بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25786

عبادت احراربازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به تفاوت میان دو مقوله عبادت و عبودیت، عبودیت دارای چه مراتب و آثاری است؟ شرط لازم برای حرکت در مسیر عبودیت چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شریعت را به عنوان رعایت بندگی انجام‌دادن و نه در مسیر طمع بهشت. مولایمان فرمود: الهی ما عبدتک خوفا من نارک و لا طمعا فی جنتک بل وجدتک اهلا للعبادة فعبدتک. من تو را به خاطر بیم از کیفرت و یا به خاطر طمع در بهشت پرستش نکرده ام، من تو را بدان جهت پرستش کردم که شایسته پرستش یافتم. موفق باشید

25090
متن پرسش
سلام: در کتاب جایگاه رزق در هستی حدیثی از حضرت امیر علیه السلام هست که در کسب روزی فرقی بین فرد ساده و زیرک وجود ندارد و ساده بودن کسی مانع کسب کمتر روزی نیست در حالی که تحقیقات وسیع نشان داده افرادی که IQ و بخصوص EQ بالاتری دارند توانایی پولسازی بیشتری دارند. این تناقض چطور حل می‌شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً قبول دارید که پول‌سازی و پول‌دارشدن غیر از بهره‌مندی از رزق است. تجربه نشان می‌دهد که بهره‌مندی از رزق چیز دیگری است. چه بسیارند انسان‌هایی که ثروتمند نیستند ولی به بهترین نحو از رزق مختصرشان بهره‌مند می‌شوند. موفق باشید

24966
متن پرسش
سلام عليكم: با عرض تسلیت به مناسبت فرارسیدن ماه محرم و آرزوی توفیقات هرچه تمام تر در این ماه عظیم. استاد آیا این تحلیل درست است که سبب حمله مسلم بن عقیل (ره) به دارالاماره و نکشتن ابن زیاد لعنت الله بخاطر بهونه ندادن به دست یزید بود (که یزید پیراهن ابن زیاد را مانند پیراهن عثمان بهونه برای کشتن مومنین قرار بده) و اگر این صحیح نیست دلیل نگرفتن دارالاماره چه بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تحلیل بدی نیست. ولی فراموش نفرمایید که همراهان حضرت مسلم در آن حدّ با حضرت همراهی نکردند و سپاهِ چهارهزارنفری وقتی جناب مسلم خواست به دارالعماره نزدیک شود، به ۳۰۰ نفر تقلیل یافتند و آن ۳۰۰ نفر هم آن حضرت را یکی یکی رها کردند. در این مورد بد نیست به جلد اول جزوه‌ی «هویت گمشده‌ی شیعه» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

24849
متن پرسش
سلام علیکم: حفظ کردن قرآن را تا چه حد برای یک طلبه لازم می دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به دروسی که باید یک طلبه به طور رسمی دنبال کند؛ ضرری نرساند بسیار کار خوبی است. موفق باشید

24717
متن پرسش
استاد عزیز سلام: شما در جواب سوال ۲۴۷۱۲ نظرتان این است که دکارت با این اصل فلسفی که پیش روی خود گشود و آن شد معیار مدرنیته، در اصل راه معرفت النفس و رسیدن به معرفت حقیقی وجود خود و موجودات عالم را بروی خود و لاجرم انسانهای گرفتار در مدرنیته بست؟ ممنون
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. زیرا اساس مدرنیته، سوبژه‌کردنِ همه‌چیز است برای تصرف در آن‌ها. موفق باشید

23342
متن پرسش
سلام استاد گرامی: استاد شما در پاسخ به یکی از سوال ها فرموده بودین که برای درک عدالت خداوند و مشکلات و جنگ و خون ریزی هایی که در جهان وجود دارد باید پِی به حکمت خداوند ببریم تا رازِ این مشکلات را بفهمیم. سوالم این است برای فهمیدن و درک این حکمت و عدالت خداوند شما کدام کتاب و یا صوتی را برای مطالعه و شروع پیشنهاد می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در «برهان صدیقین» به‌خوبی روشن می‌شود که خداوند عین کمال است و چون حکمت، کمال است خداوند عین حکمت است. خوب است که به آن برهان رجوع فرمایید. موفق باشید.

 

23309
متن پرسش
سلام استاد: سوالی در زمینه حرکت جوهری داشتم. ما اگر فکر کنیم دنیا ثابت است ولی حرکت در آن جریان دارد، احتمال دارد در مسئله خداشناسی یا توحید اشتباه کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه، حرکت جوهری اثبات می‌کند چون ذات عالَم ماده عین حرکت است، عین نیاز به فیض خداوند است و اگر آن فیض قطع شود، عالَم نابود می‌گردد و چون عالم، موجود است آن فیض همچنان ادامه دارد. موفق باشید

22449
متن پرسش
با سلام و احترام: اینجانب هفته آینده عازم سفر حج تمتع می باشم. ضمن درخواست حلالیت از شما استاد گرامی و خانواده محترمتان مخصوصاً اقای توکلی که چندین بار مزاحم اوقات شریفشان شدم به عنوان توشه راه مطلبی یا تذکری عنایت بفرمائید. خداوند اجر عنایت بفرماید. خدا حافظ شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی به گرد خانه‌ی گِلی می‌گردی، فراموش مکن که در باطن این خانه نوری از ملائکة اللّه با باطن شما در ارتباط‌اند. سعی کنید در آن شرایط که بهترین شرایط اُنس با فرشتگان است، غافل نمانید. موفق باشید

