باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بشود از سر نصیحت از طریق حرفهای خودشان، تضادی پیدا کنید و آنها را منفعل نمایید، بسیار کار خوبی انجام دادهاید. زیرا بدون جدال و تقابل، تأثیرِ سخن آنها را از بین بردهاید حتی اگر بر روی خودشان مؤثر نباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً باید روی همین نکته که میفرمایید فکر شود. در بحث «طلوع جهانی بین دو جهان» عرایضی شد که فکر میکنم نقطهی خوبی برای تفکر باشد. در سایت میتوانید به این آدرس مطلب را دنبال کنید: موفق باشید http://lobolmizan.ir/post/1651/انقلاب-اسلامی-طلوع-جهانی-میان-دو-جهان
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده بد نیست به این نکته نیز فکر شود که حضرت حق گویا اراده کردهاند در این شرایط که ما پیروزیهای ارزشمندی به دست آوردیم، متوجهی نقطهضعفهای خود برای حضور در میدانهای بزرگتر باشیم. این در عین آن است که بالاخره رحلت و شهادت سرنشینان هواپیما، مربوط به تقدیری است که از قبل معلوم شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این نکته فکر کنید که با اظهار آن فراز از مناجات، حضورِ حضرت ربّ العالمین را در تمام مناسبات خود مدّ نظر داریم و میخواهیم اظهار کنیم ما هیچ توجهی به غیر از تو در مناسبات خود نداریم. و این قصهی اُنس ما با حضرت معبود است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جای خود به طور مفصل بحث شده است که آنچه از طریق انعکاس قرنیه به شبکیه میرسد طول موجی از نور است و از آن به بعد نیز از شبکیه تا مغز، انعکاسی از الکتریسته است و همهی اینها مُعدّات است تا نفس صورتی مطابق خارج ابداع نماید. اولین پیشنهاد بنده مطالعهی کتاب «معرفتِ نفس و حشر» و سیری در آرشیو سؤالات در رابطه با معرفت نفس است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جواب سؤال شمارهی ۲۴۰۱۳ عرض شد: ظاهراً همسر و فرزند ایشان این را تکذیب کردهاند. مگر میشود کسی که اینچنین در تفسیر المیزان سختْ دشمنِ کفر است، با انقلاب اسلامی که تنها جبههی مقابله با کفر میباشد مخالفت کند؟!! در کتاب «عقل و ادب ادامهی انقلاب اسلامی در این تاریخ» در صفحهی ۳۹۹ عرایضی تحت عنوان «تفاوت عالَم حضرت امام و علامه طباطبائي «رحمةاللهعليهما» شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینکه گفتهاند متوفی را چنانچه در خانه قبل از دفن باشد، خوب است او را در محل نمازش و رو به قبله بخوابانند؛ به جهت آن است که نظر به آن حالت معنوی که داشته است موجب میشود تا در این شرایط، راحتتر با خود باشد. ولی اگر در بیمارستان فوت کرده است و بخواهند یک لحظه در منزلش بیاورند و سپس او را به محل دفن ببرند، ظاهراً قضیه فرق میکند. ولی در هر حال نباید در این مورد نیز سختگیری کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم:چیزی در این مورد به ما نرسیده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در خواب هنوز ما از دنیا منقطع نشدهایم تا صورتهایی که مدّ نظرمان قرار میگیرد، روشن و واضح باشد. ولی در برزخ و قیامت کاملاً در آن عوالم حاضریم، و با آنچه روبهرو میشویم به شدیدترین شکل و واضحترین صورت با آنها مأنوس خواهیم بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال حوزهی حضور اجنّه، عالَم خیال است و دانایی آنها نیز نسبت به آیندهای است که در عالم ماده قبل از وقوع آن واقع میشود، نه آنکه بتوانند به حقایق دسترسی داشته باشند، مگر اجنّهی اهل ایمان. اطلاع از باطن افراد هم در حدّ باطن خیالیِ افراد است و نه بالاتر از آن. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ قصهی سخن شاعرانه، قصهی گفت و گویشی است ماوراء شخصی که سخن میگوید بلکه آن ندای تاریخی است که شاعر را در بر میگیرد و از طریق او میگوید، به همان معنایی که حافظ میفرماید: «در پس آینه طوطی صفتم داشتهاند ـــ هر چه استاد ازل گفت بگو میگویم» روحی است که جناب حافظ را فراگرفته و او اظهار کنندهی گویش آن روح است لذا هر چه میگوید اشاراتی است ماوراء روزمرگی ها و اینکه بخواهد مدحی بگوید یا شخصی را به میان آورد. همهی آن شخصیتها در غزلیات او نماد یک معنا است و اگر این موضوع در حافظ فهم نشود نمیتوانیم به حافظ رجوع کردهباشیم به همان معنایی که در مرتبهی بالاتر ما وحی را در کلمات قدسی قرآن مییابیم. 