومنین (ع) کردید که خداوند روح‌ها را دو هزار سال قبل از ابدان خلق کرد ولی همان روح، در صورتی برای بدن ظهور می‌کند و به عنوان شخص خاص، شکل می‌گیرد که جسم انسان مطابق حرکتِ جوهری‌اش آماده‌ی پذیرش تجلیات آن روح بشود. از طرفی فرمودید که روح انسان در جنینی قبل از ۴ ماهگی، روح نباتی است و پس از آن به فعلیت روح انسانی می رسد. آیا درست فهمیدم که هم روح و هم جسم حرکت جوهری دارند؟ چون بنظرم وقتی جسم آماده افاضه روح به اون میشه خب حرکت جوهری رو طی کرده و جنینی در اثر آمادگی جسم برای تجلی روح، شکل میگیره؛ و از اون طرف خود این روح هم ابتدا جنبه نباتی داره و پس از چهار ماهگی روح انسانی بالفعل میشه پس روح هم حرکت جوهری داره.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! روح، تا زمانی که به جسم تعلق دارد پیرو حرکت جوهری جسم دارای حرکت جوهری است و از حالت نباتی به حیوانی و از روح حیوانی به روح انسانی سیر می‌کند. این مطلب را باید در بحث حرکت جوهری دنبال کنید که چگونه فیض دائمی حق، مابالقوه‌ها را به مابالفعل تبدیل می‌کند. موفق باشید

26528
متن پرسش
با اهدای سلام و دعای خیر محضر گرامی استاد طاهرزاده: احتراماً به استحضار می رساند به همت یکی از بزرگواران، که خداوند حفظش نماید در تهران این شهر بی عالم مکان ثابتی برای تدریس کتاب های سیر مطالعاتی و ان شاء الله در آینده نزدیک تفسیر قرآن تدارک شده است که کتاب ها توسط حاج آقا موسویان به صورت کارگاه دو روزه تدریس می شود که تاکنون چندین دوره، ده نکته از معرفت نفس و یک دوره غرب شناسی که در بهمن ۹۸ برگزار شد و ان شاالله در فروردین ۹۹ هم کتاب انقلاب اسلامی توسط حاج آقا موسویان از اساتید موسسه ساحت حضور که از اصفهان قدم رنجه می فرمایند برگزار خواهد شد مکان: تهران، مصلی چهاردانگه واقع در بزرگراه آیت الله سعیدی بعد از اتوبان آزادگان، مصلی چهاردانگه زمان: پنج شنبه و جمعه آخر هر ماه جهت هماهنگی بیشتر 09909232589 - 09125245604 لذا با عنایت به رجوع علاقه مندان به سایت لب المیزان مستدعی است این موضوع در قسمت پرسش و پاسخ بارگزاری گردد تا حضرتعالی هم مستحضر باشند و دعا بفرمایند و هم از حاج آقا موسویان بخواهید شهر تهران را دریابند. آرزوی سلامتی و توبیق روزافزون برای شما سرور گرامی و خانواده محترمتان داریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مباحث، جهت رفقای تهرانی را به فال نیک می‌گیرم. ولی تهران را شهرِ بی‌عالَمی نمی‌دانم. شهری است به گستردگی جهان و انسان‌هایی که می‌خواهند جهانی فکر کنند و نه دهکده‌ای. إن‌شاءاللّه آقای موسویان هم با حضور در تهران، نظرات‌شان بیش از پیش جهانی می‌شود. موفق باشید

26253
متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخی که اشاره به همراهی تشیع و خرد خسروانی داشتید، دو مسئله برام بوجود آمد: ۱. ایرانیان با توجه به روحیاتی مثل عدالتخواهی، خرد ورزی، ارتباط با تمدن های مختلف و تمدن سازی و توجه به ارتباط با قطب کائنات هستی آیا می شود گفت در قرن دهم توانستند آن گوهر ناب اسلامی را در بستر تشیع اثنی عشری بیابند تا روح ایرانی_اسلامی شان به ثبات و آن سکینه مطلوب برسد و تا قبل از قرن دهم شاید چنین چیزی کمرنگ تر بود؟ ۲. چرا ایرانیان در برخورد جدی تمدنی، وقتی با فرهنگ اسلامی مواجه شدند حاضر شدند آن را بپذیرند و حتی به تعبیر شهید مطهری با نیرو گرفتن از تعالیمش، تولید محتوا و دستاورد کردند اما در برخورد با مدرنیته و غرب، شتاب لازم را نداشتند و حتی رویکردهای نقادانه و مخالف با آن را اتخاذ کردند و معتقد بودند عناصر و تکنولوژی غربی را باید درون روح ایرانی_اسلامی استحاله کنیم و رنگ بومی دهیم زیرا روح حاکم بر عناصر و تکنولوژی مدرن، با هسته توحیدی ما سازگار نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید روح مدرنیته، روحِ تمامیت‌خواه است و در برخورد با فرهنگِ سایر ملل، سعی در نفی و تحقیر آن‌ها دارد. لذا ایرانیانِ اصیل هرگز به استقبال روح مدرنیته نرفتند. در حالی‌که اسلام، عملاً موجب پرورش و فرآوریِ خرد ایرانی شد. موفق باشید 