31771
متن پرسش
سلام: حکم رهبری درباره ممنوعیت واردات لوازم خانگی خارجی ناقض دموکراسی است چرا که بالاخره ما نمایندگانی طبق قوانین اسلامی انتخاب می‌کنیم که آن ها بر اساس قانون تصمیماتی کارشناسی می‌گیرند. کلا احکام ولی فقیه به نظرم نقض دموکراسی و جمهوریت است. متاسفانه درباره واکسن و موضوعات دیگر ایشان ورود پیدا کردند که (به دلیل مشورت غلط مشاوران) جز تخریب شخصیت ایشان دستاورد دیگری نداشته است. بالاخره ما کارشناسانی داریم که آن ها باید بر بستر قانون اسلامی تصمیم بگیرند حالا اینکه آن ها به این نتیجه نرسیده اند چه لزومی دارد رهبری وارد شوند. البته ایشان هم مشاورانی دارند ولی سابقه اجرایی افتضاح (هم چنین زندگی تجملی) برخی از آن ها کاملا بر همه عیان است. به خدا قسم که بنده هم به انقلاب اسلامی به عنوان راه نجات بخش زندگی می نگرم اما تمایزی بین نظام جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی قایلم چرا که نظام جمهوری اسلامی وفادار به آرمان های امام و شهدا نبوده و نیست. البته که شهیدانی مثل حججی و حاج قاسم بر این عهد تا پای جان وفادار ماندند. بنده به عنوان جوانی ۲۱ ساله هیچ امیدی به حل مشکلات توسط این مسیولین ندارم چرا که در اکثر تصمیمات مسئولین تعارض منافع رو مشاهده می‌کنم. همانطورکه در ممنوعیت واردات خودرو که تصمیمی کاملا با ظاهر انقلابی بود (حمایت از تولید ملی و...) مشاهده کردیم دو خودروساز دولتی چه با این مردم نجیب کردند. به خدا قسم اکثر مسئولین جمهوری اسلامی نه سالکان الی الله بلکه حافظان منافع شخصیشان هستند. البته که خود رهبری هم بارها اعلام کرده اند که امیدشان به جوانان انقلابی (نه فرتوتان مصلحت اندیش) است. گاهی اصولگرا ها برسرکارند گاهی اصلاح طلب اما تجربه چهل سال نشان داده که هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند. واقعا چه امیدی هست به این روند تکراری؟ ببخشید که کمی پراکنده گویی کردم و ممنون از اینکه این بستر پاسخگویی رو فراهم کردید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه شدم که دیروز رسانه (بی‌بی‌سی) روی این موضوع صحبت می‌کرد. غافل از این‌که به گفته افلاطون بعضاً نظرات اکثریت توان تصمیمی قاطع را ندارد و نیاز است که رهبری حکیم تصمیم نهایی را بگیرد و در همین رابطه قرآن در عین توصیه به رسول خدا جهت مشورت با مؤمنین، می‌فرماید: «فإذا عزمت فتوکل علی الله» بدین معنا که بعد از شنیدن سخنان مشاوران و عزمی که گرفتید، دیگر توکل کن به خدا. آری! وقتی منافع بسیاری برای عده‌ای در آن است تا با واردکردن لوازم خانگی ثروتی به جیب بزنند و از آن طرف ما به جهت چند سال تحریم توانسته‌ایم در این موضوع به خودکفایی برسیم؛ معلوم است که با نفوذ در ادارات، مانع می‌شوند تا ما خودمان نیاز خود را برآورده کنیم و این‌جا بود که دولت به تنهایی توان مقابله با چنین اموری را به جهت تعارض منافع که در مسئولان پایین دستی هست ندارد و حکم حکومتی به کمک دولت می‌آید و به همین جهت جناب آقای رئیسی رئیس جمهور محترم فرمودند: «این موضوع بسیار مهمی است. اگر این خبر (گشایش واردات از دو شرکت کره جنوبی) راست باشد به معنی شکستن کمر شرکت‌های لوازم خانگی داخلی است که تازه توانسته اند قدری روی پا بایستند، جداً جلوی این مشکل را سد فرمائید». خوب است که به جای تفکر با عقل دشمنان‌مان با عقلی که به منافع ما فکر می‌کند، موضوعات را بررسی کنید. تصمیمات مقام معظم رهبری در سایر امور نیز به همین اندازه برای منافع ملی مهم است و معلوم است که رسانه‌های بیگانه حالا دلسوز دموکراسی شده‌اند و در جنگ اقتصادی موضوع اصلی را به حاشیه می‌برند. چرا با عقلی که به منافع ملت فکر می‌کند، فکر نکنیم؟ هنر ما آن است که دشمن را دشمن بدانیم. دشمن، دوست نمی‌شود. موفق باشید

30642
متن پرسش
سلام: در مواجه با اشیا ماهیت آنها به ذهن می آید یا وجود؟ اگر ماهیت، ماهیت که اصالت و وجودی ندارد تا از جایی به جای دیگری برود و اگر وجود، چرا وجود ذهنی منشا اثر در ذهن نیست؟ مثلا آتش در ذهن خاصیت احتراق ندارد باز اگر بگوییم ماهیت می آید سوال اینست چرا بخشی از ویژگی های ماهیت می آید مثلا احتراق از مقومات ماهیت آتش است پس چرا آتش ذهنی سوزان نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه در خارج و در واقعیت هست، تنها و تنها وجود است منتها در مظاهر مختلف. و انسان اگر متوجه‌ی این امر نباشد به آن مظاهر نه به اعتبار وجود، بلکه به اعتبار محدودیت امکانی‌شان، اصالت می‌دهد. در حالی‌که آن‌ها ماهیت‌هایی هستند که ذهن مفهوماً آن‌ها را می‌شناسد و نه اصالتاً. و باید از این موضوع غفلت نشود. موفق باشید

