بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28413
متن پرسش
سلام: استاد انسان بجز روح فراطبیعی که همان روح مجرد است، روح طبیعی یا مادی هم دارد؟ در فرض صحت این چه نوع روحی است؟ و آیا دارای وزن و اندازه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح مجرد انسان در ذات خود مراتبی دارد که به گفته‌ی جناب عبدالرزاق کاشانی در مقدمه‌ی «منازل‌السائرین» از پایین به بالا عبارت است از نفس- قلب- روح و سرّ. موفق باشید

24588

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد گرامی سلام: لطفا بفرمایید معنای صحیح وحدت وجود چیست؟ معنایی که باعث گمراهی نمی شود و کثراث هم در آن نقش دارند؟ وحدت وجود مد نظر امام خمینی کدام معنا و تعریف هست؟ لطفا بنده را به کتاب ارجاع ندهید، چون هم تهیه کتاب ها سخت است و هم کمی فهم درست متن آن کتاب ها. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هیچ وجه بحثی این‌چنین مهم را کم‌تر از دو یا سه سال مطالعه و تدبّر نمی‌توانید دریابید. اگر می‌بینید برایتان مشکل است، چرا بی‌خیالش نمی‌شوید؟ موفق باشید

23961
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز با مطالعه جزوه حرکت جوهری سوالی برایم پیش آمده که ممنون میشم راهنمائی بفرمایید. شما در قسمتی فرمودید که آنچه با عقل دیده می شود جوهر است و با توجه به اینکه ما می گوییم، حرکت جوهری، حال سوال اینکه مگر در عالم عقل حرکت داریم؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علم به حرکت جوهری، کار عقل است. عقل، می‌یابد که جوهرِ ماده عین حرکت است و این، «فهم» کارِ عقل است، نه آن‌که حرکت، کارِ عقل باشد. موفق باشید

21644

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر و خسته نباشید. ببخشید استاد سوالی داشتم، استاد شما در جواب سوال شماره ۲۱۶۲۵ که در مورد حضور قلب در نماز سوال کرده بودن، فرمودین که: با برنامه سلوکی در راستای اصلاح خواطر، آرام آرام حجاب بین ما و حقیقت رقیق و رقیق تر می شود، سوال اینجاست که کدوم دستورات سلوکی؟ تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همان رعایت حرام و حلال الهی و رعایت اخلاق فاضله، اگر با رویکرد دفع خطورات باشد؛ کارساز خواهد بود. موفق باشید

21028
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام خدمت استاد عالیقدر: با توجه به آیه «لَهُم مَّا يَشَآءُونَ عِندَ رَبِّهِمْ ۚ ذَٰلِكَ جَزَآءُ ٱلْمُحْسِنِينَ»، در بهشت هر چه انسان اراده کند به او داده خواهد شد. از طرفی گفته شده که در آن دنیا زنهای بهشتی نصیب شوهرانشان خواهند شد. حال اگر در این دنیا شرایطی برای مردی ایجاد شود که به دختر مورد علاقه اش برسد و بخاطر خدا از آن دست بکشد، و در آن دنیا آن دختر را بخواهد با توجه به اینکه آن دختر زن کس دیگری شده، این خواسته اجابت نخواهد شد؟ این با آیه فوق الذکر در تناقض نیست؟ و اگر اجابت خواهد شد چگونه می شود یک زن در تملک دو مرد باشد؟ من جای دیگر هم این را پرسیده ام و جواب لازم را نگرفته ام گفته شده که در آن دنیا انقدر نعمت هست که مومن آن زن را فراموش می کند منتها من می خواهم بدانم اگر مومن در آنجا این زن را بخواهد چه می شود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن دنیا این نسبت‌ها به‌کلّی از بین می‌رود و انسان هر آن‌چه اراده کند را ایجاد می‌نماید. قرآن می فرماید: فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَ لا يَتَساءَلُونَ (101مومنون) هنگامى كه در«صور» دميده شود، هيچ يك از پيوندهاى خويشاوندى ميان آنها در آن روز نخواهد بود؛ و از يكديگر سراغ نمی‌گیرند! عرایضی در این مورد در شرح سوره‌ی واقعه شده است. موفق باشید

