بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31390

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله: عزاداری هاتون قبول‌. استاد جان در جایی خواندم که آیت الله بهجت رضوان‌الله علیه در مورد رویداد شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و ضرب و جرح ایشان دیدگاه متفاوتی دارند، شما اطلاع دارید نظر ایشان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. موفق باشید

29337
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده عزیز: استاد عابدینی در ابتدای صوت جلسه ۸۴ تفسیر قرآن خود می فرمایند: در هر زمانی باید خلیفه ای محقق باشد بصورت فعلیت، هر چند در دوران «فطرت من الرسل» باشد آن زمان هم باید خلیفه باشد. پس در دورات فطرت، رسول (به عنوان کسی که دین بیاورد) نبوده اما اینکه نبی در کار باشد یا وصی نبی در کار باشد این نفی نشده بلکه در بعضی از روایات قوی دیگر می گوید در هر زمانی اگر دو نفر هم در زمین باقی بماند باید یکی از آنها حجت الهی باشد. و حجت هم حتما باید فعلی باشد چون خلیفه باید در تمام مراتب هستی، وجود داشته باشد. لذا چون بحث واسطه در فیض می شود در هر عالمی از مراتب وجود، خلیفه باید همه مراتب وساطتت در فیض بودن را دارا باشد و در هر عالمی که وجود نداشته باشد آن عالم نابود می شود. چون آن عالم وساطتت در فیض را ندارد.» اما استاد عبور می کنند و بیان نمی کنند این حجت الهی به عینه و فعلیت (یعنی با جسم مادی) در زمان فطرت چه کسی بوده. آیا می شود گفت خضر نبی بوده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً جناب حضرت خضر در جایگاه واسطه‌ی فیض نباشند. زیرا مثلاً در زمان حیات پیامبر خدا و ائمه «علیهم‌السلام» جناب خضر در قید حیات‌اند ولی واسطه‌ی فیض نیستند. آری! می‌توانیم بگوییم در همه‌ی زمان‌ها، واسطه‌ی فیض هست ولی در بعضی از زمان‌ها تحت قبه‌ی الهی باشند که «لا یعرفهم احداً». حضرت علی «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «ما برح لله عَزَّت آلاوهُ فی البرهَةِ بَعدَ البُرهَةِ و فی اَزمانِ الفَتَراتِ عبادٌ ناجاهم فی فِکرِهِم و کلَّمَهم فی ذاتِ عُقُولهم فاستَصبحوا بنور یَقظَةٍ فی الابصار و الاَسماعِ و الاَفئِدَة» برای خداوند که نعمتهایش گرامی باد در هر برهه ای از زمان و در فاصله های زمانی میان بعثت پیامبران همواره بندگانی بوده است که با آنان در اندیشه هایشان نجوا کرد و در درون خردهایشان با آنان سخن گفت و بدین سبب آنان چشم ها و گوش ها و دل هایشان از نور بیداری تابناک گردید. موفق باشید

28009
متن پرسش
با سلام: روز شما بخیر استاد اگر این ماده‌ی هست که با ظرفیت بیشتر فیض بیشتری رو دریافت می‌کنه و به تبع انتقال فیض بیشتر به نفس، نفس اشتداد و فعلیت بیشتری پیدا میکنه، ایجاد ظرفیت بیشتر در ماده چگونه ایجاد می‌شود؟ نقش اصلی نفس در نسبت افزایش این ظرفیت چگونه هست؟ ماده که حرکت خود را دارد، ما هم که به دستورات شرعیمون عمل می‌کنیم، اما چه رخ می‌دهد که یکی می‌شود امام خمینی (‌ره) و این الله بهجت، آیا افزایش ظرفیت تن در این بزرگواران برای دریافت فیض بیشتر به رویکرد نفس این بزرگواران در عمق بخشید به جهت دهی به حرکت تن‌شان هست؟! خداوند خیر کثیر به شما بدهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وسعت نفس «لایقف» است و هر اندازه انسان خود را نسبت به ابعاد گوناگون فیض الهی گشوده نگه دارد، از فیوضات الهی بهره‌مند می‌شود و بودنی اصیل‌تر را تجربه می‌کند. موفق باشید

