بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28679
متن پرسش
سلام علیکم: حضرتعالی در پاسخ به یکی از سوالات قبلی اشاره به بحث نظر به وجود در مبانی معرفتی ابن سینا و ملاصدرا کردید و فرمودید که اینجا بیش از آنکه بحث ایدئولوژیک باشد بحث وجود در میان است و انقلاب و شخص حضرت امام و حضرت آقا متاثر از این دو مبانی معرفتی اند. اما پرسش من این است که مگر اسلام و مدرنیته یک مواجهه تمام قد در قالب انقلاب اسلامی پیدا نکردند تا حدی که امثال هانتینگتون و فوکویاما بحث جنگ تمدنها و پایان تاریخ را مطرح کردند و گفتند بحث ما و ایران و تمدن اسلامی یک بحث تماما تمدنی و مبانی مکتبی است و ایران انقلابی که پرچمدار تمدن اسلام است می‌کوشد قالبها و مفاهیم و مبانی عالم را دگرگون و از مدرنیته گذار کند. و پر واضح است که امام هم متوجه بودند مواجهه ما با تمدن مدرن یک مواجهه تمام عیارست و البته با مبانی معرفتی متمایز و مکتب جدا هر چند در غرب گفتند که تا پیش از انقلاب دعوا در درون خانواده مدرنیته بود ولی حالا در تقابل دو مکتب با حضور انقلاب و شخص امام پیدا شده است. و به نظر شخصی من هم مدرنیته جدا یکی از انحرافات و بدعتهای بشر بود که حتی در حق تکنیک و رجوع به طبیعت و استفاده از ظرفیت های آن و تعامل حکیمانه با آن، جفا کرد و رسما حتی طبیعت و استفاده حکیمانه از ابزار را به مسلخ توسعه گرایی برد تا جایی‌که تقسیم بندی معیوب و باطلی مثل توسعه یافته و توسعه نیافته و در حال توسعه را جا انداخت و بهترست بگوییم ادبیات دنیای مدرن و یا حتی به تعبیر برخی، دین دنیای مدرن همان توسعه و توسعه گرایی و ادبیات ذیل توسعه شد. سوال کننده محترم از جهاتی شاید نسبت به نظر به تکنیک در مبانی صدرایی و سینایی قابل تامل اشاره کردند ولی همان مبنای ملاصدرا که عالم و هویت ما را تعلقی می‌داند و ابوعلی هم مد نظرش همان نگاه حکیمانه و در دست انسان حکیم قرار گرفتن ابزار را می‌توان دید هر چند انقلاب اسلامی در نظر به انکشاف طبیعت و تعامل حکیمانه با طبیعتی که مخلوق و جلوه حضرت الله است، از مبنای صدرایی و سینایی پیش رفت و جهش یافت تا حدی‌که شهید آوینی فرمود درست است امروز در صدد اند تلقی واحدی از تکنیک و ابزار و حتی هنر و رسانه را در ذیل اهداف استکبار و دایره المعارف اومانیسم، سکولاریته و فرهنگ مدرنیته تعریف کنند لیکن ما می‌توانیم جسم قالبی مثل تلویزیون و مستند و سیما را در روح تمدنی مان مستحل کنیم و نظم حاکم بر آن را تغییر دهیم نه به این معنی که غرب گزینی که مثلا غرب مجموعه ای از چیزهای مثبت و منفی است و مثبتهایش را می‌گیریم و با روح عقایدمان ترکیب می‌کنیم؛ خیر، آوینی بعنوان نماد تفکر انقلابی ابدا غرب گزین و ترکیب گر نبود و حتی به کرات نسبت به این خطر هشدار داده و مدام می‌گوید مبادا فکر کنید غرب پدیده ای که خوبی ها و بدی هایی دارد حالا بدیهاش را جدا کنیم و اخلاق و معنویت را ضمیمه تکنیک و نظام سازی مدرن می‌کنیم تا کار درست شود؛ آوینی می‌گوید که باید ما ابتدا دقیق اسلام و مدرنیته را بشناسیم سپس تحمیل گری تمدنی