25985

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و احترام: آخر این هفته اردوی مطالعاتی به اصفهان داریم و می خواستیم خدمت استاد طاهر زاده برسیم و از محضرشان استفاده کنیم اگر ممکنه راه تماس با ایشان را فرمایید. سپاس بینهایت. دوره غرب شناسی والعصر بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه امکان آن نیست که در خدمت رفقا باشم. موفق باشید

25733
متن پرسش
سلام علیکم: استاد، آیا می توان گفت جریان انقلابی برای حفظ اصول خود حتی به هر قیمتی، نتوانسته در جذب حداکثری بویژه برای جوانان فعال باشد و بدین ترتیب می شود استدلال کرد غالب جوانان و نوجوانان امروز در دایره انقلاب و خط فرهنگی انقلاب نیستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح جوانان ما حقیقت انقلاب را در افق آینده‌ی خود و ملت‌شان می‌یابند. این تنگ‌نظری‌های ما است که آن‌ها را از ما فاصله داده است. موفق باشید

25713

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید فرق اظهار و ظهور چیه تو این متن؟ در نبوت اظهار و در ولایت و خلافت ظهور مدار توجه است‌. در ولایت و خلافت محور توجه ظهور حق در اشیا توسط ولی است اما در نبوت اظهار امور غیبی در مراحل مادون توسط نبی محور توجه است. مصباح ۴۸ شرح آقای یزدانپناه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. شاید بخواهند بگویند یکی به حکمِ مسئولیت، خود را به میان می‌آورد و دیگری، خداوند از طریق او به میان می‌آید و هر دو آینه‌ی نمایش خدا هستند. موفق باشید

25478

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: شما می فرمایید خداوند به مخلوقات وجود می دهد و این را صرفا برای هر چیزی که امکان بودنش هست می دهید چرا در مابقی اشیا خدا را نمی بینید مثلا لیوان - دیوار و امثال اینها؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزهایی مثل دیوار و لیوان که خاصیت خاص و اصیلی ندارند، قسمتی از وجودِ امکانیِ زمین هستند. آری! وقتی زمین را که امکانِ موجودشدنش به عنوان پایین‌ترین مرتبه‌ی وجود فراهم است، حضرت حق آن را موجود می‌کند و این چیزهایی که ما نیاز داریم و نیازِ ما به آن شکل داده است؛ را ما به‌وجود می‌آوریم که در بستر وجوددادنِ خداوند به زمین است. موفق باشید

25473
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: در سوالات سایت جستجو کردم ولی جوابم را نیافتم. برای انس و فهم مثنوی امکان مطالعه شرح مفصلی مثل شرح علامه جعفری نیست. از بین شروح کم حجم شرح ملاهادی سبزواری و عبد الباقی گولپینارلی خوب هستند که بخواهیم مطالعه کنیم؟ اصلا خواندن شرح کامل لازم هست؟ خدا خیرتان بدهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر نمی‌کنم بشر امروز از مثنوی مستغنی باشد. ۲. شرح آقای کریم زمانی، شرح شُسته و رُفته‌ای است و می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

25314

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده: دو سوال داشتم: ۱. آیا می توان گفت که نتیجه گرفتاری ها و مشکلات انسان در اعمال اوست مثلا اگر کسی به مریضی حتی سرما خوردگی ساده دچار شد عاملش اعمال بد خود او بوده؟ ۲. عالم لاهوت چه عالمی است آیا این عالم غیر از عالم عقل و مثال است و آیا از طریق راه عرفان اسلامی می شود به آنجا رسید و اگر هم کسی برسد در آخرت سرنوشتش چگونه است یعنی از عالم برزخ و قیامت مرتبه اش بالا تر است یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نه! همیشه این‌طور نیست. ۲. معتقدند عالم لاهوت، مقامی بالاتر از عالم جبروت است. بحث بر توحید بیشتر است، هر اندازه انسان از کثرات منقطع شود، به عالم بالاتر نزدیک‌تر می‌شود. موفق باشید

