بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25610
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرانقدرم: با توجه توضیحات جنابعالی در خصوص فلسفه وضو، خواستم بدونم حقیقت الانسان اگر خطا کرده و به شجره و کثرات نگاه انداخته اینجا آیا اولیاء ما نیز در آن حقیقت شریک بوده اند؟ چون آنها نیز وضو می گرفتند و این سوال ذهن مرا بخود مشغول کرده است. سوال دوم اینکه آیا اعراض ماهیت اند یا وجوی اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. قسمت اول سؤال قبلاً جواب داده شد و بهتر است به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» رجوع شود. ۲. در نگاه صدرایی همه‌چیز شئونِ «وجود» است. یعنی «وجود» است که به صورت اعراض ظاهر می‌شود و دیگر تقسیم عرض و جوهر در آن‌جا تقسیم کاملی نیست. موفق باشید

25609
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: ۱. منظور از حکمت نظری و حکمت عملی چیست؟ ۲. منظور از عقل نظری و عقل عملی چیه؟ (چرا در جایی از کتاب خویشتن فرموده اید: بعد از معرفت به خود، عقل نظری را چراغ عقل عملی قرار می دهد....و در جای دیگر فرموده اید: نعلین خود را خارج کن، منظور از نعلین، عقل نظری و عقل عملی است.!!) خدا خیرتان دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که انسان دارای دو بُعدِ «دانایی به واقعیات» و «عملِ مطابق به واقعیات» است؛ بحث حکمت عملی و نظری پیش می‌آید. آری! در این مورد عقل نظری، چراغی است تا انسان در عمل، مطابق واقعیات عمل کند و نه بر اساس وَهمیات. این در حالتی است که با خود حقیقت روبه‌رو نباشد که در آن‌جا دیگر عقل عملی و نظری جا ندارد، همه‌ی کار عقل نظری و عملی آن بود که ما به حقیقت برسیم. وقتی حقیقت به ظهور آمد نعلین عقل عملی و نظری رها می شود و انسان با خودِ حقیقت روبه‌رو گردد. موفق باشید

35858
متن پرسش

سلام استاد عزیز: بنده توفیق در مباحث نورایتان را داشتم و دارم، نه تنها شما بلکه دیگر اساتید دیگر، عالمی که از آن سخن می‌گوید همیشه برایم زنده و سرشار از حضور است اما، دیگر از خودم خسته شدم دیگر از این بودن خسته شدم و دلم تنها مرگ می‌خواهد تا از تمام ترس و احساس گناه و نگرانی و انتظار و درد رها شوم، از آدم ها رها شوم، و مهم تر از آن از خودم، خودی که هیچ برکتی و اثری بر این کره خاکی نداشته و تنها رفتن جواب گوست. احساس تنهایی عمیق که هیچ کس و هیچ چیز و هیچ عمل نداری و خودت را باری بر دوش همه می‌بینی، از عممق جان خواهشمندم از شما استاد عزیزم که این قلب بیمار را دعا کنید که هر بار عهدی بسته می‌شود گناه و فاجعه بدتری رخ می‌دهد و سیاهی های ته نشین شده سر ریز می‌شود و دیگر تحمل خود را ندارم. بریده‌ام.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگو هستم چاره کار همین است که به گفته جناب مولوی: «همچو چَه کن خاک می کن گر کسی / زین تنِ خاکی ، که در آبی رسی». اگر واقعاَ کسی هستیم، مانندِ چاه کن از این تنِ خاکی، خاک باید بکنی تا به آب معنویت برسیم. یعنی اگر واقعاً آدمی با کلنگِ ریاضت از این جسمِ خاکی، اوصاف پلید را بکند و جدا کند؛ به آبِ لطیف حقیقت می‌رسد.
کار می‌کن تو به گوش آن مباش  ** اندک اندک خاک چَه را می‌تراش
هر که رنجی دید گنجی شد پدید  ** هر که جدی کرد در جدی رسید
موفق باشید

