باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. ولی رویهمرفته در جریان نظرات ایشان هستم و بحمداللّه ایشان را فرد دغدغهمندی میدانم و مهم نیست که در بعضی موارد، نگاههایمان متفاوت باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر خوبی است. با اینهمه نباید برای خدا تکلیف معلوم کنید. اگر کاری و باری پیش آمد، از آن استقبال کنید، هرچند این نکتهی خوبی است که میفرمایید رزق و شغل خود را به انقلاب گره زدهاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که متوجه شدهاید. آری! باید تغییراتی در ساختارها بشود و مثلاً نظام آموزشیِ ما و یا اقتصادِ ما بند نافش را از نظام نئولیبرالیسمِ غرب بِبُرد و خودش مطابق این تاریخ و این جهان فکر کند و اتفاقاً با حضور روحی که ولایت فقیه در آن حاضر است، نتیجه میگیریم، وگرنه باز گرفتاری و سرگردانیِ تاریخیِ ما توسط روشنفکران تحت تأثیر غرب ادامه مییابد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر شرایط مساعد باشد خوب است از سر دلسوزی به آنها تذکر داده شود ولی درگیری صلاح نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم کارهای آقای استاد یزدانپناه در این مورد، سرزندهتر است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ضمن تشکر از همهی رفقایی که در مسیر حضور معارف دینی از طریق فضای مجازی تلاش میکنند؛ صفحهای که به طور مستقیم با بنده مرتبط میباشد به این آدرس است:
https://www.instagram.com/asghar.taherzadeh/
Instagram (https://www.instagram.com/asghar.taherzadeh/)
Login • Instagram
Welcome back to Instagram. Sign in to check out what your friends, family & interests have been capturing & sharing around the world.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین ارادت به جناب استاد میرباقری عزیز، نظر مقام معظم رهبری را در رابطه با فلسفهی صدرایی اصیل میدانم. از آن جهت که ایشان معتقدند برای تحقق تمدن اسلامی، فلسفهی صدرایی ضروری است. عرایضی تحت عنوان نقش حکمت متعالیه در انقلاب اسلامی به آدرس زیر داشته ام. http://lobolmizan.ir/sound/1284 موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: معلوم است که جناب حافظ برای نظر به محبوب خود و دلِ او را بهدستآوردن، در عین روح لطیفی که دارد حاضر است طعنهی عالَمی را تحمل کند. رهبر معظم انقلاب این بیت را در مقابل امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» خواندند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساتید بزرگوار میفرمایند همینکه احتمال نیاز بدهیم، کافی است که از کمک خود به آن شخص دریغ نکنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در علم حضوری معیار، درکِ وجودی خود معلوم است عند العالم، و نه تحلیلِ عقلیِ معلوم. مثل آنکه شما ارادهی خود را به صورت حضوری در نزد خود درک میکنید دیگر ملاک اینکه شما اراده کردهاید یا نکردهاید؛ در میان نمیماند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با دقت در بحث حرکت جوهری ملاحظه خواهید کرد که در آنجا بحث تبدیل قوه به فعل مطرح است و نه آنکه تبدیل موجودات به مطلق کمالات ممکنه. هر موجودی قوهی خاص خود را دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده توجه به حضور دین است ذیل انسانهای قدسی. تفاوت غدیر و سقیفه در این نکته است. چقدر خوب است که بتوانیم با نظر به ضعف های سقیفه، جایگاه غدیر را روشن کنیم. در این مورد عرایضی در کتاب مبانی نظری نبوت و امامت، شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. زیرا اگر انسان صادقانه عمل کند، در