24863

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: ببخشید می خواستم کمی درباره این موضوع توضیح بفرمایید که بتوانم این موضوع رو برای کارشناسی ارشد پایان نامه کنم. بیشترین مشکلی که دارم در تبیین موضوع و فصل بندی موضوع است. موضوع: تاثیرات ایمان دینی بر انسجام اجتماعی از منظر قرآن با تاکید بر المیزان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع بسیار خوبی است. راهکارِ صحیح آن است که با توجه به این موضوع، تفسیر المیزان را در مقابل خود قرار دهید و در حدّ امکان از ابتدا با نظر به موضوعِ مورد نظر آن را دنبال فرموده و به یادداشت‌های خود در همین رابطه ادامه دهید، مطالب خوبی به‌دست خواهید آورد. موفق باشید

24557

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: خدا قوت. با عرض تبریک به مناسبت میلاد امام رضا علیه السلام یک جلسه کتابخوانی داریم با محوریت مقالات و کتب شهید آوینی. خودم هم دارم کتاب توسعه دکتر شهریار زرشناس رو می خونم. توی جلسه داشتم راجع به توسعه در کتاب توسعه و تمدن غرب صحبت می کردم که یکی از دوستان یه سوال ازم پرسید سخت رفتم توی فکر: گفت: از کجا میتونیم بفهمیم نظر غربی ها درباره توسعه اینه که توی این کتاب شهید آوینی یا توی کتاب دکتر زرشناس نوشته شده. شاید این آقایون برداشت خودشونو اینجا نوشتن. بهش گفتم از شرایط دنیای غرب هم میشه فهمید که نظر غربی ها اینه. خلاصه اینکه چون بنده نتونستم برای حرفام دلیل دقیق بیارم و غرب رو بشناسم و بشناسونم دیگه رفتم تو فکر حالا سوالم اینه: طرف گفت عینا چندتا از نظریات و جملات غربیان رو برام بیار که ببینم متفکراشون دقیقا چی گفتن نه سخنان خودمون و شهید آوینی و... لطفا چندتا منبع اصلی از اونا معرفی کنید تا بتونیم با نظریاتشون و جملاتشون آشنا بشیم و بعد تحلیلهای شهید آوینی رو. بخونیم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کافی است به اندیشه‌های فیلسوفان غربی از دکارت و کانت و هگل رجوع فرمایید به‌خصوص به بیکن، که محور اندیشه‌ی آن‌ها بهره‌برداریِ هرچه بیشتر از دنیاست. و اینان جایگاه قدسی برای دنیا قائل نیستند تا نسبتی خاص با آن برقرار کند بلکه بهره‌برداری از آن را به هر شکلی برای خود مجاز می‌دانند و این عین توسعه‌ای است که غرب دنبال می‌کند. موفق باشید

