بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
24339

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد سلام: آیا فلسفه را می شود به تنهایی خواند یا نه چون احتمال انحراف هست باید حتما با استاد خواند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:علم فلسفه اصطلاحاتی دارد که با استاد بهتر جلو می‌رود. اقلا با صوت دروس فلسفه، فلسفه را دنبال فرمایید. موفق باشید

24051

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: بنده بزرگترین حاجتم اینه که یار امام زمان (عج) بشم ۱ سال پیش به طور جدی قید دنیای فانی رو زدم. و شروع کردم خودسازی ۳ تا خواب دیدم، ۱ دیدم که رو یه قبر حضرت زهرا (س) سینه خیز دراز کشیدم و می بوسم و حضرت زهرا (س) بهم نقل و نبات داد. ۲. خواب دیدم امام زمان (عج) ظهور کرد وارد جمعیت شد. بنده سمت چپش بودم کفشش را براش جفت کردم پایش را بوسیدم. ۳. امام زمان (عج) ظهور کرده بود امام حسین (ع) هم خون خودش را تبرک می داد یه سطل از خون امام حسین (ع) هم تبرک به من دادند. ۴. خواب دیدم حضرت زهرا (س) بهم گفت ان شاءلله از یاران حضرت هستی. ۵. امام زمان (عج) در تاکسی نشسته بود من رو دید بهم چشمک زد من گفتم خدایا ظهور امام زمان را نزدیک بگردان من را از یاران حضرت قرار بده امام دستش را بالا آورد و گفت امین. اما بعدا نیازبه ازدواج درونم پیدا شد به امام زمان (عج) رجوع دادم شرایط جور نشد و خورد خورد ارادتم به حضرت کم شد. استاد به من کمک کنید. آیا از یاران حضرت هستم؟ آیا خواب ها صادقه بوده؟ چرا امام زمان (عج) شرایط ازدواجم رو جور نکرد؟ به خاطر بی بی کامل راهنمایی ام کنید. ان شاءلله با حضرت زهرا (س) محشور شوید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مکرر عرض شده که از نظر ائمه«علیهم‌السلام» خواب، حجت نیست که ما بخواهیم تا بر اساس خواب‌های خود زندگی کنیم و بنده هم تعبیر خواب نمی‌دانم. بالاخره انسان باید به کمک دستورات شریعت و عقل خود که رسولِ باطنی است، زندگی خود را مدیریت کند. موفق باشید

