بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
32911

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد محترم: طاعاتتون قبول درگاه حق. دلیل سوال ملائکه پس از آفرینش حضرت آدم (ع) چه بوده است، با توجه به اینکه ادوار آفرینش متعددی وجود داشته و حقیقت محمدیه یا حقیقت انسان کامل با توجه به ظرفیت هر دور از آفرینش بروز و ظهور داشته؟ و چون خداوند متعال اول و آخر و ظاهر و باطن است بنابراین صفات و افعال او نیز ازلی است و آفرينش انسان و زمین هم از ازل بوده بنابراین باید این حقیقت، یعنی مسئله ی خلیفه اللهی و ظهور همه ی اسما در انسان، از ازل که آفرينش انسان بوده منکشف شده باشد؟ یا اینکه این پرسش تکوینی و ازلی باشد؟ ۲. آیا تنها در این دور از آفرینش حقیقت محمدیه با تمام جلوات به صورت ۱۴ معصوم (ع) ظهور کردند؟ اگر آری دلیلش چیست؟ زیرا به نظر می رسد با توجه به روایاتی که می فرمایند اگر یک روز تا قیامت مانده باشد ابتدا ظهور انجام می‌گیرد و....، در بقیه ادوار آفرینش هم همینطور باشد و باید خلقت به هدف نهای اون برسد؟ و اگر در ادوار دیگر هم امکان بروز این حقیقت با تمام جلوات بوده، بنا براین بی نهایت ظهور حقیقت محمدیه محتمل است که بهترین ظهور اون حقیقت، ۱۴ معصوم (ع) هستند به همین صورتی که برای ما ظاهر شدند، یعنی بی نهایت آدم (ع)، بی نهایت حضرت محمد (ع) ،بی نهایت علی (ع) ،بی نهایت فاطمه ی زهرا (س) و ..... که با توجه به حضور ایشان در همه ی زمان‌ها و مکان ها، ایشان یک وجود پیوسته در عالم غیب و شهادت از ازل تا ابد دارند و در این وجود در تمام ادوار آفرينش به اولیت و آخریت و ظاهریت و باطنیت حاضر هستند؟ (در حدیثی منسوب حضرت علی (ع) می فرمایند، انا الاول و الآخره و ظاهر و الباطن) بقیه انسان های کامل یا پیامبران الهی نیز همین طور هستند‌؟ مثلا اولین انسان در هر دور از آفرینش حضرت آدم (ع) هستند و خاتم آنها حضرت محمد (ص) و ام ابیهای ایشان فاطمه (س) و نفس ایشان علی (ع) هستند و.....

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در فصّ «آدمی» عرض شد که به هر حال فرشتگان در محدوده ذات وجودی خود متوجه حقیقت اسماء شدند و لذا جامعیت اسماء را که مقام انسان کامل و خلیفة الله است، نمی‌توانستند درک کنند. و این مشکل به جهت غفلت از محدودیت‌شان بود که منجر به آن نوع اعتراض شد. ۲. حقیقت اسماء، از همان ابتدا در مقام حقیقت محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در عالم احدی حاضر است ولی مظاهرِ آن حقیقت در آخرین مرحله آفرینش عالم به ظهور می‌آید و هرکس نمی‌تواند متوجه حقیقت پنهانی آن باشد همان‌طور که انقلاب اسلامی در مسیر توحیدی‌اش همواره و به مرور ابعاد نهفته آن به ظهور می‌آید و هرکسی متوجه آینده این حرکت توحیدی نیست، مگر امثال رهبر معظم انقلاب که تأکید دارند نباید به هیچ وجه در این مسیر نا امید شد و احساس وجود بن‌بست کرد. موفق باشید

30246

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: وقت بخیر، دو تا سوال دارم، یکی اینکه ما قبلا یک دوره ای در رابطه با فرق و ادیان گذروندیم که می‌گفت تمام عقاید و اعمال صوفی ها رد شده و باطل، الان شما در سوالات گذشته برخی رو بر حق دانسته و من در مورد منش و راه شما دچار تردید شدم و تنها ملاک شما این هست که هر کسی با انقلاب مشکلی نداره، پس راه و روش برحقی داره، البته دوره ما زیر نظر یکی از علمای دین و با اساتید مجرب و با مستندات بود. الان بنده را از موضع گیری خود مطلع کنید. سوال دوم اینکه در حدیث یابن جندب، جایی گفته مومن تنهاست و جایی میگه باید با همه مانوس باشه و گرنه خیری در آن نیست. آیا این تضاد نداره و اینکه من آدمی هستم که تمام تلاش خود را برای فروتنی انجام دادم ولی کسی دوست نداره با من معاشرتی داشته باشه، حتی من به قدیمی ترین دوستانم تماس گرفتم یا با پیام جویای حال اونها شدم ولی بقیه نه، حتی ارحام هم همینطور، آیا این خواست خداست که بعضی آدمها تنها اند یا مورد دیگری هست یا اینکه خدا می‌خواهد آدم مشغول بقیه باشه. تشکر از وقتی که می‌گذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چگونه می‌توان گفت تمام عقاید و اعمال صوفیه باطل است؟ تا قبل از سال ۱۳۴۰ حتی حضرت امام را به عنوان آقا روح الله صوفی می‌گفتند. ۲. از یک طرف مؤمن، نباید به دنبال خودنمایی و شهرت باشد و از طرف دیگر مؤمن باید اهل الفت باشد. موفق باشید

