بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8213
متن پرسش
سلام استاد لحن پاسخ گوییتان تغییر کرده.انشاالله خبریه؟؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حتماً خبری هست، مگر نشنیده‌اید فرشتگان در آسمان‌ها هرکدام صدها دُهل به صدا در آورده‌اند زیرا روز به روز زمینه‌ی برگشت نور اهل‌البیت«علیهم‌السلام» بیشتر فراهم است و انقلاب اسلامی بستر ظهور انوار الهی شده. حقیقتاً «صد دهل می‌زنند در دل ما... بانگ آن بشنویم ما فردا». موفق باشید
30870
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده عزیز: پیرامون پرسش و پاسخ به شماره 30857 که در سایت، جنابعالی پیرامون مصاحبه آقای دکتر ظریف طرح گردیده می‌خواستم از منظری دیگر به این مقوله پرداخته و نظر جنابعالی را در این زمینه جویا شوم. این مصاحبه به درستی و به صورت کاملا واقعی درگیری و نزاع دو نوع نگاه را به نمایش گذاشته است. و به نظر می رسد نقطه ثقل درگیری این دو طرز فکر به نحوه نگرش شان به مقوله «قدرت» بر می گردد. قدرت در جهان معاصر امری سهل و ممتنع است. قدرت در جهان جدید از سنخ قدرت سنتی و رایجی که از جنس قدرت قصاب بر گوسفند یا قدرت سپاه غالب بر مغلوب نیست. برای درک تفاوت این دو طرز فکر شاید بد نباشد که از منظر فوکو به مساله قدرت نگریسته شود. او قدرت را منتشر می بیند. قدرتی که به وسیله همه تثبیت می شود. ما حتی با ساختار قدرت هم مواجه نیستیم. قدرت هر جایی است. برای فوکو چیزی خارج از قدرت وجود ندارد. از این منظر حتی انسان هم امری خارج از این قدرت منتشر نیست. قدرت نامحسوس و هنجارسازی که مورد اشاره فوکوست در قالب های بسیاری بر زندگی سیطره دارد. در قالب نظام های آموزشی و تربیتی به صورت نهادهای پژوهشی و دانشگاه ها به صورت نظام های حقوقی، مقررات اجتماعی، قواعد اقتصادی و نهاد سیاسی و حتی در قالب علوم و تکنیک تثبیت می شود. این قدرت به صورت امری درونی که مقوم آن خود مردم هستند تثبیت و اعمال می شود. تفکری که دکتر ظریف آن را نمایندگی می کند در عین اینکه خود را متخصص و باسواد در امور و مناسبات قدرت بین الملل دانسته و دیگران را به بی سوادی متهم می نماید، اما به هیچ وجه مواجهه دقیق و عمیقی با این قدرت نرم و منتشر ندارد و اساسا آن را نمی شناسد. اگر برای امثال ظریف قطعنامه های شورای امنیت بسیار دلهره آور است ناشی از آن است که او توجه ندارد که امروزه و بخصوص در کشورهای متکی بر عقلانیت مدرن مانع اصلی دزدی ترس از پلیس نیست، بلکه ترس از مجازاتی است که درونی شده است. اینان خود این ترس را برای خود درونی کرده اند. نمی خواهم قطعنامه ها را کاغذ پاره صرف بنامم بلکه سخن در مواجهه سطحی این گروه است. در سوی دیگر اما تربیت شدگان انقلاب خمینی قرار دارند امثال آوینی و حاج قاسم که چنان پرورش یافته و چنان به عمق تفکر غربی نفوذ کرده اند که هیچ راهی غیر از شهادتشان باقی نمی ماند. و چقدر در اشتباه اند آنهایی که گمان می کنند سردار دلها را ترامپ به شهادت رسانده و نه آمریکا. از اطاله کلام عذر خواهم. قصدم آن بود که تفصیل این نگاه را در کلام شما هم به نظاره بنشینیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آری و آری! قوام جهان مدرن قدرتی است که از درون بر انسان‌ها سیطره دارد و درک این نکته یعنی درک تمام ماهیت جهان مدرن. در صفحه 57 کتاب «کربلا؛ مبارزه با پوچی‌ها» این‌طور عرض شد:

انتخاب آزاد

در حاكميّت فرهنگ اموي - روميِ معاويه، همه به‌قدري مرعوب شده‌اند كه به مديحه سرايي آن روباه مكّار افتاده‏اند، و تنها كسي مي‏تواند نترسد كه تشويش درون را با توكّل به حقّ فرونشانده وجان را با حقّ پر كرده باشد و بتواند با بزرگ ديدن خدا و حاكميّت سنّت‏هاي الهي، شكست‏ ناپذير بودن معاويه را دروغي آشكار ببيند و به رسوا كردن آن نيرنگ بزرگ دست زند. و حسين(علیه السلام)  در چنين شرايطي راه را نشان داد تا برق اسلحه‏ها ما را به انتخاب آنچه نمي‏خواهيم وادار نكند و خود انتخاب كنيم، آن‌چنان‌كه حسين(علیه السلام) خود انتخاب كرد.