25859
متن پرسش
سلام علیکم: استاد صفایی حائری درباره سلوک می گفتند که برای سلوک نیاز به یقین است که خود را متوقف کنیم تا یقین حاصل شود سپس سلوک کنیم حتی اشاره داشتند به ایه «تظنون ان ملاقوا ربهم» که این هم برهان قرآنی برای عدم نیاز اولیه به یقینه میشه با همون احتمال هم جلو رفت. آیا می توان بر این اساس گفت یقین، مرتبه ای است که در طی سلوک کسب می شود و همان ظن خیر به خدا، راهبر اولیه بشر بسوی سعادت است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یقینِ اولیه، یقینِ عقلی است که حتماً در سلوک باید در ابتدا باشد، ولی یقینِ قلبی به مرور حاصل می‌شود و شدت و ضعف خود را دارد. موفق باشید

25219
متن پرسش
سلام استاد عزیز، خدا قوت: برهان صدیقین میگه: عین وجودی داریم که وجودهای مختلف (اشد، شدید و خفیف الوجود) را صادر می کند. هر کدام از اشد، شدید و خفیف الوجودها، در مرتبه خود، ظهوراتی دارند. به طور خلاصه عرفان میگه: احدی در صحنه حاضر است به نام حضرت حق، و هر چه به چشم می بینیم، همگی ظهورات حضرت حق است. سوالم اینه که اولا آیا درست فهمیدم؟ ثانیا خواهشا برای وجودهای اشد، شدید و خفیف، چند مثال ساده بزنید. ثالثا، عارف، ظهورات را (مثلا جلوه حیات در سنگ یا برگ درخت یا آب) به چشم سر هم می تواند ببیند؟ یا فقط با چشم دلش (قلبش) می تواند ببیند؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! خوب متوجه شده‌اید. ۲. حقیقت نوری اولیاء معصوم در مقامِ اشدالوجود و جامعیت وجود است و پایین‌ترین درجه‌ی وجود، وجود عالم ماده است. ۳. مگر با چشم سر می‌توان حیات را حسّ کرد؟!!

24144
متن پرسش
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات: از اینکه وقت با ارزش شما را می گیرم عذرخواهی می کنم. سوال من شاید هیچ ربطی به مباحث شما نداشته باشد ولی از آنجایی که که به شدت روح و روانم را درگیر کرده است و به شدت اذیت میشم و در ثانی محرمی برای رفع خطورات پیدا نکردم تصمیم گرفتم مزاحم شما بشوم. با توجه به شرایط بد اقتصادی و تورم وحشتناکی که هر چند سال یکبار در کشور همیشه داریم، ذهنم را به شدت درگیر کرده است. الان دارم به این فکر می کنم که به راحتی می توانستم با مختصری وام مثلا خونه ام را عوض کنم تا یک شبه احساس فقر نکنم و چرا به موقع اقدام نکردم از طرفی فکر می کنم اگه اینجوری بخواهم فکر کنم بیشتر باید به فکر دنیا و جمع کردن مال و اموال دنیا باشم که این هم مشغله فکری خود را دارد. از طرفی در بین همکاران بازنشسته می بینم کسانی که به فکر بودن الان وضعشان بهتره و براحتی می توانند از بچه هاشون که احتیاج به ازدواج و مسکن و غیره دارن حمایت کنند. خواهشمند است راهنمایی فرمایید چگونه قلبم برای همیشه آرام بگیرد و نگران دنیای خود و فرزندان خود نباشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: غفلت نفرمایید که رزق حقیقی انسان از قبل، مقسوم و تعیین شده است و چنان‌چه خودمان مسیر آن را خراب نکنیم بدون حرص و در مسیری صحیح به ما می‌رسد. در این مورد خوب است کتاب «جایگاه رزق در هستی» را که بر روی سایت هست مطالعه فرمایید تا معلوم شود بعضی چیزها، رزق ما نیست و تلاش برای به‌دست‌آوردن آن‌ها موجب زحمت ما و فرزندان‌مان می‌شود. موفق باشید

