بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
19182

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و تشکر فراوان: اگر بشود عمل پیوند مغز انجام شود آیا شخص همان شخص اولی است یا دومی؟ ذات و هویت شخص کجاست؟ اطلاعات انسان در روح او ذخیره است یا در مغز او؟ پیشاپیش از پاسخ شما سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به مقدماتی که باید مطرح شود این موضوع را باید با حوصله در کتاب «خویشتن پنهان» دنبال کنید، سری هم به آرشیو پرسش و پاسخ سایت در قسمت آرشیو بزنید. موفق باشید

30736
متن پرسش
باسمه تعالی محضر محترم استاد طاهرزاده: سلام علیکم: بنده چند سالی هست در حوزه سبک زندگی در یکی از نهادهای فرهنگی مشغول به کار هستم. مطالعات گسترده ای در حوزه سبک زندگی داشته ایم. چه منابع دینی و چه منابع غربی. نهایتا با رویکرد توحیدی به این تعریف رسیدیم: سبک زندگی عبارت است از مظاهر و صورتهای قوای فطری و غریزی (یا همان شهوات در ادبیات دینی). به نظر حضرتعالی آیا این تعریف صحیح و کامل است؟ اگر نیست ممنون میشوم تعریف صحیح و کاملی ارائه فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همین‌طور است. زیرا زندگی دینی، زندگی انزوا و بی‌توجهی به غرایض و نشاط‌ ها و شادی‌ها نیست. منتهی در بستر سنت‌های الهی و سیره‌ی امامان معصوم «علیهم‌السلام». موفق باشید

29511

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: اخیرا شبهه‌ای برای بنده مطرح شده است این که در زمان حمله مسلمانان با ایرانیان: ۱. شروع کننده جنگ مسلمانان بودند. ۲. در این جنگ جنایات زیادی رخ داد و چنین جنایاتی قابل توجیح نیست نمونه آن جنگ نهاوند. ۳. دقیقا کار داعش در آن زمان انجام شد و صد ها هزار زن و دختر ایرانی تحت عنوان برده فروخته شدند. ۴. چرا سلمان در آن زمان در جنگ شرکت کرد اگر حدیث «سلمان منا اهل البیت» درست است پس وجود سلمان تایید کننده این جنایات بود. ۵. آیا درست است که برای پایداری اسلام چنین جنایاتی صورت گیرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد باید با دقت موضوع را دنبال کرد و آن قسمت از حضور مسلمانان به رهبری سعد بن ابی‌وقاص و مذاکره‌ی او با رستم فرخزاد را با جریان‌های بعدی که به نام تبلیغ اسلام، غارت و غنیمت را دنبال می‌کردند، از هم جدا نمود. آری! واقعاً وقتی امام معصوم حاکم نباشد، چنین انحرافاتی پیش می‌آید. شرکت جناب سلمان و سایر صحابه مربوط به همان جبهه‌ای است که سعد ابن ابی وقاص فرماندهی آن را داشت و آن‌ها کاری کردند که موانع حضور اسلام در ایران برطرف شود و به همین جهت وقتی باز ایرانیان حکومت را در اختیار گرفتند، از اسلام عدول نکردند زیرا خودشان به دنبال اسلام بودند. موفق باشید

