باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید با حضور عارف سالکی مثل حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» همهی افقهای سلوک که اساتید عرفانی کمک میکنند، گشوده شد و از این جهت زمانهی ما با گذشته متفاوت است. به جملهی مرحوم آیت الله بهجت فکر کنید که فرمودند: «علمِ تو، استاد توست». عرایضی در این رابطه در جزوهی «روش سلوکی آیت الله بهجت» شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن معارف که در عالم غیب و قیامت مطرح است، عین عمل است و بیشتر، حالت حضوری دارد و مباحثی که ذیل آن مطرح فرمودید با توجه به این امر منتفی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کتاب «بشنو از نی» از مرحوم صفایی حائری و بحث آیت اللّه جوادی در شرح آن دعا نکات خوبی در بر دارد. ۲. رویهمرفته سه جلد کتاب «مقالات» از مرحوم آیت اللّه شجاعی نکات خوبی در بر دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنقدر ای دل که توانی بکوش. ولی جهان، بزرگتر از آن است که اگر کسی در کنکور قبول نشد، جایی برای او نباشد. در حدّ مناسب مطالعات خود را داشته باشید، ولی نگران قبولنشدن نباید بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم چنین است. ولی شهود، نیز مراتب دارد. ابتدا، شهودِ فعل است و انتها، شهودِ ذات. که در شرح «فصّ شیثی» بدان پرداخته شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم، ولی به هر حال مسئولان کشور دشمن ما نیستند مواظب باشید دشمن را گم نکنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نحوهی بودن خود که عین اتصال به بودنِ حق است فکر کنید. جزوهی «در جستجوی عشق» مربوط به بودنی که در یادمان هویزه انسان احساس میکند را در پیامرسان سروش ارسال کردم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه در آن دعا مطرح شد که آنها بندهی تو هستند، پس باید لوازم بندگی را که لازمهی جسم است برای عبادت، داشته باشند. موفق باشید
سمه تعالی: سلام علیکم: همینکه متوجه باشیم نفس ناطقهی انسان مجرد است دیگر نباید به دنبال جا و مکان برای آن باشیم. مثل آن است که بخواهیم برای ارادهی خود جایی را دنبال کنیم، در حالیکه اراده، یک احساس است. نفس ناطقهی ما نیز همواره خود را آزاد از زمان و مکان احساس میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر به حقیقتِ وحدانی، نظر به علیم است و این غیر از فعالیتهایی است که تحت عنوان علوم تجربی جهت امور زندگی دنیایی پیش میآید. آری! در این علوم نیز باید نظم طبیعیِ طبیعت خدادادی را حفظ کرد و تکنیکی بهوجود نیاورد که عامل تخریب طبیعت شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سایت مذکور را دیدم. کارِ بسیار خوب و ارزشمندی است و همینطور که میفرمایید آن روش، موجب میشود تا بسیاری از مباحث از حالتِ اجمال به تفصیل در آید. میماند که به خودی خود این کار نیاز به یک تیم توانا و آمادهای دارد که إنشاءاللّه پیش آید و از اینکه تنها بنده جوابگوی سؤالهای کاربرانِ محترم هستم، شرایط تغییر کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد ورود نداشتهام. زیرا قرآن، شرطِ ورود به ساحتش را تقوای اولیه گذارده است و میفرماید: «ذَالِكَ الْكِتَبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ» یعنی اگر انسانی به این خودآگاهی رسید که باید طریقی برای متعالیکردن خود جستجو کند، این قرآن با او سخنها خواهد داشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته انسان باید تنها در إزاء کاری که برای کسی انجام میدهد اجرتی دریافت کند و دلاّلی از این جهت حرام است که بدون کار، انسان با زد و بندی که انجام میدهد، اجرتی طلب کند. به نظر نمیرسد کاری که افراد در بنگاههای معاملات ملکی انجام میدهند حکم دلاّلی داشته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خودش را با همهی آنچه به عنوان ملکات دارد، یکجا حس میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به صورت تخصصی به موضوع نگاه نکردهام بلکه بحثهایی که بین اهل نظر بود را بعضاً در این مورد دنبال میکردم. قانون اساسی را به عنوان پایهی شروع تمدن اسلامی، چیز با ارزشی میدانم. موفق باشید
