باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به گفتهی حضرت آیت الحقّ، جناب بهاءالدینی «رحمةاللّهعلیه» پیامبر خدا هم خیلی دوست داشتند که تنهای تنها خودشان باشند و خدایشان. و در آن صورت ندایِ «إنّک لعلی خُلُق عظیم» به گوششان نمیرسید زیرا با تحمل و مدارا با بقیه است که خلق عظیم ظهور میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حاج قاسم، صورت و تعیّنِ اخلاص بود و با اخلاص است که میتوان خدا را به ظهور آورد و خود را کنار زد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خودآگاهی به موضوع آنطور که شهید آوینی مطرح میکند مهم است. مثلاً اینکه بدانیم این ابزارها فرهنگ خاص خود را دارد و باید تا آنجا که ممکن است بومی شوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در «ممّا یشتهون» است یعنی اولیاء الهی هر آنچه را که میخواهند داشته باشند در اختیارشان قرار میگیرد مشروط بر آنکه همین میلهایی که در اینجا دارند، آنجا نیز در میان باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. «عدمٌ مّا» که علامه در «بدایه» میفرمایند همان عدمِ جهتمند است و تشکیکیبودن آن به معنای ظرفیتهای مختلفی است که نسبت به پذیرش وجود دارند. ۲. همانطور که حضرت امام در شرح کتاب «جنود عقل و جهل» میفرمایند به هر حال «جهل» به تبعِ «عدم» معنا دارد. آری! بحث عدمِ ملکه را می توان در مورد جهل به میان آورد. لذا هر انسانی به اعتبار عدمِ کمالی که باید داشته باشد، جهل دارد و همین امر موجب تمرّد او میگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده حرف درستی است. آری! انسان باید تصوراتی از کمالات در نزد خود داشته باشد تا معنای سیر به سوی آن کمالات را درک کند. به گفتهی ارسطو: «نمیشود غایت، مفقود باشد». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما نیز چنین نشستی به صورت دو هفته یکبار داریم و فکر میکنم یا با کتاب «نامههای بلوغ» مرحوم صفایی و یا با کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» اگر شروع کنید، تجربه نشان داده مفید است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه از «برهان صدیقین» به عنوان یک بحث فلسفی میتوان استفاده کرد، نظر به وجود و مراتب آن است و اینکه همهی عالَم مظاهرِ وجودند و بعد از آن در عرفان است که روشن میشود چگونه وَجهِ اسمایی عالم را میتوان بنگریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است که به جواب سوالهای شماره «21632» و «14842» رجوع شود. عنایت داشته باشید که علما اگر کسی اعلان و اظهار نکند که از اسلام خارج شدهاست را مشمول حکم ارتداد نمیدانند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینها توهّمات است. بنا نبوده است کسی صورتِ باطن خود را در آینه ببیند!!! به کارِ خودتان برسید، اینها که کار نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت ربّالعالمین منشأ رحمت به بندگان هستند و مظاهر آن رحمت، اولیای الهی میباشند. صورت کامل اولیای الهی، ائمهاند و ذیل آنها امثال شاهحسین ولیها قرار میگیرند. رحمت الهی از یک طرف، خود انسان را متوجهی بهکاربردن همت در امور میکند و از طرف دیگر، شرایط را جهت صعود انسان و محققشدنِ همت فراهم مینماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هیولای اولی همان ماده یا جوهری است که عین حرکت است و در اثر حرکت، قوههایش به فعل تبدیل میشود و از حالت مادیبودن خارج میگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: «ولیّ امر»ِ مسلمین به معنی مطلق کلمه، حضرت ولیّ عصر «عجلاللّهتعالیفرجه» هستند و به نیابت آن حضرت میتوان به رهبر انقلاب نیز چنین عنوانی را اطلاق کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان خوبند ولی به تصمیم قطعی «جمنا» که انسانهای قابل اعتمادی هستند، بهتر میتوان اعتماد کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اجازه بدهید در این موارد ورود نداشته باشم. شخصیتهایی که جمنا را تشکیل دادهاند افراد قابل اعتمادی هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در برزخ و قیامت انسان با رفع حجابها روبرو میشود. میماند که در قیامت رفع حجاب دقیقتر و عمیقتر