31143
متن پرسش
﷽ موضوع؛ مَبْعُوثُونَ لِيَوْمٍ عَظِيمٍ سلام علیکم و رحمة الله: استاد عزیزم، قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ، عالم را فقط یک هست و یک وجود فراگرفته است، اگر همانا ما تجلی او هستیم «انّا للّه» و خداوند متعال «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ"» هست، این چه نوع بازگشتی به سوی اوست؟! «و انا الیه راجعون» به قول امام (ره)؛عالم در محضر خداست: «وَ أَحاطَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عِلْماً وَ هُوَ فِي مَكَانِه‏»، بنابراین آیا الان در پیشگاه او حاضر نیستیم؟! اگر هستیم پس چرا خدا می‌فرماید: «مَبْعُوثُونَ لِيَوْمٍ عَظِيمٍ يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ «6»؟! آیا منظور نوع و شدت بازگشت نورانی است؟ «يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ﴿٢٧﴾ ارْجِعِي إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً ﴿٢٨﴾ که بالاترین نوع آن را برای امام امام حسین (علیه السلام) فرمودند؟ ممنون. التماس دعا. اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که نسبت حضرت حق به ما آن است که او مطلق است و همه جایی و ما را نیز در برگرفته. ولی نسبت ما به او آنچنان است که ما به سوی او هستیم یعنی او در عین آن‌که «احد» است و حضورش مطلق می‌باشد، «صمد» نیز هست. بدین معنا که ما به سوی او هستیم.

حتما در جریان هستید که حضرت سجاد «علیه‌السلام» فرمودند: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ يكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ‏ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَي «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» وَ الْآياتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِيدِ «إِلَي قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» فَمَنْ رَامَ وَرَاءَ ذَلِكَ فَقَدْ هَلَك»، خداى عزّوجلّ مى‏‌دانست كه در آخرالزمان مردمانى مى‏‌آيند بسيار عميق، لذا سوره «قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَد» و آياتى از سوره حديد را تا «وَ هُوَ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُور» فرو فرستاده و هركه ماورای آن‏ها را خواهد هلاك گردد. (الكافى، ج 1، ص 91)

با نظر به فرمایش حضرت سجاد «علیه‌السلام» از یک طرف و با نظر به این‌که فهم توحید در هر درجه‌ای که باشد در مواجهه با امری یا اموری پیش می‌آید، سؤال این است که آن امور چه اموری هستند که فهم آن‌ها نیاز به چنین توحید عمیقی دارند و در مواجهه با آن‌ها آن توحید ظهور می‌کند؟ زیرا عنایت دارید که توحید در مواجهه با مظاهر خاص خود به ظهور می‌آید، مگر فهم توحید به صورت انتزاعی که آن تنها یک امر ذهنی است. توحید حضرت ربّ در مربوب آشکار می‌شود و ما در ازای مربوب متوجه جلوه «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِر» بودن او می شویم و یا جلوه «احدیت» او را که در عین حال صمد، است در مظاهر می‌توانیم بیابیم. در واقع حضرت سجاد «علیه‌السلام» در آن روایت خبر از آن می‌دهند که «مُتَعَمِّقُونَی» در آخرالزمان هستندکه در مواجهه با مظاهری که در آخرالزمان به ظهور می‌آیند، آن‌ها را با نور توحیدی «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِر» بودنِ خداوند در مظاهر خاص آن زمان می‌یابند، به همان معنایی که عرفا متوجه پیام این آیات شده‌اند. ولی با این‌همه، تصور بنده آن است که جهان ما حتی بزرگ‌تر از جهان عرفا شده و در جهانی می‌توانیم حاضر شویم که امکان حضور در آن جهان، درک حضور خداوند است با بصیرتی که او را «احدی» بیابیم که در عین حال «صمد» است و یا «اوّلی» بیابیم که در عین حال «آخر» است. موفق باشید

31033

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: بابت این که وقتتون را برای من گذاشتید ممنون هستم، من گرفتار گناهانی و صفات بدی هستم و توبه می کنم ولی به گناه عتیاد پیدا کردم نمی توانم گناه را ترک کنم، نمی توانم بر نفسم غلبه کنم، از زندگی خسته شدم آرزو می کنم ای کاش آخرتی نبود تا خودکشی می کردم، چه کنم که بر نفس خود غلبه و گناهان و صفات بد خو را ترک کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود سری به کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که هر دو روی سایت هست بزنید. موفق باشید