محال است كسي كه نور حق در دل ندارد بتواند انتخابي آزاد بكند و حسين(علیه السلام)، به نور حق انتخابي آزاد كرد و ما را به حق دعوت نمود تا آزادانه زندگي را خود انتخاب كنيم.

اگر به حسين(علیه السلام) اقتداء نكنيم، اداي انتخاب كردن داريم؛ ولي در حقيقت اسير غوغا و جوّ زمانه‏ايم و آنچه را كه دشمن مي‏خواهد و تبليغ مي‌كند، به دست خودمان انتخاب مي‏كنيم. كساني كه به حسين(علیه السلام) اقتدا نكرده‏اند، هيچ‌گاه خودشان انتخاب‌كننده نبوده‏ اند، هميشه اسلحه‏ ها، قدرت‏ها، تجمّلات، تبليغات‏ جهاني و هوس‏ها براي آنها انتخاب كرده‏اند.

2- در مواجهه با چنین جهانی که بنا دارد انسان‌ها را از درون مرعوب خود کند، یک راه بیشتر وجود ندارد و آن راهی است که مرگ را به چیزی نگیرد.[1] و این شاهراهِ عبور از سیطره‌ جهان مدرن است، حال چه شهید بشویم و چه بمانیم. در هر صورت به زیباترین «بودن» دست یافته‌ایم. ملاحظه می‌کنید که آقای ظریف با سوابق دینداریِ خود، نشان دادند آن نوع دینداری که از حاج قاسم‌ها فاصله دارد، برای حضور در چنین تاریخی کافی نیست و عملاً انسان مرعوب قدرت‌‌های بین‌المللی می‌شود و مجبور است در مذاکره با ابرقدرت‌ها ناخواسته امتیاز بدهد. و این با امری که معتقد است: «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند» همراهی ندارد.

ای کاش رفقا بدون این‌که گرفتار دوگانگی دعواهای حیدری و نعمتی شوند؛ با نگاهی پدیدارشناسانه، صحبت‌های آقای دکتر ظریف را کالبدشکافی می‌کردند تا جایگاه این تفکر و نسبتی که با حضور تاریخیِ ما از طریق انقلاب اسلامی دارد، معلوم شود. موفق باشید    

 


[1] - به این فکر کنید که حضرت امام در سال‌های 41 و 42 فرمودند من سینه خود را برای شمشیرهای شما آماده کرده‌ام، ولی برای سازش با شما، نه.

 

30231

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عرض می‌کنم خدمت استاد عزیزمان: در رابطه با پاسخ به سوال 30219 سوالی برایم پیش امد استاد. اینکه فرمودین محذورات آقای قالیباف، این چه نوع محذوراتی است؟ نکته دوم فرمودین نباید انتظار داشت آقای قالیباف حاج قاسم باشد، چرا؟ مگر نه اینکه مسئولین ما باید جلوه ایی از مکتب حاج قاسم در مسئولیت خودشان باشند؟ از طرفی آقای قالیباف که از صمیمی ترین رفیق های حاج قاسم بود و این انتظار است که ایشون به تاسی از رفیق عزیزشان در مسئولیت خود انجام وظیفه کنند؟ کما اینکه بنده معتقد هستم ایشون اینطور هستند. اما سوالم در همان وجه اول که متوجه نشدم چرا نباید انتظار داشت؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئولیت‌ها یک زاویه و یک افق ندارند تا طرف به راحتی بتواند آرمان‌هایش را صورت عمل ببخشد. باید حوصله به خرج داد و عجله نکرد. موفق باشید

28023
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید مزاحم میشم. دلیل خاصی داره که جنابعالی هنوز جلسات هفتگی رو برگزار نمی کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امور مساجد بر اساس نظریه‌ی ستاد، صراحتاً اقامه‌ی نماز را اجازه داده‌اند. رفقا از امور مساجد پرس و جو کردند؛ هنوز اجازه‌ی تشکیل جلسات داده نشده است. موفق باشید

27943

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد جان: در پاسخ سوال ۲۷۹۳۱ در خصوص پیام بلندبالای قدردانی آیت الله جوادی آملی از آقای لاریجانی، فکر نمی کنید جوابی که نوشتید بیشتر شبیه توجیه است؟ استاد عزیزتر از جان، ما باید بپذیریم که آیت الله جوادی آملی هم آقای هاشمی رفسنجانی را قبول داشتند و هم آقای لاریجانی رو و احتمالا این خط فکری رو. وگرنه برای تشکر نیازی نبود بنویسند درختی رو غرس کردید که ثمره اش خدمت بود و شربت اخلاص و... می‌توانستند به یک تشکر معمولی بسنده کنند، پس لابد بشدت منش و روش ایشان رو و نیز مرحوم هاشمی رو قبول دارند دیگه چه نیازی به توجیه و لاپوشانی، عزیزا؟ ببخشید اگر صریح صحبت کردم. در طریق حق پایدار باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته همین طور است که می‌فرمایید. در مورد آقای هاشمی و سخنان ایشان بنده مفصلاً عرض کردم که ظاهراً نگاه آیت اللّه جوادی به امور کشور و جهان، به آقای هاشمی نزدیک است. خوبی جریان، تأییدات خوب آیت اللّه جوادی از رهبر انقلاب است و اینجا است که فکر می‌کنم نکته‌ی ششم صحبت‌های رهبر معظم انقلاب با دانشجویان در ماه رمضان، چراغ راه ما می‌باشد. آن‌جا که فرمودند: جبهه‌ی انقلاب را گسترش بدهید، یارگیری کنید؛ حذف نکنید؛ صِرف اختلاف سلیقه و اختلاف نظر درباره‌ی فلان مسئله موجب طرد نشود. بعضی هستند که به اسلام و انقلاب و نظام اسلامی و به خیلی از خصوصیّاتی که شما به آن اهمّیّت می‌دهید معتقدند، در فلان مسئله‌ی خاص با شما موافق نیستند؛ این نباید موجب بشود که شما او را طرد کنید... هر چه می‌توانید جبهه‌ی انقلاب را گسترش بدهید، جذب کنید؛ البته جذب آدم معتقدی که با شما اختلاف سلیقه دارد» رهبری ۱۳۹۹/۰۲/۲۸. موفق باشید

