بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27178

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: من بعد از خواندن جواب سوال ۲۷۱۱۶ سوالاتی به ذهنم رسید: استاد ابتدا که من در مسیر سلوک قدم گذاشتم از قوه خیالم برای نزدیکی به خدا خیلی کمک می گرفتم یعنی برای مثال در نماز ها هم خدا را در خیالم تصور می کردم و این باعث انس و ازدیاد عشق و محبت می شد چرا که خدا را انگار می دیدم ولی با گذشت زمان به دو مشکل برخوردم ۱. از آنجایی که خیال بسیار پویا است انگار در هر نماز خدایی که متصور بودم متفاوت بود که این مسئله من را ناراحت می کرد که چرا از خدای واحد تصوراتی متعدد دارم. ۲. بعد از گذشت زمان و خواندن کتب معرفتی آن خدای ذوقی خیالی تبدیل شد به یک خدای استدلالی مفهومی. در واقع فکر می کردم که با این کارم خدا را در حد تصورات خودم محدود می کنم و خدایی خیالی را می پرستم که در نهایت خدایی است به وسعت قدرت خیال و ظرف نفسم در صورتی که باید خدای بینهایت لا اسم و لا رسم را می پرستیدم. ( یعنی در نماز به هیچی فکر نکنم تا درهای شهود قلبی باز شود یا به مفهوم عشق و محبت فکر کنم). در نهایت این موضوعات باعث شد که آن خدای ذوقی خیالی گذشته تبدیل به خدای استدلالی مفهومی شود و تفاوت ها را واقعا حس می کنم چرا که در گذشته عشق و شوقم نسبت به خدا خیلی بیشتر از الان بود و احساس می کنم گرچه آن خدای گذشته ناشی از نقصان معرفت بود ولی بسیار نزدیک تر و ملموس تر بود. استاد نظر شما چیست آیا روش گذشته من درست بوده و دوباره همانطور شوم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم در همین مسیر که طی کرده‌اید إن‌شاءاللّه آن خدایی که با معارف عقلی یافتید را، در همه‌ی مظاهر می‌یابید. موفق باشید

26854

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیزم: استاد بنده کارم وکالت بود که مدتی رها کردم توصیه شما این بود در کنار خانه داری وکالت رو ادامه بدهم اما بنده علاقه ای ندارم تنها به ادامه تحصیل در معارف اسلامی و تفسیر قرآن علاقه دارم که همه عمرم را صرفش کنم. همسرم حوزه را اجازه نمی دهد. به نظرتون شغل و ادامه تحصیلم را چه کار کنم؟ استاد من علاقه و استعداد خیلی زیادی در معارف اسلامی و امور فرهنگی دارم به ویژه تفسیر قرآن چه جوری از عمرم بهره لازم را ببرم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی، این‌طور جواب داده شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی احساس نیاز روحی نسبت به وکالت ندارید، به خودتان سخت‌گیری نکنید. عرض بنده این بود که بدون دلیل از وسعتِ انسانی خود غفلت نفرمایید و روحیه‌ی صوفی‌گری را به زندگی خود تحمیل کنید. موفق باشید

26543

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ببخشید چند وقتیه گویا از کتابهای معرفتی علما بیشتر از قرآن و روایات لذت می برم و استفاده می کنم. به جایی رسیدم که از قرآن خسته میشم با چند صفحه خوندنش. چیکار کنم استاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این لطف خدا است که از کتب معرفتیِ علماء بهره می‌گیرید ولی سعی کنید با رجوع به تفاسیر قرآن از انوار قرآن بهره‌مند شوید. موفق باشید

26221
متن پرسش
سلام علیکم: چرا خداوند متعال برای تزکیه و تطهیر انسان مومن گناهکار مساله عذاب را تنها راه حل می داند آیا از طریق دیگری نمی شود انسان تزکیه شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عذاب چیزی نیست جز حاصلِ عملِ هرکس. به همین جهت قرآن می‌فرماید: «فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلًا وَلْيَبْكُوا كَثِيرًا جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ» پس به کیفر گناهانی که همواره مرتکب می شدند باید کمتر بخندند و بسیار بگریند. موفق باشید

26044

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد گرامی: از آنجا که عزم و انتخاب از نفس است چرا در هنگام خواب ما اراده ای نداریم و بدون اینکه کنترلی داشته باشیم از صحنه ای به صحنه ای دیگر برده می شویم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انتخاب در مقابل امکانات متفاوت که روبه‌روی ما است به ظهور می‌آید. در خواب، نفسِ انسان با ملکات خود و صور ذهنی‌اش به‌سر می‌برد. موفق باشید