28189

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام احترام خدمت استاد عزیزم و آرزوی طول عمر: احتراما مطالعه کتاب ادب خیال را تمام و در حال مطالعه ی کتاب هدف حیات زمینی انسان هستم و در راستای معارفی که از این کتاب ها تا کنون دستگیرم شده سوالاتی برایم پیش آمده است: ۱. در کتاب ادب خیال بیان نموده اید که قلب (همان بعدی از ما که دوست داشتن را با آن درک می‌کنیم) یک شعور همه جانبه دارد و قدرت دریافتش بالاتر از ساحاتی است که عقل درک می کند، اگر به صحنه بیاید بسیاری از نقیصه ها جبران می شود حال با استناد به این حقایق و هم چنین آنکه قلب همان فطرت ماست که به خوبیها گرایش دارد آیا می‌توانیم بگوئیم در مواقع تصمیم گیری و انتخاب بین دو یا چند موضوع موضوعی که ما به آن حس قلبی مثبت داریم و اگر آن موضوع را که انتخاب کردیم باعث شود که حال دلمان خوب شود آن موضوع، موضوع به حق تر و درست تری است نسبت به موضوعات مقابلش است؟ ۲. اگر استدلال ارائه شده در سوال اول پذیرفتنی و صحیح است پس اینکه بیان می‌شود تصمیم گیری احساسی امری غلط است به چه معناست؟ ۳. در کتاب هدف حیات زمینی نوشته اید که وزیدن الهام ملک به قلب مانند یک نسیم باعث ایجاد حس آرامش می‌شود ولی وسوسه ی شیطان باعث ایجاد احساس بد مانند استعلا و خشم و غیره می‌شود. آیا عکس این قضیه نیز صادق است یعنی ممکن است که وسوسه ی شیطان حس خوب بدهد و الهام ملک حس غذاب؟ اگر ممکن است در چه مواردی؟ ۴. بنا بر سوالات فوق می‌توان اینگونه نتیجه گیری کرد قلب ما بمشابه یک قطب نماست که همواره به سمت خیر و مقصد حقیقیمان جهت گیری می‌کند و اگر مطلبی در ذهن ما آمد و حس بدی ایجاد کرد یعنی آن مطلب برای ما شر است و اگر حس خوبی ایجاد کرد خیر است اگر هم توهم باشد و ما از دروغ بودن آن اطلاع نداشته باشیم با روبرو شدن با حقیقت تلخی آن را حس خواهیم کرد و فاصله می‌گیریم؟ ۵. می توانیم بطور کلی و به شکل یک قانون بگوییم که هنر ما در این زندگی زمینی آنست که همواره حالمان خوب باشد و در نشاط قلبی به سر ببریم و برای برآورده کردن این مهم عقل را به میدان می آوریم تا هر چه بیشتر حقایق را بیابد و قلب با آنها مرتبط گردد؟ ۶. مفهوم قلب مریض چیست و تفاوت آن با قلب سلیم در چیست؟ ۷. آیا مراقبه به بدین معناست که شخصی مبتدی نباید حرفی را بشنود و یا متنی را بخواند که حال او را بد بکند؟ ۸. حب دنیا به معنی آنست که دچار این توهم شویم که دلیل حال خوب و آٰرامش ما پول و ثروت است به عنوان مثال کسی که نیت اش از کارکردن و پول درآوردن و کسب ثروت و خریدن خانه ی برزگ و وسیع و اتومبیلی در خور تامین آسایش خودش و خانواده اش باشد حس لذت و حال خوب را از این هدف دنیایی تجربه خواهد کرد ولی شخصی که می‌خواهد با نیت استعلا و برتری جویی نسبت به دیگران و خود نمایی و خریدار پیدا کردن برای خودش به کسب ثروت بپردازد این شخص بجز حس عذاب و زجر کشیدن نتیجه ایی بدست نمی آورد و هرگز آن حس لذت و آرامشی که مطلوب اوست را درک نخواهد کرد. ۹. گرایش های غریزی مانند میل به خوردن و خوابیدن و جنس مخالف و هوس ها تماما از جانب جسم صادر می‌شود و محل ظهور آنها در قلب نیست و اینکه ما قلبا این گرایش های غریزی را دوست داریم برای حفظ بقای جسم دنیویست است و دلیل آنکه از پر خوری منع و به حفظ عفت در اسلام تاکید می‌شود آنست که جهت قلب خود را روی این امور پست متمرکز نکنیم و منبع دریافت حس خوب در ما امور غریزی نشود. ۱۰ در اعمال عبادی به عنوان مثال وقتی برای نماز صبح بیدار نمی‌شویم یا آنکه بیدار می‌شویم ولی اراده نمی کنیم از بستر برخیزیم به خاطر آنست که در مقابل هوس بدن نسبت به خواب (که خوابیدن هم ذاتا چیز بدی نیست) مغلوب شده ایم و دل به لذت خواب صبح سپرده ایم نه آنکه قلب ما نماز صبح را بد بداند و حس مثبتی نسبت به آن نداشته باشد. ۱۱. به عنوان مثالی دیگر شخصی که نماز می خواند تا در نظر دیگران مومن و با خدا جلوه کند این شخص مطابق با خاصیت قلب نباید حس لذت و حال خوبی را در نمازش تجربه کرده باشد چون خود نمایی از وساوس شیطان چشمه می‌گرد. ۱۲. در مسئله ی روزه گرفتن کسی که در قلبش نسبت به روزه گرفتن احساس بدی دارد این حس بد او نسبت به روزه تحت تاثیر خیالاتیست که از جانب شیطان به او القا شده است و در واقع در وهم خود گرفتار است وگرنه قلب ما داتا روزه گرفتن را دوست دارد. ۱۳. در زمینه ی خواستگاری و ازدواج نیز اینکه گفته می‌شود شخص مقابل باید به دل بنشیند و روی هم رفته انسان بدش نیاید به دلیل این است که محبت قلبی اولیه ای که بوجود می آید نشان از آن دارد که یک نحوه اتحاد فطری با طرف مقابلمان داریم و اگر در آن نگاه اول از آن شخص بدمان بیاید یعنی آن شخص قسمت ما نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مواظب باشید که خود را فریب ندهید. ۲. احساسِ صرف، کارساز نیست باید در نسبت با شریعت الهی آن احساس معنا شود. ۳. بعضاً آری! ولی در هر حال در عمق آن نوعی تکبر نهفته است. ۴. رویهمرفته نتیجه‌ی خوبی است. ۵. حرف خوبی است. ۶. در نظر به حق یا در نظر به خود. ۷. مراقبه در نسبت با خطورات است که باید مواظب بود وسوسه‌های دنیایی ما را متأثر نکند. ۸. بقیه‌ طلب‌تان باشد زیرا از جوابگویی به بقیه‌ی سؤالات رفقا باز می‌مانم. موفق باشید

26846
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: موضوعاتی که در رابطه با شهادت شهید سلیمانی پیش آمد را در تفسیر سوره نبا بیان نمودید. موضوعات کرونا را در چه سوره ای می توان یافت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به صحبت‌های اخیر حاج آقا طائب، که یک تهاجم بیولوژیک در میان است، باید به آیاتی نظر کرد که ما را متوجه‌ی مقاومت در مقابل تهاجم دشمن می‌کند مثل آیه‌ی ۱۷ سوره‌ی لقمان که می‌فرماید: «يَا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا أَصَابَكَ ۖ إِنَّ ذَٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ» فرزندم! نماز را به عنوان راهِ رجوع به حضرت ربّ العالمین در جامعه‌ی خود به پای دار و به آنچه معروفِ روح بشر است توصیه کن و آنان را از کارهای غیر قابل قبول برای فطرت انسانی، نهی کن و حال در مقابل آنچه به جهت امر به معروف و نهی از منکر و پایداری در امور قدسی برایت پیش می‌آید؛ مقاومت پیشه نما که این، از تصمیمات اساسیِ یک زندگی است. آری! اگر مردم متوجه شوند در رابطه با ویروس کرونا نیز وارد جنگی تمام عیار شده‌اند، سعی خواهند کرد مثل کاری که در دفاع مقدس انجام دادند، نهایت تلاش را از همه‌ی جوانب برای عبور از این خطر بنمایند. موفق باشید     