24038

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید جهت آگاهی پیرامون عقل تکنیکی و تفکر تکنیکی لطفا منبعی از خودتان یا دیگری معرفی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بر روی سایت، هم جزوه‌ی «عقل تکنیکی» و هم صوت شرح آن جزوه موجود است. موفق باشید

22829

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و وقت بخیر خدمت استاد گرانقدر: سوالی در رابطه با رابطو امامکم المنتظر خدمت حضرتعالی مطرح شد (22766) که ارجاع به رهبری معظم انقلاب دادید. تعدادی از کتابهای شما را در مورد انقلاب اسلامی مطالعه کردم امید هست ما هم به آن بیانی که شما مطرح کرده اید برسیم. حال سوالم اینجاست که برای مثال در مورد حضرت ختمی مرتبت، خداوند رسول و نماینده ای را برای بشریت می فرستد. افرادی که به پیامبر ایمان می آورند. حضرت ختمی مرتبت را آینه دار خداوند می یابند و ارتباطشان با خداوند بواسطه پیامبر بشدت تقویت می شود. در مورد رهبری، و ارجاعی که شما دادید شخص خودم علاقه بسیار زیادی به رهبری دارم و برایم از جان عزیزتر هستند و با نشانه های ایمانی هم به این موضوع رسیده ام، (حال به این نتیجه که ایشان نایب امام زمان باشند نرسیده ام - آنچه شما بیان کرده بودید و بیان می شود - ولی گمان می کنم همین قدر که ایشان را انسانی ربانی بدانیم که در امور کلی آنچه می گویند بی ارتباط با منبعی بالاتر نیست و به امر ایشان التزام داشته باشم چندان خللی در کار ایجاد نکند) حال دوباره سوال اینست همانطور که در دل خود حب و علاقه ای به خداوند، به ائمه طاهرین احساس می کنیم دوست داریم و مطمئنا لازم است یک چنین رابطه ای با امام زمان خود داشته باشیم احساس رضایتی، احساس عتابی و ... بالاخره بی ارتباط بی ارتباط نباشیم. ولی تابحال به چنین نتیجه برایمان حاصل نشده است و مطمئنا مشکل بزرگی در کار است. بنابر این صحبت خود را اینطور خلاصه می کنم فرموده اند وَ رابِطُوا إِمَامَكُمُ الْمُنْتَظَرَ با جوابی که قبلا داده بودید و با توضیحاتی که خدمتتان عرض شد راه این ارتباط چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این امر مهمی است. فکر می‌کنم در مورد مقام واسطه‌ی فیض باید مباحثی را دنبال فرمایید. پیشنهاد بنده شرحِ دعای ندبه است. کتاب «شرح دعای ندبه» بر روی سایت هست. موفق باشید

22574
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد جانمان: استاد من در کودکی زندگیه پدر بزرگ و مادر بزرگ خود را که در روستا بودند درک کردم. حدود پانزده سال قبل و الان بخواطر شغلم آمدم شهر و خدا را شکر شغل با درآمد خوبی دارم. ولی چیزی که خیلی اذیتم میکنه اینه که زندگی خودم را با آنها مقایسه می کنم می بینم خیلی فرق داره، همیشه حسرت زندگی قبل را می خورم و با خودم میگم چه زندگی داشتن این قدیمیا. چند تا گاو و چند تا مرغ و یک حیاط بزرگ و سالی یکی دو بار چلوگوشت میخوردن با نان خشک و ماست و شیر این ظاهرش بود ولی باطن زندگیشون اصلا نگران رزق و روزی نبودن چقدر وقت برای با خود بودن داشتند، چقدر عبادت و همدلی داشتند. خیلی چیزای دیگه ولی ما باید صبح تا عصر حتما بریم سر کار، در کل، روز ها تکراری هستش بی دلیل وقتامون پره، همیشه نگرانی داریم، انگار از قبل زندگی ما را کسایی که لیاقتش را ندارن برنامه ریزی کردن و ما هم باید طبق همون برنامه زندگی کنیم تا بمیریم. حالا وقتی زندگی دوران پیامبر صلی الله علیه و اله را مطالعه می کنم آتش می گیرم. ای کاش می تونستم برم تو طبیعت و دوباره زندگی ساده و بدون استرس و با خدا بودن را داشته باشم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این از اقتضائات فرهنگ مدرنیته است و غفلت از آن نوع زندگی در بستری که خداوند برای بشر رقم زده. البته نباید بخواهیم به گذشته برگشت کنیم، بلکه باید طوری به آینده فکر کرد که از مسیر زندگی مدرن، زندگیِ دیگری متولد شود که آن زندگی نسبتِ خود را دوباره با طبیعت برقرار کند. موفق باشید