30582

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ۶ سال است که با مشکلی مواجه هستم، همه راه های مادی را تا جایی که در توان داشتم رفته ام. راه های معنوی و دعا و نذر و نیاز هم. ولی بن بست. هم از شرایط خسته شدم و هم دیگه نمی دانم چه کنم. خیلی فشار روم هست. لطفا راهنمایی بفرمایید چه کنم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه در خلقت ما مقرر شده است، بندگی حضرت ربّ العالمین است، نه آن‌که حضرت ربّ العالمین بنده‌ی ما باشند. به همین جهت نباید در امری که برای ما مقرر نشده است، اصرار کرد. آری! نگاه توحیدی و کم‌کردنِ آرزوها و تواضع و خوشرویی و صله‌ی رحم، جهانِ ما را جهان دیگری می‌کند. موفق باشید

30543
متن پرسش
درود محضر استاد: به خاطر آید اگر خطا نکنم ۸ سال پیش یکی از شاگردان حضرت استاد در دانشگاه اصفهان صحبتی داشتند که انقلاب عقبگرد ندارد. رییس جمهور بعدی احمدی نژاد تر است اگر هم از طیف مقابل باشد ۴ سال بیشتر دوام نمی آورد و در دور بعد مردم به جریان انقلابی بازگشت می کنند و مستحضرید که همه صحبت های آن عزیز خلاف از آب درآمدند از آنجا که سخنان ایشان منبعث از مبانی ایست که ماخوذ از حضرتعالیست و در مباحث شما هم عقبگرد نداشتن انقلاب را گمان کنم شنیدم. محبت کنید بیان فرمایید آن مبانی مشکلی دارد اگر نه این عقبگرد ۸ ساله چگونه قابل توجیه است؟ عقبگرد که چه عرض کنم بعید می‌دانم دولت های شاهان پهلوی و ماقبلش هم چنین کارنامه مشعشعی داشته باشند. اگر نظام را قبول نداشتند اگر ایران برایشان اهمیتی نداشت لااقل قضاوت تاریخ هم برایشان اهمیتی نداشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در افقی است که انقلاب اسلامی در مقابل بشر گذاشته و بشر امروز نمی‌تواند آن را نادیه بگیرد هرچند بعضاً گرفتار عهد غربی خود هستند. چون افق انقلاب اسلامی را در مقابل خود دارند، به راحتی فریب غرب‌زدگان را نمی‌خورند. در همین رابطه ملاحظه کردید که دولت تدبیر و امید با چه برنامه‌هایی آمد و با چه روسیاهی‌هایی دارد می‌رود. زیرا بنا نداشت در افق انقلاب اسلامی خود را ادامه دهد، بیشتر به امید گشایش‌هایی بود که غرب برای ما ایجاد کند. خودْ این تجربه‌ای خواهد شد برای حضور دیگری در آینده. موفق باشید

30537

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در حال مطالعه سیر کتب استاد طاهرزاده هستم. ۱. آیا برای مطالعه کتب امام خمینی (ره) و ملاصدرا و ... باید سیر کتب شما تمام شود یا اینکه الان هم می‌توان آن کتب و کتب مشابه را مطالعه نمود؟ ۲. اینکه در کتاب ادب خیال عقل و قلب گفته بودید بهتر است آثار یک استاد را مطالعه کنید با مطالعه دیگر کتب مثلا از ملاصدرا منافاتی ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که در جواب سؤال شماره‌ی 30536 عرض شد بعد از آن مقدمات، هم می‌توانید با تفسیر المیزان مرتبط شوید و هم با آثار حضرت امام. البته در نظر به آثار حضرت امام، شرح صوتی سوره‌ی حمد و شرح صوتی کتاب «مصباح الهدایه» به عنوان مقدمه خوب است کار شود. موفق باشید

29340
متن پرسش
سلام استاد عزیز: سوالاتی داشتم. ممنون میشم جواب بدید: ۱. با توجه به اینکه حکمت متعالیه ملاصدرا راه جدیدی به ملکوت برای بشریت باز کرده، این وسط نقش تفکر علامه طباطبایی و امام خمینی رضوان الله تعالی علیهم اجمعین چی میشه؟ ۲. با توجه به این کبری، اصل در این زمانه تفکر ملاصدراست یا این دو بزرگوار؟ ۳. برای سامان یافتن تفکر انسان کدام یک از این سه بزرگوار بهتر عمل می‌کنند؟ (ناگفته نماند که حقیر مقدمات مثل فلسفه و آثار شما و ایت الله جوادی رو گذروندم و مطالب بزرگواران را فهم میکنم در حد خودم) ۴. برای تولید علم چطور استاد؟ کدام یک بهتر است؟ موفق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همه‌ی این عزیزان بر سر سفره‌ی جناب ملا صدرا نشسته‌اند. نگاهی به تعلیقات جلد هشتم و نهم «اسفار» از حضرت امام، این مطلب را به‌خوبی نشان می‌دهد. ۲. در بستر تاریخی که جناب صدرا شروع کردند، این بزرگان تاریخ خود را به ظهور آوردند، همان‌طور که جناب صدرا در تاریخ اسلام، تاریخِ خود را ظهور داد. ۳. از هیچ‌کدام مستغنی نیستیم ولی به نظر می‌آید باید از صدرا شروع کنیم. ۴. به نظر بنده باید همه را در نظر گرفت. موفق باشید