25600

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: اساسی ترین نقدی که جناب آقای نصیری و میلانی بر فلسفه دارند این است که در فلسفه به یکی بودن خالق و مخلوق تصریح شده و اساس تفکر فلسفه آن است که خداوند در تمام اشیا فرو رفته و اجزای جهان جزئی از خدایند و برای اثبات آن به عبارات زیادی از محی الدین و ملاصدرا استناد می کنند و می گویند این شرک مسلم است که با دین تعارض دارد و بخاطر این طور مسائل می گویند اساس فلسفه ضدیت با عقل است و آن را کلا نفی می کنند در ضمن در نظر آنها ضدیت با فلسفه مخالفت با تعقل نیست. چگونه می توان اثبات کرد که منظور قواعد فلسفی مثل وحدت وجود و قاعده الواحد و سنخیت علت و معلول معنایی غیر از معنای شرک آمیز آن است؟ به سایت ها هم رجوع کردم ولی جواب کاملی داده نشده بود. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم در این مورد اگر کتاب «جدال با مدعی» دکتر غفاری را دنبال بفرمایید متوجه می‌شوید این آقایان چه اندازه در غفلت‌اند. موفق باشید

25598

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سوال: اگر «لولاک لما خلقت الافلاک» و نظایر این جملات درسته اگر ولایت تکوینی با اهل بیته اگه واسطه فیض اهل بیت هستند چرا هیچ بودایی تو مکاشفاتش هیچ کنفوسیوسی هیچ مسیحی هیچ فرقه دیگه ای نه خواب اهل بیت رو دیده نه هم‌کلام شده در مکاشفه و هیچ خبری نیست. فقط جملاتی مثل اونها همه نجس و گمراهن اونا جهنمی هستند لجن هستند فقط شما خوبین ندیدین. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در مورد یک شخص نیست. بلکه بحث در شخصیت است. آیا آن ادیان، همه به دنبال کسی نیستند همانند علی «علیه‌السلام» که در سیره و عقیده و عمل چون او باشد؟ موفق باشید 

25514

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و ادب: استاد، بسیاری اساتید بصورت عجیبی هنوز که هنوزه انقلاب اسلامی را با فرمول های مدرن و از عینک لیبرال_دمکراسی می نگرند و با اون مولفه های ویژه می بینند و دقت ندارند. این انقلاب که رویکرد تجدید عهد دینی و قدسی در عصر قدسی زدایی و نظم نوین جهانی بود. حقیقتاً با چه معیارها و راهبردهایی میشه حضور تاریخی انقلاب رو تحلیل کرد و آیا میشه با عینک غربی، همون دیدگاه رو داشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه، نمی‌شود. موفق باشید

25483
متن پرسش
سلام: امیر المومنین علیه السلام می‌فرمایند خدا را به وسیله فسخ اراده ها و نقض تصمیم‌ها شناختم. منظور حضرت چیست؟ مگر نه اینکه انسان مختار است و اراده ی به ثمر رساندن اهداف خود را دارد. هر چه را طالب باشیم همان را بدست می آوریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنین نیست که انسان تصور کند می‌تواند مدیر عالم بشود و هر تصمیمی بگیرد محقق می‌گردد. آری! در بستر رحمت الهی آن‌چه مصلحت انسان باشد و انسان همت کند، از طرف خداوند عطا می‌شود. موفق باشید

25379

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد عزیز و گرانقدرم سلام: بنده چند سالی است سعی کرده ام در علوم اساسی و علوم عقلی خوب جلو بروم، ولی حالا که به خود نظاره می کنم می بینم در برخی وجوه خیلی کاستی دارم. مثل تاریخ و از لحاظ هویت تاریخی خیلی متزلزل هستم. این شاید به خاطر آن باشد که استادی در این زمینه نداشته ام. می خواستم اگر بشود یک سیر مطالعاتی یا اساتیدی را در این زمینه به بنده معرفی نمایید تا خوب برایم روشن شود. خیلی گنگ است برایم تاریخ از صدر اسلام تا کنون، هرچه می دانم عمدتا مقاطع مهم صدر اسلام و در دوران معاصر نیز تنها بعد از انقلاب و این خیلی آزارم می دهد در مواجه شدن با برخی موضوعات. خیلی ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم کتاب «فروغ ابدیت» آیت اللّه سبحانی در رابطه با صدر اسلام، و جزوه‌ی «ریشه‌های انقلاب» که بر روی سایت هست؛ برای تاریخ معاصر شروع خوبی باشد. موفق باشید

24643

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و ادب، استاد عزیز به نقل از استاد صمدی آملی و آیت الله حسن زاده نقل شده که نماز روز یکشنبه ماه ذی القعده چهار رکعتی است و با یک تشهد خوانده می شود آیا به این صورت خوانده شود صحیح است و یا با دو تشهد و سلام بخوانیم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  عده‌ای از فقها می‌فرمایند نماز مستحبی عموماً دو رکعتی است، «واللّه اعلم». موفق باشید