23947

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام: استاد گرامی به خواب ها و مطالبی برخوردم و به نتایجی رسیدم که در خواست دارم اگر غلط یا ناقصد است کامل فرمایید. اینکه در خواب دیدم که هرچه با اطرافیان سخن می گویم جوابی دریافت نمی کنم و انگار هرکس مشغول کار خویش است و با عالم خود زندگی می کند، دومین خواب اینکه این حریمی که ما برای خود قایل هستیم در خانه منظورم دیوار هاست اصلا وجود خارجی ندارد پس هرچه از آداب را رعایت نمی کنیم در برابر دیده عالم وجود است و خواب سوم اینکه در خواب از مساله ای رنج می بردم اما عذاب آور تر این بود که زمان وجود نداشت و همانگونه که اینجا با گذشت زمان درد عادی می شود و گرمی به سردی می گراید اما در حقیقت بعد مرگ، نبود زمان بیشتر انسان را در عذاب مخلد می کند. در نهایت نتیجه گرفتم بعد از مرگ دفتر وجودی دارم که فقط رفتار و گفتار و عقاید خودم در آن ثبت است و هیچ سخنی از دیگران در آن نیست که من با رفتار بد دیگران و عکس العمل خود به توجیه رفتار غلط خود بپردازم و رعایت نکردن آداب فقهی و آداب مستحبی فقط خودم را آزار می دهد چون این عالم صغری خودم با عالم کبری پروردگار همخوانی ندارد دقیقا مانند شنا کردن بر خلاف جریان آب است و تمام عقاید من همان محفوظاتی است که دائم با تکرار و توجه به مفهوم در وجود پذیرفتم و با آن محفوظات خیال و تفکر خود را در زندگی جریان دادم و الان انگار خودم را می بینم و قیامت خود را که در حال ساختن آن هستم و هر آنچه بیرون من است جلوه ای از حق است که چه از نظر وجودی ضعیف باشد مانند جماد و نبات و حیوان و حتی انسان های بی دین و چه وجود قوی باشد مانند مومنین به هر حال ذره ذره رفتار و خیالات من در مورد آنها برخورد با خود خداوند است و پناه بر او می برم از خطا های خود در محضر او که یگانه است و برای همین اگر بدترین حادثه هم حادث شود قلب مرا متالم می کند ولی آشفته نمی کند. و در پایان تشکر بی انتها از شما که در بحرانی ترین شرایط زندگی من با سخنان خود نگذاشتید حوزه را رها کنم و شهادت می دهم که هر بار از شما سوالی پرسیدم حقیقتا پاسخ شما را قبل از دیدن در سایت دریافت کردم. استاد این ترم اصول عقاید را دارم و اصول فقه را و با هر دو با تمام وجود پرواز می کنم و زندگی شده برآیم شکار لحظه ها و لبیک به خداوندی که او را در هر پدیده ای در روبرویم می بینم. الحمد لله الذی یرزقه من حیث لا یحتسب والله، ان الله بالغ امره قد جعل الله لکل شی قدرا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همان‌طور که مکرر خدمت کاربران محترم عرض شده است بنده تعبیر خواب نمی‌دانم و پیشنهاد بنده آن است که رفقا هم خیلی خواب‌های خود را دنبال نکنند، زیرا چیزِ قابل اعتمادی نیست. ۲. اگر با تعمق و دقت، مباحث علمی خود را دنبال کنید و در تقویت بدن نیز کوتاهی ننمایید، إن‌شاءاللّه کارها به‌خوبی جلو می‌رود. موفق باشید

23228
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید همانطور که می گویند ما به جهت ایمان قلبی حاضر هستیم و از ما سوال می شود و خب با بندگی و تلاطم زندگی و هدف بندگی است که باعث حضوری قلبی بیشتر می شود پس نوزاد و کسانی که هیچ موقعیت کسب حضور قلبی را نداشته اند برایشان چگونه محاسبه می شود کسی شده است از اولیا و کسی چنین موقعیتی نداشته است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب صدرالمتألهین در این مورد می‌فرمایند با توجه به این‌که نوزاد و کودک به همان صورت، تقدیر خود را دارند و بر اساس همان تقدیری که داشته است، رحلت کرده، پس در همان مرتبه‌ی وجودی که خلق شده است، مستقر می‌باشد و از زندگی در آن دنیا بهره می‌برد. موفق باشید

22778

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا امکان دارد رییس جمهور کشوری در جهان همچون رهبر انقلاب، نایب امام زمان باشد؟ کشوری که مردمش را در اوج آرامش و پاکی و با حداقل فساد در جامعه در حال اداره کردن است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امید است روزی بیاید که حاکم جامعه مثل زمان علی‌بن‌ابی‌طالب «علیه‌السلام» انسانِ معصومی باشند که اجرا و مبانیِ فکری فرهنگی در یک نفر جمع بشود. ولی در این شرایط تاریخی و با این تنگناهای اجرایی فکر می‌کنم مصلحت همین است که فعلاً هست. موفق باشید

21392

بدون عنوان:بازدید:

متن پرسش
در ادامه پرسشم (21381) چند سوال دارم که با مقدمه ای خدمتتان عرض می کنم: ما تجربه تلخی در آکادمی جهان غرب داریم (که لابد جنابعالی هم مستحضرید) به نام جریان مستشرقین. کسانی که با سودای فهم فلسفه و کلام اسلامی (و در کل شناخت کشورهای تحت استعمار مسلمان) دست به تالیف کتاب هایی در مورد فلسفه و سایر اجزا فرهنگ جوامع اسلامی زدند. امروز بعد حدود دو قرن خود اندیشمندان منصف غربی از راه اشتباهی که رفته اند صحبت می کنند و جریاناتی در دل دانشگاه ها و حوزه های اندیشه ورزی ایشان سعی در اصلاح آن غلط دارد. غلطی که به این سادگی ها اصلاح نمی شود به دلیل عمق و ریشه ای که در ذهن و فرهنگ جهان غرب ایجاد کرده است. منشا اصلی این راه غلط را هم شاید بتوان در یک جمله خلاصه کرد: «جهل مرکب و غرور علمی غرب نسبت به فرهنگ و علوم اسلامی». حال سوال بنده از حضرتعالی این است که اگر معتقدید که یادگیری علوم اسلامی (اعم از فلسفه و فقه و کلام و تفسیر و...) نیازمند پیش آموزش زبان عربی است و سال ها دود چراغ خوردن و سال ها زحمت کشیدن نزد اساتید فن، چطور است که برای فهم فلسفه غرب می توان صرفا به ترجمه ها (آن هم پر غلط و نوشته غیر اساتید فن) اتکا کرد؟ یک موردش را مثال می زنم خدمت شما. نقل است که مرحوم علامه جعفری نقدی بر یکی از نظریات سارتر نوشت و برای وی فرستاد. در جواب سارتر گفت من چنین چیزی نگفته ام. به ترجمه ای که مورد رجوع علامه بود مراجعه کردند و با متن اصلی مقایسه نمودند و دیدند بله ظاهرا مترجم متن را نفهمیده و از خودش چیزی نوشته. این نقل صحیح باشد یا غلط، اما منظور و دغدغه بنده را منتقل می کند. خلاصه حرف بنده این است که پیش از استفاده از نظریات هایدیگر و سایرین از فلاسفه غرب برای توضیح یا فهم انقلاب، اول باید فهمید (آن هم به معنای دقیق کلمه) که آنها چه گفته اند و بعد صحبت از سنجش یا مدد گرفتن از فلسفه ایشان برای توضیح انقلاب کرد. والا ممکن است خدای نکرده ده ها سال هایدیگر ذهنی خودمان را تبلیغ و ترویج کنیم و دانشجویان و طلاب را هم به گمراهی بکشانیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم نظر شما آن است که ما هر ترجمه‌ای را به‌کلی کنار بگذاریم؟ و یا نظری به سخن اساتیدی مثل دکتر داوری نداشته باشیم؟ و یا بالاخره باید از این ترجمه‌ها و از این اساتید استفاده کرد. آری! کسی که به جهانی تعلق دارد، فهمش، فهمِ آن جهان است و چه بسا با فهمِ جهان‌های دیگر بیگانه باشد و امور را به نحوی که آن‌ها درمی‌یابند و می‌شناسند، درنیابند که این با موضوع ترجمه یا عدم ترجمه متفاوت است و بحث دیگری است و با خودآگاهی می‌توان مشکل را تا حدّی رفع کرد. موفق باشید

19263
متن پرسش
با تقدیم سلام و احترام: در پاسخ به پرسش 19228 چرا رویای رحمانی نیاز به تعبیر ندارد؟ گاهی تذکراتی در خواب داده می شود و ما فقط می فهمیم که آلودگی داریم اما نوع آلودگی را نمی توانیم تشخیص دهیم در مورد مکاشفات هم به همین شکل که برخی شان به فرموده آیه ا... مصباح نیاز به تعبیر دارند. سپاس بسیار.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رؤیای رحمانی به آن معنا است که نفس ناطقه با سیر خود به سوی عالمِ بالا، منوّر به حالات خوشی عبودی می‌شود و به جهت جامعیتی که دارد، برای سالک حالات معنوی ایجاد می‌شود و نه به صورت‌های خاص که در مکاشفات ظهور می‌کند و نیاز دارید آن صورت کشف‌شده را به نحوی تعبیر کنید تا به اصل خود برگردد. موفق باشید