29190

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم:می‌بخشید استاد. من بودنم و هستیم رو وقتی حس می‌کنم که یه کارآیی داشته باشم. مثلا سرکلاس درس که خوب میتونم بحث کنم احساس بودن می‌کنم اما اگه تو جمعی قرار بگیرم که نتونم از خودم چیزی نشون بدم به درد نخورم احساس پوچی می‌کنم. احساس می‌کنم هیچی نیستم. یا اگه یه کاری رو اشتباه انجام بدم یا نتونم احساس می‌کنم نیستم پوچم. آشتی با خدا رو خوندم. نفهمیدم من یعنی بودنم رو همین که هستم باور کنم بدون هیچ رنگ و تعلقی؟ خیلی سخته! بعد شما آخر آشتی با خدا از استعدادها صحبت می‌کنید من همون استعدادها هستم؟ من در این مسأله خیلی مشکل دارم.خیلی مضطربم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با دنبال‌کردن مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» جلو بروید. موفق باشید

28860

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: اینجانب با اینکه تلاشم اینست که در عرصه فرهنگی خدمتگذار انقلاب باشم و تا آنجا که می توانم سعی کنم در راه رسیدن به امام قدم بگذارم، اما نمی دانم آیا راه را اشتباه می روم یا خاصیت این راه اینست که انسان در نامعلومی ها سرگردان باشد. بسیار سپاسگذار از وقت و توجه شما استاد عزیز هستم، اگر امکانش هست راهنمایی بفرمایید که چه باید کرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحثی که در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» شده‌است، ان‌شاءالله می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

28826

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: خدا قوت. چطور می‌شود تنفر فردی که خیلی به ما بد کرده است را از دل بیرون کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ببخشیدشان تا خدا نیز شما را ببخشد. موفق باشید

28221
متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله: یکی از علماء در رد وحدت تشکیکی وجود به آیه مبارکه «لیس کمثله شیء» اسناد کرده اند. آیا با وجود این آیه وحدت وجود همچنان اثبات می شود؟ لطفا توضیح بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر وحدت وجود به معنی آن است که اشیاء، خدا می‌باشند که نتیجه بگیریم هیچ چیزی خدا نیست؟ این بنده‌های خدا در ابتدا تصور غلطی از وحدت وجود دارند و بعد مطابق تصور خود وحدت وجود را نقد می‌کنند. آیه‌ی مبارکه‌ی «لیس کمثله شیئ» می خواهد بفرماید خداوند در عرض چیزی نیست. آری! او «مع کلّ شیئ» می‌باشد، ولی نه «بمقارنه» و در عرض آن چیز. این افراد این فراز از خطبه‌ی اول نهج‌البلاغه را چگونه می خواهند بفهمند؟ موفق باشید

28130

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب و ارادت محضر استاد گرانقدر: جناب استاد، در خصوص شناخت و ارتباط با اسماء الهی و اینکه بتوانیم نگاه خود را در آفاق و انفس از پدیده ها به اسماءالله هدایت کنیم نیازمند مطالعه و شناخت اسماء الهی هستم. از محضرتان درخواست دارم راهنمایی بفرمایید در این رابطه مطالعه ی چه کتابهایی می‌تواند مفید فایده باشد؟ خداوند خیر دو جهان را به شما عطا کند. ان‌شاءلله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح کتاب «دعای سحر» حضرت امام نکات خوبی در رابطه با نظر به اسماء دارد که در کتاب «اسماء حسنی، دریچه‌‌های نظر به حق» نکاتی که حضرت امام فرمودند، شرح داده شده است. کتاب روی سایت هست. موفق باشید