خود را شکل دهیم چونکه اگر تحمیلگری تمدنی خود را شکل دهیم دیگر باید تدریجا ذیل توسعه و مبانی تمدن غرب برویم و بصورت زنجیره ای قواعد آنها را پذیرفته و در زمین مدرنیته حاضر شویم و آنوقت هر چقدر هم بخواهیم از اقامه دین و عهد قدسی بگوییم چون نظام و قالب و ابزار مدرنیته را دنبال می‌کنیم، دیگر نمی‌توان از اقامه دین و عهد قدسی گفت و جدا باعث هر چه بیشتر سرگردانی ما و بحران تمدنی ما می‌شود کما اینکه در این یکصد ساله درگیرش شدیم و فکر کردیم اگر بخشهایی از غرب را اصلاح کنیم خیلی خوب است لذا آمدیم بخشهایی از اقتصاد و روانشناسی و رسانه مد نظر تمدن غرب را گرفتیم و چند بحث دینی و فقهی و روایت کنارش مطرح کنیم فکر کردیم کار خوب و اسلامی سازی را پیش گرفته ایم در صورتیکه نسبت مان را نمی‌توانیم بفهمیم در عین حال ظرفیت دیگری نداریم و آنوقت با ترکیب گری و غرب گزینی یا حتی التقاط مواجهیم. یعنی قواعد و نظم مطلوب مان را برخاسته از مبانی مان استنتاج کنیم سپس روح تکنیک و ابزاری که ریشه شان در مدرنیته است را می‌توان تغییر داد و قلب تکنیک را تصرف کرد و در قالب اسلامی به آن معنا داد همان کاری که خودش با دوربین و مستند در روایت فتح کرد که خب روایت فتح یک اثر با تعاریف هنر مدرن و ادبیات توسعه نیست بلکه در عین استفاده از جسم این قالب دوربین و مستند، روح عرفان و انقلاب و هنر اسلامی را در عرصه میاورد و تعریف جدیدی از هنر و رسانه ارائه می‌دهد. لذا به نظرم انقلاب در ذات خود می‌تواند معنای عقل تکنیکی را هم دگرگون کند و آن‌را از سیطره فرهنگ و تمدن مدرنیته که حجاب حق است و حجاب حکمت محسوب می‌شود یا به نظر من یکی از انحرافات و بدعتهای بشر محسوب و قلمداد می‌گردد که اتفاقا عطش او را هم نتوانست سیراب کند و علیرغم اینکه مدعی بود می‌خواهد بشر را از تک ساحتی قرون وسطا و جستجوی حقیقت و کشف در مفاهیم بلند درآورد، ولی نتوانست او را به حقیقت متعالی و قدسی و عهد الهی بشر باز گرداند تا تمام مناسبات خود را حقیقی کند و ابزاری بسازد که پاسدار طبیعت باشد در عین استفاده از ظرفیت آن که البته ما مسلمین ویژه ایرانی ها در این زمینه ابزار به جهت ظرفیتی که داشتیم بسیار می‌توانستیم از مدرنیته بهتر جلو برویم چون ما می‌توانستیم بر فرض مثال یک ابزاری مثل قنات بسازیم که در عین استفاده از طبیعت، پاسدار حقایق قدسی و سعه حضور طبیعت هم بود لذا ما می‌توانستیم جدا در این زمینه هم تاریخ را با مبانی دیگری آشنا کنیم و راه به تمدن دیگری که از ابزار و انکشاف و بهره وری از منابع و ظرفیتها غافل نیست را بگشاییم لیکن غفلت شد و دیدیم اما ان شاء الله بر سر حقیقت متعالی انقلاب و بر سر مسیر این نهضت و تفکر امثال آوینی، راه برای این امر فراهم و مهیا شده است و ان شاء الله بالفعل هم می‌شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که متذکر شده اید بحثی که ما بتوانیم نسبت خود را با غرب تعریف کنیم، هنر بزرگی است که امثال شهید آوینی ها می‌توانند راهنمای آن باشند بخصوص که بین فرهنگ غربی و تکنیک غربی و خرد مدرن باید تفکیک کرد.