19053

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: افرادی هستند که گرایش جنسی و عاطفی به هم جنس خود دارند حال سوال من این هست آیا اگر خدا این عشق این دو همجنس را به هم ببیند رابطه ی آن دو را با هم حرام اعلام می کند با وجودی که خودش این حس را درون آنها قرار داده، آیا فکر نمی کنید حرمت لواط مخصوص انسان هایی هست که تمایل به جنس، مخالف خود دارند ولی از روی شهوت به همجنس خود تجاوز می کنند و با توجه به آیه قرآن که می فرماید آنها از روی زیاده روی به سمت مردان آمدند آیا فکر نمی کنید این حرمت لواط مخصوص افراد هموسکشوال نیست زیرا اینها که از روی زیاده روی به هم جنس خود متمایل نشدند بلکه از روی حس درونی خود فقط، به همجنس خود میل دارند و سرشار از عشق هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان‌ها میل‌های فطری و میل‌های نفس امّاره‌ای دارند. هرکس باید میل‌های نفس امّاره‌ی خود را کنترل کند و هرکس به نحوی با میل‌هایش امتحان می‌شود. موفق باشید

18886

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: این که شخصی دارای یک اندیشه و انگیزه و آرمان بزرگ و دارای یک هدف متعالی و معنوی می گردد، آیا این حالت را می توان متناسب با آن انگیزه و آرمان و هدف «هدایت و تربیت الهی» دانست؟ لطف می کنید بیشتر توضیح دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است ولی باید مواظب باشد که شیطان رهزن او را مشغول امور روزمرّه نکند. پیشنهاد بنده آن است که کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را که بر روی سایت هست، مطالعه شود تا آرام‌آرام راه‌های مناسبی برای انسان گشوده شود. موفق باشید

18744
متن پرسش
بسم الله و السلام خدمت استاد گرامی درباره امکان طول عمر امام زمان (عج) بر اساس علم النفس اسلامی بنده این استدلال به ذهنم رسید که اگر مرگ آنگاه واقع می شود که نفس یا امکان تدبیر بدن را نداشته باشد، یا امیدی به کسب کمالات بیشتر نداشته باشد، چون برای امام زمان (عج) برپایی حکومت عدل نهایی یک کمال و رسالت ضروری تلقی می شود، نفس ایشان تا هنگام تحقق این کمال به تدبیر بدن ایشان ادامه می دهد. اما سؤال دیگری به ذهنم رسید این که آیا امام زمان (عج) دائما با بدن عنصری در این عالم حضور دارند یا امکان اعدام بدن عنصری خود و تردد بین عالم مثال و عالم دنیا را دارند که در این صورت با هر بار رجعت به این عالم از عالم مثال، بدن عنصری جدیدی برای خود بسازند. این چنین، علت جوان بودن بدن ایشان هم این خواهد بود که هر بار برای خود یک بدن جوان می سازند. آیا نکات دیگری هست بر اساس نفس شناسی اسلامی که جنبه های مختلف طول عمر ایشان را توضیح دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکته‌ی خوبی است که مطرح کرده‌اید. در ضمن روی این موضوع فکر کنید که حضرت حتی در شکم مادرشان وجودشان در خفا است حتی تا روزهای آخر معلوم نیست که ایشان باردارند. یا در دوران کودکی باز در ظهور و خفا هستند. در این مورد عرایضی در کتاب «جایگاه واسطه‌ی فیض» شده است. موفق باشید

