بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29023
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت، استاد چرا نمی‌شود حالات را بیان کرد؟ چرا هر وقت می‌خواهم حالتی را حتی به استادم حضرتعالی هم بگویم، جوری دست و پایش را قطع می‌شود که اگر ذبح می‌شد بهتر می‌بود. چرا اساسا حالات معنوی قابل بیان نیستن؟ آیا همیشه اینگونه خواهد بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید زبان ارائه، عوض شود. زبان دیگری در میان است که إن‌شاءالله با آن «گفت»، گفته‌ها می‌توان گفت. در متن شماره‌ 18 مباحث «انقلاب اسلامی، طلوعی بین دو جهان» این‌طور عرض شده است:

18- اگر انسان در آن احساس بیکرانه در سعه‌ی ذاتی‌اش که از جهتی به سوی وجود نظر دارد، خود را در معرض تجلیّات وجود مطلق قرار ‌دهد ، تجلیّات حضور خداوند را در ابعاد متفاوت‌اش می‌یابد، یعنی در عقل، به فهمی خاص نسبتِ به بیکرانگی خدا می‌رسد و در قلب به احساسی خاص نسبت به بیکرانگی آن حقیقت دست می‌یابد و در سامعه به شنیدنی خاص نسبت به بیکرانگی آن حقیقت نایل می‌شود و زبان انسان نیز تجلی همان حقیقت بیکرانه است، منتها در همه‌ی این موارد اجمال در میان است، چه در عقل و چه در قلب و چه در سمع و چه در زبان، و هر اندازه انسان با حضورِ بیشتر یعنی «تقوا» با رویکردِ به تفصیل‌درآوردنِ تجلیّات، نظر به حقیقت بیکرانه داشته باشد و با مسئله‌ای مشخص به آن حقیقت بیکرانه، نظر کند، زبان او آن حقیقت بیکرانه را بهتر ظاهر می‌کند و بهتر می‌تواند دریایی را در کوزه‌ای جای می‌دهد، کوزه‌ای که از جنس دریاست، موجی که منقطع از دریا نیست. لذا به همان معنایی که موج عین دریا است، زبان عین حضور خدا می‌شود و هر سخنی را که انسان در این رابطه بگوید و یا نام ببرد، حقیقت را ظهور داده و به اشیاء اجازه داده تا در دل آن زبان، به ظهور آیند و آینه‌ی «وجود» باشند ولی نه بی‌نسبت با حقیقت انسان که موجب دوگانگی سوبژه و اُبژه شود، بلکه همان عالم انسانی است که از آن طریق ساخته می‌شود و انسان در این زبان سکنی می‌گزیند، زیرا نوعی از تجلی است که او را فرا گرفته و همواره و در هر حال افقی را در مقابل خود دارد که خودش نیز در آن افق است، بدون محجوب‌شدن از طریق هسته‌ای معنایی و مفهومی.

موفق باشید     

28774

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در رابطه با بحث تفکر قرآنی که ۹ جلسه از آن بر روی سایت قرار دارد. آیا این بحث ادامه دارد؟ چون ظاهرا بحث به نقطه نهایی نمی‌رسد و انتظار می‌رود همچنان ادامه داشته باشد. از طرفی در طول بحث هم مواردی جهت توضیح بیشتر به جلسات بعد موکول می شود ولی در ادامه صحبتی نمی شود. با تشکر از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنوز فرصتی برای ادامه‌ی آن مباحث فراهم نشده است. موفق باشید

27044

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سالام استاد: شما در مورد مدرنیته و فرهنگ مدرنیته در کتاب مدرنیته و توهم نظرات جالبی داشتید در مورد توجه جریان اخیر به باستان گرایی و نظریاتی توجه ویژه به فرهنگ ایران باستان دارند و آن را مقابل اسلام قرار می دهند نظرتان چیست؟ چه منابعی را برای مطالعه پیشنهاد می فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌های مرحوم دکتر مددپور روی‌هم‌رفته در این رابطه خوب است. موفق باشید

