بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14376

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: فلسفه این که عطار در داستان شیخ صنعان نهایتا نجات شیخ صنعان را از عشق دختر ترسا توسط دعای یکی از شاگردانش بیان می کند چیست؟ چرا شیخ خود دعا نمی کند و آیا این داستان را در موارد مشابه می شود استفاده کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب عطار در آن مثال می‌خواهد راز عشقی که درون هر انسانی نهفته است را بیان کند و این‌که انسان در طلب آن چه‌ها که نمی‌کند و چون طالب عشق الهی است مدد الهی او را دستگیری می‌کند و آن شاگرد، نمادِ مدد الهی است. موفق باشید

13221
متن پرسش
با سلام: استاد منظور از این حدیث که (اول الدین معرفته...) چیست؟ منظور از اول الدین چیست؟ آیا به معنا ابتداییت یا رتبه و درجه دینداری است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مسلّم است که دینداری باید با معرفت به سوی حضرت حق شروع شود و درجه‌ی عبادات به درجه‌ی معرفت بستگی دارد، نه به کثرت عبادات. موفق باشید

8218
متن پرسش

سلام علیکم. در مناطره ای که جمعه در مورد شهید آوینی برگزار شده بود آقای زرشناس فرمودند شهید آوینی ذاتا غرب را شر میدانست ولی دکتر شهاب اسفندیاری نقل قول هایی را از شهید آوینی بیان کردند که نشان میداد ایشون ذات غرب رو شر نمیدونه و به آقا زرشناس فرمود هایدگری و فردید بیان نکنند که آقای زرشناس فرمودند بحث هایدگر و فردید مطرح نیست و خود شهید اوینی شخصا ذات غرب رو شر میدانست. به توجه به سخنان این دو بزرگوار، شما نظر کدام را قبول دارید؟ آیا شهید آوینی ذات غرب را شر میدانست؟ چون یکسری مطالب از ایشون نقل شده بود که ظاهرا در تناقض با این دیدگاه بود.

متن پاسخ

باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: باید جملاتی که جناب آقای اسفندیاری بدان استناد کرده‌اند را ببینم. زیرا از آن‌جایی که مرحوم شهید آوینی نظر به تمدن اسلامی دارد و تمدن غربی هیچ تمدنی را در مقابل خود نمی‌پذیرد پس عملاً برای تمدن اسلامی شرّ ذاتی به‌حساب می‌آید، می‌ماند که بین غرب و تمدن غربی باید تفکیک کرد. بنده غرب را از جهتی آماده‌ی تذکر می‌دانم و امکان بازخوانی خود و رهایی از تمدن سکولار را در آن محال نمی‌دانم. موفق باشید

29001
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد گرانقدر: راستش استاد برای برگزاری مراسم پیاده روی اربعین امسال با توجه با اینکه شرایط خاص هست و خب با همین وجود کشور عراق اجازه ورود زائرین خارجی را داده است اما در کشور خودمان این اجازه صادر نشده، دو راه وجود دارد ۱. با توجه به اینکه گفتند این بیماری سالها با ما خواهد بود و باید شیوه زندگی خودمان را تغییر دهیم نه تعطیل! و همچنین سخن گرانقدر سردار سلیمانی که باید از بحران ها فرصت بسازیم به شرط اینکه برایمان ترس معنایی نداشته باشد پس مراسم اربعین هم باید برگزار شود اما نه با شرایط سال های گذشته و لزوم ایجاد شرایط جدید! ۲. اینکه برگزار نکنیم به دلیل اینکه الان با این شرایط سخت کرونایی و مدیریت ضعیف کشور در بحران کرونا احتمال آسیب ها و هزینه های بهداشتی بعد از مراسم اربعین بالاست آیا اشتباه نیست که به نظام برای برگزاری مراسم فشار بیاوریم؟ آخه خود حضرت آقا هم از برگزاری اجتماعات در محرم و مراسماتشان جلوگیری کردند و این یک الگو برای ما می‌شود. آیا بهتر نیست فشار نیاوریم و به خدا توکل کنیم اگر خود آقا بخواهند مسیر باز می‌شود؟! استاد بنده جزو کسانی بودم ک هرساله مشرف می‌شدم و امسال واقعا ناراحتم و برگزاری اربعین را مثل نیازهای دیگری می‌دانم که همه آنها اکنون در این شرایط برقرار هستند و حتی بالاتر! و با این شرایط نمی‌دانم چه تصمیمی درست و غلط است. ممنونم در این مورد راهنمایی کنید. سپاس فراوان.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال همه در این فکر هستیم که در ادامه‌ی حضور انقلاب اسلامی خداوند چه چیزی را بعد از اربعین برای ما تقدیر کرده است. گویا انقلاب اسلامی در این چندساله با حضور اربعینیِ خود راهی را گشود که ادامه‌ی آن از طریق مردم عراق محقق خواهد شد و به همین جهت جمعیت 20 میلیونی اربعین توسط مردم عراق تعطیل نمی‌شود، بلکه زائر خارجی نمی‌پذیرند. باید به نحوه‌ای دیگر از حضور تاریخی خود فکر کرد. نکاتی که منجر به انتظار می‌شود در شرح غزل شماره‌ی 89 عرض شده است. ذیلاً خدمتتان ارسال می‌شود. موفق باشید