26488

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: آقای روحانی گفته اگر پهلوی به یک انتخابات سالم و آزاد تن میداد انقلاب نمی شد، این حرف یعنی اگه انتخابات سالم و آزاد برگزار می شد اما کاواره و کشف حجاب و توهین به مقدسات و نوکری استکبار بود مردم انقلاب نمی کردند، واقعا متعجبم، ایشون واقعا نمی فهمد که برای اسلام و به ظهور آمدن سیره اهل البیت و خارج شدن از زیر بار نوکری استکبار انقلاب به بار نشست و پیروز شد؟ چرا ایشون اینگونه سخن میگه؟ ایشون رئیس جمهور ایرانه یا جای دیگس؟ چی میشه که امثال ایشون اینگونه فکر می کنند و بفرمایید مشکل از کجاست که اینگونه افراد به اینجا می رسند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظورشان این باشد که اگر انتخاباتی صورت می‌گرفت و مردم به میدان می‌آمدند، بساط آن نوع کارها برچیده می‌شد. موفق باشید

26003

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: نظرتان راجع به افرادی که با وجود نقص جسمانی با هزار زحمت برای بدست آوردن موفقیت دنیایی جنگیده اند (مثل معلولی که به قله دماوند صعود می‌کند) و بعد از موفقیتشان از توکل به خدا و تسلیم نشدن خود صحبت می‌کنند چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن حدّ که زمینه‌ی فعالیت دارند، خوب است در میدان باشند تا عزم آن‌ها رشد کند و به کمال برسد. موفق باشید

25411

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض خسته نباشید و خدا قوت: احتراماً این مطلب را یاد آور شیم که به مطلق سکوت صمت نمیگن. صمت به سکوتی گفته میشه که توأم با تفکر و اندیشه و نگاه توحیدی باشه. وگرنه صرف سکوت زیاد سازندگی نخواهد داشت. عذرخواهی می کنم از محضر استاد شریف و گرانقدرم متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. «صمت» نحوه‌ای از مراحل سلوک است و این غیر از سکوتِ صرف است. موفق باشید

24940
متن پرسش
با سلام دوباره: ۱. اگر فرصت مطالعه و تحقیق و تامل را نداشته باشیم و بیشتر درگیر کارهای روزمره باشیم چگونه می توانیم آن عقلانیت و بصیرت و واقع بینی را در امور دنیا و آخرت کسب کنیم که دچار توهم نشویم و فریب زرق و برق دنیا را نخوریم و حسرت دارایی دیگران را نخوریم که از دست بلاها آسوده و تنها به ذکر خدا مشغول شویم؟ آیا راهی هست که دچار این وسوسه های شیطانی نشد و آرامش خود را در هر صورت حفظ کنیم و کاری به کار کسی هم نداشته باشیم؟ ۲. مصداقهای نفسانیت چیست و کجاها آدم را گیر می اندازد و چگونه آن را بشناسیم و راه دستش ندهیم؟ ۳. خط فاصل لذتهای خوب و بد کدام است و چگونه آنها را از هم تشخیص دهیم ما که همه لذت جوییم و لذت را دوست داریم به هر نوعیش باشد پس چرا خدا برای ما محدودیت قائل شده در حالی که خودش آن را در وجود ما گذاشته است؟ چگونه خودمان را از لذت خواهی بیشتر نهی کنیم؟ ۴. آیا واقعا انسان در این دنیا تنهاست و هیچکس همدل و همنفس و همیار و همراه او نیست و فقط خدا جوابگوی نیازهای درونی اوست پس چرا اینقدر خدا را دور می بینیم و به او متصل نیستیم و اگر هم گاهی وصل شدیم به آسانی جدا می شویم. خدا خیرتان دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عبادات و دعا. ۲. خود برتر بینی و عدم تواضع. ۳. لذات شرعی مانع کمال نیست. ۴. مومنین با اظهار محبت و ایثار نسبت به یکدیگر تنها نخواهند ماند. موفق باشید

24704
متن پرسش
R.soleimani: سلام علیکم حاج آقا. ببخشید یک سوال داشتم. وضعیت بی حجابی و فساد و... در ایران تا آخر مسیر طی شده غرب رو طی خواهد کرد یا تا جایی پیش خواهد رفت و بعد پشیمان می شوند مردم و به اصطلاح سرشان به سنگ می خورد و قدر اسلام و احکامش را خواهند فهمید و برگشت خواهند کرد؟ با توجه به فرمایشات رهبری که مدام می فرمایند آینده از آن جمهوری اسلامیست، این سوال را پرسیدم. آخر وقتی بنیان خانوادها و جامعه متزلزل شود آن هم در ایران، چه افرادی جامعه سازی خواهند کرد؟ سایر کشور ها که دیگر وضع بدتر است. اوضاع فرهنگی کشور، مدارس، فضای اینستا، الگو گیری های نوجوانان از غربیها در پوشش و سبک زندگی و همه چیز... ما رابسیار نگران می کند. به کجا خواهیم رفت؟! شخصی مثل من چه کاری می تواند بکند. مگر با این هجمه اصلا می توان این قافله رو به سقوط را نگه داشت!؟ سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم بد نیست در مقابل آن ریزش‌ها، نگاهی به رویش‌های جدّی و مصمم بیندازید و از آن طرف، به تزلزل جبهه‌ی بی‌بند و باری نظر کنید. در ضمن خوب است به بحث «نقش فرآیندی در تاریخ انقلاب اسلامی» که بر روی سایت هست، توجه شود. موفق باشید