27816

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استادِجان، طاعات و عبادات قبول، إن شاء الله خوش مهمانی برای خداوند متعال باشید. مدتی است چندتا موضوع را کنار هم می‌گذارم و هربار درکی خاص پیدا می‌کنم، بحث حضور نرم زنان را در تمدن مطرح فرمودید، از طرفی بحث شهادت و جایگاه شهید را و همچنین جایگاه ایشان در تمدن سازی با توجه با آیات قابل تأمل است، و هر بار می‌رسم به جایگاه شهادت برای زنان طبق درک حقیر ارتحال و پرکشیدن عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها یک شهادت زن گونه است. آخر چندین دهه است دفاع از حرم بانو سکان دار مسیر اسلام ناب است و راه حفظ و تعالی انقلاب اسلامی را خدا در دفاع از حرم بانو گذاشت، و این همه اثرگذاری جز در ائمه معصومین علیهم‌السلام نبوده است و این باعث شد به یاد آیات سوره محمد (ص) در مورد هدایت گری شهید بعد از شهادتشان بیفتم، از طرفی طبق روایت «من عشقنی..‌. قتلنی...» آیا این همه عشق ورزی بانویی چون حضرت زینب کبری سلام الله علیها به شهادت و کشته شدن در راه خدا ختم نمی‌شود؟ مگر نه اینکه دم به دم حیات بانویِ صبور، عشق سوزان امام زمان (عج) (در تمام برهه های زندگی شان) و غم امت جدشان نیست؟ درکم این است رحلت بانو هم شهادتی زن گونه است از جنسی نرم نه سخت و حال آیا جنس شهادت زنان را چگونه باید یافت؟ شهادت زن انقلابی و دختر انقلابی و رسیدن به روحیه ایثار و تواضع و خدمت تا پای جان است؟ چه کنیم که از بیگانگی با این حقایق دراییم و به اتحاد با آنها برسیم؟ گاه به فعالیت و کار کردن تا پای جان می اندیشم که گاه تجربه اش کرده ام ولی هم می‌شود هم نمی‌شود. تا ظرف زمان و مکان نباشد هیچ هیچ می‌شود همه چیز. لطفا نظرتان را بگویید استاد، شاید نیاز به تأمل بیشتری است، تشنه خواندن نگاه تان هستم. حلال کنید باز طولانی شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات دقیقی را مطرح فرموده‌اید. آری! تا ظرف زمان و مکانِ کاری در میان نباشد آن کار محقق نمی‌شود، ولی خود را باید در بستری از وظیفه قرار داد تا اگر شرایط تحقق هدف متعالی‌مان پیش آمد، امکان ورود برایمان باشد به همان معنایی که به ما فرموده‌اند: «انتظار الفرج من الفرج». موفق باشید

26991
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم. در یکی از جلسات شرح مصباح امام (ره) فرمودید توحید در مورد کلمه لااله الا الله باید در نظر داشت یکی الله حی و قیوم و یکی الله معبود است. منتها بخاطر درک پایین بنده متوجه نشدم در مورد توحید لا اله الا الله. به احدیت باید نظر داشت یا به واحدیت. اگه با این سوال بنده دلخور شدید گذشت بفرمایید. چون فقط از طریق صوت دروس مستفیظ می شوم. خدا ان شاءلله خودتون و خانواده محترم را از بیماریهای این روزها مصون بدارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در ذکر «لا إله إلاّ اللّه» به اعتبار نظر به حضرت حق به عنوان حق‌بودنش، و نه به اعتبار معبودبودنش؛ بستگی به خودمان دارد که در «واحدیتِ» او به اسماء حسنای او نظر داریم و او را به اسماء حسنایش می‌بینیم، و یا به «احدیتِ» او نظر می‌کنیم و او را در اسماء حسنایش می‌بینیم. موفق باشید

26551

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: به چه کسانی رای بدیم اگه ممکنه فقط مشخصات و ویژگی نباشد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اجازه بدهید با توجه به آن‌که افراد خوبی در میدان هستند و اعلانِ نظر از طریق بنده شاید این تصور را به‌وجود آورد که خوبان دیگر را، خوب نمی‌دانم؛ مستقیماً نظر ندهم. موفق باشید

