بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26772

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در قرآن کریم مطابق با آیه «یستمعون القول فیتبعون احسنه» بایستی فضای گفت و شنود افکار و تدبر آنها در اجتماع فراهم شود و لازمست در سطح اجتماع مسلمین پیگیری شود. آیا در این راستا بهتر نیست اجازه تشکیل شبکه تلویزیونی و رادیویی به احزاب و اقلیت های دینی و مخالفان و منتقدان نظام داده شود و یا با آنها مناظره در سطح عموم رقم بخورد تا فضای شنیدن افکار حتی مخالف و منتقد هم پیش بیاید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. آیه‌ی مذکور بشارت می‌دهد به آن‌هایی که قول خدا را می‌شنوند و از بهترین راهنمایی‌های آن استفاده می‌کنند. بحث «یتّبعون احسنه» است یعنی به دنبال بهترین «بودن»، و این غیر از آن است که اسلام اجازه دهد تا سخنانِ باطل در جامعه شایع شود. هرکس خواست، خودش برود سخنانی که از نظر اسلام باطل است پیدا کند، ولی اسلام که دین هدایت است چنین کاری را دامن نمی‌زند.  موفق باشید

25750
متن پرسش
سلام علیکم: اگر انبیاء و ائمه معصوم اند و صاحب توانایی های خارق العاده از سوی خالق آیا اینکه گناه نمی کنند را نمی توان یک عمل نه چندان عجیب به سبب توانایی هایشان دانست؟ یعنی آنها را در مقام مثال نمی شود با دانش آموزی که از قبل جواب سوالات امتحان را دارد و معلم به او داده است لذا اگر نمره اش کامل شود، کار خاصی کرده نکرده قیاس نمود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» در این مورد بحث شده است که چون عصمت ائمه «علیهم‌السلام» از روی علم است، اختیار از آن‌ها سلب نمی‌شود مثل کسی که علم دارد اگر این آتش را بردارد، می‌سوزد. و چون می‌داند، عمل نمی‌کند. کتاب مذکور بر روی سایت هست. موفق باشید

23377
متن پرسش
با سلام و عرض خدا قوت خدمت شما: در كتاب تمدن زايي شيعة مطلبي فرموده ايد به اين مضمون كه: «ما فكر مي كنيم اين ادارات و سازمانها مشكلات جامعه را حل مي كنند در حالی كه في الواقع خود اين ادارات مشكل جامعه هستند و حل مشکلات جامعه در جمع شدن این ادارجات است.» اگر بنده مطلبی که فرموده اید را درست فهمیده باشم با یک سوال روبرو می شوم و آن تاکید مقام معظم رهبری بر کار تشکیلاتی و اینکه بدون تشکیلات کاری از پیش نمی رود. سپاسگزارم اگر توضیح بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم بایدکار تشکیلاتی کرد ولی با روحیه‌ی اطمینان به همدیگر و نظرکردن به وجهِ یمینیِ انسان‌ها. ادارات موجود بر مبنای تئوری ماکیاول، ساخته‌ی فکری است که همه‌ی انسان‌ها را جنایت‌کار حساب می‌کند و اتفاقاً بیشتر هم گرفتار همان‌هایی می‌شوند که می‌خواهند از آن‌ها فرار کنند، بر عکسِ تجربه‌ی ما در اوایل انقلاب و در جبهه‌ها – یادش به‌خیر- بد نیست در این مورد کتاب «خاطرات آقای محسن رفیق‌دوست» را مطالعه فرمایید که چگونه با اطمینان به همدیگر، کارها را جلو می‌بردند. موفق باشید

22054

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. سلام علیکم: حضرت استاد معنای ولایت مطلقه فقیه چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آن‌که ولیّ فقیه واسطه و حامل ولایت خدا و رسول خدا است؛ عملاً ولایت او مطلق است یعنی همه‌ی آن‌چه که پیامبر خدا إعمال می‌کنند، ولیّ فقیه که حامل ولایت آن حضرت است دارای آن حیطه و احاطه هست زیرا او حرف خود را نمی زند. موفق باشید

29642
متن پرسش
سلام استاد حالمان از دوستان گرفته، مگر می‌شود به سلبریتی که از شهادت محسن جان فخری زاده خوشحال شده گفت حرام زاده؟! بعد هم توجیه کرد که اینها حرام زاده روحی و اعتقادی هستند. استاد کاری نداریم که فقها برای جمع بین روایات دشمنان مولا علی روحی و ابی و امی و ولدی فداه گفته اند عده ای حرام زاده اعتقادی هستند و احکامی را بر آنها بار کرده اند که سر جای خود صحیح! اما چگونه اینو تسری بدهیم به یک سلبریتی ایرانی شیعه و اصلا مگر می‌شود گفت فلانی حرام زاده است اما منظورمون اعتقادی، روحی است ؟!!!!!!! حتی نسبت به همان عده ای که نسبت به اهل بیت بغض دارند! اما شاید بغضی هم در ظاهر نشان ندهند‌. حال دلمان گرفته چگونه به هموطن خود بگوییم حرام زاده آن‌هم به اسم دفاع از محسن جانی که قطعا راضی نیست و سیره اون هم این نبوده!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد با شماها موافق هستم. اتفاقاً با این ادبیات، خود را از صحنه خارج می‌کنیم زیرا انقلاب اسلامی در بستر حکمت و حماسه می‌تواند استعدادهای خود را شکوفا سازد و حاج محسن فخری‌زاده‌ها را به بار آورد. موفق باشید