40282
متن پرسش

بسمه تعالی. سلام‌علیکم: ضمن عرض تسلیت ایمان و درخواست دعا. جهان آخرالزمانی، جهانی ماوراء ظاهر با نظر به حرکت جوهری ملّای صدرا (ره) و نگاه به تاریخ و حضور زیر بیرق «نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی»؛ آیا می‌شود نیافت که جمهوری اسلامی تمام اسلام است و تمام وظایف مورد نیاز آن همچون صوم و صلاة اظهار عبودیت در محظر کبریایی حق تعالی است؟ تاریخی که با حضرت آدم علیه السلام شروع می‌شود و با شریعتی که بدست وی گشوده می گردد، نشان می دهد که تنها با چند فعل محدود می‌توان در روح ایمانی حاضر گشت و نیز به فراخور محدود بودن افعال، روح ایمانی محدودی_در نسبت با ایمان آخرالزمانی_ نیز حضور دارد؛ هر چند که انسان های دوران خود را سیراب می‌کند و شریعت محمدی صلی الله علیه و آله با ظرفیتی که به ظهور رساند، دیگر محدود در افعال نگشت و روح ایمانی بسی گشوده را روبروی جان تشنه انسان های دوران خود گذارد. و بعد از آنکه روح الله زمانه (رضوان الله تعالی علیه) ندای تکفیر استکبار را سر برآورد، چه اندازه زیبا خامنه ای عزیز ایمان گشوده شده را بیان می‌کند؛ همْکِ گُفت: دختران ضعيف الحجاب بچه های خودمانند، دختران خودمانند. و هَمْكِ گُفت: آن دانشجویان دین نشناسی که در امریکا در مقابل ظلم می ایستند، طرف درست تاریخ ایستاده اند. ظلمی که هر انسانی به طبیعت انسانی اش گریز از او را می‌جوید و نه امری که دین اعتبار کرده باشد. و اینجاست که چنان تمام موجودات فریاد حق سر می‌دهند که مرز بی ایمانی در ایمان شکسته شده و دیگر دینداری و سلوک منحصر به اعمالی که دین صریحا بدان ها اشاره شده، نمی شود؛ چه اینکه اگر معصوم و یا عالم متعمقی وجود داشت امروز شریعت در تک تک افعال انسانی را نشان می‌داد و چه بسا که انسان های بظاهر فرسنگ ها دور افتاده از ظواهر دینی را مؤمن می‌خواند! و آن عالم متعمق و آن معصوم زمانه همان خامنه ای عزیز است که دین را در تمام شئون اجتماعی بیان می‌دارد؛ چه اینکه کارگر و معلم و قاضی و... را مورد خطاب فعل قدسی می‌گرداند. و این یعنی ایمان دیگر در شکل ظاهر نمی‌گنجد. و این یعنی نظر به انسانیت انسان ها. و این یعنی رفتن به سمت حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ در راستای یک رنگ شدن انسان ها، رنگی بدور از ذره ای ظلمت. و اینست وظیفه ی ما: اخلاق در راستای انسانیت و نه ظاهر...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نظر به انسانیت انسان‌ها، زمینۀ به میان‌آمدنِ حقیقت ایمان را فراهم می‌کند و در دل این ایمان، آری! شریعت نیز به میان می‌آید و در این رابطه عرایضی در شرح شمارۀ ۲ جلسۀ «کربلا و نظر به نهایی‌ترین حضور» https://eitaa.com/matalebevijeh/19788 شده که خوب است سری به آن بحث بزنید. موفق باشید