26526
متن پرسش
سلام استاد: می خواستم ازتون لطف کنید. تاثیر امام شناسی رو در انسان شناسی و انسان سازی توضیح بدین اگه کتابی هم که فکر می کنید برای این موضوع مفیده ممنون میشم معرفی کنید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امام معصوم، صورت متعالی و بالفعلِ انسان‌اند و هر اندازه به ابعاد شخصیتیِ آن عزیزان بیشتر آشنا شویم، به وجوهی که باید در خود شکل دهیم، بیشتر نزدیک می‌شویم. کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت» که بر روی سایت هست و مجموعه‌ی کتاب‌های «امام شناسی» آیت اللّه حسینی تهرانی و کتاب «شرح دعای ندبه» که بر روی سایت هست، إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید

25554
متن پرسش
بزرگوار، امروز معلم تاریخ من مطلبی بیان فرمودند که جریان شریعت ویژه مراجع با اهل عرفان مشکل اساسی داشتند و اساساً شخصی مثل آیت الله بهجت (رضوان الله علیه) عارف مسلک نبوده است. من از عرفان ابن عربی و حکمت ملاصدرا و نزدیکی و تطابق شرع و عرفان در گفتمان این دو شخص گفتم و شخصیتهایی مثل آیت الله شاه آبادی و امام و شهدایی که مصداق بارز عارف واصل اند. اما ایشان معتقدند اهل شرع به سبب عقایدشان که بسیاری از آن عقاید دگم است حاضر به کنار آمدن با عرفا نیستند و شخصی مثل امام هم مصداق یک متشرع عارف نیست و ایشان در این مباحث تجدید نظراتی هم داشته اند و مصداق تطابق فقه و عرفان نیستند. آیا واقعا به این میزان عرفان ستیزی در جامعه متدین ما ویژه حوزه های علمیه نفوذ کرده یا امثال این معلم، واقعاً متوجه عرفان سیاسی و سلوک ذیل شخصیتی مثل امام و شهدا نیستند و با استقرائی ناقص، چند مورد عرفان ستیزی را به کل متدینین و روحانیت نسبت می دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال، اگر امروز اسلامْ محدود به فقه شد، این حرف‌ها به میان می‌آید که جایگاه عرفان، درست نگاه نمی‌شود. ولی قصه‌ی تاریخِ آینده، تاریخی است که اسلامِ بدون ابعاد عرفانی‌اش، امکانِ ادامه ندارد و این را عالمانی متوجه شده‌اند که نسبت به زمانه‌ی خود آگاهیِ لازم را پیدا کرده بودند. مثل حضرت امام و آیت اللّه شاه‌آبادی و علامه‌ی طباطبایی‌ها. موفق باشید

25036

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: می شود هر روز که زیارت جامعه کبیره رو برای یک امام می خوانیم قبلش یه غسل به نیت غسل زیارت هم بکنیم؟ یا غسل زیارت رو فقط باید وقتی حضوری میریم حرم مطهر امامان، باید انجام داد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم کار خوبی است ولی اصراری بر آن نباشد. موفق باشید

24922

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: میرم سر اصل سوال، آیا ما چند دنیا داریم در کل که جلوه اش هی نزول پیدا کرده و شده این دنیای مادی؟ غیر از یکیه؟ بذارین اینجوری بپرسم مگه ما چند تا خالق داریم؟ خدا شاهده همش یکیه و هر چه بالاتر بریم معانی بیشتری دارند، خب چرا من باید بیام این معانی رو برم دنبال همش؟! بحث بنده روی شهداست، آقا مگه شهید ۱۳ ساله چی داشت که به وصال رسید، خدا شاهده هدف وصال و فناست و خداوند متعال داور و راهنما و اصل هستند، بنظرتون این، یک دنیای خلق شده که در آیه داریم بازیه ما باید توش بتابیم و هی بخوایم همه چیزشو بفهمیم، قصد وصاله و بسیار سخته گذشتن از همه دنیا مگه حضرت رب العالمین کافی نیستند برای ما؟ البته اگر این حرف ها برای مردم زده بشه جز تنبلی و گناه و قتل عام و فساد ازشون به ندرت آدم حسابی در میاد اما خدا وکیلی غیر از اینه؟ حالا شایدم من دارم اشتباه می کنم من تعصب ندارم رو هیچ چیز و جز شرع مبین اسلام و پی روی چیزی نیاز نمی بینم در خودم گر چه بازم شک کردم به نوع نوشتارم چون در نیومد و اون نشد آخر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که خداوند چگونه با جلوات مختلف، حقایقی را در افق جان کسانی که صادقانه با او برخورد می‌کنند، قرار می‌دهد. موفق باشید