29588
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: طاعات و عبادات قبول درگاه الهی. خداوند خیر و عمر با برکت به شما عنایت فرمایند. استاد سوالی در مورد بندهای خطبه ی حضرت زهرا (سلام الله علیها) که در کتاب بصیرت حضرت زهرا (سلام الله علیها) بحث شده پیش آمده است. در بند 90 تا 93 چرا حضرت برای ایمان، تطهیر؛ برای نماز، تنزیه؛ برای زکات، تزکیه؛ و برای روزه، تثبیت؛ به کار برده اند‼️ تفاوت این افعال چیست، مخصوصا تطهير و تنزیه؟ تشکر از زحمات فراوان شما. التماس دعا داریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت در آن خطبه این‌طور می‌فرمایند: «فَجَعَلَ اللهُ الايمانَ تَطْهيراً لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ» پس خداوند ايمان را براي تطهير شما از شرك قرار داد. «وَ الصَّلوةَ تَنْزيهاً لَكُمْ مِنَ الْكِبْرِ» و نماز را براي پاك كردن شما از كبر مقرر فرمود. «وَ الزَّكاةَ تَزْكِيَةً لِلنَّفْسِ وَ نِماءً فِي الرِّزْقِ» و خداوند زكات را براي پاك كردن جان و رشد و نمو رزقتان قرار داد. «وَ الصِّيامَ تَثْبيتاً لِلْاِخْلاصِ» و روزه را تشريع فرمود جهت تثبيت و محكم نمودن اخلاص.‌

آری! مگر جز این است که انسان از طریق ایمان نسبت به شرک و آلودگی‌های آن، روح و جان خود را پاک می‌کند؟ همچنان‌که با نماز و اظهار عبودیت از تکبّر و استکبار در مقابل حکم خدا، نجات می‌یابد و با زکات، نفس خود را از بخل پاک می‌کند و زمینه‌ی رشد رزق او در نظام عالَم بهتر فراهم می‌شود و با روزه‌داری نسبت خود را با خدا طوری می‌کند که حجاب‌های او برطرف شود و او بماند و خدا؛ و این یعنی اخلاص. موفق باشید

28183

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: بنده سالهاست مشغول تبلیغ دین هستم. احساس می‌کنم در عرصه تبلیغ دین به هیچ وجه مؤثر نبوده ام. جملاتی می نویسم ، شما منو در این جملات و مطالب یاری کنید! استاد بنده احساس می‌کنم زمانه خود را نمی‌شناسم ، و تاریخ جدیدی که با انقلاب اسلامی گشوده شده است را درک نمی‌کنم و به همین علت خارج از زمانه و تاریخ خود افتاده ام و همه فعالیت های خود را پوچ می‌بینم. احساس می‌کنم اهداف تبلیغی ما در عرصه دین مبهم است، اگر نگویم هدف خاصی را دنبال نمی‌کنیم! در کل نمی‌دونیم قرار است با تبلیغ دین به چه آفاقی برسیم تا بتوانیم بر اساس همان افق ها برنامه ریزی داشته باشیم! نمی‌دونم تا چه اندازه این حرفی که می‌زنم صحیح است ، بنده احساس می‌کنم ما باید اهداف تبلیغی خود را تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی خصوصا مسأله تمدن اسلامی قرار بدیم و در راستای رسیدن به همین اهداف تفکر و برنامه ریزی کنیم! احساس می‌کنم باید در این مسیر با تکیه بر محور ولایت فقیه و اندیشه های ناب آقا که در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی گوشه هایی از آن نیز آشکار است ، حرکت کنیم. اما اگر بخواهیم به این نحو ذیل انقلاب اسلامی قرار بگیریم تا در درون تاریخ جدید قرار بگیریم، نیاز به معارف بلند و مهارت های خاصی داریم که فقط با تفقه و تفکر و بصیرت می توان به آن دست یافت! حال اگر ما اهداف را جامعه توحیدی و تمدن اسلامی قرار بدیم و با محور بیانیه گام دوم انقلاب بخواهیم حرکتی را آغاز کنیم مثلا در مسأله سبک زندگی اسلامی اگر بخواهیم فعالیت هایی داشته باشیم نیاز به دانش عمیق و تفکری سلیم داریم. به نظرم لازمه ی فعالیت در این عرصه، شناخت صحیح تمدن اسلامی ، سبک زندگی اسلامی و از آنطرف شناخت رقبایی چون تمدن غرب و سبک زندگی غربی است که این مسائل دانش و تفکری اساسی را می طلبد. مثلا در منطقه تبلیغی ما در ایام کرونا مشغول تعمیرات مسجد شدند ، مسجد ما تا حدودی نسبت خودش را با معماری اسلامی حفظ کرده بود ، اما بعد از این تعمیرات و تغییر و تحول های جدید ، احساس می‌کنم این مسجد فاصله زیادی با معماری اسلامی پیدا کرده و اصلا اون حال و هوا و انسی را که قبلاً داشت دیگه نداره! احساس می‌کنم این مسجد نمیتونه ما را در دل خود آرام کنه و ما را به یاد عالم قدس و معنویت بندازه ، و عجیب این است که محرک این کار امام جمعه و طلاب محل بوده اند و اندک ارزشی به حرف های حقیر در این زمینه ندادن! احساس می‌کنم در دل این مسجد دیگر نمی‌توان افراد را متذکر و متوجه حقایق دین کرد! چون کسانی که هنوز فرق بین تالار و مسجد را درک و فهم نمی‌کنند ، چگونه میتونن بین تمدن غرب و تمدن اسلامی فرقی قائل بشن ، اونم وقتی که تمدن غرب همه را درگیر خود کرده است! به هر حال بنده به این نتیجه رسیده ام که اگر مبلغان مردم را با معارف ناب توحیدی آشنا نکنند و نگاه تمدنی نداشته باشد و خود را ذیل انقلاب اسلامی معنا نکنند و در ذیل شخصیت نورانی امام خامنه ای تفکر و تعمق نکنند نمی توانند تبلیغ دین را به صورت صحیح انجام دهند! به نظر شما تا چه اندازه می توان گفت این نگاه به تبلیغ دین درست و صحیح است؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده متوجه‌ی نکات خوبی هستید. ولی از آن طرف هم متوجه باشید اسلام قدرت تصرف حتی در زمان و مکان را دارد و از این جهت می‌توانیم مثل شهید آوینی دوربین را هم در اختیار اهداف خود قرار دهیم به شرطی که از یک طرف اسلام را به نور قرآن بشناسیم و از طرف دیگر جهان غرب را. فکر می‌کنم با تأمّل در تفسیر المیزان جلو بروید، مؤثر خواهید شد. موفق باشید