28636

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام و عرض ادب و تبریک عید بزرگ غدیر خدمت استاد محترم: قبل از هرچیز خدای منان را بسیار بسیار سپاسگزارم بابت کرامتی که از طریق کلام شما برای هدایت ما نموده الحمدلله ان شاءلله دایما تحت عنایات خاصه حضرت ولیعصر (عج) برکات روزافزون نصیبتان باشد. به لطف الهی با پرداختن به مطالب غدیر از جمله صوت و نوشتار و پرسش و پاسخهای جنابعالی در سایت لب المیزان مطالبی بر حقیر معلوم گردید که به رسم شاگردی با شما استاد گرامی مطرح می نمایم که در صورت صلاحدید اصلاح و راهنمایی بفرمایید جزاکم الله خیرا غدیر ظهور سنت الهی است پس از وحی: حکومت اسلامی که بر تمامی لوازم فردی و اجتماعی تا عمیق ترین مسایلش نفوذ دارد به دست امام معصوم می‌تواند اجرا شود که از طرف خداوند مامور است و غیر این نمی‌تواند ضامن هرگونه سعادتی باشد (اعم از دنیوی و اخروی به جمیع معنا) و هرکس باور کرد که فقط حکومت امام معصوم ضامن سعادت دنیا و آخرت ماست تحت ولایت امیرالمومنین علیه السلام و فرزندانش قرار گرفته و بیعت نموده و منتظر حقیقی ظهور حکومت حقه امام معصوم خواهد بود. بعد از این فهم زیبا الحمدلله دیدم که هرچی مشکل دور و برمان است ناشی از عدم فهم غدیر است گرچه ارادت به مولا داشتیم لذا دنبال هرچه به جز تحت ولایت امام معصوم باشیم حتی ریز ترین کار دنیوی از ولایت غدیر دور شده ایم و به همان میزان از سعادت انسانی که قرب الهی است دور شده ایم. امروز روز مشروطه است بر آن شدم به لطف الهی ببینم جریان مشروطه اصلش چی بوده فهمیدم در سال ۱۲۸۵ هم نارضایتی از حکومت استبدادی قاجار منجر به عدالت خواهی مردم شد به نام حکومت مشروطه و برای جلب نظر مردم از روحانیون کمک گرفته شد و شیخ فصل الله کوشید نظام مشروطه مشروعه را مطابق دین شکل دهد اما روشنفکران فراماسونر مجلس نپذیرفتند و دنبال قوانین غربی برای تدوین قانون اساسی رفتند و در نهایت پس از امضای فرمان مشروطیت شیخ فضل الله را به دار زدند. به جرم اینکه مشروعه بودن حکومت را عنصر مهمی می‌دانست، یعنی تکرار غدیر و بعد مردم فهمیدند گول خوردند و در نهایت نهضت مشروطه شکست خورد. بعد دیدم در زیارت امین الله که منصوب به امام سجاد است که برای زیارت امیرالمومنین علیه السلام خوانده اند هم اول به ایشان و هر امام معصومی عرض می‌کنیم امین الله در زمین شمایید و حجت خدایید بر مردم که جهاد کردید تا عمل به کتاب الهی و وحی پیاده گردد بعد هر دعایی که بعدش میاد یعنی در هر حالی که باشم سعادت را از خدا بخواهم و کارهایم را با دین هماهنگ کنم در فراز آخر می‌فرماید که هرچی بندگان بخواهند در پناه دین خداوند به آنها می‌دهد و در نهایت و اظهر به الحق و اجعله العلیا و ادحض به الباطل و اجعله السفلی، در نهایت ظهور حکومت حقه امام زمان (عج) حتی زیارات روزانه منصوب به ایمه یعنی هر روز خود را میهمان هدایت یک امام بدانیم و با حکومت او بر نفسمان زندگی را پیش ببریم. حتی خواندن قرآن و کلام الهی با تفسیر و تأویل و هدایت امام معصوم در زندگی ممکن است لذا «لن یفترقا» السلام علیک یا تالی کتاب الله و ترجمانه، السلام علیک یا ربانی ایاته، و غدیر و باور آن در همه لحظات زندگی یعنی باور ظهور سنت الهی حکومت معصوم بر نفوس کلیه فرد و اجتماع که فقط آن می‌تواند ما را از ظلمت دنیا به سوی کمال و سعادت آخرت راهنمایی و راهبری کند. یعنی باور حکومت حقه الهی بر عالم، یعنی انتظار حقیقی با غدیر و بیعت آگاهانه با ولایت امیرالمومنین علیه السلام و حضرات معصومین علیهم السلام شروع می‌شود تا باور ظهور و قرار گرفتن در مسیر «تحقق ظهور» حضرت حجت عج الله تعالی فرجه. السلام علیک بجوامع السلام والحمدلله رب العالمین و به نستعین.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم:

عاشق شده ای، ای دل سودات مبارک باد ... از جا و مکان رستی، آنجات مبارک باد

از هر دو جهان بگذر تنها زن و تنها خور .... تا مُلک و مَلَک گویند، تنهات مبارک باد

ای پیشرو مردی، امروز تو برخوردی .... ای زاهد فردایی فردات مبارک باد

کفرت همگی دین شد تلخت همه شیرین شد .... حلوا شده ای کلی حلوات مبارک باد

موفق باشید

28410

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: انقلاب اسلامی آیا از آن جهت که توحید و اقامه عهد الهی و آزادی معنوی را به صحنه بشریت برگردانده، ظرفیت عبور از سوژه و ابژه را دارد و می‌تواند بشر این تاریخ را از آن عبور دهد؟ آیا توحید در آینه انقلاب و در مظاهر شهدا و با نگاهی که عالم را تماما جلوه اسماء الهیه می‌دانیم و در دعای سحر بعنوان رکنی مهم از معارف ما همین امر متجلی است، چنین فرصتی پیدا شده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً پیدا شده است. در جلسه‌ی اخیر بحث سوره‌ی جاثیه، به نظر بنده نکاتی جدّی در این مورد به میان آمد. خوب است آن بحث را تحت عنوان «عالَم، آینه‌ی نمایش ربوبیت و کبریایی خداوند» دنبال بفرمایید. موفق باشید

