بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
23921

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: وقت بخیر بنده دبیر جامعه شناسیم و به مباحث تاریخی و دینی و فسلفی و... و همچنین رشته خودم علاقمندم و کلا دوست دارم زندگیم رو صرف اینا بکنم و از طرف دیگه خانواده و بقیه بهم فشار میارن که تو این اوضاع اقتصادی چرا کار دوم نمی کنی و تو کار تجارت نمیری همراه پدرت که جندین ساله تو کار تجارته. لطفا راهنماییم کنید بچسبم به تجارت و پول یا به آرزوها و علایق خودم همراه با بخور و نمیر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر گرفتار اجاره‌نشینی نیستید، حقوق معلمی برای یک زندگیِ ساده و تلاش برای عمق‌بخشیدن به معارف، کافی باشد. نباید خود را گرفتار نیازهای اضافی کرد. موفق باشید

23244

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد جواب سوال ۲۳۲۲۶ رو ندادید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد: 23226- باسمه تعالی: سلام علیکم: چون شما راه دیگری ندارید، برای شما مشکلی پیش نمی‌آید چون حکمِ مضطرّ را دارید. مشکل برای آن‌هایی است که چنین اقدامی کرده‌اند. موفق باشید

22999

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد بنده از نوجوانی خیلی به امر پدر و مادرم مقید بودم. در شانزده سالگی از علاقه خود به علوم انسانی چشم پوشی کردم و به نظر والدینم به رشته علوم تجربی رفتم. در کنکور با اینکه یک رشته خوب در شهرستان قبول شده بودم که آینده شغلی آن تضمین بود ولی بنا به نظر والدینم در شهر خود و در رشته ای کسالت بار به تحصیل پرداختم و از همان ترم اول از آنها خواستم مرا معاف کنند ولی چهار سال گذشت و رضایت ندادند و اخراج شدم، بعد از آن به خاطر جبر شرایط در رشته حسابداری مشغول شدم البته به انتخاب خودم ولی ابدا علاقه نداشتم و مشغول به کاری شدم که ابدا رغبتی ندارم، چندی قبل هم با دختری که مورد علاقه ام بود اجازه ندادند بیشتر آشنایی پیدا کنیم. استاد بنده از تمام سالهای خوبم برای والدینم گذشتم و آینده خودم را تباه کردم، اخیرا فهمیدم از نظر شرعی به هیچکدام از حرفهای والدینم‌ نباید گوش می کردم. اکنون نعوذ بالله نسبت به آنها تنفر دارم چون هم درسم، هم شغلم، هم دختر مورد علاقه ام و هم عمر مرا از من گرفته اند و فهمیده ام خدا نیز راضی نبوده در این امور اطاعت از والدینم کنم. چند هفته ای هست که دیگر به خانه نمی روم. احساس می کنم هم دنیایم را داده ام و هم آخرتم را. استاد در مقابل با این رفتارها تکلیف من چیست؟ احساس می کنم زندگی ام را تباه کرده اند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطمئن باشید برکات دنبال‌کردنِ رضایت والدین برایتان می‌ماند. آری! لازم نبوده در این موارد از آن‌ها تبعیت کنید، ولی بالاخره این تبعیت، برکات خود را دارد. در حال حاضر هم بهتر است که اصلاً به رویِ خودتان نیاورید که چه شده است. با احترام به آن‌ها کارِ خودتان را بکنید. ترک خانه اصلاً صلاح نیست. موفق باشید

20809

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: 1. آیا رسم امانت بود که پرسش بنده ( 20783 ) را ناقص مطرح کنید؟ 2. هیچ کس نمی خواهد جیره خوار آمریکا باشد ولی ما که نمی خواهیم مثل عربستان نوکر آمریکا باشیم بلکه می خواهیم یک رابطه عادی تقریبا شبیه کره جنوبی و مالزی و کشورهای دیگر که نوکر آمریکا نیستند داشته باشیم برای چی به خود ضرر بزنیم وقتی جز تحریم فایده ای به حال ما ندارد؟ 3. این آمارها به طور تقریبی درست هست یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به آیه‌ی 95 سوره‌ی نساء فکر کن که می‌فرماید: «فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدينَ عَلَى الْقاعِدينَ أَجْراً عَظيماً» که می‌فرماید مجاهدین یعنی آن انقلابیون را خداوند مقامی برتر و اجر عظیم می‌دهد نسبت به قاعدون یعنی نشستگانی که روحیه‌ی انقلابی را از دست داده‌اند. هویت حقیقی انسانی که می‌خواهد در اردوگاه استکبار زندگی نکند، چیز دیگری است. موفق باشید

20367

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ضمن تسلیت به مناسبت ایام سوگواری اباعبدالله الحسین علیه السلام و یارانشان سوالی خدمتتان داشتم و آن این است که آیا اصولا برگزاری مسابقات قرآن کریم و اهدای جوایز به نفرات برتر کار درستی است با توجه به اینکه ممکن است رقابت ها و بعضا داوری های سلیقه ای باعث کدورت های زیادی بشود و شان قرآن در حد یک مسابقه پایین بیاید می خواستم نظرتون رو در این زمینه بدونم ممنون از اینکه فرصتتون رو در اختیار بنده قرار دادید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته جهت تشویق جوانان کار خوبی است به امید آن‌که شروع خوبی جهت رجوع به مفاهیم قرانی باشد. موفق باشید

19946

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: در حرکت جوهری، شبهه بقاء موضوع و پاسخ‌هایی که داده شده در رابطه با همه پدیده‌های مادی هست آیا؟ اگر بله، پس یعنی جسم کودکی من با جسم الان من یکیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است زیرا تا جوهر جسم هنوز دارای قوه است، جسم و ماده در میان است. این موارد همه در شرح صوتی «حرکت جوهری» با دلایل لازم مطرح شده. به نظر می‌آید باید با دقت شرح صوتی بحث را دنبال فرمایید. موفق باشید

18911
متن پرسش
با سلام: شما در کتاب آشتی با خدا فرمودید خدا تجرد‌ محض است و هیچ اسم و صفتی از اسم و صفت دیگرش سبقت نگرفته، در حالی که خدا موجودی است که «سبقت رحمته غضبه» این تناقض را چگونه جواب می دهید؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق در ذات خود عین صفاتش می‌باشد و دوگانگی بین ذات و صفات حضرت حق نیست تا صفتی بر صفتی غلبه کند ولی در نظر به مخلوقات رحمت او بر غضبش سبقت دارد. موفق باشید