فرهنگ غربی چه خوب باشد و چه بد باشد، از آن ما نیست. و تکنیک غربی نوعی انحراف از انکشافی بود که باید بشر این تاریخ بدان وارد می‌شد و غرب با روحیه ی خودخواهی خود آن را از آن خود کرد و مشکلی برای جهان بشری به وجود آورد و انقلاب اسلامی در هویت خود مقابله ی اساسی با این غرب دارد و بحث «خرد مدرن» که رهبر معظم انقلاب تحت عنوان «العلم سلطان» از آن سخن می گویند، هیچ ربطی به دو قسمت قبلی ندارد و متأسفانه عده ای به بهانه ی سخن مقام معظم رهبری به قسمت اول و دوم می پردازند. زیرا از آن خردی که خرد حضور در سنن و قواعد و قوانین عالم است، بهره ی کافی ندارند و عقل تکنیکی در اینجاست که اگر در کنار فرهنگ شیعی - ایرانی قرار گیرد؛ روحانیتی را که همراه با علم است به بشر متذکر می‌شود. و این است آنچه بشر امروز به دنبال آن است. موفق باشید

28111
متن پرسش
سلام علیکم: استاد گرانقدر بنده مقاله «قرارگرفتن در بود تاریخی خود» را از شما خواندم. آنچه نتیجه گرفتم درست است؟: ۱. در این تاریخ احادیثی چون «کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم» بیشتر از قبل می‌درخشند چراکه تاریخ کنونی شرایطی را ایجاد کرده است که مردم در آن باید با دیدن حقیقت به آن دلبسته شوند. نظیر آنچه در تشییع جنازه حاج قاسم دیدیم. ۲. اینکه حضرت آقا اخیرا فرمودند تا می‌توانید جبهه انقلاب را گسترش دهید میسر نمی‌شود مگر اینکه بستر تفکر را برای دیگران باز کنیم چراکه حقیقت در این تاریخ به صورت ویژه ای خود را می نمایاند. هر ارگانی هم در این زمینه مسئول است. دانشگاهها با ایجاد کرسی‌های آزاد اندیشی، حوزه با ورود عالمانه به عرصه تولید علم دینی، صدا و سیما با تولید آثار فاخری که وجهه باطنی انقلاب را به دنیا نشان دهد و ... . ۳. اینکه در قضیه برجام فرمودند: «پشتوانه تجربی ملت ایران را بیشتر می کند» یا در ماجرای گرانی بنزین از سران قوا حمایت کردند یا از ابتدای شروع کرونا همه چیز را به تشخیص پزشکان منوط دانستند، حتی در اینکه ماه رمضان روزه باشد یا نباشد (با اینکه خودشان اعتقاد دارند روزه سلامت جسم را نیز تامین می‌کند و این را از فتوای قبل از شروع ماه رمضانشان می‌توان فهمید)، ناظر به همین پیچ تاریخی بزرگ است که در پس آن قرار است عقلانیت ظهور کند چراکه آخرالزمان دوره تفکر است نه تعبد محض همانطور که اصحاب مهدی (عج) از روی پوست و مرکب حق را می شناسند و این نوع شناخت قطعا نشانه تفکری بسیار عمیق است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده ورود خوبی به آن جزوه داشته‌اید و نتایج خوبی گرفته‌اید. امید است با همّتی بلند هرکدام از عزیزان، جهانی باشند «بنشسته در گوشه‌ای».

 هر آنکس ز دانش برد توشه ای           جهانی است بنشسته در گوشه ای

هر آنکس به دانش شد آراسته              جهانی بود پر ز هر خواسته

موفق باشید

27366

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: در آیه ۷۰ سوره هود در ملاقات فرستادگان خدا با جناب ابراهیم، اشاره به «نکرهم» یعنی ناشناس دارد. تلویحا به این معنا که جناب ابراهیم، متوجه نبود که آنها فرستادگان خدا هستند و البته قرائن دیگری نیز در خود همین آیه مبنی بر عدم تشخیص جناب ابراهیم بر اینکه آنها فرستادگان خدا هستند وجود دارد. از طرفی در آیه ۷۷ همین سوره و هنگامی که فرستادگان خدا به جناب لوط وارد شدند، اولا از «نکرهم» و یا لفظی که حکایت از ناشناس بودن فرستادگان خدا از نظر حضرت لوط بکند وجود ندارد و ثانیا از اندوهگین شدن زاید الوصف جناب لوط (بخاطر احتمال بد رفتاری قومش با مهمانان بسیار شریفش) بر میاید که کانه می دانست که آنان فرستادگان خدا هستند! اینکه جناب لوط مثلا می دانست که فرستادگان هستند و جناب ابراهیم نمی دانستند و بحث مقایسه ای دو پیامبر (ص) از سویی که با توجه به اینکه مقام پیامبری جناب لوط در ذیل مقام حضرت ابراهیم بوده است! از سویی دیگر جدای از مقایسه این دو پیامبر عزیز خدا، آیا در ساحت مقام حضرت ابراهیم و نشناختن فرستادگان خدا، اصولا جایگاهی دارد یا خیر! و با این نشناختن اصلا موضوعیتی ندارد!؟ البته در مقایسه بین این دو پیامبر در آیه ۸۱ همین سوره، فرستادگان خدا در ملاقات با جناب لوط اشاره به اینکه رسولان از سوی خدا هستند می‌شود؛ البته با نگاه به تقدمی و تاخری آیه، شاید بتوان این نتیجه را گرفت که ابتدا به ساکن، فرستادگان به جناب لوط خود را معرفی نکردند که چه کسانی هستند ولی بعد گفتند؛ ولی مطابق سیر منطقی آیه علیرغم بازگو نشدن مقام فرستادگان خدا از سوی ایشان، لکن گویی جناب لوط، آن مقامات را شناخته هست؛ ولی همانطور که عرض شد اصلا بدون مقایسه این دو پیامبر، با توجه به مقام عظیم جناب ابراهیم (شیخ الانبیا)، چرا حضرت ابراهیم ( ص) متوجه نشد که آنها فرستادگان خدا هستند؟ به المیزان مراجعه کردم. آنقدری که به ترسیدن و یا نترسید جناب ابراهیم در این آیه، پرداخت، کمترین اشاره ای به موضوع عدم شناخت حضرت ابراهیم نسبت به فرستادگان خدا، بحثی به میان نیامد. خواهشمند است با مقایسه و یا بی مقایسه (بین دو پیامبر خدا) نسبت به این بحث که چرا جناب ابراهیم فرستادگان خدا را نشناخت، توضیح دهید؛ ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که آن دو فرشته بنا به مصلحتی خود را به حضرت ابراهیم «علیه‌السلام» معرفی نکردند؛ بحثی نیست تا «اوّاه» بودن و دلسوزبودنِ آن حضرت به ظهور آید. ولی همان‌طور که متوجه شده‌اید نگرانی حضرت لوط «علیه‌السلام» به جهت فرشته‌بودنِ آن فرشتگان نبود، بلکه به جهتِ مردبودن و زیبابودن‌شان بود و به همین جهت وقتی حضرت لوط «علیه‌السلام» در آخر نگران شدند، آن‌ها خود را به عنوان فرشته معرفی کردند. موفق باشید