است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی همواره سیرهی امامان معصوم مدّ نظر باشد، خطا به شدت کاهش مییابد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از عجایب روزگار اینکه کسی بخواهد به دنبال بطلان فلسفه باشد. این حکایت از آن دارد که در رجوع به دین، قصد رجوع به حقیقت ندارد بلکه گرفتار محدودیتهای مفاهیم و آداب دینی است. وگرنه: «شاخ گل هر جا که میروید گل است». تفکیکِ مطرح در محافل مذکور، حکایت از بیتاریخی افراد دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! واقعیترین واقعیات این است که در توحیدِ انقلاب اسلامی خود را جای دهیم و در معرض عطایی قرار گیریم که هویت قدسی ما را به ما برمیگرداند. مطمئناً امیدواریِ شما در ادامهی انقلاب و حضور جهانیِ آن، واقعبینی کاملی است. عرایضی در مرکز «سرای هنر و اندیشه» در رابطه با شخصیت امام به مناسبت رحلت آن بزرگوار تحت عنوان «در معرض عطایی که با حضرت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» به ظهور آمد» شد که متن مورد بحث ذیلاً خدمتتان ارسال میشود. موفق باشید
در معرض عطایی که با حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» به ظهور آمد
باسمه تعالی
۱. «تفکر»، راهي است به سوي حقيقت، بدون آنکه گمان کنيم حقيقت در دست ما قرار دارد. زيرا تفکر از جايي آغاز ميشود که ندايي ما را به سوي خود فرا خواند و آن «ندا» به عنوان ارادهي الهي در جلوهي شخصیت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» و انقلاب اسلامي به صدا در آمده و همانطور که شهداء را به خود دعوت کرد و آنها پذيرفتند؛ ما را نيز به خود دعوت ميکند تا پس از دفاع مقدس از نقشي که بايد ايفاء کنيم، غافل نمانيم.
۲. با تفکر نسبت به شخصیت اشراقی امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» رخصت مييابيم تا وارد ساحتي شويم که انقلاب اسلامي مجال نماياندن خود را مييابد. بايد بياموزيم که چگونه به حقيقت، مجالِ به ظهورآمدن بدهيم.
۳. باید در جستجوي انديشهاي باشيم که متذکر عطاي الهي است و عطاي الهي را براي ما قابل فهم ميکند، آنچه در اين زمانه عطاي الهي را به صورتي اصيل و نه انتزاعي به ما ميدهد، تفکري است که ما را متوجهي راز تاریخی حضور امام در این زمانه مینماید.
۴. ولي به نظر ميآيد بسي اندک تفکر کردهايم زيرا آنچه خداوند براي انديشيدن به ما عطا کرده - يعني حقيقت، در مظهري به نام امام و انقلاب اسلامي- طوري است که در عين «ظهور»، به «خفا» ميرود، در نتيجه نميتوان به راحتي با آن ارتباط برقرار کرد مگر با انديشهاي که حقيقت را در تشکيکيبودنِ آن چشيده باشد.
۵. با شناخت ارادهي الهي در اين عصر با جهانی روبهرو میشویم که همهچیز در آن معنای دیگری پیدا میکند، زیرا بودن انسان معنای دیگری به خود میگیرد.
۶. نظر به شخصيت قدسي حضرت امام خميني «رضواناللّهتعاليعليه» و تفکر در بسترِ تاريخي انقلاب، آيا روحِ تازهای نخواهد بود که در مواجهه با غرب، ولي در بستر اسلام شيعي، در حال تولد است؟
۷. ميتوان گفت انقلاب اسلامي رخدادي است که ميخواهد گذشتهي توحيدي بشر را در تاريخي بين دو جهان به ظهور آورد، جهاني بين جهان توحيدي و جهان مدرن. و شخصیت حضرت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» نیز چنین جایگاهی داشت و سبب نگهداري ما در این تاریخ شد.
در مواجهه با شخصیت امام سه نوع رویکرد پیش آمد: ۱. رویکرد استادهای اخلاق ۲. رویکرد آقای هاشمی و آقای سید حسن خمینی ۳. رویکرد رهبر معظم انقلاب که در عین توجه به دو رویکرد قبلی سبب نگه داری ما نیز خواهد بود.
۸. با حضور امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» در این تاریخ چيزي براي انديشيدن به انسان داده شده تا نسبت به زمانهي خود فکر کند و از بنبستهايي که روبهروي خود ميشناسد عبور نمايد، تنها از طريق انديشهاي که در مواجهه با شخصیت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» پیش آمد ميتوانيم از تنگناهاي تاريخي، چه در امور اخلاقي و چه در امور اقتصادي و اجتماعي، عبور کنيم. مشکل آن است که ما هنوز به امام و انقلاب اسلامي آنطور که لازم است نميانديشيم و براي گوشسپردن به نداي تاريخي آن -که عين تفکر است- تلاش نميکنيم.