28029
متن پرسش
سلام و درود: در صفحه اینستاگرامم عکس کتاب سلوک ذیل شخصیت امام حضرتعالی را گذاشتم و متنی را زیر آن به هدیه گذاشتم و آن متن چنین است: « سحر ز هاتف غیبم رسید مژده به گوش که دور شاه شجاع است، می دلیر بنوش ... من _ یک بچه‌ی یک لاقبایی که هشتش گروه نه‌ش بود _ که خمینی نمی‌شناخت؛ یعنی نه اینکه نشناسم، بله! به قدر تصاویر جعبه جادویی آن‌هم در ایام رحلت یا دهه فجر می‌شناختم، و می‌فهمیدم او یک رهبری بود که شاه را بیرون کرد و حکومت را سرنگون و همین. اما خمینی که اصلن شناختنی نبود _ که عشق آمدنی بود نه آموختنی _ بل دیدنی بود دیدنی، یعنی #طاهرزاده دستمان را گرفت و برد به دیدار امام. آن هم نه دیداری در حسینیه جماران و از جنس صورت بلکه دیداری از جنس عقل در عالم قلب، دیداری از جنس سلوک و‌ سلوکی از جنس عالم خدای خمینی و بسیجی‌هایش. خدایی که مدت‌ها بود گم شده و هر که سرش به تنش زار نمی‌زد همچون نیاز به هوا برای نفس کشیدن انتظارش را می‌کشیدند. همان خدای پریروز و پس‌فردا و این چنین بود که #سلوک_ذیل_شخصیت_امام_خمینی شکل گرفت و ما را از نو متولد کرد و حیاتی دوباره بخشید. السلام علیک یا روح الله. السلام علیک یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیا»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امید است سلوک ذیل شخصیت إشراقیِ حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» راهی باشد که در آن راه بتوانیم با عطایایی روبه‌رو شویم که هرگز با فکر به دست نمی‌آید و تنها باید خود را در معرض آن قرار داد. آری! در معرض «جمالی» که «جلال» الهی را نمایان می‌کند. امام خمینی؛ «جمالی» که «جلال» الهی را نمایان می‌کند البته غزلی را که متذکر شده اید حقیقتا مصداق عالی آن حضرت امام می باشد امید است بتوانم در این رابطه عرایضی داشته باشم. موفق باشید

27847

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله: چگونه باید خودمون رو از قبل برای بهره بردن لازم از لیلة القدر آماده کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که در این رابطه به بحث «معنای شب قدر» که در کانال مطالب ویژه است، رجوع فرمایید. موفق باشید

27336

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام جناب استاد: ببخشید یکبار گفتید حدیث هست که اگه کسی بند کفشش رو متمایز از دیگران ببنده بویی از بهشت نمی بره حالا به نظرتون تمایل آدمها به کسب مقام و مدارک و جایگاه های علمی هنری و ورزشی، اجتماعی و... نیز همینطوره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به جهت تکبّر و تبختر نسبت به خلق خدا باشد، با شیطان هم‌خانه‌اند. اما اگر برای به ظهورآوردن کمالات و زیبایی‌ها باشد، کار خوبی است. موفق باشید

26425
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. از کجا مطمئن باشیم، رد یا تایید صلاحیت های شورای نگهبان درست است و واقعاً به ضرر اسلام و قانون نیست و باعث می شود مفسدین و دروغ پردازان به مصادر تصمیم سازی نرسند؟یعنی می توان مطمئن بود شورای نگهبان واقعا درست عمل می کند؟ ۲. مهمترین بخش نظام و انقلاب، ولایت فقیه است و شورای نگهبان مکلف است که صلاحیت کاندیداهای خبرگان را بررسی کند تا با انتخاب مردم، میان این کاندیداهای تایید صلاحیت شده، افرادی نماینده مجلس خبرگان شوند و آنان هم ولی فقیه را برگزینند. اگر شورای نگهبان نتواند درست، صلاحیت افراد را تایید کند و لذا افراد ناصالحی که کاندیداها هستند با انتخاب مردم به مجلس خبرگان بروند و همینها در انتخابی غلط، شخصی ناصالح را بعنوان رهبر برگزینند، تکلیف چیست؟ آیا هم اکنون چنین اتفاقاتی و چنین انتخاب و تصمیمی در حوزه ولایت فقیه و خبرگان افتاده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ترکیب شورای نگهبان طوری است که می‌توان گفت نسبت به تمام نهادهای دنیا کمترین خطا در آن می‌تواند صورت بگیرد. فراموش نفرمایید که ترکیب شورای نگهبان، ترکیبی از افراد عادی نیستند که تحت تأثیر باند و گروه قرار گیرند زیرا چنین ترکیبی در سنت اسلامی شکل گرفته و عملاً قابلِ اعتمادترین موضع‌گیری‌ها را باید نسبت به آن نهاد داشته باشیم. موفق باشید