18974

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
آیا استاد علامه طباطبایی (ره) در المیزان مراحل تخلیه و تحلیه و تجلیه را قبول دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک موضوع بدیهی در امر سلوک است و کسی نیست که قبول نداشته‌باشد. موفق باشید

8209

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم استاد عزیز کودکان از چه سالی حدودا میتوانند سی دی ها و سیر مطالعاتی را شروع کنند ؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: مباحثی که بنده دارم و بیشتر برای دوره‌ی راهنمایی قابل استفاده است تنها مثل کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیاز به نبی» است . ولی بیشتر مباحث را دبیرستانی‌های آماده و طلاب و دانشجویان می‌توانند استفاده کنند. موفق باشید
30005

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: استاد به مناسبت ایام فاطمیه گروه تنها مسیر آرامش صوت هایی از آقای طائب در خصوص اسلام و یهود ارائه نمودند که واقعا برای ما شیعیان صحبت هایی است که هیچ گاه از هیچ کس نشنیده ایم. شما در کتاب مقام لیله القدری فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمودید که ابوبکر اسلام را دوست داشت. اما در آن مباحث آقای طائب با بحث های ریشه ای از قبل از ولادت پیامبر به این نتیجه می رسند که جریان سقیفه توطئه یهود برای اسلام بود. مطالب زیر هم از مدیر کانال هست. قابل ذکر است که این گروه بیش از صد و بیست و نه هزار عضو عموما از مذهبی دارد. شما صحت این مطالب را چگونه می دانید. تنهامسیر: اسلام و یهود
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید با دقت‌های علامه‌ی امینی در «الغدیر» بهتر بتوان خلفا را و سقیفه را تحلیل کرد. به‌خصوص با نظر به فتوای رهبر معظم انقلاب و حرام‌بودن تضعیف صحابه و همسران پیامبر. و البته این غیر از انتقادی است که در جای خود محفوظ است. موفق باشید

29756

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ان شاءالله تحت تاییدات حضرت بقیه الله توفیق خدمت هرچه بیشتر به مکتب محی الدین را داشته باشید. جناب استاد کتاب های شما را در حیات طیبه مرور اجمالی می‌کردم متوجه شدم نفسم قادر به همراهی با آثارتان نیست با توجه به کتاب ادب خیال عرض می‌شود که وضع من با شهید مطهری، جوادی، علامه طباطبایی هم همین گونه است من فقط مطالب عرفان نظری را طالبم حتی علاقه ای به عرفان عملی ندارم و پای بندی چندانی به اسلام ندارم و اگر این دو مورد اخیر شریعت و طریقت باشد و نظری را حقیقت بگیریم حقیقت خواه صرفم بنابرین آثار مطهری که مطالب عرفانی چندانی ندارد مطلوبم نیست یا مطالب فلسفی مطلقا از سینا بگیر تا صدرا علقه ای ندارم، یا المیزان چون گویا علامه کتومند یا شان المیزان بنحوی بوده که نمی‌توانستند مطالب عرفانی چندانی در او بیاورند البته من کامل بررسی نکردم همان معدودی که دیدم مثل حدید ذوقم را برآورده نکرد، البته ماسوای روش علامه خود مطالب قرآنی وسیع است و برای من بجز مطالب عرفانی بقیه مطالب جذابیتی ندارد و اصلا دغدغه وجودی نسبت به آن موضوعات ندارم البته مطالب سلطان‌علی‌شاه و صفی‌علی‌شاه شاید بتواند جانم را اندکی سیراب کند ولی در مجموع با قرآن چون کتاب عرفانی لااقل بطور صریح نیست انسی ندارم. سابق سوالی مطرح کردم کتاب استاد یزدان پناه را معرفی کردید رجوع کردم حس کردم او هم از خرده شیشه های صدرا در اثرش موجودست مطلبی را اولین بار در لطائف العرفان محمدعلی حکیم دیدم و اصلش را بعدا در آثار حضرت استاد مولانا علامه ابن عربی جانم بفدایش باد و حکمتی نیافتم مگر در خوان او مضمونش اگر خطا نکنم این بود که از ظرایف عرفان اینست بقیه علوم طالبین اش ناگزیرند به آموختن اصطلاحات اما این علم مستعدینش اصطلاح ناخوانده می‌فهمند نگار من که بمکتب نرفت بنابرین بنظرم رسید وقت را اتلاف نکنم بروم سرچشمه و از مولا و خداوندم شروع کنم شما نیز شرحی بر فصوص داشتید از آنجا که متاسفانه صدرایی هستید و خوف آن دارم که در شرح شما هم خورده شیشه باشد اگر عرفان خالص است شروع کنم اگر نه شرح دیگری را معرفی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً شروحی مثل قیصری و کاشانی هم سعی دارند مبنای عقلیِ إشراقاتِ جناب ابن‌عربی را حفظ کنند و بنده نیز در آن شرح، کاملاً در افق خِرد جناب صدرالمتألّهین با جناب ابن‌عربی همراهی دارم، همان‌طور که جناب صدرا با ابن‌عربی همراهی می‌کند و در کنش و واکنش می‌باشد. نمی‌دانم آیا شرحی هست که به قول شما از نوع تفکر حِکمی و عقلی جهت نگاه به فصوص، جدا باشد؟ موفق باشید