24501
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: بنده از خوانندگان کتب شما هستم و مطالعه آنها دریچه ای تازه به رویم باز نموده بخصوص آثارتان در بحث نفس و معاد. اخیراً کتاب مبانی معرفتی مهدویت را می خواندم. در صفحه ۹۹ کتاب – نحوه ظهور حضرت حجت (عج) – ما در کجای تاریخ ایستاده ایم؟ را مطالعه می کردم. عنوان داشته اید: این انقلاب آمده است که وضع موجود جهان را نفی کند. این ها می خواستند ما یک هلند و ژاپن بشویم. منظورتان چیست؟ آیا پیشرفت جامعه اسلامی نباید مد نظر باشد؟ آیا وضعیت کنونی جامعه، آن چیزی که عنوان داشته اید را، جوابگوست؟ اگر قرار به نفی وضع موجود است اول باید وضع بهتری را ارائه داد، بعد وضع موجود را نفی کنیم. حالا وضعیت اقتصادی را کنار می گذاریم (که خود جای بحث دارد فقر، بحث مفصلی دارد که در قرآن کریم و در روایات اهل بیت «سلام‌الله‌علیهم» به آن پرداخته شده است. در تعالیم دینی، گاهی از فقر مذمّت شده است. در این روایت و امثال آن، فقر را مصیبت دانسته‌اند. در روایت دیگری، فقر، مقدّمۀ کفر دانسته شده: «کَادَ الْفَقْرُ أَنْ یَکُونَ کُفْراً»؛ نزدیک است که فقر، به کفر انجامد [کافی، ج‏۲، ص ۳۰۷] یا سبب رو سیاهی دنیا و آخرت بیان گردیده است ‏ [بحار الأنوار، ج‏۶۹، ص ۳۰]. امیرالمؤمنین (ع) به محمّد حنفیّه می‌فرمایند: ای فرزندم! من برای تو از فقر می‌ترسم، پس از آن به خداوند پناه ببر که همانا فقر، دین را ناقص و عقل را سرگردان می‌کند و عامل دشمنی است. [نهج‌البلاغه، حکمت ۳۱۹]،) آیا وضعیت اسفبار اجتماعی، فرهنگی و بخصوص اعتقادات مذهبی مردم، آن چیزی که از انقلاب اسلامی انتظار می رفت را برآورده نموده است. آیا وضعیت موجود جامعه، جایگزین خوبی برای نفی وضع موجود جهان می تواند باشد؟ به اسم اسلام این همه دروغ و تزویر، ظلم و بی عدالتی بر جامعه رفته است، نگویید که سیاه نمایی است که وضعیت موجود خود گویا ست. ژاپن و هلند اسلامی درست کردن اشتباه است یا یک کشور عقب افتاده و ورشکسته و به ظاهراً اسلامی؟ وضعیت کنونی جامعه، این انتظاری که از انقلاب اسلامی می رفت نبود. نتوانستیم جایگزین خوبی برای نفی وضع موجود جهان ارائه بدهیم. متاسفانه وضعیت کنونی جامعه به گونه ای است که دین و امام زمان (عج) در بین آحاد افراد جامعه بطور حقیقی بیگانه اند. ظاهر را نمی گویم اعتقاد درونی افراد مد نظر است. کسانی هم که دم از دین و امام می زنند بخاطر مردم فریبی و دکان قرار دادن و به متاع دنیا رسیدن می باشد. که اگر غیر از این بود وضعیت جامعه این چنین نبود. (خیلی از مسائل قابل بحث است که در اینجا نمی گنجد) کتاب هایی از شما را که مطالعه نموده ام بی اغراق می گویم عالیست. اما بعضی مواقع از وضعیت کنونی جامعه مواردی مطرح می نمایید که بدور از واقعیت می باشد. باید قبول کنیم روی اعتقادات و کلاً ساخت انسان و جامعه مد نظر اسلام برای آماده سازی جامعه برای ظهور منجی کار نکردیم. مردم در این مدت بجز دروغ و فریب، بی عدالتی و تبعیض چیز دیگری ندیدند. متاسفانه فساد در تمامی لایه ها نفوذ کرده است افرادی با هیچگونه صلاحیتی به پست های بالا گمارده می شوند بدون هیچگونه ضابطه ای و صرفاً بر اساس رابطه، با این وضعیت آمده ایم تا وضع موجود جهان را نفی کنیم. آیا بهتر نبود بجای شعار های تو خالی و عوام فریب، روی جامعه ای نمونه و مد نظر اسلام کار می کردیم و از این طریق بجای ایجاد حوادث ظهور، شرایط ظهور را فراهم می کردیم. و انقلاب اسلامی را از طریق ایجاد جامعه مد نظر اسلام، به دنیا می شناسا ندیم و باعث صدور انقلاب اسلامی می شدیم. نه با وضعیت کنونی که از درون داریم از هم می پاشیم. مواردی را که مطرح کردم از سر دلسوزی و دردی که از این وضعیت دارم مطرح نموده نه از روی بغض و کینه. الان با این شرایط چقدر به شرایط ظهور نزدیک هستیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه این سخنان‌تان به اندیشه و نظرات بنده نزدیک است. آری! ما با انقلاب اسلامی خواستیم زندگی بهتری را که در همه‌ی ابعاد جوابگویِ نیازهای مادی و معنوی ما باشد، جایگزینِ وضع موجود کنیم، در حالی‌که در حال حاضر در شرایطی هستیم که رویهمرفته نه اسلامی شده‌ایم آن‌طور که اسلام، جامعه را اصلاح می‌کند؛ و نه غربی. ولی باید از خود بپرسیم چرا فعلاً در چنین وضعی هستیم که بحث آن بسیار مفصل است و ریشه در تاریخ دویست‌ساله‌ی ما دارد. فکر می‌کنم با دنبال‌کردن شرح صوتی ۷۰ جلسه‌ی کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» راهی گشوده شود تا بدین موضوع بتوانیم کمی فکر کنیم. موفق باشید

24407
متن پرسش
با سلام: طبق نظر ملاصدرا: صورت شی توسط حواس پنجگانه احساس می شود و این امر با توجه نفس بر حواس پنجگانه اتفاق می افتد و در مرحله بعد تمام ماهیت شی خارجی در ذهن حاضر می شود که این باعث آگاهی نفس می شود و در مرحله بعد نفس از روی صورت های انطباعی حاضر در ذهن، وجود ذهنی مطابق با شی و عین خارجی را بازسازی می کند و ادراک اتفاق می افتد. حال سوال بنده این است که آن صورتهای انطباعی که در ذهن حاضر می‌شوند تا نفس از روی آن وجود ذهنی مطابق با شی خارجی را بازسازی کند چگونه به ذهن منتقل و در ذهن حاضر می شود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب سؤال شماره‌ی ۲۴۴۰۱ عرض شد. صورت‌های انطباعی همان انعکاس نوری است که از طریق تطابق عدسی بر روی شبکیه می‌افتد. موفق باشید