27687

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: نحوه ورورد و مطالعه جلد ۸ و ۹ اسفار به نظر حضرتعالی چگونه بهتر است؟ برای خودم می‌پرسم. الان که در حال کار کردن منازل و فصوص هستم گویی وسط مطالب نیاز جانم دیدم که با معرفت نفسی عمیق‌تر روبرو شوم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم همان ترجمه با ویرایش جدید برایتان قابل فهم و استفاده است. البته به هر حال متن، متنِ فلسفی است و باید با تأمّل و با حوصله خوانده شود. موفق باشید

27020
متن پرسش
سلام علیکم: چرا در روایات داریم آن کس که هرگز بلا و مصیبت نبیند، مورد لطف الهی نیست و خدا از بنده مؤمنش تفقّد می‌کند و برای او بلاها را اهداء می‏ نماید همانطوری که مرد در سفر برای خانواده خودش هدیه‌ای می‏ فرستد؟ درون این بلایا و ابتلائات چه نهفته است که به مثابه دستورات تربیتی برای تعالی انسان محسوب می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: انسان‌ها در این بلاها متوجه‌ی ضعف‌های خود می‌شوند. ثانیاً: متوجه‌ی ظرفیت‌های نهفته‌ی در خود خواهند شد. ثالثاً: در همین مصائب است که می‌پرورند. عرایضی در رابطه با «نگاه الهیاتی ما به پدیده‌ی ویروس کرونا» شده که آن را ذیلاً تقدیم می‌کنم: موفق باشید

بسم الله الرّحمن الرّحیم

«نگاهی الهیاتی ما به ویروس کرونا»

با توجه به این‌که پدیده‌ی کرونا این سؤال را به میان آورده که نگاه الهیاتی ما به آن چگونه و از چه زاویه‌ای باید باشد، نکاتی یا رویکرد فلسفی به موضوع عرض می‌شود.

حادثه‌ها و مصائب به‌خصوص که هیچ تجربه‌ای از خداوند بهتر از تجربه‌ی ایمان در خطرات خالصانه نیست، به همان معنایی که قرآن در وصف آن، واژه‌ی «دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّين‏» به‌کار می‌برد و می‌فرماید: «فَإِذا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ يُشْرِكُونَ.» (عنکبوت/۶۵).

۱. عقل در بستر طبیعی خود متوجه مخلوقیت عالم است و پایدارماندن بر عهدِ عقلی در چنین بحران‌هایی اقتضا می‌کند که متوجه‌ی خالق عالم و نقش او در چنین شرایطی باشیم.

۲. خالق عالم به اعتبار آن‌که منشاء وجود عالم و موجودات است، خودش عین وجود است و بنا به گفته‌ی صدرالمتألهین عین وجود، عین کمال، یعنی عین علم و حکمت و قدرت و سایر کمالات است.

۳. خالق عالم، خالق هر موجودی است با تمام لوازم و آثار وجودی‌اش. یعنی خالق هر کدام از ماست با تمام نسبت‌هایی که با اطراف خود داریم و خالق تمام ابعاد شخصیت ماست هرچند مرحله‌ی نوجوانی ما به جهت تقدّم مرحله‌ی کودکیِ‌مان بر نوجوانی‌مان، در ابتدا مرحله‌ی نوجوانی ما به ظهور نمی‌آید، ولی خداوند در اراده‌ی خود همه‌ی مراحل وجودیِ ما را خلق کرده، به اعتبار آن‌که اراده‌ی او واحد است و با یک اراده مخلوق خود را اراده و خلق می‌کند. (۱) هرچند مراحل شخصیت ما به تدریج ظهور کند.