30595
متن پرسش
به نام خداوند و عرض سلام محضر استاد طاهرزاده: در برخی سوالات نظرات مشهور در باب آغاز جهان، بحث تکامل و... را مردود دانستید اگر لطف فرمایید مجملا نظر خود را در مورد این موارد بیان فرمایید: ۱. اگر جهان با بیگ بنگ آغاز نشده نظر مقبول شما درین باره چیست؟ ۲. اینکه زمین از خورشید جدا شده و ماه از زمین مورد تاییدتان است؟ ۳. بحث تکامل که رد فرمودید آیا بدیل آن را آفرینش دفعی می‌دانید؟ درین صورت «ابی الله ان یجری الامور الا باسبابها» چه می‌شود؟ ۴. سایر مشهورات علوم جدیده چون کروی بودن زمین گردش آن به دور خورشید و.. مورد تایید است؟ ۵. سرنوشت جهان هستی را چه می‌دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته موارد فوق، مواردی نیست که در حوزه‌ی سؤال و جواب بگنجد. ولی به هر حال ۱. موضوع بینگ‌بنگ که مسئله‌ی آغاز را حل نمی‌کند؟ بالاخره چیزی بوده که چنین شده. به نظر می‌آید بحث فیض مدام، عالمانه‌تر باشد. ۲. تحول میمون به انسان، در مجامع علمی پذیرفته‌شده نیست. دلیلی نداریم که انسان به صورت مجزا خلق نشده باشد. آری! طی فرآیندی، به قدرت خداوند و با تدبیر او، در خاک زمینه‌ی تجلی روح انسانی توسط خدا فراهم شده. ۴. تحقیقی خاص در این مورد نداشته‌ام. نظرات مخالف و موافق را دیده‌ و شنیده‌ام. شاید هنوز نظریه‌ی کروی بودن زمین و گردش آن به دور خورشید، منطقی‌تر باشد. ۵. بحث حرکت جوهری به‌خوبی در این مورد روشن می‌کند که چگونه جهان ماده با تبدیل قوه‌هایش به فعلیت، به هویت برتری که هویت تجرد و بقاء است، سیر می‌کند. موفق باشید

29858

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد عزیز: مبحث توحید را به صورت جامع از کجا می‌توان پیگیر بود بخصوص مباحث توحید مربوط به امام (ره)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح دعای سحر حضرت امام نکات خوبی در رابطه با توحید دارد. موفق باشید

29016

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد بسیار گرامی: بنده یک خانوم خانه دار هستم و با تحصیلات دیپلم، بنا به دوره هایی که خداوند به رویم گشاده، سیره اهل بیت رو هم تا حدود زیادی بررسی کردیم، در اون دوره ها روشن شد که کتاب های قصه کودکان درباره انبیا و امامان دارای اشکالاتیست که هنوز بنده و خیلی از دوستان موفق به پیدا کردن کتاب های خوب برای کودکانمون نشدیم، اگر هم باشه خیلی کمه، استاد بنده پیشنهاد دادم برای ارائه طرح مون نوشتن کتاب قصه برای کودکان در این را زمینه شروع کنیم، بنده میخاستم شما راهنمایی بفرمایید به کجا رجوع کنم که راه رو اشتباه نرم، از کی مشاوره بگیرم؟ منبع داستان هام از کجا باشه؟ اجرکم عندا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد تخصص ندارم. مطلب را برای عزیزانی که در جریان این امور هستند می‌فرستم تا نظرشان را برایتان ارسال کنم. موفق باشید

28470
متن پرسش
سلام: در جواب دوم سوال ۲۸۴۴۰ مبنی بر چگونگی نقد اصولگرایان قبیلگی و حزبی و عبور دادن جامعه از آنها با وجود افراد موجه ای که مانع نقد میشند فرمودید که تنگ نظری خطر بزرگی است و باید آن را نقد کرد و افراد را متوجه سعه صدر کرد. هر چند احساس می‌کنم جواب سوالم را گرفتم، اما در این جواب گویا تعریضی هم به اینجانب است که مواظب باش خودت هم در دام تنگ نظری و ضیق صدر قرار نگیری! آیا درست فهمیدم؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. ولی باید به مسیر کلی فکر کرد. عرایضی شده است که إن‌شاءاللّه این روزها روی سایت قرار گرفته است، ذیلاً خدمتتان ارسال می‌شود: موفق باشید

جایگاه تمدن نوین اسلامی در این تاریخ

باسمه تعالی

در طلیعه‌ی حضور تاریخی هستیم که از یک طرف در افق خود نظر به تمدن اسلامی داریم و در جستجوی مبانی الهیاتی آن باید بود و از طرف دیگر در جهانی باید حاضر بود که در مواجهه با تمدن غربی است و در صدد گشودن راهی هستیم که در عین حضور تمدنی در این تاریخ از هویت قدسی خود، غفلت ننماییم و نیز در جهان خود جایگاه سایر افکار و ادیان و عقاید روشن گردد تا آن‌ها نیز تکلیف خود را با تمدنی که تحت عنوان تمدن نوین اسلامی در پیش است، روشن بدانند. با توجه به چنین نکاتی نظر عزیزان را به موارد زیر جلب می‌نمایم:

۱. اسلام به عنوان یک حقیقت فراتاریخی، مطابق طلب انسان‌ها و آمادگی روحی آن‌ها در هر تاریخی برای آن‌ها به ظهور می‌آید. وقتی بشر روحِ تمدنی داشته باشد و خود را جهانی احساس کند، جواب آن روح را مطابق آیه‌ی «يَسْئَلُهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ في‏ شَأْنٍ» (الرّحمن/۲۹) خواهد داد و خداوند با جلوه‌ی آن اسماء حسنایی که مناسب آن روزگاران است، بشر را تغذیه می‌کند، از آن جهت که در وصفِ جهانی‌بودنِ اسلام فرمود: «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشيراً وَ نَذيراً» (سبأ/۲۸) و در دل همین حضور جهانی است که ما را دعوت به ارتباط با حضرت پروردگار در فضای اجتماعی و جمعی می‌کند و می‌فرماید: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» (آل‌عمران/۱۰۳) و ملاحظه دارید که روی «جمیعاً» تأکید شده است تا به تحقق جامعه‌ی دینی توجه شود.

