بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
20630

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام مجدد: در خصوص پاسخ سوال 20625 منظورم تکمیل و رشد انسان کامل و دعا برای این امر در حال حاضر است. آنها که فعلا در قید حیات ظاهری دنیا نیستند منظور سوالم بود. آیا رشد پیامبر در حال حاضر با توجه به بینهایت بودن خدا در اسماء و صفات و انسان کامل که خلیفه او می باشد آیا این رشد ادامه دارد یا نه؟ و مفهوم صلوات بر پیامبر (ص) آیا درخواست از خدا بر ترفیع درجه آن جناب در نزد پروردگار است؟ منظور در زمان حیات آنها نبود. با تشکر از وقت و حوصله شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «صلوات بر پيامبر صلى الله عليه وآله؛ عامل قدسى‏ شدن روح» که بر روی سایت هست، عرض شده که هر اندازه امت پیامبر که پاره‌ی جان پیامبرند، رشد کنند برای آن حضرت ترفیع حاصل می‌شود و صلوات‌های امت نیز برای آن عزیزان موجب ترفیع، و برای ما عامل ارتباط روحیِ بیشتر با آن‌ها می‌شود. موفق باشید

19900

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: استاد بنده به لطف الهی عمده ی آثار جنابعالی را مطالعه کردم و سعی هم داشتم تا با تفکر و تعمق مطالعه کنم! اما چند سئوال: 1. آیا موافق هستید که برخی از موضوعاتی که در آثارتان فقط در حد یک پاراگراف یا یک عبارت اشاره شده را توسط امثال بنده ابعاد مختلف آن در قالب یک موضوع و عنوان خاص تشریح و تفسیر و تبیین شود؟ 2. استاد جان! اگر موافق هستید با توجه به اینکه اکثر ما شرایط سخنوری را نداریم، چگونه ابعاد یک عنوان را در قالب یک کتاب مطرح کنیم که همان حالت حضوری و محاوره ی حفظ بشود، تا ان شاءالله خواننده نتایج بهتری را بگیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کار خوبی است 2- در مقدمه‌ی کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» عرایضی شده است مبنی بر آن‌که باید سعی کنیم فضای محاوره‌ای حفظ شود. موفق باشید

16071
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: آیا می شود گفت برزخ فقط برای کسانی است که به مرگ غیر طبیعی از دنیا رفته اند و کسی که به مرگ طبیعی مرده برزخ ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر. غیر از انسان‌های معصوم، همه برزخ دارند. به هرحال آن کسی که به مرگ طبیعی هم رحلت کرده باید مقدمات حضور در قیامت را طی کند، مگر آن‌هایی که در همین دنیا تا قیامت جلو رفته‌اند. موفق باشید

15678

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
تفاوت یک فرد مومن مقید کامل به شریعت و واجبات و مستحبات و مکروهات با یک سالک در چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فقط در داشتنِ عمق بیشتر نسبت به باطن شریعت. موفق باشید

15280

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد گرامی: 1. بهترین راه برای از بین بردن افکار و توهمات بد که باعث گناه می شود چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست، در این مورد کمک می‌کند. موفق باشید