26468

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: آیا می توان گفت که سیب برزخی یا اخروی بدون دهان لذت خوردن آن درک می شود؟ سوال دوم آیا در برزخ و قیامت لذت هایی مانند لذت خوردن، آشامیدن، نیاز جنسی، احتیاج به عضو مخصوص است مانند بدن دنیایی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همان‌طور که جسم برزخی داریم، آن جسم دهانِ مخصوص به خود را نیز دارا می‌باشد. ۲. آن لذّات به صورت متعالی آن در میان است. موفق باشید

25085

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: نمیدونم کجای کارم میلنگه که چندین ساله هر کار می کنم نمیتونم از شر یه گناه اونم کبیره خلاص شم، دیگه کار از بحران گذشته و به فاجعه تبدیل شده. تمام ذهنم رو مشغول خودش کرده، نمیذاره دینداری کنم. نمیذاره مباحثتون رو دنبال کنم. بداخلاقم کرده، جهنمم کرده، و تو این جهنم زن و بچه و اطرافیانمم دارن میسوزن، خیلی براش دعا می کنم، توسل میجویم، اعمالی که شیطون رو دفع کنه انجام میدم، تقریبا دائما سوره ی ناس میخونم مخصوصا توی نماز (که اگه بشه بهش گفت نماز). فعالیت سخت بدنی و... ولی اثر نداره. نا امید شدم. احساس می کنم هر لحظه نفس از رفتن راه نا امید شه و بدن رو ول کنه بره. کم کم دیگه داره ملکه میشه. حتی به فکر رفتن پیش روانشناس افتادم. ولی نمی خوام قبول کنم که راهی که اسلام نشون داده برای اینجور موارد جواب نمیده و کامل نیست و باید راهی که بشر نشون داده رو بریم تا نجات پیدا کنیم. اگه خدایی که ازش طلب کمک می کنم خدای واقعی نیست که چه کنم که ندارمش تا ازش طلب کنم و اگه طلبم واقعا با تمام وجود طلب واقعیم نیست خب کی باید این آهن رو تبدیل به طلا کنه و طلب قلب رو عوض کنه. به قول سعید حدادیان یه لباس خاکی پوشیدن و سربند یا زهرا سر کردن بلد بودیم که اونم نشد. بگید کجای کار میلنگه؟ خدایی که می شناسم خدا نیست یا طلبم واقعا گناه جوست؟ شاید شمام از دست امثال من با این سوالای بیخود خسته شده باشین ولی چه کنیم که نه خدایی داریم تا ازش کمک بخواییم و نه توانی برای رفتن راه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تعمق در معارف عالیه هزاران کمک در این رابطه به شما خواهد کرد. چرا از «معرفت نفس» شروع نمی‌کنید؟ موفق باشید

22452

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: لطفا بفرمایید وقتی قیامت برپا می شود و زمین غیر از این زمین می شود و در واقع زمین و طبیعت دنیا هم به معاد و کمال می رسند آیا باز هم خداوند انسانهای دیگری و زمین و نظام دنیایی دیگری خلق می کند؟ تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باز آدم و باز عالَم تا الف‌الف آدم و عالَم. موفق باشید

32511

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و ارادت: استاد من خیلی دوسدارم در مورد دین اطلاعات کاملی داشته باشم، ولی وقتی از واقعیات به خصوص در مورد دنیا صحبت می شود حالم بد می شود و تمایلم را برای بیشتر دانستن از دست می‌دهم و مثل کسی که خودش را به خواب بزند سراغ کاری می روم که از این مباحث دور شوم و کمی آرامش پیدا کنم در این حالت عدم هوشیاری، و از مواجهه با این تلخی ها فرار می‌کنم. راه درمان من چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مواجهه با دین و دستورات دینی باید به جهانی نظر کرد که بسی گشوده‌تر از جهان مادی است و از این جهت مباحث معرفت نفسی کمک می‌کند تا انسان زندگی خود را حتی در این دنیا بهتر و بهتر کند. موفق باشید

