باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به طور جدّی روی آن کتاب کار نکردهام تا نظر دهم. ۲. توجه به توحیدی که در مواجهه با آن، این تاریخ ظهور کرده، راه حل موضوع میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: گمان میکنم کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» جهت دنبالکردن علم نافع و کتاب «معرفت نفس و حشر» جهت بررسی اتحاد علم و عالم و معلوم بتوانند نکاتی را متذکر شوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا نیست از عرایض بنده چیزی بیاموزید و شاگرد اینجانب باشید. بنا بر آن است که با ارتباط با مباحث، هرکس به خود آید و با عزمی که مربوط به خودشان است، راهِ حقی را که میشناسند با جدّیت دنبال کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به روایت «کُنتُ کنزاً مخفیاً فأحببت أن اُعرف فخلقتُ الخلق لکَی اُعرف» میفهمیم حضرت حق مخلوقات را خلق کردهاند تا شناخته شوند. از طرفی خود را در آن مخلوقات میچشند، ولی خودی را که نازلهی آن چیزی است که در ذات خود دارند یعنی در عین حضور ذات، نازلهی ذات خود را در آینهی تفصیل به نمایش مینشیند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که در این مورد به سؤال و جوابهای شمارهی 29417 و 29420 رجوع بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: «یک چشمزدن غافل از آن یار نباشید / شاید که نگاهی کند آگاه نباشید» همواره در منظر نایب الإمام، خود را احساس کنید و افق وجودی او را دنبال نمایید؛ ولی بیسر و صدا و بی ادعا. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر آن است که در همین کثرات و جمعِ افراد متوجهی وحدت الهیه باشیم. ولی اگر واقعاً شرایط موجب غفلت روح و قلب میشود، هجرت لازم میاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وظیفهی همهی ما است که نسبت به فرهنگ دینی جامعه که تنها راه نجاتِ همهی ما است، حساس باشیم. آری! بهترین شکل، همان دیالوگ میباشد که در اینجا به صورت سؤال و جواب عمل میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که متوجه و متذکر شده اید در عظمت و نقش تاریخی این انقلاب هرچه بگوییم کم است و بنده یقین دارم که حتی در درون همان هایی که به ظاهر از دینداری جدا شده اند نور توحید انقلاب اسلامی حاضر است و آنها را هم نباید از دست رفته دید و در آینده ای که چندان دور نیست، خواهیم دید دلهای بسیاری از افراد بیرون از ارادت به انقلاب، به انقلاب رجوع خواهند کرد. پس در این مورد کاملا با شما همراه هستم. می ماند وجود استعدادهای فوق العاده ای که در تشیع و مکتب حضرت روح اللّه نهفته است و ما میتوانیم و می توانستیم از آن طریق کارهایی بکنیم که بسیار نتیجه های بهتری نصیبمان میشد. همه ی عرض بنده در این قسمت است و اگر با اموری روبه رو میشویم که دلخواهمان نیست، به جهت این نوع کم کاریهاست که موجب به تأخیرافتادن نتایجی میشود که خیلی زود می توانستیم به آن برسیم. سالهای پیش عرض شد اگر دستورات حضرت روح اللّه را حقیقتا پذیرفته بودیم و پذیرفته بودند و جام زهر به او نمی نوشاندیم، حتی در امور اقتصادی به جای آن که دلار ارزش ارز جهان را تعیین کند، ریال این کار را می کرد. در بقیه ی موارد نیز انقلاب اسلامی چنین استعدادی دارد. سطحی نگری و کم کاری و نفهمیدن حضور تاریخی انقلاب، چیزی است که نباید از آن غفلت کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به وسوسههای شیطان بیمحلی کرد و کار را ادامه داد. «اگر حرص بنالد بگیریم کَریها»، وقتی نفس امّاره به میان میآید نباید کار را ترک کرد، باید نفس امّاره را بیمحلی کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به هدف خلقت که ظهور انسان کامل و تجلیّات انوار اسماء الهی است، باید آن روایت را معنا کرد. پس عالَم بدون حجت نیست، حتی اگر آن حجت غایب باشد. در دوران فترات هم باز انسان کامل در عالم حاضرند هرچند که ظاهر نباشند به همان معنایی که خلقت نوری اولیای الهی متذکر این امر هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تذکر به مردم توسط مجامع فرهنگی و تلویزیون و متفکران جامعه راهی است که باید در پیش است. مشکل آن است که هنوز زبان مناسب این تاریخ در مجامع فکری و فرهنگی ما به ظهور نیامده است زیرا تفکر، تاریخی است و معانی گذشتهی الفاظ، پس از مدتی دیگر تأثیر گذشته را ندارد و در اینجاست که باید از نگاه هرمنوتیکی غافل نبود و این هنوز