8187
متن پرسش
با عرض ادب خدمت استاد عزیز،پیشنهادی محضرتان داشتم؛در مورد مثنوی بارها و بارها از شما درخواست هایی برای معرفی کردن شرحی مفید مطرح شده است. یکی از کارهایی که گروه المیزان می تواند انجام دهد، جمع آوری شرح های شما از ابیات مولوی است که به صورت پراکنده در تمامی کتب شما به جز چند کتاب منحصرا فلسفی موجود است.برخی ابیات را شما در چند جا و از زاویه های متفاوتی شرح داده اید که می تواند ابعاد آن به خوبی جمع شده و عرضه شود.البته فردی مسلط به سخنان شما به راحتی می تواند این کار را انجام دهد تا به گونه ای مطالب انتخاب شود که جان کلام شما در آن مطلب منتقل شود. به جز پاسخ به نیاز مخاطبان می تواند شروعی برای شرح دادن این گونه مثنوی در سطح نخبگان باشد.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آدم حسابی! اگر روزی خداوند توفیق طرح روح طوفانی مثنوی را به بشر بدهد معلوم می‌شود خداوند در زیر سایه‌ی قرآن و نور محمد«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» چه معجزه‌ای را به دست جناب مولانا جلال‌الدین محمد بلخی انجام داده. بی‌خود نیست مرد بزرگی چون آیت‌اللّه محمدتقی جعفری«رحمة‌اللّه‌علیه» که خدا نکند گرد دوران بر روی شخصیت علمی ایشان بنشیند، تلاش کردند در شرح مثنوی خود لبی از آن دریای بیکران تر کنند. موفق باشید
7544
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی در بخشی از فایلهای صوتی شما در شرح نهج البلاغه خطبه 3 اظهار داشته اید که انسان وحشی بالطبع است ایا این نکته با فطرت الهی انسان که خدایی است قابل جمع است.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: قرآن در مورد نفس انسان می‌فرماید: «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» یعنی هر نفسی یک وجه فجور دارد و یک وجه تقوا و خداوند به آن نفس هر دو را الهام کرده تا بداند در چه وضعی است و از این جهت حکما می‌فرمایند انسان از نظر طبع، جنبه‌ی حیوانی دارد و از نظر فطرت جنبه‌ی ملکوتی و در بین چنین گذرگاهی باید خود را انتخاب کند. موفق باشید
6741

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام .ناظر به تفکر اصالت وجودی و آن هم وجود از آن جهت که تشکیکی است ، جایگاه تاریخی آقای هاشمی رفسنجانی در نظام اسلامی چیست ؟ جایگاه آقای روحانی چطور ؟ با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوعات اجتماعی اعتباری است و فلسفه نظر به «وجود» دارد و نباید بین این دو خلط کرد. موفق باشید
26226
متن پرسش
سلام علیکم: حضرتعالی در برنامه اخیرتان در شبکه افق، فرمودید امام (ره) متذکر حکمت تشیع در کنار همان خرد خسروانی بود ایرانیان در سیر تاریخی است. به تعبیری امام رویکردی سهروردی گونه را در عصر خویش دنبال کرد و چنین وجهی را ایجاد نمود. اگر ممکن است کمی در این باره توضیح دهید و اینکه با مطرح شدن این صحبت حضرتعالی، ممکن است فوری ذهن ها به این سمت برود که چگونه امام متذکر حکمت تشیع و خسروانی است و در عین حال مرز گذاری پر رنگی با باستان گرایی و روندهایی به این سبک و سیاق دارد و حتی صراحت لهجه شان در این زمینه مشهود است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باستان‌گرایی، نقشه‌ی دشمن بود برای عبور از اسلام. ولی به گفته‌ی آقای شایگان در کتاب «آسیا در برابر غرب» وقتی هر کشور از کشورهای جهان اسلام خود را با غرب بسنجد و رو به غرب داشته باشد از درک درست و مشترک خود با سایر کشورهای اسلامی محروم می‌شود و عملاً موجب فلج‌شدن نیروهای خلاّق خود می‌شوند و از نقشِ برآب‌شدنِ رؤیاهای قرن نوزدهم غرب غفلت می‌گردد. در حالی‌که فاجعه‌ی جنگ جهانی دوم نه فقط آرزوهای گذشته‌ی آن‌ها را یکسره بر باد داد و ارزش‌های انسانی را نابود کرد، بلکه هیولای نفی هر نوع حقیقتی را به میان آورد، تا آن‌که ما به آن امر آگاه شدیم و به خود آمدیم که حاصل آن بنیان‌نهادنِ طرح ولایت فقیه شد و به یک معنا تقدیر ایران با توجه به رسالت تفکری که در آن هست، به عنوان حلقه‌ی رابطه میان آسیای بزرگ و تمدن اسلامی و غرب در حال رقم‌خوردن است. همان‌طور که در گذشته نیز ایران حکم کانونی را داشت که تفکر یونانی و اسلامی و اشراقی را در وحدتی تجزیه‌ناپذیر شکل داد.

