باسمه تعالی: سلام علیکم:علم فلسفه اصطلاحاتی دارد که با استاد بهتر جلو میرود. اقلا با صوت دروس فلسفه، فلسفه را دنبال فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مکرر عرض شده که از نظر ائمه«علیهمالسلام» خواب، حجت نیست که ما بخواهیم تا بر اساس خوابهای خود زندگی کنیم و بنده هم تعبیر خواب نمیدانم. بالاخره انسان باید به کمک دستورات شریعت و عقل خود که رسولِ باطنی است، زندگی خود را مدیریت کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همانطور که مکرر خدمت کاربران محترم عرض شده است بنده تعبیر خواب نمیدانم و پیشنهاد بنده آن است که رفقا هم خیلی خوابهای خود را دنبال نکنند، زیرا چیزِ قابل اعتمادی نیست. ۲. اگر با تعمق و دقت، مباحث علمی خود را دنبال کنید و در تقویت بدن نیز کوتاهی ننمایید، إنشاءاللّه کارها بهخوبی جلو میرود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب صدرالمتألهین در این مورد میفرمایند با توجه به اینکه نوزاد و کودک به همان صورت، تقدیر خود را دارند و بر اساس همان تقدیری که داشته است، رحلت کرده، پس در همان مرتبهی وجودی که خلق شده است، مستقر میباشد و از زندگی در آن دنیا بهره میبرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: امید است روزی بیاید که حاکم جامعه مثل زمان علیبنابیطالب «علیهالسلام» انسانِ معصومی باشند که اجرا و مبانیِ فکری فرهنگی در یک نفر جمع بشود. ولی در این شرایط تاریخی و با این تنگناهای اجرایی فکر میکنم مصلحت همین است که فعلاً هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم نظر شما آن است که ما هر ترجمهای را بهکلی کنار بگذاریم؟ و یا نظری به سخن اساتیدی مثل دکتر داوری نداشته باشیم؟ و یا بالاخره باید از این ترجمهها و از این اساتید استفاده کرد. آری! کسی که به جهانی تعلق دارد، فهمش، فهمِ آن جهان است و چه بسا با فهمِ جهانهای دیگر بیگانه باشد و امور را به نحوی که آنها درمییابند و میشناسند، درنیابند که این با موضوع ترجمه یا عدم ترجمه متفاوت است و بحث دیگری است و با خودآگاهی میتوان مشکل را تا حدّی رفع کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رؤیای رحمانی به آن معنا است که نفس ناطقه با سیر خود به سوی عالمِ بالا، منوّر به حالات خوشی عبودی میشود و به جهت جامعیتی که دارد، برای سالک حالات معنوی ایجاد میشود و نه به صورتهای خاص که در مکاشفات ظهور میکند و نیاز دارید آن صورت کشفشده را به نحوی تعبیر کنید تا به اصل خود برگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسانها میلهای فطری و میلهای نفس امّارهای دارند. هرکس باید میلهای نفس امّارهی خود را کنترل کند و هرکس به نحوی با میلهایش امتحان میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است ولی باید مواظب باشد که شیطان رهزن او را مشغول امور روزمرّه نکند. پیشنهاد بنده آن است که کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را که بر روی سایت هست، مطالعه شود تا آرامآرام راههای مناسبی برای انسان گشوده شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکتهی خوبی است که مطرح کردهاید. در ضمن روی این موضوع فکر کنید که حضرت حتی در شکم مادرشان وجودشان در خفا است حتی تا روزهای آخر معلوم نیست که ایشان باردارند. یا در دوران کودکی باز در ظهور و خفا هستند. در این مورد عرایضی در کتاب «جایگاه واسطهی فیض» شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. میدانید که در این مورد به طور مفصل بحث شد. شواهد حکایت از آن دارد که عرفایی مثل ابن عربی و عبدالرّزاق کاشانی کاملاً تحت تأثیر آموزههای شیعی هستند و متوجه شدهاند چه راهی را باید طی کنند و حتی آنجایی هم که در فقه به چهار امام فقهی اهل سنت نظر دارند، ریشههای جعفری آن را دنبال کردهاند. میماند که آیا تقیه میکردهاند؟ که عدهای بر این عقیدهاند. و یا در بستر فرهنگ اهل سنت متوجهی حقایقی شدند که در تشیع یافتند. در شرح فصوص در جایی عرض شد که اتفاقاً باید چنین عرفایی در اهل سنت به ظهور میآمدند تا اسلام اهل سنت، روحانیتِ عرفانی را از دست ندهد و جالب است به غیر از وهابیها، بقیهی اهل سنت، گرایش خوبی به عرفان دارند و عموماً محبّ اهل بیت میباشند. مکرر پیش آمده است عدهای که در «فتوحات» ابن عربی تأمّل کردهاند، شیعه شدهاند. مثل آقای عثمان یحیی که قسمتی از فتوحات را در ۱۴ جلد تنظیم کرده. جناب آقای دکتر حسین غفاری در کتاب «جدال با مدعی» و یا آقای بدیعی در رابطه با تشیعِ ابن عربی نکاتی را به میان آوردهاند. ۲. مگر فقهِ فقها، همهی اسلام است که در همهی اسلام به آنها رجوع شود؟ و مگر خود آن بزرگواران چنین ادعایی دارند؟ ۳. اگر کسی بتواند برای عمقبخشیدن به معارف خود نیاز به عرفان نداشته باشد؛ او را چه باک؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم معتقدم قاجار با شیفتگی نسبت به غرب، نهتنها امیر کبیر که بنا بود برخورد علمی با غرب داشته باشد را به قتل رساند، بلکه کلاً کشور را مشغول امور فرعی کردند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! علم نور است و خداوند مناسب شایستگی قلبها آن را در قلبها میافشاند. ولی «آنقدر ای دل که توانی بکوش» برای علم تا چین هم برو، اما منتظر باش تا خداوند نور علم را بر قلبت بیفشاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: احوالات انسان در آن نوع شرایط، هرکدام در جای خود قرار میگیرد. از یک طرف در برزخاند و احوالات عالم برزخ بر آنها سیطره دارد، و از طرف دیگر ملکات دنیایی آنها کم و بیش در میدان است. مثل آنکه در همین دنیا انسان از یک طرف، در حیاتِ معنوی خود حاضر میشود و از طرف دیگر از گذشتهی خود چندان جدا نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابن عربی و کلاً عرفا معتقدند اصلِ دینداری اُنس با حضرت پروردگار است و نباید تمام توجه به ظاهر دین باشد و این به معنای عدم تقیّد آنها به ظاهر دین نیست، بلکه تأکید آنها بر آن است که از ظاهر به باطن عبور کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم اگر نصف آن انرژی که جهت رسیدن به عقلِ توسعهیافته را صرف میکنیم را، برای تربیت نیروهای مؤمن و دلسوز صرف کنیم، نتیجهی بهتر و پایداری خواهیم گرفت. تجربهی جهاد سازندگی تجربهی خوبی بود که متأسفانه توسط دولت سازندگی در وزرات کشاورزی ادغام شد و از هویت اصلی آن خارج گردید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع رجعت، بیشتر بحث در رجعتِ سیرهی امامان است، نه رجعتِ فردفرد آنها. حال یا آن سیره با خود امامان ادامه مییابد، مثل سیرهی امام حسین «علیهالسلام». یا از طریق امام زمان «عجلاللّهتعالیفرجه». در این مورد خوب است به کتاب «حضرت بقیتاللّه» از استاد جوادی آملی رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن در مورد خواب و مرگ میفرماید: «یتوفی الانفس». پس بنابراین در هر دو حال، خداوند تماماً انسان را به سوی خود برمیگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ارتباط انسانها در برزخ و قیامت، قلبی و روحی است و نه زبانی. تلقین هم به زبان عربی انجام میشود به جهت نظمی که در آن زبان هست و معانی به صورتِ بهتری القاء میگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً باید آن 313 نفر، صفات و شخصیت خاصی داشته باشند مثل شخصیت حضرت امام خمینی و مقام معظم رهبری. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر در جایگاه سؤال و جواب، بنده فرصت خاطرهنویسی دارم؟!!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روح مجرد انسان در ذات خود مراتبی دارد که به گفتهی جناب عبدالرزاق کاشانی در مقدمهی «منازلالسائرین» از پایین به بالا عبارت است از نفس- قلب- روح و سرّ. موفق باشید