برای متفکران دینی ما بهخوبی روشن نشده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای پرورندان عقل، انسانها نیاز به راهی دارند تا عقل رشد کند و قرآن و روایت و سیرهی ائمه، همان راه پرورش عقل است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک قاعدهی مهم است که هر آنچه شرایط تقوا را در جامعه رشد دهیم، شرایط نفوذ نفاق، تنگتر میشود زیرا منافق هر ادعایی در راستای دینداری میتواند بکند ولی نمیتواند حقِ تقوا را ادا کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: امکانِ ما، از ما است و خداوند وجودِ ما را به ما میدهد. وقتی ذات انسان، امکانِ صرف است و امکان، همان ظرفیت و استعداد است، پس وجوددهیِ حضرت ربّ العالمین به یک مرحله ختم نمیشود بلکه از آنجایی که انسان امکانات بیشماری در وجود خود دارد همواره خود را میتواند از طریق عبادات و معارف آماده کند برای تجلی وجودی شدیدتر تا آنجایی که کلّ اسماء الهی را در خود شکل دهد و در اوج قرب با حضرت ربّ العالمین قرار گیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به طور مشخص کسی باشد که با شکم گرسنه بخوابد و بتوانید در رفع گرسنگی آن اقدام کنیم، هیچ راهی به ارزش آن کار نیست. میماند که گاهی باید به صورت عمیقتری دلسوزی نمود به آن معنا که گفت: «سرشک از رُخم پاک کردی چه حاصل / تو کاری بکن کز دلم خون نریزد». سیرهی ائمه «علیهمالسلام» در عین رفع نیازهای جزئی دلسوزیآنها آن بود که چنین نقیصههایی در عالم وجود نداشته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در جریان فرمایشات و آثار ایشان نیستم. ۲. مسیر، مسیر حضور محبوب است، در چنین حضوری بحث و نظر هر دو زیباست. هزار بار صلوات و هزار بار سورهی قدر و هزار بار سورهی توحید با نظر به جمال اولیاء معصوم و سپس نظر به حضور ملائکة اللّه در سورهی قدر و نظر به صِرف توحیدِ ناب که همهی عالم را گرفته است، إنشاءاللّه کارساز است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کمک به خلق در حدّ توان لطف خدا است. موفق باشید
اگر شیوه ی رفتاری حضرت یونس با قوم خودشان مانند شیوه رفتاری امام زمان (عج) هست پس چرا حضرت یونس باید به کام نهنگ بروند و خودشان را در آنجا از ظالمان معرفی کنند؟ در تفسیر المیزان گفته شده علت اینکه خود را ظالم نامیده اند این بوده که عملی انجام دادند که ظلم را ممثل میکرده اما کارشان فی نفسه ظلم نبوده در واقع اعراض حضرت یونس از قوم خود شباهت تام به فرار یک خدمتگزار از مولی داشته! خب همین موضوع هم که ایشان یک عملی را انجام دهند که همچین برداشتی را در ذهن مخاطب ایجاد کند به نظر من اشکال دارد. پس چرا نمیشود این عمل را خطایی از جانب حضرت یونس قلمداد کرد؟ واژه ابق که در آیه ۱۴۰ سوره صافات برای نقل این داستان استفاده شده خیلی عجیب است. بعد چه چیزی گفته میشود؟ می گویند که این تشبیه است! خب چرا باید یک همچین تشبیهی را به کار حضرت یونس نسبت دهند؟ پس کار درستی نبوده است! در آیه ۸۷ سوره انبیاء که گفته شده حضرت یونس با خشم از قومش بیرون رفت را چگونه توجیه کنیم؟ خشم و غضب پیامبران چه معنایی میتواند داشته باشد؟ حتی در آیه ۴۸ سوره قلم نیز گفته شده حضرت یونس مکظوم بود! نسبت دادن خشم و غضب به کار حضرت یونس چه معنایی میتواند داشته باشد؟ خب این کار درستی نبوده است!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه علامه طباطبایی متذکر میشوند آن است که حضرت یونس «علیهالسلام» تمرّد از امر خداوند نکردهاند زیرا خداوند امر نکرده بود که نروند، ولی از طرف دیگر شأن پیامبر خدا آن بود که منتظر بمانند تا تکلیفشان را خداوند تعیین کند . با توجه به این امر خوب است که نظر علامه طباطبایی را ذیلاً بررسی فرمایید. موفق باشید
وَإِنَّ يُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿١٣٩﴾ إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ ﴿١٤٠﴾
اباق = فرار
و یونس علیه السلام از پیامبران بود، که وقتی نشانه های عذاب را دید به سوی کشتی فرار کرد، با اینکه کشتی ظرفیت سوار شدن او را نداشت. آری یونس علیه السلام وقتی جریان را خطری دید، از بین قوم خود بیرون آمد و آن جناب هرچند در این عمل خدا را نافرمانی نکرد و قبلاً هم خدا او را از چنین کاری نهی نکرده بود، ولکن این عمل شباهتی تام به فرار یک خدمتگذار از خدمت مولی داشت، و به همین جهت خدای تعالی او را به کیفر گرفت (شاید بگوییم شان آن حضرت نبود که چنین کند).