32847
متن پرسش

باسمه تعالی. سلام حضرت استاد ضمن عرض خدا قوت، نظر حضرتعالی در مورد پدیده «سلام فرمانده» چه هست؟ آیا ما به تماشای یکی از مظاهر و تجلیات تقدیر توحیدی زمانه نشسته ایم؟ ظهوری که قرار است توسط دهه هشتادی و دهه نودی های نه تنها ایران، بلکه سراسر جهان اسلام به تفصیل کشیده شود؟ آیا این سرود جرقه ای برای شروع قیام طیف نوجوان جهت تحقق مرحله ای از ظهور است؟ آیا این نسل، نسل ظهور است که اینگونه به پا خاسته؟ هرچه ابعاد ماجرا را واکاوی می کنیم به یک امر فراطبیعی و غیرعادی می رسیم که شاید کم سابقه یا حتی بی سابقه باشد. به ویژه وقتی عمق اثرگذاری و گستره نفوذ این سرود را با محتوای مبتذل و لجنزار و سرتا پا تعفن و برخاسته از عمق شهوت برخی از سرایندگان و خوانندگان آن ور آبی مقایسه می کنیم که در مقطعی در بین تعدادی از دهه هشتادی ها و نودی های ایران گسترش یافت (امثال ویدئوهای ساسی مانکن، تتلو و ...). این چه پدیده ای هست که مرزهای جغرافیایی را بدون پشتوانه دولت و حکومت و بلکه گویا طی یک فرآیند تکوینی درنوردیده و به هند و پاکستان و نیجریه و ... رسیده؟ ماجرا چیست حضرت استاد؟ ممنون می شوم اگر صلاح می دانید مخاطبین رو در این خصوص بهره مند بفرمایید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب سوال یکی از کاربران که نگران بود ممکن است روحی از حجتیه ای ها در آن سرود مطرح باشد, اینطور جواب داده شد:
با سلام . بحمد الله نه تنها آن سرود نگاه  فرهنگ مهدویت را از حجتیه ای ها جدا کرد و آن شعار را از دست آن ها گرفت و آن ها را منزوی کرد بلکه قدمی شد بسی جلو تر از آنچه در ابتدا تصور می شد و یکی از ابعاد تاریخی انقلاب اسلامی را در مقابل ما گشود به همان معنایی که رهبری امید به آینده را متذکر می شوند. با این که بعضی ها طوری طالب ظهور حضرت اند که گویا نظام اسلامی جدای از ظهور حضرت در جهان حاضر است  ولی ما باید طوری طالب ظهور حضرت باشیم که صورت کامل این نظام با وجود مقدس حضرت محقق می شود. موفق باشید

 

31949
متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز: در پاسخ سوال 31935 مطالبی رو عنوان کردین، هنوز اون اشکال از ذهن من برطرف نشد - جزوه شما و مطالب پرسش و پاسخ های قبلی در مورد رجعت رو خونده بودم، بعضی مواقع بسیاری از بزرگان مطالبی رو از راه غیر استدلال متوجه می شوند و درک می کنند و برای انتقال اون دلیل می تراشند، که ممکنه دلیل برای ما منطقی نباشه ولی با عظمت شخصیت اون شخص موضوع رو می پذیریم، گاهی هم دلیل ها رساست ولی ایراد عدم درک صحیح از طرف ماست. به هرحال تو این موضوع من دقیق متوجه نشدم چرا حتما رجعت باید مادی و فیزیکی باشد، دو تا ابهام برای این مسئله داشتم اول اینکه رجعت مومنین نظام طبیعی عالم رو به هم می ریزه، در همین نزدیکی ها ظهور واقع بشود برای مثال فرض بفرمایید سردار بزرگ اسلام شهید قاسم سلیمانی به دنیا رجوع فرمایند، امام خمینی رجوع فرمایند، نظام دنیا کلا به هم می خوره، خدا اگر می خواست با معجزه های در این سطح مردم ایمان بیارن که ... به راحتی این امر میسر بود مورد دوم هم که مقداری ذهنم رو مشغول کرده، خب چه ایرادی داره با بازگشت روح تکامل افراد رخ بده چیزی شبیه همون مطالب که در شرح فصوص بیان کرده اید من مطلب رو از کتاب شما نقل می کنم : " در مورد راز قتل کودکان، شیخ اکبر معتقد است تا این ابناء به قتل نمی‌رسیدند حضرت موسی پدید نمی‌آمد. لذا ارواح مقتولین دست به دست هم دادند تا روح حضرت موسى از طريق والدین متكوّن شد و مقدمات تقدير الهی چنین باید می‌بود که علاوه بر والدین حضرت، امداد ارواحِ ابناءِ به قتل رسیده هم باید در میان می‌آمد. اما حکمت قتل أبناء به دست فرعون برای آن بود که حیات و روحانیت همه‌ی مقتولین که به خاطر موسی کشته شدند، به سمت حضرت موسى جهت امداد، عود و برگشت نماید. زیرا هر طفلی به امید این که موسی است به قتل رسید و آن قتل‌ها این جا از سر جهل نبود. - بلکه به یک معنا هر کدام موسایی بودند - پس ناچار باید حيات و روح مقتول، به موسی برگشت کند. حیات مقتولی که به جهت موسی به قتل رسید و آن حیات مقتول به جهت موسی، حیاتی طاهر بر اساس فطرت است که أغراض نفسانی آن را آلوده نکرده است. بلکه، بر فطرت «بلی» است. و موسی مجموع حیات کسانی بود که به عنوان موسی بودن کشته شدند و همه‌ی آن‌چه به عنوان استعداد و توانایی برای مقتول مهیا بود در حضرت موسى جمع شده است، مثل شجاعت و تدبیر و غیره. اول چیزی که در مکاشفه‌ی حضرت محمدیّه که از این باب یعنی باب فصّ موسوی به طور شفاهی مخاطب شدم اتحاد أرواح أبناء به قتل رسیده و عود آن أرواح در ماده‌ی موسویّه بوده است. پس موسی متولد نشد مگر این که او مجموع أرواح كثيره و قوای فعّاله بود. به همان معنایی که عقل کلی همه‌ی عقول جزئی را به صورت جامع در خود دارد، مثل مدد به مؤمنین توسط فرشتگان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید باید بحث «رجعت» را در آمادگی شرایطی دانست برای بالفعل‌شدنِ روح‌هایی که به کمال خود نرسیده‌اند. حال با توجه به این امر چرا می‌فرمایید با این رجعت نظام عالَم به هم می‌خورد؟ از طرفی شرایط حضرت موسی «علیه‌السلام» هنوز شرایط بلوغ عالَم که با حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» به ظهور می‌آید، نمی‌باشد بلکه مقدمه ظهور آن بلوغ است ولی شرایط حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» شرایطی است تا همه ابعاد انسانی اعم از ابعاد غضبیه و شهویه از یک طرف، و ابعاد الهی از طرف دیگر به ظهور آیند. و در همین رابطه حتی بحث رجعت همه انبیاء و امامان در میان است. این‌جا است که می‌توان گفت خود آن‌ها باید به میان آیند تا فعلیتِ خود را در خود احساس کنند. می‌ماند که آیا می‌شود آن‌ها فعلیت خود را در شخصیت حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» دریابند؟ والله اعلم. ظاهراً در این حالت شاید برای بعضی از آن‌ها اجمال‌شان به تفصیل در نیاید و اصرارِ بر رجعت حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» گویا از این جنس است. موفق باشید  