20378
متن پرسش
با سلام و خدا قوت: چند وقتى است سوالى ذهن مرا درگير كرده. به عنوان يك دختر وقتى به جامعه خود نگاه مي كنم، و سعى در بررسي حضور زنان كشورم در عرصه هاى اجتماعى و به خصوص سياسي دارم (چه در سطح كلان كشور و چه در جوامع كوچك تر مانند دانشگاه) شاهد حضور و تاثيرگذاري اندك و شايد كمرنگى از آنان هستم. حس مي كنم ذهن و فكر زنان كشورم آنچنان كه بايد، معطوف به اين مسائل نيست و شايد حتى مجالى براى فكر كردن به اين موارد را هم به خود نمي دهند و دغدغه ها و مسائل زندگيشان، پر است از آنچه نبايد. اما مسئله اى كه در اينجا بيشتر برايم مطرح است، علت وجود چنين واقعيتى است؟ آيا زنان در ذات خود پذيراى چنين مسائل و مباحثى نيستند يا شرايط تاريخى و ساختارى و عاملى بيرونى باعث به وجود آمدن چنين شرايطى شده؟ يا علت ديگرى كه از آن غافل هستم. ممنون ميشم مرا راهنمايي كنيد. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زنان در بعضی موارد نشان داده‌اند که توانایی‌های فوق‌العاده‌ی علمی و حتی سیاسیِ چشم‌گیری دارند، ولی با همان صفای عاطفی که در آن‌ها نهفته است. و شاید به جهت شأن آن‌ها در امور عاطفی است که نمی‌خواهند در امور اجتماعی و سیاسی مردانه وارد شوند، زیرا راه‌های بی سر و صدا برای نقش‌آفرینی می‌شناسند که خود را به آن امور مشغول می‌دارند. این جامعه است که باید به چنان بصیرتی برسد که متوجه نقش نرم زنان در امورات باشند و زنان نیز نباید با ملاک‌های ژورنالیستی و بر روی آنتن‌بودن خود را ارزیابی کنند. موفق باشید  

18820
متن پرسش
سلام عیکم: استاد عزیز با تشکر از زحماتتون. می خواستم اصول و بندهایی که رهبر معظم انقلاب درباره ی احیای تمدن نوین اسلامی عرض کرده را بفرمایید. مثل احیای ورزش، طب، اقتصاد و...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد تنظیم نکرده‌ام اگر سؤال معرفتی در موضوع معارف اسلامی داشته باشید و در حدّ توان بنده باشد؛ در خدمت‌تان هستم. موفق باشید

18205
متن پرسش
با عرض سلام: آیا خواندن ادعیه، نمازهای مستحبی، تعقیبات، قرآن و امثال اینها اگر همراه با کسالت انجام شود اشکال ندارد یا اینکه اگر انجام نشود بهتر است؟ مثلا در تعقیبات نماز صبح بعضی مواقع بخاطر کسالت، در حالت خواب آلودگی تعقیبات را می خوانم (با اینکه شب را زود می خوابم) و چیزی نمی فهمم. آیا به همین روش ادامه دهم یا آن را کنار بگذارم؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عبادات، لازم است که با حضور باشد مگر این‌که خود را عادت دهیم که وقتی در حضور هستیم، از آن عادت استفاده نماییم. موفق باشید

8385

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت عزیز مقاله استاد داوری را خواندم همانطور که خودتان فرمودید احتیاج به شرح دارد و ما کسی جز شما را نمی شناسیم لطفا اگر ممکن است شرحی بر این مقاله بصورت سخنرانی و یا مکتوب داشته باشید حیف است از این مطا لب عمیق محروم باشیم با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: انشاءالله پیش بیاید بنده حرفی ندارم. ولی فعلا مقدور نیست .موفق باشید
31666