31720

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر طربناک استاد سلام علیکم: آیا خداوند علاوه بر هدف حیات زمینی هر انسانی که ظهور اسما الهی می‌باشد؛ آیا هدفی جمعی و به طور مستقل از هدف فردی؛ برای جمیع بشریت در نظر دارد؟ به بیان دیگر آیا اهداف جمعی مانند عدالت و رعایت حریم زن و مرد و حقوق انسانی و .... که در شریعت های الهی برای نظامی که انسانها می‌خواهند در آن زندگی کنند تعریف شده است؛ به این سبب است که چون انسان موجودی اجتماعی است و نابسامانی در نظام های اجتماعی بر سلوک فردی او اثر می‌گذارد؛ پیامبران در پی نظام سازی بودند تا با برقراری تعادل در نظام اجتماعی؛ سلوک فردی هر انسان با مشکل و مزاحمت مواجه نشود؟ و یا اینکه نظام سازی در جوامع انسانی از دیدگاه خالق و رب عالم یک موضوع مستقل و یک هدف مستقل است که اگر چنین است؛ آن هدف مستقل چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در ذات خود موجودی است که برای به ظهورآمدن همه ابعادش باید به شخصیت قرآنی و جمعی خود در بستر شریعت حاضر شود و در همین رابطه حضرت حق می‌فرمایند: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا» ملاحظه کنید که تأکید بر «جمیعا» هست یعنی باید اعتصام به حبل الهی به صورت اجتماعی و جمعی باشد مگر آن‌که شرایط اجازه ندهد. موفق باشید

31603

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: سالها پیش و نیز چند ماه پیش در مورد انتخاب صادق لاریجانی به ریاست قوه توسط رهبری پرسیدم شخصی که تجربه قضایی نداشت عملکردش را کار ندارم حداقل با مردم نتوانست ارتباط خوبی برقرار کند بعد هم آن نامه به مرحوم یزدی اخیرا حملات بسیار نابجایی که به شورای نگهبان وارد کرد، درحالیکه کاملا مشخص است برادرش صلاحیت نداشت ۱۲ سال اگر خوب عمل کرده بود که درین فلاکت نبودیم چقدر کوشید تا احمدی نژاد را تحت فشار قرار داد و بعد چقدر در مقابل روحانی کوتاه آمد. و بعد اخیرا هم از شورا کناره گیری کرد ببینید چه فرد بی بصیرتی. در کلیپی از برادرش جواد شنیدم که کاش وارد قوه نشده بودند در جایی دیگر خواندم که ایشان که وارد قوه شدند آه از نهاد حوزویان برآمد واقعا هم ایشان در حوزه بسیار موفق بودند حال سوال اینست که چرا رهبری این افراد را انتخاب می‌کند؟ در سوال قبل فرمودید شاید درون سیستم قضا کسی را نیافتند در حالیکه واقعیت بنظر می‌رسد اینگونه نیست. نمی شود بگوییم ۳۰ سال قوه قضا درون خود هیچ فردی را نپروانده باشد ضمن اینکه امثال جناب رییسی و محسنی اژه ای بودند و می‌توانست زودتر از اینها انتخاب کند و قطعا صلاحیت بیشتری داشتند تنها پاسخی که حقیر بنظرم می‌رسد این دو احتمال است نمی‌دانم حضرتعالی تایید می‌فرمایید یا خیر: ۱. رهبری شخصیت های برجسته حوزه را وارد بخش های اجرایی نظام می‌کنند تا خود این حرکت زمینه ای برای قرار گرفتن حوزه در جایگاه واقعی خویش درین پیچ تاریخی بشود و وارد فقه حکومتی بشوند ۲. رهبری بنظر می‌رسد برای رهبری بعد از خود افرادی که احساس می‌کنند زمینه ای در وجودشان است را در چنین پست هایی قرار می‌دهند تا جوهر افراد محک بخورد در همین پست هاست که رهبر آینده پرورانده می‌شود مثلا کاملا روشن است که صادق آملی صلاحیت رهبری را ندارند یا مثلا یکی از دلایلی که حقیر به جناب رییسی رای دادم همین بود که ایشان محک بخورند اگر صلاحیت داشتند برای رهبری آینده پرورانده شوند اگر نه هم مشخص شود تا خبرگان در آن جلسه به فقیه دیگری برسند از اطاله کلام عذر می‌خواهم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وجوهی که مطرح می‌فرمایید، وجوه خوبی است. با این‌همه سوابق مقام معظم رهبری حکایت از بصیرت و دقت خوبی از طرف ایشان مطرح است و به همین جهت می توان به ایشان اعتماد کرد هرچند که معصوم نباشند. به نظر بنده کتاب «خون دلی که لعل شد» نشان می‌دهد که ما چه نسبتی می‌توانیم با مقام معظم رهبری در این تاریخ پیدا کنیم.          موفق باشید