31745

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر طربناک استاد سلام و درود: کره زمین در چه زمان و فضایی رو به نیستی و زوال می‌رود؟ برای تبیین بیشتر سوال باید عرض کنم: ما در مباحث معرفت النفسی داریم که اگر انسان در شرایط و بستر طبیعی رشد کند و عواملی مثل چشم زخم و تصادف و بیماری های غیر منتظره انسان را زودتر از وقت مقدر حیاتشان به وادی مرگ جسمی نکشاند، به تدریج از جایی به بعد این روح احساس می‌کند با نظر به این جسم نمی‌تواند ادامه حیات دهد و باید از نظر و تدبیر جسم دست بردارد و به عالم بالا برود. حال سوال این است که رسیدن قیامت و نابودی کره زمین هم در این ساحت اتفاق می افتد؟ یعنی روح جمعی بشر (منظور روح تکوینی که مختص همه ماست) در آینده به چنان تعالی و معنویتی در کره زمین نائل می‌گردد که گویا دیگر نمی‌توان در کره ای مادی با چنان ظرفیت متعالی و معنوی زندگی کرد و آن هنگام است که خورشید افول می‌کند و در نفخ صور می‌دمند تا روح جامع بشری که روزی از عالم ملکوت به عالم ماده آمده بود دوباره از عام ماده به عالم ملکوت برود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده بحث «حرکت جوهری» در این مورد بسیار کارساز است زیرا در هر صورت نفوس انسانی تحت تجلیات انوار الهی همراه با عالم ماده در کلیت‌شان از قوه به فعل می‌رسد و در همین رابطه انسانِ آخرالزمانی به میان می‌آید. موفق باشید

31661
متن پرسش
سلام استاد گرامی: بنده در زندگی و تعامل با اطرافیان همیشه در مقابل رفتار های بد و خطاها مشی گذشت اختیار کرده ام و همه بنده رو به این صفت می شناسند. اما استاد بعضی افراد دائما توهین می کنند و وقتی ما مکرر گذشت می کنیم متجری می شوند و رفتار های زشت خود رو شدید تر می کنن گوییا فکر می کنند ما نادان و ناتوانیم به نظر شما با اینها چه جور برخورد کنیم خصوصا وقتی از اقوام باشند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً آن‌ها خوب می‌دانند ما برای توهین‌های آن‌ها ارزشی قائل نیستیم و مسیری که انتخاب کرده‌ایم را با اطمینان و آرامش جلو می‌بریم و به همین جهت عصبانی هستند. زیرا قرآن به ما فرموده است مؤمنین: «وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا» چون با امر لغوی روبه‌رو شوند بزرگوارانه از آن می‌گذرند و خود را همسنگِ چنین اموری نمی‌کنند. موفق باشید

31310

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز فال و خواب دیدن چقدر می تونه منشا اثر و تاثیر داشته باشه؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ائمه به ما فرموده‌اند «علیهم‌السلام» به خواب نباید اعتنا کرد. موفق باشید

31297

طوبی للقربابازدید:

