باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید شرایط امر به معروف را فراهم کرد وگرنه با امر به معروفهای مستقیم به بیحجابها ممکن است تأثیر لازم را همیشه نداشته باشد. به نظر میآید امروز باید با معارف الهی جایگاه احکام الهی را برای مردم مشخص نمود و در آن راستا امر به معروف جایگاه خود را پیدا میکند و تأثیر خود را میگذارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد زیاد شده است. به همین جهت بعضی پیشنهاد کردهاند در هر قرضی ملاک را قیمت طلا در آن زمان که قرض میدهند، بگیرند و بعد نیز بر اساس قیمت طلا، پول خود را باز پس بگیرند. مثلاً طرف، پولی را که قرض داده است در ازای 10 سکه طلا بوده، سال بعد که پس میگیرد پولی در ازای 10 سکه طلا پس بگیرد تا در قرض الحسنه خود ضرر نکرده باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر میکنم این امور با توهّمات و ساختن توهّمات همراه است. خداوند به انسان عقل داده است که بتواند با آن زندگی کند. ۲. ان شاءالله با توبه، انسان میتواند در جایگاهی قرار گیرد مثل کسی که گناه نکرده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره در فضای گفتمانی است که میتوان حتی غفلتهای وهابیون را متذکر شد. مگر آنهایی که مأمور به ایجاد اختلاف بین مسلمین هستند که همین نکته را نیز میتوان با بلوغی که در جهان اسلام پیش آمده، روشن کرد. رویهمرفته جهان اسلام آمادگی ایجاد همبستگی را در عین تحمل نگاههای متفاوت و برداشتهای متفاوت دارد مشروط بر آنکه ما بنا را بر این نگذاریم که همهی آنها باید شیعه شوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که عرض شد در شهود عرفانی، واقعاً آنچه عارف مییابد همان حضور اوست در آن عوالِم، منتها ممکن است با زبان عُرف بگوید. به همین جهت عرض شد واقعاً عارف، هفت آسمان را در منظر خود مییابد، حال چه هیئت بطلمیوسی تصدیق کند و چه نکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رجوع به فقها، رجوع به کارشناس کشف حکم خداوند است در زمان غیبت امام معصوم. مثل آنکه به پزشک متخصص قلب رجوع میکنیم، در عین آنکه احتمال خطا در آن پزشک هست ولی نسبت به بقیه در تخصصی که دارد، خطایش کمتر است. از این جهت بهترین راه در زمان غیبت امام معصوم، رجوع به کارشناسان کشف حکم خداوند است از آن جهت که قلیل الاشتباه هستند و نه ممنوع الاشتباه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم راهی که شهدا در مقابل ما گشودهاند، ضایع نمیشود. رهبر معظم انقلاب در عین اینکه غم مردم را میخورند، سختْ به آیندهی این راه امیدوارند. آیا این غصه ندارد که انسان میبیند میتوانیم با همین امکانات کشور، مشکلات مردم را حل کنیم، ولی خود مردم با ضعف ایمان و امید به غیر، کارِ انتخابات را به اینجا کشاندند و هنوز هم نمیدانند خداوند چه عطایایی به آنها داد و آنها عملاً به چیز دیگری روی آوردهاند؟! «درهای گلستان ز برایت گشودهاند/ در خارزار چند روی ای برهنه پا.» موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به نظر بنده بهخوبی متوجهی این امر هستید که اگر نظر به تاریخی داشته باشیم که به ارادهی الهی در حال به ظهورآمدن است؛ موانع راه را شکست نمیبینیم بلکه فربهشدن برای ادامهی راه مییابیم آنطور که رهبر معظم انقلاب «حفظهالله» شهید خوش لفظ را متذکر آن امر کردند.[1] عمده توجهدادن به فرآیندی بودنِ یک حرکت توحیدی است و در سیر تاریخی این حرکت، مأواگزیدن که این عین حضور است. پیشنهاد بنده مطالعهی جزوهی «نقش فرآیندی انقلاب اسلامی در این تاریخ» و «انقلاب اسلامی و عصری جدید در گام دوم» میباشد. موفق باشید