8190

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم علت اینکه من هر دم به کاری هستم واز هیچکدام نتیجه نمیگیرم چیست ؟ گاهی به نافله ام گاهی روزه در هیچ کدام ثبات قدم ندارم همیشه فکر میکنم باید کار دیگری کرد عموما ازاعمالم ناراضیم یک زندگی باثبات سلوکی چگونه است ؟ چگونه بفهمیم ان جور که باید هستیم؟ یک روز و شب سلوکی اولیه تا یک سال چگونه است لطفا اعمالش راتوضیح دهید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بعد از سیر مطالعاتی که بر روی سایت هست به‌خصوص تا کتاب «معاد» و «خویشتن پنهان» و «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» عرایضی دارم. تا این‌جا بیایید تا بعد. موفق باشید
8183
متن پرسش
سلام علیکم آیا واسطه ی فیض بودن انسان کامل به معنای واسطه ی وجود بودن ایشان است یا منظور از واسطه فقط تدبیر و جاری کننده ی اراده ی الهی است مانند روح انسان های معمولی نسبت به بدنشان و آیا اگر این گونه است پس این که انسان کامل جلوه ی تمامی اسماء الهی است از جمله اسم خالقیت خداوند و یا رحمانیت خداوند آیا جلوه ی خالقیت بودن همان واسطه ی وجود بودن نمی شود
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در نظام طولی همیشه وجود مرتبه‌ی مادون با همه‌ی لوازمش از مرتبه‌ی مافوق است و به همین جهت اگر حجت الهی از میان برود تمام عالم از بین می‌رود چون حجت الهی واسطه‌ی فیض وجودی عالم است. موفق باشید
30108
متن پرسش
سلام: چرا عمده بزرگان عرفان را که انسان مشاهده می کند سنی هستند البته بخصوص در سده های اخیر در شیعه عارفان بزرگی داریم اما همانها را هم دقت کنیم ذیل معارف آن بزرگان سنی بالیده اند مثلا مرحوم امام جز این است که در مصباح الهدایه ذیل شخصیت محی الدین مشی کرده اند و اگر شیخ را از امام بگیریم واقعا برای ایشان چه باقی می ماند؟ اصلا در شیعه کسی را داریم که در عرفان موسس باشد و با توجه به این همه معارف که در احادیث شیعی هست و ابن عربی ها از آن بی بهره بودند اینکه در عرفان شیخ حرف اول و آخر را بزند و هیچ عالم شیعی با آن گنجینه غنی نتوانسته به گرد محی الدین برسد چه رسد به اینکه از او پیشی بگیرد جای تامل است و این مطلب که شما می فرمایید این بزرگان عقیدتا شیعه و فقها سنی هستند صحیح نیست مگر می شود مثلا من به فقه جعفری عمل کنم بعد بگویم عقیدتا اهل سنت را برحق می دانم عکس آن هم صادق است. کسی که مثلا به فقه حنفی عمل می‌کند برای عمل به آن فقه باید قائل به حقانیت پیش زمینه های آن فقه باشد و آن همان عقاید اهل سنت است باید معتقد به عدم تعیین جانشین باشی کما اینکه شیخ در فصوص به این امر مذعن است تا نوبت به مرجعیت علمی ابوحنیفه ها برسد. بله برخی شباهت ها مثلا در بحث انسان کامل شاید ذهن را به فرمایش استاد نزدیک کند ولی از حضرتشان آموختیم که متفکران متشابهاتی دارند و محکمات و محکمات اندیشه ابن عربی سنی بودن ایشان عقیدتا و عملا است پس یا باید معتقد شد که محی الدین مدارج بالای عرفانی ندارد که اگر این گونه باشد حال و روز بقیه عرفا سنی و شیعه مشخص می شود یا باید بگوییم می‌شود شیعه نبود و در عرفان به مدارج بالا رسید که اولا شیعه این حرف را مطلقا قبول نمی کند و ثانیا سوال پیش می آید چگونه با باطل امکان رسیدن به حقیقت وجود دارد یا باید بپذیریم که اهل سنت برحق هستند که از دامانش ابن عربی ها می روید درین فرض اگر چه به انسجام می‌رسیم اما مطلوب ما شیعیان نیست یا در نهایت به فرض آخر رسید که در جمع بندی ذکر می‌کنم نکته دیگر اینکه سلمنا که بپذیریم شیخ عقیدتا شیعه بود چگونه با نماز ها و سایر اعمال عبادی باطل به حقیقت رسید؟ از طرفی اگر ایشان عقیدتا شیعه است شیعه به برخی کبار صدر اسلام نظر مثبتی ندارد در حالیکه اهل سنت آنها را محترم می‌دانند موضع محی الدین چیست؟ آیا ایشان حب به خلیفه اول و ثانی داشتند یا نه بنظر حقیر با این بررسی ها مشخص می‌شود عرفان طریق مطلوب شیعه و بالتبع اسلام نیست سنی ها برای پر کردن خلا فکری خویش مطالبی را از یونان بخصوص فلوطین و هند و .. اخذ نمودند و پروراندند و چون شیعه به یمن معارف اهل بیت بی نیاز از شرق و غرب بود درین مکتب بالید و می‌بینیم عمده فقیهان شیعی میانه ای با عرفان ندارند در حالیکه ائمه ما را به فقیهان در عصر غیبت ارجاع دادند چگونه است که در بحث ولایت فقیه که می‌شود به این مطلب استناد می‌کنید اما پای عرفان که می‌رسد مرجعیت فقها را درین زمینه قبول نمی کنید بله می‌شود به برخی از فقهای موافق عرفان استناد کرد ولی وقتی معظم فقهای شیعی در طول تاریخ الی یومنا هذا مخالفند جایی برای آن نظرات شاذ نمی ماند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. می‌دانید که در این مورد به طور مفصل بحث شد. شواهد حکایت از آن دارد که عرفایی مثل ابن عربی و عبدالرّزاق کاشانی کاملاً تحت تأثیر آموزه‌های شیعی هستند و متوجه شده‌اند چه راهی را باید طی کنند و حتی آن‌جایی هم که در فقه به چهار امام فقهی اهل سنت نظر دارند، ریشه‌های جعفری آن‌ را دنبال کرده‌اند. می‌ماند که آیا تقیه می‌کرده‌اند؟ که عده‌ای بر این عقیده‌اند. و یا در بستر فرهنگ اهل سنت متوجه‌ی حقایقی شدند که در تشیع یافتند. در شرح فصوص در جایی عرض شد که اتفاقاً باید چنین عرفایی در اهل سنت به ظهور می‌آمدند تا اسلام اهل سنت، روحانیتِ عرفانی را از دست ندهد و جالب است به غیر از وهابی‌ها، بقیه‌ی اهل سنت، گرایش خوبی به عرفان دارند و عموماً محبّ اهل بیت می‌باشند. مکرر پیش آمده است عده‌ای که در «فتوحات» ابن عربی تأمّل کرده‌اند، شیعه شده‌اند. مثل آقای عثمان یحیی که قسمتی از فتوحات را در ۱۴ جلد تنظیم کرده. جناب آقای دکتر حسین غفاری در کتاب «جدال با مدعی» و یا آقای بدیعی در رابطه با تشیعِ ابن عربی نکاتی را به میان آورده‌اند. ۲. مگر فقهِ فقها، همه‌ی اسلام است که در همه‌ی اسلام به آن‌ها رجوع شود؟ و مگر خود آن بزرگواران چنین ادعایی دارند؟ ۳. اگر کسی بتواند برای عمق‌بخشیدن به معارف خود نیاز به عرفان نداشته باشد؛ او را چه باک؟! موفق باشید