30532
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز در یادداشت اخیر بنام نکات حساس انتخابات پیش رو، فرمودید اگر بطرف نامزدهایی برویم که به آرمانهای انقلاب معتقدند ولی شعارهای تندی می‌دهند که فعلا قابل تحقق نیست، از نظر عمومی مردم و افرادیکه شاید بظاهر آنطور انقلابیگری ندارند، غافل می مانیم. چندبار این جمله تان را مطالعه کردم ولی هنوز کمی برایم ابهام دارد. سخن حقی است که برای تحقق اهداف انقلاب عزیز، باید اهداف را بصورت منظم و منسجم تقسیم بندی و نظام مندی کرد و این از ضرورتهای تداوم انقلاب است و حقیقتا مهم است و از طرفی اهانت و تخریب مانند آنچه در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال که توسط برخی اتفاق افتاد، در شان نیروهای گفتمان ساز انقلاب نیست. اما استاد آیا حالا در گام دوم و در آستانه اولین دولت در این گام که گام دوم به فرموده رهبر و قائد بزرگوارمان، حرکت متعالی بسوی تمدن نوین اسلامی است، آیا صلاح است از تحلیل نامزدها بر اساس گفتمان تمدنی و نوع مواجهه آنها با مدرنیسم غافل شویم؟ به نظر حقیر، یکی از اصلی ترین عللی که سبب می‌شود افرادی علیرغم قلب و فطرت انقلابی و توحیدی شان، در ظاهر و نسبتا تحلیلهایشان هنوز نظر به تمدن غربی و عالم تجدد داشته باشند، اجرای همین الگوهای شبه مدرن و توسعه غربی در طول این چهار دهه در لوای عناوین مختلف بوده است که سبب ایجاد مخاطرات و خطرهای جدی برای انقلاب و ملت شده است و بعضا بدبینی به اصل انقلاب را بوجود آورده. البته عبور از تمدن غرب مرحله به مرحله و نیاز درک نفحات الهی دوران است که ما هنوز به آن تذکر و توجه کافی نداریم ولی آیا حساسیت دولت آینده در این حد نیست که شخصیتی به صحنه بیاید که با نگرش تمدنی و با باور عمیق به اداره و تقنین جامعه بر اساس دین مبین و نظام فکری مطهر، الگوها و راهبردهای بدیل معیشتی و فرهنگی و اجتماعی برای اداره جامعه ارائه بدهد و نیتش گذار حکیمانه از شبه مدرنیته ایرانی و توسعه غربی باشد که در ابعاد مختلف در حال اجراست و ما را از اقامه مبانی تشیع و انقلاب اسلامی محروم نموده و حتی بعضا تحقق آرمانها را برای ما مبدل به نگرانی جدی ساخته است. مگر آقای احمدی نژاد هم روزی از شعائر اصیلی مانند دولت اسلامی و عدالت اجتماعی و ولایت محوری و مردمداری و حراست از آرمانهای نهضت نمی‌گفت و انصافا نسبتا در مقابله با آثار شوم توسعه مدرن و انحرافات ساختاری که مع الاسف پس از انقلاب هم تداوم داشت و ویژه با دولت سازندگی تشدید شد، توفیقی نداشت؛ پس چرا ناموفق و در راه مانده و زمین گیر شد و به کامیابی نرسید و امروز چنین وضعیت بغرنجی دارد. جز این است که آقای احمدی نژاد با همه پرکاری و نکات مثبتی که داشت، الگوی بدیل نداشت و تلاشش بر حل آسیب های جامعه و رشد اوضاع عمومی متکی بر الگوی نشات گرفته از مبانی اسلام و تشیع و شرایط ایران اسلامی نداشت. امروز ما بسیار بیشتر در عرصه جنبش نرم افزاری و الگوی اسلامی پیشرفت جلو رفته ایم و بحمدالله علیرغم اینکه هنوز شروع جنبش نرم افزاری و نظریه پردازی برای تمدنی توحیدی، جوان و مانند نهال تازه رشد یافته هستیم ولی در همین مدت به نظریات و برنامه های با نگرش تمدنی بسیار خوبی رسیدیم. و حضرتعالی هم آگاهید که واقعا جای تکرار و تداوم همان الگوهای معیوبی که در این ۴۲ ساله حرکت ما را در تحقق آرمانخواهی شیعی انقلابی و در زمینه سازی برای هدف والای ملک مهدی (عجل الله فرجه) کند کرده است، نیست و فرصت آن است با حضور نیروهای تراز انقلاب اسلامی در مصادر اجرایی، گفتمان جمهوری اسلامی در بین مردم هم بصورت هر چه گسترده تر بسط یابد و کارگزاران نظام اسلامی تبدیل به حلقه میانی حاکمیت نظام و امت شوند و تبلور خصائل انقلابیگری. البته حضرتعالی هم بیش از من بر این عرایض حقیر واقفید و سالها دغدغه تمدن زایی شیعی را داشتید و جانانه از غفلت از حضور مسئولین تراز انقلاب اسلامی، فرمودید. تنها عرضم این بود که صحیح است که تحقق اهداف انقلاب، فرآیندی و مدت دار و نیازمند صبر است ویژه مقابل تمدن ریشه دار در تاریخ چند قرنی و جهانی شده مدرنیته و البته نباید از شخصیتی با نگاه تمدنی و ضدیت با توسعه مدرن و مشتاق اجرای الگوهای دینی برای اداره جامعه با نگاهی عمیق و متفقهانه ویژه در شرایط خطیر انقلاب اسلامی و جهان که آن بشارت شهید آوینی مبنی بر آغازی بر پایان تمدن غرب و طلوع فجر توحید آغاز شده است، غافل شد. و به نظرم اگر چنین شخصی به صحنه بیاید و برنامه های مشخص شود، نظرات زیاد را به خود جلب می‌کند و مسیر حرکت انقلاب اسلامی را تسریع خواهد کرد. البته ما به مدد حضرت حق و لطف امام مان حضرت صاحب الزمان (عج) از تنگناهای بزرگی رد شدیم و گذار کردیم و یقیناً حضور در گام دوم و مسیر تمدن سازی نیز از الطاف خاصه الهی و امام عصر بوده و ما را در این برهه مدد خواهد فرموند و میدان انتخابات را عرصه کسب بصیرت تاریخی ما خواهد شد که اگر روزی معاندان و جریان نفاق به فکر عدم انقلاب در همان ماه های اولیه بودند، امروز در مقابل مقیاس جهانی انقلاب و ولایت فقیه و بحرانهایی که نشانه اجل لکوم قوم هست، عاجزند و همانا: «تلک الایام نداولها بین الناس»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه هستید، بحمد الله انقلاب اسلامی افقی را مقابل بشر امروز قرار داده که غرب زدگان و متحجرین بخواهند یا نخواهند، مردم در صدد تحقق آن افق‌ها هستند حتی قشر خاکستری کشور. و اگر نامزدی برای ریاست جمهوری در این راستا به صحنه آید، مردم با تجربه‌ای که از دولت‌های امیدوار به حضور جهان مدرن پیدا کرده‌اند به او رجوع خواهند کرد و با حضور در آرزوهای جهان مدرن که آروزهای وهمی است می‌یابند که هیچ آبی از آن حضور و آن جریان‌ها برای مردم گرم نمی‌شود. باید سخت به این نکات مردم را توجه داد و از این جهت باید به انسانی جهت مسئولیت اجرایی این کشور فکر کرد که به آن‌چنان حکمتی رسیده باشد و البته این غیر از آن افرادی‌اند که آرمان‌های انقلاب را قبول دارند ولی حکمت رسیدن به آن آرمان‌ها را در دل تاریخی که هستیم ندارند. یعنی برای آباد کردن دهی، ممکن است شهری را خراب کنند زیرا بالاخره کلیّت حضور جهانی انقلاب در این تاریخ اصل است و بنده معجزه‌ی مدیریت رهبر انقلاب را در این تاریخ، همین می‌دانم و به همین جهت اگر رهبر انقلاب با انحرافاتی که دولت‌های غربی به خصوص دولت آقای هاشمی ایجاد کرده‌بودند مستقیما برخورد می‌نمودند، ممکن بود ما در این زمان بعضی از این باند بازی‌ها و بی عدالتی‌ها را نداشته باشیم ولی مشغول اختلافات داخلی می‌شدیم و دیگر انقلاب با این وسعت جهانی خود در صحنه نبود در حالی که با چنین حضوری که هم‌اکنون انقلاب دارد، به راحتی بالاخره از این مشکلات جزئی عبور می‌کند. رئیس جمهور آینده باید چنین حکمتی در کنار شعار‌های انقلاب در خود داشته باشد و مردم نیز متوجه چنین افرادی باشند و البته کار آسانی نیست. همان‌طور که رهبر انقلاب فرمودند افسران جنگ نرم باید در فضای مجازی این موارد را نیز متذکر شوند. موفق باشید