25979

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب احترام خدمت استاد گرامی ۱. اول از همه یک تشکر ویژه از جنابتان - که مرا با المیزان آشنا نمودید - آن زمان که می فرمودید المیزان بخوانید حرف بیشتر از فصوص دارد گمان می کردیم بخاطر این می فرمایید که هنوز ما را در حد فصوص نمی بینید! حال که هم اجازه فصوص را از شما گرفتیم و هم مانوس با المیزان هستیم، کاملا درک می کنیم که المیزان چه نعمت بزرگی است - گرچه ما فصوص را هم تفسیر قران می دانیم - لکن گویی علامه رحمه الله بسیار روحشان با قرآن گره خورده بود که توانسته اند آیندگان را با آیات قرآن تفسیر کنند و حس می شود بسیار جلوتر از زمان است این تفسیر - شاید درست نباشد بگویم آقای مطهری را در مورد سالهای آینده ای که المیزان را خواهند شناخت قبول ندارم و بنظرم علامه (ره) برای چندین صده بعد هم سخن ها دارند - و لذا نام مبارک تفسیر را می گذارند «المیزان فی تفسیر القران» لذا احساس می کنم با این نامگذاری قصد شروع تاریخ قرانی جدیدی را دارند! که میزان و خط کش برای عمق بیشتر در قرآن را المیزان می بینند - همانطور که از کلامشان در متن المیزان پیداست - لذا از شما بزرگوار بسیار ممنونم که ما را زودتر با المیزان روبرو کردید. ۲. در مورد شرح نهج البلاغه - بنظر حضرت عالی پس از شروحی که شما فرمودید و تقریبا تمامش را کار کرده ایم و انصافا بهره ها برده ایم- بنظرتان دقیقا چه نوع مواجهه ای با نهج البلاغه داشته باشیم؟ شرحی دیگر کار کنیم یا اینکه با خود متن سر و کله بزنیم؟ چون دوست دارم مدام در محضر نهج البلاغه هم باشم. ۳. در مورد اجتهاد در اسلام بنده به این نتیجه رسیدم که معارف طبق آنچه در المیزان یافتم، هیچگاه از هم جدا نیستند - ترتیب کلامی در میان نیست - یک پَک یا بسته جامعی است اسلام که اخلاق آن توحید را نشان می دهد - توحید فقه را - فقه عرفان را و ..و.. و. -- لذا در این نگاه اگر بتوانیم اسلام را تعریف کنیم دیگر ربط بین اخلاق و احکام نا متعارف نخواهد بود - و معنی پیدا نمی کند که کسی بپرسد از نظر اخلاقی یا شرعی! انگاه است که باید گفت از نظر اسلام - و دیگر روشن فکر نماها نمی گویند اساسا رابطه ای بین اخلاق و اعتقادات وجود ندارد! - حال در ذهنم این است که یک برنامه اجتهادی باید در بر گیرنده قرآن باشد و قرآن آنچه را که باید در اجتهاد را به انسان می دهد و راهنمایی می کند که چه نیاز داری و چه نیاز نداری - چه علم است و چه علم نیست! لذا نظریه اجتهاد قرانی را در ذهن خود شکل داده ام که شاید تدوین و به نتیجه رساندن آن حدود ده سال به طول بیانجامد - ولی بنظرم اگر خدا توفیق دهد و عمری بدنیا باشد اینکار را خواهم کرد - المیزان را به ابعاد فقهی و فقه را به ابعاد قرآنی «بیش از پیش» رسوخ خواهم داد. اگر نکته ای در این مورد می بینید که به حقیر تذکر دهید ممنون می شوم. ۴. پیشنهادی داشتم در مورد سایت شریف لب المیزان - آن هم اینکه سیر مطالعاتی ویرایش شود اگر حضرت استاد صلاح بدانند. التماس دعا. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحمداللّه راهِ گشوده‌شده‌ی حضرت ربّ العالمین که همان قرآن است را یافته‌اید. ۲. فکر می‌کنم با ارتباط مستقیم با کلمات علیّ اعلا بتوانید به گفتگوی آن حضرت با بشریت گوش بسپارید. ۳. بالاخره باید آنچه را در ذهن دارید در عمل، و از طریقِ مطالبی بنمایانید تا معلوم شود چه در سر دارید. ۴. شما در این مورد پیشنهادی دارید که به کمک کاربران آید؟ موفق باشید

25824

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در بحث عرفان جایی فرمودید جبر آن است که انسان تصور کمالی را بکند و نتواند به آن کمال برسد و مانع وجود داشته باشد، حال بنده تصور رسیدن به مقام پیامبر (ص) را می کنم که عملا محال است و نمی توان بدان دست یافت همانگونه که حضرت علی (ع) فرمودند شما نمی توانید مثل ما باشید. بنا بر این جبر اتفاق افتاد لطفا توضیح دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور کمالی که بناست خودِ ما اراده کنیم تا به آن برسیم، غیر از کمالی است که از مواهب الهی و به اراده‌ی ما انجام نمی‌شود. حوزه‌ی جبر و اختیار در مورد اول معنا دارد. موفق باشید

25533

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی: استاد سالهاست درگیر حدود روابط زن و مرد در فضای عصر امروزم، دورنمایی از زن قدیم و بستر زمانه او و عصر خود که نه می توانیم خود را غربی معنا کنیم نه می توانیم خود حقیقی را بیابیم که هر عصری مقتضیات خود را دارد. از طرفی یک زن مسلمان الگویی فاطمی پیش روی خود دارد و از طرف دیگر در زمانه خود مصداقها را گم کرده ایم و در رنگ حجاب و جوراب مانده ایم. مقام معظم رهبری حفظه الله تاکید دارند مثلا در مسایل طبی خانمها در همه رشته ها متخصص داشته باشند در میدان عمل یک زن به دلیل نوع کار ارتباط نزدیک با نامحرم دارد که خیلی سخت می شود همه حدود را رعایت کرد و بنده خودم خوف ازین مسله دارم چون هر چقدر هم ما محکم باشیم سیستم غلط پایه ریزی شده. تکلیف چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی تحت عنوان «زنِ دیندار، در نسبتی جدید با عالم» و «زن و رسالت درک تنهاییِ امروزین آن» شده است که إن‌شاءاللّه در اسرع وقت به صورت جزوه بر روی سایت قرار می‌گیرد. امید است که مفید افتد. موفق باشید

25508

علم امامبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد متن زیر قسمتی از بحث در یک گروه تلگرامی است: "....بله این هم می تواند شاهدی باشد. البته عرایض بنده مستند به روایات خود معصومین و ادله عقلی است نه فرمایشات بزرگان که شاید محل خدشه باشد و کسی بگوید شیخ صدوق اشتباه کرده. خلاصه اینکه آنچه برهان بر آن داریم عصمت در وحی (برای نبی) و عصمت در هر آنچه مربوط به دین و تفسیر قرآن و شریعت است (برای امام) می باشد. برای افعال عادی معصومین دلیلی نداریم که معصوم باشند. این سخن بسیاری از بزرگان شیعه در قرون اولیه بوده است ولی متاسفانه امروزه برخی می گویند عصمت ذاتی ایشان است مانند ذاتی بودن ناطق برای انسان! (نعوذ بالله علی ما سمعنا) " سوال بنده مربوط به اون بخش هست که میگه : «برای افعال عادی معصومین دلیلی نداریم.» این حرف درسته آیا؟ حقیقتا امامی که واسطه فیض است و آن همه مقام دارند _ که در زیارت جامعه کبیره از خودِ معصوم نقل است _ عقلانی است که صرفا در مسائل مربوط به دین عصمت داشته باشند و در امور عادی نه؟ آیا این حرف با مقامات معصومین علیهم السلام منافات ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که علم امام ذاتی نیست، بحثی نمی‌باشد. برای روشن‌شدن مطلب، قسمتی از کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» را خدمتتان ارسال می‌کنم، إن‌شاءاللّه مطلب روشن می‌شود: موفق باشید