29920

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: یک قولی از موجهان نظام هست علت عدم پیشرفت ایران را حکومتهای فاسد قاجار و پهلوی در دوره پیشرفت اروپا می دانند ولی در گفته های شما این نکته هست که علت متجدد نشدن ما در ۲۰۰ سال گذشته، هویت ایرانی اسلامی ماست. این دو قول را چگونه جمع کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم معتقدم قاجار با شیفتگی نسبت به غرب، نه‌تنها امیر کبیر که بنا بود برخورد علمی با غرب داشته باشد را به قتل رساند، بلکه کلاً کشور را مشغول امور فرعی کردند. موفق باشید

28720
متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: لطفاً در مورد علم بفرمایید روایاتی چون مندرجه ذیل چطور با هم قابل جمع اند؟ ۱. لَیْسَ العِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ، اِنَّما هُوَ نُورٌ یَقَعُ فِی قَلْبِ مَنْ یُرِیدُ اللَّهُ تَبارَکَ وَتَعالی اَنْ یَهْدِیَهُ ۲. اُطلُبوا العِلمَ ولَو بِالصِّينِ خیلی ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! علم نور است و خداوند مناسب شایستگی قلب‌ها آن را در قلب‌ها می‌افشاند. ولی «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش» برای علم تا چین هم برو، اما منتظر باش تا خداوند نور علم را بر قلبت بیفشاند. موفق باشید