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام جناب استاد وقت بخیر: بنده تا مدتی پیش سخنرانی های استاد پناهیان رو دنبال می کردم و ایشون می فرمودن برای مبارزه با نفس با خودت لج کن و من به همین خاطر با اینکه بیدار شدن برای نماز شب برام سخت بود بیدار می شدم و نماز می خوندم و معمولا بدون حال دعا می خوندم ولی شما فرمودین که انجام مستحبات که زوری و با اکراه باشه خوب نیست و حتی قساوت قلب میاره و من دیگه نماز شب نمی خونم هرچند معمولا اون ساعات بیدار میشم اما از ترس نتیجه ی عکس نمیخونم و حالم گرفته ست که چرا در دینداری عقب گرد کردم یا لااقل حدود دو سال نماز شب خوندن و گاهی حال خوش دست دادن هم منو به این عبادت واقعا علاقه مند نکرد استاد به نظر شما چیکار کنم؟ و نکته ی دیگه درمورد زندگی با کسیه که نماز نمی خونه ببخشید همسر بنده ۴۱ سالشونه اهل نماز و روزه و امام و پیغمبر نیست بعضی وقت ها به علما که تلویزیون نشون میده توهین میکنن اون لحظه می خوام بمیرم. استاد جدیدا روایتی شنیدم که مال بی نماز و خوابیدن کنار بی نماز و این ها حرامه ناراحتم استاد چه کنم؟ به نیت قرب به خدا به همسرم خدمت می کنم ولی گاهی می ترسم وقتی دستم از دنیا کوتاه شد و پرده ها کنار رفت خدا تو صورتم نگاه نکنه که به ایشون خدمت کردم. استاد خواهش می کنم راهنماییم بفرمایید. اجرتون دعای خاص مولامون باشه ان نشاءالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با خود باید مدارا کرد ولی به صرف بی‌حالی از عبادات بخصوص نماز شب، نباید از آن منصرف شد زیرا نقش تکوینی آن در جای خودش محفوظ است. ۲. این افراد جاهل‌اند و بازی‌خورده دشمن، ولی معاند نیستند. شما کار خوبی می‌کنید که زندگی خود را در چنین شرایطی محفوظ می‌دارید. موفق باشید

31347

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: نظرتون در باره محبینی که خود را سگ اهل بیت می نامند چیست؟ مواردی که استناد می شود خواجه نصیرالدین طوسی این تمثیل رو داشتند. روي قبر من بنويسيد: وَ كَلبُهُم بَاسِطٌ ذِرَاعَيهِ بِالوَصِيد. آیت الله وحید خراسانی: وحیدم من اگر در جرم و تقصیر سگی بودم شدم در کوی تو پیر آیت الله صافی گلپایگانی: هست سگی صافی صافی ضمیر بر در لطف و کرمت گشته پیر شیخ عباس قمی رحمةالله علیه صاحب كتاب مفاتیح الجنان، در مفاتیح الجنان در آداب زیارت اشعاری را ذکر کرده که شایسته است در آن حال زائر بخواند که یکی از آنها شعر زیر می باشد: شاها چه ترا سگی بیاید گر من بُوَم آن سگ تو شاید هستم سگکی ز حبس جسته بر شاخ گل هوات بسته
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع سگ اصحاب کهف و نسبت آن با اصحاب کهف، جایی برای تحقیر نیست و این‌که بزرگان این نوع صحبت‌هایی که بعضی از مداحان می‌کنند را، خُرده گرفته‌اند به جهت آن بود که نوعی تحقیر در شخص استنباط می‌شد و این غیر از تواضع است. موفق باشید

30972

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در منابر شنیده ام که می‌گویند خداوند در روز قیامت آبروی بنده های مومنی که خطا کرده باشند رو مقابل بقیه نمی برد و اون خطاها رو از پیامبر هم می‌پوشاند و از طرفی نفس خود انسان بازتاب کننده تمام اعمالش هست بدون آنکه سخن بگوید. به نظر شما این دو مطلب با هم تناقض ندارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرایط، شرایطی می‌شود که با تجلیات انوار الهی، انسان خود را در موطنی می یابد که اساساً اراده‌های منجر به گناه غرق حضور و توجه به حضرت حق می‌شود و حضوری در میدان شخصیت آن افراد ندارد همان‌طور که بعضاً در دنیا نیز برای اهل ایمان پیش می‌آید که به کلّی اراده‌های قبلی آن‌ها نسبت به اعمال خلاف‌شان از میدان شخصیت‌شان خارج شده و اساساً این افراد دیگر آن افراد نیستند. موفق باشید