۴. وقتی خداوند خالق وجود عالم است، تمام ابعاد وجودی عالم در قبضه‌ی اوست، به همان معنایی که فرمود: «وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ إِلَيْهِ الْمَصير» پس رابطه‌ی مخلوق با خالقش که آن را خلق کرده، رابطه‌ای است که همه‌ی ابعاد مخلوق را در برگرفته و جدایی مخلوق از خالق از نظر تکوینی معنا ندارد، به‌خصوص اگر متوجه باشیم هویت مخلوق، هویت تعلّقی است و مخلوق عین ربط به خالقش می‌باشد.

۵. با توجه به نحوه‌ی ارتباط عالمِ وجود با خدا، خداوند در تمام مراحل عالم، حضوری مطلق و فعّال دارد و اگر برگی از درختی فرو افتد از اذن و علم خدا خارج نیست «وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُها» این آیه در واقع گزارشی است از نگاهی که هر اندیشمندی می‌تواند بدان دست یابد.

۶. خالقِ عالم مطابق علم و حکمت خود دارای سنت‌ها و تقدیراتی است. حکمت الهی اقتضا می‌کند تا انسان‌ها را در شرایط خوف و جُوع و ضررهای مادی و جانی امتحان بکند تا انسان‌ها در دل این سختی‌ها پرورانده شوند و شخصیت‌هایی که صابرند، صبرشان به ظهور آید (۲) و در دل چنین سنتی است که اندیشه‌ها به‌کار گرفته می‌شوند تا از یک طرف راه‌های عبور از سختی‌ها شناخته شوند و انسان با عقلانیت خود در مورد عبور از سختی‌هایی که پیش می‌آید بیندیشد و رشد کند، و از طرف دیگر با توجه به آن‌که می‌داند عالم در قبضه‌ی خداوند است در رجوع به خداوند به رازِ وجودی آن سختی‌ها فکر کند که اگر آن سختی‌ها برای پرورش انسان‌هاست، مسیر صبر و مقاومت را در مقابل آن‌ها پیشه نماید و می‌یابد که آن سختی با رحمت الهی هماهنگ است، و اگر در سنت «وَ ما أَرْسَلْنا في‏ قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلاَّ أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ» (اعراف/۹۴) می‌باشد تا در ازاء آن سختی‌ها و تهاجم‌هایی که به انسان‌ها و جوامع می‌شود، رجوع به حق نموده و در محضر خداوند به تضرّع آیند و با تضرّع و توبه، مزاحمت‌های آن سختی‌ها را از سرِ خود کم کنند، به فکر توبه و تجدید نظر نسبت به آنچه انجام داده‌اند و در آن قرار دارند بیفتند. اینجاست که جایگاه بلاهای طبیعی و غیرطبیعی روشن می‌شود بدون آن‌که گمان کنیم عالم از دست خداوند خارج شده. هر بلایی که می‌خواهد باشد. عمده برخوردِ عقلانی از یک طرف و برخورد الهیاتی از طرف دیگر با پدیده‌ای است که امروز به صورت کرونا به میان آمده است تا با عقلانیت خود جایگاه نظریات علمی و بهداشتی نادیده گرفته نشود - اعم از جایگاه طبّ جدید و یا طب سنتی- و با الهیات خود طوری با آن پدیده برخورد کنیم که از راه‌های گشوده‌ی حضرت حق در این‌گونه مصائب بهره‌مند شویم و خود را دست‌بسته در مقابل آن ویروس احساس نکنیم و از برکات نگاه توحیدی جهت حضور در عالم محروم شویم به‌خصوص که حضرت جواد (ع) می‌فرمایند: ««مَوْتُ‏ الْإِنْسَانِ‏ بِالذُّنُوبِ‏ أَكْثَرُ مِنْ مَوْتِهِ بِالْأَجَلِ وَ حَيَاتُهُ بِالْبِرِّ أَكْثَرُ مِنْ حَيَاتِهِ بِالْعُمُرِ» مرگ آدمی به سبب گناهان بیشتر از مرگ به واسطه‌ی اَجَل است، و ادامه‌ی حیاتش به سبب نیکوکاری بیشتر از حیاتش به واسطه‌ی عمر طبیعی است.

