بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29512

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: ۱. در بحث معاد که فرموده اید طی یک سیکل هفت روزه اعمال به نزد صاحب الزمان دو بار عرضه می شود دو سوال داریم این که این دوشنبه و پنج شنبه آیا طبق همین تقویم خود ما حساب می شود؟ یعنی دوشنبه و پنج شنبه ی کشور عربستان با ما متفاوت است؟ همین سوال رو در رابطه با شب قدر هم داریم که آیا شب قدر که ملائکه نازل می شوند با این که شب قدر ما مثلا با کشورهای همسایه متفاوت است این چگونه توجیه پذیر است که آن شب کدام است؟ یا مثلا در نماز اول وقت که می گویند با نماز صاحب الزمان بالا می رود با این که ساعات شب و روز در جاهای مختلف جهان متفاوت است چگونه ممکن است این هماهنگی بین نماز هر کس در عالم با نماز ولی؟ آیا باید وجودی نگاه کرد نه در بند زمان و مکان!؟ دوم این که روح ما چگونه متوجه شود این عرضه ی اعمال چه نتیجه ای داشته چون در ظاهر که ما همه ی روزهای هفته برایمان یکسان می گذرد و احساس خاصی مثلا پس از ارئه ی عمل به نزد ولی نداریم. دوم در بحث های مدرنیته موضوع مشروطیت برایمان روشن نیست که جریان مشروطیت از چه قرار بوده است و اشکال کار کجا بوده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در بحث شب قدر عرض شد شب قدرِ هر ملت مربوط به خود آن ملت است به اعتبار طلوع خورشید هر روز و آخرِ ماه بودنِ آن‌ها نسبت به آن سرزمین. و شخصیت حضرت در نسبت با شب قدر و روزهای هفته، مربوط به همان ملت است. ۲. آری! بسیاری از احوالات که در دورن ما می‌گذرد در آخر عمر تا حدی تأثیر آن ظاهر می‌شود و در نهایت در قیامت است که آثار آن مشخص می‌گردد. ۳. در این مورد خوب است به جزوه‌ی «ریشه‌های انقلاب» رجوع فرمایید. موفق باشید

28139

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: می‌خواستم بدانم چرا وقتی هدف درست را برای زندگی ات انتخاب می کنی از زمین و زمان در و دیوار درون و بیرون وجود انسان همه تبدیل به موانع می‌شوند؟ خیلی زجر آور است که مدام تلاش می‌کنی اما با کوچکترین کاستی هر چه کرده ایی بر باد می رود! تنها چیزی که خواسته ایی یعنی حضورت، آن حال خوبت از دست می رود و تو می مانی و یک آه، طوری‌که به این فکر می افتی که انگار بد شدن هم بد نیست و افرادی‌که راه مادیات را انتخاب کرده اند شاید به نوعی محق هستند چون بعضا در ابتدا افراد دینداری بوده اند. و اینکه لین بودن و مداراکردن در گفتار در شرایطی که ممکن است فردی مورد اجحاف قرار گرفته باشد باید به چه صورتی باشد که آسیبی متوجه شخص نشود و سخن حق را هم گفته باشد؟ برای حفظ آرامش در مواقع بحرانی چه راهکاری پیشنهاد می‌دهید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است در این رابطه با حوصله برنامه‌ای جهت مطالعه‌ی کتاب‌های «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» برای خود بریزید. کتاب‌ها روی سایت هست. موفق باشید

28123

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت بچه های سایت استاد: ببخشید من یک سوال مطرح کردم که به شماره ۲۸۰۳۴ ثبت گردید به نام احمد کرمی و احتمالا استاد جواب داده اند ولی در ایمیل من نیست می‌شود به آدرس جدید و یا دوباره به آدرس قبلی ارسال فرمایید. ممنون از زحمات شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور شخصی به ایمیل‌تان این‌طور جواب داده شد: موفق باشید

۲۸۰۳۴- باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تجربه‌ی گذشته‌تان نشان می‌دهد در مدارا با بقیه، راهِ جذب اعتماد آن‌ها بهتر فراهم می‌شود زیرا بقیه عموماً آدم‌های بدی نیستند، از ترس افراطی‌های مذهبی کمی با امثال من و شما فاصله می‌گیرند. سعی باید کرد اعتماد آن‌ها را جلب کرد. ۲. در جمع‌بندیِ مطالبی که نوشته بودید، إن‌شاءاللّه سعی خواهید کرد که در کنار سایر صداها، صدایی باشید که متذکر آن نگاه روان‌کاوی است بدون نفی بقیه‌ی صداها ۳. اگر خواهران‌مان بتوانند به خودشان سخت‌گیری نکنند، مسئولیت را ادامه بدهند، خوب است، ولی اگر کار سنگین است بالاخره مسئولیتی در ادامه‌ی آن کار ندارند. ۴. کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» جهت تعالی اخلاق کمک می‌کند. موفق باشید