33755
متن پرسش

آیا گوش شنوایی هست تا رنج های مشترکمان را به سامان رسانیم؟! آیا کسی هست که از دنیا خسته و بریده باشد و چشم داشتی به مال و منیت و زر و سیم نداشته باشد و آرزوهای دنیا آن‌را زندانی نکرده باشد؟ آیا کسی هست که در اهل دنیا خود را جستجو و ادامه نخواهد بدهد و از همه ذلالت ها بریده باشد و بخواهد خود را فقط با خدای حی حاضر (همان که خلق نفمرمود آسمان ها و زمین را جز به حق تبارک و تعالی) معنا کند و معنای زندگی را جز در این خواهش حقیقی نبیند؟ آیا کسی هست از ناجوانمردی خلق، هوس های بی پروایِ بی حیایِ بی در و پیکرِ آسیب رسان آخرالزمان دلشکسته باشد گویا اورا فرمان دهند و توان نافرمانی ندارد؟ آیا کسی هست که از در زندان نفوسِ گمگشته در تاریکی مردم خواب خسته شده باشد و بخواهد «خود» باشد؟ آیا کسی هست که چشمانش از شدت خواب آلودگی و تحمیل بالاجبار خواب آلودگی آن مردم بر خود در رنج باشد؟ آیا کسی هست که شبانگاهان تنهای، با کثرات گنه آلود روزگار با خود در جنگ باشد و روحش را اوهام و خیالات آلوده متکثرِ خلق شده بدست دشمنان انسانیت فرا گرفته باشد و نداند چه کند و راه فرار نیابد بلکه نفسش از شدت جنگ بدنش را بدرد آورده گویا رفته است جنگ و همیشه خسته است و توان انجام هیچ کاری را درست نداشته باشد گویا بدن خویش را چون بار سنگینی بر خاک و خون می کشد؟ آیا شده شراب نخورده مست لا یعقل شوی از ظلمات و شهوات و دنیا پرستی مردم گمگشته، گاهی بد شگون، گاهی واقعا بد! آیا شده بپرسی نوجوانها و جوانها چگونه به مواد مخدر با این خیل کثیر روی آورده اند؟! نکند می‌خواهی آنها را نصیحت کنی یا روانشناسی ببری که از آدمی جز آدم دروغین غربی نشناخته است! نه... آیا دیده ای از شدت جهل و مردگی زندگی مردمان روزگار به فراطبیعه ای خود را می اندازند که چون نسبتی با انسانیت و رحمانیت و نورانیت ندارد جز امری موهومی و سوپرنچرالی چیزی بدست نمی آورند و هرچه آن خیالات خود ساخته را می‌خواهند وسیع کنند رنجشان بیشتر می شود و در زندانی گرفتار آیند که ممکن است از آن نتوانند به در آیند و از این رو مدرنیته آن خیالاتِ بقول خودشان آسمانیشان را با سینما و هوش مصنوعی به زمین نیز بکشد تا مرگش را بدست خویش امضاء کند! نخواه خود را دست آنان دهی آنها خیلی بیچاره اند، تو هم چنینی رفیق؟ پس بگرد و غمگین نباش! زیرا می‌دانم انقلاب اسلامی آمده است 'انسان بسازد' این حرف حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه را چرا مردم نفهمیدند و بفراموشی سپردند؟! خدایا چرا ما آن صحبت آن عزیز را آنطور که شایسته است نفهمیدیم. آیا معلمان و مدبران و منبریون اصلا به این مهم ارزشمند، اصل و اساس انقلاب اسلامی فکر کرده اند تا بدانند آدمی در عالم خاک نمی آید بدست / عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی. چطور جواب این سئوال را بدهیم زمانی که آن را آنگونه که صادق است نیافتیم؟! آیا این راهی که داریم با انقلاب اسلامی طی می کنیم همان انسان سازی است که انبیاء الهی برای آن مبعوث و در پشت پرده کلمات قرآن و احادیث نهفته است و سلامت در دنیا و آخرتست گویا دنیایت آخرت می شود همان آخرتی که فرمود: دنیا در برابر قیامت همچون قطره ایست در برابر اقیانوس. می خواهی راه بیفتیم آیا راهی جز انقلاب اسلامی در تمام ابعاد چه سیاسی و عقلی و فلسفی و حکمی و شرعی و عرفان امام خمینی داریم؟ تا درهمه این ابعاد نباشیم چگونه بفهمیم آن مهم چیست که با آن ارتباط بر قرار کنیم؟ هرچه می‌نویسم نمی شود زیاد از حد مدرنیته و ظلمات و مدعیون دنیا ما را آسیب زده اند. پس حال که چنین است ای همنوع چه می‌خواهیم با خود بکنیم؟! وای بر ما کسی را جز رهبری نمی‌شناسم تا در حضور او با ما خود را پیدا کنیم وقتی رهبر انقلاب حفظ الله فرمودند من کم تر از شما جوانان رنج هایتان را نمی کشم بلکه هم بیشتر (یعنی نزدیک است بگونه ای که می‌توان با پذیرششان در آن صراط قرار گرفت و به راه شد صراطی که انسان سازی هر یک از ماست). نمی‌دانم چگونه بنویسم آیا استاد حرفی می‌فرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این شعر جناب شاه نعمت الله ولی، نظر کنید که می‌گوید:

عارفانه چو مومن آگاه

خوش بگو لا اله الا الله

حکم اسلام را به پا می دار

سر موئی از آن فرو مگذار

در طریقت رفیق یاران باش

سر خود زیر پای ایشان باش

در حقیقت محققی می جو

وحده لاشریک له می گو

این نصیحت قبول کن از ما

تا درآئی به جنت المأوا

ره چنان رو که رهروان رفتند

راه رفتند و ناگهان رفتند

گمان نکنیم که همین آدم‌های معمولی در درون‌شان از این نوع غوغاها ندارند! زیبایی کار آن‌ها آن است که با همه آن غوغاها مانند بقیه در همین زندگی عادی وارد می‌شوند و قصه شخصیت آن‌ها حکایت آن است که: «دست در کار، و دل با یار دارند». موفق باشید

31686

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام حق سلام استاد وقت بخیر: دختری دارم که تازه وارد هشت سالگی شده چند وقتیه که دچار مشکل شدیم. اول با گریه پیشم اومد و گفت تو دلم به امامان فحش می دم منم سعی کردم آرومش کنم، اما بعد گفت به خدا هم توهین می کنم بعد پدرش و من و فامیل هم اضافه شد. تو اینترنت جست و جو کردم کلیپی از استاد رائفی پور دیدم که فرمودن این مسئله رایج هست و کار شیطان هست و باید بی محلی کرد به این فکرها. ولی دخترم میگه نمی تونم بهش فکر نکنم به پهنای صورت اشک می ریزه میگه شیطان کجا بود من خودم تو دلم این حرف ها رو می زنم میگه نگرانم خدا از دستم ناراحت بشه و منو نبخشه خیلی بی قراره، داره مریض میشه میگه وقتی تو دلم فحش می دم بی حال میشم نمی تونم هیچ کاری بکنم فحش های خیلی بد میدم، داره هلاک میشه. قرآن می خونه پدرم گفتن استغفار و اعوذ بالله بگه وضو بگیره انجام می ده ولی میگه اثر نداره. استاد خودم رو سرزنش می کنم که شاید زود بوده که در مورد شهادت امام حسین و یارانشون یا خانم فاطمه زهرا و امام زمان و یا دشمنی شیطان و... براش قصه گفتم و شاید دلیل این حالاتش من باشم. لطفاً بگید چیکار کنم زندگیمون به هم ریخته. خیلی ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید در این موارد پیشنهاد آقای رائفی‌پور خوب باشد. حضور در مجامع دینی و زیارات امامان و امامزاده‌ها را هم امتحان کنید خوب است. موفق باشید

31631

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: نظر شما در مورد اینکه ما می توانیم از طریق دوری از کثرات و نزدیکی به وحدت از درون و قرب به او، اراده امروز خدا را کشف کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال خداوند بعضاً با شواهد و اماراتی متذکر می‌شوند که سنت و اراده ایشان در هر زمان و زمانه‌ای چگونه است. مثل همان‌که برای حضرت امام روشن شد این قرن، قرن نابودی ابرقدرت‌ها است. موفق باشید