سلام علیکم جناب استاد گرامی: کتب «برهان تا عرفان» و «ده نکته معرفت نفس» شما را مطالعه کردم، سپاسگزارم از اینکه مفاهیم حکمت متعالیه را به زبان ساده آموزش می دهید. کتاب شما باعث شد که سوالات بسیاری برایم پیش بیاید در نتیجه به مقالات و کتب متعددی رجوع کردم. لیکن ابهامات و سوالات اساسی در این مطالب برای من بر جا مانده که ممنون می شوم راهنمایی بفرمایید. ۱. مباحث وحدت وجود تماما در باب ذات الهی است، در حالی که می دانیم در احادیث بسیاری از اهل بیت تفکر در ذات الهی نهی شده است. آیا هیچیک از فلاسفه اسلامی، قائل به وحدت وجود در مورد این ایراد جوابی ارائه کرده اند؟ مثلا در تعریف وحدت تشکیکی وجود، ذات الهی برابر با وجود دانسته شده که دارای مراتب شدت توصیف می شود! آیا قائل شدن مراتب شدت و ضعف وجود معادل به قائل شدن کم و کیف برای ذات الهی نیست؟! که در این صورت قابل پذیرش نیست. ۲. بنده منابع بسیاری را برای یافتن تعریف دقیق از «وحدت شخصیه وجود» جستجو کردم. علی رغم اینکه این نظریه از زمان ابن عربی بین عرفا رایج بوده ولی متاسفانه تعریف دقیق و شفافی از آن یافت نمی شود. در تعریف ویکی فقه بیان شده است که «وحدت شخصی وجود» به معنای وحدت مطلق در وجود است اما مراتب در تجلی وجود است. حال آنکه در «وحدت تشکیکی وجود» مراتب در خود وجود است. بنابر این تعریف «وحدت شخصی وجود» منطقی تر به نظر می رسد. ۳. در مورد مساله «وجود شرور» در عالم دلایل ارائه شده در حکمت متعالیه غامض میباشد. اول اینکه خواسته شده با ارجاع به وحدت تشکیکی وجود، شرور معادل با «عدم» در نظر گرفته شود که ناشی از نقص وجود در مراتب پایین تر است. در وحدت شخصی وجود نیز هیچ توضیحی برای شرور نیافتم! بنده شخصا به این می اندیشم که با وجود این همه ظلمها و شرارتها در اطراف ما، چگونه می توان فلسفه آنها را با کمک وحدت وجود فهم کرد؟! ۴. در باب اختیار انسان، جناب ملاصدرا در اسفار متذکر شده است که چون انسان دارای سه بعد عقلانی، مثالی و جسمانی می باشد در نتیجه مضطر به اختیار است. ولی این استدلال قویی نیست زیرا ابتدا باید اثبات شود که بین عقل و مثل و جسم تضاد وجود دارد تا نتیجه شود که انسان مضطر به اختیار بین این نشئات متضاد است. در حالی که می دانیم این سه عوالم به ترتیب در طول و منتج از یکدیگرند پس قاعدتا نباید تضادی بین این سه عوالم باشد! ۴. در مورد حرکت جوهری، ظاهرا حکمت متعالیه آن را مختص عالم ماده دانسته است و عالم مجردات فاقد حرکت است. در حالی که می دانیم تنها خداوند کمال مطلق است و هر چه غیر اوست فقیر بالذات است. در نتیجه منطقی این است که استدلال کنیم تمامی عوالم وجود اعم از مادی و مجرد همه به سوی کمال مطلق در حرکت هستند تا از او فیض گیرند. و این حرکت باید نامتوقف باشد. مثلا اینکه بهشتیان در بهشت ارتقای مقام می یابند ویا گروهی از جهنمیان پس از مدتی از جهنم آزاد میشوند همگی مثالهایی بر حرکت جوهری در عالم غیر ماده است. در عالم فرشتگان نیز می دانیم هاروت و ماروت (بنابر داستانی در عیون اخبارالرضا) دچار امتحان الهی شدند که نشانگر امکان تحول و حرکت جوهری بین فرشتگان نیز هست! در انتها اگر ذکری نیز دستور بفرمایید بسیار متشکر خواهم شد. خداوند توفیقات شما استاد گرامی را افزون فرماید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد نیاز به بحث مفصل دارد. ولی به طور مختصر عنایت داشته باشید که حضرت امام در کتاب «چهل حدیث» حدیث چهاردم که مربوط به تفکر در ذات الهی است، نکاتی در رابطه با وحدت وجود مطرح فرمودهاند. عنایت داشته باشید که خداوند عین وجود و وجودِ مطلق است و در تشکیک وجود بحث در تجلیات وجود است که همه به ذات حق برمیگردد ولی هیچکدام خداوند نیستند زیرا هیچکدام وجود مطلق نمیباشند.
در مورد شرور و وجه عدمی آن اتفاقاً بهترین جواب در دستگاه «اصالت وجود» توسط مرحوم شهید مطهری در کتاب «عدل الهی» داده شده است.
همینکه انسان دارای مقام امکانات مختلف و ابعاد مختلف وجودی است، عملاً در گذرگاه انتخاب قرار میگیرد. به همین جهت در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» بحث شد که انتخاب، ذاتیِ وجود انسان است.
حرکت جوهری را باید با دقت مطالعه کرد تا این نوع اشکالات در دل آن رفع شود. زیرا آنچه در «حرکت جوهری» مطرح است تبدیل قوه به فعل میباشد و این غیر از حرکت به معنای رفع موانع حضور و حاضرشدن در مرتبه حضور برتر است. آنجا بحث حضور در حضور است و این ربطی به حرکت جوهری ندارد.