27877

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در زیارت آل یاسین می‌خوانیم «انتم الاول و الآخر» و این خطاب به ذوات مقدسه است و حضرتعالی هم در کتاب شرح زیارت آل یاسین نکاتی درباره اش مرقوم فرمودید. اما هنوز برایم ابهام است که چگونه ذوات مقدسه را اول و آخر می‌شماریم و می‌گوییم انتم الاول و الآخر؟ اگر ممکن است کمی در این باب توضیح داده شود و اینکه این مطلب از نظر ارتباط با اسماء الهی چگونه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر جا که حقیقت معنوی در صحنه باشد، نسبت به آن صحنه آن حقیقت در عین آن‌که اول است، آخر است حتی حقیقت نفس ناطقه در بدن که هر چه از بدن ظاهر شود، از نفس ناطقه است و آن‌چه که بعد از بدن می‌ماند نیز نفس ناطقه است. اولیاء الهی به اعتبار واسطه‌های فیض عالم هر جا فیضی ظاهر شود، آن‌ها در میان هستند و در نهایت هم همه چیز از کمالات عالم انسانی به آن‌ها ختم می‌شود. موفق باشید

27592
متن پرسش
سلام علیکم: بسیار از سخنان حضرتعالی در برنامه سوره شبکه چهار استفاده کردم و از بیانات ارزشمندتان بهره بردم. در طول برنامه، استاد فرمودید که تمدن مدرن را نمی‌توان یک تمدن ضد دین قلمداد کرد بلکه تمدنی است که در کنار عالم مدرن برای دین جایی قائل نیست. آیا هم اکنون هم تمدن مدرن با پرچم لیبرال دموکراسی که پرچم مطرح کنونی است، همچنان جایی برای دین قائل نیست یا به رویکرد حذف و تخریب دین هم روی آورده است؟ به نظرم تمدن مدرن تا پیش از انقلاب می‌توان گفت جایی برای دین قائل نبود و حتی مارکس آن را افیون توده ها می‌دانست و به نظرم یکی از دلایلش این بود که دین و شریعت را در حدی نمی دیدند که بیاید مقابل تمدن مدرن قد علم کند و مسیر جداگانه ای باز کند و اصلا رقیب تمدنی شان شوند و باعث یک انقلاب تمدن ساز هم باشد ولی اکنون ویژه پس از بحث جنگ تمدن ها، برنامه شان واقعا استحاله و ایستادگی مقابل هندسه دین است و یا ساخت ادیان نوظهور و فرقه های کاذب است که مدام دارند آنها را گسترش می‌دهند تا ادیان و فرقی به صحنه بیایند که توانایی تمدنی ندارند و اساسا بیشتر حالت ارتباط فردی و درونی و شخصی دارند نه جامعه ساز و منشا ساخت اجتماعی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. زیرا وقتی هم که تمدنی در عین جداییِ از دین مدعی ضد دین هم نباشد، عملاً با دینی که می‌خواهد همه‌ی مناسبات انسانی را در توحید معنا کند، به مقابله با آن دین می‌رسد و این هم یکی از تزویرهای فرهنگ مدرن است که در عین ادعایِ ظاهری غیر دینی‌اش، عملاً ضد دین خواهد بود. موفق باشید

27539
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به کتاب چگونگی به فعلیت رساندن باورهای دینی و خاطره احضار روح شاگرد برادر علامه، چرا احضار روح یاد نگیریم؟ چرا ما را نهی کرده اند؟ با احضار روح فلاسفه و عرفا می‌توانیم سوالات و شبهات خود را از آنها یپرسیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌توان در احضار روح، به آن روحی که به صحنه می‌آید اعتماد کرد. عموماً شیطان به میان می‌آید. موفق باشید

27218
متن پرسش
سلام علیکم: سوالی اخیرا مطرح می شود که اگر می شود کسی به یک حقیقت باطل مثل تثلیث ایمان داشته باشد از تمامی آثار و منافع ایمان مثل بهجت و انبساط و خوشبینی و بهره مندی از لذتها را نیز برخوردار شود چه نیازی است که حتما به یک امر حق و صحیح، معتقد و مومن باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال جواب فطرت خود را که طالب توحید و حقیقتِ یگانه‌ی هستی است و نظر به آغازِ آغازها دارد؛ نداده‌اند. به همین جهت امثال پروفسور هانری کربن معتقد است بحث تثلیث، قرن‌های بعد بر مسیحیت تحمیل شده و همین امروز نیز مسیحیانی هستند که فارغ از نگاهِ تثلیث، دینداری می‌کنند. موفق باشید

26564

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به نزدیکی به انتخابات مجلس و عدم اطلاع من در مورد نفرات کاندیدا و اهمیت مشورت گرفتن از اساتید و افراد معتمد و آگاه می خواستم لطف بفرمایید در صورت امکان پیشنهادتون و معرفی نفرات اصلح رو بفرمایید که مطمئنا کمک زیادی به بنده خواهد بود. البته من در تهران هستم. پیشاپیش از شما ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فدایتان شوم! از بس بحمداللّه در این دوره جوانان خوبی به صحنه آمده‌اند، بنده در خود اصفهان هم مانده‌ام که چگونه بین این‌همه خوب، ۵ نفر را انتخاب کنیم. حال از ما از تهران سراغ می‌گیرید که مغز آدم سوت می‌کشد که چگونه بین این‌همه خوب باید ۳۰ نفر را انتخاب کرد؟!! موفق باشید