28777
متن پرسش
سلام خدمت استاد و تسلیت بمناسبت شروع ایام عزای سیدالشهداء (ع) می‌شود گفت عاشورا، تقابل تمدنی غدیر و سقیفه بود که تمدن غدیری در برابر تمدن سقیفه صف آرایی کرد و اساسا زیربنای سقیفه این بود که افراد با پاییندی به یکسری از مناسک و آداب اسلامی و رعایت دستورات اخلاقی و یکسری از شرایع اسلام، همچنان ولی از پرتو تاریخ جاهلیت بیرون نیامدند و روح تاریخی شان از تمدن جاهلی تغییر نیافت و در عین تعهد به یکسری مناسک و شرایع و آداب در روح تاریخی جاهلی و روح تاریخی که تولی به اولیاء الله نداشت و بدنبال این نبود که تمام جنبه های زندگی بشر و جامعه، توحیدی و وحیانی شود و جامعه سازی توحیدی حول محور اولیاء الهی شکل گیرد و تمام ساختارهای سبک زندگی و سیاست و زمامداری و معیشت و ارتباطات با سایر امت ها بر مبنای توحید و بینش الهی و مشی انبیاء و معرفت وحیانی باشد و این دین و توحید را از روح تمدنی و فلسفه تاریخی اش بیرون می‌برد و باعث می‌شود همچنان در تاریخ جاهلیت و تمدن غیر توحیدی و ساختارهای اجتماعی مخلوّ و منقطع از دیانت و توحید تنفس کنند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. بیچاره‌ها در همین حدّ از فهم بودند که می‌پنداشتند اگر رقیب خود را در عین آن‌که متذکر توحید الهی است به قتل برسانند، می‌توانند باقی بمانند و از جهانی که اولیای الهی در آن قرار داشتند و انسان‌ها را متذکر آن می کردند؛ غافل بمانند. این، همه‌ی مصیبت جریان‌های غافل از مسیر انبیاء و اولیای الهی می‌باشد که متوجه‌ی جهان حیّ و حاضر و کیفیِ اولیای الهی نیستند. جهانی که ذات همه‌ی انسان‌ها، حقیقتاً آن را می‌طلبد و در آن مأوا می‌گزیند. بر فرض که جسد مبارک جناب مسلم بن عقیل را از بالای دارالعماره به پایین بیندازند، آیا جهانی برای آن‌ها گشوده شد و آیا بشریت را از جهانی که جناب مسلم در آن حاضر بود و متذکر آن می‌شد، بیرون کردند؟ موفق باشید     