[1] - آقای علی خوشلفظ، بسیجی جانباز دوران دفاع مقدّس و راوی کتاب «وقتی مهتاب گم شد» خطاب به رهبر معظم انقلاب گفت: «فقط یک نکته بگویم؛ ببخشید من بسیجی آقای متوسّلیان بودم .. اینکه آقا! شما خیلی دارید درد میکشید، زجر میکشید؛ به هر حال این بحث اختلاسها و حقوقهای نجومی را میگویید، اینها گوش نمیدهند. یک چیزی بگویید که ما آرام بشویم؛ ما همچنان فدائی شما هستیم؛
رهبر معظم انقلاب «حفظهالله» فرمودند: آرام باشید. این چیزهایی که شما میبینید، اینها حوادث طبیعی یک راه دشوار به سمت قلّه است؛ هیچ انتظار نباید داشت که اگر ما میخواهیم برویم به قلّهی توچال یا قلّهی دماوند، در راه چاله نباشد، سنگ نباشد، باد نباشد، دود نباشد، گاز نباشد؛ مگر میشود؟ امّا داریم میرویم، داریم میرویم، عمده این است. اصلا نگران نباشید؛ این حوادث وجود دارد؛ اگر این حوادث نبود باید تعجّب میکردید.» و کربلا نشان داد آن راه به اربعین ختم میشود، یعنی راه توحید بدون موانع نیست ولی همچنان ادامه دارد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده قبل از انقلاب نیز در جریان منزل ایشان بودم و بعضی از این حرفها آن روزها هم مطرح بود. در حالیکه اگر لااقل به این فکر میکردید که ایشان محلی برای کتابهای زیادشان میخواستند و جایی باشد که راحت بتوانند فکر کنند؛ قابل توجیه بود که محل زندگی ایشان در آنجا باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از یک طرف به نظر می آید ناخودآگاه بعضی از نکات و علوم توسط علمای اصولی ما رعایت شده. از طرف دیگر به هر حال علم هرمنوتیک متذکر این امر است که روح مدرنیته تاریخ گذشته را به نفع خود مصادره و فهم میکند و لذا باید با فهم روح تاریخی متون بخصوص متون مقدس از سیطره ی مدرنیته متون را آزاد کرد. اینجاست که هر اندازه متوجه ی روح تاریخی آیات و روایات بخصوص روایات فقهی بشویم بهتر میتوانیم با آن متون ارتباط برقرار کنیم. بعضا دیده ام که آقای آیت اللّه حیدری می خواهند این کار را بکنند ولی در بعضی موارد طوری افراط می کنند که عملا انسان از کار ایشان مأیوس می شود. به امید آنکه به روشی حکیمانه بتوانیم متون مقدس خود را بازخوانی کنیم تا در امروز تاریخ خود بهتر حاضر شویم بدون اینکه بخواهیم با عقل غربی آن متون را ارزیابی کنیم و گرفتار «قبض و بسط تئوریک شریعت» از دکتر سروش شویم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی با نظر به حقیقت، افق را روشن ببینیم، هماکنون خود را در مرکز هستی احساس میکنیم به همان معنایی که فرمودند: «انتظار الفرج من الفرج». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی جز آنچه عرض شد ندارم که بتوانم آن بحث را ادامه دهم. یکی از خصوصیات فلسفهی هایدگر همین است که سعی میکند افقی را بگشاید تا هرکس در آن چشمانداز، خودش فکر کند. برعکس فلسفهی تحلیلی که با مفاهیم سر و کار دارد و معلوم است که در نگاه مفهومی یا این مفهوم درست است و یا آن مفهوم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید از رفقایی که در این امور وارد هستند سراغ استاد محمد سلطانی را گرفت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با تجربیاتی که بشر به نور انبیاء «علیهمالسلام» پیدا میکند در آن بلوغِ تاریخی که عالَم ظرفیتِ به ظهورآمدنِ حضرت مهدی «عجلاللّهتعالیفرجه» را پیدا کرده؛ دیگر شیطان نمیتواند میدانداری کند و معنی کشتنِ شیطان باید از این قرار باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جزوهی ریشههای انقلاب عرایضی در این مورد هست. تصور اولیه آن بود که حضرت امام خمینی در حدّ مهاتما گاندی است که در محدودهی مبارزهی منفی میمانند ولی با تسخیر لانهی جاسوسی و اظهار نظر امام در آن رابطه که انقلابی است بزرگتر از انقلاب اول، معلوم شد جبههای مقابل استکبار شروع شدهاست که بس جدی و تاریخ ساز است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بدیهیات