25822
متن پرسش
سلام: معنای نزدیک بودن ظهور در روایات چیست؟ چرا برای مثال امام صادق (ع) به یاران خود چنان می‌گوید که انگار ظهور همین فرداست. حتی در زمان ما، امثال آیت الله بهجت چنان می‌گویند که انگار ظهور همین فرداست اما شاید تا هزاران سال دیگر طول بکشد؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «بصیرت و انتظار فرج» عرض شد هم ظهور جزئی داریم که مکرر پیش آمده است مثل مددهایی که به نایب‌شان می‌کنند. و هم ظهور تامّ و کامل، که إن‌شاءاللّه هرچه زودتر پیش آید. موفق باشید

24694
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید من یک سوالی ذهنم رو گرفته. به نظر شما طریق الی الله به اندازه ای که آیت الله شجاعی (ره) گفته و نوشته اند دقیق و ظریف است؟ مقالات ایشان را خواندم. خیلی به مسائل اهمیت می دهند. به حدی سختگیر که بعضی از دوستان به شوخی می گویند که فکر نمی کنیم که دیگر آنقدر سخت باشد مسیر الی الله. ضمنا ایشان به گونه ای سخن می گویند که من حس می کنم فاصله ایی بسیار عمیق و طولانی با ایشان داریم. اگر اشتباه نکنم در فرمایشاتشان بعضی جاها می فرمایند: «هیچ می فهمید چه می گویم؟» با خواندن یا گوش دادن بیاناتشان احساس می کنم خیلی خیلی عقب افتاده ایم. نظره خود شما بزرگوار درباره ی ایشان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عجله نکنید. آرام‌آرام باید وارد شد. آن‌چه در آخر برای انسان قابل تحمل است در ابتدا، سختْ می‌نماید. ولی در هر حال آیت اللّه شجاعی نکات دقیقی را در میان آورده‌اند. موفق باشید

24351

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: کتاب زن آنگونه که باید باشد جنابعالی پیش از ازدواج، بنده را خیلی از نظر مبانی ازدواج و چرایی این کار توجیه کرد و در زندگی واقعا برایم مفید بود، حالا قصد دارم پدر شوم و به دنبال کتابی، فایلی یا....هستم که همانطور که کتاب زن آنگونه که باید باشد مرا برای ازدواج آماده کرد این کتاب نیز از نظر مبانی دینی مرا برای پدر شدن و چرایی این کار آماده کند، ممنون میشم اگر معرفی کنید، از خوتان باشد چه بهتر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پدرشدن را به عهده‌ی خدا بگذارید و دغدغه نداشته باشید خود خداوند با میل و عاطفه‌ای که بین زن و مرد ایجاد می‌کند، کار را جلو می‌برد. موفق باشید

24273
متن پرسش
سلام و عرض ادب: استاد ببخشید در باب روزها و ساعات مناسب برای بارداری، روزهایی وجود دارد که در آن نزدیکی نهی شده. مثل شب یکشنبه. بنده که حالا در آستانه پدر شدن هستم خیلی نگرانم که خدای نخواسته نکند نطفه بچه در روزی که نباید، بسته شده باشد. حال از شما می خواستم بپرسم که این روز ها و ساعات در خیر یا شر بودن بچه و عاقبتش چقدر می تواند موثر باشد؟ واقعا از این باب نگرانم و استرس دارم. ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع توصیه‌ها که در روایات مطرح است مربوط به «ما فی‌الشرایط» می‌باشد و نظرها را به بهترین بستر می‌اندازد. لذا رعایت آن‌ها در جای خود خوب است ولی عمده مربوط به «ما فی‌الانسان» است و آن‌چه را که خود جنین برای خود انتخاب می‌کند و بدین لحاظ نباید نگران بود. خوب است در این مورد سری به کتاب «تربیت اسلامی» از آیت اللّه حائری شیرازی بزنید. موفق باشید

24183
متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی حضور شریف استاد سلام علیکم: الف: تفاوت وحی و اشراق در چیست؟ ب: چرا محمد (صلوات الله علیه) برای عبور دادن بشر از جاهلیت متحجر نیاز به وحی دارد اما خمینی (رضوان الله علیه) برای هدایت بشر از جاهلیت مدرن نیاز به اشراق دارد؟ تفاوت ساحت تاریخی این دو در چیست؟ با تشکر (روزی خواهد رسید که ما با عقل محمدی، مکتب صدرا، لطافت مکتب لائوتسه در شرق و هندسه مکتب هایدگر در غرب را پیوند می زنیم و جهان را برای حضور تاریخی حجت آماده می سازیم و آن روز روح فرمانده خود آوینی را آرام خواهیم یافت ....)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. وَحی الهی در راستای ربوبیت پروردگار عالم است و دادن برنامه‌ای همه‌جانبه جهت هدایت بشر. حال هرکس در نسبت با وحی الهی می‌تواند بهره‌هایی چه در امور فردی و چه در امور اجتماعی نصیب خود کند. اشراقی که در رابطه با حضرت امام عرض شد در این رابطه‌ی اخیر است و هیچ ربطی به وحی الهی که بر پیامبران می‌شود، ندارد. ۲. آری! فکر می‌کنم جهان ظرفیت چنین حضوری را دارد و همان‌طور که شما می‌فرمایید همه‌ی انسان‌ها باید احساس کنند در جهانی زندگی می‌کنند که آن جهان، از آنِ آن‌ها است. موفق باشید