27689
متن پرسش
با سلام و عرض خدا قوت خدمت استاد عزیزم: با توجه به داستان آقای نخودکی در قبرستان و ماجرای خیار فروش این سوال پیش می آید که آیا برای ایشان رویت فرشتگان و سختی سکرات پیش نیامده هنوز؟ چطور ایشان هنوز متوجه نشده اند مرده اند و عذاب و یا هر حالت برزخی و جمع بندی شخصیت برزخی شکل نگرفته؟ کمی دجار پارادوکس هستم. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احوالات انسان در آن نوع شرایط، هرکدام در جای خود قرار می‌گیرد. از یک طرف در برزخ‌اند و احوالات عالم برزخ بر آن‌ها سیطره دارد، و از طرف دیگر ملکات دنیایی آن‌ها کم و بیش در میدان است. مثل آن‌که در همین دنیا انسان از یک طرف، در حیاتِ معنوی خود حاضر می‌شود و از طرف دیگر از گذشته‌ی خود چندان جدا نیست. موفق باشید

25661

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام خدمت استاد و آرزوی سلامتی و طول عمر: استاد گرامی در کتاب عین الحیات علامه مجلسی عباراتی در مورد ابن عربی و شمس دیدم که علامه ایشان را سزنش می کند. فکر می کنم کلام اینها درست معنا نشده آنجا که ابن عربی می گوید زینهار که مقید مذهبی مشو و نفی هیچ مذهبی نکن و هیچ معبود غیر خدا را از بت و غیره انکار مکن که به قدر آنچه از آنها انکار می کنی از خدای خود انکار می کنی خدا در همه چیز ظهور دارد. آیا این همان پلورالیسم است که محی الدین در این کلمات بیان کرده یا منظور دیگری در کار است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابن عربی و کلاً عرفا معتقدند اصلِ دینداری اُنس با حضرت پروردگار است و نباید تمام توجه به ظاهر دین باشد و این به معنای عدم تقیّد آن‌ها به ظاهر دین نیست، بلکه تأکید آن‌ها بر آن است ‌که از ظاهر به باطن عبور کنند. موفق باشید

23285
متن پرسش
بسمه تعالی. سلام علیکم استاد: در مورد حادثه اتوبوس دانشگاه فرمودید باید به عقل توسعه یافته دست یابیم تا از اینها عبور کنیم یا اینکه نیروهای متعهدی داشته باشیم که وجدان کاری آنها کارها رو بدون اشکال انجام بدهند. آیا این دو کار تربیت نیروی مومن دلسوز و دستیابی به عقل توسعه یافتگی کدام برای ما زودتر دستیافتنی هستند و و ایا باید این دو را موازی دنبال کرد؟ با توجه به سابقه تاریخی ما کدام زودتر دستیافتنی هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم اگر نصف آن انرژی که جهت رسیدن به عقلِ توسعه‌یافته را صرف می‌کنیم را، برای تربیت نیروهای مؤمن و دلسوز صرف کنیم، نتیجه‌ی بهتر و پایداری خواهیم گرفت. تجربه‌ی جهاد سازندگی تجربه‌ی خوبی بود که متأسفانه توسط دولت سازندگی در وزرات کشاورزی ادغام شد و از هویت اصلی آن خارج گردید. موفق باشید