27898

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: بنده چند سوال داشتم ازتون ممنون میشم پاسخ دهید: ۱. من می‌خواستم چندین سخنران و محقق بهم معرفی کنید که مثل شما قابل اعتماد هستند تا معارف دین و انقلاب را از آنها بیشتر یاد گرفته و بتوانم به بیشتر شبهات درباره ی اسلام و انقلاب پاسخ دهم. ۲. وقتی من با کسی درباره ی عقاید بحث می‌کنم و اطلاعات کافی در زمینه ی دفاع از اسلام و انقلاب ندارم وظیفه ی من چیست؟ نباید بحث کرد تا اطلاعاتم کامل شود یا باید با اطلاعات ناقص بحث کنم؟ ۳. در آخر چندین توصیه از شما می‌خواستم برای ما جوان های مذهبی و انقلابی که دوست دارند کار فرهنگی و روشنگری انجام دهند. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی:‌ سلام علیکم: فکر می‌کنم امثال شهید آوینی و جناب آقای محمد شجاعی و جناب حاج آقا موسویان و آقای رائفی پور و آقای یامین پور و امثال این عزیزان می‌توانند حضور تاریخی شما را به شما متذکر شوند. در مورد بحث با افراد باید سعی کرد به روش حکیمانه و در آن حدی که توانایی دارید وارد مباحث شوید. توصیه‌ی بنده دنبال کردن حدیث «ای اباذر» است. موفق باشید

27888

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام مجدد: لطفا می شود روایات و منبع و سندشان درباره توسل را ذکر کنید؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روش ائمه بیشتر آن است که با حرکات و سکنات خود نشان می‌دهند که چگونه باید توسل جست و به همین جهت مثال دعا ها و زیارت‌های صادر شده از آن‌ها را خدمتتان متذکر شدم مثل آن‌که امام صادق (ع) به یارانشان می‌فرمایند به زیارت امام حسین (ع) برو و این طور زیارت کن و می‌بینید که در آن زیارات، موضوع توسل در میان است. در زمینه‌ی توسل سایت‌های فراوانی در رابطه با دلایل توسل از نظر شیعه و سنی داریم که ذیلا خدمتتان آورده می‌شود. موفق باشید

https://www.porseman.com/article/%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D9%84-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86(%D8%B9)/101932

و

http://alwahabiyah.com/fa/Article/View/128283/%D9%81%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D9%84-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%AD-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%84%D9%87%DB%8C

و

https://www.mehrnews.com/news/3022156/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D9%84-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87-%D8%B4%D8%B1%DA%A9-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D9%84-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%84%D9%87%DB%8C-%D8%A7%D8%B2%D9%85%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D9%87-%D8%AA%D9%88%D8%AD%DB%8C%D8%AF

27831

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد وقت به خیر: پیرو سئوال ۲۷۸۱۰ که فرمودید نماز جوری بخونید مثل اینکه با همدیگر صحبت می‌کنید. خوب استاد در صحبت کردن با همدیگر بالاخره یک چیز من میگم یه چیز اون طرف مقابل میگه صحبت شکل میگیره و آدم به همدیگر توجه داره اما در نماز علی الظاهر ماییم که با خدا داریم صحبت می‌کنیم او چیزی به ما نمیگه به خاطر همین رابطه یک طرفه میشه و حواس انسان پرت میشه چون فقط ماییم که صحبت می‌کنیم و جوابی نمی‌شنویم نظرتون چیه در این باره این مشکل رو چیکارش کنیم؟ موفق باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره به جای نشستن و گفتنِ چطور و چطور، باید وارد شد تا إن‌شاءاللّه خداوند هم با شما نجوا کند. صبر در عبادات به همین معناست. موفق باشید

27181

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد کسی که فلسفه خوانده باشد چگونه می تواند آن را امتداد بخشد؟ حتما باید فقه هم بخواند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. لازم نیست. اگر در ادامه‌ی تفکر فلسفی به سوی قرآن و روایات جلو برویم، آن تفکر بیش از پیش شکوفا می‌شود. موفق باشید