31295
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد طاهر زاده سوالاتی داشتم: ۱. حضرت علی (ع) در بسیاری از موارد که وصف خوبان و متقین می‌کنند می‌گویند که آنها از عذاب الهی ترس داشتند و به پاداش الهی عشق می‌ورزیدند حال آنکه اصل عبادت فقط باید برای خود خدا باشد و احادیث دیگری نیز همین گونه و برای ترس از عذاب و عشق به پاداش الهی عمل متقین را وصف می‌کنند آیا این نگرش به اهداف برای اعمال صحیح است؟ و چرا تا وقتی خدا هست فقط برای او عبادت نشود و گناه فقط برای او ترک نشود؟ ۲.نظر شما در مورد مبنای فکری آیت الله خوشوقت چیست که عقیده بر این داشتند که ما باید عرفان اهل بیتی را در جامعه رواج دهیم نه عرفان مصطلح (نه اینکه عرفان مصطلح را رد کنند) ۳. اگر کسی نخواهد حوزه برود و در عین حال خیلی خوب ادبیات عرب را کار کند نظر شما چیست؟ باید چگونه کار کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این ترس، ترس از عذاب آتش نیست که در مورد متقین می‌فرمایند. ترس و عذاب از حرمان و محرومیت از اُنس با حضرت محبوب است به همان معنایی که جناب مولوی در خطاب به حضرت حق عرضه می‌دارند:

 رحم کن بر وی که روی تو بدید ** فرقت تلخ تو چون خواهد کشید

۲. مسلّماً اصلِ اساس عرفان همانی است که از اهل‌البیت «علیهم‌السلام» صادر شده است و جناب ابن عربی نیز تحت تأثیر فرهنگ اهل البیت در عین تقیّه، «فصوص الحکم» را به میان آورده و در همین رابطه حضرت امام در دعوت گورباچف به اسلام، معارف ابن عربی را مطرح می‌کنند. ۳. از همه جهات بسیار خوب است. موفق باشید

31003

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: برای تقویّت ایمان مخاطبین گرامیتان چنانچه کشف و شهودی معنوی داشته اید و به کراماتی رسیده اید بعضی هاشون را نقل فرمائید و درست است که آن که را اسرار حق آموختند، مهر کردند و دهانش دوختند ولی خواهشاً اگر کشف و شهودی داشته اید همچون آیت الله بهجت و ... و بفرمایید که انشاء الله کی قرار است همچون حاج قاسم شهید شوید تا به وصال معشوق برسید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که جناب صدرالمتالّهین می‌فرمایند: «المعرفة بذر المشاهده». آری! معارف عالیه خود به خود مقدمه و بذر مشاهده آن حقایقی است که انسان بدان معرفت یافته است. موفق باشید

30424

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: اگر کسی بخواهد در دین اسلام تحقیق کند بصورتی که حقانیت این دین به او ثابت شود چه راهی را پیشنهاد می‌دهید ؟ اگر کتابی هست معرفی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با کمی تدبّر در قرآن از طریق تفاسیری مثل «المیزان»، مطلب برای انسان روشن شود. کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست، إن‌شاءالله می‌تواند کمک کند. موفق باشید