غزل شماره‌ی 89

رخداد اربعینی و راهی دیگر در تاریخی دیگر

باسمه تعالی

یا ربّ سببی ساز که یارم به سلامت      

باز آید و برهاندم از بند ملامت

طلب حضور محبوب و برگشتن به شعف گذشته، موجب سرزنده‌شدن روحانیتِ از دست رفته‌ی انسان است. جناب حافظ در شرایطی خود را احساس می‌کند که تجلیات خاص دورانی که در آن بوده، به نحوی رخ‌ برکشیده و او را تنها گذاشته و با توجه به آن نوع شورآفرینی که نورانیت‌اش همه را در بر گرفته بود، طلب برگشت آن را دارد و به یاد آن دوران می‌گوید:  

خاک رهِ آن یار سفر کرده بیارید    

 تا چشم جهان‌بین کنم‌اش جای اقامت

آن‌چنان حضور آن محبوب برایش ارزشمند بود که می‌گوید خاک راهی که او در آن قدم گذاشته، ارزش آن را دارد که چشم خود را در جای پای او گذارم و از این طریق در هوای آن حال و احوال باقی بمانم، زیرا معنای زندگی را در آن احوالات احساس می‌کرده.

فریاد که از شش جهتم راه ببستند      

آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت

در فریادی از سر در برگرفتگی همه‌ی ابعاد وجود انسان، می‌گوید که مظاهر حضور و ظهور او آنچنان مرا در بر گرفته که اساساً ماورایی جز خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت او را نمی‌شناسم که بخواهم به ماورای آن‌ها نظر کنم و توجه نمایم. تماماً در سیطره‌ی حضور او هستم، به همان معنایی که «وحدت وجود» همه‌ی ابعاد انسان را در خود غرق می‌کند.

امروز که در دست توام مرحمتی کن      

فردا که شوم خاک، چه سود اشک ندامت

ای محبوب من! آنچه مرا مسرور می‌کند و به نشاط می‌آورد آن است که امروز احساس کنم مرا در برگرفته‌ای. من امروز نیاز به چنین اُنس و مناسبتی خاص با تو دارم و در آن حالت حضور ابدی خود را احساس کنم و در فردایی که در همین امروز می‌توان آن را احساس کرد، حاضر شوم، وگرنه در فردای زندگی اگر متوجه شوم چه راهی را می‌توانسته‌ام طی کنم، چه سودی برای من دارد و اشک ندامت چه فایده‌ای برای من خواهد داشت.

ای آن‌که به تقریر و بیان دم زنی از عشق   

ما با تو نداریم سخن خیر و سلامت

ای کسی که می‌خواهی با توصیف عشق، عشق را به صحنه آوری! چنین کاری ممکن نیست و ما را با تو کاری نمی‌باشد. زیرا عشق، احساسی است که جان انسان باید احساس کند و حالتی است که با سیطره‌ی حضور محبوب پیش می‌آید، شنیدنی نیست، چشیدنی است.  

درویش مکن ناله ز شمشیر اَحِبا       

 کاین طایفه از کشته ستانند غرامت

ای درویش! جای گلایه و ناله از شمشیر دوستان نیست زیرا این دوستان از کشته هم غرامت می‌گیرند زیرا این نوع کشتن و از خود بی‌خود شدن، آن‌چنان حیات‌بخش است که جا دارد در ازای آن غرامت‌ها داد. زیرا اگر کسی به عنوان غرامت سر ندهد، سردارِ دل‌ها نمی‌شود.