یکی از صفات برجسته‌ی فرهنگ ایرانی جنبه‌ی ارتباطی و میانجیگری آن است، به همان صورتی که به دین اسلام روی آوردند و ادب فارسی و اسلام را در سراسر آسیا وسعت دادند. از یک طرف با هند و تمدن‌های بودایی مرتبط باشد - به طوری که بلخ مرکز مهم اشاعه‌ی دین بودا بود- و از طرف دیگر به غرب روی آورد و با دین مهر خود، با مسیحیت به رقابت پرداخت و از طریق "مانویت" به قلب مسیحیت رخنه کرد و آگوستین را تحت تأثیر قرار داد.

انکار اسلام توسط ناسیونالیست‌ها در این سرزمین، انکار چهارده قرن تمدن و تفکر ایرانی است که با پذیرش اسلام و محبت به آل محمد (ص)در تکمیل و تلطیف فرهنگ اسلامی از تمام امکاناتِ نبوغ قومی خود مدد گرفت، و از طرفی روح ایرانی نیز خواه و ناخواه در قالب تفکر اسلامی شکفت و هنوز هم منشاء اثر است. در حالی‌که در دوران شیفتگی نسبت به غرب، روح ایرانی گرفتار فلج فکری شد زیرا روح ایرانی فرق جوهری با روح بشر غربی دارد، در حالی‌که روح ایرانی و اسلامی مکمل یکدیگرند.

موفق باشید  

25238

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: وقتتون بخیر. بنده از تشکل بسیج دانشجویی دانشگاه شهید چمران اهواز مزاحمتون میشم. استاد در بسیج دانشگاه ما، خواستار تشکیل کانون مهدویت هستیم، و بنابراین دنبال یک سری منابع مطالعاتی به صورت سیر مطالعاتی هستیم. البته در واقع هدف اصلی، فهم مهدویت هست، و رسیدن به شناخت و معرفت عمیق نسبت به امام زمان (عج ) هست، در دیدگاه های مختلفی که نسبت به مهدویت وجود دارد کدام کامل ترین و جامع ترین دیگاه است؟ و سخنش چیست؟ امام زمان باید چگونه و به چه شکلی در زندگی ما نمود پیدا کند. و در واقع بررسی مهدویت در تمام ابعاد مختلف. در واقع خواستار رسیدن به یک نگاه کامل و جامع هستیم. می خواستیم که اگر امکان دارد کمکمان کنید که چگونه و با چه کتبی شروع کنیم؟ آیا کتب شخص شما برای این مهم کفایت می کنند؟ استاد چون کار ما یک کار تشکیلاتی هست، می خواهیم مهر مهدویت بر تمام ابعاد کارهای فرهنگی در سطح دانشگاه زده شود و اصل ابتدایی اش. هم خود معرفت و شناخت گروه مرکزی هست. استاد اگر هم استادانی هستند که بصورت تخصصی در حیطه مهدویت کار کرده اند بسیار خوشحال می شیم به ما معرفی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مطالعه‌ی کتاب «ده نکته» و شرح آن، فکر می‌کنم اگر با کتاب «مقام واسطه‌ی فیض» شروع فرمایید، بقیه‌ی راه را «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

24766

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: استاد چندین سال با مشکل رو برو بودم خدمت یکی از علمای اخلاق اصفهان رسیدم ایشان دستوراتی از قبیل ذکر و تعویذ دادند و احتمال امور دیگر را دادند. (سحر) امسال مراجعه کردم و عنوان کردم که مشکل رفع نشده و شخصی را برای رفع آن با کلی محذورات معرفی کردند. بنده آنقدری می دانم که نباید به این امور نزدیک شد. با توجه به امین بودن استاد و آقا زاده ایشان که شخص را معرفی کردند. مراجعه کار درستی است. لطفا راهنمایی کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توحید و معارف توحیدی جلو بروید تا إن‌شاءاللّه افق‌های معرفتی موجب رفع مشکلات شود. موفق باشید