۷. معلوم است که خالق عالم و اقتضائات نظام احسن هستی برای هر مخلوقی جای و جایگاهی قائل است و تقدیرات انسان‌ها نیز از یک طرف وجهی از وجوه آن‌هاست و از طرف دیگر در نسبت با عالم، اندازه‌ای است مشخص شده و به همین جهت آموزه‌های دینی متذکر می‌شوند که مرگ و حیات انسان‌ها دارای اندازه‌های مشخص است و کسی را یارای عبور از مرگی که برای او مقدر شده‌است نمی‌باشد، هرچند خوب مردن و یا بد مردن را خود انسان ها برای خود شکل می‌دهند. قرآن می‌فرماید: «قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدْرا» (طلاق/ ۳) خداوند برای هر موجودی اندازه‌ای در عالم مشخص کرده و یا می‌فرماید: «إِنَّا كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَر» (قمر/ ۴۹) البته ما هرچیزی را به اندازه آفریدیم و نیز قرآن در آیه‌ی ۲۲ سوره‌ی حدید می‌فرماید: «ما أَصابَ مِنْ مُصيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا في‏ أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ في‏ كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسير» هيچ مصيبتى در زمين و نه در وجود شما روى نمى ‏دهد مگر اين‌كه همه‌ی آن‌ها قبل از خلقت‌شان در کتابی بوده است و اين امر براى خدا آسان است‏. با توجه به این امر می‌فرماید: «وَ مَا کَانَ لِنَفْسٍ أَن تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللّهِ کِتَابَاً مُؤَجَّلاً وَ مَن يرِدْ ثَوابَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَ مَن يرِدْ ثَوَابَ الآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِي الشَّاکِرِينَ»؛ هيچ‌کس جز به فرمان خدا نمي‌ميرد، که خدا مرگ را مقررشده معين کرده است و هرکس پاداش اين جهان را بخواهد از آن به او خواهيم داد.» (آل‌عمران/ ۱۴۵) و نیز می‌فرماید: «إِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَلا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ» (یونس/ ۴۹) یا فرمود: «نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقينَ.» (واقعه/ ۶۰)

 مهم آن است که به تقدیرات خود راضی شویم تا بهشتی در مقابل ما گشوده شود. به همین جهت حضرت علی (ع) در دعای کمیل از خداوند تقاضا می‌کنند: «اللّهمّ انّى اَسْئلُكَ .... اَنْ تَجْعَلَنى بِقِسْمِكَ راضياً قانِعاً» خداوندا! ما را طوری بپروران که از قسمت‌هایی که برای ما مقدر کرده‌ای راضی و قانع باشیم. این یعنی خوب بودن به دست ماست ولی اندازه‌ی «بودنِ» ما در دنیا، در اختیار خالق عالم است؛ خودمان باید سرنوشت خود را تبدیل به نیکی کنیم به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم»(رعد/ ۱۱) یعنی نقش آموزه‌های دینی در این‌جا آن است که: «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً» (انسان/ ۳) تا معلوم شود انسان در تعالی‌بخشیدن به سرنوشت خود، دست‌بسته نیست و بلاها، خواب‌ها را بیدار و دل‌ها را متوجه‌ی خدا می‌کند تا جهت دفع این بیماری، منوّر به الهامات علمی شوند.

«والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته»

 


۱) فرمود: «وَ ما أَمْرُنا إِلاَّ واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَر» (قمر/۵۰)

۲) قرآن در این رابطه می‌فرماید: «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرين‏» (بقره/۱۵۵)

25451
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: این شبهه را در سوالات قبل پاسخ ندادید و متاسفانه هرچه بیشتر فکر می کنم کمتر به نتیجه می رسم. شما می فرمایید ممکنات در علم خدا هستند و ممکن بودن ذات هر مخلوقی است و خداوند وجود هر مخلوقی را به مخلوق می دهد. سوالم اینه قبل از علم خدا من کجا بودم؟ حتما نبودم حالا من بصورت ذاتی در علم خدا بوجود میام؟ وقتی خداوند به علمش نظر دارد و من در علمش هستم در اصل خداوند در علمش مرا اراده کرده یعنی ذات مرا اراده کرده این ذات من همان زن یا مرد بودن من است حالا قابلیت خلق داشتم خداوند من را خلق کرده چرا شما می فرمایید ممکنات در علم خدا هستند بفرمایید چطور ممکنات در علم خدا ایجاد شدند؟ آیا غیر از اراده حضرت حق بوده؟ امیدوارم منظورم رو درست رسانده باشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبل و بعد برای حضرت ربّ العالمین معنا ندارد. علم او ذاتیِ اوست و همه‌ی بعد و قبل، پیشِ اوست. توصیه‌ی بنده گوش‌دادنِ بحث «پیامبران خدا و نظر به آغازِ آغازها» همراه با متن مربوطه و سپس نظر به جواب سؤال شماره‌ی ۲۵۴۴۸ می‌باشد. موفق باشید

24515
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: عرض تسلیت دارم محضر حضرتعالی در پی رحلت فرزند گرامیتان خداوند صبر جزیل به شما و خانواده محترمتان عنایت کند. جسارتم را ببخشید. شاید جوابتان در این مرحله معرفت جدیدی از خداوند به روی ما بگشاید. حضرت امام خمینی امتحان از دست دادن فرزند رو داشتند از آن طرف مقام معظم رهبری امتحان فرزند رو نه اما امتحان غربت حتی در بین مذهبیون و انقلابیون و جانبازی رو داشتند. و انواع امتحانات از دیگر علما با اقسام مختلف اتفاق افتاده است. اما چگونه است که شما هم با جسم! آسیب دیده از کودکی امتحان شده اید هم با فقر! هم با فرزند!. به نظر می آید نعوذ بالله امتحان منصفانه ای نیست! والله اعلم؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای حضرت ربّ العالمین بشوم که «در بلا هم می‌چشم الطاف او / مات اویم مات اویم مات او» مگر می‌شود از طرف حضرت رحمان، جز رحمت به ظهور آید؟!! درست است که عاطفه، خلأ فرزند را نمی‌پذیرد و حق هم دارد؛ ولی قلب در استقرارِ توحیدی خود چیزِ دیگری می‌بیند. موفق باشید