متن پرسش
با سلام: من خیلی غمگینم. ما نه در دنیا یه نفس راحت کشیدیم نه در آخرت. به نظرم همانطور که دنیا برای آقازاده های سرمایه دارست، آخرت هم برای آقازاده های معنوی است. تقریبا تمامی شخصیت های معنوی و عرفا از خانواده های پاک و مذهبی و روحانی بودند. زمینه ی سلوکشان در جمع خانواده و یا حوزه فراهم بوده. به نظرم اشخاص عادی مانند ما نباید بیخودی دنبال سلوک برویم. به جایی نمی‌رسیم وقتمان را می‌گیریم. و جز خستگی و یاس جیزی عایدمان نمی‌شود. ماهایی که والدینمان کم سواد بوده و حتی نمازشان یکی درمیان می‌خوانند، و با افرادی زندگی می‌کنیم که فرق عید قربان با غدیر را نمی‌دانند، کجا زمینه و استعداد سلوک را داریم؟ مایی که اگر نمازمان کمی بیشتر طول بکشد با نگاه مورد تمسخر و اعتراض قرار می‌گیریم. در راه عرفان سرمایه اجتماعی از لازمات واجب است. این اطرافیانی که باهاشون زندگی می‌کنی به آدم انگیزه می دهند. با کسانی که زندگی می کنیم ناخوداگاه مانند آنها می شویم. حالا یک نفر را نام ببرید که خانواده و اطرافیانش خیلی مذهبی نبوده اند. این سرمایه اجتماعی را نداشته اند، و امکان ورود به حوزه را هم نداشتند در محضر کسی نبوده اند اما سالک شدند و به درجاتی رسیده اند. تا من قانع شوم و به تلاش چند ساله ام را ادامه دهم. فقط همین را می‌خواهم. لطفا مثال معکوس نزنید؛ مثل پسر نوح و.... مثال شبیه بزنید. من در تربت حیدریه زندگی می کنم. واقعا شرایطی که در زندگی نامه های عرفا رو میخونم ندارم. لیسانسم. امکان ورود به حوزه ندارم که باهاشون همنشین شم. کلاس های آزاد حوزه هر از گاهی میرم اما فقط تابستان و آن جو معنوی که باید رو نداره. من جیکار کنم واقعا؟ برخی وقتا میگم ولش کن خدا شرایط معنوی اطراف ما رو میبینه و ازمون توقع نداره. بیخیال سلوک. اما اگر دلم بیخیال این سوز می شد الان به شما نامه نمی‌نوشتم که. لطفا سوالم بدون نام بنده در معرض دید عموم قرار بگیرد چون می‌دانم سوال خیلی هاست. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم سلوک معنوی و اُنس با حضرت محبوب را چه می‌دانید؟! آیا نباید به آن‌هایی که بی‌سر و صدا در مسیر اُنس با حضرت حق قرار گرفته‌اند فکر کرد؟ در حدیث معراج خداوند به رسول خود«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می فرماید: دوستان واقعی خداوند همان افراد بی‌نام و نشانی هستند که در آسمان، بیشتر از زمین شهرت دارند، یعنی «طوبی للقربا». آیا رزمندگانی که بی‌سر و صدا ره یک‌ساله را یک‌شبه طی کردند، سالکان واقعی نیستند؟ که از گوشه و کنار روستاها و از شهرهایی همچون تربت حیدریه به آسمان معنویت صعود نمودند؟ موفق باشید

31289

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: امسال باز نشسته می‌شوم از همین حالا دارم از بی خواصیتی دیوانه می‌شوم. می‌خواهم منزلم را بفروشم و به قم بروم شاید بتوانم از فضای آنجا بهره ببرم نظر جنابعالی چیست؟ لطفاً راهنمایی کنید ممنون می‌شوم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انسان باید سعی کند با خودش کنار بیاید و این با معارف عالیه و اخلاق فاضله ممکن است. قم و تهران و یک روستای دور افتاده ندارد!! پیشنهاد اولیه ما مطالعه کتاب «فرزندم؛ این چنین باید بود» می‌باشد که روی سایت هست و سپس سیر مطالعاتی سایت، إن‌شاءالله کمک‌کار خواهد بود. موفق باشید