به هر حال ملاحظه میفرمایید که معارف گرانقدری در «حکمت متعالیه» نهفته است که دقیقاً جواب نیازهای معرفتیِ این زمان میباشد و باید با همت زیاد و دقت فراوان در آن وارد شد تا معلوم شود حتی «وحدت وجود» در نسبت حضور حق با حق، با «تشکیک وجود» در نسبتِ حضور حق با خلق، قابل جمع است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع، موضوعی است بسیار مهم و درک شرایط تاریخی جهت فهم جایگاه طلبگی در این زمانه، امر مهمی است. آری! اگر بنا است با هویت سیصد سال پیش که انسانها محدوده خود را در حدّ حضور در جهانی مییافتند که عملاً قبیلهای بیش نبود، و دینداری نیز در حدّ رعایت حرام و حلال الهی مدّ نظر قرار میگرفت؛ نمیتوان انگیزه مناسبی جهت ادامه طلبگی در خود ایجاد کنید. ولی اگر متوجه باشید بشر جدیدی متولد شده است که خود را در جهان احساس میکند، حال یا باید امثال انسانهای غربی، جهانِ خود را در محدوده حیات سکولار دنبال نماید و با انواع بیمعنیهای منجر به پوچی و نیهیلیسم روبهرو شود، و یا باید در عین احساس حضورِ جهانی و درک بیکرانگیِ خود در اکنوناش، وجهِ قدسی بشر امروز را مدّ نظر قرار داد و وارد تاریخی شد که بشرِ جهانیشده نیاز به نظر به ابعاد قدسی خود دارد، و طلبه امروزین این تاریخ، مسئولیت فهمِ چنین بشری و هدایت قدسی چنین بشری را باید در خود احساس کند تا نهتنها احساس بیانگیزهای نداشته باشد، بلکه در احساسی گشوده نسبت به انسانها همراه با شور ایمانی، خود را مییابد و میفهمد چه اندازه عمیق باید موضوعات طلبگی را دنبال کند تا جوابگوی بشر امروز و فردا باشد. مسلّماً دیر یا زود رجوع گستردهای به سوی شما میشود و اگر بتوانید با آمادگیِ لازم که در خود ایجاد کردهاید جوابگوی بشر جدید باشید زیباترین معنای زندگی را به همان صورتی که حاج قاسمها در خود احساس کردند، در خود احساس میکنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور میتوان فکر کرد که به قتلرساندن آن مسلمانان که خودشان هم آمادهی شهادتاند، گشودن راه آنها به سوی مقصدشان است و عملاً با این کار، ادامهی جهاد با کفار فراهم میشود. ولی در مورد عمرو عاص ملعون، فعل حرامی را در مقابل حضرت قرار داده، معلوم است که حضرت از ارتکاب آن فعل حرام خودداری میکنند و با این کار تاریخی ساختند که امروز ما در آن تاریخ تغذیه معنوی می شویم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر از آقای دکتر رضا منتظر. خوب است که کاربران محترم نظر استاد را بدانند که ایشان معتقدند در بستر رهنمودهای وحی، جریان آزمون و خطا را باید ادامه داد تا به اشتباهات طبّ جدید گرفتار نبود. که البته نکتهی قابل توجهی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر اخلاق بدون مبنای معرفتی میتواند همچنان سرزنده و پایدار بماند؟ اتفاقاً بعد از جنگ جهانی اول و دوم بود که متفکران مطرح کردند چون اخلاق مسیحیت پشتوانهی معرفتیِ محکمی نداشت و بیشتر بر اساس عواطف جلو میرفت، منجر به کینههایی شد که بیش از ۶۰ میلیون مسیحی همدیگر را به قتل رساندند. قرآن میفرماید: «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ ۚ» (فاطر/۱۰) آنچه انسان را به سوی حقیقت صعود میدهد، کَلِم طیّب یعنی عقیدهی پاک است و عمل صالح و اخلاق منجر میشود تا انسان در آن عقاید پاک محکمتر جلو برود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جمع آن خوب است. بالاخره لطافتی که در رکوع و سجود طولانی پیش میآید را نباید از دست داد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید قسمت دوم منظور باشد. زیرا محال است خداوند جواب دعاکننده را ندهد. ولی به حکم ربوبیتش آنطور که مصلحت دعاکننده است جواب میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جزوات مربوط به «زن» عرض شد باید امروز، جهانِ خود را جهانی بزرگ در نظر گرفت. چرا نباید سلبریتیهای دارای عفاف و حیا داشته باشیم که در همهجا حاضر باشند و برخوردشان عاقلانه و نه متحجّرانه باشد در عین حیا و عفاف. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این باید فکر کرد که شیطان، راههای مختلفی برای اغوای مردم دارد. عدهای را به عبادات ظاهری مشغول میکند و از جهتدادنِ محبّتشان به کسانی که باید محبت بورزند، محروم میکند و شما را از حضور در محضر حضرت معبود، محروم مینماید. انسانهای متعادل در ورود به وادیِ عبادت و محبت، موفق هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر، الیوم یوم العمل و غدا یوم الحساب. موفق باشید