31233

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز جناب طاهرزاده: یه مطلبی ست چند وقتی ذهن من رو درگیر خودش کرده که البته می‌خواستم در نیمه خرداد باهاتون درمیون بذارم که به‌خاطر خرابی سایت قسمت نشد. آیا ما باید دید عرفانی امام خمینی رو محدود به چند کلام ایشان کنیم یا این نگاه کل زندگی امام رو در بر گرفته بوده؟ نگاه عرفانی امام را وقتی فرمودند که خرمشهر را خدا آزاد کرد یا وقتی آمریکا را شیطان بزرگ خطاب کردند به خوبی نمایان است اما چرا این دید در تعبیر امام از قطعنامه به خوبی برای ما روشن نشد! امام قطع نامه را برای کدام ساحت خودشان زهرآگین می‌دیدند؟ و کدام ساحت امام در اثر پذیرش آن مسموم گردید؟ امام برای کدام ساحت خودشان اصالت قائلند که مسمومیت آن حتی ساحت دنیایی او را تحت تاثیر قرارداده و کمتر از یکسال امام را از پای درآورد؟ و اما ائمه ما که توسط زهر به شهادت رسیدند مگر علم بر آن نداشتند؟ آیا ما حق این را نداریم که امام شهدا را شهید بخوانیم؟ آیا خداوند مزد مجاهدت کبیر ایشان را شهادت قرار نداده است؟ قاتلین او چه کسانی بودند که بعدها با وقاحت تمام به این کار افتخار هم می‌کردند؟ مطالعه پیام امام به‌مناسبت پذیرش قطعنامه کمک بهتری برای یافتن این جواب ها به ما خواهد کرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به اعتبار «مداد العلماء افضل من دماء الشهداء» نه‌تنها در حدّ شهادت بلکه بالاتر از شهادت است و این غیر از شهادت به صورت مستقیم است که برای ائمه «علیهم السلام» پیش آمده. موفق باشید

30884
متن پرسش
سلام و عرض ادب و عرض تبریک بابت روز معلم و شب‌های نورانی ای که مصادف شد با نورانیت معلمی و چه مبارک تصادفی! به تنها استادم، که زندگی و بندگی ام آموخت تبریک عرض می‌کنم و همیشه ما مدیون شما بودیم و هستیم و خواهیم بود. ان شاءالله این کوچکتان را دعا بفرمایید. ملتمس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این ها همه لطف شما عزیزان است. آنچه می توانم در مقابل عزیزان عرض کنم یک کلمه بیشتر نیست. احساس بودنی که انسان خود را از همه عالم وسیع تر بداند.

امید است در بستر احساس جاودانگی خود، انتخاب‌های جاودانه‌ای داشته باشید. زیباترین زندگی و نحوه‌ «وجود»، در «اکنونِ بیکرانه خود بودن» است. چنین «بودنی» را برایتان آرزو می‌کنم که از همه شراب‌خانه‌های دنیا، هستی‌بخش‌تر می‌باشد. هستیِ در عین مستی. موفق باشید

30579

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد: اواخر این سال، سالی که حضرت حق با اسمایی بس جدید با خلق خویش رخ نمود توفیق شد با ظن خویش، یار که چه عرض کنم خاکسار و خاک راه مولانا و محی الدین افضل الخلایق بعدالنبی باشم نظر کم نظر حقیر به توفیق یزدان بی نظیر گشوده شد بر مثنوی داستان دقیق دقوقی و فصوص فص موسوی چه کرده اند این دو آنچه عین ثابتم می طلبد ره یابی به ژرفنای این دو اقیانوس بی کران است آنچه در شارحان اندک مثنوی انسان مشاهده می‌کند معنی لغت است و یا در دستگاه محی الدین مولانا را به تفسیر می کشند و این بحر را نمی‌توان در بحر دیگری مستحیل کرد هر دو وجهی از وجوه حقند همانگونه که شیخ در مورد خراز این راز را بیان کردند راستی استاد معنی تحت اللفظی دقوقی را کجا بیابیم چه رسد به شرح شرحه ای از آن؟ باری استاد پس از سالیانی سرگردانی در کویر ظمائات و ظلمات به مجمع البحرین رسیدم و قصد جمع بین این بحرین دارم سابق پرسیدم و رهی نگشودید چه کند این سبو شکسته در جنب این دو بحر بل جنب الله. سوال دیگر آنکه در تراکتاتوس ویتگنشتاین در آخر رساله زیرپل کل رساله را می زند و تشبیه به نردبانی می‌کند که پس از استعمال مستعمل می‌شود و دیگری نیازی بدو نیست جز آنکه باعث می‌شود پای بر بام نهیم و چشم انداز او سعی در منظر خویش داشته باشیم در آخر فصوص هم بنظر رسید محی الدین تز خویش را نفی می‌نماید تا به سنتزی برسد و در انتها اشاره به سبیل می‌کند و اینکه گویا کل فصوص با اینکه نفیش کردم راه بود و معبری است نه اقامتگاه و در مورد هایدگر هم می‌بینیم که در مورد مجموعه آثارش نقلست آثار را خط می زند و به جای آن راه ها می‌نویسد این برداشت را تایید می فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. جمع‌بندیِ بنده بعد از رجوع به عرفان و فلسفه‌ی صدرایی و فلسفه‌ی غرب به‌خصوص هایدگر و گادامر، حضور در جهانِ بین آن دو جهان است که تحت عنوان کتاب «انقلاب اسلامی؛ طلوع جهانی بین دو جهان» در دست چاپ می‌باشد. امید است مفید افتد. صوت آن مباحث روی سایت هست http://lobolmizan.ir/sound/1319 موفق باشید