26210

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: عرض ادب. با توجه به کتاب های شما در مورد مهدویت و کتاب تحلیل تاریخی نشانه های ظهور و با توجه به اتفاقات اخیر و عوض شدن نحوه امتحانات الهی، که خبر از تاریخ جدیدی می دهد، نظر شما الان در مورد ظهور تام حضرت حجت (عج) چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت مولا «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» در صحنه‌اند و امیدوارد و منتظر. موفق باشید

25923
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به آیه ۱۲۰ سوره هود ویژه این بخش «و ما نثبت به فوادک» و جایگاهی که فواد در وجود انسان دارد و تعبیر این هست که در فواد انسان، مرحله یقظه و احسان به مومنین رقم می خورد و اوج ساحت های وجودی است، آیا می توان گفت هنر اسلامی من جمله ادبیات داستانی و سینما و ...، دکترین خاصی مبتنی بر انگاره های قرآنی دارد که هدفش ثبات انسان (ویژه فواد او به‌عنوان مرحله درک حقایق توحیدی جهان شمول) بر مسیر حق و اطمینان از این است که اگر اراده و عملش با اراده حضرت حق هماهنگ باشد پیروزست و یا به تعبیری بگوییم که نشان می دهد راز زندگانی مومنانه و توحیدی ویژه در انبیاء و اولیاء چیست تا ما هم با این راز مانوس شویم که حقیقتاً قصه های و زندگانی ابرار،چنین ظرفیتی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انسان به دنبال آن است که جانی آرام و قلبی مطمئن داشته باشد و این جز با رویکردِ توحیدی محقق نمی‌شود. موفق باشید

25731

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما پدر عزیز و گرانقدر: بارها شنیده ایم که بعضی از مومنین، افرادی را به مانند حیوانات می دیدند. ۱) آن انفاس مطهر، صورت برزخی را می دیدند یا صورت قیامتی را؟ (لطفاً توضیح بفرمایید) ۲) آیا می توانیم این فرآیند را از دریچه عالم خیال تحلیل نماییم؟ چگونه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً مربوط به صورت برزخی است که در موطن خیال افراد ظهور می‌کند. موفق باشید

24867

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: جمعی هستیم دغدغه مند انقلاب، به نظرمان رسیده که در مقاله ای تحرکات فکری اخیر آقای سریع القلم را به چالش بکشیم. به نظر می رسد ایشان اهداف خاصی دنبال می کنند، توصیه شما به ما چیست؟ از چه منظری به موضوع نگاه کنیم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حدّاقل نتیجه‌ای که از کار خود می‌گیرید آن است که متذکر اندیشه‌های غرب‌زده‌ی آقای سریع‌القلم خواهید شد از آن جهت که این نوع شخصیت‌ها هیچ نسبتی با فرهنگ دینی و قومیِ اصیل ما ندارند. موفق باشید

24421

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد عزیز سلام علیکم: شما در جلسه نهم کتاب خویشتن پنهان فرمودید ماده مانع حضور مجرد نمی‌شود و این ماده است که مانع حضور ماده در ماده می شود، بنده می خواستم بدانم مجرد چه خصوصیتی و چه مشخصه ای دارد که ماده نمی‌تواند مانع حضورش در ماده شود مانند حضور نفس در بدن؟ چه چیزی به مجرد این امکان را داده که بتواند در ماده حضور داشته باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر مجرد می‌تواند محدود به مکان و زمان باشد؟ و مگر مجردبودن جز همین است؟ موفق باشید

24060

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: ببخشید صوت اعتکاف رمضان ۹۷، کدوم جزوه رو استاد دارن میخونن؟ که جلسه اول صوت در مورد جایگاه قدسی مسجد هست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جلسه‌ی اول از جزوه‌ی خاصی بحث مطرح نشده است، بلکه یادداشت‌هایی بود که بر اساس آن‌ها عرایضی شد. موفق باشید

23665

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و احترام محضر استاد فاضل: از آثار حضرتعالی کدام برای خداشناسی خوب است؟ یعنی بدون استفاده از آیات و روایات و فقط از طریق عقل یا بحث معرفتی این موضوع صورت گرفته باشد. ده نکته از معرفت نفس خوبه؟ سپاس بیکران
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همان «ده نکته در معرفت نفس» ۲. «برهان صدیقین» ۳. «برهان حرکت جوهری». موفق باشید

23123

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر و خسته نباشید. شما مثل پدر دلسوز و مهربانی هستین برای ما، خدا حفظتون کنه، استاد بعضی وقتا خیلی احساس دلتنگی می کنم برای خدا، تا از عشق و محبت از خدا هم صحبت میشه اشکم در میاد، انگار آتشی توی دلم روشنه، انگار حتی با قرآن و دعا و توسل هم این آتیش خاموش نمیشه و دوس دارم همه اش گریه کنم اونم بلند بلند، نمیدونم چه جوری آروم شم، میگم خدا میدونم از رگ گردن به من نزدیکتری اما بازم دلتنگتم، استاد چیکار باید کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مگر بد است که دل‌تان دائم هوای خدا را بکند؟! سعی کنید در بین بقیه‌ی افراد بلند گریه نکنید ۲. بدن‌تان را تقویت کنید، زیرا در چنین شرایطی اگر بدن ضعیف شود، واهمه غلبه می‌کند. خوردن عسل و ورزش خوب است. موفق باشید