27444
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به تاکید حضرتعالی ویژه در مباحث سوره مبارکه جاثیه بر گشوده بودن و حفظ اصول توحیدی، نقش کرسی های آزاد اندیشی برای اینکه همدیگر را در پرتو اندیشه انقلاب و حقیقتی متعالی در جهان بدون اینکه دین را محدود به دانسته ها و دانایی های خودمان کنیم و کما اینکه در روایت مشهور المومن مراه المومن اشاره شده است، همدیگر را بفهمیم و ادغام فهم نماییم چه میزان است و چه ضوابط و جهت گیری دقیقی باید متناسب هدف و راستایی که عرض کردم بوجود بیاید؟ آیا در این کرسی ها باید با کسانی که حقیقت انقلاب و وجوه قدسی انقلاب را پذیرفته اند برگزار شود یا کسانی که ممکن است اختلاف نظری و عملی با رویکرد انقلاب دارند ولی می توان از جهاتی همدلی با آنها برای فهم انقلاب و اسلام ناب داشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آیه‌ی ۱۴ سوره‌ی جاثیه می‌فرماید نسبت به آن‌هایی که مثل شما امید به ایّام اللّه ندارند، اغماض داشته باشید. ولی این غیر از معاندانی است که در جایگاه مقابل با اسلام ایستاده‌اند. موفق باشید

27417

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با اهداء سلام محضر استاد گرامی، خسته نباشید: طلبه هستم و الان می خواهم مقاله ای تحت عنوان «عوامل توفیق عبادت و سلب توفیق از منظر امام سجاد (علیه السلام)» بنویسم لذا استاد با توجه به این موضوع تحقیق کتبی از حضرتعالی و دیگران نسبت به این موضوع معرفی و راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود به مباحث «با دعا در آغوش خدا» که بر روی بنر سایت هست نظری بیندازید. موفق باشید

27128

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و آرزوی قبولی طاعات: استاد در روابط اجتماعی اینگونه باب شده که مثلا مرد و زن نامحرم بعنوان روابط کاری پیامهای مناسبتی برای تبریک اعیاد و غیره برای هم ارسال می کنند و پاسخ ندادن هم برایشان نوعی بی ادبی محسوب می شود. حال چگونه می شود بین کلام حضرت امام (ره) که به دخترشان که برای احوالپرسی داماد خانواده چادر سر می کنند بایشان می فرمایند فکر می کنی لزومی دارد؟ و شونات امروز ارتباط برقرار کرد؟ اصلا شرعااین نحوه ارتباط درست است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جا که احترام به طرف مقابل است، جا دارد. ولی اگر شائبه‌ی ارتباط بیشتر در میان آید و توهّماتی شکل بگیرد، باید نسبت به این امور جدّی بود. موفق باشید

26144

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید سؤالی داشتم از حضورتان، آیا منطقاً ما مجاز هستیم چند اقترانی هم شکل را با هم ترکیب کنیم، مانند مثال زیر که دو قیاس با یکدیگر ترکیب شده است؟ اگر مجاز نیستیم دلیل آن چیست؟ لازمه تکثر در عدم، تمایز در اعدام است. لازمه تمایز در اعدام، تشخص در اعدام است. لازمه تشخص در اعدام، اجتماع نقیضین است. ✅ در نتیجه: لازمه تکثر در عدم، اجتماع نقیضین است جزاکم الله خیرا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کبری در آن قضیه، غلط است زیرا در عدم، به خودی خود تکثر نیست. موفق باشید