28536
متن پرسش
با عرض سلام و احترام خدمت استاد گرامی، لطفا نظرتان را در مورد مطلب ذیل که در مورد دکتر شریعتی هست بفرمائید ✅ این رفتار ربطی به اسلام ندارد! سال ۵۴ جناب آقای مصباح یزدی به مدرسه‌ی حقانی تشریف بردند و سخنرانی کردند. در آن سخنرانی از دیدگاه خودشان ثابت کردند که مرحوم دکتر شریعتی ضروریات دین را منکر شده است و باید او برخوردی، متناسبِ با منکرِ ضروریات دین شود. هفته‌ بعد شهید بهشتی به آن جا تشریف بردند. زمانی که وارد شدند چند نفر از طلبه‌ها خدمت ایشان می‌رسند و با حالت اضطراب و اضطرار می‌گویند: آقای مصباح یزدی چنین چیزی درباره‌ دکتر شریعتی گفته اند و معتقدند باید برخوردی با ایشان بشود. نظر شما چیست؟ آقای بهشتی فرمودند: مسئله‌ای در این سطح، یک مسئله‌ِ دم دستی و سرپایی نیست که بگویید آقای مصباح چنین گفته و شما چه می‌گویید؟ ایشان می‌فرمایند: برای این که به پرسش شما پاسخ دهم حداقل سه ماه زمان لازم دارم. آن‌ها داد و بی‌داد می‌کنند و می‌گویند اسلام در خطر هست و اگر حرف آقای مصباح بپیچد ممکن است چنین و چنان شود! آقای بهشتی روی صحبت خود پافشاری می‌کنند و می‌گویند: این مسئله‌ای جدّی هست و من برای این که یک مسئله‌ جدّی را، پاسخ جدّی دهم باید به طور جدّی بررسی کنم! از زاویه‌ یک مسلمان، این شیوه‌ برخورد اندیشه‌ای با مسائل است. من نمی‌توانم به نقل قول شما اکتفا کنم، من باید با دقت نوار سخنرانی آقای مصباح یزدی را گوش دهم. سپس باید فیش‌هایی را که آقای مصباح از آثار دکتر شریعتی درآوردند و بر مبنای آن‌ها گفته اند که ایشان منکر ضروریات دین بوده است ببینم. بعد از این که آن‌ها را دیدم باید خودم به آثار دکتر شریعتی مراجعه کنم و بحث‌های پیش و پس عبارت‌های گزینش شده را ببینم تا بفهمم استنباطی که آقای مصباح می‌خواستند به صورت گزینشی ایجاد کنند، مبنا دارد یا ندارد. مسئله‌ اساسی‌تر این که بعد از انجام همه‌ این کارها، نوبت اجتهاد خودم می‌رسد که من درباره‌ این قضیه چه می‌گویم. هر چه آن‌ها اصرار می‌کنند شما نظر بده، ایشان با این مبانی و استدلال‌ها می‌فرمایند: امکان ندارد اکنون صحبتی کنم. قرار سه ماه بعد را با آن‌ها می‌گذارند. بعد از سه ماه آن جلسه برگزار می‌شود و اکنون نوار جلسه‌ برگزار شده، به صورت یک کتاب تحت عنوان (دکتر شریعتی جستجوگری در مسیر شدن) منتشر شده است. در آن جلسه آقای بهشتی طرز مواجهه‌ آقای مصباح یزدی با اندیشه‌های دکتر شریعتی را با تعبیر (ضد اسلامی) توصیف می‌کنند و می‌گویند: اگر قرار باشد فکر هر کسی را نپسندیم فرمان حذف آن را بدهیم، این رفتار ربطی به اسلام ندارد! خبرگزاری جماران، گفتگو با دکتر فرشاد مومنی،۹۸/۴/۹ @virayeshe_zehn
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم تا حدّی در جریان آن موضوع هستم و رویهمرفته همین‌طور بود. به نظر اینجانب روش شهید بهشتی روشی است که می‌توان به کمک آن تمدن اسلامی را به میان آورد و حضور تاریخی انقلاب اسلامی را رقم زد. ملاحظه می‌کنید که آن سعه‌ی صدری که انقلاب اسلامی و تمدن اسلامی را جهانی می‌کند، آن سیره و روش شهید بهشتی است و نظر رهبر معظم انقلاب را نسبت به دکتر شریعتی قبول دارم که در اینترنت می‌توانید آن نظر را پیدا کنید، ملاحظه کنید چه اندازه شهید بهشتی دقیق جواب داده‌اند. موفق باشید