24495
متن پرسش
با سلام و عرض تسلیت خدمت شما استاد بزرگوار معیار شناخت حقیقت و وهمیات چیست؟ مثلا امام معصوم حقیقت است و حب جاه و شهرت وهمیات. از کجا بفهمیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رجوع به عبودیت که حقیقتِ ما است و نظر به ربوبیت که اصلِ هستی است. موفق باشید

24446

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد گرامی سلام: با توجه به این متن: بر اساس حکمت متعالیه اشیایی که بینشان رابطه تأثیر و تأثر برقرار است، با هم اتحاد و وحدت دارند. و گرنه اشیایی که تباین وجودی دارند نمی توانند رابطه تأثیر و تأثرّ متقابل داشته باشند. به عبارت دیگر بر اساس حکمت متعالیه علیت به تجلی و تشأن بر گشت می کند؛ در نتیجه رابطه علی و معلولی به رابطه اتحادی تبیین می شود. قسمت «بر اساس حکمت متعالیه علیت به تجلی تشأن برگشت می کند» یعنی چه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «علیک بالصدرا و برهان الصدیقین» در آن‌جا است که به زیبایی نسبت بین علت و معلول را نسبت بین وجود شدید و وجود نازله که همان تجلی به حساب می‌آید؛ با ما در میان می‌گذارد. موفق باشید

23970

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و خدا قوت: ببخشید سی دی های استاد هم در نمایشگاه موجود هست؟ سی دی شرح مقالات؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم. در این مورد خوب است با حاج آقا نظری به شماره‌ی ۰۹۱۳۶۰۳۲۳۴۲ تماس بگیرید. موفق باشید

 