24231
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده عزیز و با آرزوی قبولی طاعات و عبادات و التماس دعا. رهبر انقلاب در بیانات اخيرشان در دیدار با دانشجویان خطاب به آنان گفته بودند: ان شاء الله همه شماها زوال دشمنان بشریت، یعنی همین تمدن آمریکایی منحط و زوال اسرائیل را به لطف الهی خواهید دید. سوال من اینست که دقیقا منظور ایشان از این زوال چیست؟ آیا ایشان به کل نابودی غرب و مدرنیته (و یا به تعبیری پایان تام و تمام تاریخ غرب) را به ما وعده می دهند و یا منظورشان از زوال تمدن آمریکایی صرفاً پایان استیلا و سلطه آمریکا و غرب بر جهان است؟ چون همان طور که می دانید تاریخ و عالم غربی اکنون در حال انحطاط هست ولی همان طور که آقای زرشناس گفته اند پایان یک عالم تاریخی معمولاً چند سده به طول می انجامد و آغاز کور بحران انحطاطی یک عالم به معنای انقراض فوری و سریع آن نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم همان نکته ی دوم درست باشد. زیرا بنا نیست مردم غرب منقرض شوند بحث در آن است که فضای استکباری غرب از عالم برچیده می شود و  تاریخ دیگری به ظهور می آید. تاریخی که انقلاب اسلامی متذکر آن است. موفق باشید

23292
متن پرسش
سلام استاد گرامی: وقت شما بخیر. استاد یه شخصی خیلی عمیق دل منو شکسته و با این که فلسفه زندگی و ارتباطات و... رو قشنگ با کتب شما و روایات و... به دست آوردم این غم برام پوچ نمیشه واقعا با رفتارهای که کرد عمیقا و قلبا منو از درون شکست و هرچه که یادش می افتم گریه می کنم. یه جمله ای بود که می گفت انسان هر چه عمیق تر بشه فهم درد ها واسش راحت تره و درمان دردها. استاد با هر چیزی تو زندگیم حتی هک تلگرامم و ظلم های بدی که در حقم شد حتی نیم درصد هم بهش فکر نمی کنم و باهاش کنار اومدم و براحتی هضم کردم. ولی این انسان عواطف و احساسات من رو شدید به درد آورده و تو این یک سال خیلی سعی کردم خودم رو پالایش درونی کنم ولی نتونستم. نظر شما چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انسان آن‌قدر وسعت دارد که هر چیزی را در اقیانوس وجود خود به حاشیه ببرد و حل کند. چرا در وسعت اقیانوسیِ خود مستقر نیستید؟! زیرا این سفیهان‌اند که هر میل و خاطری آن‌ها را می‌رباید که گفت: «مر سفیهان را رُباید هر هوی / زان‌که نَبْودْشان گرانیِ قوا» انسان به وسعتِ همه‌ی عوالم در خود حاضر است. موفق باشید

23229
متن پرسش
سلام استاد عزیز: ببخشید در مورد اینکه به دل آدم معمولی گاهی چیزهایی می‌افتد سوالی داشتم. من ابتدا توجهی نمی‌کردم و اهمیت نمی‌دادم. بعد از مدتی به تجربه حدس زدم گاهی در امور خیلی ساده و جزیی چیزی که به دلم افتاده نکته ای درش بوده. ملاک سابقه با شرع و مخالفت با هوی را در کتاب اهمیت حیات زمینی مطالعه کرده ام اما مشکلم باقی است که آنچه به ذهن یا دلم میوفتد واقعا حاوی نکته ای است یا نه. در امور جزیی و ظاهراً علی السویه. مثلاً گاه حتی برای خرید چیزی مثل پنیر به ذهنم آمده الان خرید نکنم بعداً خرید کنم. نمی دانم اصلا این مهم است که به این توجه بکنم یا نه ضمن اینکه ملاک‌هایی که فرمودید در موارد اینجوری تقریبا صامت است. سوالم این است که چطور می توان فهمید آنچه به ذهن افتاده حاوی نکته ای است یا خواطر پراکنده و بی مبنا. با تشکر از حوصله و وقتی که از شما می گیریم. التماس دعا از استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک صحت و عدم صحتِ خطورات، مطابقت آن‌ها با عقل و شرع است، وگرنه نباید آن‌ها را پیروی نمود. زیرا اگر به آن‌ها میدان دهید شیطان از طریق قوه‌ی واهمه، عَنان امورات شما را در برمی‌گیرد. موفق باشید