26386

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد گرامی سلام: «وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ - كَلَّا بَل لَّا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ» در مراسمی که به مناسبت دهه فجر برگزار شده بود قاری سوره مبارکه فجر را تلاوت نمود و هنگام قرائت آیات بالا نفحه ای از نحفات الهی را حس کردم که به من گفت اگر دنبال وسعت رزق هستی یتیمان را دریاب. لذا تصمیم گرفتم ماهانه مبلغی به حساب انجمن امام زمان (عج) ویژه ایتام واریز کنم. چرا با اینکه بلافاصله بعد از موضوع تنگی رزق، خداوند علت آن را عدم رسیدگی به ایتام عنوان نموده من تا حالا ندیده ام هیچ سخنرانی در سخنرانی های با موضوع رزق به این مطلب اشاره کند بلکه بیشتر هنگام بیان این آیات به موضوع ناسپاسی انسان اشاره می شود. نظر جنابعالی را در این خصوص جویا هستم. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: درست فهمیده‌اید. احترام به یتیمان، بسترِ گشایش و وسعت رزق را فراهم می‌کند. موفق باشید

26111
متن پرسش
با سلام: آیا گفتن اذکار به صورت ذهنی (یعنی در دل بدون ذکر زبانی): ۱. آیا ثواب دارد؟ ۲. آیا اثرات ذکر را بدنبال دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سالک به جایی می‌رسد که قلب او شروع می‌کند به اذکار الهی. به گفته‌ی مولوی: «قوم دیگر می‌شناسم ز اولیاء / که زبانشان بسته باشد از دعا». موفق باشید

24908
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت حضرت استاد: ۱. برای ورود به محرم الحرام قصد داشتم با آمادگی بیشتری وارد شوم. به نظر حضرتعالی چه اعمالی به چه نحوی انجام دهم؟ ۲. در لسان اهل البیت علیهم السلام دنیا مجاز است و حقا هم چنین است، لذا با این حساب فضای مجازی دیگر حساب خود را دارد، و گمان می کنم بخاطر این است که به شدت غفلت زاست. حال بنده برای اینکه شغلی پایدار داشته باشم مجبورم کمی بیشتر برای بحث های شبکه و اینترنت وقت بگذارم، حال چه کنم که حتی ذره ای غافل نشوم؟ و این مجاز اندر مجاز بودن این فضا از یاد قلبم نرود. التماس دعا. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کتاب گرانسنگ «حماسه‌ی حسینی» یکی از الطاف خدا به مرحوم شهید مطهری و به خوانندگان آن کتاب است. ۲. به حکم وظیفه و رسالت باید در همین دنیایِ مجازیِ مجازی جلو رفت و آن‌چه لازم است را انجام داد. موفق باشید

24217
متن پرسش
سلام علیکم: اصولا خواب های صادقه چیست؟ خواب صادقه حجت است؟
متن پاسخ

رباسمه تعالی: سلام علیکم: خواب صادقه یعنی خوابی که بعداً انسان ها با آن روبه رو می شوند و اساساً هیچ خوابی حجت نیست مگر آنکه خود فرد از آن اشاراتی برای خودش بگیرد. در این مورد خوب است به کتاب ده نکته در معرفت نفس رجوع فرمایید. موفق باشید

23661

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: من سوالاتی به شماره‌های ۲۳۶۳۷، ۲۳۶۴۹ و ۲۳۶۵۰ فرستادم، و هر جوابی‌ برای من می توانست راه گشا باشد، اینکه استخاره جایز نیست، استخاره خودم صحیح هست و یا جواب استخاره را به من می دادید و یا سفارش دیگری برای من می توانست راه گشا باشد. اما متاسفانه جوابی‌ دریافت نکردم. شاید مشکل از ایمیل من بوده است، لطفا می توانید فقط جواب را در سایت بگذارید. با احترام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد:

۲۳۶۳۷. باسمه تعالی: سلام علیکم: در منزل استخاره نمی‌کنم. موفق باشید

۲۳۶۴۹. باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این موارد بیش از استخاره باید با صاحب‌نظران آن فن مشورت کرد که به اصطلاح می‌گویند باید به «بیّنه» رجوع شود. ۲. بنده در منزل استخاره نمی‌کنم. موفق باشید

۲۳۶۵۰. باسمه تعالی: سلام علیکم: محبت به خلق و رعایت حقوق آن‌ها و صله‌ی رحم، کارساز است. موفق باشید

20237

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: استاد سوالی داشتم از خدمتتون، اگر طبق روایات گوشت گاو ضرر دارد، چرا در آیه ‌69 سوره هود. آمده که حضرت ابراهیم آن را ذبح می کند؟ اگر میشه همین مثال را برای درمان برص با گوشت گاو هم بیان کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌‌چه در روایات هست کراهتِ خوردن گوشت گاو می‌باشد. شاید در آن شرایط چنین اقتضاء می‌کرده است و در جریان درمان برص از طریق گوشت گاو نیستم. موفق باشید

34677
متن پرسش

سلام به استاد عزیز: از رفقا شنیدم کتاب «پاییز آمد» که خاطرات خانم فخرالسادات موسوی همسر شهید احمد یوسفی بود را خوانده‌اید و تعریف خاصی از آن داشتید. مایل بودم چنانکه ممکن است نظر خود را برای بنده بفرمایید. با تشکر