24489
متن پرسش
سلام علیکم: سوال بنده این است که چرا ملاصدرا رابطه نفس با بدن را همانند رابطه صورت و ماده می داند؟ مگر چه سنخیتی بین این دو ارتباط هست که اگر رابطه صورت و ماده را که اتحادی است بپذیریم پس رابطه نفس و بدن هم اتحادی هست؟ یعنی صورت همچون نفس مجرد، مجرد است و ماده هم همچون بدن که ماده است حتما ماده می باشد، مگر صورت مادی نیست؟ ممنون از پاسخ‌گویی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که صورت، مظهر و ظهورِ ماده می‌باشد می‌توان گفت بدن مظهری است برای ظهور نفس. مثل نگاهی که عرفا بر عالَم دارند و همه‌چیز را مظهر اسماء الهی می‌دانند، نه این‌که آن اسماء، مادی باشد و یا صورت، در نسبتِ با نفس برای بدن هویتِ مادی داشته باشد. موفق باشید

23912

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر. استاد من اونقدر حسن ظن به خدا دارم که اصلا تو فاز خوف نمیرم همش رجا. میدونم که باید ۵۰ ۵۰ باشه ولی نمیدونم چکنم. مثلا داشتم جزوه حج میخوندم دیدم نوشتن موقع لبیک حضرت چنان گریه کردن که از هوش رفتن (چیزی به این مضمون) دلیلش رو گفتن اینه که نکنه ندا بشنوم لا لبیک... ولی من اصلا این حس رو ندارم همش میگم خدا میبخشه مخصوصا اگر لطف کنه و از خطا دورم کنه که دیگه حتما میگم منو میبخشه و خوفی ندارم! ممکنه بفرمائید ایراد کارم کجاست و چطور اصلاح کنم؟ ممنونم. عاقبتتون بخیر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید نگران بود. بالاخره این رجائی که سراغ شما آمده است، موجب عصیان که نمی‌شود بلکه امید به خدا را زیاد می‌کند. موفق باشید

23753

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
اسلام و احترام: استاد بر فرض قصد توسل به حضرت جوادالائمه (علیه السلام)، کدامیک از دو رویکرد زیر در امر توسل بهتر و صحیح تر است؟ چرا؟ فرقشان چیست؟ ۱. خداوندا به حق اسم «جواد»ت، که در امام جواد (علیه السلام) به ظهور آمدی و او را با ظهور اتم این اسم مورد عنایت خویش قرار دادی، ما را نیز صاحب جود و کرم بفرما تا حامل این اسم شویم. ۲. یا امام جواد (علیه السلام) به ما کمک کن که ما نیز مانند شما حامل اسم جود و کرم خداوند باشیم. (خودم فکر می کنم که مورد نخست به آیه ی شریفه‌ی «و لله الاسماءالحسنی فادعوه بها» نزدیک تر است و در واقع طبق امر خداوند او را با اسمائش می‌خوانیم _ شبیه داستان حضرت زکریا (علیه السلام)_. اما این حقیقت که «ائمه به سبب شدت روح مجرد و نفس طیبه ای که دارند نافذ هستند و می‌توانند در عالم تصرف کنند»، ذهن بنده را از رویکرد اول دور و به رویکرد دوم نزدیک می کند. ۱. آیا در جواب، این صحیح است که بگوییم در مورد اول وقتی پای امام جواد (علیه السلام) را به میان می آوریم، با نظر به اسم الهیِ جواد در مظهرش به عالم غیب و معنویت بهتر متصل می شویم و با اسم الهی جواد در مرتبه و شدتی بالاتر یگانه می شویم و به این ترتیب به رنگ آن اسم در می‌آییم و این _یعنی مظهریت اسماء بودن_ همان معنای تصرف امام است؟! ۲. اگر مورد اول صحیح هست، اساسا چرا توجه به مظهر اسم در امام ما را بهتر و سریعتر با آن اسم مرتبط می کند؟ آیا به سبب اینکه امام ظهوری از جنس بشریت است و به ما نزدیک تر و ملموس تر است؟! ۳. اگر در عصر امام بودیم کدام شیوه بهتر بود؟ آیا اینکه نزد معصوم رویم و از او بخواهیم ما را به برکت اسم اعظمش به رنگ اسم جواد در آورد _یا برآورده کردن هر حاجتی دیگر_ هم مصداقی از وسیله در آیه‌ی شریفه‌ی «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَ جَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» بود؟ اگرهست، اکنون نیز امام حاضر است با همان نافذیت، مع الوصف شیوه‌ی دوم افضل است؟!)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده با نظر به وجه متعيّن اسم «جواد» یعنی حضرت جواد علیه‌السلام بهتر می‌توان از انوار اسم «جواد» حضرت حق بهره‌مند شد. اگر در زمان آن حضرت هم ما در قید حیات بودیم سعی می‌کردیم به آن حضرت نزدیک شویم زیرا ایشان پرتو اسم «جواد» حضرت حق بودند. موفق باشید

