باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم در همین مسیر که طی کردهاید إنشاءاللّه آن خدایی که با معارف عقلی یافتید را، در همهی مظاهر مییابید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی، اینطور جواب داده شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی احساس نیاز روحی نسبت به وکالت ندارید، به خودتان سختگیری نکنید. عرض بنده این بود که بدون دلیل از وسعتِ انسانی خود غفلت نفرمایید و روحیهی صوفیگری را به زندگی خود تحمیل کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این لطف خدا است که از کتب معرفتیِ علماء بهره میگیرید ولی سعی کنید با رجوع به تفاسیر قرآن از انوار قرآن بهرهمند شوید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عذاب چیزی نیست جز حاصلِ عملِ هرکس. به همین جهت قرآن میفرماید: «فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلًا وَلْيَبْكُوا كَثِيرًا جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ» پس به کیفر گناهانی که همواره مرتکب می شدند باید کمتر بخندند و بسیار بگریند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انتخاب در مقابل امکانات متفاوت که روبهروی ما است به ظهور میآید. در خواب، نفسِ انسان با ملکات خود و صور ذهنیاش بهسر میبرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم در این مورد اگر کتاب «جدال با مدعی» دکتر غفاری را دنبال بفرمایید متوجه میشوید این آقایان چه اندازه در غفلتاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در مورد یک شخص نیست. بلکه بحث در شخصیت است. آیا آن ادیان، همه به دنبال کسی نیستند همانند علی «علیهالسلام» که در سیره و عقیده و عمل چون او باشد؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه، نمیشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چنین نیست که انسان تصور کند میتواند مدیر عالم بشود و هر تصمیمی بگیرد محقق میگردد. آری! در بستر رحمت الهی آنچه مصلحت انسان باشد و انسان همت کند، از طرف خداوند عطا میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم کتاب «فروغ ابدیت» آیت اللّه سبحانی در رابطه با صدر اسلام، و جزوهی «ریشههای انقلاب» که بر روی سایت هست؛ برای تاریخ معاصر شروع خوبی باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عدهای از فقها میفرمایند نماز مستحبی عموماً دو رکعتی است، «واللّه اعلم». موفق باشید
بسمه تعالی. سلامعلیکم: ضمن عرض تسلیت ایمان و درخواست دعا. جهان آخرالزمانی، جهانی ماوراء ظاهر با نظر به حرکت جوهری ملّای صدرا (ره) و نگاه به تاریخ و حضور زیر بیرق «نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی»؛ آیا میشود نیافت که جمهوری اسلامی تمام اسلام است و تمام وظایف مورد نیاز آن همچون صوم و صلاة اظهار عبودیت در محظر کبریایی حق تعالی است؟ تاریخی که با حضرت آدم علیه السلام شروع میشود و با شریعتی که بدست وی گشوده می گردد، نشان می دهد که تنها با چند فعل محدود میتوان در روح ایمانی حاضر گشت و نیز به فراخور محدود بودن افعال، روح ایمانی محدودی_در نسبت با ایمان آخرالزمانی_ نیز حضور دارد؛ هر چند که انسان های دوران خود را سیراب میکند و شریعت محمدی صلی الله علیه و آله با ظرفیتی که به ظهور رساند، دیگر محدود در افعال نگشت و روح ایمانی بسی گشوده را روبروی جان تشنه انسان های دوران خود گذارد. و بعد از آنکه روح الله زمانه (رضوان الله تعالی علیه) ندای تکفیر استکبار را سر برآورد، چه اندازه زیبا خامنه ای عزیز ایمان گشوده شده را بیان میکند؛ همْکِ گُفت: دختران ضعيف الحجاب بچه های خودمانند، دختران خودمانند. و هَمْكِ گُفت: آن دانشجویان دین نشناسی که در امریکا در مقابل ظلم می ایستند، طرف درست تاریخ ایستاده اند. ظلمی که هر انسانی به طبیعت انسانی اش گریز از او را میجوید و نه امری که دین اعتبار کرده باشد. و اینجاست که چنان تمام موجودات فریاد حق سر میدهند که مرز بی ایمانی در ایمان شکسته شده و دیگر دینداری و سلوک منحصر به اعمالی که دین صریحا بدان ها اشاره شده، نمی شود؛ چه اینکه اگر معصوم و یا عالم متعمقی وجود داشت امروز شریعت در تک تک افعال انسانی را نشان میداد و چه بسا که انسان های بظاهر فرسنگ ها دور افتاده از ظواهر دینی را مؤمن میخواند! و آن عالم متعمق و آن معصوم زمانه همان خامنه ای عزیز است که دین را در تمام شئون اجتماعی بیان میدارد؛ چه اینکه کارگر و معلم و قاضی و... را مورد خطاب فعل قدسی میگرداند. و این یعنی ایمان دیگر در شکل ظاهر نمیگنجد. و این یعنی نظر به انسانیت انسان ها. و این یعنی رفتن به سمت حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ در راستای یک رنگ شدن انسان ها، رنگی بدور از ذره ای ظلمت. و اینست وظیفه ی ما: اخلاق در راستای انسانیت و نه ظاهر...