علم امام

طبق آيه‌ي «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ»[1] که مي‌فرمايد برخي پيامبران، را بر برخي ديگر برتري داديم. از آن جایی که ولايت آن‌ها باطن نبوتشان است[2] پس ولایتشان متفاوت مي‌باشد و ريشـه‌ي اين تفاوت در «مراتب معرفت و علم‌» و «قدرت روحي» آن‌هاست. به طوري كه عاصف‌بن‌بَرْخِيا كه مقداري از «علم كتاب» برخوردار بود بر اساس ولايت تکويني که داشت توانست قبل از اين‌كه حضرت سليمان چشمشان را برهم زنند یا چشمشان را برگردانند، تخت بلقيس را از يَمَن به اورشليم بياورد. قرآن در اين باره مي‌فرمايد: «قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ»[3] آن‌كس كه مقداري از علم كتاب را مي‌دانست گفت: من آن را در كمتر از چشم به‌هم‌زدني نزد تو حاضر مي‌كنم. در مقابل اين علم كه مربوط به عاصف‌بن‌برخيا است در قرآن داريم كه: «وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ»[4] وكافران برتو اعتراض مي‌كنند كه تو رسول خدا نيستي، بگو: تنها گواه بين من و شما خداست و آن‌كه علمِ به كتاب نزد وي است. اين آيه مي‌فرمايد: علاوه بر معجزه‌بودن قرآن كه گواه است بر اين‌كه تو پيامبر و فرستاده‌ي خدا هستي، آن‌كس كه همه‌ي «علمِ كتاب» در نزد اوست نيز گواه است براين‌كه تو فرستاده‌ي خدايي .

طبق آيه‌ي اخير روشن مي‌شود كسي در زمانِ نزول آيه بوده كه «علمِ كتاب» در نزدش بوده و شهادت مي‌داده که پيامبر (ص) فرستاده‌ي خداست. و چون آيه در مكه نازل شده، بنا به بسياري از روايات شيعه و سني، مصداق آيه به طور مستقيم علي (ع) و به تبع آن اهل‌البيت (ع) اند كه داراي علمي مي‌باشند كه مانند عاصف بن برخيا، موجب تصرف در مبادي عالم مي‌شود، منتها مقداري از آن علم در نزد عاصف بن برخيا بود، و آن علم مربوط به مقام «امر» است كه مقام ماوراء عالم ماده و عالم تدريج و زمان است. چون قرآن مي‌فرمايد: «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»[5] حال با توجه به اين‌كه عاصف‌بن‌برخيا جزئي از اين علم را داراست و توانست آنچنان در عالم تصرف كند كه تخت بلقيس را قبل از به‌هم‌خوردن چشم به محضر حضرت سليمان بياورد، وسعت ولايت تكويني علي (ع) را ملاحظه فرمائيد كه حضرت از همه‌ي «علم كتاب» برخورداراند، همچنان‌كه امام صادق (ع) فرمودند: آنچه عاصف داشت قطره‌اي از اقيانوسي بود كه همه‌ي آن نزد ما است.[6]

در روايت هست که سدير نقل مي‌کند: «من و ابوبصير و يحيي بزّاز و ... در مجلس حضرت صادق (ع) بوديم، ناگهان آن حضرت با حال غضب در مجلس وارد شدند و چون در جاي خود قرار گرفتند، گفتند: «يا عَجباً لِاَقوامٍ يَزْعَمُون اِنّا نَعْلَمُ الْغَيْب، لا يَعْلَمُ الْغَيْبَ اِلاَّ الله عَزّوجل» جاي تعجب است که عده‌اي گمان مي‌کنند ما علم غيب داريم، جز خدا كسي عالم به غيب نيست، من قصد داشتم كه كنيز خود را با زدن ادب كنم، از دست من فرار كرد و من ندانستم در كدام یك از اطاق‌هاي خانه مخفي شده است! سدير مي‌گويد: چون حضرت برخاستند و به طرف منزل رفتند من و ابوبصير و ميسّر به منزل آن حضرت رفتيم و عرض كرديم: فدايت شوم ما امروز در باره‌ي آن كنيز از شما شنيديم كه چنين و چنان فرموديد و ما نمي‌خواهيم به شما نسبت علم غيب دهيم وليكن ما مي‌دانيم كه حقاً شما علوم بسيار فراواني داريد! حضرت فرمودند: اي سدير آيا قرآن مي‌خواني؟ عرض كردم بلي. فرمودند: هيچ اين آيه را خوانده‌اي كه مي‌فرمايد: «قال الَّذي عِنْدَهُ علمٌ مِنَ الْكِتاب اَنا اتيكَ بِه قَبْلَ اَنْ يَرْتَدَّ اِلَيْكَ طَرْفك» عرض كردم؛ آري كه حضرت سليمان به اطرافيان خود فرمود: كدام یك تخت بلقيس را براي من مي‌آوريد؟ «قالَ عِفْريتٌ مِنَ الْجِنّ اَنَا آتيك بِه قَبْلَ اَنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِكَ وَ اِنّي عليه لِقَويٌ اَمينٌ» عفريتي كه از طايفه‌ي جن بود گفت: قبل از اين‌كه از جايت بلند شوي مي‌آورم ولي «قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ»[7] آن کسي که مقداري از علم کتاب نزد او بود گفت: من آن را نزد تو مي‌آورم قبل از آن که چشم خود را به طرف ديگر بگرداني، زيرا جناب آصف‌بن برخيا برعکس عفريت جن از مبادي ديگري عمل مي‌كرد که فوق زمان و مکان بود.