27951
متن پرسش
سلام علیکم: چه می‌توان کرد که مطالعه ما و علم ما و معرفت ما از مدار معرفت توحیدی خارج نشود و ما را انسان و عالم دینی خارج کند و تبدیل به علم غیر نافع و علومی نشود که ثمره اش معرفت توحیدی نیست و انسانی بدور از عقل قدسی می‌سازد؟ بسیار افراد و متفکران در طول تاریخ آمده اند و مطلب گفته اند و نظریه داده اند و طرح ریزی کرده اند ولی در مدار و ذیل طرح ولایت الهی و عالم انسان مومن و معرفت توحیدی نبوده و چه بسا انسان را بسیار از معرفت توحیدی دور کرده است کما اینکه در عصر تمدن مدرن مباحث و نظریه پردازی و علم بوده و هست ولی مدارش مداری غیر از تربیت انسان موحد و تراز اسلام است و چه بسیار دانشمندان و متفکران به اصطلاح مشهوری که شخصیت های مطرح عالم مدرن و دانشمندان برجسته و شهیر بودند ولی نهایتا حجاب حق شدند و مباحثشان حجاب و مانعی برای تجلی حق و انسان شناسی اصیل وحدانی شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در این آخرالزمان دلایل روشنی بر حقانیت عطای الهی یعنی قرآن کریم در مقابل ما است، تنها و تنها باید در بستر قرآن در عالَم حاضر شد و در این حالت برای طلب علم تا چین هم می‌توان رفت، ولی برای برگشت به وطنِ معرفتیِ قرآنی و درک بهترِ اشارات قرآن. بنده حتی به برادر بسیار عزیزم جناب حجت‌الاسلام وکیلی که اخیراً هم مناظره‌ای با آقای دکتر عبدالکریمی داشته اند، عرض کردم به این دلیل هایدگر و کربن می‌خوانم تا قرآن را بهتر بفهمم، از آن جهت که بدانم بر ذهن و فکر متفکران جهان چه می‌گذرد و راه حلّ قرآنیِ آن در افقی که آنان دغدغه دارند، چیست. موفق باشید  

26174

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: ما رهبر معظم انقلاب رو ولی امر مسلمین جهان میدونیم در حالیکه ایشون منتخب خبرگان ایرانی هستند و سایر فقها در سایر بلاد اسلامی به عنوان نماینده در مجلس خبرگان شرکت نکرده اند که بخواهند رای بدهند و ایشان بصورت جهانی انتخاب بشه. ایشون در یک بستر ملی و مبتنی بر قانون اساسی جمهوری اسلامی انتخاب شده و در همون راستا نحوه انتخابشون شکل گرفته. حال با این وضعیت آیا باز هم می شود گفت ایشان ولی امر مسلمین جهان هستند؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که حضرت آیت اللّه سیستانی در عراق رویهمرفته رهبریِ اجرای احکام الهی را به عهده دارند، در ایران هم رهبر معظم انقلاب اسلامی چنین مسئولیتی را دارند. منتها بعضی از شیعیان در اقصی نقاط دنیا به‌خصوص مثلاً شیعیان لبنان، رهبریِ حضرت آقا را پذیرفته اند. موفق باشید

24518
متن پرسش
به نام خدا سلام استاد روزتون بخیر. یه سوال داشتم. آیا دلیل وجوب نماز آیات ترس غالب مردم است؟ وقتی در مورد خسوف و کسوف ما علم داریم که دلیل این اتفاق چیست و یک امر طبیعی است چرا باید نماز آیات بخوانیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً در این مورد باید به نکات دیگری نظر داشت و آن این‌که غفلت مردم از نظم عالَم به عنوان آیات الهی موجب تقلیل رحمت حضرت حق می‌شود که آثار آن را در وقوع زلزله یا خسوف و کسوف می‌یابیم و نماز آیات، برگشت به پاسداشتِ رحمت حق است. موفق باشید

24415

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ایدز بلای قرن. نظرتون در مورد درمان ایدز که دکتر خیراندیش فرمودند حجامت درمانش است چیست؟ آیا در قران در مورد این بیماری مطلبی وجود دارد و از منظر قرآن ایدز قابل درمان است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن راه‌های کلّی زندگی را در مقابل ما می‌گذارد. در امور جزیی باید با تجربه و آزمون جلو رفت. به هر حال باید در تجربه ببینیم آیا جناب آقای خیراندیش توانسته‌اند نمونه‌ای را نشان دهند؟ موفق باشید

