باسمه تعالی: سلام علیکم: ما نمیدانیم آنهایی که آن حرفها را میزنند از کجا میگویند؟ ولی آنچه هست اگر انسان در مسیر دینداری با صداقت قدم بگذارد به لطف الهی آن درک، برایش پیش میآید که انوار اولیاء الهی را احساس میکند و خود آن احساس طوری است که انسان متوجه میشود که آن نور، توهّمی نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با حضور ربوبیت حق و فرشتگان، شرایط طوری غالب میشود که هیچ موجودی دیگر احساس موجودیت نمیکند مگر آنکه خداوند به او اذن بدهد. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر از دنیا به قیامت، سیری است روحانی و هر مرحلهای نسبت به مرحلهی قبل خود یک نوع بیداری محسوب میشود و مرحلهی قبلی حکم مرقد را برای انسان پیدا میکند نه آنکه قبلا مرده باشد حالا زنده شدهاست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آنجایی که نفس بُعدی نباتی و بُعدی حیوانی و بُعدی انسانی دارد و در هر کدام از این مرحلهها به صورتی جامع قرار دارد، مرحلهی حیوانی آن نیز با همهی مرحلهی حیوانی که حیوانات مختلف مظهر آن هستند تطبیق میکند ولی تطبیق جزءجزء آنها کاری است که هرکس با دقت در نسبت خود با هر حیوانی میتواند در خود جستجو کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون در حرکت جوهری این جوهر است که شدت مییابد، پس خلعی واقع نمیشود، بلکه لبسِ بعد از لبس در میان است. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم استاد معظم. اخیرا جناب دکتر دینانی در مصاحبه با شبکه ی عمانی مطالبی گفتند از جمله: «ابن عربی بعضی حرف های ظاهرا کفر آمیز دارد که ظاهرش کفر و باطنش توحیدست، ابن عربی میگوید اولین موحد خداوند است، دومین موحد ابلیس ست چون به غیر خدا سجده نکرد و غیرت داشت و سومی حضرت محمد. ما میگوییم ابلیس لعین اطاعت نکرد استکبار کرد اما تاویل باطنی قرآن این نیست. این غیرتِ توحیدست. تکوین با ظاهر فرق دارد، قرآن و حدیث ظاهرست، باطن این حرف ها همین ابن عربیست. دیانت را تاویلی نکنیم دچار مشکل میشویم، شرع و ظاهر برای عوام ست. متکلمین نمیفهمند، فلاسفه و ملاصدرا میفهمند. صوفی ها خوب فهمیدند» سوالم اینست: قبلا بحث تحریف و اضافه شدن برخی مطالب به مطالب ابن عربی را مطرح کرده اید، همچنین موضوع استبصار او را طرح کرده بودید، این مطالبی که جناب دینانی گفته اند از کدام بخش است؟ تحریفات؟ یا مطالب قبل از استبصار؟ و یا مطلبی همچون تفسیر ذیل که مشابه آن در آثار ابن عربی بسیار زیادست: ابن عربي در ذيل آيه «خَتَمَ الله عَلي قُلُوبِهِمْ وَ عَلي سَمْعِهِمْ وَ عَلي أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيم» ميگويد: «خلاصه مفهوم اين آيه چنين است: يا محمد، اينان كه محبّت مرا در دل پنهان داشتند (كافران)، برايشان تفاوتي ندارد. چه آنان را به وعيد خود بيم دهي و چه بيم ندهي به سخن تو ايمان نميآورند؛ زيرا اينان جز مرا نميبينند و درك نميكنند. چگونه به تو ايمان آوردند در حالي كه بر دلهايشان مهر (محبّت خود) زدهام. تا جايي براي چشمهايشان پوششي از بهاء و عظمت خود افكندهام تا ديگري را هرگز نبينند. اگر توجّهشان را از سوي خود به تو معطوف دارم، به رنج و اندوه ميافتند. در حالي كه محو جمال والاي من گشتهاند و مبهوت، به اين منظر تابناك مينگرند. پس چگونه اينان را از خود بازدارم و متوجّه بيم دادنهاي تو كنم!» پذیرش این مطالب با مبنای باطنی ها (تضاد باطن و ظاهر به خلاف ارتباط بطن با ظاهر) چه مشابهت و چه تفاوتی دارد؟ ارتباط این مطالب با مطالب عین القضات همدانی و منصور حلاج چیست که میگفتند: «هر کس در این معنی راه نبرد، ابلیس داعی است در راه، و لیکن دعوت میکند ازو، و مصطفی دعوت میکند بدو. ابلیس را به دربانی حضرت عزّت فروداشتند و گفتند: تو عاشق مایی، غیرت بر درگاه ما و بیگانگان از حضرت ما بازدار.» «ای دریغا گناه ابلیس عشق او آمد با خدا و گناه مصطفی دانی که چه آمد؟ عشق خدا آمد با او» سیر این افکار و عقاید چه ارتباطی با تصوف دارد؟ از تصوفی که در زمان ائمه میزیستند تا به حال؟ منظور جناب دینانی از تاویلی کردن دین چیست؟ همان چیزی که در احادیث متوار تحت عنوان تفسیر به رای معرفی شده؟ متشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید نکتهای که آیت الله محی الدین الهی قمشهای در این رابطه با عدم سجده شیطان به آدم فرمودهاند بسیار کارساز است. آنجا که میفرمایند:
جرمش آن بود که در آینه روی تو ندید ورنه بر بوالبشری ترک سجود این همه نیست
همه حرف جناب ابن عربی آن است که حضرت حق در جلوه اسمای حسنایش در میان است و به اسماء حسنایش هست. و این راز بزرگی است در مکتب ابن عربی که چگونه ما او را از طریق اسماء حسنایش آن هم در آینه و مظاهر اسماء حسنایش بنگریم، وگرنه اگر به او نظر کنیم بدون اسماءاش، موحد هم که باشیم، شیطانیم. و ابن عربی به صورتهای مختلف میخواهد این نکته را متذکر شود. و این درست مقابل این کلام الهی است که میفرماید: «له الاسماء الحسنی فدعوه بها». آری! رجوع به او به همان معنای «فدعوه بها» از طریق اسماء حسنا میباشد، آن هم از طریق مظاهرِ اسماء حسنا، که به گفته حضرت صادق آل محمد «صلواتاللهعلیهوآله»: «نحن والله الاسماء الحسنى التي لا يقبل الله من العباد عملا إلا بمعرفتنا» . و درک این موضوع از ظرائف توحید است و بحث آن بسی حساس و دقیق میباشد به همان معنای مرز کفر و ایمان. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه در آن زمان آخوندهای درباری کاری کرده بودند که این تصور پیش میآمد و حقیقتاً امثال شهید مطهری در عبور از این مشکل نقش بسیاری داشتند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست، در قسمت «مبانی حکومت دینی» که قسمت آخر کتاب میباشد، إنشاءاللّه به جواب سؤالتان خواهد رسید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در سیرهی پیامبر و ائمه علیهمالسلام ملاحظه میکنید، تا آنجایی که امور دنیایی مانع حضور در محضر حق نشود، از دنیا و لذات آن استفاده میکردند و در اینجا بهترین محکمه، خود انسان است که چه اندازه با ابزارهای دنیایی گرفتار حجاب نسبت به انس با حضرت پروردگار میشود و انسانها در این رابطه حتی متفاوتاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظورشان همانهایی است که خود آن شهید بزرگوار بهخوبی روشن کردند. آری! با نظر به قرآن این حالت را انسان تجربه میکند. در این مورد خوب است سری به جواب سؤال شمارهی ۲۷۴۰۵ بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نیز قضیه همانطور است که استاد رفیعپور متذکر شدهاند. و در همین راستا رهبر معظم انقلاب فرمودند میتوان این تهدید را به فرصت تبدیل کرد و این، در صورتی ممکن است که ما اصرار نداشته باشیم به همان نوع زندگی که به آن در تاریخ گذشته عادت کرده بودیم، برگردیم. باید فکر کرد چه نوع از زندگی را در این زمانه باید پیشه کنیم که ماورای این نوع زندگی است که منجر به چنین تهدیدهایی توسط یک ویروس میشود. نیاز به فکر دارد تا خداوند آنچه صلاح است را الهام کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور علامه حسن زاده نفی اموری که فرمودید نیست ولی به هر حال اگر همان شهدا بخواهند در قرآن تدبر کنند، باید مقدمات را گذرانده باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت آن وجه از برنامهی حضرت که بنا داشتند با هیبت و قدرت حضرت ابالفضل وجه مغلوبیتِ ظاهری دشمن را به صحنه بیاورند با شهادت حضرت ابالفضل از دست رفت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکاتی که جناب رنه گنون میفرماید روی هم رفته نکات قابل توجه و تفکر است. ولی وجهِ حضور تاریخی انقلاب اسلامی را همانطور که خودتان نیز متذکر هستید نباید نادیده گرفت از آن جهت که در هر حال، ذات انقلاب اسلامی راهِ دیگری است. شواهد حکایت از آن دارد که جهانِ در حال طلوع و آیندهی پیشِ رو، طوری در حال شکلگرفتن است که آنچه ماورای فهم بشر روزمرّه است را به ارمغان میآورد تا هرکس در آن فضای گشوده بتواند «خود» را نیز آغاز کند و به یک معنا متولد شود و همدیگر را در جهانِ گشودهای درک کنند که با انقلاب اسلامی به ظهور آمده و نه در جزیرههای منقطع.