مسیر خود به اموری میرسد که در ابتدا گمان آن را هم نمیکرد. عمده با خود و با بقیه، صادقبودن است و از حق و حقیقت عدولنکردن. نتایج آن چه در امور فردی و چه در امور اجتماعی، در پیش خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته حرف خوبی است به شرطی که ملاکهای دینی در گناهبودن امری که گناه است، مورد غفلت قرار نگیرد. آری! نباید مأیوس شد و همچنان باید امیدوار به رحمت الهی بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از جلد ۸ و ۹ اسفار، روایات، بهترین هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده جواب همهی سؤالات را در کتاب مذکور میتوانستید بیابید. آری! سحر و جادو وجود دارد مثل آنکه تحریمهای آمریکا وجود دارد ولی تأثیر آن در نسبت به ضعفهای ما میباشد. با توکل و صداقت و تواضع و قناعت و تدبّر در قرآن از طریق تفاسیر و تلاش بدنی مثل ورزش، انسانی میشوید که عوامل بیرونی برایتان نقشآفرینی نمیتوانند بکنند. چرا باید خود را مشغول این امور کرد؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به پرحرفی و آرزوهای دنیایی دامن نزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با آثار آقای «لویناس» آشنایی دارم و برای ایشان ارزش خاصی قائلم و در مباحث اخلاقی نیز از ایشان استفاده میکنم. اخیراً آقای دکتر اصغر مصلح کتابی تحت عنوان «با دیگری» نوشتهاند و بنده نکات مهمی که به نظرم از آن کتاب میآمده است را، با ذکر صفحهی آن مطالب یادداشت کردهام. آن را خدمتتان ارسال میکنم. موفق باشید
۳. ایستادن میان فرهنگها در مقابل دنیای معاصر از مهمترین افقهایی است که به روی تفکر گشوده شده است.
۳. همهی فرهنگها باید فرا رَوی از داشتههای خود و ایستادن در «میانه» را تمرین کنند.
۵. بسیاری از مردم از رویارویی با «دیگر» دوری میکنند ولی با دیگری تنها راه همزیستی خردمندانه، درک عمیق دیگری و وقوف به محدودیتهای خویش و در پیشگرفتن منش گفتگو است.
۹. بسیاری از مشکلات انسانی راه حلی جز تغییر نگاه به «دیگری» ندارد.
۱۱. هر کوششی برای حذف دیگری به خشونتی مضاعف منتهی میشود. باید در صدد یافتن الگوی مناسب زیستن با دیگری باشیم.
۱۴. بیش از هرچیز باید قرارگرفتن در کنار دیگری را پذیرفت.
۳۴. به نظر یونگ، حیاتِ روح وابسته به روابط میان انسانی است. هیچ تفردی بدون ارتباط با شخصِ دیگری حاصل نمیشود... آدمِ بی ارتباط، کامل نیست، زیرا فقط از طریق روح و روان میتوان کامل شد و روح و روان هم بدون وجه دیگرش نمیتواند هستی داشته باشد... ما همواره به نقد خود نیاز داریم و این بدون دیگری ممکن نیست... اروپا این بزرگترین مسئلهی ما، فقط هنگامی برایم درکپذیر است که میبینم منِ اروپایی در چه جاهایی با جهان سازگار نیستم.
۳۵. یونگ معتقد است سفیدها با سرشان فکر میکنند و سرخپوستان با دلشان.
۳۹. امروز نمیتوان «حقیقت» ناب خاص خود را، بدون احساس حضور «دیگری» یافت. نقش «دیگری» و تأثیر تفاوت او با «من» در همهی اندیشهها و دریافتها و قضاوتها آشکار است. گویی دورانِ زیستنِ فارغ از حضور «دیگری» به پایان رسیده است.
۴۱. آنچه در میدان نسبتِ با «دیگری» و در عرصهی «باهم زیستن» اهمیت دارد، نتایج ملموس اعتقاد به حقیقت است. به همین جهت باید توان تفکیک حقیقت مورد اعتقاد و حقیقتِ ساری در زندگی و رانهی رفتار «من» را داشت. در عرصهی «زیستن با دیگری» آنچه اهمیت دارد، حقیقتِ جاری و ساری در زندگی است.
۴۵. با پیدایش تکنیک نسبت انسان با وجود و طبیعت دگرگون شده است. یا به بیانی دقیقتر، با تغییر نسبت انسان با وجود و طبیعت است که تکنیک پدید میاید. به گفتهی هایدگر: با تکنیک، مناسبات انسانی نیز دگرگون شده است.