24052
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز: ۱. آیا گوش دادن به صوت تلاوت قرآن، در حین مطالعه، بی احترامی به قرآن محسوب می شود؟ ۲. احادیثی که فضائل سوره ها را متذکر می شوند و ریشه قرأ در آنها به کار رفته، صرف خواندن بدون تفکر و تدبر را هم شامل می شود؟ ۳. و آیا با گوش دادن صوت، به خودی خود قرائت حاصل می شود؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نه، إن‌شاءاللّه بی‌احترامی حساب نمی‌شود. ۲. امید است که خداوند با رحمت خود چنین برای ما حساب کند. ۳. اگر گوش‌سپردن به صوت قرآن، همراه با توجه باشد می‌تواند حکم قرائت قرآن را داشته باشد. موفق باشید

23993
متن پرسش
سلام بر استاد بزرگوارم و پدر معنویمان. خداوند شما رو حفظ کند ان شا الله. استاد ببخشید سوالی هست که به شدت ذهن بنده رو درگیر کرده و متاستفانه جز توجیه خودم جواب قانع کننده ای دستگیرم نمی شود. و آن سوال این است که با این اوضاعی که در کشور به وجود آمده مثل گرانی، گناه های آشکار مثل بی حجابی و ... ، زندگی های تجملاتی مسئولین کشور، اختلاس ها،بی تفاوتی مسئولین نسبت به مردم، شرایط بهم ریخته جامعه، بیکاری، اینکه خیلی ها با پارتی میرن سرکار و کارشون راه میفته و .... جرا حضرت آقا که جانم به فدایش چیزی نمی گویند؟ کاری نمی کنند؟واقعا اگر امام زمان هم بیایند رویه ایشان هم همین گونه خواهد بود؟ بنده شنیدم وقتی امام زمان بیایند با همه بدی ها مبارزه می کنند و انتقام مظلومین رو می گیرند. اما واقعا بنده برام شبهه پیش اومده که چرا حضرت آقا کاری نمی کنند؟ خب ما دلمون به ایشان گرم است. اما نمی دانم چرا حضرت آقا با این ها کاری نمی کنند؟ما که خود مثلا حزب اللهی و انقلابی هستیم شبهه برایمان پیش اومده بقیه مردم که خیلی زده شدند و بی احترامی می کنند؟ دلیلش چیست حضرت استاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر این حقیر، رهبر حکیم و فرزانه‌ی انقلاب تلاش می‌کنند تا این نظام نوپا حفظ شود و بستری باشد برای حضور امام زمان «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه». رهبر انقلاب تفاوت بسیاری نسبت به جایگاه امام زمان «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» دارند. اگر به روش حکیمانه جلو نروند و آرام‌آرام مردمی که شدیداً تحت تأثیر دنیای مدرن هستند، متذکر حقیقت ننمایند؛ این آخرین امید شیعه که بستر تحقق حکومت حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» است، گرفتار انواع اختلال‌ها می‌شود، در حالی‌که حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» با پشتوانه‌ی قدسی خود، امکان آن را دارند که با برخوردهایی سختْ موانع را در مقابل خود دفع نمایند. سخت امیدوارِ آینده‌ای باشید که دشمن خسته از این‌همه تلاشی که کرد، در حال مأیوس شدن است. موفق باشید     

23715
متن پرسش
سلام استاد: انس (با قرآن؛ صحیفه سجادیه و ... ) به چه معناست و تفاوت آن با عادت چیست؟ از کجا بدانیم با یک حقیقت مثلا قرآن مانوس شده ایم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اُنس با متون دینی به عنوان ذکری است که افقی از حقیقت را در مقابل ما بگشاید. باید با این رویکرد به قرآن و ادعیه رجوع کرد. موفق باشید