که قابل رد یا اثبات نیست. تصورش برای تصدیقش کافی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نیز همینطور است. متأسفانه آن زمان در مقابله با جریان مدرنیته نتوانستیم جایگاه خود را بشناسیم و در زوایای مختلف گرفتار از خودباختگی شدیم بهخصوص که در جنگهای بین ایران و روس شکست خوردیم و خود را باختیم و در مشروطه هم که داشتیم به خود میآمدیم، باز عنصر روشنفکری و جریان غربزده، یک روز کار را به شهادت شیخ فضل اللّه کشاند و فردای آن روز کار را به شهادت شهید مدرس؛ یعنی شهادت عنصر استقلال و عزم دیانتِ یک ملت. و فعلاً با کوهی از غفلت مواجهیم، غفلت از آنچه باید باشیم و هنوز از گذشتهی خود برای بودنمان عبرت نیاموختهایم. ولی بحمداللّه عزمی که با انقلاب اسلامی شروع شده است، این پیکر شکسته و زخمخورده را در میان آورده تا با ترمیمِ کمبودها و سستیها، جهانِ گمشدهی ایرانی- اسلامیمان را احیاء کنیم و از بیآیندگی رهایی یابیم. عرایضی در جزوهی «ریشههای انقلاب» که بر روی سایت هست، شده است. بد نیست به آن نظری بیندازید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همان احکام شریعت در امور فردی و اجتماعی و رعایت حقوق افراد کم ندارد؟ ۲. به نظر میآید مقدمات معرفت النفسی نیاز باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر وجودی، بودِ ما از خدا است و قبل از آنکه خدا ما را ایجاد کند از نظر امکانِ ذاتی در علمِ خدا بودهایم. چون همهی این امور به صورت حضوری بوده است در حافظهی ما که امورِ حصولی تنها جای میگیرند، نمیماند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این که بنده مطالب را به صورتی دقیقتر تنظیم کردم، همان مطالب را خدمتتان ارسال میدارم: موفق باشید.
برکات شناخت ذاتِ گشودهی انسان نسبت به حقیقت
باسمه تعالی
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَميعاً فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» (مائده/ 105)
۱. هویت انسان، تعلقی است یعنی وجود او عین ربط به حضرت حق است و بدین لحاظ در ذات و وجودش نسبت به حق گشوده است.
۲. از آن جهت که ذات انسان نسبت به خداوند گشوده است، هر لحظه با نور اسماء الهی و تجلیّات جدیدی با خداوند روبهرو است.
۳. با توجه به آنکه انسان نسبت به حق و حقیقت موجودِ بستهای نیست، با تفکری ایستا از خداوند و با ذات خود، عملاً از حقیقت دور میافتد.
۴. انسان در ذات خود میتواند خدا را بیابد و به ایمانی برسد که همواره آن ایمان، زنده است و نوری است علی نور. این ایمان هر اندازه با بقیهی افراد و افکار مواجه شود، با ظهور ابعاد عمیقتری از خود زنده و زندهتر میگردد و به ایمانی بتشکن نایل میشود زیرا بهخوبی متوجهی حجابهای به حاشیهبرندهی حقیقت میباشد.
۵. ذات انسان با هویت تعلقیاش ذاتی است پویا و همواره امکان تجربهی تجلیّات انوار الهی را به صورتی جدید و جدیدتر دارد. و در همین رابطه باید گفت انسان نسبت به حقیقت، باز و گشوده است.
۶. وقتی انسان توجه خود را به سوی خدا باز و گشوده نگه دارد، ذات خود را عین ربط به حضرت حق و انوار و اسماء الهی احساس میکند. در مقابلِ این حالت، نگاهی است که توجه ما را از تجلیّات انوار الهی باز دارد و این خیانت بزرگی است به بشریت توسط مقدسان احمق که نه آزادی را میفهمند و نه حقوق انسانی را، و با خودمطلقانگاریِ خویش هیچ حقی برای دیگر اندیشهها حتی در بستر اسلامیت قائل نیستند. گویا هر اندیشهای جز فهم آنها باید در خاکروبهها ریخته شود.
۷. بشر موجودی است که «سو» دارد به سوی حقیقت، و اگر خود را پاس دارد - به همان معنای عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُم- وارد سلسلهمراتبی میشود که تا ابدیت مقابل خود را گشوده مییابد. خودش به سوی قیامت میرود نه آنکه او را ببرند.