در خرقه زن آتش که خَمِ ابروی ساقی     

برمی‌شکند گوشه‌ی محراب امامت

ای درویش! خرقه را آتش بزن و بسوزان، زیرا خم ابروی ساقی طوری در صحنه است که گوشه‌ی محراب امامت را می‌شکند. پس چه جای حفظ خرقه در منظر ساقی، وقتی خم ابروی او این‌چنین امام جماعت را از امام جماعت مردم شدن سرگردان می‌کند تا سر بر کوی و بیابان بگذارد.

حاشا که من از جور و جفای تو بنالم        

 بیدادِ لطیفان، همه لطف است و کرامت

ای یار سفر کرده! ای انوار معنوی که ما را فرا گرفته بودید و در دعای کمیلِ شب‌های جمعه در مسجد دارخوئین، آن غوغا را برپا می‌کردید، حالیا در خود آن احوالات را نمی‌یابیم و ملامت‌ها در میان است از عدم حضور انوارِ یار سفر کرده. آری، ای یار سفر کرده! «حاشا که من از جور و جفای تو بنالم» زیرا این حرمان در جای خود بیداد لطیفان است که سراسر لطف و کرامت می‌باشد و در جای خود «راهی است دیگر در تاریخی دیگر.»

کوته نکند بحثِ سر زلف تو حافظ      

پیوسته شد این سلسله تا روز قیامت

آری! بحث از سر زلف یار و نظر به انواع حضور او در مراحل مختلف تاریخ، چیزی نیست که حافظ و هر انسان طالب حقیقت، بخواهد از آن دست بردارد و سخن را کوتاه کند. زیرا پیوستگی و استدام سلسله‌ی زلف او تا قیامت ادامه دارد و در هر تاریخی دارای ظهور خاصی است و اگر از خدا می‌خواهیم که یار دیروزین و محل اُنس با حقیقت همچنان باز گردد و آن احوالات دوباره ما را در برگیرد، از این نکته هم غافل نیستیم که این رُخ برکشیدنِ امروزین‌ محبوب، بیداد و جور لطیفانه‌ای است که بی‌حساب نیست و تجربه‌ی دیگری است از درک حضور اراده‌ی الهی در مرحله‌ای دیگر از تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده است و لذا «پیوسته شد این سلسله تا روز قیامت» همچنان باید در انتظار نحوه‌ای دیگر از حضور محبوب بود برای قدم‌گذاردن در راهی دیگر و روبه‌روشدن با حضرت محبوب در شأنی جدید.

یعنی اگر سفر اربعینی مثل سال‌های قبل، در میان نیست و این حقیقتاً جور و جفایی است بر جان شیفته‌ی ما و خداوند چنین تقدیرِ جان‌سوزی را بر ما روا داشته؛ می‌دانیم بیدادِ لطیفان همه لطف است و کرامت، و لذا دست از سر زلف یار که محل صعود به سوی اوست برنمی‌داریم و می‌دانیم سلسله‌ی زلف او که راه‌هایی است به سوی او، تا قیامت گشوده است. هنرمان آن است که در این تاریخ راهی دیگر برای اُنسی دیگر بیابیم.

والسلام

26264
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: سوال بنده در مورد حمله اعراب به ایران است در تاریخ طبری جلد ۵ صفحه ۲۱۱۷ و ۲۱۱۸ نام امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را در صف متهاجمین به ایران می آورد و یکی از اسلام ستیزان (امید دانا) در یکی از برنامه هایش با استناد به تاریخ طبری و دیگر کتب تاریخی مانند تاریخ البلدان و ابن خلدون و ابن اثیر می گوید امامان شیعه در این کشتار و نسل کشی اعراب نقش داشتند و امام علی (ع) هم به عمر مشاوره می داده پاسخ چیست؟ واقعا نگرانم. سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بر فرض که امامان در فتحِ ایران نقش داشته باشند، عنایت داشته باشید که به جهت طلب مردم ایران بود تا خود را از دست حاکمانِ ظالمشان نجات دهند و به همین دلیل، ایرانیان بعد از پذیرفتن اسلام به شدت نه‌تنها در کنار اهل‌البیت قرار گرفتند بلکه بعد از استقلال از حاکمیت بغداد بر همان اسلامِ خود باقی ماندند. در صورتی‌که اگر اسلام را به اجبار پذیرفته بودند، بعد از استقلال به دینِ قبلی خود برمی‌گشتند. موفق باشید 