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نظر به انسانیت انسانها، زمینۀ به میانآمدنِ حقیقت ایمان را فراهم میکند و در دل این ایمان، آری! شریعت نیز به میان میآید و در این رابطه عرایضی در شرح شمارۀ ۲ جلسۀ «کربلا و نظر به نهاییترین حضور» https://eitaa.com/matalebevijeh/19788 شده که خوب است سری به آن بحث بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی. سلام حضرت استاد ضمن عرض خدا قوت، نظر حضرتعالی در مورد پدیده «سلام فرمانده» چه هست؟ آیا ما به تماشای یکی از مظاهر و تجلیات تقدیر توحیدی زمانه نشسته ایم؟ ظهوری که قرار است توسط دهه هشتادی و دهه نودی های نه تنها ایران، بلکه سراسر جهان اسلام به تفصیل کشیده شود؟ آیا این سرود جرقه ای برای شروع قیام طیف نوجوان جهت تحقق مرحله ای از ظهور است؟ آیا این نسل، نسل ظهور است که اینگونه به پا خاسته؟ هرچه ابعاد ماجرا را واکاوی می کنیم به یک امر فراطبیعی و غیرعادی می رسیم که شاید کم سابقه یا حتی بی سابقه باشد. به ویژه وقتی عمق اثرگذاری و گستره نفوذ این سرود را با محتوای مبتذل و لجنزار و سرتا پا تعفن و برخاسته از عمق شهوت برخی از سرایندگان و خوانندگان آن ور آبی مقایسه می کنیم که در مقطعی در بین تعدادی از دهه هشتادی ها و نودی های ایران گسترش یافت (امثال ویدئوهای ساسی مانکن، تتلو و ...). این چه پدیده ای هست که مرزهای جغرافیایی را بدون پشتوانه دولت و حکومت و بلکه گویا طی یک فرآیند تکوینی درنوردیده و به هند و پاکستان و نیجریه و ... رسیده؟ ماجرا چیست حضرت استاد؟ ممنون می شوم اگر صلاح می دانید مخاطبین رو در این خصوص بهره مند بفرمایید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب سوال یکی از کاربران که نگران بود ممکن است روحی از حجتیه ای ها در آن سرود مطرح باشد, اینطور جواب داده شد:
با سلام . بحمد الله نه تنها آن سرود نگاه فرهنگ مهدویت را از حجتیه ای ها جدا کرد و آن شعار را از دست آن ها گرفت و آن ها را منزوی کرد بلکه قدمی شد بسی جلو تر از آنچه در ابتدا تصور می شد و یکی از ابعاد تاریخی انقلاب اسلامی را در مقابل ما گشود به همان معنایی که رهبری امید به آینده را متذکر می شوند. با این که بعضی ها طوری طالب ظهور حضرت اند که گویا نظام اسلامی جدای از ظهور حضرت در جهان حاضر است ولی ما باید طوری طالب ظهور حضرت باشیم که صورت کامل این نظام با وجود مقدس حضرت محقق می شود. موفق باشید
سلام خدمت استاد عزیز: در پاسخ سوال 31935 مطالبی رو عنوان کردین، هنوز اون اشکال از ذهن من برطرف نشد - جزوه شما و مطالب پرسش و پاسخ های قبلی در مورد رجعت رو خونده بودم، بعضی مواقع بسیاری از بزرگان مطالبی رو از راه غیر استدلال متوجه می شوند و درک می کنند و برای انتقال اون دلیل می تراشند، که ممکنه دلیل برای ما منطقی نباشه ولی با عظمت شخصیت اون شخص موضوع رو می پذیریم، گاهی هم دلیل ها رساست ولی ایراد عدم درک صحیح از طرف ماست. به هرحال تو این موضوع من دقیق متوجه نشدم چرا حتما رجعت باید مادی و فیزیکی باشد، دو تا ابهام برای این مسئله داشتم اول اینکه رجعت مومنین نظام طبیعی عالم رو به هم می ریزه، در همین نزدیکی ها ظهور واقع بشود برای مثال فرض بفرمایید سردار بزرگ اسلام شهید قاسم سلیمانی به دنیا رجوع فرمایند، امام خمینی رجوع فرمایند، نظام دنیا کلا به هم می خوره، خدا اگر می خواست با معجزه های در این سطح مردم ایمان بیارن که ... به راحتی این امر میسر بود مورد دوم هم که مقداری ذهنم رو مشغول کرده، خب چه ایرادی داره با بازگشت روح تکامل افراد رخ بده چیزی شبیه همون مطالب که در شرح فصوص بیان کرده اید من مطلب رو از کتاب شما نقل می کنم : " در مورد راز قتل کودکان، شیخ اکبر معتقد است تا این ابناء به قتل نمیرسیدند حضرت موسی پدید نمیآمد. لذا ارواح مقتولین دست به دست هم دادند تا روح حضرت موسى از طريق والدین متكوّن شد و مقدمات تقدير الهی چنین باید میبود که علاوه بر والدین حضرت، امداد ارواحِ ابناءِ به قتل رسیده هم باید در میان میآمد. اما حکمت قتل أبناء به دست فرعون برای آن بود که حیات و روحانیت همهی مقتولین که به خاطر موسی کشته شدند، به سمت حضرت موسى جهت امداد، عود و برگشت نماید. زیرا هر طفلی به امید این که موسی است به قتل رسید و آن قتلها این جا از سر جهل نبود. - بلکه به یک معنا هر کدام موسایی بودند - پس