16818

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عرض سلام خدمت استاد عزیز: سوال یک: مدتیست که صبرم کم شده و بد خلقم، زود عصبی می شوم و حوصله عبادتم هم کم شده فقط صرف نماز های واجب هستم و به شدت تنبلی می کنم. سوال دوم: شدیدا احساس می کنم مغرور و متکبر هستم و نمی دانم برای آن چکار کنم. پیشاپیش از پاسخ جنابعالی تشکر می نمایم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان متوجه‌ی وظیفه و رسالت تاریخی خود بشود که بنا است جهت معنابخشیدن به خود و زندگی خود در این تاریخ به عنوان سرباز انقلاب اسلامی به میدان بیاید در حوزه‌ی علم و عمل با تمام جدّیت وارد می‌شود و نه دیگر برای او تنبلی می‌ماند و نه بی‌صبری. موفق باشید

32866

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: استاد خواستم نظر شما را در مورد این متن بدانم و اگر توضیحی روشنگرانه تر داشته باشید بسیار مسرور می شوم. ممنون. زمانی که انسان دعا یا توبه می کند، در اصل خداوند به او نظر کرده و ظرفیتی را در شخص دیده که تمایل به برگشت شخص یا بسط وجود او دارد، حال آن شخص می تواند این نظر را ارج نهد یا نه. اگر جامعه و حال و روز یک ملت را مثل یک شخص در نظر بگیریم، که نقطه اوج صعود و نزول آن را فقط خدا می داند، بنابر این با نیل به هر کدام از این دو، نظری به جامعه جهت برگشت یا بسط بیشتر به آن می اندازد که بسته به پذیرش آن جامعه اگر رفتارجامعه تغییر کند شامل سنت (تغییری در حال جامعه ایجاد نشود مگر اینکه خودشان تغییر کنند) می شوند. در اینجا آن نقطه ای که شاید بتوان نامش را نقطه عطف گذاشت، آنجایی است که این کالبد جامعه برای دمیدن روح برگشت و توبه آماده می شود که چون تقدیر وظرفیت هر موجودی را خالق او فقط می داند پس فقط خداست که زمان ظهور را می داند. شاید امروز تک تک کجی ها و ناهنجاری ها و مشکلات دنیا را که هر کسی می تواند لیست بلند بالایی را از آن برشمرد، باید بنده آنها را ببینم و تکلیف خودم را با آنها روشن کنم تا آن ظرفیت ظهور ایجاد شود، و اینکه آیا می شود جامعه از این بدتر شود یا نه خدا فقط می داند. ۲. سوال از خدمتتان اینکه سوال کلی را در ذهن دارم که بطور مثال در مورد قنات آن را می پرسم، استاد عزیز مثلا در قدیم با آن جمعیت کم شاید می توانستند با قنات و... جوابگوی آب آن جمعیت باشند اما الان با این جمعیت نیازمند چیزهایی قوی تر از قنات و....هستیم، حال در مورد خوراک و پوشاک و حمل و نقل و... هم همینطور، خب این نحوه جوابگویی به سبک غربی هم که مورد قبول نیست حال آیا ما اگر بر اصالتهای انقلابی خود پایبند می ماندیم، آن روحی که بر جامعه حاکم می‌شد می‌توانست ابزار متناسب این جمعیت را که غیر آنچه الان هست بسازد، همان روحی که شما در گفتارتان می‌فرمایید که باید بیاید و ظهور کند، همان چیزی که شیفتگان غرب آن‌را وهمی و باورمندان به انقلاب و اسلام کلیتی از آن‌را در حد اینکه این حال امروز نباید باشد می دانند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ما باید ظرفیت های جهان را از یک طرف و انسانها را از طرف دیگر بشناسیم و در این زمان که زمان آخرالزمانیِ تاریخ است، به فکر جوابگویی به ابعاد متعالی و وسیع انسانها باشیم و موضوع دانش بنیان در امور، امر بسیار مهمی می باشد از آن جهت که با نظم و دقت و اندیشه زندگی را  از یک طرف وسعت دهیم و از طرف دیگر عالمانه عمل کنیم. در مزار مبارک جناب شیخ بهایی به رفقا عرض شد معنای حقیقی شخصیت انسانهای دانش بنیان را می‌توان در جناب شیخ بهائی ملاحظه کرد که چگونه ریاضیات و معماری و حکمت و عرفان را در خود جمع نمود و حاصل کار او آن نوع بناها و آن نوع تنظیم شبکه های آبرسانی در شهر اصفهان بود. موفق باشید