23891

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: چگونه مفاهیم دینی را در قلب مان وارد کنیم؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث  معرفت نفس می‌تواند مفید باشد إن‌شاءاللّه. موفق باشید

23128
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: دستمان به دامنتان که در چنگ قوانین آموزشی حوزه گیر افتاده ایم، به ما اجازه نمی دهند کمتر از چهار درس (که سه تای آن دروس اصلی است) برداریم، کلاس های پشت سر هم و خستگی در فهم کلاس های دیگر، عدم رعایت شرایط و استعدادها و هدف هر فرد، عجله در درس دادن و حذف تدریس بعضی قسمت ها، و ذبح مطالب به خاطر رساندن محدوده تا زمان امتحان، تغییر متون درسی و به روزرسانی ضعیف، مدرک گرایی و نمره محوری از مشکلاتیست که هر روز با آن دست و پنجه نرم می کنیم و خدا می داند وزن آموخته های شخصی مان در تعطیلاتی مثل تابستان چقدر بالاتر از سرهم بندی های این سیستم دانشگاه زده هست! کاش می شد همینطور ادامه دهیم اما مساله این است که چهار ساعت در روز نشستن سر کلاس انقدر وقتگیر هست که تمام توان ما را می گیرد و عمر می رود و حسرت گذشت زمان و کم بهره بردن با ما می ماند! واقعا چه کنیم؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم باید مدتی همه‌ی کارهای فرعی خود را تعطیل کنید و با جدیت کامل به عنوان مجاهده با نفس، همین دروس رسمی را دنبال فرمایید، بعداً برای شخصیت علمی شما لازم و مفید است. موفق باشید

23092

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: ابتدا عرض کنم زندگی من به دو بخش آشنایی با آثار شما و قبل از آن تقسیم می شود و تاثیر بسیار زیادی در زندگی من داشته اید. و از شما تشکر می کنم. برای من سوال بزرگی است که چرا بیشتر مواقع در قرآن عذاب آخرت بصورت آتش بیان می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً اعمال فاسد در قیامت، صورتِ آتش به خود می‌گیرد و انسان را احاطه می‌کند ولی آتشی که روح را می‌سوزاند. مثل غضب است، ولی «صورت» به خود می‌گیرد. عرایضی در کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» در این مورد شده است. موفق باشید

22846
متن پرسش
با سلام و وقت بخیر. ۱. استاد حقیر طلبه و مشغول مطالعه کتب شما هستم. با توجه به حجم کتب درسی و معرفتی که مطالعه می کنم، متاسفانه رجوعم به قرآن کم بوده و هست. منتها الان تصمیم گرفتم مطالعه قرآن رو جدی شروع کنم و وقت بگذارم پیش از اینکه از قرآن فاصله بگیرم. با این شرایط نحوه استفاده از قرآن برایم سوال هستش. جزوه‌ی «نحوه استفاده از تفسیر المیزان» و برخی پرسش پاسخ ها رو حول این موضوع مطالعه کردم اما بازم برام سوال هست؛ از یک طرف در بحث استفاده از تفسیر المیزان موضوع پیش زمینه و مقدمات مواجهه با آن مطرح می شود برای استفاده‌ی بهتر، اون دغدغه‌ی مورد نیاز، بحث تاثیر مواجه‌ی اول و... از طرفی خودم به گونه‌ای ام که اگه با مباحث ریشه ای و محوری مراجعه نکنم و مثل سایر تفاسیر با مباحث روایی بیشتر مواجه باشم احساس می کنم چون بعد باید المیزان بخونم دارم دوباره خوانی اشتباهی انجام میدم، در واقع اون رضایت از مطالعه رو نداره برام. مورد دیگه اینکه می‌خوام مواجهه‌ی اولم با قرآن با اصول خوب و محکمی بسته بشه و اون قرابت فکری در تفسیر که در جزوه فرمودید به نظر علامه (ره) بهتره باشه شکل بگیره. از طرفی مطالعه کم کم اتفاق میوفته و شاید اون مقدمات رو هم بشه کم کم اضافه کنم. ۲. مورد دیگه بحث ترجمه استاد همدانی از تفسیر هستش؛ اینکه این تفسیر تا چه مقدار منتقل کننده روح المیزان هست؟ ۳. استاد آیا مطالعه‌ی تفسیر تسنیم ذیل پایان هر سوره از المیزان، دریافت روح کلی المیزان رو (نسبت به اینکه یک دور کامل تفسیر المیزان بخونیم و بعد تفسیر تسنیم) کاهش میده؟ استاد لطفاً بنده رو راهنمایی فرمایید. تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تأکید کامل بر دروس رسمی حوزه ۲. مطالعه‌ی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن‌ها ۳. حدود ۱۰۰ جلسه گوش‌سپردن به صوت شرح سوره‌هایی مثل زمر و آل‌عمران ۴. رجوع به تفسیر ارزشمند و قیّم المیزان  ۵. ترجمه‌ی مرحوم آقای موسوی همدانی خوب است ولی طلبه باید با متن عربی المیزان مرتبط باشد ۶. فعلاً با خود تفسیر المیزان مرتبط باشد. موفق باشید