[1] با ظهورِ رخداد انقلاب اسلامی و ظهور تواناییهای بشر برای مقابله با کفر و استکبار، هرکس به جهت طلوع جهانی دیگر، از خویش درکی بس متعالی یافته است، هرچند هنوز آن جهان نامتعیّن است، ولی با نظر به آن میتوانیم از عرصهی روزمرّگی و نیهیلیسمی که در آن سرگردانیم، خارج شویم و راهی به سوی آیندهی خود پیدا کنیم. با توجه به این امر، رهبر معظم انقلاب«حفظهاللّه» میفرمایند: «من این را از روی اطلاع عرض میکنم که کشور در حال پیشرفت است، انقلاب و مبانی انقلابی در حال پیشرفت است... کشور دارد به سمت مفاهیم انقلابی و آرمانهای انقلابی و حقایق انقلابی حرکت میکند... ما داریم پیش میرویم. ما در ماده و معنا پیش میرویم، ما به توفیق الهی در ماده و معنا، استکبار را شکست میدهیم.» (در دیدار با خبرگان رهبری، در تاریخ 15/6/97). موفق باشید
[1] - اخیراً رهبر معظم انقلاب«حفظهاللّه» در حکم خود به امام جمعهی بندرعباس فرمودند: تقویت جریان انقلابی و جوانان مؤمن و رویِ گشاده و دست مهربان با عموم طبقات؛ توصیهی مؤکد اینجانب است. توفیقات شما را از خداوند متعال مسألت میکنم. سیّد علی خامنهای۲۶ تیرماه ۱۳۹۸
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیتوان بر روی این سخن قسم خورد. یک نکتهی ذوقی است که نباید ذهن خود را مشغول آن کرد. بنده این سخن را از افراد متفاوتی شنیدهام و ربطی به آیت اللّه حسنزاده ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اگر خدا کمال مطلق است، به اقتضای حکمتش عالَم و مخلوقات را هدفدار خلق میکند، ولی خودش هدف است نه آنکه خودش هم هدفی ماوراء خود داشته باشد، در آن صورت محتاج آن هدف خواهد بود. ۲. در جزوهی «معارف ۲» در قسمت «عدل الهی» عرض شده است از این راه باید وارد شد که خداوند نه ناقص است و نه ناتوان، پس مسلماً در خلقت او و در تدبیر عالَم توسط او مشکلی نیست. لذا با توجه به این امر باید تلاش کنیم علت مصائب را پیدا نماییم که یا ریشهی آن مصائب مربوط به بشر است که باید خودش در کارش تجدید نظر کند و یا حکمت خاصی از طرف پروردگار در میان است، که ما نمیدانیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در روز کمتر سخن بیجاگفتن، و زودخوابیدن، و در شام غذای سنگیننخوردن زمینه میشود تا رحمت الهی تأثیر خود را بگذارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا نیست ما تکلیف برای آن حضرت معلوم کنیم! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءاللّه با خوشخُلقی و صداقت و تواضع مشکل حل میشود. موفق باشید
اسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً مردم ما بنا به توصیهی حضرت صادق«علیهالسلام» در هر محفل مذهبی خود تقاضای فرج مولایشان را دارند. مگر شبهای قدر همین کار را مردم نمیکنند؟ نیاز به کار دیگری نیست! بحمداللّه در همین بسترِ تعرفشده کارها دارد انجام میشود، نیاز به یک کار جدای از این کارها نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «چگونگی فعلیتیافتن باورهای دینی» نکاتی در این مورد عرض شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مادی بودن زمین تا آخر هست ولی ظرفیت آن در ظهور حقایق متفاوت میشود مثل چشم انسان که در ظهور حالات روح نسبت به سایر اعضای بدن متفاوت است یعنی شما از طریق چشم به حالات روحی طرف مقابل سریعتر منتقل میشوید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم اگر بتوانید با همین انگیزه، یک دور تفسیر المیزان را مطالعه کنید، کار خوبی بهدست میآید. ولی کوتاهمدت، بد نیست سری به سورهی حجرات بزنید. موفق باشید