29788

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا با توجه به دو اشکال زیر می‌توان قائل شد که ما نمی‌توانیم بفهمیم اجتماع نقیضین و ارتفاع آن مطابق واقع هست یا خیر ۱. ولو اصل این قضیه مطابق با واقع باشد ولی ما در هر مساله ای که با آن اصل تطبیق می‌کنیم از کجا معلوم تطبیق ما از مصادیق اجتماع نقیضین باشد تطبیق مصداق نظریست و بدیهی نیست مثلا جزیی جزیی است و جزیی جزیی نیست طبق وحدت های هشتگانه تناقضست اما ملاصدرا که وحدت حمل را مطرح کردند طبعا مصداق تناقض نخواهد بود یا مثلا خلق حق است و خلق حق نیست مصداقی برای تناقض در دستگاه فلسفیست اما در دستگاه عرفانی از مصادیق تناقض نیست و مستظهرید که وحدت ها مساله ای استقراییست و حصر عقلی نداریم که وحدت ها مثلا ۸ تا است و بیشتر نیست. کما اینکه ملاصدرا افزودند یا آیت الله جوادی علاوه بر آن وحدتها یکی دو وحدت دیگر هم دیدم مطرح کردند بنابرین ممکن است فعلا مواردی را جزو مصادیق این اصل بدانیم آیندگان با کشف وحدت های دیگر آن را مصداق این اصل ندادند بحث وحدتها را بعنوان مثال مطرح کردم مسائل دیگری هم ممکن ست باشد که موجب خطا در مصداق یابی برای ام القضایا شویم. ۲. اگر ساختار ذهنی بشر بگونه دیگری خلق شده بود از کجا معلوم که باز قائل به استحاله اجتماع نقیضین می‌شد ممکن است این استحاله ریشه در ساختار فکری و عقلی بشر داشته باشد نه واقعیت اذا جاء الاحتمال بطل الاستدلال.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: درک عدم اجتماع نقیضین در جای خود امری است بدیهی و هرکس آن را تصور کند، مسلّم تصدیق می‌کند. حتی جناب هگل که معتقد است آن قاعده در همه جا قابل اجرا نیست، در جای خود آن را می‌پذیرد منتها معتقد است مثلاً در حرکت که عین بود و نبود است، یا به تعبیر فلسفه‌ی اسلامی عین تقدّم و تأخّر است، آن قاعده جاری نیست. موفق باشید

29695
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. اینطور که اساتید فرمودن وقتی انسان فوت می کند با توجه به دستورات دین که در دنیا انجام داده بدن سازی آخرتی خود را انجام داده و ضرورت این دستورات برای انسان به اندازه بدن سازی جنین در رحم مادر است که اگر انسان در این دنیا بدن سازی آخرتی خود را انجام ندهد مثل جنینی که در این دنیا معلول متولد می شود در آخرت هم ناقص متولد می شود. حال چگونه این روایت با این مقدمه قابل جمع است؟ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: لاَ يُسْأَلُ فِي اَلْقَبْرِ إِلاَّ مَنْ مَحَضَ اَلْإِيمَانَ مَحْضاً أَوْ مَحَضَ اَلْكُفْرَ مَحْضاً... در بعضی روایات در انتهای حدیث این عبارت آمده: اَلْآخَرُونَ يُلْهَوْنَ عَنْهُمْ... یعنی کسی که ایمان متوسط دارد در برزخ ازش سوال نمی شود و به حال خودشون رها می شوند تا قیامت؟ پس اون تولد ناقص چی میشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در برزخ، انسان با وجه اجمالی خود که شخصیت کلّی خود می‌باشد، روبه‌رو می‌شود. و روایت مذکور به خوبی متذکر آن موقعیت است. آری! به همان اندازه انسان بدنِ کلّی خود را در برزخ دارا می‌باشد، زیرا به گفته‌ی علامه‌ی طباطبایی انسان در برزخ به نحوی هنوز در دنیاست، و در قیامت است که انسان با بدن اصلی خود روبه‌رو می‌شود و با رفع حجاب‌ها همچنان جلو می‌رود تا به صورت نهایی بدنش نایل آید. موفق باشید