31142
متن پرسش
سلام: حضرتعالی ۱. جایگاه جناب رئیسی در تقابل با غرب را چگونه می بینید البته از لحاظ سیاسی مدنظرم نیست بلکه از لحاظ رویکرد تمدنی و اینکه غرب را چون شما کل واحد می بینند یا گزینشی هستند؟ ۲. و آیا همان دولت اسلامی که طلبش در جان مبارک رهبری نهاده شده بود و شما ۴۳ سال منتظرش بودید همین است یا این گام اول آن هدفست و تا مطلوب فاصله بسیار است؟ ۳. به نقدهای جناب جلیلی اشاره داشتید اگر اهم نقدها را بیان فرمایید و نیز تبیین فرمایید که آیا این نقدها بنیادینند به نحوی که در هدف غایی خلل آورد یا خیر؟ ۴. حضرتعالی طب مدرن را در کنار سنتی پذیرفتید آیا این عدول از مبنای کل واحد است و اگر این جمع را روا می‌دانید می‌توان به سایر حوزه ها نیز تسری داد و نهایتا به جمع سنت و مدرنیته رسید؟ ۵. آیا سرانجام هر غرب گرایی دولت های غرب گرای پیشین خواهد بود یا می‌توان نوعی از غربگرایی را متصور بود که مقتدرانه باشد و بتواند نهایتا توسعه را در ایران به نحوی پیش ببرد که ابرقدرت و قطب علمی جهان ایران باشد. من افق غربگراها را مالزی یا ترکیه یا ژاپن اسلامی می‌بینم ولی بشخصه آمریکای اسلامی را طالبم. این نحوه اقتدار طلبی را در غربگراها ندیدم و دیدیم که در انتخابات خواهان تسلیم شدن در برابر بیگانگان در اسنادی چون fatf و معترض به اینکه چرا برخی طالب حسینیه کردن کاخ سفیدند بودند. این نحوه حقارتها مطلوبم نیست از آن طرف جریان انقلابی این نقیصه را ندارد و حاج قاسم ها را دارد با چه اقتداری. اما خوف آن دارم که فقط دل در سنت داشته باشند و اصالتی برای غرب نداشته باشند و فعلا تقییتا و به اکل میته همراهی کنند تا در فرصت مناسب غرب را به مسلخ بکشند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحث در مورد شخص خاص نیست بحث در مورد سیره و جایگاه سیاسی معرفتی جناب آقای رئیسی است که از رینگ دولت سازندگی جدا هستند 2- انقلاب اسلامی حقیقتی است که به مرور شئوناتش ظاهر می‌شود. شواهد حکایت از آن دارد که دولت آقای رئیسی می‌تواند در آن راستا باشد. ۳. جناب آقای جلیلی سعی می‌کردند متذکر باشند که باید با عمق زیاد و با روحیه‌ای که به گفته ایشان جهشی را دنبال کند دولت آینده اداره شود. ۴. طب مدرن به اعتبار تجربی‌بودن آن مدّ نظر است و این غیر از فرهنگ مدرنیته است. بنده در این رابطه عرایض مفصلی در کتاب «انقلاب اسلامی؛ طلوع جهانی بین دو جهان» داشته‌ام. ۵. به هر صورت با حضور در مبانی معرفتی و سیره معصومین، هرجا ما می‌توانیم در جهان حاضر شویم و در مناسبات آن تصرف نماییم. موفق باشید

29406

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: بنده چند سالی هست که ازدواج کردم و همسرم فوق العاده زود رنج و حساس هستند و کمی هم افسردگی دارند به طوری که روی من هم اثر گذاشتند و من هم حساس و زود رنج شدم. خودم شخصا خدا را شکر خیلی تونستم درکشون کنم و باهاشون کنار بیام ولی از همون اوایل ازدواجمون همسرم با خانواده ام مشکل پیدا کردند و به کوچکترین حرفی نارحت می‌شدند و من هم نمی‌تونستم طرف هیچ‌کدام را بگیرم و خیلی برام سخت می‌گذشت. ما معمولا اوایل ازدواجمون هفتگی با خانوادمون رفت و آمد داشتیم ولی چون دیدم خانمم اذیت میشن کمترش کردم ولی الان خانمم از من انتظار داره هر شش ماه یکبار رفت و آمد بکنیم البته با خواهر و برادرام (چون پدر و مادرم را زود به زود سر می‌زنیم). گاهی اوقات اینقدر در زندگی کوتاه میایم که احساس می‌کنم دیگه از مردانگیم چیزی نمانده احساس حقارت می‌کنم و من همانند بچه ای شدم که هرچی گفت باید بگم چشم وگرنه ناراحت میشه و... نکته بعدی اینکه وقتی از چیزی ناراحت میشه و به چیزی گیر میده باید صبر حضرت را داشته باشم تا بتونم تحمل کنم هر چی ذکر و دعا بلدم میخونم که دعوامون نشه که خیلی هم خوب بوده ولی گاهی جواب نمیده. پس الرجال القوامون جایگاهش کجاست؟ مقدار کوتاه آمدن مرد در خانواده چقدره؟ اگر اینقدر کوتاه بیام که توی فامیل و ... بگن این مرد نیست و همه چی دست زنشه آیا درسته؟ من فقط ملاک دین را می‌خواستم بدونم مردم برام مهم نیستند. حد و حدود کوتاه آمدن مرد چقدره؟ اگر زن بر همه چیز مسلط بشه چی؟ آیا این نوع کوتاه آمدن یه نوع سیر و سلوک حساب میشه؟ چطوری جلوی تسلط خانمم به خودم را بگیرم؟ اگر بخوام کوتاه نیام پس چکار کنم دعوامون میشه، کوتاه بیام مسلط میشه و سوء استفاده میکنه و از مردانگیم دیگه چیزی نمیمونه؟ توی بحثهای خانمم با خانواده ام چکار کنم؟ بحث مهم آرامشمونه که با کوچکترین حرف و صحبتی از بین میره، اگر این نوع زندگی سیر سلوکه پس سیر و سلوک بدون آرامش هم مگه داریم؟ برای آرامش در زندگی چه کاری انجام بدم؟ میزان رفت و آمد و صله رحم با فامیل درجه یک چقدره؟ آیا عرفیه و هر جایی متفاوته؟ ببخشید استاد طولانی شد. چون خیلی نارحت بودم و می‌خواستم بهم آرامش بدین و ملاک برای ادامه راه و حل مشکلات ارائه بدین. ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توجه داشته باشید که خداوند حقوق هرکسی را تعیین کرده است اعم از حقوق والدین یا همسر و یا اقوام. و اینطور نیست که همسر انسان بخواهد حقوق والدین یا ارحام را تعیین کند فردای قیامت از ما نمی پذیرند که حقوقی را که خدا تعیین کرده است به جهت رضایت همسر نادیده گرفته باشید. آری! باید حقوق همسر را در رعایت لباس و مسکن و غذا رعایت کرد و حقوق والدین را نیز بر اساس عرف در نظر گرفت که مثلاً اگر در همان شهری که شما هستید والدین تان باشند، عرفاً هفته ای یکبار باید در خدمتشان باشید و در طول هفته نیز از احوالاتشان با خبر باشید و ارحام نیز حقوقی دارند که اگر فاصله ی ما از آنها به هر بهانه ای زیاد شود نحوه ای از قطع رحم حساب می‌شود که حرام بین است. آری! باید به هر بهانه ای که هست رابطه ها را محفوظ داشت. موفق باشید.

