باسمه تعالی: سلام علیکم: چندان در جریان نیستم. ظاهراً کار سپاه در مقابل ابردزدیها است. البته بنده در این مورد صاحبنظر نیستم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نایب نورانیِ او حضرت آیت اللّه خامنهای«حفظهاللّه» از طریق رهنمودهایی که میدهند؛ میتوان مسائل خود را حل کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینکه انسان در کنار مؤمنین، سیر و عبادات خود را انجام دهد کار خوبی است. ولی در هرحال آنچه باید مدّ نظر قرار دهید، رفعِ حجابهایی است که بین ما و حضرت حق است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار خوب و سرزنده گفتید و نوشتید دلم حال آمد. در ضمن به نظام احسنِ الهی هم در این رابطه فکر شود که صدامها تا آنجا مختارند که شخصیت خود را معلوم کنند، نه تا آنجایی که فکر کنند با اختیار خود جهان را به هم بریزند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از «برهان صدیقین» شروع بفرمایید و بعد با کتاب «حقیقت نوری اهلالبیت «علیهمالسلام» کار را جلو ببرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان روحِ حکمت و برهان و قرآن را چشید، خود به خود افقی در مقابلش گشوده میشود که متوجه خواهد شد در کدام راه قدم بگذارد بهخصوص که راهنمایی همچون نایبالإمام خامنهای در میان است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم اشکالی بهوجود آید. زیرا همهی آن عزیزان در سنتی که روح تشیع بر آن حاکم است، انجام وظیفه میکنند لذا تفاوتهای جزئی، مشکلی ایجاد نمیکند. آری! مشکل از آن جهت است که از بهترین رابطه بین مقلِد و مقلَد غفلت شود که بحث آن مفصل است و باید مجامع علمی در مورد آن فکر کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتابهای مذکور ما را به صورت حقیقی وارد عالَمی میکند که فرش به عرش متصل میگردد و عملاً زندگیِ زمینی انسان، آسمانی میشود و تمدن اسلامی به معنی حقیقی آن، معنا میگردد و میفهمیم تمدن غربی چه اندازه زندگی را آشفته میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نکتهای که میفرمایید نکتهی قابل قبولی است که انسان در عین آنکه ذاتش به حضرت حق متصل است و از او «وجود» میگیرد، در اتصالِ ذاتی با عوالم بالا، معارف بدیهی را دریافت کند و برای دریافت معارف غیر بدیهی، تفکر نماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید سعی بفرمایید باورهای دینی شما برای شما یقینی گردد تا نور اعمال عبادیِ شما، شما را جلو ببرد. پیشنهاد بنده سیر مطالعاتیِ بر روی سایت هست که با کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن که هر دو بر روی سایت هست، شروع کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید مشکلی که مطرح میفرمایید مشکلی است که امروز، خودِ غرب را نیز فرا گرفته است. و این روح غربی نسبت به 50 سال پیش، هم در غرب رشد بیشتری داشته و هم در سایر جهان. میماند که غرب، اسیر این فکر است و ما اگر به خود آییم، فرهنگی داریم که از این گرفتاریها آزاد شویم. میماند که بالاخره با این نسل چگونه رفتار کنیم تا اولاً: برخورد ما تند نباشد و وسیلهی بیداریِ فرهنگی این نسل باشیم. ثانیاً: آری! اگر کسی مخلّ کلاس است و راه دیگری برای اصلاح او نیست و عملاً کلاس قربانیِ گستاخی او میشود، چارهای جز اخراج او نیست، ولی این آخرین چاره باید باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً آن پیامبران با عنوان دیگر، چنین نایبانی داشتهاند که ما به آنها پیامبران تبلیغی میگوییم مثل حضرت لوط برای ابراهیم و یوشعبننون برای موسی و حواریون برای عیسی «علیهمالسلام». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 4 جلسهی اول کتاب «آشتی با خدا» جوانب سؤالِ جنابعالی را به روش پدیدارشناسانه بررسی کرده است. خوب است به آن کتاب که در قسمت نوشتارهای سایت هست رجوع فرمایید.http://lobolmizan.ir/book/1187/%D8%A2%D8%B4%D8%AA%DB%8C-%D8%AE%D8%AF%D8%A7-%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82-%D8%A2%D8%B4%D8%AA%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86 موفق باشید
تعالی: سلام علیکم: در این مورد، خوب است که به شرح غزل بیست و چهارم در قسمت «ما و حافظ» رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. خودم هم تجربه نکردهام. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است. البته 20 سال و 30 سال زمان زیادی نیست، زیرا در هر قدمی که برداشته میشود نتایج آن ظاهر میگردد. موفق باشید
با سلام: نظردون در مورد سخنان آقای مهدی نصیری در مورد پیامد های مقدس سازی یک نظام سیاسی، چیست؟ پیشتر در پی سخنان آقای رییسی در مورد قدسی بودن جمهوری اسلامی، نوشتم (اینجا) که هیچ نظام سیاسی ای حتی حاکمیت معصوم، به دلیل خطاهایی که ممکن است از سوی کارگزاران غیر معصوم رخ دهد، قدسی نیست و هیچ حاکمی نمی تواند با مقدس دانستن حاکمیتش، باب انتقاد و اعتراض را بر مردم ببندد. در زمان حاکمیت امیرمومنان علیه السلام - که شخصا تجسم عصمت و عدالت و تقدس بود - فردی یهودی (یا مسیحی) از آن حضرت به قاضی شکایت می برد و زرهِ حضرت را از آن خود می داند و از آنجایی که حضرت برای اثبات مالکیت خود شاهدی نداشت، قاضی حکم به مالکیت یهودی می دهد و علی (ع) می پذیرد. (احقاق الحق و ازهاق الباطل، ص ۵۳۴) مقدس دانستن نظام سیاسی، پیامدهای سنگینی برای مردم و امر مقدس (خداوند و دین او) دارد و از این رو جامعه اسلامی باید در برابر قدسی سازی حکومت و حاکمان حسّاس باشد. از جمله این پیامدها عبارت است از: 🔻۱. حکومت مقدس، خویش را معیار حق و باطل قرار می دهد و اگر سخن از دین و شرع هم بگوید، قرائت خویش را ناب و غیرقابل چون و چرا می انگارد. 🔻۲. نظام مقدس به نحوی خودمعیار، تولید معرفت و حقیقت می کند و مرز حق و باطل و علم و شبه علم را به هم می ریزد. 🔻۳. حاکمیت مقدس در هر چالش و اختلافی، خود را محق می داند و طرف مقابلش را و لو اکثریت مردم و جامعه جهانی باشند، گمراه، فریب خورده و فاقد بصیرت اعلام می کند. 🔻۴. تقدس یک نظام با جمهوریت و دموکراسی ـ که امری زمینی و البته مورد توصیه دین است ـ قابل جمع نیست و اگر بین تمایل و خواست مردم با خواست نظام تعارضی پیش بیاید، حق با نظام است. 🔻۵. در نظامهای مقدس، تک صدایی، تک خوانشی، تک حزبی و انواع تکها، ارجحیت و سیطره پیدا می کنند. 🔻۶. نظام مقدس برای حفظ هژمونی خود، توجه ویژه به مظاهر، مناسک و پوسته های دینی دارد و بعضا از تحریف و دستکاری مناسک به نفع خویش ابائی ندارد و تا آنجا که بتواند افراد و آثار مقدس جعل و خلق می کند. 🔻۷. انسانها یا نظامها به میزانی که خود را زمینی و در معرض خطا و اشتباه بدانند، به همان میزان به استفاده از خرد جمعی احساس نیاز می کنند اما اگر خویش را در هاله ای از تقدس بدانند، نیازی به استفاده از تجربه و اندیشه دیگران نمی بینند. 