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: باسمه تعالی: از نظر بنده این کتاب ظاهراً و در ابتدای امر تصور می‌شود قصه یک زندگی عاشقانه است، ولی حقیقت آن است که این زن و شوهر از همان روزهای ابتدای زندگی‌شان می‌دانستند در سوز جدایی از همدیگر در دل تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده، باید خود را در اوج صفا و جدایی تجربه کنند و هنوز هم همدیگر را در سوز جدایی تجربه می‌نمایند، هرچند یک نفر در این دنیا و دیگری در حیات شهیدان حاضر است، تا زیباترین غم را در خود و در ما زنده نگه دارد. این کتاب حکایت روح تاریخی است که در این زمانه شروع شده و می‌توان آن را در این زن و شوهر احساس کرد. بازخوانی پرونده‌ای است که روح انسانی و انسانیت در آن طوری نمایان است که دل هر انسانی را آب می‌کند. راستی را! چه اندازه غم‌های بزرگ وقتی پای خدا در میان باشد، زیباست. دل را که نه، جان‌ها را آب می‌کند. «چه خوش است رنج و محنت، به رَهِ وفا کشیدن! / چه خوش است ناز جانان، همه را به جان، خریدن!» موفق باشید

30830
متن پرسش
سلام: از سوال ۳۰۷۱۱ تا کنون دیگر هیچ پاسخی که در آن ولایت فقیه تگ شده باشد را منتشر نکرده اید؟ می دانیم که با وجود مشکلات فراوانی که با آن روبرو هستیم و نقش رهبری در ایجاد این مشکلات سوال در خصوص رهبری و ولایت فقیه خیلی بیشتر شده. آیا سیاست شما در پاسخگویی به پرسش در خصوص رهبری تغییر کرده؟ آیا بالاخره واقعیات عیان که نتیجه تصمیمات غلط رهبری است برای شما به اثبات رسیده و یا کماکان با توجیه اشتباهات واضح و چشم ببستن روی حقایق از ولایت فقیه طرفداری می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: درکِ حضور مقام معظم رهبری در این تاریخ، نیاز به درکِ توحیدی است که این تاریخ، سختْ به آن نیاز دارد. رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله‌تعالی» حکایت حضور نفحات الهیه‌ای است که در هر زمان بر جان‌های آماده می‌وزد و آن‌ها را منوّر می‌کند؛ به حکم سخن رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» که فرمودند: «اِنَّ لِرَبِّکُم فی اَیّامِ دهرِکُم نَفَحات، الّا فَتَعَرّضُوا لَها» در هر روز و تاریخی نفحاتی از طرف پروردگارتان به سوی شما می‌آید، آگاه باشید و خود را در معرض آن نفحات مسیحایی قرار دهید. و جناب مولوی در همین رابطه می‌فرماید:

گفت پیغمبر که: نفحت‌های حق
اندر این ایّام می‌آرد سَبَق
گوش و هُش دارید این اوقات را
در ربایید این چنین نفحات را
نفحه آمد، مر شما را دید و رفت
هرکه را می‌خواست، جان بخشید و رفت
نفحهٔ دیگر رسید، آگاه باش
تا از این هم وانمانی، خواجه‌ تاش!

حضرت رضا «علیه‌السلام» می‌فرمایند: « «إِنَّ‌ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ»

اگر خداوند بنده‌اي از بندگانش را جهت امور مردم انتخاب کرد، سينه‌ي او را گشاده مي‌گرداند. تا در مديريت خود کوچک‌ترين لغزشي نداشته باشد و امور بندگان را با وسعت نظر سر و سامان دهد.

«فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِيهِ غَيْرَ صَوَابٍ» در نتيجه آنچنان توانا مي‌شود که در جواب‌گويي به هيچ نيازي در نمي‌ماند و غير از صواب از او نخواهي يافت و به خوبي مصلحت مردم را در نظر مي‌گيرد. «فَهُوَ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ مُؤَيَّدٌ» پس او در کار خود موفق و محکم و مورد تأييد الهي است. 

و مسلّم مصداق امروزین چنین شخصیتی، رهبر معظم انقلاب، نایب الامام حضرت آیت الله خامنه‌ای هستند که بر مردم پدری می‌کنند. موفق باشید                               

29118

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: بنده طلبه ی پایه چهارم هستم و ۱۸ سال سن دارم. با توجه به اینکه رهبری خیلی بر کار تربیتی روی نسل جوان تاکید دارن حدود دو سال هست من تو یکی از مساجد حلقه ی تربیتی دارم و با دانش آموزان حدود ده، یازده ساله مباحث دینی رو کار می‌کنم. دو سئوال: آیا درحال حاضر که بنده زمان زیادی هم نگذشته که وارد حوزه شدم باید فقط برای درس های حوزوی وقت بزارم یا اینکه میشه در این سن و موقعیت حوزوی، درس و کار تربیتی کنار هم باشه؟ آیا بنده که هنوز خیلی از صفاتم به تعادل نرسیده، میتونم رو بقیه تاثیر گذار باشم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوب و شروعِ ارزشمندی است و إن‌شاءالله جهت تعمق در دروس خود نیز کمک‌تان می‌کند به شرطی که دروس رسمی حوزه را با جدّیت و دقت دنبال بفرمایید. موفق باشید