21926

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: نظر ائمه در مورد هنر چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً این معنا از هنر که امروز مطرح است، در آن زمان مطرح نبوده تا بتوان به طور مستقیم از سخنان آن‌ها چیزی را استنباط کرد. حرف، امروز همان است که حضرت امام فرمودند که ما با سینما مخالف نیستیم، با فساد مخالفیم. موفق باشید

20348
متن پرسش
سلام استاد: اینکه می گویید فلسفه برای کسی مفید است که تفکر فلسفی دارد یعنی چه؟ من از کجا بدانم که تفکر فلسفی دارم یا نه؟ آیا منظورتان این است که مطالب آن را بدون فشار و دردسر درک کنم؟ ولی استاد بعضی وقتها واقعا برای فهم مسئله ای بهم فشار می آید ولی با این وجود به آن علاقه دارم. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طبیعی است که درک مباحث فلسفی با عبور روح از مسائل جزئی به مسائل کلّی همراه است و این بدون فشار نیست. ولی بعضی روح‌ها اصلاً متوجه‌ی امور فلسفی نمی‌شوند، آنان نباید در فهم مسائل فلسفی به خود فشار بیاورند. موفق باشید

19839

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض احترام: از چند روز پیش که این خبر را شنیدم آرامش از وجودم رفته است. این حادثه می توانست برای هر خانواده ای اتفاق بیفتد. حتی نمی توانیم بگوییم نعوذ بالله در شرایط مشابه ما در مقابل شیطان محکم می ایستادیم و کاری که قاتل آتنا انجام داد را انجام نمی دادیم (و ما ابرء نفسی ان النفس لاماره بالسوء الا ما رحم ربی) می خواستم نظر جنابعالی را در خصوص قتل دختر 7 ساله آتنا اصلانی بدانم. چه علت یا عللی باعث اینگونه حوادث می شود؟ چه حکمتی در آن نهفته است؟ بلاها چگونه بین انسان ها تقسیم می شود؟ یکی دخترش سرطان می گیرد و می میرد و یکی دخترش مورد تجاوز قرار می گیرد و به قتل می رسد هر دو داغ عزیز می بینند اما این کجا و آن کجا؟ اللهم نعوذ بک من شرور انفسنا و من سیئات اعمالنا. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تقدیرات الهی اسراری دارد که برای ما روشن نیست. به هر حال در مبانی تفکری که هر انسانی از آن استفاده کند، روشن می‌شود که خالق مخلوقات آن مخلوقات را در عالَمی خلق کرده که آن عالم نیز مخلوق خدا است و لذا جایِ هر مخلوقی را در عالم می‌داند و این‌جا است که گفته می‌شود تقدیرات هرکس نیز به عهده‌ی حضرت حق است و وظیفه‌ی انسان‌ها آن است که خود را در تقدیرات معنا کنند و رشد دهند. موفق باشید

17433
متن پرسش
سلام علیکم: مگر قرآن نمی فرماید هدایت برای متقین است (هدی للمتقین)، از طرفی شما در جلسه نخست شرح کتاب مدرنیته فرمودید «الان معنای تقوا گم شده است چون مدرنیته انسان ها را بی عالم کرده»، حالا ما در این دوران که معنای تقوا گم شده چگونه باید تقوا را بیابیم تا قرآن ما را هدایت کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان جدید می‌خواهد جهان را بسازد و انسان متقی می‌خواهد خود را بسازد تا شایسته‌ی حضور در محضر حق بگردد و در نگاه دوم است که تقوا معنا پیدا می‌کند. موفق باشید