24125

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم محضر استاد عزیز و گرانقدر؛ استاد طاهر زاده: من طلبه پایه ی سوم حوزه علمیه و ۱۹ ساله هستم؛ بحمد الله از مدت ها قبل از حوزه تا کنون با آثار علما و بزرگان بسیاری آشنایی و انس داشته ام. از جمله آثار شهید مطهری، جنابتان، علامه حسن زاده آملی، آیت الله جوادی آملی و ...و تقریبا به صورت اجمالی با مکاتب مختلف عقلی و نقلی آشنا هستم. و با لطف و توجه اساتید حوزوی، بارها حقیر رو در استعداد مورد تشویق و عنایت قرار داده اند (که البته از فضل خداست). و شخصا علاقه ی بسیاری به پیگیری بحث های فلسفی و عرفانی دارم. منتها با توجه به توصیه ها و سیر های مطالعاتی مختلفی که وجود دارد، به نوعی دچار سردرگمی شده ام؛ خصوصا قصد دارم در این تابستان تا حد قابل توجهی جلو بروم ان شاءالله، اما دقیقا نمی دانم از کجا باید شروع کنم! خصوصا اینکه همیشه احساس می کنم از لحاظ علمی عقب افتاده ام و این احساس شدیدا آزارم می دهد! لذا از شما استاد فرهیخته خواهشمندم به صورت کامل راهنمایی ام بفرمایید: در مطالعات؛ آیا در ابتدا باید با آثار و افکار علما آشنا شوم (مانند سیر آثار شهید مطهری و یا شما و ...)؟ و اگر پاسخ بله است، باید با آثار چه کسی شروع کنم و ادامه مسیر چیست؟ و یا باید در ابتدا با خود مواد اصلی تفکرات علما، که عبارت است از فلسفه و عرفان آشنا شوم؟ و اگر پاسخ بله است، باید از چه کتابی شروع کنم و ادامه راهش را هم تبیین بفرمایید؟ برخی تاریخ فلسفه را مقدم بر مباحث آن می دانند. و برخی می گویند چون تاریخ فلسفه مناسبی نداریم، باید با آثار ابن سینا که از مقدمین بوده شروع کرد. و برخی هم می گویند از بدایه الحکمه شروع کرد. و برخی هم کتاب هایی که به نوعی مقدمه اند را توصیه می کنند؛ من جمله کتاب های: از برهان تا عرفان از حضرتعالی، کتاب آموزش فلسفه از آیت الله مصباح، کتاب فلسفه مقدماتی از آقای عبد الرسول عبودیت. ضمنا جایگاه مباحث تفسیری و احادیث را هم مشخصا نمی دانم. و من در بین این همه دستور سردرگم شده ام و لذا همیشه وقتی کتابی را شروع می کنم فکر می کنم اگر دیگری را انتخاب می کردم بهتر بود!!! استاد عزیز لطفا به صورت مبسوط پاسخ بدهید! تشکر بسیار
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی آن‌چه فرمودید خوب است. ولی به نظر بنده بد نیست با سیر مطالعاتی که روی سایت هست فعلاً کنار بیایید، إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید

24055
متن پرسش
جناب استاد سلام: طبق سوال ۲۴۰۵۰ فرمودید: (همه‌ی حکما علوم تجربی را غیرِ یقینی می‌دانند. به گفته‌ی ابن‌سینا، علوم تجربی «ظنون متراکمه» است یعنی به هر حال ما تجربه‌های مکرری را انجام می‌دهیم و بر اساس قاعده‌ی «حکم‌الامثال فی ما یجوز و لا یجوز واحد» به بقیه‌ی آن‌چه تجربه نکرده‌ایم، سرایت می‌دهیم. آری! آن حکم، یقینی است، ولی تجربه‌ی ما در هر حال بر اساس تکرارها به‌دست آمده است و این فرق می‌کند با آن نوع یقین عقلی که با استدلال حاصل می‌شود. موفق باشید) بنده متوجه نشدم آخر تجربه و علوم تجربی یقینی هست یا خیر؟شما میفرمایید حکما میگویند علوم تجربی غیر یقینی است درصورتی که در همان جواب چند خط پایین تر میفرمایید آن حکم یقینیست ،اینجور که بنده متوجه شده ام حکما فقط یقین عقلی که استدلالی باشد را یقین میدانند و تجربه که یقینی باشد را یقین نمیدانند،در صورتی که همان بسط دادن یک یا چند امر تجربی مشابه به دیگر همانند های تجربه نشده نوعی استدلال عقلی هست با این توضیح که: قوانین طبیعت از گذشته تا به حال تخطی نشده و ثابت میباشد و پیشرفت علوم تجربی هم به دلیل همین ثبوت قوانین طبیعت میباشد و چون این عالم درارای نظم سازمان یافته هست پس خالقی حکیم و مقتدر دارد و چون حضرت حق عین اَحدیت است یعنی همه‌ی صفات او در یگانگی مطلق و ثبات هستند و نظم یعنی یگانگی بین اعضاء، و چون عالَم تجلی نور احدیت حضرت حق است در ذات خود عین نظم و ثبات است و مخلوقیت و منظم‌بودن عالم یکی است پس میتوان به راحتی به قوانین طبیعت و تجربه یقین پیدا کرد و آن را بسط داد چون قوانین طبیعت ثابت است و تا این دنیا موجود هست این ثبات هم هست چون این عالم تجلی نور ذات حضرت حق میباشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باز برگشتیم به اول قضیه!! که عرض شد در هر تجربه‌ای قیاسی خفی وجود دارد. بحث در یقینی‌بودنِ آن قیاس است که همان «حکم‌الامثال فی ما یجوز و لا یجوز واحد» می‌باشد و نه یقینی‌بودنِ علوم تجربی که بر اساس «ظنون متراکمه» نوعی اطمینان برای انسان به‌وجود می‌آورد بدون آن‌که مثل قضایای استدلالی، یقینی باشد. موفق باشید