22447
متن پرسش
سلام استاد: سوال بنده راجب این بود که اولا آیا همه امامان رجعت می کنند در ثانی رجعتشان به علت کامل شدن خود امام است در رهبری جامعه. این جا این سوال پیش میاید که اگر رجعت امام برای کامل شدن خودش در امامت و رهبری جامعه است خوب برای امامت کل بشریت آخرالزمان یک امام کافی است. چون اولا بدن امام در تعادل است و تا بدن در تعادل است از بین رفتنی نیست از اونور حتی یک امام هم ظرفیت رهبری جامعه آخرالزمان را تا انتها دارد دیگر رجعت بقیه برای چیست؟ سوال دوم اینکه امامان که رجعت می کنند آیا با شهادت از دنیا می روند یا مرگ طبیعی اگر با شهادت باشد پس دوباره ناقص از دنیا رفته و با فلسفه رجعت نمی خواند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع رجعت، بیشتر بحث در رجعتِ سیره‌ی امامان است، نه رجعتِ فردفرد آن‌ها. حال یا آن سیره با خود امامان ادامه می‌یابد، مثل سیره‌ی امام حسین «علیه‌السلام». یا از طریق امام زمان «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه». در این مورد خوب است به کتاب «حضرت بقیت‌اللّه» از استاد جوادی آملی رجوع فرمایید. موفق باشید

21917
متن پرسش
سلام استاد: در خواب و مرگ انسان را به یک عالم می برند یا هر کدام عالم متفاوتی دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن در مورد خواب و مرگ می‌فرماید: «یتوفی الانفس». پس بنابراین در هر دو حال، خداوند تماماً انسان را به سوی خود برمی‌گیرد. موفق باشید

20659
متن پرسش
با سلام یک سوال از محضرتان داشتم. ۱. آیا سخن گفتن جنبه ی کثرت ندارد؟ ۲. پس چرا برزخیان و قیامتیان با هم سخن می گویند؟ ۳. چرا تلقین مرده ای را که زبان اصلی او مثلا فارسی بوده و بعضا حتی الفبای عربی را هم نمی دانسته را به زبان عربی می گویند در ضمن اگر هم استاد عربی باشد بنا به گفته شما در هنگام مرگ هر چه صرفا ذهنی باشد را رها می کند، آیا در آن موقع می فهمد و علتش چیست؟ لطفا سوال آخر را کمی توضیح دهید‌. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ارتباط انسان‌ها در برزخ و قیامت، قلبی و روحی است و نه زبانی. تلقین هم به زبان عربی انجام می‌شود به جهت نظمی که در آن زبان هست و معانی به صورتِ بهتری القاء می‌گردد. موفق باشید

20628

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: تعداد یاران خاص صاحب الزمان ۳۱۳ نفر است که با اوتاد و ابدال و رجال الغیب حدود ۸۰۰ نفر می شود. در حالی که تعداد عرفا نه شهدا فقط عرفا ممکن است خیلی بیشتر از آن باشد. ملاک گزینش در میان اولیا خدا چگونه است؟ چگونه می توان از یاران خاص آن حضرت بود؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً باید آن 313 نفر، صفات و شخصیت خاصی داشته باشند مثل شخصیت حضرت امام خمینی و مقام معظم رهبری. موفق باشید

18957
متن پرسش
سلام استاد: سال نو مبارک. من می خوام برای جشنواره روح الله یک داستان بنویسم دنبال یک خاطره هستم شما خاطره ای از ایشان دارید که من بتوانم به صورت داستان بنویسم و ارائه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر در جایگاه سؤال و جواب، بنده فرصت خاطره‌نویسی دارم؟!!! موفق باشید

9537

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم استاد در پاسخ به پرسشی پیرامون مسأله توحید و شرک در مقابل زیارت (کسی هنگام زیارت خوف داشت شرک نباشد) فرمودید سه جلسه اعتکاف امسال را گوش بدهد از سال ۹۰ فایل های صوتی اعتکاف در سایت نیست،میشود در اختیارمان بگذارید؟ متشکرم إن شاء الله با امام عزیزمان محشور باشیم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئول محترم سایت جهت بررسی در حدّ مقدور
28413
متن پرسش
سلام: استاد انسان بجز روح فراطبیعی که همان روح مجرد است، روح طبیعی یا مادی هم دارد؟ در فرض صحت این چه نوع روحی است؟ و آیا دارای وزن و اندازه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح مجرد انسان در ذات خود مراتبی دارد که به گفته‌ی جناب عبدالرزاق کاشانی در مقدمه‌ی «منازل‌السائرین» از پایین به بالا عبارت است از نفس- قلب- روح و سرّ. موفق باشید

نمایش چاپی