22102
متن پرسش
با عرض سلام و قبولی طاعات: استاد گرامی در کتاب «خویشتن پنهان» جایی فرمودید که نفس ما بدن رو خودش می سازه این یعنی که کسی که معلوله خودش اون رو خواسته و ساخته؟ یا هر نقص دیگری؟ اگر خواسته پس چرا الان توان تحملش رو گاها نداره؟ با احترام. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح انسان در دوره‌ی جنینی بدن مناسب خود را می‌سازد. حال اگر در آن شرایط روح انسان با موانعی روبه‌رو شود که نتواند همه‌ی اعضای خود را بسازد، در ساختن بعضی از آن‌ها ناتوان می‌شود. موفق باشید

21703

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: لطفا در خصوص علل طلاق و راهکار عملی پیشگیری از آن راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این  مورد جناب آقای دکتر بانکی به صورت کارشناسانه مطالب را دنبال کرده‌اند. خوب است که به نظرات ایشان رجوع شود. موفق باشید

21355
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: برداشتی که از پاسخ های شما در سوالات قبلی داشتم اینست که جنابتان چندان به فلسفه تحلیلی ورود نکردید و این برقراری دیالوگ را بسیار دشوار می کند. سوالاتی چند: 1. چرا فلسفه غرب را بعد از هایدگر مورد مداقه قرار ندادید؟ 2. آیا فقط امکان هم اندیشی با فیلسوفان قاره ای را دارید؟ 3. جایگاه کلی فلسفه تحلیلی را در نظام غرب چگونه می بینید؟ 4. افق انقلاب اسلامی برای عبور از این فلسفه را چگونه می یابید؟ 5- سر عدم موفقیت 40 ساله نظام در عبور از غرب بلکه هضم شدن تدریجی آن در غرب چیست؟ در پایان هنوز من از عظمت امثال بیکن، هیوم، کانت و ... در تعجبم که کاخی بلند آفریدند که جهان را دگرگون و فتح کرد و هر از چند گاهی که نظام هایی جزمی چون جمهوری اسلامی و ... سربرمی آورد نهایت مجبور است ذیل اندیشه های رنسانسی آن بزرگان حرکت کند و الا محکوم به فناست. راستی اگر ما باشیم و اسلام بسیاری از مطالب قانون اساسی کشور را از کجا توان یافت؟ نمک غرب را خوردن و نمک دان شکستن جفاست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مستحضر هستید که این نکات از محدوده‌ی سؤال و جواب بیرون است. با این‌همه بنده فلسفه‌ی تحلیلی را در آن حدّ می‌دانم که به قول معروف، فکر کنیم و سخن بگوییم و سخن یاوه نگوییم. ولی عمقی در آن ندیدم. در فلسفه‌ی قاره‌ای به‌خصوص در هایدگر و گادامر، نحوه‌ای از تفکری که در این دوران بدان نیازمندیم را یافتم به همان معنای عبور از متافیزیک. به نظر بنده برای تفکر نسبت به انقلاب اسلامی، می‌توانیم از هایدگر و گادامر استفاده کرد به‌خصوص از هایدگرِ متأخر. و عدم موفقیت انقلاب اسلامی را در مورد به‌فهم‌آوردنِ جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی خوب‌فکرنکردن می‌دانم به همان معنایی که هایدگر در کتاب «چه باشد آن‌چه خوانندش تفکر» متذکر می‌شود. ما با فهم انقلاب اسلامی به عنوان حقیقت دوران که به قلب حضرت امام إشراق شد، از ذیل تاریخ رنسانس رها خواهیم شد که بحث آن مفصل است. موفق باشید

21037

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام: استاد چگونه می شود دولت اسلامی را قبل از جامعه اسلامی تصور کرد آخر تا جامعه اسلامی نشود که دولت اسلامی انتخاب نمی کند؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت جامعه‌ای که ملاک‌های دینی دارد می‌تواند دولتی را انتخاب کند که آن دولت با شکل‌دادنِ به ساختارهای اجتماعی- اقتصادی- تربیتی زمینه‌ی تمدن اسلامی را فراهم کند. موفق باشید