ناچار باید حيات و روح مقتول، به موسی برگشت کند. حیات مقتولی که به جهت موسی به قتل رسید و آن حیات مقتول به جهت موسی، حیاتی طاهر بر اساس فطرت است که أغراض نفسانی آن را آلوده نکرده است. بلکه، بر فطرت «بلی» است. و موسی مجموع حیات کسانی بود که به عنوان موسی بودن کشته شدند و همهی آنچه به عنوان استعداد و توانایی برای مقتول مهیا بود در حضرت موسى جمع شده است، مثل شجاعت و تدبیر و غیره. اول چیزی که در مکاشفهی حضرت محمدیّه که از این باب یعنی باب فصّ موسوی به طور شفاهی مخاطب شدم اتحاد أرواح أبناء به قتل رسیده و عود آن أرواح در مادهی موسویّه بوده است. پس موسی متولد نشد مگر این که او مجموع أرواح كثيره و قوای فعّاله بود. به همان معنایی که عقل کلی همهی عقول جزئی را به صورت جامع در خود دارد، مثل مدد به مؤمنین توسط فرشتگان
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید باید بحث «رجعت» را در آمادگی شرایطی دانست برای بالفعلشدنِ روحهایی که به کمال خود نرسیدهاند. حال با توجه به این امر چرا میفرمایید با این رجعت نظام عالَم به هم میخورد؟ از طرفی شرایط حضرت موسی «علیهالسلام» هنوز شرایط بلوغ عالَم که با حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» به ظهور میآید، نمیباشد بلکه مقدمه ظهور آن بلوغ است ولی شرایط حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» شرایطی است تا همه ابعاد انسانی اعم از ابعاد غضبیه و شهویه از یک طرف، و ابعاد الهی از طرف دیگر به ظهور آیند. و در همین رابطه حتی بحث رجعت همه انبیاء و امامان در میان است. اینجا است که میتوان گفت خود آنها باید به میان آیند تا فعلیتِ خود را در خود احساس کنند. میماند که آیا میشود آنها فعلیت خود را در شخصیت حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» دریابند؟ والله اعلم. ظاهراً در این حالت شاید برای بعضی از آنها اجمالشان به تفصیل در نیاید و اصرارِ بر رجعت حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» گویا از این جنس است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده بحث «حرکت جوهری» در این مورد بسیار کارساز است زیرا در هر صورت نفوس انسانی تحت تجلیات انوار الهی همراه با عالم ماده در کلیتشان از قوه به فعل میرسد و در همین رابطه انسانِ آخرالزمانی به میان میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً آنها خوب میدانند ما برای توهینهای آنها ارزشی قائل نیستیم و مسیری که انتخاب کردهایم را با اطمینان و آرامش جلو میبریم و به همین جهت عصبانی هستند. زیرا قرآن به ما فرموده است مؤمنین: «وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا» چون با امر لغوی روبهرو شوند بزرگوارانه از آن میگذرند و خود را همسنگِ چنین اموری نمیکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ائمه به ما فرمودهاند «علیهمالسلام» به خواب نباید اعتنا کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم سلوک معنوی و اُنس با حضرت محبوب را چه میدانید؟! آیا نباید به آنهایی که بیسر و صدا در مسیر اُنس با حضرت حق قرار گرفتهاند فکر کرد؟ در حدیث معراج خداوند به رسول خود«صلواتاللهعلیهوآله» می فرماید: دوستان واقعی خداوند همان افراد بینام و نشانی هستند که در آسمان، بیشتر از زمین شهرت دارند، یعنی «طوبی للقربا». آیا رزمندگانی که بیسر و صدا ره یکساله را یکشبه طی کردند، سالکان واقعی نیستند؟ که از گوشه و کنار روستاها و از شهرهایی همچون تربت حیدریه به آسمان معنویت صعود نمودند؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انسان باید سعی کند با خودش کنار بیاید و این با معارف عالیه و اخلاق فاضله ممکن است. قم و تهران و یک روستای دور افتاده ندارد!! پیشنهاد اولیه ما مطالعه کتاب «فرزندم؛ این چنین باید بود» میباشد که روی سایت هست و سپس سیر مطالعاتی سایت، إنشاءالله کمککار خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرایطی هستیم که شهرها بسی گستردهتر از شرایط گذشته است که محدود بودند و همه همدیگر را میشناختند و به همین جهت باید در ارائه معارف الهی راههای دیگری را جستجو نمود و به نظر میآید فضای مجازی یکی از آن راهها میباشد. اکثر این بندههای خدا تحت تأثیر تبلیغات بیگانگان هستند و نه آنکه قصد مقابله با اسلام و آموزههای دینی را داشته باشند.