31097
متن پرسش
با عرض سلام‌: ۱. با دیدن رفتارهای علنی در جامعه که مخالف با حکمی از احکام  شریعت هست احساس ضعف و عصبانیت می‌کنم و این حس به خاطر خدا ایجاد نمی‌شود. احساس ضعیف شدن و اینکه به شخص من توهین شده به وجود می آید. چه کتابی برای این مشکل معرفی می‌فرمایید؟ ۲. با دیدن بی حجابی (نه بد حجابی) قوه غضب در من قوت می‌گرد و در احساس و عزم طی کردن راه بندگی سستی پیش می آید و سرد می‌شود. چرا باید عزمم به عمل دیگران مربوط شود برای حل این مشکل چه کتاب یا کاری رو معرفی می‌فرمایید؟ قبلا در مواجهه با بی یا بد حجاب تذکراتی در خیابان و .. می‌دادم بعضا اصطکاکاتی سطحی پیش می آمد در جواب به شرایط امر به معرف که بیان کردید من اینجور برداشت کردم باید در جایی مناسب و شرایط آرام و بدور هیاهو تذکر داده شود برای همین اون تذکرات در جمع و خیابان را نمی‌دهم. این عمل از احساس مورد ۱ و ۲ کم کرده است. اگر برداشت و کارم اشتباه است تصحیح بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرایطی هستیم که شهرها بسی گسترده‌تر از شرایط گذشته است که محدود بودند و همه همدیگر را می‌شناختند و به همین جهت باید در ارائه معارف الهی راه‌های دیگری را جستجو نمود و به نظر می‌‌آید فضای مجازی یکی از آن راه‌ها می‌باشد. اکثر این بنده‌های خدا تحت تأثیر تبلیغات بیگانگان هستند و نه آن‌که قصد مقابله با اسلام و آموزه‌های دینی را داشته باشند.

ما در ابتدای انقلاب بِرکه و یا نهایتاً دریاچه‌ای بیش نبودیم که با سرازیرشدن رودخانه‌های گِل‌آلود، به‌کلّی گل‌آلود می‌شدیم و لذا اگر آدم‌های مشکوک در دل انقلاب حضور فعّال پیدا می‌کردند، ماهیت انقلاب را تغییر می‌دادند و در این رابطه اگر در بعضی موارد در دفع افراد مشکوک افراط شد، در صحت اصل آن قضیه نباید شک داشت. مثل وقتی تنها در ابتدای حضور ایمانیِ خود قرار داریم و نهایتِ توحید ما آن است که خداوند یکی است و شریکی ندارد، ولی از آن‌جایی که نور توحید ظهورِ بعد از ظهور دارد و آرام‌آرام خود را تا آن‌جا نشان می‌دهد که می‌یابید او در عین حال که «احد» است، «صمد» است. انقلاب اسلامی به نور توحیدش نسبت به ابتدای خود در حال حاضر بسیار گشوده شده، مثل آن‌که اقیانوس اگر صدها رودخانه گل‌آلود در آن بریزند، گِل و لای‌ها را فرو می‌نشاند و آب‌های رودخانه‌ها را از جنس خود می‌کند و در آغوش می‌گیرد. در این دیدگاه عرض می‌شود به توحیدی رسیده‌ایم که متوجه می‌شویم متفکران مذکور در آن توحید جای دارند. آری امثال مارکس و فویرباخ توحیدی نیستند و خودشان هم چنین ادعاهای نکرده‌اند ولی جدای این افراد، متأسفانه ما در شرایطی نیستیم که دغدغه‌های توحیدی متفکران جهان را بفهمیم و با فرض این‌که می‌خواهیم در جهان حاضر شویم آن‌ها را از آنِ خود کنیم. موفق باشید  

30719

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنْسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَىٰ بِجَانِبِهِ ۖ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ كَانَ يَئُوسًا استاد گرامی سلام: آیا قسمت آخر آیه مبارکه را با توجه به کلمه کان می توان اینطور معنی کرد که افرادی که در زندگی همیشه مایوس و ناامیدند دچار شر می شوند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر آن‌که بعضاً فعل ماضی به معنای یتحقق است؛ می‌توان گفت آیه‌ی فوق متذکر می‌شود به این‌که می‌بینید انسان‌هایی که به نور توحید منوّر نیستند، چگونه در کوچک‌ترین مشکلات، آن‌چنان خود را می‌بازند که گویا از ابتدا چنین بوده‌اند. موفق باشید

30658

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: مطلبی را ابتدا از آیت الله نکونام شنیدم که بچه های آدم بجای آنکه بگوییم با موجودات دیگری چون جن ازدواج کردند یا بگوییم خواهر برادر مزدوج شدند با همان انسان نماهایی که روی زمین بودند ازدواج کردند. اخیرا که برین موضوع تامل می‌کردم بنظر رسید قول احق همینست چون ازدواج با محارم آنقدر قبیحست و آثار وضعی در ژنتیک و ... دارد که به سادگی نمی‌توان قائل به حلیت آن در ابتدای امر شد به راحتی خداوند می‌توانست بجای اینکه مستقیم ۲ نفر را بیافریند (خلقت مستقیم هم جای سوال است و خلاف موازین فلسفی) چه اشکالی داشت ۴ نفر را بیافریند دو مرد و دو زن تا بعد به مشکل ازدواج محارم برنخورد مویدی که اخیرا در ویکی پدیا دیدم این است: «انسان خردمند با دیگر انسان‌تباران، بچه‌دار شده‌اند و این باعث شد که پس از انقراض سه گونه دیگر، انسان‌تباران، دی ان ای آن‌ها همچنان در انسان خردمند، موجود باشد. انسان خردمند، حامل دی ان ای انسان‌تبار دنیسووا، انسان نئاندرتال و گونه‌ای دیگر که هنوز شناسایی نشده می‌باشد.»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دلایلی بر این امر نداریم بخصوص که به گفته‌ی علامه، این امور مربوط به شریعت است و از حضرت نوح «علیه‌السلام» به بعد مطرح شده. موفق باشید