21598

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: چکار کنم زندگی برام معنا داشته باشد؟ چه هدفی رو دنبال کنم؟ به دنبال شهادت باشم یا خدمت به مردم از طریق شغل؟ چکار کنم تا مطمئن باشم خداوند توی اون روز از من راضی باشه؟ از کجا بفهمم امروزم بهتر از دیروز بوده؟ میشه برنامه کلاس هاتون رو بدید می خوام بیام کلاستون تا هر دو مسافر بهشت شیم. با شهادت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما وظیفه داریم با کسب معارف الهی وظیفه‌ی خود را بشناسیم و مطابق وظیفه عمل کنیم. در این راستا هرچه پیش آمد، همانی است که خداوند از ما خواسته است. برنامه‌ی جلسات در نوار بالای سایت آورده شده است به آدرس   http://lobolmizan.ir/page/weekly    موفق باشید

31864

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: برای خودسازی مطالعاتی دانشجویان و فعالان رسانه ای چه مباحثی را اولویت و دارای ضرورت می‌دانید؟ اصول عقاید یا معارف اهل بیت یا موارد دیگر؟ ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید از معرفت نفس شروع کنید خوب است. همان‌طور که سیر مطالعاتی سایت متذکر می‌شود. و البته کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» که شرح نامه ۳۱ نهج‌البلاغه است، در جای خود بسیار مؤثر می‌باشد. موفق باشید

31495
متن پرسش
سلام استاد جان: خوبید؟ یک عمر فکر می‌کردم شبکه های معاند دارند حرف برای جمهوری اسلامی در میارند که در زندان‌هاش ظلم و ستم میشه به زنداني و... ولی متأسفانه با هک دوربین های زندان اوین معنای رأفت اسلامی و اخلاق انسانی و دینی رو فهمیدیم!! از اون مسخره تر دستور رئیس قوه به بررسی موضوعه! استاد جان آقای اژه ای عمرش رو در قوه قضائیه بوده یعنی خبر نداشتن از نوع برخوردها در زندانها؟! حقیقتا متاسفم! نه برای جمهوری اسلامی اونکه کارش از تأسف گذشته. برای خودم که یک عمر ذوب در ولایت و نظام بودم!! همون موقع که در کهریزک همه گفتن به بچه های مردم تجاوز می‌شده باید می فهمیدم! خیلی خیلی ناراحتم. بهم نگید یه ماموری خطایی کرده و..‌‌. فاجعه فراتر از اینه، اصلا در نظامی که داعیه اسلام داره نباید این مسائل باشه، بعد جالبه ما می آییم می گیم که چرا در آمریکا پلیس با سیاه پوستها اونجوری برخورد میکنه و چرا عربستان با خاشقچی اونطور برخورد می کنه و... دیگه خدایی پررویی در حد عرش رو ما داریم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که شبکه‌های معاند، مسئله را بیش از حدّ بزرگ می‌کنند تا ما بزرگی‌های خود را ننگریم وگرنه متأسفانه این ضعف‌ها نه‌تنها در زندان‌ها که در همه ادارات ما به صورتی تاریخی ریشه دوانده است. عمده، راهِ عبور از این تنگناهای تاریخی است و به همین جهت بنده احساس کردم از مدیریت اداره کل آموزش و پرورش استعفا دهم. زیرا ما در زیرساخت‌های فرهنگی، مشکلات اساسی داریم. بنده بر خلاف جریان روشنفکری، راه حل را هرچه بیشتر در به ظهورآوردن ذات انقلاب اسلامی می‌دانم و معتقدم رهبر بصیر انقلاب با توجه به چنین مشکلاتی بنا دارند به جای درگیری با امثال آقای هاشمی و آقای روحانی، آرام‌آرام روحی را از طریق انقلاب اسلامی به صحنه آورند که نتیجه آن، به ظهورآمدن نسلی است که نسبت به انسانیت انسان‌ها حساس باشد و این با آموزه‌های دینی در بستر انقلاب اسلامی پیش می‌آید. موفق باشید                                                                