29087

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: استاد در پاسخ به سوال ۲۹۰۶۳ منظورتون از اینکه نماز خواندن، یک اصالتی است در عالم و در هیچ شرایطی تعطیل‌بردار نیست چی هست؟ این صحبت بر چه مبنایی است؟ با تشکر از شما استاد گرامی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود شریعت الهی بر اصیل‌بودن نماز، آن‌هم به صورت جماعت تأکید دارد و در همین رابطه حکمت متعالیه بحث «هویت تعلّقی انسان را به میان می‌آورد که انسان در ذات خود عین ربط به حضرت حق است و این با عبودیت الهی او تحقق بالفعل پیدا می‌کند. موفق باشید

28203

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: پدر عزیز و گرامی ببخشید. وقتتون رو می‌گیرم، خیلی دارم رو نفسم کار می‌کنم و دوست دارم مسیر سیر و سلوک را برم. ولی بیشترین ضربه ای که میخورم. از همین زبان هست که شما بهتر از من میدونید زمان ما هم روزه سکوت نیست. اما واقعا نمیدونم چکار کنم؟ واقعا سخته اینکه بخواهم این همه سال یک خصلت بد رو از خودم دور کنم گاهی وقتها عاجز میشم خدا رو شکر تا حدودی نگهش داشتم از دروغ، غیبت و تهمت ولی گاهی وقتها خیلی حرف می‌زنم بعد پشیمون میشم. یا در مورد کاری که کردم زیاد توضیح میدم که اصلا نیاز نیست یا گاهی وقتها مشکلاتی که دارم رو به کسی که اصلا نیاز نیست توضیح میدم. واقعا نمیدونم. گاهی وقتها میگم ببرمش که دیگه حرفی نزنم. اگر امکانش هست کمک و راهنمایی کنید. ممنون میشم. اولین سالگرد فقدان فرزند عزیزتون رو تسلیت میگم و شریک غمتون هستم. خدا بهتون سلامتی و عمر با عزت عطا نماید. نگار. از اهواز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره صد هزاران خلق در زنار شد / تا که عیسی محرم اسرار شد. اصلاح نفس کار می‌برد؛ پیشنهاد بنده، دنبال کردن کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از  امام خمینی رضوان الله علیه کار ساز است. موفق باشید

27729

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد جان من دو تا مشکل بزرگ دارم‌ با خودم. اینکه خودکنترلی ندارم در برابر خواب و خیلی زیاد می‌خوابم. یکی هم اینکه خیلی زیاد میرم تو فضای مجازی. با اینکه کانالای خوبی هم هستن نه اینکه گناه آلود باشند. لطفا من رو راهنمایی کنید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال باید به خودتان برنامه بدهید و برنامه‌ی سختی هم ندهید. موفق باشید

27165

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرانقدر: سوال بنده این است که آیا آداب، دعا یا ذکری به جهت تقویت و تیزی ذهن و رفع کلیه موانع ذهنی یا روحی و روانی یادگیری یا حواس پرتی و فهم بیشتر از کلیه موارد، مورد نظر (مانند مطالعه) وجود دارد که در مدت هر چقدر کوتاه تر بتوان از آن بهره برد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معارف دینی به‌خصوص معرفت نفس، مقدمه می‌شود تا بهترین ذکر که نماز است را با بهترین بهره‌ای که در نماز هست، به‌جا آوریم. حضرت حق می‌فرماید: «اقم الصلواة لذکری» برای یاد من، نماز به پا دارید. موفق باشید

27092
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. آیا جهان رو به سقوط و فساد و تباهیست تا امام زمان (ع) در حالیکه جهان پر از ظلم و جور شده است ظهور نمایند و یا اینکه جهان به سمت تکامل و رشد در حال حرکت است؟ اگر جهان در حال رشد است ظهور برای چیست؟ ۲. آیا این تعبیر می تواند صحیح باشد که دوره غیبت مانند شبی تاریک و بی بهره از تابش خورشید ولایت است و در عین حال بشریت هم از مسیر همدمی با رب العالمین در حال فاصله گذاری است ولی با رسیدن فجر صادق و بین الطلوعین، هر چند هنوز شب و حجاب تاریکی رفع نشده ولی مژده و ظرفیت عظیم طلوع و بارقه هایی از نور دیده می شود و این فجر و بین الطلوعین تاریخ انقلاب اسلامی است که در حال ایجاد مسیری برای حرکت جوامع از انحطاط بسوی تعالی و رشد است و قطعا مقیاس کار با دوره پیش از فجر صادق فرق دارد و گویی نفخه الفت قلوب با قلب کل عالم حس می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ظهور برای به فعلیت‌آوردنِ کمالات ملتی است که در زمان غیبت، تا مرز ظهور جلو آمده‌اند و تحت تأثیر ظلمات زمانه نبودند. ۲. آری! قطعاً شرایط ظهور با قبل از آن فرق دارد. شرایط ظهور، شرایط بلوغ بشریت است ولی کسانی از آن بهره می‌برند که واقعاً منتظر باشند و ظلمات دوران خود را به رسمیت نشناخته باشند و رنگ ظلمات به خود نگرفته باشند. در رابطه با تفاوت شرایط قبل از ظهور و بعد از آن، بد نیست به جزوه‌ی «مقام بقیة اللّهی حضرت» رجوع فرمایید. موفق باشید