فَسَاهَمَ فَكَانَ مِنَ الْمُدْحَضِينَ ﴿١٤١﴾
ساهم از مساهمه = قرعه کشی ادحاض = غالب آمدن
در کشتی قرعه انداختند و یونس از مغلوبین شد.
چون جریان از این قرار بود که نهنگی بر سر راه کشتی در آمد و کشتی را متلاطم کرد و چون سنگین بود خطر غرق همگی را تهدید کرد. ناگزیر شدن از ساکنان کشتی یکی را در آب بیندازند تا نهنگ او را ببرد و از سر راه کشتی کنار رود. و قرعه به نام یونس اصابت کرد و نهنگ آنجناب را بلعید.
فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِيمٌ ﴿١٤٢﴾
ملیم = داخل شده در ملامت
ماهی تا او را لقمه ای کرد، در حالی که او ملامت زده بود.
فَلَوْلَا أَنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ ﴿١٤٣﴾ لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿١٤٤﴾
ملیم = داخل شده در ملامت
اگر یونس از مسبحین نبود تا روز قیامت در شکم ماهی می ماند، و تسبیح یونس با لا اله الله شروع شد، تا علتی برای تسبیحش شد، مثل اینکه فرمود : خدایا معبود به حقی که باید به سویش توجه کرد، غیر تو کسی نیست پس تو منزهی از آن معنایی که عمل من آنرا می رسانید، پس اینکه من متوجه تو می شوم و تو را منزه می دانم از آنچه علمم حکایت از آن میکرد و آن این بود که غیر تو هم کارسازی هست، چون من برای نجات از عذاب متوسل به کشتی و فرار شدم، حال می گویم که غیر تو کسی و چیزی کارساز نیست. پس سبب نجات حضرت همین تسبیح بود و مکث آن جناب در شکم ماهی تا روزی که خود او مبعوث شود، یعنی شکم ماهی به منزله قبری باشد برای او و این دلیل نیست که تا قیامت او زنده در آنجا بماند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. روبهرو شدن با تجلیات اسم لطیف را حمل بر چند همسری کردهاند. ولی در همان قاعده قیامتی آن ۲. همانطور که حضرت عسکری «علیهالسلام» فرمودند در عالم بزرخ و قیامت شجره ممنوعه که به صورتهای متفاوتی مطرح است مثل گندم یا سیب، فرمودند همه آنها بوده است زیرا همانطور که جناب صدرالمتألهین میفرمایند موجودات مجرد دارای چنین ظرفیتهایی هستند که مثلاً در عین گندم بودن، سیب باشد همچنانکه حضرت حق را وحدت ذات و صفات هست و در عین احدبودن، الله است به جامعیت اسماء. از این جهت زن و یا مرد در عین زن یا مرد بودن که سُکنای وجودیِ آنهاست؛ حامل ظواهری هستند که با اعمال و عقاید خود شکل دادهاند. ۳. عین ثابته، بنیادیترین وجه هر انسانی است و امری اعتباری نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل خود ما که مانده بودیم چگونه شورای نگهبان آن دو نامزد را جهت ریاست جمهوری، صلاحیتشان را احراز کرده بودند. هرچند که معتقد بودیم مسیر قانونی را طی کردهاند. موفق باشید
عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیز: به نظر شما شهید سلیمانی از چه راهی خودشون رو ذیل شخصیت حضرت امام رشد دادن؟ آیا شروع این سلوک فوقالعاده از مطالعه بوده؟ یا ایشون راهی غیر از مطالعه رو در پیش گرفتن؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی در کنار مطالعه متونی که منجر به معارف خوبی برایش شده بود به قول خودش متوجه شد جمهوری اسلامی حرم است و لذا همه همت خود را در حفظ جمهوری اسلامی گذاشت یعنی نظامی که مردم و اسلام هر دو در کنار هم مهم و محترمند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو نکتهای که میفرمایید قابل فهم است. لذا به ما فرمودهاند: «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَ إِمَّا كَفُورًا» (انسان/۳) راهی را به صورت کلّی در مقابل ما گشودهاند تا هرکس در راستای جستجویِ خود و معنابخشیدن به خود، در آن راه، خود را معنا ببخشد. حال چه نسبت به آن راهِ گشوده، بهترین برخورد را نماید و شاکرِ آن نحوه حضور باشد، و یا نسبت به آن نعمت الهی، چشمپوشی داشته باشد و خود را در آن میدان وارد نکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روح اولیهی بشر مدرن چنین خصوصیاتی را از خود بروز داد، ولی با غلبهی گشتل، جهتِ آن روح تغییر کرد. پیشنهاد بنده آن است که بیایید و همت را جمع و عزم را محکم کنید و با حوصلهای چندان گسترده، کتاب «حوالت تاریخی عقل تکنیکی و جایگاه انقلاب اسلامی» را سطر به سطر مطالعه بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار آسانی نیست. از جزوات «تاریخ فلسفهی غرب» که روی سایت هست میتوانید شروع بفرمایید. موفق باشید