27026
متن پرسش
سلام: در ذکر یونسی. چه‌ اموراتی می بایست سالک در نظر داشته باشد با توجه به اینکه‌ افکارهای معرفتی و یا افکارهای امیالی آدم را محاصره می کند. نحوه پرداخت این ذکر بایست چگونه باشد؟ آیاتی مثل «شهدالله قل اللهم مالک الملک» و حمد و آیت الکرسی تاکید بر تعقیبات شده. پیام روایت در این است به عرش الهی سئوال ما را در وادی دنیا نفرست منظور روایت در چیست؟ در روایت داریم دعا مخ عبادت است. چه دعایی منظور است؟ آیا دعا را برای دعا؟ دعا را برای حوائج؟ دعا را برای انس و ارتباط؟ این مخ یعنی بالاتر از دعا عبادتی نداریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آیا نباید ما خود را همچون حضرت یونس «علیه‌السلام» در دلِ دریا و در این ظلمات دنیا احساس کنیم و به امید آخرِ آن آیه که فرمود: «كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنين»، بگوییم ‏«لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمينَ»؟! ۲. اذکار توحیدی کمک می‌کنند تا انسان خود را در جهانی وسیع‌تر از آن‌چه از این دنیا در روبه‌روی خود دارد، احساس کند. ۳. آری! دعا، مغز و اصلِ عبادت است از آن روی که هر عبادتی برای اُنس با خدا است. موفق باشید   

26665

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله: هلول ماه رجب را خدمت شما و سایر عزیزان و زحمتکشان سایت تبریک میگم. استاد حقیقتش خیلی ناراحتم که بابت یه ویروس ساختگی این همه بازی رسانه ای راه انداختن و در بین عوام ایجاد ترس و دلهره کردن بخصوص که مراجع علمی متعهد کشور دایما دارن اعلام می کنن که این ویروس از لحاظ سلامتی جسمی تهدید ضعیفیه و آمار کشندگی و خطرناکی ویروس انفولانزای تنفسی پاییز، خیلی بیشتر از این ویروس بوده و از طرفی خود اطبای سنتی و اسلامی هم میگن افرادی که سیستم ایمنی قوی دارند شدیدا ایمن هستند و اصلا نگران نباشن و بقبه افراد هم با حجامت کردن میتونن قدرت دفاعی بدنشون را بالا ببرن) منتها این وسط یه سری عوامل داخلی با ایجاد رعب و وحشت برنامه ریزی شده متاسفانه جامعه را خانه نشین و مضطرب کردن و البته از دید اقتصادی که هزینه های گزافی به جامعه تحمیل کردن. استاد من بیشتر نارحتیم از اینه که خودتون هم مستحضرید این توطئه آمریکایی تونسته جمعیت مساجد را فوق العاده کاهش بده (در سه چهار مسجد محل ما که اینجور بوده) حتی جشنهای ماه رجب و (در صورت ادامه توطیه) ماه شعبان را هم تحت تاثیر قرار میده (کما اینکه در مسجد ما شب اول رجب را برخلاف گذشته جشن نگرفتند) از طرفی تعطیل شدن مراسم اعتکاف و راهیان نور و حتی رسم ایرانی نوروز و دید و بازدیدهای سالی یکبار مردم را! استاد به نظر شما ما باید در برابر این هجوم و توطئه چه کار کنیم؟ حداقل نباید نیروهای انقلابی، شجاعانه بیان چند تا از مساجد را برای اعتکاف باز بذارن؟! (البته در همان زمان نکات طبی مرتبط را بازگو کنن) استاد به نظرتون کاهش جمعیت مساجد (سنگرها به قول امام) و تعطیلی اعتکاف و اردوی راهیان نور همون به هدف رسیدن نقشه و تهدید ترامپ ملعون نیست که دقیقا بعد از شهادت سردار سلیمانی گفته بود در صورت پاسخ ایران، ما مراکز فرهنگی ایران را مورد هدف قرا می دیم! ممنون و سپاسگذارم از سعه ی صدرتون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم چیز مهمی باشد. می‌آید و می‌رود و مردم به خود می‌آیند و تجربه‌ای بر تجربه‌ی تاریخیِ ما اضافه می‌شود. در حالِ حاضر نباید تک‌روی کرد و مستقل از برنامه‌های مسئولان، عمل نمود. به همین جهت ما نیز احساس کردیم نباید جدا از دستورات سازمان تبلیغات، اعتکاف را برقرار کنیم. ولی مطمئناً بعد از این جریان، ایمانِ مردم محکم‌تر می‌شود. موفق باشید

25625

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در زندگی زناشویی و روابط بین زوجین وقتی که از حرف و عمل دیگری رنجیده خاطر و گرفته دل می شوی درست است که صبر می کنیم و از گناهش می گذریم اما به هر حال قلب که فشرده شده و اذیت شده تا مدتی نمی تواند انس بگیرد و رحم کند و از خودش به نسبت دیگری رقت نشان دهد، چه کار کنیم تا قلبمان آنقدر فعال باشد که حتی در آن لحظات سخت در اوج محبت بماند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر به خوبی‌های ذاتیِ انسان‌ها باید داشت. به هر حال کلیّتِ آن‌ها خوب است حتی حاضرند در بعضی مواقع فداکاری‌هایی نیز داشته باشند. موفق باشید

23989
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت به شما استاد عزیز. سوال بنده در مورد دعاست. من در مورد احادیث و فرمایشات معصومین علیهم السلام در مورد دعا هیچ بحثی ندارم. به دیده منت. اما بنده در مورد دعا به این نتیجه رسیدم که کار بیهوده‌ای است. چون اگر خداوند متعال صلاح بدونن اون مورد رو چه دنیوی و چه اخروی به شما خواهند داد. در غیر این صورت همه‌ی خلایق جمع بشوند و دست بر دعا ببرند اتفاق نخواهد افتاد. برای بنده که این قطع و یقین جا افتاده و از دعا کردن لااقل در مورد خودم ناامید شدم. در مورد مثال بالا هم میشه به این موارد اشاره کرد که زمانی که امام خمینی (ره) در بیمارستان بستری بودند هر شب اخبار اعلام می کرد برای شفای ایشان دعا کنید. از بین اون جمعیت یعنی یک نفر از ته دل دعا نکرد که امام (ره) زنده بمونند؟ یا طبق فرمایش معصوم علیه السلام، تحت قبه حضرت سیدالشهدا علیهم السلام دعا مورد اجابت قرار می گیره. سوالم اینه که از بعد از غیبت کبری یعنی یک دعا هم در مورد فرج حضرت مستجاب نشده که فرج ایشون رخ بده؟ و مثال هایی از این دست. خواهشمندم در صورت صلاح دید، پاسخ قانع کننده‌ای به بنده بدید. سپاس از حسن توجه شما استاد گرانقدر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع دعا موضوع مهمی است. مثلاً بزرگان دین در تفسیر آیه‌ی «قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ ۖ» بگو که اگر دعای شما نبود خدا به شما چه توجه و اعتنایی داشت؛ سخن‌ها دارند. نهایت این‌که بعضی نیازها در إزای دعا تحقق می‌یابد، ولی بعضی از تقدیرات، طوری است که بنا است انجام شود و با دعا تغییر نمی‌کند ولی ثواب دعاکردن برای انسان می‌ماند. موفق باشید