14882
متن پرسش
سلام استاد: تحلیل شما از این که شورای نگهبان هدف گرفته شده است چیست؟ به نظر شما رهبری را هدف گرفته اند؟ ♦️محسن رضایی در مراسم راهپیمایی 22 بهمن اراک: دشمنان می‌خواهند بساط شورای نگهبان در کشور جمع شود تا بتوانند آدم‌های خود را وارد مجلس کنند و اگر بحثی از مشارکت مردمی می‌کنند به دنبال مشارکتی در راستای منافع خود و جداساختن مردم و سیاست از دین و دینداری هستند. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. همیشه شورای نگهبان سدّ محکمی در مقابل کسانی بوده است که بنا داشته‌اند در نظام اجرایی و قانون‌گذاریِ کشور نفوذ کنند و نظام را از درون، استحاله نمایند. موفق باشید

8248
متن پرسش
سلام و به قول خودتون صبح کم الله بالخیر با وجود تاکید شدید رهبری به ورزش و مطالعه مطالب شما در کتاب جوان و انتخاب بزرگ راجع به ورزش اما بنده متاسفانه هنوز ورزشکار نیستم لکن ورزشکارها رو دوست دارم و خلاصه تنبلی میکنم در امر ورزش میشه اندر فواید ورزش به صورت طبقه بندی شده توضیح بدید و منو به این ور و اون ور رجوع ندید که واقعا انگیزه و پشتکار پیدا کنم تشکر از شما فقط استدعا دارم مختصر توضیح ندید چون دلم میشکنه
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اگر نخواهی ورزش کنی صد تا کتاب در راستای بحث «تأثیر روح بر حرکات ورزشی» که در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» عرض کردم هم بنویسم ورزش نخواهی کرد. و اگر بخواهی ورزش کنی، همین مقدار هم که گفته‌ام زیادی است. موفق باشید
7933
متن پرسش
سلام استاد ببخشید که مزاحم می شوم ولی مطلبی در مورد منتقدان دولت از شما مشاهده کردم که حقیقتا شگفت زده شدم. رویکرد کدام منتقدان دولت را انتخاباتی می دانید؟ کدام انتقاد را بر این اساس تلقی می کنید که منتقدان در پی اپوزیسیون نشان دادن تصویری از خود هستند؟ بنده در این صحنه سیاسی منتقدی با این ویژگی ها نمی بینیم. منتقدان دولت در مجلس که عمدتا جبهه پایداری هستند تا قبل از سخن رهبری که از دولت خواست سعه صدر نشان بدهد تحت فشار شدیدی بودند و الان نیز کمی فراغ بال برایشان حاصل شده است.انتخاباتی؟ به هر حال عده ای معتقدند توافق ژنو منجر به هولوکاست هسته ای شد و ترکمنچای است؛ حال شما معتقد نیستید و در عین حال آن را فتح الفتوح هم نمی دانید، سلمنا؛ هر کسی این نظر را قبول نداشته باشد رویکردش انتخاباتی است؟ بی شک نظر شما این نیست. بنده به نوبه خود معتقدم که توافق ژنو نه تنها هیچ دستاوردی نداشته است ( چندر غازی که قرار بود از پول های خودمان به ما بدهند هم قابل وصول نیست) بلکه عزت و شرف ملی را لگد کوب 8 شرطی قرار داده است که بر حق هسته ای ما در این توافق چیده شده است. اگر این توافق به مرحله آخر برسد - که به لطف الهی نخواهد رسید – کشور ما تبدیل به یک استثنا در زمینه انرژی هسته ای می شود و ما جدای از NPT باید به دنبال آمریکا بدویم تا قبول کند فلان تعداد سانتریفوژ نیاز ماست و اگر آنها قبول نکردند باید بگوییم چشم. مستحضر هستید که نمی توان در چنین شرایطی تمام حق را مستفاد نمود؛ مثلا اگر ما به این نتیجه برسیم که نیاز داریم 3000 سانتریفوژ اضافه کنیم و آمریکایی ها بگویند نیاز شما 30 عدد است نهایتا خیلی دیپلمات ها زرنگ باشند بتوانند 100 عدد را تصویب کنند. حال شما می گویید اگر قراردادی ما را تحت چنین حقارتی قرار دهد خیلی هم بد نیست ، و یا صلاح نیست که بگوییم بد است چرا رویکرد بقیه را انتخاباتی می دانید؟ما از شما یاد گرفته ایم که برخورد ما با غرب نبرد تمدنی است و بین دو طرف مخاصمه یا باید زمینه های تمدن اسلامی نابود شود یا تمدن وحشی غرب؛ با چنین دشمنی باید این گونه قرارداد بست؟ طیف لاریجانی که کاملا در قبال رفتار دولت سکوت کرده است، لاریجانی خود را موظف می داند که از علی مطهری در مقابل قوه قضاییه دفاع کند و خود را در حال دفاع از شان نمایندگی می داند ولی در مورد شکایت دولت در پوشش شورای عالی امنیت ملی از برخی نمایندگان کاملا سکوت می کند. خدا وکیلی استاد اگر مشایی گفته بود آمریکا با یک بمب تمام تاسیسات نظامی ما را از کار می اندازد همین طور با او برخورد می کردند یا کار به استیضاح احمدی نژاد می کشید؟ بله رفتار آقای احمدی نژاد در آن یکشنبه سیاه غیر شرعی و غیر قانونی ، ولی انتظار نداشته باشیم از تریبون نماز جمعه مشهد ، داد بزنیم که « یک نفر دم مشایی را بگیرد از کابینه بیاندازد بیرون » و بعد با سخنان احمدی نژاد بگوییم اخلاق در جامعه از دست رفت. چرا سکوت کرده اند ؟ غیر از این است که وزیر کشور از دار و دسته لاریجانی است؟ احمدی نژاد تمامیت خواه نبود؛ لطف الله فروزنده ، کردان ، حاجی بابایی ، متکی، پور محمدی ( رئیس بخش روحانیون ستاد هاشمی 84) و ... همه در گروه سیاسی این آقایان بود ولی قانع نبودند، نوع رفتار احمدی نژاد با وزرا به گونه ای بود که هرکس در کابینه می رفت ، دیگر مدیریت احمدی نژادی پیدا می کرد و اهل ساخت و پاخت و امتیاز دادن نبود.برای همین کردان را با آن فجاعت استیضاح می کنند و حاجی بابایی یک ماه به وزارت می رود و در مجلس امضا برای استیضاحش جمع می شود. اگر احمدی نژاد این کارها را نمی کرد ، دولت ائتلافی می شد و برای همین رهبر انقلاب می فرمایند عدم شایسته سالاری عدالت نیست.دولت ائتلافی یعنی افتضاح سبد کالا؛ افتضاح برف شمال ؛ حالا شما ببینید چنین کابینه ای چگونه می خواهد هدفمندی یارانه ها را مدیریت کند.نشان دادن سختی مردم در گرفتن سبد کالاکه منجر به عذرخواهی روحانی و بهتر شدن ادامه روند شد کمک به دولت نبود؟ انتخاباتی ؟ منتقدان از رویکرد فرهنگی دولت هم ابراز نگرانی کردند و کار به کارت زرد به وزیر کشید و در نهایت رهبر انقلاب هم تایید کردند .ما که استاد بچه نیستیم ، می فهمیم که وقتی هاشمی خاطره می گوید و خواب امام را می بیند که نگویید مرگ بر آمریکا و آقای طباطبایی می گوید « مرگ بر آمریکا وحی منزل نیست» یعنی چه. کدام منتقد را می گویید ؟ قالیباف که این قدر توان خود را برای کوفتن احمدی نژاد و دولتهایش به کار برد که حالا رمقی برای او نمانده و با کوچترین فشاری پوسترهای صداقت آمریکایی را از سطح شهر جمع کرد. هاشمی هم که می گوید هم خوشحالم هم راضی. جلیلی هم که گاهی وقتها طبق عادتش یه سری حرف کلی و انتزاعی می زند. کدام منتقد؟ کدام رویکرد؟چکار باید می کردند که حمایت کرده باشند؟ ای کاش هیچ گاه یکشنبه سیاه اتفاق نمی افتاد، ای کاش مشایی چوب حراج بر میراث حزب الله نمی زد.ای کاش امکان داشت که فهم و شعور سیاسی 10 تا حزب اللهی طیف هفته نامه یالثاراث را داد و یک فتنه گر 88 را گرفت که آنها در باطل خود راسخ و این ها در حق خود فقط لمپنیسم را آموخته اند.ای کاش همه می فهمیدند که امام خامنه ای برای روی کار آمدن دولت نهم چه خون دل ها که نخورد.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حتماً در این نکته با بنده هم نظر هستید که در انتخابات چهار کاندیدایی که بنا را در انتقاد به دولت آقای احمدی نژاد گذاشتند عملاً سبد رأی آقای روحانی را پر کردند، زیرا عده‌ای از مردم را به این نتیجه رساندند که اگر آقای احمدی نژاد این اشکالات را دارد که این‌ها می‌گویند پس باید به کسی رأی بدهیم که تقابل جدّی با آقای احمدی‌نژاد دارد آن‌هم در حدّ دشمنی تمام عیار. و باز حتماً این سخن مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» را شنیده‌اید که می‌فرمایند گاهی پشت موضوعات سیاسی و فرهنگی یک نفر یا دو نفر هستند که بعضی موضوعات را نادیده می‌گیرند و بعضی مسائل را بیش از حدّ بزرگ می‌کنند. حال عرض بنده آن است که مواظب باشید به دولت آقای روحانی بر اساس اهداف انقلاب نقد فرهنگی کنید و رهنمود اول فروردین رهبری را در مشهد در این رابطه فراموش نکنید. زیرا ما در فعالیت‌های فرهنگی باید ماوراء جناح‌بندی‌های موجود حرکات و سکنات دولت را ارزیابی کنیم و در آن دستگاه انتقاد می‌کنیم. ولی اگر مواظب نباشیم یک نفر یا دو نفر انتقادهای ما را طوری مدیریت می‌کنند که عملاً یک جریان از همان جریان‌هایی که شما از دستشان ناراحت هستید – و به حق هم باید ناراحت بود – به نفع خود مصادره می‌نمایند. نمی‌دانم چرا نسبت به آن عرض بنده سوء تفاهم شده؟ در حالی‌که این یک موضوع کاملاً روشنی است و شرایط تاریخی ما نیز طوری است که شدیداً باید متوجه این موضوع بود و با نظر به اشارات و رهنمودهای مقام معظم رهبری حرکت کرد و نه با تحلیل‌های جزئی‌نگر و موسمی که نگاه ما را از اهداف بلند تمدن اسلامی به جایی دیگر می‌اندازد. به عنوان مثال با این‌که بنده هم مثل جنابعالی متوجه نکات ریز قرارداد ژنو هستم، ولی وقتی می‌بینم رهبری عزیز با همه‌ی آن ضعف ها می‌فرمایند: مثلاً در مورد همین موضوع هسته‌ای هم ما قطعاً پیرور خواهیم بود؛ سعی می‌کنم در اندازه‌ای به قرارداد ژنو حساسیت نشان دهم که گرفتار جریانی نشوم که می‌خواهد از ضعف‌های این قرارداد بهره‌برداری جناحی به نفع خود بکند. موفق باشید
7585