30530
متن پرسش
سلام علیکم: ان شاء الله سلامت و موید باشید. با توجه به تجرد روح و اینکه در محدودیت زمان و محصوریت جسم نیست و بر اتفاقات اشراف دارد، چرا کسانی که دچار تصادف یا بیماری شده و قسمت جمجه شان آسیب می بیند، حافظه شان را از دست می‌دهند و دیگر چیزی در خاطرشان نیست و دچار از یاد رفتن وقایع می‌شوند و گویا تازه بر حوادث جهان مشرف شده اتد، می‌گردد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد، نفس ناطقه،‌ ابزار ارائه را از دست می‌دهد به همین جهت اگر درمان شود باز هم از طریق همان ابزار،‌ می‌تواند محفوظات خود را اظهار کند مثل آن‌که وقتی چشم از بین می‌رود، قوه‌ی بینایی از بین نرفته‌است بلکه ابزار دیدن از بین رفته‌است. موفق باشید

30467

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر شما: با توجه به زمان محدود تان ۱. آیا این جمله صحیح است؟ انسان، همان خداوند است به نازله، خداوند، انسان است به عالیه. اگر نادرست است چرایی اش را بفرمایید. اگر درست است خواهشاً برهانی برای اثبات آن بیاورید. ۲. آیا در مسائل وحدت وجود امثال جناب ابن عربی برای بت و فرعون احترام قائل می‌شوند؟ ۳. آیا این مورد که جناب ابن عربی حضرت ابوطالب علیه السلام را مشرک خوانده اند صحیح است؟ (شبهه) ممنون می‌شوم پاسخ دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خداوند وجود مطلق و کمال مطلق است و هرچیزی که نازله‌ی وجود باشد، وجود مطلق نیست، پس خدا نیست و نازله‌ی خدا هم نیست، بلکه نازله‌ی وجود است و اگر هم آن چیز از مرتبه‌ی نازله ی خود بالاتر رود که باز، وجود نازله است از آن جهت که وجودش از خداوند است. ولی خداوند که عین وجود است، وجودش از خودش است. ۲. هر موجودی به اعتبار وجودش، مظهری از انوار الهی است که ربطی به ماهیت و تشخص آن موجود ندارد. ۳. اهل سنت معتقد به چنین مطلبی برای حضرت ابوطالب هستند. اساتیدی که با دقت سخنان ابن‌عربی را دنبال می‌کنند، چنین برداشتی از ابن‌عربی ندارند. موفق باشید

30466

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد چرا در شرع هیچ جایگاهی برای زنی که همسر خودرای داره در نظر گرفته نشده؟ مثلا زنی که همسرش تمایل به بچه دار شدن نداره هیچ کاری از دستش بر نمیاد فوقش میتونه طلاق بگیره که اونم اول مصیبته. چنین زنی با تمایل نامعقول همسر به طور خاص در بچه نخواستن باید چیکار کنه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرع الهی تکلیف را مشخص کرده. از آن جهت که در نزدیکی مرد با زن، این از حقوق زن می‌باشد که فرزنددار شود. و لذا این وظیفه‌ی مرد است که این حق را اداء کند. موفق باشید

30397

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا لازم است برای سلوک معنوی به افرادی مانند شاگردان آیت الله سعادت پرور مراجعه کنم یا همین تقید به آثار معنوی امام خمینی تا انتها کافی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر گلُی بوی خود را دارد، بستگی به ذوق خودتان دارد که با کدام روح‌ها، روح‌تان پرواز می‌کند. موفق باشید

30238

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد در یکی از جزوات تان این مطلب رو در زیر نویس آوردید و در سخنرانی ها هم اشاره داشتید، اینکه آقای قوچانی تعریف کردن که امام خمینی خدمت آقای قاضی میرسن، و ایشان از یک کتاب که به فارسی نوشته شده حکایتی رو تعریف میکنن که همان حکایت انقلاب و امام بوده. استاد می‌توان گفت این کتاب میتونه همان مصحف فاطمه الزهرا سلام ا...علیه باشه (اخبار ملوک و سلاطین)؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. ولی اگر جناب آقای قوچانی خودشان با صراحت نگفته بودند، از آن‌جایی که شخص دقیقی هستند؛ بنده نه به راحتی باور می‌کردم و نه برای بقیه نقل می‌نمودم، زیرا چیز عجیبی است. موفق باشید

نمایش چاپی