31471

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام و خدا قوت: استاد در منابر مختلف بارها شنیده ام که ائمه در بیماری رجوع به طبیب یهودی کرده اند. برایم این حرف اگر نقل درستی باشد قابل هضم نیست. چگونه امام معرفی شده در زیارت جامعه کبیره محتاج طبیب آن هم از نوع یهودی می شود؟! بنظر حقیر این نقل تاریخی نمی‌تواند درست باشد و پایه غلطی در طب بنا گذاشته شده بر اساس این نقل. ممنون میشوم توضیح بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طب سنتی بر مبنای آزمون و خطا نسبت به نفس ناطقه انسان اموری را تجربه می‌کند و ائمه «علیهم‌السلام» در امور عادی به همان علوم عرفی که مبنای آن درست باشد رجوع می‌کنند. مگر قصه گمشدن شتر پیامبر را نشنیده‌اید که حضرت به یاران‌شان فرمودند بگردید او را پیدا کنید و نخواستند از علم امامت استفاده کنند. در این مورد می‌توانید به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» به قسمت «علم امام» رجوع فرمایید. موفق باشید

30209

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا می‌توان گفت شب اول قبر همان شبی است که انسان فوت کرده حال ممکن است بدن در قبر مادی قرار گرفته باشد یا نه. یعنی ملاک دفن بدن نیست و چه بسا بدن اصلا دفن نشود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می فرمایند اگر بدن در آب غرق شود و یا توسط حیوانی خورده شود، قبر او شروع می‌شود و شب اول قبرش هم همان شب است. ولی اگر نه! وقتی دفن شد، شب اول قبرش شروع می‌شود. موفق باشید

30194
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا فاطمه الزهرا صلی الله علیک استاد محترم سلام علیکم الحمدلله علی ما أنعم و له الشکر علی ما ألهم خداوند را بیش از پیش شاکرم بابت نعمت بزرگ اهل بیت علیهم السلام و از خداوند منان عاجزانه خواهانم که دوستانش (علی الخصوص استاد محترم) را که با نگاه توحیدی جان ما را مست این عشق به اهل بیت همراه با معرفت ناب می‌گردانند روز به روز تحت معیت و عنایت خاص صاحب العصر و الزمان موفق و مؤید و پر برکت بگرداند. پس از خواندن مطالب ناب شما در مورد شخصیت یگانه خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها مطلب زیر تقدیم به شما لطفا اصلاح و روشن بفرمایید (( ‏زن یعنی الگوی فاطمی شدن به تبعیت از فاطمه زهرا سلام الله علیها)) انسان باید فاطمی شود تا با ورود به عالم علوی, تعالی یابد ‏و ثقیفه و سردمدارانش تعالی انسانی و انسان معنوی را از بشریت گرفتند و همه چیز وارونه شد و اسلام منفعل. و با نگاه فاطمی باید تعالی را که مقصد انسانیت است به انسانها نشان داد و انسان معنوی را احیا کرد چگونه؟ ‏با همدرد غم فاطمه شدن،‏ با فهم غم فاطمه که غم اسلام بود، اسلامی که آمده تا نگاه توحیدی را افق نگاهها کند و انسان را در تمام ابعادش به تجلی و تعالی برساند ‏و خلیفه الله کند. حیف که فاطمه را نشناختیم و حتی برای شناخت فاطمه بر سینه زدیم و اشک ریختیم اما غم او ناشناخته ماند. ظلم ثقیفه بازان حتی تا اینجا رسید که ما در شناخت خود فاطمه نیز منحرف شدیم از حقیقت فاطمی، و این انحراف و گمراهی شایسته نشناختن مزار و قبر مطهر فاطمه است. فاطمه حتی اجازه نمی‌دهد قبرش شناخته شود که مبادا داعیه فاطمه دوستی مسلمین را فرقه فرقه کند و باز هم از نگاه توحیدی و حقیقت باز بدارد. تا فاطمه شناخته نشود و درد و غمش چراغ راه مان نشود جاده ظهور روشن نخواهد شد چون جاده ظهور از چراغ نگاه فاطمی روشن می‌شود. خداوندا به دردانه خلقتت که رضا و غضبت را به رضا و غضب او پیوند زدی و به آن حوراء انسیه ای که مانند گلی لطیف و زیبا لحظه ای به عالم نمایاندی و عطرش عالم را فرا گرفت و نامردمان پرپرش کردند ‏قسمت می‌دهیم به کلام و دعای خود فاطمه زهرا سلام الله علیها، یا حی یا قیوم، برحمتک استغیث فاغثنی، الهی لا تکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا ‏و اصلح لی شأنی کله. اللهم عجل لولیک الفرج وسهل له المخرج واجعلنا من انصاره و اعوانه والفائزین بلقائه، برحمتک یا ارحم الراحمین
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: الحمدلله که متوجه‌ی حضور تاریخیِ آن حضرت که هنوز آن حضور، زنده و سرزنده است؛ شده‌اید. عهد ما با حضرت فاطمه‌ی زهرا «سلام‌الله‌علیها» عهدی است پیشاخلقت‌مان. اگر خود را درست ارزیابی کنیم جان ما همواره از نور مادریِ آن حضرت زنده و بیدار خواهد ماند.