23145

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آقا ما چندین ماه است ک در زمینه ذهنمان ی چیزی مثل خوره اذیتمان می کند که حدود 4 ماه پیش اگه یادتان باشد هم یک همچین پیامی داده بودم قضیه از این قرار است: جو خانواده و اقوام ما یک جو ثروت دوست است یعنی اگر هم چیزی نداشته باشند، ملاکشان برای احترام به افراد پول انهاست، لذا خواه ناخواه من هم تشویق می شوم تمام زورم را بر روی کسب ثروت بگذارم. اما چون کمی بحث های شما را چشیده بودم، هی در این مدت فکر می کردم معادی هست، خدایی هست، عرفانی هست، ابدیتی هست، از طرف دیگر هم پدر و مادر، همه می گفتند فلانی که ۲ سال از تو بزرگتره الان تویوتا سوار میشه. امروز یک تصمیم گرفتم آقا پایش هم وامیایستم اگر که فقط شما بگید درسته، تصمیم گرفتم در حدی که پول گذراندن زندگیم در بیاد کار کنم و مابقی رو مطالعه و عبادت و صرف آمدن به جلسات شما کنم، حتی اگر از حد نرمال جامعه هم کم مایه دار تر باشم ولی فقط بر روی کتب عرفانی کار کنم چرا که مرگ نزدیک است. یعنی هدف زندگیم عرفان آیت‌الله قاضی باشه، آیا درسته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه‌اید هم ما باید نیاز طبیعیِ خودمان را به طور معقول با فعالیت‌های درست تأمین نماییم و هم آن‌چنان نباشد که همه‌ی زندگی ما ثروت‌اندوزی گردد. بسیار فکر خوبی است که با زمینه‌ی معنوی که دارید و مباحث معرفت عرفانی را دنبال کنید. موفق باشید

 

21401
متن پرسش
با سلام: نظر حضرتعالی در مورد دو مطلب که مرحوم صفایی حایری در کتاب استاد و درس صرف و نحو آورده اند را خواستارم: 1. «آنها که می گویند تو شروع کن تا راه به تو بگوید که چگونه باید بروی غافل هستند که اگر تمام راه در طرح مشخص نشده باشد شروعی امکان ندارد.» جایگاه این سخن و نظر حضرتعالی که به شعر عطار اشاره می کردید چیست؟ تو پای به راه در نه و هیچ مپرس. خود راه بگویدت که چون باید رفت. 2. «من از یک استاد بیش از مطالب به روشش کار داشتم من کاویدن ها را می خواستم و روش ها را که با طرح مساله یا طرح آیه ذهن استادم بر روی چه مدارهایی به جریان می افتد و این مدارها را از چه وقت و چگونه تحصیل کرده است.» این مطلبی که استاد عین صاد مطرح کردند دقیقا مشکل کنونی من است روش کار حضرتعالی یا بقیه اساتید را چگونه می توان بدست آورد علی رغم مطالعه برخی از آثارتان هنوز روشتان برایم مبهم است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در سخن عطار می‌یابیم که در یک نگاه کلی اگر توانستیم راه را درست تشخیص دهیم، در امور جزئی نباید وسواس به خرج داد 2- با همین دقت که باید مدار فکریِ فرد را شناخت و بعد او را پذیرفت؛ خودِ این دقت کمک می‌کند که انسان به دنبال هرکسی راه نیفتد. موفق باشید

18346

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: با عنایت به فرایند تمدن اسلامی که مراحلی از آن تشکیل دولت اسلامی است آیا در حال حاضر پرداختن به موئلفه ها و ابزارها و برنامه های لازم در تمام بخش ها اعم از اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و غیره دولت اسلامی و تفکر جدی بر این مقوله چقدر ضرورت دارد؟ آیا توصیه می کنید که این حقیر این امر مهم را پیگیری کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه؟! در هر مورد که روحیه و استعدادتان طلب می‌کند، خوب است ورود نمایید. موفق باشید

32973

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و خدا قوت: در مورد نظر علامه در مورد کورش کبیر که یا ذوالقرنین می باشد یا نه و موحد بوده یا نه نظرتون را بفرمایید یا اگر خود شما تحقیقی داشته اید بفرمایید تا استفاده کنیم. یه سوال دیگه هم پیش اومد در مورد زمان امام خمینی (ره) در مورد تندرویهای بعضی افراد مثل اکبر گنجی و امثالهم که موی زنان را می بریدند یا پونز در سر اونها می زدند چرا اظهار نظری از حضرت امام در اون زمان دیده نمیشه؟ و سوال آخر در مورد قواعد تجویدی که حالا مرسوم هست و عده ای اون را نقشه ای برای دور کردن جوانها از عمق مفاهیم قرانی و سرگرم شدن به قواعد تجویدی و خواندن در مقامهای هفت گانه و ... می دانند لطفا نظرتون را بفرمایید. با تشکر از استاد فرزانه

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی در تفسیر سوره «کهف» نظر (سر احمدخان) پاکستانی را که در تحقیق خود ذوالقرنین را با کوروش تطبیق داده، می‌آورند و به نحوی مورد تأیید قرار می‌دهند. ولی آقای عبدالله مستحسن در کتاب خود به نام «ذوالقرنین» سعی دارند ذوالقرنین را با حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» منطبق کنند. ۲. اتفاقاً همه تلاش حضرت امام آن بود که مقابل آن نوع افراط‌کاری‌ها قرار گیرند و به همین جهت افرادی که نام بردید نتوانستند در ایران بمانند. حتی حضرت امام فرمودند بنی صدر هم توبه کند و به تدریس خود در دانشگاه مشغول شود. ۳. به نظر می‌آید باید ما قرآن را درست بخوانیم و رعایت تجوید قرآن در این اندازه خوب است، ولی افراط در آن کار انسان را از اصل موضوع که تدبّر در قرآن است، باز می‌دارد. موفق باشید