۲. بشر امروز خود را جهانی می‌یابد و به همین اندازه می‌خواهد در جهان حاضر باشد و قرآن نیز او را با چنین حضوری همراهی می‌کند. امام خمينى «رضوان‏اللّه‌تعالی‌‏عليه» در پيام‏ استقامت‏، در همین راستا مى‏‌فرمايند: «راستى اگر مسلمانان مسائل خود را به صورت جدى با جهانخواران حل نكنند و لااقل خود را به مرز قدرت بزرگ جهان نرسانند آسوده خواهند بود؟» زیرا در جهانی حاضر هستیم که قدرت‌های بزرگ با روحیه‌ی تمامیت‌خواهی‌شان همه‌ی ملت‌ها را ذیل تمدن خود می‌خواهند و ضرورت قدرتی بزرگ که همه‌ی مناسبات را با فرهنگ خود تعریف کند، امری است که حکایت از واقع‌بینی و زمان‌شناسی حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» دارد، وگرنه هویت اسلامیِ جهان اسلام به فراموشی می‌رود.

۳. اگر تمدن، بسط دانش و فکر و فرهنگی است که توان انسجام عقلانی و درونی در حوزه های مختلف که مربوط به انسان است را، دارا می‌باشد، می‌توان گفت آنچه امروزه در ایران اسلامیِ شیعیِ حاضر در انقلاب اسلامی واقع شده، شرایط تحقق یک تمدن را در خود فراهم کرده و این مشروط بر آن است که از فرآیندی‌بودنِ تمدن‌ها در تاریخ غفلت نشود.[1]

۴. تمدنی که در پیش رو خواهیم داشت، مسلّم تمدنی است که در مواجهه با تمدن غربی به ظهور می‌آید، تا از طرفی از ضعف‌های آن تمدن مبرّا باشد و از طرف دیگر خوبی‌های آن را بسط دهد، و لذا هرگز نباید بحث تقابل تمدن‌ها در میان باشد از آن جهت که هر تمدنی، روحی است تاریخی و خردی است که بشر را در هر دورانی در برمی‌گیرد و از این جهت بین خرد مدرن و فرهنگ غربی باید تفکیک کرد.

۵. خرد جدید، خردی است تاریخی و مربوط به جغرافیای خاصی نیست، تقدیری است تا انسان از  تک ساحتی قرون وسطا که خدا را در مفاهیم بلند جستجو می‌کرد، خدا را در همه‌جا بیابد و طبیعت نیز آینه انکشاف حقیقت باشد و بدین لحاظ از نظر تاریخی خرد جدید می‌تواند قدمی به جلو باشد.[2]

 با توجه به امر فوق بنا بر این است که خرد جدید را بفهمیم که مبتنی بر نظام معرفتی خاص خود می‌باشد که چندان شبیه و نزدیک به زیستِ جهان گذشته‌ی ما نیست و به یک معنا در آن خرد جدید نحوه‌ا‌ی از جهانی‌شدنِ بشر به میان آمده است.

۶. رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» در توصیف حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» نسبت به مواجهه‌ی ایشان با خردِ مدرن می‌فرمایند: «یک نمونه‌ی دیگر از این تحوّل - در حضرت امام- در نگاه به دین و مسائل دینی، پافشاری بر تعبّد بود، در عین نگاه نوگرایانه به مسائل؛ یعنی امام، یک فقیه نوگرا، یک روحانی نوگرا بود؛ به مسائل با چشم نوگرایانه نگاه می‌کرد؛ در عین حال به شدّت پابند به تعبّد.» (۱۴/۳/۹۹)

۷. انقلاب اسلامی به عنوان یک موجود زنده مانند خودِ اسلام، مراحلی دارد، مثل آن‌که در قرآن داریم: «الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ وَ طَعامُ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ حِلٌّ لَكُمْ وَ طَعامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُم‏» (مائده/۵) و این بدان معناست که وقتی شرایط، تاریخی تغییر کند نحوه‌ی حضور اسلام بین ملل و جوامع نیز تغییر می‌کند در آن حدّ که تا دیروز ازدواج با زنان اهل کتاب را ممنوع کرده بود و امروز ازدواج با آن‌ها را بدون آن‌که لازم باشد مسلمان شوند، اجازه می‌دهد. زیرا سیطره‌ی فرهنگیِ اسلام پس از یازده سال آن‌چنان قدرتمند شده است که نه‌تنها هضم فرهنگ یهود و نصارا نمی‌شود، بلکه آن‌ها را در خود هضم می‌کند بدون آن‌که نیاز باشد آن‌ها دین خود را تغییر دهند.

۸. رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» در پیام خود به امام جمعه‌ی هرمزگان می‌فرمایند: «... تقویت جریان انقلابی و جوانان مؤمن و روی گشاده و دست مهربان با عموم طبقات، توصیه‌ی مؤکد اینجانب است.» (۲۶ تیرماه ۹۸). ملاحظه می‌فرمایید که انقلاب در شرایطی قرار دارد که علاوه بر نظر به جریان انقلابی و جوانان مؤمن، به عموم مردم که جدای از جریان انقلابی و جوانان مؤمن هستند، رویی گشاده و دست مهربانانه دراز می‌کند تا آن‌ها را در برگیرد، زیرا بحمداللّه در شرایط تاریخیِ گشوده‌ای حاضر شده است تا بقیه را نیز از آنِ خود کند.