هم او که «امّ ابیها» بود تا رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در تأسیس تاریخ اسلام بدون هویت نرم‌افزارانه، آن تاریخ را بنا نکنند و آن تاریخ، عقیم نماند؛ مهدی «صلوات‌الله علیه» نیز که بناست نه‌تنها در مواجهه با جاهلیت، بلکه با همه‌ی فکرها و فرهنگ‌ها، تاریخِ قدسی خود را بنا کند؛ مسلّم بدون به میان‌آوردن سیره‌ی زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» هیچ افقی در مقابل بشر نخواهد گشود، و لذا آن حضرت فرمودند: «إنَّ لِي في إبنَةِ رَسولِ اللّه ِ اُسوَةٌ حَسَنةٌ» از آن جهت که در شخصیت حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها»، حقیقت و حماسه، منجر به عبودیتی شده است که به حکمِ «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» تمامِ مقصد خلقت است. و این‌جا است که می‌بینیم هر روز بیشتر از روزهای گذشته‌ی تاریخ، فاطمه «سلام‌الله‌علیها» ظهور می‌کند تا معلوم شود مهدی «صلوات‌الله‌علیه» چه تاریخی را بنا است با مردم در میان بگذارد. آیا تاریخ آینده، تاریخی است که باید با فاطمه «سلام‌الله‌علیها» شروع شود و معنا پیدا کند؟ تاریخی که به جای حاکمیت اسلحه‌ها، حقیقت است که انسان‌ها را جلو می‌برد.

جناب آقای موسویان اخیراً سلسله بحث‌هایی در رابطه با حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» داشته‌اند که در آن نکات خوبی را متذکر می‌شوند. خوب است به کانال «صبّار» رجوع فرمایید. @sabbar_ir

 موفق باشید

29636

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: انتقادات حضرتعالی نسبت به جناب دکتر احمدی نژاد را در سوالات سایت ملاحظه می‌کردم اگر چه حقیر برخی از این انتقادات را وارد نمی‌دانم اما بفرض این انتقادات همه درست باشند برای انتخایات آتی واقعا اصولگرایان و جریانات انقلابی چه کاندیدایی دارند که کارایی و محبوبیت داشته باشد. حتی ۹۶ هم جناب رئیسی نه سابقه اجرایی چندانی داشت و نه بین مردم شناخته شده بود و دیدیم چه شکست سخت و تلخی خوردیم بنظر حقیر امروز تنها کسی که شایستگی این مقام را دارد و همچنان محبوب دلهای بخش وسیعی از مردم بخصوص اقشار مستضعف است جناب احمدی نژاد هستند و اگر باز شورای نگهبان رد صلاحیت کند یا جریانات رقیب با مسخره بازی مذاکره با بایدن باز ملت را فریب می‌دهند یا اگر اصولگرایان پیروز شوند با مشارکت پایین مثل مجلس مواجه خواهیم بود و فرد منتخب با آرای پایین نخواهد نتوانست از حقوق مردم بطور شایسته دفاع کند. کما اینکه شاهدیم مثلا مجلس درین چندماه چه تحول شگرفی در ساختار کشور پدید آورد؟ خطری که انقلاب را تهدید می‌کند جدایی اقشار متوسط از قطار انقلابست و این اقشار بحق یا ناحق نظر به جناب احمدی نژاد دارند و در همین راستا حقیر تخریب این بزرگمرد را به صلاح انقلاب نمی‌بینم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم تخریب آقای احمدی‌نژاد را به هر دلیلی صلاح نمی‌دانم. ولی در مورد ریاست جمهوری اجازه بدهید زمانش برسد، فعلاً نباید عجله کرد. به جمله‌ی مقام معظم رهبری در مورد دو قطبی‌شدن افراد مذهبی با آمدن آقای احمدی‌نژاد باید فکر کرد. موفق باشید

29364

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر دلتنگ خدا که میشم احساس می‌کنم باید برم سر وقت مطالب شما. استاد بنده دوست دارم بنده باشم و در این جهت حرکت کنم، بزرگواری به بنده سفارش کرده که ادبیات عرب و منطق بخونم، ولی بنده پیش زمینه ای در این خصوص ندارم و از طرفی هیچ کششی سمت این مطالب ندارم نمیتونم نزدیکش بشم، استاد تکلیف چیه آیا واقعا لازمه هر سالکی به این مطالب آگاهی داشته باشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منطق، شاید چندان لازم نباشد ولی اگر بتوانید تا حدّی ادبیات عرب را دنبال کنید، خوب است. بحمدلله چه در سایت‌ها و چه در سی‌دی‌ها، راههایی برای آموزش ادبیات عرب فراهم است. موفق باشید

29352
متن پرسش
بسمه ی تعالی با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی: در یکی از مباحث فرمودید اصرار بر خواسته ای از خدا باعث اجابت آن بدون مصلحت می گردد مانند کسی که صاحب فرزند نمی‌شود و از خدا با اصرار طلب فرزند می کند و بچه علیل به او داده می‌شود. با توجه به این موضوع ۱. منطور به اصرار بر دعا در روایات که به آن سفارش شده چیست؟ ۲. اگر سالها خواسته ای از خدا داشته باشیم و برآورده نشده باید به این نتیجه برسیم که دیگر مصلحت ما در آن نیست هر چند آن خواسته در جهت رضای خدا و از مواردی باشد که در دین سفارش مؤکد شده است؟ ممنون از زحمات شما و التماس دعای فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اصرار بر دعا در امرِ انس بیشتر با حضرت محبوب است و نه اصرار بر داشتن اموری که مربوط به زندگیِ دنیایی است. ۲. آری! شاید می‌خواهند آن خواسته و ثواب آن را در قیامت بدهند. مگر در روایت نداریم بعضی آرزو می‌کنند ای کاش خواسته‌های دنیایی‌شان را خداوند برآورده نمی‌کرد تا به بهره‌های ابدی آن خواسته‌ها نایل شوند. موفق باشید