🔻۸. نظام مقدس میل وافری به تولید دشمن دارد، چرا که وجود دشمن حقیقی یا فرضی، برای او در دوگانه حق و باطلی که او در آن نمایندگی تام الاختیار جبهه حق را دارد، مشروعیت آفرینی مداوم می کند. 🔻۹. در نظامهای مقدس، نظارت و حسابرسی از افراد و نهادهایی که در کانون تقدس قرار دارند و یا به آن وابسته اند، غیرضروری و بعضا جسارت به امر مقدس اعلام می شود. 🔻۱۰. حکومت مقدس، کنترل، مداخله و صیانت اجتماعی حداکثری را برای خود قائل است، چرا که نگاهی از بالا به پایین داشته و طبیعتا هر گونه کنترلی را موهبتی الهی در حق مردم می داند. 🔻۱۱. در نظامهای مقدس، نهادها و شیوه های امنیتی و مسائل را امنیتی کردن، جایگاه ویژه ای می یابد، چرا که هر حرف و حرکت مخالف، تعرض به امر مقدس محسوب شده و مستوجب سرکوب و مجازات دنیوی و اخروی است. 🔻۱۲. در نظامهای مقدس چون حاکمان خود را از خطا و فساد منزه می دانند، مساله موقت بودن قدرت، ضرورت خود را از دست می دهد و میل شدیدی به دائمی بودن ریاستها وجود دارد. 🔻۱۳. نظام مقدس می تواند بدترین فسادها و ناکارآمدیها را به استناد قدسی بودن خود کم رنگ و غیر مهم جلوه دهد و با پمپاژ تقدس بر آنها رنگ بپاشد . 🔻۱۴. آنان که منتقد و یا مخالف نظام مقدس می شوند در اذهان حامیان نظام، دشمن خدا و دین قلمداد می شوند و گاه در معرض بدترین قضاوتها قرار می گیرند. 🔻۱۵. تظاهر و ریاکاری در نظامهای مقدس و جامعه تحت حاکمیت آن، سکه ای رایج می شود. 🔻۱۶. استبداد دینی ـ که به تعبیر فقیه والا مقام نایینی (متوفی 1355 ق) در رساله سیاسی شاهکارش «تنبیه الامه و تنزیه الملة»، بدترین نوع استبداد و از مصادیق الحاد و زندقه است ـ محصول نظامهای سیاسی مقدس است که خود را از تقید به موازین عقلی، شرعی و عرفی آزاد و مالک الرقاب مردم می دانند. 🔻۱۷. تن ندادن و یا سخت تن در دادن به تغییر و بازنگری، از دیگر ویژگیهای نظام سیاسی مقدس است، چه آن که بازنگری و تغییر به معنای پذیرش اشتباه است؛ و مگر نظامهای مقدس اشتباه می کنند که تن به تغییر بدهند؟! 🔻۱۸. و بالاخره، یک نظام مقدس می تواند موثرتر از هر نظام عرفی، سکولار و لاییک، مقدسات حقیقی مانند خداوند، دین، پیامبران و رهبران معصوم را بی اعتبار کند و جامعه را برای شورش علیه هر امر مقدس واقعی و غیر واقعی آماده سازد، نظیر آنچه در غرب و اروپا در واکنش به حاکمیت و مرجعیت مقدس کلیسا و پاپها در قرون وسطی رخ داد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این عین مشکلی است که آقای دکتر سروش نیز به میان آوردهاند که چون مثلاً المیزان، قرائت بشر است از یک متن مقدس، پس المیزان و امثال المیزان مقدس نیست. در صورتی که به قول صاحبنظران آیا جملات علامه طباطبایی و نسبتی که با قرآن دارد، با جملهای که مثلاً شخصی بگوید: «آنکه در جوی میرود آب است»؛ در یک حدّ و اندازه میباشد؟ یا با اینکه جملات علامه قرائت ایشان است از قرآن، نسبتی با قداست متن قرآنی دارد که آن جمله آن قداست را ندارد. در موضوع نظام مقدس جمهوری اسلامی بحث در نسبتی است که آن نظام با قرآن و توحید و سیره اولیای الهی دارد در مقایسه با نظامهای سکولارِ دنیا. و اتفاقاً در همین رابطه مقام معظم رهبری «حفظهالله» در صحبتی که با شرکتکنندگان کنفرانس اسلامی داشتند به صورت عالمانهای در نقد چنین نگاههایی فرمودند: «از نظر این گرایشِ باطناً سیاسی و ظاهراً فکری، عرصههای مهمّ زندگی و مناسبات اجتماعی از دخالت اسلام باید خارج بشود؛ در مدیریّت جامعه و تمدّنسازی، اسلام در مورد تولید تمدّن و ساخت تمدّن بشری نقشی ندارد، وظیفهای ندارد، امکانی ندارد؛ در مدیریّت جامعه نقش ندارد، در تقسیم قدرت و ثروت در جامعه، اسلام نقشی ندارد؛ اقتصاد جامعه، مسائل گوناگون جامعه مربوط به اسلام نیست؛ یا مسئلهی جنگ، مسئلهی صلح، سیاست داخلی، سیاست خارجی، مسائل بینالمللی. گاهی میشنوید گفته میشود که «دیپلماسی را ایدئولوژیک نکنید»، با ایدئولوژی مربوط [نکنید] یعنی اسلام در مسئلهی سیاست خارجی و مسائل بینالمللی بایستی اظهار نظری نکند؛ در مسئلهی اشاعهی خیر، اقامهی عدل، مقابلهی با شُرور، مقابلهی با ظلم، جلوگیری از اَشرار عالم، در این زمینهها، اسلام کارهای نیست. در این عرصههای مهمّ زندگی بشری، اسلام نه مرجع فکری باشد، نه راهنمای عملی باشد؛ این اصراری است که دارند. حالا علّت این اصرار چیست، منشأ آن چیست، از کجا شروع شده، اینها دیگر بحثهای مربوط به صحبت امروز من نیست».
و سپس با مطرح کردن آیات قرآن به صورت بسی عالمانه روشن نمودند که اگر کسی معتقد به قرآن باشد نمیتواند از حضور نظامی که بر دستورات الهی تأکید دارد، منصرف گردد. در جلسه اخیر مربوط به سوره «دهر» در این مورد عرایضی شده است که إنشاءالله میتواند مفید باشد[1] از آن جهت که این مسئله مهمی است و به نظر میآید بعضیها به جهت ضعف فکری که منجر به بریدن آنها از نظام اسلامی شده است، هم اکنون به جای آنکه خود را ملامت کنند، نظام اسلامی را بدهکار میدانند. موفق باشید
[1] - https://eitaa.com/matalebevijeh/8392
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جواب سؤال شمارهی 29670 عرض شد، طب سنتی و طب جدید هر دو مبتنی بر آزمون و خطا هستند و مثل هر علمی، جایگاه خود را دارند و مطلق هم نیستند. و بهتر است به جای طب اسلامی، عنوانِ طب سنتی در میان باشد. زیرا اولاً: همچنان که فرمودید استناد آن سخنان به ائمه «علیهمالسلام» کار آسانی نیست، ثانیاً: معلوم نیست که اگر مثلاً طب الرّضا از نظر سند هم مستند باشد، آیا به این معنا نیست که حضرت مطابق مزاج خود مأمون چنین پیشنهادهایی کرده باشند؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همینطور است. آری! به اعتبار امیرالمؤمنین «علیهالسلام» زمانه، بعضاً زمانهی عنود و کنود است تا سره از ناسره جدا شود و دینداران واقعی به عمق مطلب برسند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو کار که مدّ نظر دارید خوب است و بستگی به ذوق خودتان دارد. بالاخره با همهی ضعفهایی که در نظام آموزش و پرورش هست، زمینهی کار فراهم می باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده، معرفتِ توحیدی است که کارساز است. ذکر، برای زندهنگهداشتنِ آن معارف است برای قلب. حدیث ۱۲ «چهل حدیث» امام خمینی متذکر همین امر است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده عرایضی که در شرح کتاب «عقل و ادب ادامهی انقلاب اسلامی در این تاریخ» شده، در این رابطه کمک میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر خارج از نظام آموزش و پرورش عمل نشود، با همین جوانانِ آزموده ولی دارای شور و عطش خدمتگذاری، بیشتر کارها جلو میرود. موفق باشید