۹. خردِ جدید با نظر به جهانی‌شدن انسان، به یک معنا هجرت از اخلاق فردی به اخلاق اجتماعی است و دغدغه‌ی اصلاح اجتماع را به جای تأکید بر اصلاح فرد به میان می‌آورد و ما با انقلاب اسلامی و تأکید بر ساختن اجتماع دینی با دغدغه‌های خاصی روبه‌رو هستیم، شبیه دغدغه‌های هگل و هایدگر در ساختن اجتماعی که در عین مدرن بودن، مذهبی باشد. هگل با روبه‌روشدن با تاریخ و خرد مدرن سعی دارد با مدّ نظر قراردادن خرد مدرن، راه کارهای حفظ هویت دینی را پایه‌ریزی کند و در این رابطه قانون را به جای اخلاق می‌گذارد، با این رویکرد که انسان مدرن با رعایتِ قانون احساس کند کاری اخلاقی انجام می‌دهد.

۱۰. تنگ‌نظری در هرجایی باشد، به‌خصوص در جریان مذهبی‌ها، ریشه در متوقف‌شدن آن‌ها در مفاهیمِ دینی دارد و برعکس، انسان‌ها با نظر به حقایق قدسی سعه‌ی صدر پیدا می‌کنند. رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» در خاطرات خود می‌فرمایند:

«یکی از کمونیست‌ها را به سلول ما آوردند، در حالی‌که بنده در حال نماز بودم چون لباس سفیدی را به صورت عمامه به سر داشتم و به جای عبا یک پتو به دوشم بود، هرکس مرا در تاریکیِ سلول می‌دید تصور می‌کرد من لباس روحانی به تن دارم. همین‌که آن فرد با بنده روبه‌رو شد چهره‌اش در هم رفت و غمگین و افسرده به گوشه‌ی سلول خزید. من به او نزدیک شدم و کوشیدم با او نیز مانند سایر زندانیان جدیدالورود رفتار کنم و افسردگی‌اش را بزدایم. به او گفتم: شما گرسنه‌اید یا تشنه؟ اما اخم از چهره‌اش کنار نرفت، با دست به مالش‌دادن شانه‌ها و سر و گردنش پرداختم، سعی کرد از پاسخ‌دادن به هر سؤالی خودداری کند. من عادت داشتم مقداری از غذای افطار را نگه دارم، به او نان و قدری مربا دادم، حاضر نشد بخورد. بالاخره به زور به او غذا خوراندم و آب نوشاندم چون می‌دانستم پس از دستگیری‌اش غذایی نخورده و چه بسا کتک هم خورده باشد. قدری چهره‌اش باز شد. جهت مراعات او نماز عشای خود را به تأخیر انداختم. صحبت با او را ادامه دادم. چون گمان می‌کرد من می‌خواهم او را به صفوف اسلام‌گرایان جذب کنم، سرش را بلند کرد و با لحنی خشک گفت: اجازه دهید اعتراف کنم من به هیچ دینی عقیده ندارم. فهمیدم که چه در ذهنش گذشته، دنبال جمله‌ای مناسب ذهنیت و منطق و شرایط او می‌گشتم. گفتم: سوکارنو رئیس جمهور اندونزی در کنفرانس باندونگ گفت: ملاکِ اتحاد ملت‌های عقب‌مانده، نه وحدت دینی و نه وحدت تاریخی و فرهنگی و امثال آن، بلکه وحدتِ نیاز است. مسائل، یکی است و سرنوشت، نامعلوم، و دین نباید میان من و شما جدایی بیندازد. انتظار این پاسخ را از من نداشت. دیدم تغییر در چهره‌اش آشکار شد، خیلی هم باز شد و با ما گرم گرفت. بعد به او گفتم: شما استراحت کن و ما نماز می‌خوانیم.»[3] ما در ادامه‌ی انقلاب و حضور تاریخی خود در این زمانه نیاز به چنین سعه‌ی صدری داریم تا بدون آن‌که بخواهیم جهان را مسلمان کنیم، جهان از آنِ ما باشد. مثل مردم غزّه که در موردشان گفته‌اند شیعیانی‌اند که دست‌بسته نماز می‌خوانند، زیرا عقل و قلب‌شان شیعه است.

۱۱. نظر به اسمای الهی و مظاهر آن و عبور از مفاهیم، عاملی است تا انسان با حقایق اسماء در آینه‌ی مخلوقات روبه‌رو شود. قرآن در آیات ۳۶ و ۳۷ سوره‌ی جاثیه می‌فرماید: «فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّماواتِ وَ رَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعالَمينَ & وَ لَهُ الْكِبْرِياءُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ» این یعنی کمالات الهی که مورد حمد قرار می‌گیرند و کبریایی او را در همین آینه‌های مخلوقات که در زمین و آسمان هستند بنگریم و در همین مخلوقات با حقیقت مأنوس شویم.

۱۲. قرآن در رابطه با تحمل سایر ملل و سایر افکار، به پیامبر خدا «صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرماید: «قُلْ لِلَّذينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذينَ لا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ» (جاثیه/۱۴) ای پیامبر! به مؤمنین بگو نسبت به آن‌هایی که امیدی به ایّام اللّه ندارند، اغماض داشته باشد و به آن‌ها گیر ندهد. و این حکایت از آن دارد با آن‌هایی که مانند مسلمانان به برزخ و قیامت و یا به ایّام اللّهِ حاکمیت حق در جهان امیدوار نیستند، باید اغماض نمود.

۱۳. قرآن اهل کتاب را به جای دعوت به اسلام، به توحید دعوت می‌فرماید و می‌گوید: «قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى‏ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً» و در راستای پذیرش حضور متدینینِ اهل کتاب می‌فرماید: «لَيْسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ آناءَ اللَّيْلِ وَ هُمْ يَسْجُدُونَ & يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ أُولئِكَ مِنَ الصَّالِحينَ» (آل‌عمران/۱۱۳ و ۱۱۴). و نیز در سوره‌ی نساء آیه‌ی ۱۶۲ می‌فرماید: «لكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَ الْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ الْمُقيمينَ الصَّلاةَ وَ الْمُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ الْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ أُولئِكَ سَنُؤْتيهِمْ أَجْراً عَظيماً».