20783
متن پرسش
سلام: این پرسش در یک کانال به نام کانال آقای نقویان مطرح شده بود @NaserNaghavian پاسخش چیست؟ بر فرض، با ترامپ در افتاديم و او را شكست داديم و آمريكا را هم فتح كرديم. آنگاه بايد براي حدود سيصد ميليون آدم آمريكايي نقشه زندگي بكشيم البته به علاوه هفتاد ميليون ايراني.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر بناست ما آمریکا و یا جای دیگر را فتح کنیم؟!! ما می‌خواهیم خودمان باشیم و آمریکا مانع است. و مقاومت ما در مقابل آن‌ها برای آن‌ است که جیره‌خوار آمریکا نباشیم. موفق باشید

31555

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد ارجمند: از آلمان مزاحم وقتتان می شوم. علاقه شدیدی به نماز شب دارم اما این توفیق از من گرفته شد. نمی‌دانم علت آن را. از شما تقاضای مساعدت دارم. چه کنم خواب شبانه ام کم شود؟ من خیلی از راهها را رفنه ام بخاطر این موضوع. با تشکر از شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زود خوابیدن و غذای سبک خوردن را داشته باشید و اگر نشد، در روز قضای آن را به‌جا آورید. هر اندازه در معارف، عمیق‌تر شوید نمازها کیفیت بیشتری پیدا می‌کند. بد نیست سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بزنید. موفق باشید

30164

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: تو سوالای سایت تقریبا زیاد دیدم که راجع به عرفان های نوظهور سوال کردند. از اوشو و اکهارت تله گرفته تا اوپانیشادها و چاکرا و کندالینی و... البته از نحوه پاسخ های شما که اجمالی بوده برمیاد که اطلاع عمیقی از این مکاتب ندارید و در پاسخ می‌نویسید عرفان اسلامی بهترین روش برای الهی شدن انسان است. ۱. از شما درخواست دارم که عرفان اسلامی مد نظرتون رو کمی شرح بدید. ما از عرفان اسلامی فصوص و اسفار رو می‌شناسیم. البته در حد شناخت مباحثشان ۲. بنده کتاب «چگونگی به فعلیت رسیدن باورهای دینی» شما رو مطالعه کردم. ادعایی ندارم که درباره آموزه های عرفان های نوظهور هم عمیقا مطلع ام اما تا جایی که من بررسی کردم همپوشانی زیادی با مباحث این کتاب دارد. یاد جملات خودتون افتادم که می‌گفتید: علامه طباطبایی ره کتاب «این است مذهب من» گاندی رو خوندند و گفتند ما هم که همین رو میگیم. افتادم. از شما خواهش دارم کمی بیشتر بر روی این مکاتب وقت بگذارید تا ما هم به واسطه وجود پربرکت شما روشن تر بشیم. آموزه های گورجیف یا اکهارت توله (متفاوت با مایستر اکهارت هست که در یکی از پاسخ ها فرموده بودید) متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در زمان‌های گذشته مقداری به‌خصوص در مورد بودا مطالعاتی دنبال شد. جمع‌بندی بنده آن بود که بعضاً مبانی آن‌ها با توهّمات همراه است و از طرفی در مقایسه با عرفان اسلامی که مبنای آن کشف محمدی است چیز کمی نیست به‌خصوص که ما در عرفان به دنبال اُنس با محبوب ازلی هستیم که با شریعت و عبادات مطمئن پیش می‌آید. به نظر بنده مباحث «معرفت نفس» و براهین صدرایی در این وادیه‌ها کارساز است. به جواب 30067 هم سری بزنید.موفق باشید

30086

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: جمله ای از عارف و بزرگواری شنیدم که ما قیامتها داشته ایم و اولین موجودات عالم هستی در نظام مادی و ناسوتی نبوده و آخرین آن هم نیستیم و با قیامت خداوند متعال از خاکستر جهان هستی عالم جدید و آدم جدید خلق می‌کند چرا که همانطور که در قیامت صغرای انسانی ماده بدن در چرخه همین دنیا باقی می‌ماند و تغییر و تبدیل پیدا می‌کند ماده عالم ناسوت نیز معدوم نشده (با توجه به اینکه وجود عدم نمی‌شود) با گذشت ملیونها سال مستعد که شد صورت دیگری از عالم معنا به آن افاضه می‌گردد آیا این برداشت و طرز فکر درست است؟ جزاک الله خیرا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌توانم به راحتی این مطلب را بپذیرم. به‌خصوص که بوی نوعی تناسخ می‌دهد. نگاه جناب صدرالمتألّهین در موضوع بحث «حرکت جوهری» چیز دیگری است که می‌فرمایند: «النّفسُ جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء». موفق باشید