20277
متن پرسش
سلام استاد عزیز: بنده کتاب از برهان تا عرفان و همچنین چند کتاب فلسفی دیگر را نیز خوانده ام و ابدی و ازلی بودن واجب الوجود را قبول دارم. در عبارت: «اگر واجب الوجود نقص داشت پس نیازمند می شود و اگر نیازمند شد پس دیگر واجب الوجود نیست» 2 مشکل دارم: 1. ممکن است مثلا چیزی نقص داشته باشد ولی نیاز به رفع آن چیز در خودش احساس نکند و نخواهد نقصش را برطرف سازد. 2. چرا واجب الوجود نیازمند نیست؟ من فقط برایم اثبات شده که وجود او ازلی و ابدی است و خالق ممکن الوجود نیز هست. (یگانه بودن آن نیز برایم اثبات نشده چون کامل بودن آن برایم اثبات نشده)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در برهان صدیقین روشن می‌شود واجب‌الوجود عین وجود است و از آن‌جایی که عین وجود، عین کمال است پس واجب‌الوجود هیچ نقصی و نیازی ندارد. موفق باشید

19235

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد گرامی: خداوند بی نیاز مطلق است؟ چه نیازی داشت که جهان و انسان ها را خلق کند؟ جواب را برای دانش آموز پایه نهم دبیرستان می خواهم خداوند اجر عنایت بفرماید. موفق باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در ابتدای کتاب «آشتی با خدا» در بحث «چرا خدا ما را خلق کرد» عرایضی در این مورد شده است. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

17831
متن پرسش
سلام استاد عزیز: حضرتعالی در پاسخ این حقیر مبنی بر این که اگر معماری منازل ما اسلامی گردد تا قلب ما را متذکر عالم قدس کند و این امر باعث می گردد که ما در مواجهه با وهمیات خویش فائق بیایم فرمودید که این نگاه دقیقی هست ولی من چند تا سئوال از محضر منور دارم. 1. استاد پس چرا در دوران حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) یا حضرت اباعبدالله الحسین (سلام الله علیه) باز شاهد این بودیم که مردم دچار پوچ انگاری بودند، علی رغم این که معماری آن زمان اسلامی بوده پس با این استدلال حرف این حقیر صحیح نیست، توضیح فرمایید؟ 2. استاد یک سئوال مهم که خیلی ذهنم را مشغول کرده این است که واقعا چگونه می شود مردمی که زندگی کنونی را زندگی حقیقی پنداشتند و از طرفی شیطان برنامه های هم جانبه و آنی در صدد ایجاد غفلت در انسان ها هست و مسلما باید سختی های زیادی را به جان بخرند!!با این حال امیدوار باشیم که مردم به عهد قدسی خود برگردند؟ استاد بنده با این همه ادعا و آرمان گاها کم می آورم!!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مگر دشمنان اسلام اجازه دادند که ائمه«علیهم‌السلام» برنامه‌های خود را از جمله در شهرسازی شروع کنند؟! 2- همین‌که تجربه‌ی تمدن مدرن، امروزه با گسست روبه‌رو شده در حالی‌که تمدنی است در اوج استفاده از عقل مستقل بشر از خدا، امید رجوع به عقل قدسی زیاد است همچنان‌که کماکان شاهد آن هستیم. موفق باشید

17441

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. سلام: سوالی که از خدمتتان داشتم این تجربه ای که بعضی فرشتگان توی خواب آدم رو صدا می زنند، آدم احساس داره که انگار موجودات صاحب اراده ای هستند مثل پدر آدم که آدم رو بیدار می کنند البته این یک بار بیشتر پیش نیومده است این حس نشونه از چیه و درسته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نشانه‌ی ربوبیت حضرت پروردگار است و فرشتگان مأمور اراده‌های حضرت حق می‌باشند. موفق باشید