23937

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و تبریک به مناسبت اعیاد ماه اعظیم شعبان استاد عزیز به نظر حضرتعالی ما بحث های معرفت النفس و نهج البلاغه را همچنان ادامه دهیم یا بحث رمضان را از قبل شهر مبارک رمضان شروع کنیم برای آمادگی قلب برای این ماه مبارک؟ و علاوه بر کتاب خودتان، چه کتاب هایی را قبل این ماه توصیه می فرمایید؟ با تشکر فروان و آرزوی فزونی توفیقات جنابتان. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مباحث مربوط به ماه رمضان باعث می‌شود تا إن‌شاءاللّه قلب با آمادگیِ بیشتری از فیوضات ماه رمضان بهره‌مند شود. ۲. کتاب «مراقبات» آیت اللّه ملکی در این مورد کتاب خوبی است و همجنین کتاب «اسرار عبادات» از آیت اللّه جوادی . موفق باشید

23905

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما استاد گرانقدر: بنده دچار ترس احتماعی هستم و در تعاملات دچار استرس و اضطراب می شوم البته بیشتر هنگام صحبت کردن و ارایه دادن مطلبی در جمع اینطور است. در بحث و مرافعات هم کناره گیری می کنم و ضعیف عمل می کنم. با توجه به اینکه دانشجو هستم و با این مسایل بیشتر درگیر هستم خیلی اذیتم میکنه. خواستم بدونم ریشه این مسئله در کجاست و برای رفع آن چه باید کرد و چه مسیری را به بنده پیشنهاد می کنید. (اگر کتاب یا موضوعی را مناسب می دانید لطفا راهنمایی کنید). با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در هر موضوعی، حق را شناختید مطابق حقی که می‌شناسید وارد می‌شوید. سعی کنید با مطالعه‌ی تفسیر قرآن – اگر می‌توانید تفسیر المیزان، وگرنه تفسیر نمونه- با حق از طریق قرآن آشنا شوید. موفق باشید

23582

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: مگر نه اینست که دین برای همه زندگی ما قوانینی را وضع کرده و برای اجرای بعضی از قوانین آدابی نیز بیان کرده است. از جمله معاشرت که از مسائلی است که آدابی دارد. مثلا می گوید هر وقت به هم رسیدید به جای کلمه «درود» بگویید «سلام» و مانند اینها... خصوصا اینکه الان دشمن از این طریقه ها و با کشیدن بحث های ایران باستان و ایجاد اختلافات عرب و عجم می خواهد مغرضانه ادبیات دینی ما را بگیرد. حال سوالم اینست که چرا مقام معظم رهبری از اینگونه کلمات استفاده می کنند. مثلا به جای اینکه بگویند سلام خدا بر سپاه پاسداران، می گویند درود خدا بر سپاه پاسداران.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معنای درود در فارسی، همان معنای سلام است. ایرانی‌ها در عین پذیرفتن اسلام از زبان فارسی که ظرفیت‌های خاص خود را دارد، حفاظت کردند و این به معنایِ باقی‌ماندن بر ایران باستان و اختلاف‌ایجادکردن بین عرب و عجم نیست. البته بعضی از کلمات عربی، بارِ فرهنگی خاص اسلامی خود را دارد که خوب است از آن‌ها غفلت نشود. موفق باشید

19084
متن پرسش
با سلام خدمت شما: من سوالاتی دارم از محضر استاد منتهی سوالات من صرفا تخصصی هستند اگر استاد لطف بفرمایند پاسخ بدهند خیال حقیر هم راحت تر است احتراما اولا: استاد مفهوم المیزان چیست؟ اینکه خداوند «وضع المیزان» رو همسنگ خلقت آسمان و زمین میدونه چیه؟ چرا که این از اهمیت اون سرچشمه میگیره این المیزان چیه و چه کارایی داره؟ دوما: معنی «و علم الآدم اسماء کلها» میشه به آدم همه اسم ها رو آموختیم این همه اسمها چیه؟ در بعصی تفاسیر می فرماید اسامی الحسنی بوده ولی این نمیتونه باشه چرا که اسماء الحسنی رو فرشتگان هم میتونن بدونن ضمنا از تعلیم صحبت به میان اومده خداوند به آدم تعلیم کرده همه اسمها رو این همه اسمها چیه؟ سوما: اینکه خداوند می فرمایند آدم و حوا نیاز به خوردن غذا نداشتن و نور آفتاب اونها رو اذیت نمی کرده آیا نشانگر این نیست که اونها جسم لطیفی داشتن که نور آفتاب از بدن شیشه ای مانندشون عبور می کرده آیا نشانگر این نیست که آدم قبل از نافرمانیش یک نوع حیات خاص با جسم خاص داشته مثل جسم جنیان؟ من تو تفاسیر خوندم ولی دلیل بدردبخوری ذکر نشده اشاره به سیر شدن از بوی میوه های بهشتی شده یا انبوه بودن درختان بهشتی که کاملا بی معنیه نظر شما چیه؟ سوما: من از کسی که به علم الحروف آشنایی داشت شنیدم کلمه هیچ فارسی دارای اسراریه و خواصی داره نظر شما در مورد کلمه هیچ چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی نظام عالم بر اساس سنت و قاعده خلق شده باشد، گفته می‌شود خلقت عالم بر اساس میزان ساخته شده[1] و از آن‌جایی که حضرت حق عین وحدت است به معنای یگانگیِ محض، هر آن‌چه از او صادر شود عین قاعده‌مندی و نظم است 2- جواب قسمت دوم سؤال با توجه به ابعاد مختلفی که دارد را در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» دنبال بفرمایید. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

 


[1] - و قرآن در سوره الرحمن می فرماید «أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ ﴿۸﴾  تا مبادا از اندازه درگذريد (۸)  وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ ﴿۹﴾

و وزن را به انصاف برپا داريد و در سنجش مكاهيد (۹)