۸. انسانی که خودش به سوی قیامت و ابدیت خود سیر کند، انسانی است که در مسیر هدایت قرار دارد. انحراف و گمراهیِ سایر انسانها ضرری به او نمیزند، یعنی «لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ».
۹. با توجه به آیهی فوق، باید به ملکوت رازآمیزِ درون خود نظر کنیم تا معلوم شود چه اندازه نسبت به حقیقتی که سراسر عالم را پر کرده است یگانه و درهم تنیدهایم. جایگاه مباحث «معرفت نفس» و «فعلیتیافتن باورهای دینی»، در اینجا است تا معلوم شود چرا حضرت حق میفرمایند: «عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُم» زیرا ملکوت خدا در شما است و شما به آن خوانده شدهاید. از این طریق است که نه سکولاریته و نه ارتجاع و نه بیخردی میتواند میداندارِ زندگیها شود.
۱۰. وقتی انسان خود را ملکوتی دید، جایگاه اخلاق و رابطهی اخلاقی با بقیه معنی مییابد و انگیزهی اخلاقی با طراوت و شادابیِ تمام به میان خواهد آمد. در این حالت توصیههای اخلاقی باری بر دوش ما نخواهد بود، بلکه چشماندازی است برای هرچه بیشتر گشودهشدن و نیوشایِ تجلیّات انوارِ الهیگشتن.
۱۱. قرآن میفرماید: «وَ لا تَكُونُوا كَالَّذينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ»(حشر/۱۹) همانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و در نتیجهی فراموشیِ غایت خود که همان خدا است، راه به سوی خدا را که خود آنها باشند؛ فراموش نمودند. و این نشان میدهد که نفسِ انسان همان راهی است که انسان باید از طریق آن به سوی خدا سیر کند و فراموشکردنِ غایت به معنای فراموشکردنِ راه است و طریق انسان به سوی خدا همان نفس اوست یعنی طریق انسان، خودِ انسان است مثل همان تحولات گوناگونی که از جنین تا پیری در انسان محقق میشود و همچنان ادامه مییابد تا برزخ و قیامت.
۱۲. وقتی انسان به جهت ذات مجردی که دارد میتواند در همهی عالم و عوالم حاضر باشد، چرا باید گرفتار سوبژهکردنِ عالم گردد و قابلیتِ بشری خود را گم کند و از حضوری که برای او در حدّ «اَلآن قیامتی قائم» تعیین کردهاند، محروم گردد.
۱۳. از آنچه گذشت برمیآید که دین خدا به ما «درون» میدهد و راهِ ما را به ما مینمایاند و آن راه، جز خودمان به سوی حضرت معبود نیستیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان نیستم که حوزه امکان چنین کاری را میدهد یا نه. ولی فکر میکنم اگر طلبه تماماً فکر و ذکر خود را مشغول دروس رسمیِ حوزه بنماید، نتیجهی بیشتری میگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حکم فقهی آن را باید از مرجع تقلیدتان بپرسید. به نظر بنده شأن ما را از هویت دینی و قومیتِ ایرانیمان فرو میکاهد و وجهِ تقلیدی به ظهور میآورد. موفق باشید
سلام: به نظر می رسد با توجه به مقاومتی که اوکراین دارد و حتی شهر خرسون را علی رغم الحاقش به خاک روسیه باز پس گرفت امیدی به پیروزی جناب پوتین نباشد. انتظاراتمان را جناب پوتین برآورده نکرد و حدود ۹ ماه ابرقدرت اول هسته ای در باتلاق اوکراین افتاده است و خوف آن هست که ما را نیز با خود به زیر کشد و در نظم جدید باز شاهد تفوق غرب باشیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً متوجه هستید که موضوع، بسیار پیچیدهتر از اینها میباشد. جنگی است تمام عیار و حضور در نظمی جدید که مسئله مقابله غرب اعم از آمریکا و روسیه در زمین اوکراین یکی از ابعاد آن است. به آمریکا فکر کنید که خواسته و نخواسته در تلاش است تا بلکه از افولِ خود جلوگیری کند و همین امر افول آن را تسریع میکند و در همین رابطه مقام معظم رهبری «حفظهالله» میفرمایند: «اینکه آمریکا مجبور میشود دست و پایش را از جهان جمع کند. الان آمریکاییها در بسیاری از مناطق دنیا پایگاه دارند؛ در منطقهی ما، در اروپا، در آسیا، پایگاههای نظامی با جمعیّتهای زیاد، پولش را هم از خود آن کشور بیچارهای که در آنجا پایگاه هست میگیرند؛ هزینههایش را او باید تأمین کند و آمریکاییها بخورند و آقایی کنند! این دیگر تمام میشود؛ دست و پای آمریکا از حضور در سراسر جهان جمع خواهد شد. این، آن خطّ اصلی اوّل، از خطوط اساسی نظم جدید آیندهی جهان. خطّ اساسی دوّم؛ انتقال قدرت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و حتّی علمی، از غرب به آسیا. امروز قدرتهای غربی هم اقتدار سیاسی دارند، هم اقتدار علمی دارند، هم اقتدار فرهنگی دارند، هم اقتدار اقتصادی دارند؛ یعنی خیلی چیزها دارند، البتّه تعبیر درستترش این است که بگوییم داشتند، و دارند آرامآرام از دست میدهند؛».