12652
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: استاد بنده وقتی که گناه می کنم دچار افکار و خیالات مزاحم می شوم و این افکار مثل خوره به جان بنده می افتد و امانم را می برد. اما وقتی گناه نمی کنم و زیاد دعا می کنم و خالصانه با خدا ارتباط برقرار می کنم و نفسم را پاک نگه می دارم تمام آن افکار و خیالات مزاحم بعد از مدتی دور می شوند و دیگر به سراغم نمی آیند، اما به محض اینکه دوباره گناهی از من سر می زند دوباره همان افکار به سراغم می آیند و بنده را آزار می دهند. 1. علت این امر چیست؟ چه اتفاقی در نفس می افتد و راز آن چیست که اینگونه می شود؟ 2. آیا آینکه می فرمایید باید تلاش کنیم این فکار را که ممکن است در حال مرگ به سراغمان بیاید تا جوان هستیم برطرف کنیم منظورتان این است که تنها با گناه نکردن و خلوص می توان این کار را انجام داد؟ چون بنده با گناه به این افکار مبتلا می شوم و با ترک گناه و اخلاص این افکار از بنده دور می شوند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- گناه، انسان را از ساحت وحدانی الهی به ساحت کثرات می‌اندازد 2- در هر حال باید معارف الهی را در جان خود شکل داد و با عمل صالح و گناه‌نکردن آن معارف را تثبیت کرد. موفق باشید