28566
متن پرسش
سلام: نظر شما درباره این حرف استاد حجت الاسلام دکتر سیدمصطفی محقق داماد چیست؟ رهبری سياسی پيامبر (ص) درخصوص زندگی دنيوی مردم به هيچ‌وجه جنبه قدسی ندارد و بخشی از رسالت و ماموريت وی نيست. مردمي بودن پيامبر اسلام موجب آن شد که قدرت دنيوي در اسلام مردمي شود و به هيچ وجه قدرت آسماني و الهي شکل نگيرد. تشکیل رهبری اجتماعی و سياسی پيامبر به موجب آنچه در منابع اسلامی آمده، کاملا مردمی و بشری است و بر پايه نهادها و اصول بسيار مهمي استوار شده که در درون تعليمات اسلامی وجود دارد. اصول بنيادين تعليمات اسلامي موجب آن شد که قدرتی که توسط خود رسول‌الله (ص) شکل گرفت بر نهادهاي دنيوی استوار بود و به هيج وجه شکل آسمانی نداشت. نهادهای زير برخی از آنهاست: ۱. حاکميت امت ۲. مسئوليت نسبت سرنوشت ۳. بيعت ‏ ۴. شورا ‏ ۵. امر به معروف و نهي از منکر بيعت، وسيله‌ای است برای انشاء ولايت، که پس از تحقق رضا و توافق انجام مي‌گيرد. و به تعبير ديگر يک توافق و تراضی طرفينی است. هر کس مي‌تواند از رهگذر بيعت در فعاليت ‌هاي سياسي وارد گردد و در ساختار جامعه‌ای که زندگی مي‌کند سهيم باشد.‏ خداوند از مومنان، هنگامی که با تو در زير درخت بيعت کردند خشنود شد و دانست آنچه در دل آنهاست، پس آرامش را بر آنان فرستاد.» (فتح/۱۸)‏ آيه فوق درسال ششم هجري به مناسبت بيعت جمعي از صحابه با پيامبر (ص) نازل شده است. ‏ مستفاد از آيه فوق آن است که رهبری سياسی پيامبر (ص) درخصوص زندگی دنيوی مردم به هيچ‌وجه جنبه قدسی ندارد و بخشی از رسالت و ماموريت وی نيست و کاملا پيداست که کشور داري و مديريت دنيوي مردم نه تنها از حوزه رسالت و پيامبري که کاملا قدسي و الهي است و مردم را در آن راهي نيست، خارج است. رهبري سياسي تا آنجا که مربوط به اجراييات و دستورات عملی و انتظامی روزمره مردم است، از طريق انتخاب و بيعت خود مردم شکل مي‌گيرد و البته مورد رضايت خداوند واقع مي‌شود. و به ديگر سخن خداوند همين روند را توصيه و امضا فرموده است و به اطاعت رسول و اولوالامر امر کرده است. ولي اعلام رضايت و توشيح و حتي دستور خداوند به اطاعت از پيامبر در امور اجتماعي و دنيوی موجب تغيير و تبديل به يک قدرت الهی و آسمانی برای اداره مردم نگشت. ‏ بيعت مردم با پيامبر (ص) به اين معني بود که آنان شخصيتی را که در امر رسالت جنبه آسمانی، قدسی و وحيانی دارد، براي يک امر عرفی دنيوی و زمينی انتخاب کرده‌اند و به هيچ وجه چنين تلقی نشد که چون پيامبر، در سمت پيامبری ماموريتی آسماني انجام می‌دهد، بنابراين هويت قدرت تغييريافته و حاکميتی آسمانی شکل گرفته است. برگرفته از مقاله «قدرت مشروع در حقوق عمومی اسلامی.» با تشکر. عذر خواهی می کنم با مشکلاتی که در دفعات قبلی برای ارسال اصل مقاله پیش آمد. سپاس گزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد به طور مفصل بحث شده است. حضرت امام در کتاب «ولایت فقیه» دلایلی می‌آورند که نتیجه‌ی آن این می‌شود که سیاست، عین دیانت است و به اصطلاح، ولایت الهی، تمام شئونات انسان را در بر می گیرد و به همان دلیل که خداوند جهت امور اجتماعی هم دستورات و احکامی دارد چگونه می‌توان گفت مأموریت پیامبر در امور اجتماعی و سیاسی نیست. اتفاقاً به آیه‌ی ۱۸ سوره‌ی فتح که استناد کرده‌اند بحث بیعت با پیامبر برای جنگ با حاکمان مکه می‌باشد که مانع تحقق اعمال حج در آن سال شدند. و این نشان می‌دهد جهت تحقق دین باید در سیاست نیز وارد شد، وگرنه این سیاستمدارانند که تکلیف دین را تعیین می‌کنند. ابداً از آقای محقق داماد چنین انتظاری نمی‌رفت که آیه‌ی ۱۸ سوره‌ی فتح که موضوع فنای مؤمنین در اراده‌ی رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌باشد را تا این اندازه تقلیل دهند. موفق باشید

نمایش چاپی