32819
متن پرسش

سلام علیکم: ضمن عرض تشکر و سپاس فراوان و عذرخواهی بابت اینکه وقت ارزشمندتان را می گیرم. مطلب اولی که در ذهن جای سوال است و دلیل قانع کننده ایی وجود ندارد، ایجاد شوک به بازار و بحرانی کردن اوضاع و جار و جنجال و هیاهوی سیاسی اجتماعی اقتصادی توسط دولت با اجرای مرحله اول طرح آزادسازی یارانه ها است؟ چرا؟ طرح اصلی می توانست با مدیریت بسیار بهتری پس از آماده سازی زیرساخت‌های آن اجرا می شد! که بنظر طرح خوبی هم باشد. با این روش و افزایش قیمت جهشی هم روان مردم و هم بازار به هم ریخت و آب گل آلود شد، قیمت ها هم غیر از ۴ قلم مابقی نیز افزایش پیدا می‌کند هیچ بلکه همه چیز حتی مشاغل خدماتی و... افزایش قیمت داریم... در صورتی که حالا دولت هم قول داده قیمت اقلام معیشتی و نه همه چیز را به قبل از اجرای مرحله برگرداند. بهر حال ظاهرا چونکه طرح اصلی بزودی شروع میشد دلایل اجرا نکردن مرحله اول بیشتر از اجرای آن بود. مطلب دوم اینکه از تاریخ شروع طرح مرحله اول؛ معاون وزیر صمت در بخشنامه ای اعلام کرد که کالاهای اساسی شامل روغن نباتی، گوشت مرغ، تخم مرغ و لبنیات حتی اگر قبل از ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ تولید شده‌اند، با قیمت‌های جدید عرضه شوند! خوب چرا؟ استاد گرامی نظرتان را لطفا شفاف بیان کنید، اینکه مشخص است افراد منفعت طلب با درصد خاصی که بطور کلان کالای اساسی مثل روغن و ماکارانی احتکار کردند سود نجومی می‌برند! فاصله و شکاف طبقاتی در جامعه بیشتر میشه! و ... خود دولت که ذخیره کالای اساسی کرده نیز بیشترین مقدار از این اقلام معیشتی مردم را نزد خودش دارد! استاد این بخشنامه دولت را چه کارش کنیم دیگر؟ بنظر شما روش حکمرانی علوی اینگونه است یا خیر؟ تکلیف ما در این شرایط چیست که اگر رسانه ایی کنیم دشمن موج سواری میکنه اگر نگیم کمک به ظلم بزرگی کرده ایم؟ مطلب سوم: ما رهبر معظم انقلاب اسلامی مدظله را حجت الله در میان خود می دانیم که خواست و اراده الهی در زمانه ما بر قلب ایشان تجلی پیدا میکنه و تبعیت از فرمایشات ایشان مرز ما را و جهت مان را مشخص می‌کند که در زمین دشمن هستیم یا در جهت تحقق آرمان های انقلاب اسلامی. استاد گرامی لطفا راهنمائی بفرمائید نحوه مواجه ما پیرامون ابهاماتی که مطرح شد چگونه باشد که در خط ولایت بمانیم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً در جریان هستید که در هر حال دولت باید این‌کار را انجام می‌داد و بعضی از متخصصین علم اقتصاد معتقدند دیر هم شده است زیرا پشت پرده تحریم‌ها، موضوع کم‌ارزش‌شدنِ پول ملی، دام بسیار بزرگی بود که مذاکره، بهانه‌ای بیش نبود و برنامه تحریم‌ها به عنوان یکی از بزرگ‌ترین نقشه‌های دشمن استکباری امر بسیار جدّی برای ضربه‌زدن به موجودیت انقلاب بود و معلوم است که مقابله با نقشه حساب‌شده دشمن، این نوع مشکلات را پیش خواهد آورد و عمده عزم خوب دولت است که در مقابل این نوع مشکلات که یاران داخلی استکبار و جریان‌های بیرونی، شدیداً به آن امیدوارند و بدان دامن می‌زنند، عقب‌نشینی نمی‌کند و با توجه به اطلاعاتی که بنده دارم بالاخره باید این کار انجام می‌شد. و همان‌طور که ما در جنگ نظامی شهید دادیم و شکست نخوردیدم، هرچند که بعضاً از بعضی از صفات با ندانم‌کاری‌های خود، مشکلاتی برایمان پیش آمد؛ در موضوع جنگ اقتصادی با ندانم‌کاری‌هایی که همچنان مرتکب می‌شویم، ولی در کلّیّت با همه تلفاتی که داده‌ایم و باز هم می‌دهیم، به جهت رویکرد توحیدی انقلاب از یک طرف و به جهت ولایت الهی با مظهریت ولایت فقیه از طرف دیگر، حتماً پیروزی از آن ملت ایران است. به این فکر کنید که اگر حقیقتاً برنامه دولت، برنامه غلط و مفیدی نیست، چرا رسانه‌های بیگانه به جای نقد علمی، سعی بر دروغ‌پراکنی دارند و موضوع را درست از همه جهات برعکس جلوه می‌دهند و این نکته بسیار مهمی می‌باشد. آیا این نوع تصمیمات که مطمئناً به نفع طبقات ضعیف می‌باشد، یکی از ابعاد روحانی نهفته در ذات انقلاب اسلامی نیست که بر خلاف جریان‌های نئولیبرال‌های اقتصادی دارد عمل می‌شود؟ آیا با این نوع تصمیم‌گیری‌ها نباید به  بازگشت سیاست دینی  به سیاست ایران امیدوار بود؟ این امری است که در بطن انقلاب نهفته است. موفق باشید  