28146

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد عزیزم: نظر شما در مورد این بیان آقای میرباقری چیست که گفتند: عرفان مولوی برای کفار خطری ندارد و این قرائت از اسلامی که مولانا داره بصیرت سوز است! اشعاری هم به عنوان شاهد مثال می آورند که ظاهرا همینطور است که آقای میرباقری می‌فرمایند. اما بنده احساس می‌کنم اشعار مولانا ناظر بر مسأله دیگری است و درصدد نفی مبارزه با بدی ها نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان سخنان ایشان هستم. فکر می‌کنم نظر مقام معظم رهبری و شهید مطهری که مثنوی را، تفسیر قرآن ملا جلال می‌دانند؛ صائب‌تر باشد. به هر صورت نمی‌توان بدون آن عرفان، امروز در طوفانی که دنیای مدرن برای بشر ایجاد کرده است، سالم بود و از بودنِ ظالمانی مثل طبری‌ها جامعه را نجات داد. موفق باشید

26537

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد هر سال شما نظرتان را در مورد کاندیداهای اصلح می دادید و معرفی می کردید، امسال هم لطفا بزرگی کنید و فهرست کسانی رو که خودتون بهشون رای می دهید رو اعلام کنید. من شخصا آقای دکتر مقتدایی رو می شناسم به تقوا و پاکدستی و تعهد و تخصص و کاردانیش ایمان دارم. اما کس دیگه رو دقیق نمی شناسم، دکتر مهدی طغیانی هم مثل دکتر مقتدایی امام صادقی هستن و میگن با تقوا هستن، حجه الاسلام میرزایی هم میگن علم خوبی دارند، اما به جمع بندی نرسیدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً چون این دوره، خوبانِ زیادی نامزد شده‌اند کار، سخت شده و به راحتی نمی‌توان به جمع‌بندی نسبت به ۵ نفر رسید. موفق باشید