17737
متن پرسش
با سلام: من از اول نگاه کردم و وجود خدا، روح انسان و اون دنیا رو برای خودم اثبات کردم. (نتونستم خودم را جب پیامبر و معصومین قانع کنم). توی کتاب جوان و انتخاب بزرگ می فرمایید ما باید در همه ی کارهایمان آرامش روحمون رو هدف قرار بدهیم نه لذت بدنمون. خب سوال من اینجاست. آیا کارهایی مثل نگاه به نامحرم که لذت لحظه ای داره به روح حس خوب نمیده؟ می فرمایید: لذت های زودگذر باعث میشه بعدش آدم ناراحت باشه، به نظرم این بابت طرز فکر اشتباهمونه، اگه ما بگیم که من اون صحنه رو دیدم و لذت بردم یا برای چند ساعت علافی کردم تو خیابون و لذت بردم، همه چیز درسته، ولی اگه بخواییم اونجوری فکر کنیم همیشه باید در حال حرکت به سمت هدفمون باشیم. توی همون کتاب می فرمایید ناراحتی هامون بخاطر اینه که کاری برای روحمون نکردیم. آیا روحمون لذت های لحظه ای نمیخواد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که بُعدِ اصلی روح هر انسانی فطرت اوست و عالی‌ترین و اصیل‌ترین لذّات، لذّات فطری است که از طریق اُنس با کمال مطلق یعنی حضرت حق محقق می‌شود، نباید خود را گرفتار لذّاتی کرد که در مقابل لذّاتِ متعالی قرار دارد و لذا لذّات نفس امّاره اگر از بستر شرعی خارج شود ما را از آن نوع لذّاتِ متعالی محروم می‌گرداند. در این رابطه گفته‌اندک «اگر لذّت ترکِ لذّت بدانی / دگر لذّت نفس، لذّت ندانی». موفق باشید

30960

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد محترم: ۱. این جمله درست است که انسان باید خداوند را در قلب خود رویت کند؟ ۲. ماه رمضان تقریبا خوب طی شد، شب عید فطر هم خوب بود، ولی نمی دانم چرا روز عید فطر این اندازه ورق برگشت و انگار نفس اماره فقط خودنمایی کرد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! ولی رؤیت حق به چه معناست، جای بحث دارد. عرایضی در جلسات ۲۴ و ۲۵ و ۲۶ سوره جاثیه که کتاب آن روی سایت هست، در این رابطه شده است. ۲. آری! «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش / گرچه بهشتش نه به کوشش دهند». موفق باشید