29626
متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده: خدا قوت. حقیر مشغول مطالعه کتاب جایگاه تاریخی حادثه ها هستم سوالی برای بنده پیش اومده که می‌پرسم: در دوران خفقان ۲۰ ساله معاویه حضرت سیدالشهدا علیه السلام مشغول کادر سازی و تربیت نیرو بودند یا خیر؟ اگر نبودند آیا شرایطشان اجازه این کار را نمی‌داد؟ و اگر این کار را میکردند چرا در سال ۶۱ تعداد یاران حضرت آنقدر کم بود؟ اگر بفرمایید مردم به ایشان اقبال نداشتند عرض می‌کنم که چرا یاران حضرت تلاش نکردند هرچقدر که می‌توانند حضرت را بشناسانند؟ بهتر نبود با هدف مقدسی که حضرت سیدالشهدا داشتند؛ در دوران معاویه خودشان یا اطرافیانشان برای دوران بعد معاویه نیرو و یار تربیت میکردند؟ این سوال درباره اصحاب حضرت هم هست؛ چرا که فرمودید یاران حضرت در دوران معاویه خوب خون دل خوردند که توانستند در سال ۶۱ به موقع عمل کنند؛ خب چرا در آن ۲۰ سال مشغول تربیت نیرو نشدند؟ ۲۰ سال فرصت کمی نیست. نوع جوانان در سن ۱۵ ۱۶ آماده اند برای تربیت صحیح؛ خب اگر درست برنامه ریزی می‌شد در طی این ۲۰ سال چه تعداد جوانان سلحشور که می‌شد تربیت کرد. آیا شرایط این کار هم فراهم نبود؟ مگر ما اعتقاد نداریم که انسان مسلمان لحظه ای بی کار نمی‌نشیند؟ اینکه جو آن ۲۰ساله جوری بوده که انقلابی ها در خفقان بودند درست اما بنظر حقیر کمترین کاری که از دست اصحاب حضرت برمی آمد تربیت نیرو و کادر سازی است؛ حالا اصحاب حضرت این کار را کردند یا نه؟ اگر نه چرا مشغول این کار نشدند؟ البته بنده خاک پای اصحاب حضرت هستم فقط سوالی پیش آمده بود که پرسیدم. ببخشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  آنچنان شرایط از طریق امویان به هم ریخته بود و قبیله‌گرایی به جامعه برگشته بود، که حتی اکثر مردم مدینه، اهل‌البیت را کم‌تر از بنی‌العباس پذیرفته بودند. علامه‌ی طباطبایی با آوردن یک نمونه در نشان‌دادن آن فضا بسیار به ما کمک کرده‌اند که حضرت امام حسین «علیه‌السلام» بعد از شهادت امام حسن «علیه‌السلام» در مسجد مدینه نشسته بودند و ابن‌عباس هم در کنار حضرت بود. شخصی آمد تا مسئله‌ی خود را از ابن‌عباس بپرسد. ابن‌عباس به احترام امام حسین «علیه السلام» جواب سؤال طرف را به آن حضرت ارجاع دادند. سؤال‌کننده با عصبانیت گفت من که از ایشان نمی‌خواهم، از شما می‌خواهم. یعنی تا این حدّ اهل‌البیت «علیهم‌السلام» در انزوا بودند. و به گفته‌ی علامه‌ی طباطبایی حتی یک روایت فقهی  در ده ساله امامت حضرت سیدالشهدا «علیه‌السلام» از ایشان نداریم. «توخود حدیث مفصل بخوان از این مجمل». عظمت زمان‌شناسیِ حضرت در آن‌جا است که تشخیص دادند چگونه و چه موقع شرایط را آن‌چنان تغییر دهند که چیزی نگذشت و ۴۰۰۰ عالِم از جهان اسلام به حضرت صادق «علیه‌السلام» رجوع کردند. موفق باشید

29231
متن پرسش
سلام و عرض ادب: راستش استاد یه چالش بزرگ هست توی جامعه به اسم اینکه چراغی که به خونه رواست به مسجد حرومه و با این استدلال کمک های ایران به لبنان و سوریه و... رو محکوم میکنن! با دیدن فقر وحشتناک مردم سیستان بلوچستان بعد از سیل پارسال خود منم تعجب کردم که چطور اینها حداقل ترینهای زندگی رو هم ندارند. تا حالا جدای از توجیه اخلاقی مبنی بر کمک رسانی به نیازمندان در همه جای جهان که فاکتور اسلام هست توجیه مسلم سیاسی برای من سنگر سازی در سراسر مراکز مسلمان ها برای ایجاد ترس نسبت به دشمن بود و هست و نعمت خدا حتی میدونستم که پراکندگی مناطق تا لبنان و فلسطین دور هم هست و تهدید جدی برای دشمن هستند. ولی استاد چرا داخل کشور به این نحو هستش؟! میدونم فقیر همیشه هست و گاهی حتی شناخته نمیشن ولی منطقه فقیر نشین تعجبه!!! گاهی خودم رو مجاب می‌کنم که شخصیت و سبک زندگی بعضی مطابق آنچه هست که الان هستند همانطور که چه بسیار پولدارهایی که از فقرا سخت تر زندگی می‌کنند یا اینکه اسلام در موقع حرج پیشنهاد هجرت داده است و ماندن در شرایط سخت و تدبیر نکردن از رخوت خود افراد هست و گاهی حتی بیماری روحی و تعصب های قومیتی. اما استاد به استناد سخن امام علی (ع) که خودش را نزدیک آتش می‌برد و از آتش جهنم به خدا پناه می‌برد که چرا متوجه فقر اون زن نشده و به استناد اینکه شما خودتون میگید حقوق همه ی افراد به انسانیتش سر جای خود هست حتی کافر، آیا نباید فضای جامعه طوری باشد که تجمع فقر یکجا دیده نشود و حتی اگر خودشون باعث فقر خودشون هستند چون خلق خداوند هستند یارانه ی ثابت مردمی به سمت آنها سرازیر باشه تا اتهام از مسلمان و کشور مسلمان برداشته بشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه هستید روحیه‌ی اشرافی‌گری که متأسفانه در بعضی از مسئولان و مردم هست؛ آنچنان چشم‌شان را به مردم شهرهای بزرگ مشغول کرده که از یاد مردم آن دیارها رفته‌اند و البته هر اندازه انقلاب اسلامی از دست جریان‌های سیاسی اشرافی آزاد شود، انقلاب اسلامی بهتر می‌تواند وظیفه ی خود را نسبت به محرومین انجام دهد ولی نحوه‌ی توجه ما به لبنان و سوریه از جنس دیگری است. اتفاقاً در همین راستاست که معنای حضور جهانی و منطقه‌ای ایران شکل می‌گیرد تا ما به عنوان یک ایران بمانیم و اسیر برنامه‌های جهان استکباری نشویم. تازه در آن شرایط است که می‌توانیم برای مردم خود تصمیم بگیریم و لذا اگر کوتاه بیاییم و حضور خود در منطقه را فراموش کنیم، دشمنانند که برای ما تصمیم خواهند گرفت و مناطق فقیرنشین ما صد چندان می‌شود. موفق باشید     