29609

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: وقت بخیر. ناظر به سوال ۲۸۹۸۸، بعد از پاسخ استاد به این سوال خدمتشان عرض کردم که این سوال در واقع یک شبهه به حساب می آید و نیاز به پاسخ دقیق و مفصل دارد و استاد فرمودند این سوال در حد پرسش و پاسخ های سایت نمی باشد. در این صورت اگر ممکن است لطف کنید که این پرسش را از دید عموم (در سایت و کانال) بردارید. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً شماره‌ی سؤال را اشتباه فرموده‌اید. موفق باشید

28858

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و عرض ادب: با توجه با تکمیل شدن کارهای کتاب شرح فصوص، و احتمالا تا هفته آینده چاپ شدن آن، بنظر حضرتعالی ادامه مباحث را با همان صوت کار کنیم بهتر است، یا از طریق کتاب دنبال کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتما باید متن فصوص با شرح صوتی آن دنبال شود. اساسا این نوع متون به صرف ترجمه و شرح آن خود را ظهور و بروز نمی‌دهد. موفق باشید

28822

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در روایت از وجود مقدس امام صادق (سلام الله و صلواته علیه) داریم که: خداوند متعال دو دولت را قرار دارد: دولت آدم که دولت الهی است و دولت ابلیس. پس هنگامی که خداوند اراده کند که آشکارا عبادت شود، دولت آدم برپا می‌گردد و هنگامی که اراده کند که در خفاء و پنهانی عبادت شود، دولت ابلیس حاکم می گردد. (البته) کسی که ادعا کند که می داند کدام یک از آن دو را خداوند اراده کرده پنهان باشد، از دین خارج شده است. ۱. آیا اینکه بگوییم انقلاب اسلامی تشکیل دولت آدم که تجلی تام آن در دولت کریمه مهدوی (عج) است را به تسریع انداخته و تمهیداتی از آن‌را فراهم کرده و ما به تشکیل دولت آدم نزدیک شده ایم، مصداق بخش پایانی کلام امام صادق (ع) نیست که فرمودند کسی که ادعای کند کدامیک را خدا پنهان کرده، از دین خارج و مارق است؟ ۲. آیا می‌توان گفت تجلی ای از دولت ابلیس در مدرنیته و در عصر تمدن غرب مدرن شکل گرفت و ظاهر شد چنانکه به تعبیر اساتیدی چون دکتر زرشناس و آیت الله میرباقری، این تمدن حجاب حقیقت و مانع ظهور آمدن دولت حق است و ویژه عصری که مبانی مدرنیته ریخته شد علی الخصوص قرن هفدهم میلادی، دوران ظلمانی بود و این تمدن بدنبال رویکرد منقطع از معرفت توحیدی است و الگوهای تمدنی و جامعه پردازی اش با مبانی انبیاء و اولیاء و حکماء الهیه تفاوت ژرف و عظیم و جوهری دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که در این نوع روایات بحث از دولت‌هایی است که مدعی مهدی امت هستند. آری! دولت مهدوی که ذیل ارادت و ایمان به مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» به میان آید، حق را ظاهر می‌کند و امروز در فرهنگ مدرنیته، باطل ظاهر است و بدین لحاظ دولت ابلیس در میان است. موفق باشید