30068
متن پرسش
سلام علیکم: ایام شهادت صدیقه کبری (س) را تسلیت عرض می‌کنم. استاد عزیز، خداوند توفیق داد که مطالب حضرتعالی در کتاب «عقل و ادب ادامه انقلاب اسلامی در این تاریخ» را بخوانم و ویژه بر روی دو فصل پایانی آن که مربوط به جایگاه تاریخی انقلاب و عبور از تفکراتی که حجاب انقلاب اند و سعه صدر لازم که باید داشت، تمرکز ویژه کنم. جمله بسیار بسیار حکیمانه ای فرمودید که دغدغه تمام چهل و یک سال زعامت حضرت امام و رهبر عظیم الشان مان بوده است اینکه در عین تفاوتِ نگاه نسبت به انقلاب، ولی همه در میدان انقلاب همدیگر را بنگرنیم. و گلایه فرمودید از نیروهای گفتمان ساز انقلاب و جبهه فرهنگی انقلاب که چرا سعه صدر لازم را ندارد و افرادی که رویهم رفته انقلاب را قبول دارند ولی با قرائت دیگر و دچار لغزش می‌شوند را طرد و بیرون از اردوگاه انقلاب می‌دانند و باید مانند برادر سالکی به آنها نگاه کرد که پایشان لغزیده است. سخن حضرتعالی بجا و حق است اما استاد عزیز، وقتی کسی نمی‌خواهد خود را ذیل میدان انقلاب ببیند و اساسا ماوای حیاتش ماوای دیگری است و بنا دارد ما را ذیل یک تاریخ دیگر حاضر کند، چه باید کرد؟ وقتی خطا یک‌بار دو بار اصلا سه بار تکرار شد، عیب ندارد می‌گوییم خطاست ولی وقتی خطا و لغزش تکرار و توالی پیدا کرد، دیگر خطا نیست بلکه خط است. بله درد بزرگی است که برخی افراد دلسوز و یا فاقد بصیرت تاریخی و بی صبر در تحقق آرمانهای نهضت، در نقد و پاسخ به مطالب یکسری افراد چنان مطلب می‌نویسند و می‌گویند که از سر تا پای آن نفرت و بغض و کینه سرشار است و توجه به عقل و ادب لازم جهت تداوم خط انقلاب را در این تاریخ ندارند چنانچه یک فردی بشدت به مرحوم هاشمی در این روزها اهانت کرده و ویدئو آن پخش شده و کاربر عزیزی هم از آن در همین پرسش و پاسخ ها گلایه کردند. اما نکته ای را هم این حقیر می‌خواهم عوض کنم؛ی قینا و مسلما باید که با سعه صدری متعالی و به سان حضرت امام در مسیر حرکت در جهت تمدنی که آوینی عزیز آن‌را مقدمه دولت پایدار حق و عصر توبه تاریخی و بین الطلوعین حیات انسانها می‌داند، حرکت کرد و بجای حذف افراد باید از تفکر و گفتمان عبور کرد و متاسفانه ما گاها با ظاهر بینی از بینش متعالی و قدسی و توام با رحمت و گشودگی غافلیم اما چه می‌شود کرد با آنان که گویی اصلا علاقه ندارند خود را در میدان انقلاب ببیند و خود را در ذیل روح تاریخی که با شروع حرکت حضرت امام به صحنه آمد، ببینند. واقعا می‌شود یک دختر بد پوشش یا سست در مبانی دینی_البته به چشم ظاهر بین من_ را که فطرتی انقلابی و ناب دارد در دایره انقلاب دید ولی هر چه می‌کنیم نمی‌توان امثال فائزه هاشمی ها و تاجزاده ها و زیباکلام ها را در ذیل انقلاب دید. والله وقتی مصاحبه اخیر فائزه هاشمی با یک خبرگزاری را دیدم که آرزو می‌کرد ای کاش ترامپ صاحب رای می‌شد تا فشارها بر جمهوری اسلامی بیشتر شود یا گفت به نظرم انقلابیگری خوب نیست چون ناشی از احساس و هیجان است بلکه ما نیازمند عقلانیت جهت حرکت بسمت توسعه پایدار هستیم، دلم برایش سوخت. خدا شاهد است بغض و کینه ای به دلم نیامد بلکه فقط دلم برای او سوخت که چه میزان در بی تاریخی قرار دارد و فکر می‌کند ما حرکتمان باید در راستای قرار گرفتن ذیل تمدن غربی و به اصطلاح ساخت یک مدرنیته اسلامی باشد و با حضور در فرهنگ توسعه، عزت و تعالی ما و ملت رقم می‌خورد. وقتی برادر ایشان خواستند به نحوی عذر خواهی و پوشاندن سخنان ایشان را انجام دهم گفتم چرا اینکار را می‌کنید وقتی ایشان حرف باطنی شما را زده لیکن شما هنوز نتوانسته آید آن‌را بگویید که البته آقای زیباکلام هم در حمایت از آن سخنان خانم هاشمی مطالبی نوشتند و تایید کردند. واقعا از سر دلسوزی و اینکه ناراحتم می‌گویم چرا اینان این میزان علاقه دارند خود را از انقلاب دور کنند و آیا براستی ما هر قدر سعه صدر داشته باشیم می‌توان اینها را که نقش خود را بعنوان کارگزاران بومی تجدد غربی انتخاب کرده اند، در ذیل تاریخ و عصر انقلاب اسلامی دید؟ آری بحق انقلاب اسلامی میدان گشوده اسماء الحسنی الهی و تجلی عهد قدسی در دل این دوران آست که بسان یک اتوبان و جاده بزرگی می ماند که لاین ها و خط های زیادی درون آنند؛ درست است که چندین لاین و خط داریم ولی همه در بستر همان جاده واحد و اصلی حاضرند و مفاهمه دارند و همدیگر را می‌توانند در بستر تعهد به آن راه واحد در عین اینکه هر کدام به جنبه و نوری از انوار انقلاب نظر دارند، بفهمند. چقدر در کتاب «گوش سپردن به ندای بی صدای انقلاب» مثال خوبی برای این مورد زدید و فرمودید شما تفسیر مجمع البیان و المیزان و تسنیم را کنار هم قرار دهید و یک آیه مورد نظر را در سه تفسیر بررسی کنید؛ می بیند در عین ذات واحد تفسیر و فحوای آیه، هر سه مفسر عزیز جنبه و نوری از آیه را بررسی کرده اند مثلا در تسنیم وجه عرفانی آن یا المیزان وجه اجتماعی و تمدنی آن یا مجمع البیان وجه اخلاقی و روایی آن آیه که هر سه هم قابل توجه و دقیق و ظریف است چون اساسا قرآن و اسلام یک حقیقت اشراقی و نورانی است که ابعاد و انوار مختلف دارد. این انقلاب هم یک حقیقت اشراقی و برخاسته از متن اسلام ناب محمدی (ص) است که میدان و جاده گشوده این تاریخ است ولی حقیقتا اگر کسی ماوای دیگری برای حیات خود در این تاریخ گشود باید گفتمان خود را تقلیل داده یا او را هم در ذیل عصر انقلاب دید. وقتی آقای تاجزاده صراحتا می‌گوید که ما باوری به ولایت فقیه و حکومت دینی نداریم و باید به سمت حذف نهاد ولایت فقیه رفت و سعی می‌کند با عقده گشایی علیه رهبر انقلاب خود را آرام کند، دلم برای او می‌سوزد و ناراحت از تباهی حیات یک انسان به شان انسانیت او هستم اما چه کنم او اساسا میلی به حضور ذیل تاریخ انقلاب و اسلام تمدن ساز را ندارد. به یاد دارم در بحبوحه مذاکرات برجام آقای عراقچی به دیدار مراجع و فضلای حوزه قم رفته بود و به دیدار مرحوم آیت الله مصباح یزدی هم رفتند تا نظر مثبت ایشان را هم به نحوی جلب کنند که آیت الله مصباح به ایشان جواب دادند بحث ما و دولت، سر چند سانتریفیوژ نیست بلکه بر سر مبانی تحلیلی و اسلوب اندیشه و منظومه فکری دولت است. استاد بزرگوار، من هم بشدت ناراحت می‌شوم که گاهی روحیه قشری گری در بین نیروهای دلسوز به انقلاب -البته خارج از دعواهای باطل اصولگرایی و اصلاح طلبی و اعتدالگرایی که از اساس و ریشه باطل است و مقیاس غلطی است و به فرمایش رهبر حکیم مان اگر مقیاسی باشد آن هم بین انقلابی و غیر انقلابی است- پیش می آید و آنها به روحیه ای می‌رسند که عقل و ادب انقلابی در مطالب شان گم شده و به جایی می‌رسند که هر گونه رفتار و سخن و اندیشه و طریقت فکری که مانند آنها نباشد را طرد که چه عرض کنم حتی تا مرز شدید اللحن ترین مطالب پیش می‌روند و به روحیه خود مرکز بینی می‌رسند، گله شدید و عمیق دارم ولی استاد چه کنیم با آنان که حتی با ظاهر اسلامی و از قرآن و ارزشها و دین گفتن گاهی بنا دارند ما را از عالم اسلامی بیرون ببرند و برون رفت از عالم انقلاب را رقم بزنند و علقه ای هم به حضور در ماوای این نهضت و ستون خیمه اش ندارند و خود هم نقشی که ایفا می‌کنند در تراز گام دوم و آینده ما نیست. می‌توان امثال طیب حاج رضایی و مجید قربانخانی ها را در ذیل انقلاب دید ولی اینان که نظام فکری شان و سنگ بنای آن، بر محور و تفکر و فرهنگ دیگری است و حتی حجاب به ظهور آمدن ذات انقلاب می‌شوند و خطاهایشان نه یک بار و دو بارست که بسان یک برادر سلوکی بتوان آنان را در این مسیر حفظ کرد، و حتی الگوها و گفتمان های دیگری را اجرا می‌کنند و به دنبال ایجاد یک نظام نئولیبرال در داخل هستند، هر گونه که نگاه می‌شود نمی‌توان در میدان انقلاب دید و آنها هم علاقه ای به این امر ندارند و هنوز که هنوزه یا نمی‌خواهند یا نمی‌توانند متوجه جایگاه و حضور تاریخی ما شوند و چه بسا موجب باز شدن روزنه های حضور تفکر و فرهنگ مدرنیته و غیر انقلابی شود و خود به تضعیف روح و شالوده ما بینجامد. ان شاء الله در پیمودن این مسیر به سعه صدری متعالی برسیم و شاهد میدان گشوده ای باشیم بی نفی مبانی و فراهم کردن مسیری خارج از روح انقلابی و تسهیل مسیر کارگزار بودن برای تجدد غربی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه احساس نزدیکی به جنابعالی دارم. آری! باید بین آن‌هایی که از حقیقت انقلاب و راه گشوده‌ی خداوند به سوی حقیقت غافلند، با آن‌هایی که حجاب حقیقتِ انقلاب‌اند، تفکیک کرد و در عین حال با گفتمان‌هایی که حکایت از تفکر نسبت به جایگاه تاریخیِ انقلاب اسلامی دارد، جایگاه امثال آقایان تاج‌زاده‌ها و زیباکلام‌ها و خانم فائزه‌ هاشمی‌ها را مشخص کرد، وگرنه آن‌ها مخالفت‌های ما را به دعوای جناحی تبدیل می‌کنند و حقیقت قضیه گم می‌شود. راهی که اولیای الهی پیشه کردند آن بود که توانستند بین جریان اموی و سیره‌ی علوی تفکیک کنند بدون آن‌که دعوای نعمتی و زرگری راه بیندازند. نه! نه! هرگز این افراد ذیل انقلاب قرار نمی‌گیرند، ولی توان عبور از این جریان را به سیره‌ی رهبر معظم انقلاب بحمدلله ما در خود داریم و بنده روش حاج قاسم را این‌گونه دیدم که «گر شوم مشغول اشکال و جواب/ تشنگان را کی توانم داد آب».