6800
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرام بنده دجار بن بست فکری شدم نمیدونم میشه اسمشو همین گذاشت یا نه سوالام ازین نوع ه این دنیا و ادماش برای چی اومدن؟برای عبادت خدا؟خدا این همه چیز خلق کرده که ما فقط عبادتش کنیم؟هدف از عبادت چی بود؟خدا که نیازی نداره بزرگیش رو به کسی مثل انسان نشون بده؟ اومدیم ک علم بیاموزیم؟خدا علمشو تو جهان پخش کرد و کثیر شد تا جمعش کنیم و به وحدت برسونیمش؟اصلا درک نمیکنم برای چی باید علم بیاموزیم ما همه یه تیکه از پازلیم تا هر کدوم رسالت خودمونو به نحو احسن انجام بدیم اون وقت این پازل کامل بشه ک چی بشه؟ واقعیتش رو بخواین وقتی به جهنم و بهشت فکر می کنم از اتش جهنم میترسم و از بهشت بی مشکل زجر میکشم...بخوابیم بخوریم لذت ببریم اونم تا ابد،خسته کنندس...من بهشت این طوری نمی خوام هرچقدر به هدف ها فکر می کنم بیشتر به پوچی میرسم شما بگید چی کار کنم؟نه دنبال بهشت و جهنمم و نه دنبال دنیای فانی فقط شدم یه علامت سوال بزرگ از این که وقت گذاشتید برای سوالاتم و جوابی ک ان شاالله خواهید داد سپاس گزارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «آشتی با خدا» در بحث «خدا چرا ما خلق کرد؟» عرایضی داشته‌ام. اصل کتاب روی سایت هست. موفق باشید
29482
متن پرسش
سلام علیک و رضوانه استاد عزیز خدا قوت، مطلبی را از جناب آیت الله انصاری شیرازی که از شاگردان امام (رضوان الله علیه) و علامه طباطبایی (رضوان الله علی) بود را حیف دانستم که در این محفل که مباحث ناب این بزگان است مطرح نکنم و با شما در میان نگذارم. چرا که سخن حکیمان در دل خود نکته هایی و اشارت هایی پنهان را حمل می کند که وقتی به میان می آید زوایای خود را بروز می دهد و همان اشاره زبان ها را و دل ها را دچار انفتاح می کند و پرده از فروخفتگی بر می دارد. گرچه بسیاری از این سخنان را بارها از زبان جنابعالی و اساتید حکیم شنیدیم ولی چه اشکال دارد تا باز بر سر سفره ی این عزیزان از زاویه ای دیگر بحث را دنبال کنیم شاید موجب سخنی جدید و اشارتی تازه و نگاهی تیزتر شود؟! ایشان می فرماید: ایشان پس از سخن از وادی تفکر و رسیدن به حصول نتیجه از پی استدلال سخن از تذکر را پیش روی قرار می دهند و می فرمایند تذکر، به یاد آوردن مسائل حل شده ی گذشته است و از بدیهیات است و نیازمند استدلال و تفکر و مبادی آن نیست، فطرت انسانی، فطرت الهی است و تمام معارف و اعتقادات مذهبی به طور فطری در سرشت آدمی نهفته است، به عبارتی اگر همه چیز را در مورد انسان کنار بگذاریم و فقط طبع و فطرت او را در نظر بگیریم تمام انسان ها موحد هستند؛ زیرا توحید در فطرت انسان است و محال است که موجود ممکن الوجود، تکوینا حضور حق تعالی را فراموش کند. انسان به خداوند به همان نحو که به خود علم حضوری دارد علم حضوری دارد و هیچگاه او را فراموش نخواهد کرد. آری این مشاغل و توجهات این سویی است که او را از این حضور غافل می کند. و تذکر وظیفه ای جز کنار زدن این حجاب ها و این شلوغی ها نیست و اگر در این راه موفق به تذکر شویم تمام معارف را در وجود خود خواهیم یافت. جناب علامه طباطبایی مفسر کبیر می فرمودند در قرآن دلیلی برای اثبات خداوند متعال ذکر نشده است زیرا وجود او بدیهی است و استدلال نمی خواهد و به خاطر عارض شدن نسیان بر انسان نیازمند به تذکر است تا فرد متوجه سرمایه درونی شود. درست انبیا آمدند تا بشر را متذکر عهد قدسی خود کنند موظف به استدلال نشدند، زیرا معنا ندارد مطلبی که در نهاد آدمی نهفته است را آموزش دهند و ادله ی اقامه شده برای تاکید بر وجود او و به نحو تنبه و دلالت بر فطرت او بوده است و یا برای کافرین و ملحدین. در حالی که این ممکنات اند که نیازمند اثبات اند نه حق که روشن ترین روشن هاست. به همین جهت علامه طباطبایی این آیه که می فرماید «واذکر ربک اذا نسیت» (هرگاه پروردگارت را فراموش کردی، دوباره به خاطر بیاور) را اینگونه معنا می کردند اگر پروردگارت را فراموش کردی دوباره متذکر او شو!! این حقیر کمترین ذیل همین مطالب مطالبی را یادداشت کردم اما کمتر از آن می‌دانم که مطالب را ذیل این معارف ناب این بزرگان بنویسم و شرم و خجلت از خود دارم علاوه بر ان که ترس تصدیع اوقات از عزیزان دارم. و من الله التوفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به گفته‌ی جناب حافظ حیف نیست وقتی انسان در بنیاد وجود خود خدا را دارد جان خود را مشغول امور دیگری کند و همو که از همه به او نزدیک‌تر است و همنشین جان او است را فراموش کند.

حیف است طایری چو تو، در خاکدان غم          زین جا به آشیان وفا می‌فرستمت

حیف است جان آدمی که می‌تواند تا کنگره‌ی عرش صعود کند، مشغول دنیایی شود که داشتنِ آن عین نداشتن است و به همین جهت یک لحظه انسانِ خاک‌نشین از غم رها نیست، و از این جهت جناب حافظ بنا دارند جان خود را به عالمی سیر دهند که آشیانه‌ی وفا و برخورداری است یعنی عالم معنویت، عالمی که هرچه به آن بیشتر نزدیک شویم، بیشتر ما را وفادارانه در بر می‌گیرد و با ما همراه می‌شود و برای خود جهانی است بیکرانه.

موفق باشید

نمایش چاپی