ما در ابتدای انقلاب بِرکه و یا نهایتاً دریاچهای بیش نبودیم که با سرازیرشدن رودخانههای گِلآلود، بهکلّی گلآلود میشدیم و لذا اگر آدمهای مشکوک در دل انقلاب حضور فعّال پیدا میکردند، ماهیت انقلاب را تغییر میدادند و در این رابطه اگر در بعضی موارد در دفع افراد مشکوک افراط شد، در صحت اصل آن قضیه نباید شک داشت. مثل وقتی تنها در ابتدای حضور ایمانیِ خود قرار داریم و نهایتِ توحید ما آن است که خداوند یکی است و شریکی ندارد، ولی از آنجایی که نور توحید ظهورِ بعد از ظهور دارد و آرامآرام خود را تا آنجا نشان میدهد که مییابید او در عین حال که «احد» است، «صمد» است. انقلاب اسلامی به نور توحیدش نسبت به ابتدای خود در حال حاضر بسیار گشوده شده، مثل آنکه اقیانوس اگر صدها رودخانه گلآلود در آن بریزند، گِل و لایها را فرو مینشاند و آبهای رودخانهها را از جنس خود میکند و در آغوش میگیرد. در این دیدگاه عرض میشود به توحیدی رسیدهایم که متوجه میشویم متفکران مذکور در آن توحید جای دارند. آری امثال مارکس و فویرباخ توحیدی نیستند و خودشان هم چنین ادعاهای نکردهاند ولی جدای این افراد، متأسفانه ما در شرایطی نیستیم که دغدغههای توحیدی متفکران جهان را بفهمیم و با فرض اینکه میخواهیم در جهان حاضر شویم آنها را از آنِ خود کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر آنکه بعضاً فعل ماضی به معنای یتحقق است؛ میتوان گفت آیهی فوق متذکر میشود به اینکه میبینید انسانهایی که به نور توحید منوّر نیستند، چگونه در کوچکترین مشکلات، آنچنان خود را میبازند که گویا از ابتدا چنین بودهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دلایلی بر این امر نداریم بخصوص که به گفتهی علامه، این امور مربوط به شریعت است و از حضرت نوح «علیهالسلام» به بعد مطرح شده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خوب است در این مورد کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» را که روی سایت هست، مطالعه فرمایید. http://lobolmizan.ir/book/1213
۲. با خوشخُلقی و ایثار و صلهی رحم و تواضع إنشاءالله مشکل حل میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همچنانکه قبلاً عرض شد در نگاه دینی اعم از آیات و روایات و نظر عرفا، آسمان غیر از آسمانهایی است که در علم هیئت مطرح بوده ۲. موضوع علمِ حروف که ابن عربی در ابتدای فتوحات آورده اساساً دستگاه دیگری است غیر از آنکه موضوع تعداد آن مطرح باشد. نکات بسیار دقیقی در آنجا مطرح است. ۳. بحث در نظامهای مختلف است که آیا عقل در کدام نظام، عقل است که بحث آن مفصل است. مثل منطق صوری که در کدام نظام عقلی منطق است. در حالیکه در نظام منطق دیالکتیک دیگر نگاهِ منطق صوری جایگاهی ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» در موضوع ولایت فقیه، موضوع را میبرند در بستر امامت. به این معنا که همانطور که بعد از نبی الله «صلواتاللهعلیهوآله» امام معصومی باید ادامهی کار نبیّ را به عهده داشته باشند، در غیبت امام معصوم، کار آن امام را ولیّ فقیه به عنوان کاشف حکم خدا و رسول و امام ادامه میدهند، به همان دلیل که کار پیامبر را امام ادامه دادند. عرایضی در این رابطه در قسمت «حکومت دینی» در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست، شده است. موفق باشید