25973
متن پرسش
بسمه تعالی موضوع معارف دین: با سلام: در ابتدا از حضرتعالی تشکر می کنم و از خداوند ملحق شدن جنابعالی را به شهداء مسألت نمی کنم چون شم اشهید بشید چه کسی پاسخ شبهاتمان را می دهد. نهایتا و از خداوند مسألت می کنم خداوند اجر مداد العلما افضل من دماء الشهداء را نصیب شما فرماید شاید اینطور بهتر باشد. اما شبهه و مشکل حقیر: مدتی است که در اثر مطالعات شدید فلسفی و عرفانی و خواندن تضاد مکاتب مخصوصا مکتب تفکیک و معارضان فلسفه و عرفان دچار ضعف اعصاب، مالیخولیا و انقطاع از محیط شدم. به خودم گفتم بگذار معارضان و متکلمان هرچه می خواهند بگویند قابل ترحم هستند اینها هم تشنه حقیقت هستند کشش آنها همین است و بحث را تمام کردم و الا بجنون می رسیدم. از آن‌طرف در دهشت و وحشت معارف عمیق عرفانی افتادم. مثلا علامه تهرانی در مبحث معاد در هنگام نیستی در ذات خداوند جوری می گوید هنیئا لهم که گویا مثلا من در چمن پارک دارم لذت می برم از یکی شدن با طبیعت ناسلامتی، ذات اقدس است این علم را به دهشت و وحشت کامل می برد خدایا. فنا در ذاتت دهشت و وحشت است و بقا ببقاءت دهشتناک تر... هرکسی را می بینم یا هر چیزی میگم به یک تعین ظاهر شد. مردم را خندان می بینم میگم بخندید بیچاره ها یک پوستی از کله تان کنده می شود که حتی فکرش را هم نکنید برزخ و عذاب و کتاب هیچ، قرار فانی در ذات بشید. شما و ما مثل مرغهایی هستیم که قراره به قربانگاه و وحشت برویم من فهمیدم قاطی کردم شما نفهمیدید خوش بحالتون. خلاصه کنم بعید میدونم اولیاءالهی علامات مالیخولیایی شبیه من از خودشان صادر کرده اند بعد اینکه فهمیدند چه خبر است تازه بالفرض اینکه بگوییم کلام عارف حجت است که البته معصوم هم نیست. علی‌ای‌حال راه خارج شدن از این زندان مالیخولیای وسواس فکری چیست قطعا بیماری است در این هیچ شکی ندارم بزرگان ما می گفتن می خندیدن و بشر مثلکم بودند. اما سیر علمی من مشکل دارد. ذهنم بیمار شده، حتی ذهنم گفته بابا جان همه سر کارید و حق با مادیگرا هاست لا خبر جاء و لا وحی نزل، نه پروردگاری هست و نه معادی! خوب مشخص هست سیم ها اتصالی کرده اند. بهتر نیست مدتی حواشی را کنار بگذارم و بپردازم مثلا مطالعه در علم اخلاق، احوال بزرگان و غیره، کلا ذهن بیمارم را چکار کنم مثل کامپیوتری که ویروس گرفته، در روز نهصد و نود و نه شبهه تولید می کند ... از کار و زندگی افتادم، اومدیم از چاله خروج از الحاد و اثبات صانع و مبدا و معاد خارج شیم افتادیم در جنگ تفکیک و عرفان از جنگ تفکیک و عرفان خارج شدیم بعلت ضیق صدر و ضعف اعصاب افتادیم در دهشت و وحشت و اضطراب کلام عارفان. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما با خودتان روبه‌روئید و آن‌ها هم با خودشان. نظر کنید به رهبر معظم انقلاب، ببینید می‌توانید در جهانِ او، خود را داشته باشید؟ جهانی نورانی و مقیّد به دیانت و مخالفت با استکبار. اگر خود را در آن جهان قرار دهید، به سرعت از پل صراط به سوی بهشت سیر می‌کنید، به همان معنایی که در آن روایت مشهور داریم: «حبّ علیٍ عبادة، لایضرّه سیئه و بغض علیٍ سیئه، لا ینفعه الحسنه». موفق باشید