2ـ در مورد یزد به نظرم همان چیزی که در غزل شماره11 عرض شد حرف حافظ باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا مباحثی مثل «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیازی به نبی» را دنبال کنند تا معارف لازم برای فهم شبهات مذکور در اختیارشان قرار گیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم چگونه این گفتگو میتواند شکل بگیرد. در سایت جدید، زیرساختهایی جهت این امر فکر شده. ولی در حال حاضر شاید عزیزان بتوانند با طرح نظریات خود در همین قسمت، گفتگوی متقابلی شکل بدهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عوامل زیادی دست در دست هم داده که کار به اینجاها رسیده. از عوامل بیرونی که همان نزدیکشدن به زندگیِ مدرن است و تنگناهایی که آن زندگی به جهت آنکه با سنتهای ما همراه نیست، برای ما ایجاد کرده است. اموری که غرب زودتر با آن روبهرو شد و گرفتار انواع بیبند و باریها و ازدواجهای به اصطلاح سفید شد. و از عوامل درونی اینکه دختران و پسران ما متوجهی تنگناهای این روزگار نیستند و به ایدهآلهای خود فکر میکنند، به جای آنکه همّت کنند و زندگی بسیار سادهای را برای خود در نظر بگیرند و از الگویمان یعنی حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» و حضرت امیرالمؤمنین «علیهالسلام» با آن زندگی ساده غفلت نکنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در تناسخ که مورد پذیرش تفکر دینی و تفکر فلسفی نیست؛ ادعا بر آن است که روحی به جای روحی دیگر بدنی را اشغال میکند. ولی قضیهی کبوترها شبیه نوعی القای ربّانی است که انسان سالکی میتواند روح انسان دیگر را نسبت به امری منوّر و متذکر کند. در این حالت خود آن فرد است که عمل میکند ولی القائات ربّانی او سیر حرکت او را شکل میدهد. خود بنده سالهای پیش در جلسهای حاضر بودم که روح یکی از شاگردان علامهی طباطبایی به کمک جوانی با ما سخن میگفت. از آن روح پرسیدم آیا این حلول نیست که از نظر دینی مردود است؟ ایشان در جواب فرمودند در حینی که بنده با شما از طریق زبان آن جوان صحبت میکنم، خود آن جوان نیز به جهت معنای آن کلمات و درک آن معانی در صحنه است و عملاً حلولی صورت نگرفته. در مورد کبوتر و یا کبوتران مورد بحث میتوان گفت جناب حاج یونس با القائات معنوی خود کشش آنها را در اختیار گرفته تا نحوهای از حضور خود را به صورت آن پرندگان اعلام فرماید. به طوری که در روایات نیز داریم روح متوفی از عصر ۵ شنبه تا عصر جمعه به صورت پرندهای خود را برای نزدیکانش حاضر میکند. که البته میتوان گفت بیشتر در این روایت نظر به آزادی روح دارد، آزادیِ پرندهگونه 2- رویکردمان را باید بازخوانی کنیم. قضیهی شهدا و اباعبدالله «علیهالسلام» قضیهی گشودهشدن عرش است در مقابل ما و نظر به عرش است در این آینههای عرشی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با هرچه بیشتر تأمّل در فلسفهی اسلامی و چشیدن حکمت متعالیه، میتوانید خود را آمادهی ورود به فلسفهی غرب کنید تا در جهانی که در آن زندگی میکنید حاضر شوید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه؟! ظالمان که جای خود، قرآن در مورد منافقان میفرماید: «قَاتَلَهُمُ اللَّهُ» خدا آنها را بکشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولیای الهی مظلوم بودند، ولی منظلم و ظلمپذیر نبودند. باید طوری حادثه را نقل کرد که حکایت از ظلم ظالمان داشته باشد و نه ظلمپذیری اولیای الهی. از این جهت شاید انتقاد دوستتان از جهتی درست باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم استیضاح بهترین کار باشد. باید در عین نقادیهای اساسی و عمیق و تمامقد، روشن شود این جریان اساساً راهی برای اصلاح امور این ملت نمیشناسد و نهتنها در برجام به امید رفع تحریمها ۷ سال فرصت را از دست داد؛ در همهی امور مسیری که انتخاب میکنند از همین جنس است. باید مردم به آن نوع هوشیاری برسند که مسائل کشور با روحیهای دیگر حلّ میشود و مردانِ دیگری را باید به میدان آورد که إنشاءاللّه عملی میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر جز این است که انسانها با انسانها، انسان میشوند؟ میدان توحیدی خانواده برای آن است که از روحیهی فردگراییِ عبادات، وظایف عبادی خود را در هستهی توحیدی خانواده دنبال کنیم. در دلِ جمع توحیدیِ خانواده همراه با ایثار و تواضع باید خود را رشد داد. بحث خانواده هسته ای توحیدی از کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» إنشاءاللّه در این مورد مفید خواهد بود. موفق باشید
سلام علیکم: در پاسخ به سوال ۲۷۳۹۰ که راجع به مقاله چگونه هنرها را به خدمت اسلام دراوریم، پرسیده شده بود، فرمودید که: و با ولایت پیامبر خدا و در این تاریخ با ولایت حضرت امام و رهبری، وجوهی از حرفهای مارکس هم قابل پذیرش میشود بدون ولایت مارکس. مگر شیطان برای اغوایِ مردم از موضوعات حقی استفاده نمیکند تا ولایت خود را بر آنها إعمال نماید؟ و ولیّ الهی مانع ولایت شیطان میشود. در این بحث برای من ابهام وجود دارد. خود حضرتعالی در کتاب فرهنگ مدرنیته و توهم فرمودید و به ظرافت به آن آیه شریفه قرآن اشاره داشتید که راجع به شیطان است که می گوید من به شما وعده های دروغ می دهم و بستر را برای وهم و تغییر نظام عالم فراهم می کنم و حتی در سایر آیات داریم او روز قیامت هم چنین سخنانی دارد و دقیقا این مطلب در فرهنگ مدرنیته که مارکس هم یکی از متفکران آنست تجلی پیدا کرد. منظور از این که شیطان نسبتی با حقایق عالم دارد و از معارف حقه برای اغوا بهره می برد چیست؟ این برای خودم مبهم است. منظور شاید این باشد که شیطان در نظام حکیمانه عالم که توسط خالق حکیم تدبیر می شود نقشی دارد و باعث می شود وجودش که دنیا حقیقتا معبر و محل آزمایش بشر باشد ولی اینکه وجودش نسبتی با حقایق دارد و از معارف حقه در جهت اغوا بهره می برد را متوجه نمی شوم و اینکه می توان نسبت شیطان فرضا و یا مارکس را فهمید و وجوهی را پذیرفت با حقایق عالم حکیمانه و زیر ولایت آنها هم نرفت.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً شهید آوینی در مورد مدرنیته در کتاب «حکمت سینما» میگوید با خودآگاهی نسبت به روح مدرنیته میتوان سینما را تسخیر کرد. مارکس که سهل است، آیا نمیشود تحریمهای شیطان بزرگ را به فرصت تبدیل نمود؟ دغدغهی مارکس، عبور از سیطرهی سرمایهداری است، هرچند در پازل فرهنگ مدرنیته تنفس میکند. زمانی که کتاب «فلسفهی تاریخ» شهید مطهری را مطالعه میکردم، طوری استاد نگاه به مارکس را تبیین مینمودند که آدم فکر میکرد استاد به مارکس علاقهمند شدهاند. به این روایت هم خوب است فکر کنید که میفرماید: روزی حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله فرمودند: با هر یک از افراد بشر شیطانی است که او را دعوت بگناه می کند. عرض کردند: ای رسول خدا آیا در وجود شما هم این شیطان موجود است؟ فرمود: بلی و لکن شیطانی اسلم بیدی " .آری! لکن شیطان من بدست من رام و مسلمان شده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «عالم انسان دینی» در این مورد تذکراتی را با شما در میان میگذارد. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب در یکی از پاورقیها متذکر این امر شده است که مقام نور عظمت ائمه «علیهمالسلام» را فوق بهشت و وجه آدمیت آنها باید بدانیم. آری! وجه آدمیت آنها هم عبادت میکند و هم مواظب است که گناه نکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همهی مومنین همین اعتقاد را دارا هستند. میماند که چون معتقدیم خداوند در نظام علت و معلولها ارادهی خود را اعمال میکند، انسانها تلاش مینمایند عقلِ خود را جهت فهمِ مسیر آن ارادهها رشد دهند و این به معنای معرفتِ به نظام الهی است. موفق باشید