28052

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب و احترام خدمت طبیب روح: پیرامون روابط مقدس زناشویی چند سوال داشتم: ۱. بعضی اوقات که انسان طبع بسیار گرمی دارد هفته ای چندبار باید رابطه داشته باشد؟ درحالت عادی چگونه باید باشد؟ برای زوج های جوان و برای نو عروسان چگونه باید باشد؟ ۲. اگر در یک وعده دو بار به ارضا برسد آیا بار دوم تقویت طبع حیوانی است؟ با توجه به اینکه گفتیم افراد مومن و شخصیت های عرفانی در عالم ماده فقط در حد ضرورت اکتفا می کنند؟ ضرورت اینجا چگونه معنا می شود؟ ۳. بطور کل در سیره ی عرفا و بزرگان این پدیده چطور معنا می‌شود و نگاهشان به آن چگونه هست؟ اگر به نیت لقاء الله در آغوش همسر برویم، باز توضیح بدهید که معنای زَوِجّنا من الحورالعین چیست؟ ۴. اگر میل طبیعی انسان به رابطه زناشویی هر شب باشد آیا دچار تقویت خوی حیوانی می‌شود یا خیر؟ کدام اولویت دارد؟ مثل باشگاه بدنسازی نمی‌شود که جسم فقط تقویت می‌شود اما روح خیر؟ نکته: خواهشا کلی جواب ندهید، همان طور که گفته شده حیا و خجالت در سوال و جواب های دینی در اسلام وجود ندارد پس واضح و دقیق جواب بدهید، این سوالات جهت تکامل روحی بیشتر در سیر کمالی انسان با هم نوع خودش است نه اینکه جنبه ی مادی و دنیائی داشته باشیم. با تشکر فراوان از استاد محترم و بزرگوار که ما را در سیر توحیدی یاری و راهنمایی می کنید. توحیدتان روز افزون و مداوم و کثیر در عین وحدت باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایات به ما فرموده‌اند لذّت حلال که بیشتر اشاره به همان روابط زناشویی دارد، موجب شوق در عبادت می‌شود. ظاهراً حدّی برای آن تعیین نشده و خود انسان باید متوجه باشد که نه بی‌دلیل رُهبانیت پیشه کند و نه افراط نماید. موفق باشید

27945
متن پرسش
سلام: از آنجایی که آدمی را به یک تقصیر از بهشت بیرون می‌کنند، اگر بلافاصله بعد از اتمام ماه رمضان انسان عمدا مرتکب گناهی شود، آیا هر آنچه در ماه رمضان بدست آوردیم از دست داده ایم؟ یا می‌توان انتظار داشت به گونه ای خداوند برکاتی که در آن ماه داده نگیرد؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: این مربوط به حضور فوق‌العاده‌ی آن‌هایی است که آن بالا بالاها هستند و لذا در کوچک‌ترین لغزش ندا سر می‌دهند: «ظلمت نفسی». قصه‌ی ما قصه‌ی آن گوسفند لاغری است که آخرهای گَله، لنگان لنگان در حرکت است و اگر هم به این طرف و آن طرف می‌رود، چوپان او را در بر می‌گیرد تا از نفس نیفتد و به پیامبر خود می‌فرماید به این بیچاره ها بگو: « قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (ای رسول رحمت) بدان بندگانم که (به عصیان) اسراف بر نفس خود کردند بگو: هرگز از رحمت (نامنتهای) خدا نا امید مباشید، البته خدا همه گناهان را (چون توبه کنید) خواهد بخشید، که او خدایی بسیار آمرزنده و مهربان است. در این رابطه عرایضی در جلسه‌ی سوم «با دعا در آغوش خدا» شده است. موفق باشید

27832

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: یکی از مواردی که مطرح شده برای دوری از گناه جنسی بحث اینکه انسان تنها نباشد این درست است ولی آن چه مورد سوال بنده است این است که اساس تنها بودن منفی نیست. مثلا بنده ممکنه است در تنهایی مطالعه کنم یا در تنهایی دعا و نماز بخوانم اتفاقا در مواری که انسان تنها هست احساس می‌کند راحت تر است. مثلا تمرکز بیشتر روی مطالعه مباحث دینی یا دعا و نیایش دارد البته منظورم این نیست که انسان در جماعات حاضر نشود مورد سوال من این است که اصل تنها بودن کلا نمی‌تواند مذموم باشد درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. آن توصیه مربوط به کسانی است که توهّم در آن‌ها غلبه دارد و نمی‌توانند اندیشه‌ی خود را مدیریت کنند. موفق باشید