حضرت فرمودند: آيا دانستي كه او [آصف] چقدر از كتاب الهي علم دارد؟ عرض كردم شما براي من بيان بفرماييد. حضرت فرمودند: به اندازه‌ي يك قطره نسبت به اقيانوس، به اين مقدار عاصف‌بن‌برخيا از كتاب الهي علم داشت... اي سدير آيا در كتاب خدا اين آيه را يافته‌اي كه مي‌فرمايد: «قُلْ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهيداً بَيْني‏ وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ»[8] اي پيامبر! بگو کافي است اين‌که خدا شهادت مي‌دهد به رسالت من و آن کسي که «علمِ کتاب» نزد اوست. سدير گفت: بلي اين آيه را هم خوانده‌ام. حضرت فرمودند: آيا کسي که تمام کتاب را مي‌داند با فهم‌تر است يا کسي که بعضي از آن را مي‌داند؟ عرض کردم؛ بلکه کسي که تمام علم کتاب را مي‌داند. آنگاه حضرت با دست خود اشاره به سينه‌شان نمودند و فرمودند: به خدا سوگند «علم کتاب» نزد ماست، به خدا سوگند «علم کتاب» نزد ماست. [9] ملاحظه فرمائيد که چگونه امام (ع) از طريق اين آيه ما را متوجه مقام خود نمودند.

ائمه (ع) از آن جهت كه در مقام تکوينِ خود واسطه‌ي فيض هستند، مقام‌شان فوق جبرائيل و میكائيل است ولي از آن جهت كه مي‌خواهند به صورت عادي زندگي كنند علمي از خدا طلب نمي‌كنند و موضوع پنهان‌بودن محل كنيز براي آن حضرت از اين نوع است. متوجه باشيد که حضرت (ع) با طرح موضوع کنيز و پنهان شدن او مي‌خواهند علم ذاتي را از خود نفي کنند و روشن کنند علم ذاتي مربوط به خدا است ولي اين بدين معني نيست كه هر علمي را امام بخواهد خداوند به او ارزاني ننمايد.

 


[1] - سوره‌ي بقره، آيه‌ي ۲۵۳.

[2] - در رابطه با این که ولایت، باطن نبوت است فرموده اند: چون «وَلي» مخاطب به خطاب «اقْبل» است و نبي مخاطب به خطاب «ادبر» بعد از «اقْبل» است، پس نبوت بدون ولايت صورت نبندد، ولي ولايت بي‌نبوت ممكن است و از اين جهت ولايت تکويني منحصر به پيامبر نيست.

[3] - سوره‌ي نمل، آيه‌ي ۴۰.

[4] - سوره‌ي رعد، آيه‌ي ۴۳.

[5] - سوره‌ي يس، آيه‌ي ۸۲.

[6] - الکافی، ج۱، ص ۲۵۷. حضرت فرمودند: آنچه نزد جناب عاصف بود «قَدرُ قَطرَةٍ مِن الماء فی البَحر الاَخضر» به اندازه قطره آبی بود از دریای سبز یا بحر محیط.

[7] - سوره‌ي نمل، آيه‌ي ۴۰.

[8]- سوره‌ي رعد، آيه‌ي ۴۳.

[9]- اصول کافي، ج ۱، ص ۲۵۷.

25386

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: آیا آینده من که موجودی مختار هستم قابل تغییر است؟ اگر جواب نه است علم به آینده ممکن است؟ اگر جواب آری است علم به آینده غیر ممکن است. نظرتان درباره موارد بالا چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان‌ها با انتخاب‌های خود آینده‌ی خود را در بستر سنت‌های الهی شکل می‌دهند. موفق باشید

24944
متن پرسش
سلام استاد ارجمند: ۱. بابت ترک عادات غلط در کدام مباحث شما به این اشاره شده که رجوع کنیم؟ ۲. نکته دیگر اینکه بنده گاهی فکر و خیالاتی به ذهنم می آید بابت اینکه مدام به خودم می گویم که دارم چه می کنم؟ نکند کاری که الان دارم انجام می دهم بیهوده است و آنچه خدا می خواهد این نیست (القائات زیادی به این شکل دارم) به صورتی که خیالم را نمی توانم مدیریت کنم و من را از زندگی در حال و واقعیت به خیالات می برد. در صورتی که شک هم ندارم کارم مورد رضای پروردگار هست. مثلا سر کارم یا صله رحم می کنم یا هرچه... ۳. کسی که غلبه صفرا یا بلغم و سودا و... دارد و حالاتش به هم می ریزد تا جایی که حوصله نماز ندارد یا پرخاش می کند و... در این حالت باید بگوییم ایمان فرد ضعیف است یا فعلا به خاطر به هم خودن طبع این شکل شده؟ ۴. درباره غلبه بر اضطراب های بی جا (استرس های مخرب و غیر سازنده) به کدام مبحث شما رجوع کنیم؟ وقتی یاد شما به ذهنم می رسد دعایتان می کنم چه در نماز باشم چه در هر حالی. شما هم ما را دعا کنید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» ان‌شاءالله می‌تواند کمک کند. ۲. ملاک، راهی است که شریعت الهی در مقابلِ ما می‌گذارد. ۳. هر چه هست باید با همین روحیه خود را بسازیم؛ زیرا بالاخره هر کس ضعف‌هایی دارد. مهم آن است که در بستر همان ضعف‌ها باید جلو رفت. ۴. ان‌شاءالله مطالعه‌ی کتاب «فرزندنم این‌چنین باید بود» کمک کار می‌گردد. موفق باشید

24915

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام و وقت بخیر سوالم در رابطه با ولایت و مراتب آن در امور شخصی و اجتماعی و حاکمیتی و نشانه های آن است. همانگونه که برای ایمان درجات مختلف (درجات ده گانه) ذکر شده، آیا در مورد ولایت نیز همینگونه است. در امور شخصی و فردی آیا به صرف اینکه یک شخص امام زمان خود را نشناسد و با او مرتبط نباشد از دایره ولایت خارج است یا اینکه درجات و مراتب وجود دارد. در مورد حاکمیت و حکومت وضعیت چگونه است؟ در مورد یک حاکمیت آیا دو طبقه حاکمیت ولایی و امام زمانی و غیر داریم یا اینکه اینجا هم مراتب مخلف وجود دارند؟ در صورت امکان پاسخ مبسوط بیان فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ولایت امام بر همه‌ی جهان است و بر افرادی که رابطه‌ی خاص با آن حضرت برقرار کنند از طریق رعایت دستورات شرع، آن حضرت ولایت خاص دارند. ولی موضوع حاکمیتِ اجتماعی، سیاسیِ آن حضرت بستگی به آمادگی بشریت دارد. موفق باشید