 آیات فوق همه حکایت از آن دارد که اسلام بنا دارد در سعه‌ی توحیدی با سایر ملل به گفتگو بنشیند.

۱۴. در مورد اهل سنت از امام صادق «علیه‌السلام» داریم: «إِنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمَانِيَةَ أَبْوَابٍ بَابٌ يَدْخُلُ مِنْهُ النَّبِيُّونَ وَ الصِّدِّيقُونَ وَ بَابٌ يَدْخُلُ مِنْهُ الشُّهَدَاءُ وَ الصَّالِحُونَ وَ خَمْسَةُ أَبْوَابٍ يَدْخُلُ مِنْهَا شِيعَتُنَا وَ مُحِبُّونَا فَلَا أَزَالُ وَاقِفاً عَلَى الصِّرَاطِ أَدْعُو وَ أَقُولُ رَبِّ سَلِّمْ شِيعَتِي وَ مُحِبِّي وَ أَنْصَارِي وَ مَنْ تَوَلَّانِي فِي دَارِ الدُّنْيَا فَإِذَا النِّدَاءُ مِنْ بُطْنَانِ الْعَرْشِ قَدْ أُجِيبَتْ دَعْوَتُكَ وَ شُفِّعْتَ فِي شِيعَتِكَ وَ يُشَفَّعُ كُلُّ رَجُلٍ مِنْ شِيعَتِي وَ مَنْ تَوَلَّانِي وَ نَصَرَنِي وَ حَارَبَ مَنْ حَارَبَنِي بِفِعْلٍ أَوْ قَوْلٍ فِي سَبْعِينَ أَلْفَ مِنْ جِيرَانِهِ وَ أَقْرِبَائِهِ وَ بَابٌ يَدْخُلُ مِنْهُ سَائِرُ الْمُسْلِمِينَ مِمَّنْ شَهِدَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَمْ يَكُنْ فِي قَلْبِهِ مِقْدَارُ ذَرَّةٍ مِنْ بُغْضِنَا أَهْلَ الْبَيْت‏» (الخصال، ج‏۲، ص: ۴۰۸) بهشت هشت در دارد؛ يك‌ در از آنِ پيغمبران و صديقان است، يك در از آنِ شهيدان و صالحان است، و از پنج در شيعيان و صديقان ما داخل مي‌شوند، من پيوسته بر سر صراط ايستاده و درخواست مي‌كنم؛ پروردگارا! شيعيان و دوستان و ياران مرا و كسانى كه مرا در دنيا به ولايت شناخته‌‏اند، سالم دار. يك بار آوازى از شكم عرش مي‌رسد كه‏ درخواست تو پذيرفته شد، شفاعت تو در باره شيعيانت قبول شد، هر تن از شيعيان من و كسانى كه ولايت مرا پذيرفته و مرا به گفتار يا كردار يارى كرده و با دشمنانم جنگيده‌‏اند، هفتادهزار تن از همسايگان و خويشان خود را مي‌توانند شفاعت كرد؛ از يك درِ ديگر مسلمانان ديگرى كه خدا را به يگانگى شناخته و ذره‏اى دشمنى ما خاندان در دلشان نيست وارد مي‌شوند.

راوی از ابی‌جعفر «علیه‌السلام» سؤال می‌کند وضع موحدین که اقرار به نبوت حضرت محمد «صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله» دارند ولی اهل گناه هستند و امامی ندارند و ولایت را نمی‌شناسند، پس از مرگ چگونه است؟ حضرت فرمودند: «أَمَّا هَؤُلَاءِ فَإِنَّهُمْ فِي حُفَرِهِمْ لَا يَخْرُجُونَ مِنْهَا فَمَنْ كَانَ لَهُ عَمَلٌ صَالِحٌ وَ لَمْ يَظْهَرْ مِنْهُ عَدَاوَةٌ فَإِنَّهُ يُخَدُّ لَهُ خَدّاً إِلَى الْجَنَّةِ الَّتِي خَلَقَهَا اللَّهُ بِالْمَغْرِبِ فَيَدْخُلُ عَلَيْهِ الرَّوْحُ فِي حُفْرَتِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ حَتَّى يَلْقَى اللَّهَ فَيُحَاسِبَهُ بِحَسَنَاتِهِ وَ سَيِّئَاتِهِ فَإِمَّا إِلَى الْجَنَّةِ وَ إِمَّا إِلَى النَّارِ فَهَؤُلَاءِ الْمَوْقُوفُونَ لِأَمْرِ اللَّهِ» (بحارالأنوار، ج‏۶۹، ص: ۱۵۸). امام «عليه‌السّلام» فرمودند: آن‌ها در قبرهاى خود خواهند ماند و از آن‌جا بيرون نخواهند گرديد، هركدام از آن‌ها كه كارهاى نيك انجام داده باشند و عداوت و عنادى از آن‏ها ظاهر نشده باشد از قبر او راهى به طرف بهشتى كه خداوند در مغرب آفريده است باز مى‌‏گردد و تا قیامت روح و بشارت به قبر او مى‌‏رسد، تا روز قيامت برپا شود، در آن هنگام در پيشگاه عدل خداوندى حاضر مى‏‌گردد و به حساب كار او مى‌‏رسند و خوبى‏‌ها و بدي‌هاى او را در نظر مى‌‏گيرند، در اين‌جا يا به طرف بهشت مى‌‏روند و يا به طرف دوزخ رهسپار مى‏‌شوند، وضع اين‌ها بستگى به امر خداوند دارد.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

 


[1] - رهبر معظم انقلاب«حفظه‌اللّه» در راستای تحقق آرمان‌های فکری فرهنگی می‌فرمایند: «دچار شتاب‌زدگی و بهانه‌گیری هم نباید بشویم. یکی از چیزهایی که واقعاً ماها همه‌ باید به آن توجّه بدهیم، این است که یکی از عیوب کار، این بی‌صبری و شتاب‌زدگی است؛ مرتّب آدم پا به زمین بزند که «آقا چرا نشد؟ چرا نشد؟» خب هر چیزی قدری دارد، هر چیزی اَجَل و اَمَدی دارد، همه چیز باسرعت انجام نمی‌گیرد.» (۱۳۹۷/۱۲/۲۳)

[2] - در این مورد خوب است به مقاله‌ی «پرسش از تکنولوژی» از آقای مارتین هایدگر رجوع شود.

