باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک نوع موضوع فلسفی نیست که انتظار دارید جواب فلسفی از طریق علم حصولی دریافت کنید! این یک موضوع حضوری است و تنها با همان جواب که عرض شد قابل حلّ است و لا غیر، مگر اینکه بیدلیل موضوع را بپیچانید و مباحثی از قبیل معلومِ بذات و معلوم بالعرض را به میان آوریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک موضوع تکوینی است و ربطی به اختیار انسان ندارد. در کتاب «خویشتن پنهان» تا حدّی به آن پرداخته شده است. موفق باشید
با سلام: استاد حقیقتاً نمیدانم با چه انگیزهای به زیارت اربعین و به جایگاه اربعین باید نگاه کنم تا در امروز زندگی نیز بتوانم با امام حسین(ع) زنده بمانم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتهی مهمی است و هر روز و هر سال باید در فضایی که حضرت اباعبداللّه «علیهالسلام» در دل تاریخِ اسلام تاریخی را به ظهور آوردند، فکر کرد و متوجه بود بالاخره تاریخ ما تاریخ حسین «علیه السلام» است به همان معنایی که عزیزِ دلمان سردار دلها فرمود:
«ما ملت شهادتیم، ما ملت امام حسینیم».
در این رابطه عرایضی را در روز اربعین خدمت عزیزان عرضه داشتم که سرفصلهای آن را ذیلاً خدمتتان ارسال میکنم. موفق باشید
اربعین حسینی و ادامهی راه توحیدی که شروع شده است
باسمه تعالی
۱. زیارت اربعین با سلام به حضرت با توصیفاتی مثل «ولیّ اللّه» و حبیب اللّه» و «خلیل اللّه» و «صفی اللّه» شروع میشود. سپس عرضه میداریم: خدایا! او را با شهادت بزرگ داشتی «اَكْرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ» و سعادت را به او هدیه کردی «وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ» و او را حجت برای خلقت قرار دادی تا در مشکلات راه را گم نکنند «وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلى خَلْقِكَ». خدایا! آن حضرت در دعوت و خیرخواهی عذری برای کسی باقی نگذاشت و بذل کرد خون را در راه تو «فَاعْذَرَ فِي الدُّعاءِ وَ مَنَحَ النُّصْح وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فيكَ» تا بندگانت را از نادانی و سرگردانی برهاند و بیدارشان کند «لِيَسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلالَةِ» و در مقابل آنهایی که مورد خشم تو و پیامبرت بودند با صبر و شکیبایی جهاد کرد «فَجاهَدَهُمْ فيكَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتَّي سُفِكَ في طاعَتِكَ دَمُهَ» تا که خونش در راه طاعت تو ریخته شد. و پس از آن باز سلام به آن حضرت در آن زیارت شروع میشود که ملاحظه خواهید کرد.
۲. کربلا حکایت از آن دارد که مسیر توحیدی اسلام، مسیر آسان و بی دردسری نیست، ولی پایدار و باقی است. به عنوان نمونه آقای علی خوشلفظ، بسیجی جانباز دوران دفاع مقدّس و راوی کتاب «وقتی مهتاب گم شد» خطاب به رهبر معظم انقلاب گفت: «فقط یک نکته بگویم؛ ببخشید من بسیجی آقای متوسّلیان بودم .. اینکه آقا! شما خیلی دارید درد میکشید، زجر میکشید؛ به هر حال این بحث اختلاسها و حقوقهای نجومی را میگویید، اینها گوش نمیدهند. یک چیزی بگویید که ما آرام بشویم؛ ما همچنان فدائی شما هستیم؛
رهبر معظم انقلاب «حفظهالله» فرمودند: آرام باشید. این چیزهایی که شما میبینید، اینها حوادث طبیعی یک راه دشوار به سمت قلّه است؛ هیچ انتظار نباید داشت که اگر ما میخواهیم برویم به قلّهی توچال یا قلّهی دماوند، در راه چاله نباشد، سنگ نباشد، باد نباشد، دود نباشد، گاز نباشد؛ مگر میشود؟ امّا داریم میرویم، داریم میرویم، عمده این است. اصلا نگران نباشید؛ این حوادث وجود دارد؛ اگر این حوادث نبود باید تعجّب میکردید.» و کربلا نشان داد آن راه به اربعین ختم میشود، یعنی راه توحید بدون موانع نیست ولی همچنان ادامه دارد.
۳. هر سال نظر به اربعین حسینی (ع) میاندازیم تا به خود بفهمانیم راهی که شروع کردهایم، راهی پایدار و مبارک است.