۵۶. هیچ قومی نیست که بر اساس ویژگیهای خود، خود را برتر از دیگران نداند. به گفتهی سرخپوستان؛ خدا اولین مجسمهی آدم را نپخته بیرون آورد و نژاد سفید شد و سپس بر آن روح دمید، دومین مجسمه را که خوب پخته شده بود بیرون آورد و نژاد بیرون آورد و نژاد سرخ بود و سپس بر آن روح دمید و خدا محو تماشای نژاد سرخ شد و فراموش کرد مجسمهی سوم را بیرون آورد و وقتی بیرون آورد سوخته بود و به آن روح دمید و نژاد سیاه شد.
۵۹. با گسترش تمدن مدرن و گسترش علم و تکنولوژی شناخت انسانها از شناخت دور به شناخت نزدیک تبدیل شد.
. هایدگر میتواند راه گفتگو با فلسفهی اروپایی را به متفکران غیر غربی بیاموزد.
کار دشوار گشودن راه گفتگو است. در این گفتگو هیچ جدلی رُخ نمیدهد.
رویکردی مشترک برای نزدیکی به یکدیگر
تفکر حاصلگونهای سلوک روحی و معنوی است و نحوهای دریافت از طریق تجربهی درونی است.
آیندهی آمریکا آیندهی جهان است. وضعیت فردا را هم اکنون در آمریکا میتوان دید.
همزیستی همهی سرزمینها در دنیایی موزائیکوار
صلح میان ملتها بدون صلح میان ادیان ممکن نیست.
توان ایستادن میان فرهنگ خویش و دیگر فرهنگها از طریق عرفان ممکن است از آن جهت که عرفان پیوستگی ریشهای با فرهنگ خویش را حفظ میکند و راه درک سایر فرهنگها را هم میگشاید.
با انکار تمدنی در مواجهه با تمدن غربی، عملاً در بستر روح تمامیتخواه تمدن غربی قرار میگیریم که در مقابل خود هیچ فکر و اندیشهای را به رسمیت نمیشناسند. در حالیکه آنچه در زمان معاصر اهمیت دارد، جستجوی راههای همگرایی فراتر از تک فرهنگها است که این نیاز شرایط امروزین کرهی زمین است.
درگذشته مردم هر فرهنگ به تفاوتهای خود وابستهاند و آن را عین حقیقت و هویت درستی میدانستند. ولی امروز ما به وجود تفاوتها خود آگاه شدهایم و آنها را پاس میداریم و آیهی « إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ» طوری دیگر میفهمیم و موضوع «دیگری» را جدّی میگیریم و به تفاوتها احترام میگذاریم و خودمحورانه نسبت به دیگری نمیاندیشیم.
به گفتهی شایگان: مدرنیته به ناچار به محوری تبدیل شده که همهی بینشها حتی آنهایی که به مشروعیت آن معترضاند، حول آن میچرخند. (با دیگری- ص 488). و بدین لحاظ در فضای با دیگرانزیستن دیگر هر فرهنگی نمیتواند راه ویژهی خود را در پیش گیرد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید نمیتوان نظر صریحی در این مورد داد. بستگی به شرایط افراد دارد که اگر واقعاً تشخیص داده شود نیازمندند آنها را رد نکنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست سری به کتاب «بصیرت و انتظار فرج» که بر روی سایت هست، بزنید. موفق باشید
.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید، میماند که مرحلهای از تسلیم هم هست که فوقِ رضا است و سالک در آن مقام، حتی به خودش هم و کمالاتش خودش هم فکر نمیکند، تنها تسلیم ارادهی الهی است و آیهی «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ» این نوع تسلیم را متذکر میشود که بعد از ایمان میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه بنده بر آن تأکید دارم، نقش تاریخیِ ولیّ فقیه است برای ساختن یک جامعهی قدسی، نقشی ماورای امور اجرایی و موسمیِ کشور. به این معنا که اگر رهبری در امور جزئی ورود مستقیم بنمایند، آن کارِ اساسی میماند. به قول مولوی: «گر شوم مشغول اشکال و جواب / تشنگان را کی توانم داد آب». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کسی بخواهد به سرعت نور برسد باید ماهیتش نور شود. پس بنابراین ظرفیت این عالَم در حدّ سرعت نور هم نیست. زیرا دیگر عالمی نمی ماند. موفق باشید