25623
متن پرسش
سلام معلم عزیزی که به من و امثال من حیات حقیقی دادی به اذن الله: تقریبا یک سال پیش سر جلسه شرح کتاب ادب و عقل ادامه انقلاب اسلامی برای اولین بار در مورد علم پدیدارشناسی شنیدم و اخیرا هم باز از شما شنیدم که فرمودید این یک روش است که گوینده، حول محور یک موضوع، بسیار سخن می‌گوید، تا دریچه های موضوع گشوده شود بر مخاطب و همچنین بر خود گوینده (فکر کنم منظور شما همین بوده و بنده هم درست متوجه شدم). روش شما هم از ابتدا بر همین منوال بوده و هست. هرکسی هم بخواهد به عمق مبانی اسلامی از طریق آثار شما دست پیدا کند، نیازمند همین شیوه هست. امروزه با مخاطبینی روبه‌رو هستید که حوصله ندارند و حاضر به شنیدن جلسات طولانی و مبسوط نیستند. (گرچه جوانان با حوصله هم کم ندارید الحمدلله) آن هایی که مختصر حرف می زنند، مخاطبین بیشتری دارند، چون مردم از اینها بیشتر استقبال می کنند. قطعا یکی از دلایلش فضای مجازی می‌باشد که آدم ها را کم عمق و پراکنده و تنوع طلب و بی‌حوصله و عجول بار می‌آورد. از آنجایی که ویژگی حفظ زمان، همیشه سبب ایجاز در بیان می شود آیا این ایجاز، آهسته آهسته گوینده و مخاطب را به سمت سطحی کردن و سطحی شدن سوق نمی دهد؟ بنده افراد زیادی را دیده ام که علاقه مند به شما و آثار شما هستند، ولی حوصله گوش کردن به جلسات صوتی را ندارند به جهتی که عرض شد و در عین حال به نظرم راه دیگری ندارد و باید جلسات صوتی و همچنین کتب کار شود با حوصله، دقت و مداومت. بعضی از دوستان توجیه می‌آورند و می‌گویند ما کتابی هستیم؛ یعنی با صوت اصلا نمی توانیم مأنوس شویم. و می گویند ای‌کاش مثلا جلسات تفسیر، یا شرح صوتی آداب الصلاة و سایر شروح و جلسات صوتی استاد تبدیل به نوشتار می شد گرچه شاید تا حدی بی‌راه نمی گویند در مورد برخی از صوتها. البته بعضی ها هم برعکس، صوت را خیلی بیشتر و راحت تر گوش می کنند. گویا اصل را بر راحتی و بی‌حوصلگی گذاشته ایم. (چون خودمم از این مسئله مستثنی نیستم متاسفانه) خواستم نظر فنی شما استاد فرزانه را جویا شوم. و منبعی جهت مطالعه بیشتر در مورد مسئله پدیدار شناسی می خواستم. خدایا هم ممنونتم هم شرمنده‌تم که هرگز مرا رها نکردی گرچه من بارها به عشقت پشت کردم و تشکر بابت اینکه در زندگی کوتاه دنیایی ام، معلم الهی‌ای را روزی‌ام گرداندی که در این ظلمات آخرالزمان، با نور او حرکت کنم، بی‌نهایت بی‌نهایت شکراً یا ربی!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بنده نگران نسلی نیستم که مطالب را خیلی مختصر و به اصطلاح، ساندویچی می‌خواهند. ما باید بتوانیم با طرح کلمات متعالی و اشارت‌گونه، دل‌های آن‌ها را نورانی کنیم مثل کاری که مرحوم شهید آوینی در «روایت فتح» و یا در کلمات و گفتارش داشت. ۲. آری! به نظرم باید بتوانیم بعضی از بحث‌ها را به صورت نوشتاری درآوریم، مثل کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود». ۳. کتاب «مرلوپنتی» ترجمه‌ی خانم مرضیه‌ی پیراوی در مورد «پدیدارشناسی» نکات خوبی دارد. موفق باشید