۹. تا زماني که ما نسبت به آنچه از طرف خداوند در اين تاريخ به ما روي آورده، نينديشيم؛ ياراي عبور از تنگناهاي موجود را نداريم مگر آنکه بتوانيم تعلقِ ذاتي خود را در اين زمانه متوجهي انقلاب اسلامي و حضرت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» و اهداف اصيل آن قرار دهيم و اجازه ندهيم با انواع کاهليها، اين عطاي الهي از ما روي برگرداند، در حاليکه همهي ما متوجه هستيم ذات ما کششي دروني نسبت به آن دارد و به همين جهت راه شهدايي که براي تحقق و بقاي انقلاب اسلامي آنطور فداکاري کردند را پاس ميداريم و حاج قاسم را میفهمیم.
۱۰. ما از طريق انقلاب اسلامي در شخصیت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» و نه در شخصیت سیاسیون طرفدار انقلاب، به حکم تقدير الهي به راهي کشيده شدهايم که هرچند آن راه چندان روشن نيست، ولي شواهد فراواني حکايت از آن دارد که آن راه، راهِ آيندهي ما است، هرچند هنوز اهداف اصيل آن از ما دور است. ولي اگر بخواهيم به خالصترين تفکر رجوع کنيم، نميتوان خود را در معرض تندبادِ آن قرار نداد، زيرا هر ملتي که بخواهد آن تقدير بلند را براي خود محقق کند گريزي ندارد که خود را در پناه تندبادهاي شديدِ دوران خود قرار دهد. گويا ما در اين تاريخ خودمان نشانهي آن تندباد هستيم.
۱۱. اين يک سؤال اساسي است که در فهم انقلاب اسلامي و شخصیت تاریخی حضرت امام، چه ابعادي از آن ناانديشيده مانده است و ما هنوز نتوانستهايم به اهدافی که آن بزرگوار مدّ نظر داشت، دست يابيم؟ جز اين است که حضرت امام «رضواناللّهتعالیعلیه»، حقيقيترين انديشه در اين تاريخ را در افق جان ما قرار داد تا ما انساني شويم که آن انديشه براي او آرامشبخش باشد؟ هرچند ممکن است در برههاي از زمان، افقِ روبهروي ما تيره و تار گردد و «وقت» گم شود. ولي در هر حال، «وقتِ» ما در اين زمانه، با حضرت امام متولد میشود که بودنِ اصیل ما است.
۱۲. زباني نیاز است تا به بودنی متذکر باشد. زبانی که از هر امر حاضر ديگري، رساتر باشد و بر انسان وارد شود.
۱۳. بگذاريم انوار الهي از طريق جمال امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» به سويمان ظاهر شود تا تفکری به ما عطا شود که بر روح حضرت امام عطا شد و آغازي شد براي تاريخ ما.
۱۴. پيام آن مردي که در وصيتنامهي خود فرمود: «با دليآرام و قلبيمطمئن و روحيشاد و ضميري اميدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص، و بهسوي جايگاه ابدي سفر ميكنم...» این پیام خبر از آن ميدهد که او راهِ آرامش در اين تاريخ را در سُکنيگزيدن در سايهي انقلاب اسلامي و صيانت از آن در مقابل ما قرار داد.
۱۵. امید است سلوک ذیل شخصیت إشراقیِ حضرت روح اللّه «رضواناللّهتعالیعلیه» راهی باشد که در آن راه بتوانیم با عطایایی روبهرو شویم که هرگز با فکر به دست نمیآید و تنها باید خود را در معرض آن قرار داد. آری! در معرض «جمالی» که «جلال» الهی را نمایان میکند.