23298
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت: یه سوالی خدمتتون داشتم، حضوری هم خدمت رسیدم منتها فرمودین که براتون ارسال کنم. راه درمان راحت طلبی چیه؟ این بی مسئولیتی، انجام نشدن کارها سر موقع و امثالهم. یه رذیله ی فردی است یا سوقات ظلمات زمانه است؟ چطور باید بهش نگاه کرد، چه راهی رو باید پیش گرفت که مجدد خودمون را در این رذیله نبینیم؟ ممنون از زحمتتنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر به سعه‌ی رحمت الهی که در مقابل ما گشوده شده است، موجب می‌شود ما با همّتی که در راستای انجام وظیفه‌ی خود إعمال می‌داریم، با چیزهایی روبه‌رو شویم که فکر آن را هم نمی‌کردیم، و این است راهِ درمان تنبلی و بی‌مسئولیتی، به همان معنایی که به ما فرمودند: «گرچه بهشتت نه به همت دهند / آن‌قدر ای دل که توانی بکوش» کوشش ما، برنامه‌ریزی و امیدواربودنِ به سعه‌ی رحمت الهی است. نتیجه، بیش از آنی است که ما بخواهیم بر اساس تصورِ نتیجه اقدام کنیم. «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش». موفق باشید

23103

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: خیلی ببخشید از اینکه در مورد یک سوال نه چندان مهم پافشاری می کنم و وقت گرانبهای شما را می گیرم. ولی احساس می کنم منظور سوال منو درست متوجه نشدید. پیرو سوال ۲۳۰۹۱ خواستم بگم که من شرح شما رو فهمیدم ولی شرحی که آیت الله سعادت پرور نوشته بودند و در سوال مربوطه براتون گذاشته بودم رو متوجه نشدم. اگه میشه اونو برام توضیح بدید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فدایتان شوم! وقتی نگاه ایشان را نپذیرفته‌ام و به همین جهت نگاه دیگری را مطرح کرده‌ام، باز باید آن نگاه را هم، من شرح دهم؟!! موفق باشید

23033
متن پرسش
سلام سه سوال داشتم: ۱. در بحث معاد مشخص شد که خداوند انسان را عذاب نمی کند بلکه قاعده عالم است که انسان با صورت اعمال بدش روبرو می شود. چرا در قرآن خداوند عذاب را به خود نسب داده «ان عذابی لشدید» و یا در دعای کمیل آمده «لانه لا یکون الا عن غذبک ونتقامک و سخطک»؟ ۲. چرا برخی از مکانها مثلا مسجدالاحرام یا برخی از زمانها مثل شب قدر دارای حجاب کمتر هستند و قدرت انتقال انوار غیبی را دارند؟ ۳. مقام عالم غیب مقام جامعیت است و نه مجموع. پس چرا می گویند هفت آسمان؟ مگر در عالم غیب تعداد وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در هر حال نظامی که انسان‌های معاند در آن نظام با اعمال خلاف خود روبه‌رو می‌شوند و عذاب می‌بینند، نظام الهی است. ۲. در بحث «معرفت نفس» عرض شد بعضی از مکان‌ها و زمان‌ها امکان ظهور عالم غیب را بیشتر دارند مثل چشم که در نشان‌دادنِ احساسات روح، استعداد بیشتری نسبت به بقیه‌ی اعضای بدن دارد ۳. جامعیت، با شدت و ضعف در مراتب قابل جمع است مثل نور بیرنگ که در عینِ جامعیت، شدت و ضعف دارد. موفق باشید