25322

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: من امشب اتفاقی با این صفحه از سایت آشنا شدم. آیا ایت الله بهاءالدینی علم تعبیر خواب دارن؟ بنده سال ۹۵ در فروردین ماه خوابی دیدم که سال ۹۷ تابستان این خواب به گونه ای تعبیر شد. هرچند که خواب نیاز به تعبیر نداشت چیزی شبیه واقعیت اتفاق افتاد. این خواب و اتفاقی که میشه گفت به نحوی تحقق اون خواب بود هر دو باعث آشفتگی و سردرگمی و سرگردانی من شده. سوالم این هست که بنده شدیدا نیاز دارم تا این مورد رو درک کنم از چه طریقی میتونم این مسعله را با آیت الله بهاءالدینی مطرح کنم و سوالاتی که به شدت ذهنم را آشفته کرده و من رو از زندگی عادیم بازداشته رو مطرح کنم تا ایشان راهنمایی های لازم را بفرمایند. (در خصوص خواب و تحقق خواب و دوراهی که بنده بر سر آن مانده ام و نمی توانم تصمیم بگیرم) لطفا پاسخ به ایمیل اینجانب هم ارسال شود. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت اللّه بهاءالدینی «رحمت‌اللّه‌علیه» که در قید حیات نیستند. بنده هم علم تعبیر خواب ندارم. موفق باشید

24999

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: شما در تفسیر آیه ۸۴ سوره مائده فرمودید که خداوند آن مسیحیان را به خاطر رویکرد حق جویانه شان وارد بهشت می کند در حالی که آنان مسلمان نشده بودند. اما این قسمت از متن قرآن که از زبان مسیحیان می گوید: «و ما لنا لا نومن بالله و ما جاءنا من الحق» آیا گویای مسلمان شدنشان نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یعنی آن‌ها وَحی محمدی «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را قبول دارند ولی قرآن آن‌ها را دعوت به توحید کرده است، نه اسلامِ رسمی که مسلمان شوند. لذا می‌فرماید: «قُل يا أَهلَ الكِتابِ تَعالَوا إِلىٰ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَينَنا وَبَينَكُم أَلّا نَعبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلا نُشرِكَ بِهِ شَيئًا» ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است؛ که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم. موفق باشید

24333

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: با توجه به جواب شما در سوال ۲۴۳۱۹ شما علت انحراف فلسفه غرب در این موضوع را توقف آنها در حس بدون عقل می دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه؛ بحث آن مفصل است. در این مورد خوب است که به نگاه کانت نسبت به عالم و آدم توجه شود. موفق باشید

24087

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت شما استاد طاهرزاده بزرگوار و ارجمند گرانمایه. سوال یک خانمی‌ از اهل ایمان است که می خواستم مرحمت فرمایید: «مادر فرزند ۱۷ساله ای هستم که مودب و دوست‌داشتنی است ولی بسیار دین گریز شده. پسرم را به هر طریقی خواستم به راه بیاورم اما نشد که نشد! او نماز نمی خواند (مگر به اجبار من البته با ملایمت در گفتارم) و آن هم هر از گاهی. حتی به من می گوید که چرا اوقاتت را با مسائل دینی هدر می دهی! پسرم بسیار ساده و خوش باور است و با توجه به ارتباطاتش با فضای مجازی، و مصاحبت با دوستان همفکر خودش، معتقد است که دین باعث عقب افتادن ما از غرب شده؛ و خلاصه حرفهایی از این دست که تزلزل زیاد در اعتقادات او را مشاهده می کنم و روز به روز به افول معنوی او و نگرانی شدید من زیاد می شود. درد بزرگ دیگر اینکه همسر بنده هم انسان بیخیالی است و هرگز نگران آینده ی فرزندمان از جهات معنوی نیست. به تنهایی خیلی سعی می کنم پسرم را روشن کنم ولی احساس ضعف می کنم.» استاد عزیز لطف کنید جدای از توصیه به مطالعه ی کتب، چند نکته بفرمایید و ایشان را یاری کنید تا از طرف حضرتعالی فرمایشاتتان را به ایشان عرض کنم. سپاس فراوان از لطفتان. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت رفاقت خود را با فرزندنباید به هم زد تا آرام‌آرام خود آن فرزند متوجه شود راه دیگری را باید انتخاب کند. آری! اگر آماده شد، کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» می‌تواند کمک‌کار باشد. موفق باشید