با توجه به این نکته اساسی آری! باید به آیندهای فکر کرد که ایران از طریق انقلاب اسلامی در نظم جدید حرفها دارد در راستای غفلت بزرگی که جهان مدرن نسبت به معنابخشیِ انسان دارد. موفق باشید
با سلام و ادب: استاد گرامی این مساله را از این منظر که برای بنده کاملا جنبه سیر و سلوکی پیدا کرده خدمت شما مطرح میکنم. مادر بنده تا حدود زیادی نسبت به فرزندانشان حس مالکیت دارند و با اینکه چندین سال از ازدواج من گذشته مایل هستند بسیاری از امور مربوط به زندگی من و فرزندان را بدانند و در مورد آنها نظر بدهند و... این مساله برای من و همسرم آزاردهنده است و اگر چه اوایل با تغافل از کنارش می گذشتیم اما به مرور زمان حس می کنم روی میزان صمیمیت ما با ایشان و محبتی که نسبت به ایشان داشتیم تاثیر گذاشته و چون جایگاه ایشان جایگاه خاصی (مادری) است نگران تاثیر این مساله بر سیر و سلوک خود هستیم. لطفا ما را راهنمایی بفرمایید که چطور می توانیم این موضوع را مدیریت کنیم. بسیار سپاسگزارم. التماس دعا.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال بدون مخالفت با ایشان باید با اغماض نسبت به این نوع دخالتها خودتان و همسرتان زندگی خود را ادامه دهید بدون عصبانیت نسبت به دخالت این نوع افراد. موفق باشید
سلام جناب استاد: در مورد گناهان جنسی که اخیراً مورد سوال قرار گرفته، خصوصاً در مواردی که حالت مزمن و اعتیاد پیدا کرده، اغلب با صرف توکل و مجاهدت معنوی قابل درمان نیست و ما بارها از نوجوانان و جوانان میشنویم که هیچ طور نمیتوانند بر این عادات غلبه کنند. این ها وقتی حالت بیماری پیدا کند جنبه های عصبی دارد، گاه مزاجی و ژنتیکی هم دارد. خصوصاً در صورت ضعف اعصاب مرکزی یا اعصاب تناسلی یا تندی مزاج عموما فقط از روش های طبی و تغییر سبک زندگی این اعتیادهای جنسی قابل درمان است و صرف توصیه به توبه و توکل حال بیمار را بدتر و فقط احساس گناه را در او تشدید میکند. بنا به اطلاع و تجربه بنده برخی اطبا سنتی نسخه های مفیدی برای درمان این بیماری های جنسی دارند که کسانی که گرفتارند حتماً باید رجوع کنند. البته به نظر من در نهایت وظیفه ارگان های نظام مثل مدرسه و دانشگاه و صدا و سیما است که با توجه به شیوع بیماری های رفتاری جنسی در این دوره به مقوله راهنمایی و درمان مبتلایان بپردازند. الان که نوجوانان و جوانان فعلا در آتش شهوات رها هستند و ظاهراً مسئولان فرهنگی هم برنامه ای برای این معضلات ندارند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! گناهان جنسی اگر بر اراده انسان غلبه کند، همانطور که میفرمایید باید به طبیب رجوع نماید. ولی همینکه طرف متوجه گناهبودنِ عمل خود است، نقش مؤثری در زیرپاگذاردن آن میل دارد. حتماً اطلاع دارید از عدهای که با همین توبهها بهکلّی راهشان تغییر کرد و خداوند آنها را متوجه زشتی گناهشان نمود. موفق باشید