30502

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: سوالی در مورد طلسم و جادو داشتم. آیا طلسم و جادو وجود دارد؟ در صورت وجود جادو برای رفع اثر آن در زندگی چه ذکر یا عملی توصیه می‌شود؟ سوال دیگری داشتم بنده هرچه تلاش می‌کنم هیچ پیشرفتی در زندگیم ایجاد نمی‌شود و آرامش زندگیم بهم ریخته و کوچکترین تغییر مثبتی یا اجابت دعاهام انجام نمی‌شود. جو سنگینی زندگیم را فرا گرفته است مرا راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خوب است در این مورد کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» را که روی سایت هست، مطالعه فرمایید. http://lobolmizan.ir/book/1213 

۲. با خوش‌خُلقی و ایثار و صله‌ی رحم و تواضع إن‌شاءالله مشکل حل می‌شود. موفق باشید

30343

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و وقت بخیر: چند سوال در مورد چینش نظام عالم و تفسیرات ابن عربی داشتم. سوال اولم این هست که ابن عربی آسمان های هفتگانه را با اسم پیامبران تطبیق می‌دهد و این آسمان ها را از آسمان ماه تا آسمان کیوان نشان می‌دهد چطور این موارد را در کشف شهود دیده که با هیئت قدیم که اشتباه بوده تطبیق می‌دهد؟ یعنی صحت شهود و کشف در اینجا چه می‌شود؟ در ضمن عالم را با حروف تطبیق می‌دهد و می‌گوید آفرینش خداوند منطبق با حروف است و هر حرفی مرتبه ای دارد. پس زبان فارسی یا چینی و... که چندین حرف بیشتر دارند مراتب هستی از نظر او را باطل نمی‌کند؟ در این سوال هم منظورم به صحت کشف برمی‌گردد. سوال سومم این است که در جایی برای توضیح قاعده الواحد و فهم فلاسفه این را می‌گوید که خدا می‌تواند محال عقلی را انجام دهد چون ورای عقل است و حکم عقل از اوست و می‌گوید خدا می‌تواند شتری را از ته سوزن رد کند و اینجا ورای عقل است. این سخن چگونه تفسیر می‌شود؟ و منظور او چیست؟ ممنونم از سایت خوب شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همچنان‌که قبلاً عرض شد در نگاه دینی اعم از آیات و روایات و نظر عرفا، آسمان غیر از آسمان‌هایی است که در علم هیئت مطرح بوده ۲. موضوع علمِ حروف که ابن عربی در ابتدای فتوحات آورده اساساً دستگاه دیگری است غیر از آن‌که موضوع تعداد آن مطرح باشد. نکات بسیار دقیقی در آن‌جا مطرح است. ۳. بحث در نظام‌های مختلف است که آیا عقل در کدام نظام، عقل است که بحث آن مفصل است. مثل منطق صوری که در کدام نظام عقلی منطق است. در حالی‌که در نظام منطق دیالکتیک دیگر نگاهِ منطق صوری جایگاهی ندارد. موفق باشید

30301
متن پرسش
سلام: مقصود حضرتعالی ازین که ولایت فقیه کلامیست چیست؟ چون بنظر می‌رسد حدود ولایت فقیه رو به تنهایی با عقل نمی توان تعیین کرد و باید به روایات رجوع کرد که درین صورت فقهیست نه کلامی. مثلا عقل به تنهایی چگونه می‌تواند بفهمد در زمان غیبت حدود شرعی، نمازجمعه، تشکیل حکومت به جای تقیه، جهاد ابتدایی و... لازم الاجراست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام «رضوان‌الله‌‌تعالی‌علیه» در موضوع ولایت فقیه، موضوع را می‌برند در بستر امامت. به این معنا که همان‌طور که بعد از نبی الله «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» امام معصومی باید ادامه‌ی کار نبیّ را به عهده داشته باشند، در غیبت امام معصوم، کار آن امام را ولیّ فقیه به عنوان کاشف حکم خدا و رسول و امام ادامه می‌دهند، به همان دلیل که کار پیامبر را امام ادامه دادند. عرایضی در این رابطه در قسمت «حکومت دینی» در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست، شده است. موفق باشید

نمایش چاپی