[3] - گزیده‌ای از کتاب «خون دلی که لعل شد» از صفحات ۲۴۷ تا ۲۵۱.

26619
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد عزیزم: ۱. مگر زمان یک مفهوم اعتباری نیست؟ در بحث حرکت جوهری فرمودید زمان واحد حرکته. حال چگونه با گردش زمین به دور خورشید که ایام و ماهها تعریف می شوند حقیقتی بنام رجب و شعبان و ... خودنمایی می کنند و یک حقیقت تکوینی با اعتباریات و ماهیات تعریف می شوند؟ ۲. بال زدن خروسی در عرش نشان دهنده زمان اذان می شود و خروسها شروع به بال زدن در دنیا می کنند، همانطور که می دانید در حال حاضر با ایجاد روز و شب مصنوعی خروسها و مرغها را زودتر پرورش می دهند، این زمانها ماهیت هستند و چطور با آن حقیقت وقت زمان می توان به شبهات مطرح در جامعه پاسخ داد؟ با تشکر به عدد الشعر و الوبر.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در بحث‌هایی که در رابطه با ماه رمضان عرض شد، تا حدی تبیین گشت که چرا زمان‌ها ظرفیت های مختلفی نسبت به بروز حقایق عرشی پیدا می‌کنند. مثل جسم انسان که بعضی اعضاء ظرفیت بیشتری جهت به ظهور آوردن احساسات انسان را دارا می‌باشند با این‌که همه‌ی اعضاء مادی هستند. ۲. آری زمان اذان اصیل، ریشه در عرش دارد همان‌طور که سیر ظهور صبح و شب در نسبت با خورشید ریشه در تدبیر عرشی دارد؛ حال وقتی نظام زندگی زمینی بهم بخورد به همان اندازه بشر از رابطه‌ی صحیح ارض و سماء، محروم می‌گردد. موفق باشید

26100

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: ممنون میشم یکی از کتابهای فرانسیس بیکن برای پیگیری «نگاه ایشون به علم» رو معرفی کنید. ایشون نگاهش در علم رو در چه کتابی به طور واضح و مفصل گفته است؟ و کسی می شناسید که ایشون رو مستدل نقد یا بررسی یا تأیید کرده باشند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «فیلسوفان انگلیسی» از کاپلستون و کتاب «سیر حکمت در اروپا» از فروغی نکاتی در این مورد دارد. در ضمن می‌توانید به جزوات «فلسفه‌ی غرب» که بر روی سایت هست، مراجعه فرمایید. موفق باشید

25837

ما و آزادیبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا می توان بدون آزادی معنوی آزادی اجتماعی داشت؟ به چه دلیل؟ آیا مگر در کشورهای غربی که آزادی های اجتماعی فراوانی وجود دارد آزادی معنوی نیز وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته در غرب بعد از رنسانس، روحی به ظهور آمد در راستایِ رعایت آزادی انسان‌ها و این حالت همچنان در اکثر مردم، پاس‌داشته می‌شود. در این مورد عرایضی در جزوه‌ی «پاسداشت آزادی در جمهوریت انقلاب اسلامی» که بر روی سایت هست، شده است. موفق باشید

24857
متن پرسش
استاد گرانقدر سلام: وحدت وجود مد نظر امام خمینی و جنابعالی و آیت الله حسن زاده آملی و آیت الله جوادی آملی کدام وحدت وجود است؟ وحدت شخصیه وجود مد نظر این جنابان و جناب عالی چیست؟ در سایت http://www.imam-khomeini.ir/ نوشتن بود امام به وحدت شخصی وجود (تجلی و سعی) معتقد بوده لطفا اگر برایتان مقدور است توضیح مختصری دهید، و یا منبعی به بنده معرفی نمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی آن‌هایی که معتقد به «وحدت وجود»اند به وحدت شخصیِ وجود قائل‌اند. یعنی به حقیقتِ واحدی که در عالَم حیّ و حاضر است و نه به یک امر کلّی و مفهومی؛ بلکه به یک امرِ وجودی و خارجی. و از این جهت، شخصی است و نه کلّی. موفق باشید

23940
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز اینکه حضرت آقا می فرمایند حوانان خودشون رو از لحظ فکری رشد بدهند چیست؟ جوان دانشجوی مومن انقلابی که رشته تحصیلیش مدیریت بازرگانی ست برای جوان طراز انقلاب شدن باید از نظر فکری روی چه موضوعاتی کار بکنه؟ پیشنهاد شما چیه؟ در یکی از سخنرانی های استاد ازغدی شنیدم که فرمودن جوان انقلابی باید ۳۰۰۰ تا کتاب در حوزه مختلف مطالعه بکنه اما اشاره به محورها نکردند. لطفا راهنمایی بفرمایید. سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این تاریخ که تاریخ رجوع به حقیقت است از طریق انقلاب اسلامی، در هر رشته و راهی که بخواهیم قدم بگذاریم لازم است با مبانیِ معرفتی صحیحی در آن راه وارد شویم. سیر مطالعاتی که بر روی سایت هست به نظر می‌آید به عنوان مبانی معرفتی کمک کند. موفق باشید

23621

شخصیبازدید:

متن پرسش
سلام ضمن حلالیت طلبیدن برای گرفتن وقت شما سوال ۲۳۶۰۵ پاسخ داده نشده است لطفا علاوه بر گذاشتن پاسخ روی سایت به ایمیل هم ارسال کنید .من برای امتحان یک ایمیل دیگر گذاشتم ببینم اشکال از کجاست
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور به سؤال جنابعالی پاسخ داده شد:

23616- باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه ایمیل جنابعالی مشکل دارد. در حالی‌که این نوع سؤال‌ها را بیشتر به صورت شخصی به ایمیلِ کاربران محترم ارسال می‌داریم. این‌طور جواب داده شد:

23605- باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده آن بود که در دعا، از خدا طلب قتل فی‌سبیلک داریم، پس چرا می‌گویید طلب شهادت در دعا نیست؟ موفق باشید

18057
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز آن آیه از قرآن کریم که حضرت موسی (ع) در صحرا آتش دیده و نزد آن می روند، آیا می توان این آتش را آتش عشق در نظر گرفت؟ و منظور از اینکه خداوند می فرمایند مبارک است آن کس که در آتش است و وحول آن منظور عاشقی است که بخاطر جذبه عشق مبارک شده است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن افق، ظهور نور حق به میان آمده تا حضرت موسی«علیه‌السلام» را به آن وادی بکشاند و منوّر به نور نبوت کند. موفق باشید

32496
متن پرسش

با سلام و عرض ادب و احترام به محضر استاد گرانقدر (ادام الله ظله الشریف) و طلب برترین فیوضات الهی برای آن جناب؛ ۱. در خصوص مقامات بانو سیده نصرت امین اصفهانی (رحمة الله عليها)، آيا ایشان در طول حیات شریفشان به مقام فنا و بقای بعد الفنا رسیدند؟ ۲. آیا نقلی که عنوان می‌دارد جناب سید هاشم حداد (رحمة الله عليه) پس از ملاقات با ایشان، به فرد همراه خود فرمودند: «اینجا خبری نیست.» صحیح است؟ سپاسگزارم. برکات حضرتعالی مستدام.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کتاب شریف «نفحات الرحمانیه» حاجیه خانم امین که صرفاً گزارش واردات و احوالات قلبیه ایشان است، حکایت از آن دارد که ایشان بحمدلله در موقعیت بسیار خوبی بوده‌اند که نه‌تنها آن نفحات را درک کرده‌اند، بلکه در مقام «بقاء بعد از فنا» توفیق نوشتن و گزارش آن را نیز داشته‌اند و این کار هرکسی نیست. ۲. با همه احترامی که برای مرحوم آقای هاشم حداد قائل هستم؛ ولی هرگز سخن ایشان را حجّتی برای بررسی شخصیت حاجیه خانم امین نمی‌دانم. موفق باشید.

30392

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: ضمن سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی: در جلسه ای با عنوان رهنمون های سلوکی با موضوع نقش عقل در شناخت هوسها که اخیرا برگزار شد جناب عالی در مورد قرض الحسنه فرمایشاتی داشتید که بسیار شبهه برانگیز است و اگر طبق فرمایش شما باید عقلی با قضیه قرض الحسنه برخورد شود می‌شود سیستم نزول و ربای آشکار بانکی که شاهد آن هستیم. بنده خودم از مازاد درآمد مبلغی را هرماه برای این مسئله در نظر می‌گیرم و هرگز حساب گری نکردم ولی این فرمایش شما ذهن بنده را آشفته کرد. امیدوارم که بنده منظور شما را اشتباه فهمیده باشم واژه قرض الضرره فکر کنم جالب نباشه!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! قرض الحسنه همیشه قرض‌الحسنه باید باشد. ولی وقتی با تورم روبه‌رو هستیم، اگر قرض‌دادن‌ها طوری باشد که تورم در آن لحاظ شود، شاید انگیزه‌ی قرض‌دادن‌ها بهتر شکل بگیرد. ولی به هر صورت آن کسی که با فرض تورم قرض می‌دهد، در این شرایط ثواب دو چندان می‌برد. موفق باشید

30062
متن پرسش
سلام علیکم: استاد ببخشید دو سوال دارم. اول اینکه شما در تعریف حضور کامل تر نفس در جایی فرمودید کامل تر یعنی در تمام مراتب هستی از عالم ماده گرفته تا عالم عقل حضور دارد. در جای دیگری فرمودید کامل تر یعنی نزدیکتر. استاد این معنای نزدیکتر را نفهمیدم. منظورتان چیست؟ می‌شود با یک مثال معرفت نفسی این نزدیکتر بودن را بیان کنید؟ سوال دوم اینکه در معنای حضور تمام فرمودید که تمام یعنی همه وجود مجرد حاضر باشد. استاد سوالم این است که پس حضور تمام تر یعنی چه؟ وقتی یک موجود مجرد همه اش باشد چه معنی می‌دهد که بگوییم یک موجود مجردتر بیشتر از آن موجود مجرد همه اش هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نزدیک‌تر را باید در آن جملات به معنای سیر از اجمال به تفصیل بگیریم. ۲. به تشکیکی‌بودن و شدت و ضعف‌یافتنِ نفس فکر کنید که چگونه نفس می‌تواند همواره در وجود خود شدت یابد. موفق باشید

29583

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: رهبری در جلسه با هیئت دولت نظرشان برین بود که علم طبیعی به معنای تسخیر و تسلط بر طبیعت در اسلام ممدوح است. جایگاه این فرمایش را از منظر حضرتعالی خواستارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در مباحث «عقل تکنیکی» و جزوه‌ی «ماهیت تکنیک» که روی سایت هست، در این رابطه شده است از آن جهت که طبیعت، عطای الهی است و می‌تواند دامن گشوده‌ای باشد در راستای الطاف الهی. و این به شرطی است با روحیه‌ی تجاوز به طبیعت استعدادهای آن را سرکوب نکنیم. موفق باشید

نمایش چاپی