23690
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام: ببخشید استاد ارجمند. از آنجا که قرار شد چشم به آسمان کنم تا رزق دریافت شود چندین سوال دیگر آمد. ۱. اینکه می گویند رزقی را نگیر تا رزق بالاتر دهند یعنی چه؟ از آنجا که حجب نوری از جلوی چشمم برداشته شد و در هر پدیده و هر وجود خدا را می بینم اگر شخصی حاجتی داشت از من که آن را برآورده کنم آن را مقدم کنم که خود جلوه ای از جلوات حق است یا نماز (اول وقت) را که وعده من و محبوب است؟ عقلم می گوید اول وقت خواندن نماز مستحبی است یا نماز شب همچنین مستحبی است خوب طبیعتا در مورد اجابت خواسته همسر که واجب است، همسر اولویت دارد ولی در مورد بقیه خلق که بر من ولایت ندارند نمی دانم کدام را مقدم کنم اول وقت خواندن نماز را یا حوایج دیگران را؟ ۲. می گویند میوه ای اگر زود برسد احتمال فسادش بیشتر است، حالا که در این سن دریافت های نوری یکی پس از دیگری می رسد به قدری که حالم بد می شود و جسم تحمل ندارد همان وقت فکر کردن را رها می کنم وگرنه چنان پرواز می کند که خود یک کتاب هزار صفحه ای می شود. چه کنم که آفت نزنم؟ آیا اجازه دارم فکر نکنم یا اصلا با دوستان ذکر عیش نکنم تا این بدن بیچاره فرسوده نگردد در حالی که صحبت کردن در مورد یک موضوع کلی راه را در تربیت فرزندان و نحوه صحیح شوهر داری و خانه داری برای من و آنها روشن می شود؟ آیا مجازم جلوی این همنشینی های بهشتی را بگیریم؟ ۳. بخواهم اینگونه پیش بروم درس های حوزه تعطیل می شود تصمیم دارم رها کنم این فکر کردن را، یک سیلی به گوش من بزنید تا سر جایم بنشینم و درس بخوانم این پرواز عقل مرا دیوانه می کند. هر چند خیر آن برآیم و دوستانم از درس خواندن بیشتر است و می ترسم این هادی الهی را نادیده بگیرم. این همه جستجوی حقیقت، حالا که به حقیقت رسیدم دیگر درس خواندن برآیم انگار در قفس رفتن است. ولی... امام زمانم یاری می خواهد آیا به این تبلیغ های چهره به چهره ادامه دهم یا همه را تعطیل کنم به درس بچسبم یا هر دو را مدیریت کنم؟ که خدا بخواهد من که نمی دانم، خودش پاسخ را عیان کند. ۴. به من ایراد می گیرند چرا با یک استاد حرکت نمی کنی؟ چرا صوت آیت الله شجاعی را گوش می دهی؟ بالاتر از او هستند برای حرکت؟ در حالی که در این سیر خدا داده هر چند به شدت دچار پراکندگی شدم با این همه کتاب و سخنرانی از این طرف و آن طرف ولی هرگز خدا نخواست وجود هیچ احدی برآیم مانع شود برای دیدن حقیقت چراکه بنده خدا هر که می خواهد باشد جز آن دوازده نور مطلق، ممکن است دچار خطا یا حداقل ترک اولی شوند و آنگاه بخواهم چشم و گوش بسته تبعیت کنم در حالی که دایما چشمم به آن ذوات مقدس بود و به قرآن، آیا این انتخاب من بود که صد در صد عاری از خطا نبوده یا خواست پروردگارم که اینچنین سیر کنم؟ «اللهم اذا کان عمری مرتعا لشیطان فاقبضنی» ۵. و آخرین سوال اینکه فهمیده بودم که ماده حجاب عالم مثال و عالم مثال حجاب عالم مجرد است. حالا این چه حسابی است که شخصی هر چه حجاب ماده را کنار می گذارد و در این راه تلاش می کند به جای ورود در عالم مثال وارد عالم عقل می شود بیشتر و بیشتر. آیا از کفری (که گفتید خداوند جلوات خود را به کافران نشان نمی دهد) خارج نشده؟ یا مصلحت خداوند است که پرده عالم مثال کنار نرود؟ می خواهم بدانم که اگر کوتاهی است بگردد پیدا کند و مشکل حل شود؟ این مثالات را در خواب ببیند کافی است؟ هر چند بسیار ترس دارد که با قوایی شیطانی تحلیل نشود. البته مادرم و مجبورم به خاطر تربیت فرزندان با آنها در مادیات غرق شوم تا از آنها آنقدر فاصله نگیرم تا با او احساس بیگانگی کنند وگرنه برای من راحت است هر روز را روزه بگیرم، اصلا سخن نگویم و برنامه کودک نگاه نکنم و در محتوای آن دقت نکنم و از شهوات مادی فاصله بگیرم ولی این که سیره اهل بیت نیست؟ اگر این ریاضت ها را بکشم می دانم همه چی مکشوف می شود ولی تربیت فرزندان و همراهی با همسر را چه کنم که دوست دارند با آنها باشم، بخندم، عذا بخورم با آنها تفریح کنم و... (این جلوات خدای مهربانم را که همه حقیقت اند و همه وجوداند و وجود، چگونه به مثالیات عالم خیال خودم مقدم کنم و طلب دیدن حق را با مثال اعتباری کنم؟ بیچاره کرد مرا این جولان ها) البته ذات این سوال برایم مهم نیست ولی اگر متوجه شوم این کنار نرفتن پرده نشان دهنده این است که پروردگارم نظر بر من ندارد به عللی خودم را به آب و آتش می زنم تا حجاب ها کنار رود؟ ببخشید بنا بر آیه «و شاورهم فی الامر» و حدیث امام عزیزم حضرت امام صادق (ع) که فرمودند هر چه نمی دانید بپرسید پرده حیا را دریدم و مزاحمت ایجاد کردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود را عادت دهید بر روی سؤالاتی که برایتان پیش می‌آید، تأمل نمایید. سعی کنید آن سؤالات را وسیله‌ای جهت گشودن اندیشه‌ی خود قرار دهید. زیرا با القای این سؤالات، بنا دارند اندیشه‌ی شما را بپرورانند، نه آن‌که اطلاعاتتان را بیفزایند. مسیری که دارید را با تعقل و تفکر ادامه دهید، خود به خود فهمی برای درک این سؤالات پیدا می‌کنید به‌خصوص که بنا نیست جواب همه‌ی سؤالاتتان را فی‌الفور بیابید. مدت‌ها باید بعضی سؤالات مدّ نظرتان قرار داشته باشد تا افقی برایتان گشوده شود. می‌ماند بعضی از سؤالات که با یافتنِ جواب آن‌ها، راهی گشوده می‌شود و این سایت موظف است تا این نوع سؤالات را جواب دهد و بدین کار افتخار می‌نماید و این غیر از آن است که با جوابِ سؤالی که می‌کنید، بخواهید اطلاعی بر اطلاعاتتان افزوده شود. موفق باشید

نمایش چاپی