29381

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: استاد در پاسخ سوال 29068 فرمودید حالت ادبار زمانه زیاد شده است. منظور شما از این مطلب چه بود؟ یعنی سالکان در این زمانه باید بیشتر منتظر قبض باشند؟ یعنی سلوک در این شرایط سخت شده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وجه قبضیِ روح‌ها در این زمانه بیشتر شده است از وجه بسطِ روح‌ها. ولی در هر حال آنچه کارساز است بندگی است. «گر تو خواهی حرّی و آزادگی / بندگی کن بندگی کن بندگی» . موفق باشید

26627

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عليكم خدمت استاد: جوان ١٩ ساله دانشجو معلم هستم. علاقه بسيار دارم در اسلام به جاي بزرگ برسم و كاري كنم ولي تنبلم (يك موقع هايي انگيزه دارم يك موقع هم نه) توصيه تون چيه و چگونه خودمون رو بشناسيم، معنا و هدف زندگيمون رو بفهميم و خودسازي كنيم و بهتر راه زندگي و رسيدن به سعادت را طَي كنيم؟ و يا به اون اهداف والا و شايسته برسيم (عبوديت، رضاي بودن به رضای خدا و اهل بيت و رسيدن به آنها و ..؟ چگونه ايمان و باور ها و اعتقادات ما نسبت به اسلام و تشيع درست شكل و افزايش پيدا كند؟ و در كل اسلام رو چگونه بفهميم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم سیر مطالعاتی بر روی سایت روی‌هم رفته شروع خوبی باشد. موفق باشید

26126

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا این پاسخ موشکی انتقام بود؟ شاید حتی سیلی هم نبود اینطور که شواهد حاکی ست قبل از زدن موشک‌ها دولت عراق خبر داشته و شاید به آمریکایی‌ها خبر داده اند و آنجا را تخلیه کرده اند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست به جواب سؤال شماره‌ی ۲۶۱۲۲ رجوع شود. عنایت داشته باشید ایران، تنها به جناب آقای عادل المهدی که از طرفداران خوب ایران است و چوب همین طرفداری از ایران را می‌خورد، خبر داد. موفق باشید

25382

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: خدمت استاد سوالی داشتم. اینکه چگونه می شود که ذکر آیینه قلب می شود. و اگر می شود توضیح مفصلی دهید چون واقعا این موضوع برای همه مهم است. با تشکر از لطف شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در شرح کتاب «آداب الصلواة» حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» داشته‌ام. باید مطالب را مفصلاً دنبال کرد تا این موضوع، آرام‌آرام به ظهور آید. موفق باشید

25119

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده عزیز و با تسلیت ایام ماه محرم و عزاداری حسینی خدمت شما و دوستان. در حدود یک ماه پیش در برنامه زاویه شبکه چهار با موضوع دین داری ایرانیان در بعد از انقلاب آقای مهدی نصیری و دکتر علیرضا شجاعی زند با هم مناظره کردند. دیدگاه ها و نظرات آقای نصیری برایم تعجب برانگيز بود. بحث درستی یا نادرستی حرف های ایشان نیست، از فردی با سابقه آقای نصیری انتظار زدن این حرف ها را نداشتم. آیا آقای نصیری اندکی دچار دگردیسی فکری شده اند و واقعیت های موجود را بر آرمانها ترجیح می دهند؟ دگردیسی ناگهانی ایشان را چگونه می توان توجیه کرد؟ نیروهای انقلابی باید چه واکنشی نسبت به این اظهارات آقای نصیری داشته باشند؟ خوشحال باید باشند یا نگران؟ نظر شما چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده آن مناظره را ندیدم، هرچند برای آقای دکتر شجاعی‌زند قائل به تفکر منصفانه هستم. آن‌چه متأسفانه موجب شده است که آقای نصیری بعضاً مواضعی بگیرند که شأن یک متفکر در این تاریخ نیست، همان مخالفت‌شان با تفکر فلسفی است. در حالی‌که تفکر فلسفی نیز یکی از انواع تفکر است و حضرت امام تا آن اندازه بر تفکر فلسفیِ صدرایی تأکید دارند که گورباچف را دعوت به آن نوع تفکر می‌نمایند. موفق باشید

24101

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: جناب استاد در جواب سوال ۲۴۰۹۷ فرمودید: هر علم حصولی مسبوق به علم حضوری هست لطفا براین بنده باز کنید این هر علم حصولی مسبوق به علم حضوری هست یعنی چه؟ لطفا توضیح بفرمایید، ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مطلب را باید در کتاب‌های فلسفی مثل «بدایة الحکمه» در قسمت «علم» دنبال بفرمایید. جمله‌ی مذکور همین‌قدر کمک می‌کند که بتوانید مطلب را دنبال کنید. موفق باشید

21087
متن پرسش
سلام در کتاب معاد جمله ای نوشتید: «موجود برزخی فعلیت محض و صورت محض با حدود و مقدار معین است.» مگر در برزخ حد و مقدار معنی دارد؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: معاد جسمانی یعنی هر عملی صورت معینی دارد مثل صورت‌های ذهنی انسان که در عین مجردبودن، محدودیت و شکل دارد. موفق باشید

نمایش چاپی