22985

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: تبلیغ نظریه مقاومت یعنی چی؟ چکار کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یعنی متوجه به این امر باشیم که در این تاریخ اگر در بستر فرهنگیِ انقلاب اسلامی در مقابل استکبار کوتاهی نکنیم، آینده از آنِ ما خواهد بود. موفق باشید

22828

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: آیا حفظ قرآن در این زمان کار مفیدی است و از این حفظ باید چه انتظاری داشته باشیم؟ آیا امر دیگه ای هست که بگوییم از حفظ بالاتر است به جای اینکه وقت برای حفظ قرآن بگذاریم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بفرمایید ابتدا معارف مقدماتی را بیابید سپس به حفظ قرآن بپردازید. پیشنهاد ما مطالعه‌ی کتاب‌های «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن و کتاب «مبانیِ نظری نبوت و امامت» است. کتاب‌ها بر روی سایت هست. موفق باشید

20692
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: چرا گفته می شود پرسش از زمان وقوع قیامت اشتباه است؟ به هر حال هنگامی که تمام بالقوه ها بالفعل می شود قیامت می شود و این در عالم ماده در زمانی که آخرین ثانیه یا میلیونیوم ثانیه است اتفاق می افتد مثلا فرض کنیم در یک ثانیه بخصوص چند سال دیگر یا حتی همین امروز این اتفاق بیفتد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی همه‌ی بالقوه‌ها به بالفعل تبدیل شد دیگر زمانی نمی‌ماند تا بپرسیم در چه زمانی قیامت می‌شود. موفق باشید

20682
متن پرسش
سلام استاد: مدتی است که به صورت جدی به مباحث معرفت نفس ورود پیدا کردم و البته به دلیل اضطرار، یعنی راه دیگری برای نجات در این عالم شلوغ به نظرم نمیرسه اما در وسط راه ناگهان سوال پیش میاد آیا برای من هم نتیجه ای دارد؟ دچار شک میشه انسان، چه باید کرد تا انگیزه و امید از دست نره؟ با احترام. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون حقیقت هر انسان، نفس ناطقه‌ی او و یا به تعبیر عرفا قلب اوست و از این طریق هرکس به هویت خود که عین اتصال به حضرت حق است، می‌رسد؛ اگر کارِ معرفت نفس را دنبال بفرمایید به نتایج خوبی نایل می‌شوید إن‌شاءاللّه. موفق باشید

31677

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: خدا قوت. در تفسیر المیزان در مورد آیه ۱۰۶ سوره مبارکه یونس آمده: دو تعبير شريف در اين آيه شريفه. در اين آيه دو تعبير لطيف آمده: يكى اينكه وقتى سخن از دعاء دارد، تعبير «ما لا ينفعك و لا يضرك» - ما: چيزى كه - را آورده و چون سخن از عبادت دارد، تعبير «الذين تعبدون من دون اللّه» - الذين : كسانى كه - را مى آورد، و لطف اين دو تعبير از اين جهت است كه عبادت به حسب طبع اقتضاء دارد كه معبود داراى عقل و شعور باشد، و معلوم است كه درباره چنين معبودى بايد تعبير «الذين» آورده شود، ولى دعا هر چند كه همواره و توأم با عبادت و خود نوعى عبادت است، ليكن وقتى مدعو متصف باشد به صفت «لا ينفع و لا يضر» ديگر جا ندارد تعبير الذين آورده شود، چون اين تعبير ذهن شنونده را دچار اشتباه مى سازد، و شنونده خيال مى كند كه هر موجودى كه مصداق تعبير «كسانيكه» باشد، يعنى صاحب علم و عقل مى تواند نافع و مضر باشد، بدين جهت به جاى آن تعبير، تعبير «چيزى» كه را آورد تا اشاره كند به اينكه اين خدايان كه شما دست به دعايشان بر مى داريد جمادند، و در حق جمادات كسى اين احتمال را نمى دهد كه روزى اراده نفع رساندن و يا ضرر زدن كنند. میشه لطفا واضح تر توضیح بدین. در حال حفظ هستم و رجوعی به تفسیر داشتم ولی متوجه عبارات فوق نشدم. سوال ۲: استاد گرامی دبیر کامپیوتر دوره متوسطه هستم. چگونه می توانم دانش آموزانم را از پوچی گرایی نجات دهم و دید آنها را نسبت به زندگی عوض کنم؟ کتابی یا سخنرانی یا ..؟ لطفا مرا راهنمایی کنید. سوال ۳: عاشق قرآن هستم و دوست دارم که بهتر بفهمم و از ظاهر قرآن فراتر بروم و علاوه بر حفظی که انجام میدم عمق هم پیدا کنم. آیا مثلا تحصیل در رشته قرآن و حدیث یا... می تونه کمک کنه؟ چه کنم؟ سوال ۴: لطفا منبعی کامل برای مطالعه تاریخ اسلام و وقایع آن معرفی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همچنان‌که علامه طباطبایی می‌فرمایند بحث در آن است که شرک، نفی شود و بیان می‌کنند که شرک، انسان را در زمره ظالمین وارد می‌نماید و آدمی مستحق مجازات‌هایی می‌شود که خداوند در کلام خود به ظالمین وعده داده است. لذا خداوند می‌فرماید: غیر از خداوند کسی را به عنوان منشأ اثر نخوانید، در حالی‌که نه برای شما توان ایجاد نفعی را دارد و نه توان دفع ضرری را. ۲. بقیه جواب سؤال خود را در جواب سؤال شماره 31672 دنبال بفرمایید. موفق باشید

30378
متن پرسش
سلام استاد عزیز تر از جانم: چندی است به شدت با مشکلات اقتصادی پنجه نرم می کنم. ولی همیشه چشم به درگاه خداست و در خلوتم از او می خواهم. ترسم این است که نتوانم این عقیده رازق بودن خدا را در دلم کامل کنم. لطفا راهنمایی کنید تا دلم آرام گردد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطمئن باشید قضیه‌ی همه‌ی ما آن است که «در بلا هم می‌چشم الطاف او». آری! باید در این نوع سختی‌ها ببینیم خداوند چه مصلحتی مدّ نظر دارد، نه آن‌که موضوع را بیرون از مصلحت خداوند دنبال کنیم. موفق باشید