26010
متن پرسش
سلام علیکم: استاد طاهرزاده، با مطالعه مطالب حضرتعالی در یادداشت آینده ما چه آینده ای است و مباحثی در کتاب فرهنگ مدرنیته و توهم، یک مبحثی برام ایجاد شده و به نظرم نکته قابل تاملی هست. اینکه پس از رنسانس به سمت قرن ۱۸ میلادی که دوران پی ریزی اندیشه و تمدن مدرنیته هست تا اکنون که دوره به تعبیری ظهور پست مدرنیسم و حتی به تعبیری نئولیبرالیسم هست، کشورهای غرب جدید و علمداران مدرنیته که خود را تحت عنوان کشورهای متروپل و مرکزی مطرح کردند، با انواع استعمار و همین فاصله گذاری و روش های دیگری که بکار بردند، به تعبیر من احساس مستعمره بودن و گسستگی تاریخی و حتی حقارت و فلاکت را برای کشورهای غیر متروپل و به تعبیری این کشورهای غیر مرکزی، ایجاد کردند که آنها بعضی راه را در اندیشه های سوسیالی دیدند که آنها به انقراض رسید و اکنون شاید راه نجات از این غیر مرکز بودن و فلاکت یا حقارت را در نزدیکی به غرب و ایجاد مدل توسعه اقتصادی_سیاسی غرب مطابق با لیبرال_دموکراسی که جوهره غرب جدید هست ببینند. اما در همین برهه با طلوع انقلاب اسلامی و رویای بزرگ تمدن نوین اسلامی، شاید این قاعده بر هم خورده و این فاصله گذاری مدرنیته بین کشورهای متروپل و غیر متروپل در حال نابودی است. هر چند هنوز در بستر انقلابمان، ما نتوانسته ایم به آن جامعه طراز برسیم و ایران به عنوان مهد این انقلاب درگیر مسائل متعددی هست که اون هم حاصل عدم مواجهه تمدنی با غرب و غربگرایی است، اما باید صبر برای ساخت تمدن بزرگ و رویای تمدنی عظیم ما که مبتنی بر بشارت انبیاء و اولیاء است را در پیش گرفت و این را نصب العین کرد. فراموش نباید بشود در طی همین چهل ساله و دوران گذار از مدرنیته و اومانیسم چه اتفاقاتی افتاد که برای کمتر کسی قابل باور بود از استقرار یک نظام دینی به مدت چهار دهه که در دوره هیچ پیامبر و امام معصومی محقق نشد تا فروپاشی چپ مدرنیته و کمونیسم تا این ضعف و استیصال و شکست های تمدنی نظام سلطه ویژه در منطقه خودمان تا حضور فرزندان معنوی نهضت نظیر شیخ زکزاکی،سید حسن نصرالله، مجاهدان یمن، مجاهدان انقلابی سوری، حشد الشعبی عراق، مردم کشمیر و این جوانان کثیر مجذوب مقاومت در دل اروپا و آمریکا. و اما باید بالاتر از تمام اینها فهمید هنر انقلاب ما در چنین عصری با حضور لیرالیسم، تربیت و پروش انسانهای طراز و نمونه ای نظیر مرتضی آوینی و مصطفی چمران و محسن حججی و جواد الله اکرم و مصطفی احمدی روشن است که نمونه انسانهایی با قلب سلیم اند که در مواجهه با جهان مدرن، زندگانی اصیل با نظر به عالم قدس را به صحنه آورند. ان شاء الله دوره فعلیت یافتن باورهای انقلابی فرا برسد و ما به طلوع خورشید ولایت و صاحب الامر نزدیک گردیم و زمینه ظهور تمدن مهدوی را فراهم سازیم. عذر میخوام که طولانی شد؛ موفق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه زیبا و روشن و مطابقِ واقع اندیشه می‌کنید. بهترین عقل‌ها عقلی است که زمانه‌ی خود را می‌شناسد و بحمداللّه حضرتعالی متوجه‌ی چنین عقلی هستید. صدای «الیس الصبح بقریب» را شنیده‌اید و دل به آن داده‌اید. موفق باشید

25893
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت و عرض دلتنگی و اشتیاق دیدار و حسرت جلسات خوب تفسیر شنبه ها که سالهاست از آن محرومیم. الان من مشغول تحصیل کتاب نهایة الحکمه محضر استاد بزرگوار جناب فلاح هستم. از آنجا که ایشان شاگرد استاد یزدان پناه هستند خب خیلی مباحث ایشان هم سر کلاس طرح می شود که گاها خیلی سوال برانگیز است به خصوص که ایشان هم سر کلاس به شدت سوالات را پرواز می دهند و سر ذوق انسان را باز می کنند. سر کلاس فلسفه بسیاری از مباحثی که در دوران دانشجویی محضر شما در سیر معرفت النفس و برهان صدیقین گذرانده بودیم جلوی چشم می آید و آدم احساس می کند مطلب عمقی دارد که اساسا در آن دوران متوجه آن نبوده ایم و ذوق درک حصولی آن مطالب اصلا وجود نداشته است و حالا این ذوق فعال است. لذا اگر اجازه بفرمایید هر از چندی برخی سوالات را که درگیر هستم محضرتان طرح کنم. استاد یزدان پناه در کتاب فلسفه فلسفه (نمی دانم رویت فرموده اید یا نه و دوست دارم نظرتان را هم درباره این کتاب و این جنس کار درجه ۲ فلسفی بدانم) بین شهود عقلی و قلبی تفاوت می گذارند که ظاهرا این ادراک از مباحث جناب صدرا ادراک جدید یا حداقل ادبیات جدیدی است. می خواستم بدانم الان بحث حضوری که حضرت عالی مطرح می کنید در غالب مباحث، آیا صرفا ادراک قلبی مد نظر است یا شهود عقلی؟ یعنی آن توجهی که مدام می فرمایید ما باید مطلب را حضوری کنیم، آیا در نگاه دقیق شهود عقل مد نظر است یا شهود قلب؟ اصلا ایا این تفکیک را قبول دارید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: الحمداللّه که عزیزانی مثل استاد فلاح را داریم با آن حکمت و آرامش و صفا و گشودگی. و حمد و شکر به جهت وجود عزیزی مثل استاد یزدان‌پناه که به جهت بی‌قراری‌شان در فهم و تفهیم معارف، بدن‌شان از دست‌شان کلافه است. آری! کتاب «فلسفه‌ی فلسفه» را دیدم. از نامگذاری‌اش معلوم است تا کجاها باید فکر شود و چه زیبا متذکر تفاوت شهود عقلی و قلبی می‌شود. بنده بیشتر در مباحث خود، نظر به شهود قلبی دارم، منتها «قلوبٌ یعقلونَ بِها» که بحث آن در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» شده است. موفق باشید

نمایش چاپی