23915
متن پرسش
سلام الله علیکم گلایه ای داشتیم از شما استاد بزرگوار. چرا تحلیل پرباری از بیانیه گام دوم رهبر انقلاب که از نکات معرفتی ناظر به شرایط حاضر انقلاب اسلامی مملو باشد تا ما به کنه و بنه این خطاب رهبری پی ببریم نداشتید؟ چرا جوانها در گام دوم نقش ویژه ای دارند و چرا اینها هستند که بار انقلاب را برمی دارند؟ یا وقت نکردید یا عجله کردید. خودتان می دانید از بیش از چهل تحلیلی که کارشناسان داشتند و در سایت خود آقا قرار داده شده، اکثریت قریب به اتفاقشان آبکی است. منتظر اقدام شما هستیم استاد. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در همان چهارشنبه‌ای که بیانات حضرت آقا از رادیو اعلام شد؛ تمام جلسه‌ی عصر آن روز را که در مسجد قمربنی‌هاشم «علیه‌السلام» تشکیل می‌شد، به شرحِ روح کلّی بیانیه اختصاص دادیم و از آن به بعد در موقعیت‌های مختلف، متذکر بعضی از اشارات آن بوده‌ایم. به نظر بنده باید آن بیانیه، دائماً در مقابل ما باشد و همواره به هر بهانه‌ای متذکر وجهی از وجوه آن بشویم. هرگز این‌چنین نیست که بحثی از آن بشود و تمام‌شده تلقی گردد. آن بیانیه، راهِ چهل‌سالِ آینده‌ی ما است. راه را باید قدم به قدم طی کرد و در قدمی متذکر اصالت آن راه، بود. موفق باشید    

23831
متن پرسش
با سلام: استاد بنده در حال حاضر مجرد هستم و هنوز ازدواج نکرده ام. در پاسخ یکی از سوال ها فرمودید هرچند همسر رزق مقسوم ماست ولی مانند سایر رزق ها ممکن است به علت اعمال خلاف در رسیدن به رزقمان به زحمت بیفتیم. استاد برای ما که بالاخره معصوم نیستیم و گناهانی مرتکب شده ایم آیا این زحمت در رسیدن به رزق ممکن است خدای ناکرده مثلا به صورت عدم موفقیت در ازدواج اول اتفاق بیفتد یا نه و دل به توبه ببندیم اقدام به ازدواج کنیم؟ نگران این هستم که نکند سابقه بعضا نادرست کار دستم بدهد. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نکنید که «با کریمیان کارها دشوار نیست»، با خدایی هستیم که بسیار مهربان است و اگر هم ما را از چیزی محروم می‌کند می‌خواهد راه بهتری را در مقابل ما بگشاید. به راهی فکر کنید که در این شرایط و در موقعیتی که دارید، در مقابل شما قرار داده است. موفق باشید

23063
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استادگرامی: می دانیم که هر یک از ما رسالتی در زمانه خود برعهده داریم که باید آن را بیابیم و به سمت آن حرکت کنیم، و شهدا نمونه بارزی از این مسئله هستند کسانیکه در زمانه خود جایگاه خود را بخوبی دریافتند و مطابق با فهمشان عمل کردند. در زمانه کنونی به منظور پیوند میان نسل امروزی با این بزرگواران و الگو قرارداده شدنشان چه زبان دیالوگی باید برگزیده شود؟ چه اقدامی باید انجام شود؟چه روحی بر اردوهای راهیان نور برای وقوع این مهم باید حاکم شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم جزوه‌ی «ما و آینده» و مباحث اخیری که تحت عنوان «انقلاب اسلامی و وظیفه‌ای که پیش روی ما است» بتواند در این مورد کمک کند. موفق باشید

نمایش چاپی