27765

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد گرانقدر سلام علیکم: متاسفانه بخش قابل توجهی از جوانان و نوجوانان ما در محیط خانواده و اجتماع در معرض اطلاعات و مفاهیم غلط بوده اند و تربیت غیردینی داشته اند. فارغ از اینکه مقصر را چه کسانی بدانیم نسبت اینها با کسانی که با اصول مذهبی و تربیت دینی مواجه بوده و توانسته اند به بخشی از حقیقت دست پپدا کنند، طعم مناجات را بچشند، عشق ورزی با نادیده ها را بیاموزند و راهی برای وصال خود بجویند چگونه است؟ شاید بتوانیم این وضعیت را با شرح عدالت خداوند در موضوع انسانهای سالم به لحاظ جسمی و کسانی که ناقص به دنیا آمده اند تشبیه کنیم ولی طالبم از شما بشنوم که تکلیف این ها چه می شود؟ آیا گناهشان و پیروی از هواهای نفسانی شان با دسته دوم به یک ترازو سنجیده می شود؟ و تا حضرت صاحبمان تشریف نیاورده اند و عقول شکوفا نشده جایگاه اینها کجاست؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی مرحوم آیت اللّه حائری شیرازی، آن حکیم فرزانه: «هرکه داناتر است، مسئول‌تر است». با این‌همه از آن جهت که خداوند «هادی» است حتماً همه‌ی افراد به نحوی در زندگی خود در معرض هدایت قرار می‌گیرند. موفق باشید

27131

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: با توجه به تکنیک تمرکز بر (روی عدد یک یا الله) علامه طباطبایی در رساله الولایه ۱) در حالت خوابیده باشد یا نشسته؟ چند دقیقه در روز؟ ۲) موسیقی های الفا ذهنی هم در این زمینه کمک می کند؟ موسیقی در این زمینه سراغ دارید؟ ۳) عدد یک را چطوری باید در ذهن تجسم کرد چون سخته بعضا تصورش کرد؟ ممنون میشم کمی شرح داید. و کمی از جزئیات در تمرکز را بیان کنید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد، ورودی نداشته‌ام و تجربه‌ای ندارم. موفق باشید

26966
متن پرسش
استاد عزیز سلام: جناب داوری اردکانی در انتهای مقدمه مفصل کتاب خردسیاسی در زمان توسعه‌نیافتگی می‌نویسد: «خرد در زمان توسعه نیافتگی علیل می‌شود زیرا این زمان _ اگر بتوان آن را زمان نامید _ برای رشد و شکوفاشدن خرد مناسب نیست و به این جهت است که تخم استعداد‌ها در زمین آن تباه می‌شود. همیشه و در همه‌جا امثال سوفوکل و سقراط و هیپوکراتس و فردوسی و بیرونی و ابن‌سینا و شکسپیر و گالیله و دکارت و ... هستند اما هر زمین و هوایی مستعد و مهیای پرورش آنها نیست. جهان توسعه نیافته باید به عقیم بودن زمانش تذکر پیدا کند.» من هم در کنار همین پاراگراف چنین نوشتم: «شهدای انقلاب اسلامی و امامین امت کجای داستان قرار می گیرند؟ به نظر من سردار شهید سلیمانی بزرگ متفکر تاریخ است که هیچ کدام از این متفکرانی که دکتر نام برده جاپای اون نگذاشته و نخواهد گذاشت! و تازه این یکی از شاگردان مکتب خمینی است که خود مکتبی است!» دو سوال مهم دارم: ۱. نظرتون بر حاشیه‌ای که بنده با فهم ناقص خود کنار مطلب دکتر نوشتم؟ ۲. به نظر شما چرا دکتر داوری بر مسئله‌ای همچون کرونا توجه جدی می‌کند و سه یادداشت می‌نویسد در حالی که آرام و بی سر و صدا از اتفاق بزرگ و تاریخی همچون شهادت حاج قاسم عبور می‌کند؟ آیا اینقدر ارزشمند نبود که در مقام تذکر و فلسفه به آن سیل عظیم مردم هم توجه می کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نکته‌ی خوبی را متذکر شدید زیرا ما از طریق مکتب حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به کلّی خود را از دوگانه‌ی توسعه‌یافتگی و توسعه‌نیافتگی می‌توانیم خارج کنیم و تعریفِ دیگری از انسان را ارائه دهیم، تعریفی که جهان تشنه‌ی آن است و حاج قاسم‌ها با بصیرت خاص جهانی‌شان نمادِ آن جهان هستند. ۲. آقای دکتر داوری به عنوان یک فیلسوف، بنا دارند فیلسوفی کنند و متذکر وضع تاریخی باشند که بشر گرفتار آن است و در هر سه یادداشت خود در مورد کرونا، ما را به تفکر نسبت به وضعی که در آن هستیم، دعوت می‌کنند و با توجه به این امر، خود را در جایگاهی نمی‌بینند که احساس کنند باید نسبت به حاج قاسم سخن بگویند وگرنه در این مورد، نگاهِ خوبی دارند. موفق باشید 

26632

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: «من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق» بنده فرهنگی ازکارافتاده هستم. کتابهای امام خمینی و علامه حسن زاده را میخوندم ولی متوجه نمی شدم. تا اینکه با کتابها و سایت حضرتعالی آشنا شدم. اگه ممکنه نهایت دیدگاه ما نسبت به امام زمان در عبادت را بفرمایید. سپاسگزارم. خدا طول عمر عنایت کنه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حجت عجل‌الله‌فرجه امام ما هستند و با نظر به شخصیت آن حضرت که واسطه‌ی فیض الهی می‌باشند و امید به عنایت آن حضرت، باید به عبادات شرعیه‌ی خود امیدوار بود. موفق باشید

نمایش چاپی