وای اگر برای نزدیکی به آن‌ها، گفتمان خود را تقلیل دهیم. زیرا این به معنای بازی‌کردن در میدان کسانی است که تماماً حجاب حقیقت انقلاب هستند، ولی مشکل ما همچنان که گفتید روحیه‌ی قشری‌گری است و بازی‌کردن در میدان تخاصم با این جریان، که موجب می‌شود مردم به جهت این روحیه از خیر ما هم بگذرند و متوجه نشوند که جریان مقابل بنا دارد تحت تأثیر مدرنیزاسیون ما را از عالَم اسلامی‌مان خارج کند.

به هر صورت در شرایط تاریخیِ بسیار حساسی قرار گرفته‌ایم. همه‌ی تلاش بنده آن است که با رهنمودهایی که خداوند در سوره‌ی فتح در مقابل ما قرار داده، بین مجاهدین راستین و مخلّفون، تفکیک کنیم. به عنوان دست‌گرمی پیشنهاد می‌کنم متن نوشتاریِ جلسات هشتم و نهم که روی سایت هست را دنبال بفرمایید و از ادامه‌ی آن که إن‌شاءالله به مرور عرضه می‌شود، خسته نشوید تا ملاحظه کنید قرآن چگونه به ما کمک می‌کند تا به نور قرآن در این برهه‌ی تاریخی از چنین خطر بزرگی عبور کنیم. موفق باشید     

29168
متن پرسش
سلام علیکم: این اربعین فرای همه اربعین ها بود. تقریبا هیچ احساسی یا چیزی ندارم این جدید است این نو هست. شما تحقیقاتی دارید و معلم هستید چیزی به نظرتان نمی رسد؟ سخت جدید است نه فقط برای من.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید باید به نحوه‌ای دیگر از حضور انقلاب اسلامی در این تاریخ نظر کرد. إن‌شاءالله با «انتظار» و آمادگی، آنچه پیش می‌آید را خواهیم شناخت و از آن استقبال می‌کنیم. موفق باشید

23508
متن پرسش
سلام و عرض ادب: ۱. جلسه ای که با حضرت آقا داشتید، کاری با جزییاتش ندارم، ولی به طور کلی از صحبت های رهبری می شد برداشت کرد که چه جاهایی در بحث تمدن خالی است و نیاز به تحقیق و کار دارد؟ ۲. اینکه می فرمایند اصول دین تقلیدی نیست و تحقیقی است، آیا اگر کسی تحقیق کرد و به نتایج نسبتا متفاوتی رسید می توان به این شخص خرده گرفت؟ و یا اینکه معیار حقانیت در این تحقیق چه باید باشد؟ اگر با معیار درست هم به نتیجه ای متفاوت رسید در سیر او مشکل به وجود میاید؟ و آیا برخی از ضروریات دینی که در مباحث اعتقادی جای دارند اساسا قرائت پذیر هستنذ یا خیر، و اگر نیستند چگونه باید به آنها تحقیقی بگوییم؟ نه تقلیدی. با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چیزی در این امر به صورت خاص متوجه نشدم. ۲. اصول دین بر مبنای عقل سلیم می‌باشد و اساساً معنا نمی‌دهد شخص به چیزی برسد که عقل سلیم آن را تصدیق نکند. آیا عقلاً می‌شود به نفیِ خدا و یا معاد و یا ربوبیتِ پروردگار که منجر به ارسال رسولان می‌شود؛ برسیم؟ و وقتی متوجه‌ی حقانیت رسول خدا شدیم، می‌توان از دستورات او عدول کرد؟ موفق باشید 

21775

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: همانطور که مستحضرید چندی پیش سردار سلیمانی وعده پایان داعش در این کره خاکی رو داد ولی هنوز این‌ها دارند جنایت و ترور می کنند و مسئولیت بعهده می گیرند و هنوز رسانه دارند! فقط پایگاهشان‌ عوض شده و ظاهرا بزودی افغانستان پایگاه جدیدشان می شود. لطفا توضیح بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به سخن آن سردار حکیم دقت می‌کردید ایشان پایان خلافت داعش را خبر دادند، نه پایان حضور فرقه‌ی داعشی را. موفق باشید

21332
متن پرسش
سلام استاد: بهشت ظهور خود افراد است. پس اون بهشت واحدی که همه آنجا اند منظور چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور در بهشت یعنی قرارگرفتن در آغوش انوار اسماء الهی. هرکس به آن اندازه در زیر سایه‌ی آن اسماء قرار گیرد، در بهشت جای گرفته است و با بقیه که در آن مقام‌اند در یگانگی به‌سر می‌برند. موفق باشید

20236

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد ببخشید یک سوالی دارم شاید خنده دار باشد ولی ذهنم را مشغول کرده. یک دوستی دارم که از من خواسته بود یک شوخی ای را باهاش نکنم و گفت اگر آن شوخی را کردی مدیون هستی، و تمام گناهانم گردنت! آن شوخی هم شوخی گناه آلود و غیرمشروعی نبود منتها او بی خودی حساسیت نشان می دهد. من هم قبول کردم و واقعا قصد داشتم که آن شوخی را با او نکنم ولی چند روز پیش بنا به شرایطی، درست یا غلط، آن شوخی را کردم. حال می گوید چون آن شوخی را کردی مدیون هستی و تمام گناهانم به گردن تو افتادند. حالا سوالم اینست که آیا واقعا اینطور است؟ تمام گناهان گذشته و حالش را به پای من نوشتند؟ نکند اینجوری باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا این سایت باید متکفل جواب به این سؤالات باشد؟!!!! موفق باشید

نمایش چاپی