۴. شیعه متوجه است جهان بزرگتر از آن است که یزیدیان بتوانند آن را اشغال کنند و جایی برای حسینیان نگذارند.
۵. باید در اربعین به چیزی ماورای آنچه در سیطرهی یزیدیان است، فکر کرد، جایی که هرکس میتواند در آنجا حاضر شود. زن و مرد و عرب و عجم و ثروتمند و فقیر و بیسواد و باسواد همه میتوانند در آنجا حاضر باشند و از عطایای خاص خداوند که مخصوص آن فضا است، بهرهمند گردند.
۶. در حضور خطر و با رویارویی با آن و عقبنشینی نکردن، ماورایی به ظهور میآید که تهدیدِ خطر، چون گَردی میشود در هوا. در استقبال از خطر است که شرایط عوض میشود، چه آن شرایط تحریم و محاصرهی شعب ابیطالب باشد و چه شرایطی که یزیدیان در کربلا بهوجود آوردند. یعنی با عقبنشینینکردن در مقابل خطر، امکانِ ادامهدادن خود را فراهم میکنیم، وگرنه امکان ظهور حقیقت از میان میرود.
در روز اربعین با چنین رویکردی امام را زیارت میکنیم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر سران فتنه یک کلمه ابراز پشیمانی کردند تا مورد عفو قرار گیرند؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا مظهریت آنها به شرایط بیرونی بستگی دارد. به همین جهت اگر امام حسن «علیهالسلام» در شرایط امام حسین «علیهالسلام» بودند، حتماً حسینی عمل میکردند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرایضی در کتاب «مقام لیلة القدری حضرت زهرا«سلاماللّهعلیها» شده و اخیراً بحثی تحت عنوان «معنای درک شب قدر» شده است که رفقا بنا دارند در اسرع وقت در معرض دید کاربران قرار دهند. إنشاءاللّه بحث اخیر، جهت بازکردن باب تفکر در رابطه با «لیلة القدر» کمکی خواهد کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس انسان، وسعتی تا عالَم جبروت دارد و یکی از مراتبِ نفس انسان، عالم خیال است. در این مورد خوب است سری به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» که بر روی سایت هست، بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم مجلداتِ «امام شناسی» آیت اللّه تهرانی کمک کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. رفقا تعریف شرح جناب حجتالاسلام آقای کرمانشاهانی را میکنند. بد نیست از طریق رفقای قمیتان صوت آن جلسات را بهدست آورید. ۲. آن مخلوق، قدیمِ زمانی است هرچند حادثِ ذاتی میباشد. ۳. صفات ذاتی خداوند عین ذات اوست. آری! اگر علم و جود برای خدا نباشد خدا ناقص است ولی این صفات، ذاتیِ اوست و خلقت خداوند ریشه در جوادبودن آن دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده تا «حکمت» و «عرفان» را خوب نچشیده باشید نباید به هایدگر و گادامر که نحوهی حضور دین داری در این تاریخ را متذکرند رجوع کنید. ۲. باید کتاب «هستی و زمان» هایدگر را دنبال کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روح آمادهی آن زمان نسبت به شرایط فکری که داشتند، نقش مهمی در آن داشت که راه تفکر خود را از طریق دکارت دنبال کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شعر از جناب مولوی است در دیوان شمس تبریزی. واقعاً مولوی در دیوان شمس، روی زمین نیست، همواره در حالِ پرواز است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است در این مورد به کتاب «آشتی با خدا» رجوع فرمایید که بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار شیطان همین است که بگذارد سرِ بزنگاهها ما را از ادامهی کار مأیوس کند. لذا به جای اینکه مأیوس شوید در این موارد تجربه پیدا میکنید تا در آینده راههای ورود شیطان را بشناسید و از آن عبور کنید. به هیچوجه جایِ مأیوسشدن نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آلزایمر یک بیماری است که موارد جزئی مورد نیاز زندگی را از صحنهی حافظه میبرد. ولی در پیری انسان موارد جزئی زندگی را که چندان مورد نیاز نیست با نظر به امور کلی، از آنها عبور میکند. و به همین جهت ملکات انسان در پیری از دست نمیرود همانطور که آن ملکات در قیامت برای او باقی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. به همین جهت باید با رعایت اخلاق و تواضع، شرایط بسطِ رزق معنوی خود را فراهم نمود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث معرفت نفس مفصلاً بحث شده است بهخصوص در کتاب «خویشتن پنهان» که نفس بر اثر داروی بیهوشی امکان تدبیر بدن را برای خود تنگ مییابد و لذا تا حدّی از آن منصرف میشود تا اثر دارو که عموماً با تبخیرشدن از بین میرود، باز امکان تدبیر نفس برای بدن باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی کسی به جهت روح استکباری در مقابل حق از چشم ایمانی محروم گردد، در هیچ منظری او را نمیتواند ببیند، چه در آیات تکوینی و چه در آیات تدوینی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اجازه نمیخواهد! خداوند به جنابعالی توفیق دهد که در مسیر تبلیغ دین، بهترین عمل را انجام دهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند در توصیف فرشتگان میفرماید: «لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ (6)/تحریم) آنها هیچگونه عصیانی در مقابل امر الهی ندارند و آنچه را به آنها فرمان داده میشود، انجام میدهند. و از این جهت میتوان گفت متوجهی زیباییِ اطاعت از حضرت حق هستند. و این را شاید نتوان در مورد موجوداتی مثل خورشید تصور کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به تعبیر امام صادق «علیهالسلام» هر روحی دو هزار سال قبل از بدن خلق شده. به این روایت فکر کنید که حضرت صادق «علیهالسلام» میفرمایند: «أَنَّ رَجُلًا جَاءَ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ «علیهالسلام» وَ هُوَ مَعَ أَصْحَابِهِ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَنَا وَ اللَّهِ أُحِبُّكَ وَ أَتَوَلَّاكَ فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع كَذَبْتَ قَالَ بَلَى وَ اللَّهِ إِنِّي أُحِبُّكَ وَ أَتَوَلَّاكَ فَكَرَّرَ ثَلَاثاً فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ «علیهالسلام» كَذَبْتَ مَا أَنْتَ كَمَا قُلْتَ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْأَرْوَاحَ قَبْلَ الْأَبْدَانِ بِأَلْفَيْ عَامٍ ثُمَّ عَرَضَ عَلَيْنَا الْمُحِبَّ لَنَا فَوَ اللَّهِ مَا رَأَيْتُ رُوحَكَ فِيمَنْ عُرِضَ فَأَيْنَ كُنْتَ فَسَكَتَ الرَّجُلُ عِنْدَ ذَلِكَ وَ لَمْ يُرَاجِعْه» مردى نزد امير المؤمنين «علیهالسلام» آمد و آن حضرت با اصحاب خود بود، آن مرد به آن حضرت سلام كرد و عرض كرد: به خدا من ترا دوست دارم، و پيرو توأم، امير المؤمنين «علیهالسلام» به او فرمودند: دروغ مىگوئى. گفت: به خدا به راستى من دوستت دارم و پيرو توأم، تا سه بار تكرار كرد و امير المؤمنين «علیهالسلام» فرمودند: تو دروغ مىگوئى، تو چنان كه مىگوئى نيستى، به راستى خدا ارواح را دو هزار سال پيش از بدنها آفريده و سپس دوستان ما را به ما عرضه داشته، به خدا من روح تو را در ميان كسانى كه عرضه شدند نديدم، تو كجا بودى؟ آن مرد در اين هنگام خاموش شد و به آن حضرت مراجعه نكرد.
در خبر داریم آن فرد ابنملجم بوده است. روایت فوق حکایت از آن دارد که روحها قبل از بدن، شخصیت خود را انتخاب کردهاند که چه جایگاهی در دنیا داشته باشند. البته و صد البته به همان دلیل که موجودِ مختاری هستند، هر لحظه میتوانند در شخصیتی که برای خود پذیرفتهاند و مطابق آن انتخابهای خود را انجام دادهاند، تجدید نظر کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فلسفه به خودی خود موضوعات را ابژه میکند هرچند متذکر وجود حقایق میگردد. جناب ابنسینا میگوید فلسفهاش را برای عوام نوشته و نظر خودش حکمت مشرقی بوده. ۲. به گفتهی خواجه عبدالله انصاری حتی سالکی که در مرحلهی شهود قلبی است، هنوز در حجابهای خَلقی میباشد که همان مقام «عین الیقین» است تا آنکه به فنای فی الله و بقای بالله برسد که همان مقام «حق الیقین» باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد نباید نقش فوئرباخ را نادیده گرفت که به قول خودش، محور تفکر همهی فیلسوفان خدا میباشد در حالیکه خدا بینهایت است و بینهایت، قابل دسترس نیست و مارکس و انگلز در دستگاه فوئرباخ از هگل فاصله گرفتند و ادامهی هگل را با فضای عبور از خدا ادامه دادند وگرنه همچنانکه شهید مطهری در کتاب «فلسفهی تاریخ» میفرمایند هگل را باید جزو فیلسوفان موحد قلمداد کرد. موفق باشید