26988
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به آیه ۱۴ سوره جاثیه «قُلْ لِلَّذِينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذِينَ لَا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ لِيَجْزِيَ قَوْمًا بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ» می توان چنین استنباط کرد که اگر گروه ها و افکار و جریاناتی که در جامعه اسلامی به سنت های الهی و انقلاب اسلامی و پیوند دیانت و حکومت اسلامی و ایام الله مثل ۲۲ بهمن اعتقاد ندارند، باید فضای آزاد و حق تبلیغ و فعالیت اجتماعی داد و اگر آنها حرفی مغایر منطق اسلام زدند باید برای آنها استغفار کرد و طلب آمرزش نمود ولی آنها باید حق تبلیغ و فعالیت گسترده اجتماعی با وجود عدم اعتقاد به سنن الهی و ایام تجلی اسماء الهی تداوم داشته باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آیه‌ی ۱۴ سوره‌ی جاثیه برمی‌آید که مؤمنین نباید متعرّض کسانی باشند که مثل آن‌ها فکر نمی‌کنند. ولی این غیر از آن است که اسلام، جریان باطل را به رسمیت بشناسد. این‌که نباید متعرّضِ آن‌ها شد، یک بحث است و این‌که ملتی انقلاب کردند تا اسلام به صحنه آید؛ بحث دیگری است. مردم انقلاب کردند تا اسلام به صحنه آید، نه آن‌که جریان‌های غیر اسلامی از رانتِ امکانات جامعه‌ی اسلامی برای تبلیغ خود استفاده کنند و امکانات جامعه را در اختیار بگیرند. موفق باشید

25257

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: وقتتون بخیر. ۱. منظور حضرتعالی از «نسبت» و «کشف خود و دیگران در نسبت با خود» در فرمایشاتتان چیست؟ در جای خاصی از آثارتان از آن بحث شده؟ ۲. چگونه می توان به فطرت و خودپذیرندگی مقبول خودمان همراه با طول توجه به آن برسیم؟ ۳. منظور از اینکه من فقط هست و چیست ندارد چیست؟ در فضای حسی و حضوری منظورتان هست؟ ۳. چگونه می توان سریع تر رشد کرد؟ آیا اصلا رشد سریع تر از حد عادی امکان دارد (بیش از حال و هوا و ظرفیت حالایمان) و چگونه ظرفیت وسعه مان زیادتر می گردد؟ ۴. نظرتان در مورد مقایسه کردن خود با دیگران چیست؟ چرا و چگونه می توان از مضرات مقایسه با دیگران به صورت واقعی آزاد شد؟ از رذائل اخلاقی در ابتدی مسیر سلوکی که قرار داریم چگونه می توان آزاد شد با اینکه هنوز عاشق نشده ایم؟ ۵. نظرتان در مورد موسیقی و استفاده مثبت سلوکی از آن چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این مورد بد نیست سری به بحث «ده نکته در معرفت نفس» بزنید. ۲. با رعایت دستورات شرع، زیرا آن دستورات مبتنی بر فطرت است و عملاً استعدادهای فطرت را به فعل می‌آورد. ۳. در این مورد با «برهان صدیقین» مطلب را حل کنید. ۴. کتاب «آشتی با خدا» کمک می‌کند. ۵. در مسیر توحید به مرور به لطف الهی مشکل حل می‌شود. ۶. فکر نمی‌کنم بالذات، موسیقی مانعِ سلوک باشد، مگر این‌که انسان دچار لغو و یا افراط شود. موفق باشید

25081
متن پرسش
عرض سلام محضر مرجع عالیقدر: بنده مدتهاست سوالی در ذهنم ایجاد شده و لحظه ای از آن رها نمی شوم. خدای مهربان، چرا مخلوقات مختاری چون انسان خلق کرده است که برای رسیدن به عالی ترین درجه باید از پس امتحانات بسیار سخت و دنیای وحشتناک بر بیایند. آیا مهربانی خدا نمی توانست باعث شود که مخلوقش این چنین عذاب نکشد و بدون این عذاب ها همه لذت هایی که قرار است به برندگان این مسابقه داده شود، پیشاپیش بدهد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تصحیح  بحث آن مفصل است و در جزوه‌ی «عدل الهی» که بر روی سایت هست نکاتی در این مورد عرض شده است. عمده آن است که متوجه باشیم اگر ما در کسب کمالات تلاش نکنیم، به چه دلیل آن کمالات از آنِ ما باشد و بتوانیم از آن بهره ببریم؟ موفق باشید