سلام استاد: حالا که به خاطر وضعیت پیش آمده، مراسم های اعتکاف تعطیل شده، پیشنهاد شما به جای سه روز اعتکاف چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره روزهی آن سه روز جهت اعمال «امّ داود» و رویهمرفته ماندنِ طولانی در مسجد را میتوان به نحوی جایگزین کرد. موفق باشید
سلام علیکم: استاد عزیز، امروز ویژه با رویکرد دولت و مجلس کنونی نوعی بی هویتی و بی گفتمانی یا حتی به تعبیر من بی شخصیتی در جامعه ما در حال شکل گیری است. همان دولتها و مجالس قبلی گفتمان مشخصی را دنبال می کردند و مشخص بود در چه مسیری گام می زنند، دولت آقای هاشمی آرمان امیرکبیری مستحل در عقاید تکنوکراتی را داشت و رویکردش واضح بود، دولت اصلاحات با گفتمان پلورالیستی و اندیشه های اصلاحات و توسعه سیاسی با مدل غربی در صحنه بود و دهه هفتاد، نیروهای انقلابی با محوریت آیت الله مصباح یزدی و طرفداران لیبرالیسم و توسعه غربی به محوریت آقای خاتمی گفتمان های روشنی را پیگیری می کردند. دولت آقای احمدی نژاد هم باز شعائرش معلوم بود و حتی حوادث ۸۸ با هدفمندی و رهبری معیّن و صف آرایی قابل مشاهده ای در صحنه بود. اما گویی بی هویتی و بی گفتمانی جریان تدبیر و امید در دولت و مجلس فعلی، وضعیت را بجایی برده که حوادث اعتراضی آبان ۹۸ و زمستان ۹۶، آشوب های کوری شدند که دغدغه و وضعیت مشخصی نداشتند و بیشتر رویکردی تخریبی بی حد و حصر بدون سناریو و رهبری سازمان یافته بودند. امروز انقلابیون هم حتی گفتمان مشخص با محوریت واضحی را دنبال نمی کنند و ظرفیت های انقلابی ها رسماً در راه مفروضی قرار نگرفته است و جامعه در حال مشغول شدن به همین زندگی روزمره و درک بسیط و غیر کارآمد از سیاست است در حالیکه حضرت آقا به کرات فرمودند جامعه باید سیاسی و مطالبه گر آرمان های انقلاب بماند. به نظرم ما گفتمانی رفتار نمی کنیم و مرز خود را گفتمان نمی دانیم و بر اساس گفتمان انقلاب مشغول گفتگو نشده ایم. خیلی جوانان و افراد علی الظاهر مختلف و منتقد در تشییع پیکر حاج قاسم سلیمانی و شهید حججی می آیند اما همچنان متحیر و مبهوت اند که این گفتمان انقلاب به کجا می خواهد ما را برد و این انقلابیون چرا علاقه ای به گفتگو و صحبت از منظومه فکری این نهضت با ما ندارند. ما در همین انتخابات هم برخی ها را واقعاً بر معیار گفتمانی و مبانی انقلابیگری گزینش نکردیم و ثمرش عدم رای آوری چند جوان مومن و انقلابی در تهران شد که در لیست ائتلاف نبودند و فقط بخاطر اینکه مبادا جریان اصلاحات و اعتدال صاحب رای شود، به تمام لیست وحدت رای دادیم و تعریف دقیقی از هویت انقلابی برای فعالیت سیاسی در مجلس ارائه نشد. خب اگر افراد را بخواهیم از این بی شخصیتی و سردرگمی خارج کنیم واقعاً نیاز داریم گفتمان خود را اعتلا ببخشیم تا مردم ببینند گفتمان انقلابی، حدود مشخصی دارد و اسلام انقلابی بشارت دهنده چه افقی مقابل بشریت است تا خود را با نظر به عالم قدس تعریف کنند و ببینند ما در حال گذار از دسته بندی های مرسوم گروهی در کشور که برخاسته از جایگاه احزاب در فرهنگ غربی هستند، می باشیم و دقیقاً بدنبال احیاء تفکر ناب شیعی ایرانی هستیم و مشکلات و اعتراضات اگر در پرتو تفکر انقلابی قرار گیرد، می تواند مایه نجات و صلاح شود. عذر می خواهم سرتون رو درد آوردم امیدوارم موفق و موید باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نیز مطلب همینطور است که میفرمایید؛ ما هنوز در تراز حضور تاریخی خود اهدافمان را نمیشناسیم تا آدمهایی مناسب آن اهداف را به صحنه آوریم؛ هنوز میخواهیم با برادری مثل آقای میرسلیم مسائل خود را حل کنیم در حالی که در حال حاضر انقلاب در حد فهمی است که امثال آقای یامین پور ها میتوانند تصمیمات اصلی را برای آن بگیرند «ان وعد الله حق» مطمئناً قدمهای بعدی انقلاب به سوی مردان دیگری است. موفق باشید