27786

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: سوالم در رابطه با ولی فقیه و رهبر انقلاب هستش. چرا رهبر انقلاب نسبت به مسئولیت های خود نزد مردم پاسخگو نیستن و همچنین ارگان های زیر نظر ایشان مثل سپاه و ارتش هیچ گاه پاسخگو نمی‌باشند. همچنین چرا رهبر انقلاب تا به حال مصاحبه ای انجام ندادن تا نسبت به مقام رهبری خودشان پاسخگو باشند خب این مسئله باعث دیکتاتوری نمیشه؟ لطفا شبهه من را پاسخ بدید چون خیلی فکرم رو درگیر کرده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید جایگاه ولیّ فقیه، جایگاهی است که به عنوان یک متخصص در امور دین باید ابعاد دینیِ مسیر حرکت انقلاب و مردم را متذکر شود و تخصص ایشان در این امر است. مثل متخصص قلب، که وظیفه ی او هدایتِ مراجعین است در حفظ سلامت قلب‌شان، آن شخص باید در بین متخصصین قلب مشخص شود که کارآزموده است یا نه، که همان مجلس خبرگان است و مجلس خبرگان نیز کمیسیون‌ها و فراکسیون‌هایی دارد که حرکت رهبر و ارگان‌های زیر نظر ایشان را در نسبت با رهبری رصد می‌کند. این بحث را می توابید در کتاب مبانی نظری نبوت و امامت در فسمت حکومت دینی دنبال بفرمائید. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

27780

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد اسم اعظم خداوند متعال چیست که وقتی اون اسم رو بفهمیم میتونیم با استفاده از اون اسم خیلی از گره هامون‌ ٰرو باز کنیم و با اون اسم پرواز کنیم؟! تحقیق کردم و گفتن تو آیت الکرسی هست. منظور از اسم اعظم خداوند چیست؟! لطفا برای عاقبت بخیری همه جوونا دعا کنید. التماس دعای مخصوص
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگو خواهم بود إن‌شاءاللّه. بستگی به خود فرد دارد که با چه اسمی به حضرت حق رجوع کند. در این مورد بعد از سیر مطالعاتی سایت، تفسیر سوره‌ی «حمد» امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» کمک می‌کند. موفق باشید

27755

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و آرزوی قبولی طاعات: اینجانب سوال شماره ۲۷۵۵۴ را ارسال نمودم ولی تا کنون پاسخی دریافت نکرده ام. اگر امکان پاسخگویی وجود دارد سپاسگزار خواهم بود که بدانم تا چه محدوده زمانی به پاسخ سوالم خواهم رسید. پیشاپیش از زمانی که اختصاص می دهید متشکرم. با تقدیم احترام/ باران چشمه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان آن سؤال نیستیم. اگر ممکن است و مربوط به فضای سؤالاتی است که این سایت جواب می‌دهد، مجدداً ارسال فرمایید. موفق باشید

27624
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم سلام الله عليكم: حضرت استاد، اگر دعای شریف افتتاح را با نگاه وجودی بخوانیم، آیا حمد ها و درخواست ها را باید به نگاه رفع حجاب عرضه بداریم؟ چون حضرت حق را مطلق أسماء و صفات می بینیم برای تقرب و رسیدن به خواسته های دعا، باید خود را فانی ببینیم تا مشمول آنها شویم؟ یادآوری کنم که شرح حضرتعالی در تفسیر سوره حمد امام خمینی رحمه الله علیه را تا جلسه ۲۷ شنیده ام. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر خوبی است. به نظر بنده همین رویکرد برای همه‌ی ادعیه مفید است که طلب ما، رفع حجاب باشد. جلسه‌ی سوم شرح «مناجات التّائبین» با عنوان کلّی «با دعا در آغوش خدا» در این رابطه نکاتی دارد. موفق باشید

27376

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: چرا جواب سوالات ما داده نمیشه. حداقل بفرستید به جی میل.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کمی به سؤال‌تان و به جواب ما نظری بیندازید. ببینید چگونه فرصت ما را نسبت به جواب‌دادن به سایر سؤال‌ها محدود می‌فرمایید. مطالب پایین‌ چه چیز بوده است که در سؤال‌تان مرقوم نفرموده‌اید؟! موفق باشید

سلام استاد: نظرتان در مورد مطلب پایین چیست؟ نگاهی عوامانه و ایستا!

 باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام مطالب؟!! موفق باشید

نمایش چاپی