24574
متن پرسش
استاد گرانقدر سلام علیکم: در خطبه اول نهج البلاغه امام علی علیه‌السلام می‌فرمایند: «كائِنٌ لا عَنْ حَدَث، مَوْجُودٌ لا عَنْ عَدَم، مَعَ كُلِّ شَىْء لا بِمُقارَنَة،» «ازلى است و چیزى بر او پیشى نجسته، و نیستى بر هستى اش مقدم نبوده، با هر چیزى است ولى منهاى پیوستگى با آن»، «وَ غَيْـرُ كُلِّ شَـىْء لاَ بِمُزايَلَة» «و غیر هر چیزى است امّا بدون دورى از آن» حال سوال بنده این است که قسمت «مَعَ كُلِّ شَىْء لا بِمُقارَنَة، وَ غَيْـرُ كُلِّ شَـىْء لاَ بِمُزايَلَة» از کلام امام علی علیه السلام که با وحدت وجود منافات دارد، چگونه توسط حکمت متعالیه توجیه می شود؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً همه‌ی تلاش معتقدین «وحدت وجود» برای آن است که سخن حضرت مولا «علیه‌السلام» درست فهمیده شود. بدین معنا که حضرت حق همه‌جا و با همه‌چیز هست، نه آن‌که حضرت حق، آن چیز باشد، بلکه همه‌ی مخلوقات، مظاهرِ حق‌اند به همان معنایی که حضرت مولی‌الموحدین«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «ما رأیتُ شیئً إلاّ و رایت اللّه قبله و معه و بعده». موفق باشید

24261

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام محضر استاد طاهرزاده: توفیق شد بنده چند جلد از کتاب های شما را مطالعه کنم. بنده با یک مشکل در درون خود مواجه شدم آن هم این است که عرض می کنم، بنده در دل خود احساس شک العوذ بالله در خداوند باری تعالی و وجود مقدس امام زمان و دیگر ائمه کردم و خیلی از این جهت ناراحت هستم، اعمال خود را بدرستی انجام می دهم، مستحبات را تا می توانم انجام می دهم روضه شنیدنم (البته حالم خیلی بهتر و خوب بود معنویت داشتم و اشک روضه هم داشتم یک دفعه اشک روضه گرفته شد ولی معنویتی در خودم باز احساس می کنم) و نماز ها هم تقریبا اول وقت هست و ترک نمی شود حتی بهتر از قبل که بودم ولی نظایر این چیز ها را در دل خود احساس می کنم و واقعا می ترسم از این مسئله و این تازه در من بروز کرده. اگر می شود راه حلی یا ذکری یا کتابی یا ریاضتی به بنده دهید تا از این درد راحت شوم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم پیش‌آمد خوبی است ان‌شاءالله ساحت اصلی‌تری مقابل‌تان گشوده می‌شود؛ مطالعه و عبادات را همچنان دنبال کنید. موفق باشید

23843
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی و عالیقدر: چگونه می توان عدل حضرت حق را در خصوص فردی کوتاه قد که در منطقه «الف» (اروپا و کشور های توسعه یافته) به دنیا آمده و در زندگی ناسوتی خود موفقیت های درخشانی را (علی رغم وجود رفتار های نامناسب در خصوص افراد کوتاه قد) بدست آورده متوجه شد؛ در حالی که همین فرد اگر در منطقه «ب» (ایران و کشور های در سطح یکسان) به دنیا می آمد (با شناخت نسبی از مناطق الف و ب) نه تنها به موفقیت دست نمی یافت بلکه در وضع خیلی بدی نیز زندگی می کرد. با تشکر از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد، زیاد بحث شده است. حدّ اقل بد نیست به جزوه‌ی «معارف ۱» به قسمت «عدل الهی» که جزوه بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. آیا می‌توان گفت از طرف خدایی که حکیم و قادر است بخلی صورت گرفته؟ یا مصلحت و مصالحِ دیگری در کار بوده؟ موفق باشید

23177

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: وقتتون بخیر. چرا وقتی ما اسم الله را داریم خدا را با بقیه اسمائش صدا می زنیم؟ مثلا وقتی می توانیم برای ببخش گناه یاالله که جامع اسما است را بگوییم چرا باید یا غافر بگوییم؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اشکال ندارد، ولی نظر به اسم خاص، توجه خاصی را به میان می‌آورد. موفق باشید

22893

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام. وقت بخیر: استاد حرص مطالعه در حیطه اسلام منو گرفته و بسیار هم فرصت دارم. ولی بلد نیستم. در واقع دوست دارم اسلام رو در همه ابعاد زندگیم داشته باشم تا بتونم یه مسلمان واقعی باشم. کتابهای شما استاد گرانقدر رو مطالعه کرده ام و خواهم کرد و نتیجه ها گرفته ام. به غیر از تفسیر و نهج البلاغه و کتب سید عبدالله شبر که دارم مطالعه می کنم و رشته خودم که روانشناسی هست یک مجموعه احادیث و متون تخصصی شیعه را بسیار علاقه دارم دنبال کنم. اگر ممکنه در مورد مطالعه منسجم در دین اسلام من رو راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شکر کنید که علاقه‌مند به روایت شده‌اید. پیشنهاد می‌کنم از کتاب ارزشمند و مبناییِ «اصول کافی» شروع کنید و سعی کنید با حوصله با روایات آن مأنوس گردید. موفق باشید

نمایش چاپی