29141

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: خداوند حاجت رواتون کنه که چشم ما را بینا کردید. در مباحث ده نکته فرمودید انسان چیستی هایش از جمله مرد یا زن بودنش، حقیقتش نیست و آنها را با خود به برزخ و قیامت نمی‌برد. اگر اینطور باشه چرا حوری و غلمان (مذکر و مونث) در اوصاف بهشت مطرح است؟ پیشاپیش متشکرم از محبت شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که در بحث سوره‌ی واقعه عرض شد حوری و غلمان هر دو، انعکاسِ اعمال و عبادات انسان‌هاست، نه آن‌که حوری مربوط به مردان باشد و غلمان مربوط به زنان. موفق باشید    

28949

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد، عرض ادب: چند روز قبل درباره استاد میرباقری گفتین: ایشان به کلی!! فلسفه را نفی می کنند، چه فلسفه اسلامی و چه فلسفه غیراسلامی. به چه دلیل و بر چه اساس این نظر رو دادین؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته این چیزی نیست که خود ایشان منکر باشند و یا صراحت نداشته باشند. ایشان به جهت لطفی که دارند در جلسه‌ی رونمایی کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» شرکت کردند و پس از صحبت‌های خوبی که نمودند، فرمودند حیف که این کتاب مقداری صدرایی است. و یا در جلسه‌ای که در خدمت‌شان در مرکز «سها» بودیم، مفصلاً در نفی تفکر فلسفی صحبت نمودند. و ما هم در عین احترام برای نظر ایشان و درک دغدغه‌های فکری‌شان؛ فکر می‌کنیم روش حضرت امام و علامه در حضور تاریخی، موثرتر باشد. موفق باشید  

28682

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: استاد آیا رازی در انگشتر شهدا نهفته است؟ برایم سوال هست از انگشتر هدیه دادن های شهدا تا خاتم سلیمان که به دست حضرت مهدی است و سوال از انگشتر حضرت علی (ع) که در نماز هدیه به سائل دادند و آیه ولایت نازل شد!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. در این مورد فکر نکرده ام. موفق باشید

27978

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم: خدا را شکر می کنم که دوباره فرصت گفت و گو با شما را دارم و همین طور خدا را شکر می کنم که توفیق بندگی خود را در این ماه عزیز که صد حیف که برفت، به ما عنایت فرمود. ببخشید استاد من مثلا در همین ماه رمضان، باز بیش تر به بحث تفکر و مطالعه و معارف دینی پرداختم، گرچه بحمد الله توفیق مناجات هم داشتم، ولی این برای من یک دغدغه ای شده و نمی دانم آیا این خوب است یا نه، که بیش تر اهل فکرم تا اهل ذکر، گرچه خیلی تلاش کرده ام بیش تر اهل ذکر هم شوم. بحث گریه و اشک، آرزوی من است و در حسرت آنم، ولی حس می کنم راحت نمی توانم اهل اشک باشم، مناجات دارم ولی مختصر، اما شاید ساعت ها مشغول تفکر و مطالعه و بحث معرفتی باشم و بسیار هم لذت می برم، یک تشکری هم بابت شرح دعای سحر شما داشتم، شاید چند جلسه محدود، به اندازه ی یک عمر به من بینش صحیح داد. در پایان التماس دعا دارم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم راهی را که شروع کرده‌اید به نتایجی که می‌خواهید برساند. فعلاً وقتِ همان مباحث معرفتی است. موفق باشید

26458

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله سلام بر استاد عزیز: بنده سوالاتی که کاربران درباره روانشناسی از شما پرسیده اند دیدم راستش می خواستم شالوده نظر شما درباره علم روانشناسی را بدانم و اینکه صریحاً بفهمم آیا نظر شما راجع به آن مثبت است یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روانشناسی به معنای سایکولوژیکِ آن یک علم تجربی است در راستایِ عکس‌العمل‌های روحی انسان نسبت به عوامل بیرونی، و باید به عنوان یک علم تجربی به آن نظر کرد و ربطی به معرفت نفس ندارد، هرچند بعضی از اساتید روانشناسی، خودشان بر اساس ذوق خودشان در رابطه با معرفت نفس نیز زحماتی کشیده‌اند. موفق باشید

نمایش چاپی