22802
متن پرسش
سلام و درود بی پایان خداوند بر شما سرور عزیز: عارفی می فرمود اگر فکر گناه را از سر بگزرانی و یا دوست داشته باشی کاری که گناه هست را انجام دهی گویی آن را انجام داده ای و کسانی که می گویند اینطور نیست اهمیت روح خود را پایین می آورند. و ایشان جمله قدیمی که می گوید خدا آنقدر مهربان است که اگر فکر خیر کنی برایت می نویسد ولی اگر فکر شر کنی تا زمانی که انجام ندهی گناهی نمی نویسد را غلط و بدون سند می پنداشت. آیا چنین است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعید است این‌طور باشد که فرموده اند. زیرا اساس و فطرت انسان بر توحید و پاکی سرشته شده است و گناه؛ میهمان ناخوانده است و به همین جهت تا انسان مرتکب  آن گناه نشود و اراده‌ی جدّی در انجام آن به‌کار نگیرد؛ بر همان حالت فطری خود باقی خواهد ماند. موفق باشید

22659
متن پرسش
با سلام: تو رو خدا اگه امکانش باشه زود جوابشو بفرسیت ممنون: آیا امکان دارد عقل که بصورت یقینی می گوید اصل علیت در مورد الکترون ها و جهان زیر اتمی برقرار است ولی واقعیت و حقیقت این باشد که اصل علیت در مورد الکترون ها و جهان میکروسکوپی برقرار نیست آخه بعضی از دانشمندان فیزیک می گویند ممکنه اصل علیت در مورد الکترون ها و جهان زیر اتمی و ردنقض بشه آیا این امکان وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفی اصلِ علیّت به‌جز برای خداوند که عین وجود و عین علت است، برای موجود دیگر معنا نمی‌دهد. می‌ماند که جهان الکترون‌ها و جهان میکروسکوپی آن‌چنان مشهود نیست که بتوانیم علت‌ عکس‌العمل‌های آن موجودات را به راحتی بیابیم. موفق باشید

21798
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: شرایط اقتصادی و روانی حاکم بر کشور و فشار های اقتصادی، مرا که در اوایل جوانی به سر می برم و از مشکل بیکاری و بی آیندگی در رنج عذاب هستم را به فکر خروج از کشور و زندگی در کشور دیگری انداخته و می خواهم عزم و اراده ام را در این راه جدی کنم. و به نظر من این کشور دیگر جایگاهی برای زندگی ما جوانان ندارد، لطفا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرهنگ مدرنیته در هیچ کجایِ این دنیا جایی برای زندگیِ بشر باقی نگذاشته. امید است با پدیدآمدنِ این مشکلات و این‌که بندِ نافِ ما به دلار متصل شده، مسئولان همت کنند و نوع دیگری از زندگی را که اقتضای انقلاب اسلامی است در مقابل بشر بگذارند تا افق دیگری برای زندگی گشوده شود که بحث آن مفصل است. نمونه‌ی نحوه‌ی دیگری از زندگی همان پیشنهادِ اقتصاد مقاومتی است که البته وقتی هنوز به فرهنگ غربی اعتماد هست، به آن رجوع نخواهد شد. موفق باشید

20657
متن پرسش
سلام: الان ما در چه زمانه ای قرار داریم؟ گوسفند ، گرگ ، میزان ....
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. ولی گویا حضرت حق به نور اسم رحمان، در این تاریخ بر مستضعفین جهان نظر کرده تا با مقاومتی که در مقابل مستکبران از خود نشان می‌دهند تاریخِ دیگری را به ظهور آورد. تا دیروز اگر یک‌صدمِ ظلمی که بر مردمی مثل مردم یمن می‌شد، آن مردم تسلیم متجاوزی مثل کشور عربستان می‌شدند، ولی امروز با خطی که حضرت روح اللّه نشان دادند و تاریخ دیگری را در معرض نگاهِ مستضعفان این نسل قرار داد؛ می‌بینید چگونه مقاومت جانانه از خود نشان می‌دهند در حدّی که همین امروز نماینده‌ی سازمان ملل می‌گوید تاریخ، در خود خبر ندارد که چنین فاجعه‌ای به جهت محاصره‌ی بنادر یمن توسط آل سعود پیش آمده باشد. ولی باز مردم معنایی جز مقاومت را در افقِ زندگی خود نمی‌یابند زیرا آینده‌ای ماورای آینده‌ای که مستکبران ترسیم کرده‌اند برای خود می‌جویند. موفق باشید  

نمایش چاپی