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام آیا هرچیزی قوه مدبره(یا همان ملک موکل)دارد؟مثلا سرسبز شدن گلها در نظام طولی همان تجلی ملک موکل این کار است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین‌طور است. موفق باشید
7466
متن پرسش
باسلام این جمله درست است؟ منظور چیست؟ « منِ من که همان منِ سابق است به غیر من تبدیل نمیشود». جزاکم الله
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همیشه شما همان منِ قبلی هستید که می‌تواند رشد کند ولی عوض نمی‌شود. موفق باشید
6846
متن پرسش
باسمه تعالی. باسلام حضور استاد معزز. انشاءالله در کنف حمایت امام زمان موید باشید. استاد سوالی از حضورتان داشت: بنده فردی هستم به لطف خداوند متعال علاقمند به شریعت؛ از این رو در هر مکانی که قرار می گیرم ناخودآگاه دلم میخواهد نام خدا و ائمه معصومین علیهم السلام مطرح باشد از این رو با توجه به ظرفیت و رویکرد افراد(اینکه آیا اصلا پذیرای مباحث دینی هستند یا نه) دیدگاههای ائمه را در موارد مختلف، با توجه به موضوع بحث ذکر می کنم. استاد معمولا فضاهایی که در آن قرار می گیرم یک فضای سبک و آرامش بخش می شود و افراد به آرامش می رسند. حال مسئله ای که هست آن است که عموما دیگران بنده را یک فرد دیندار می دانند (هرچند من نمیخواستم اینگونه شود؛ (من حقیقتا دوست دارم نام و یاد ائمه تسری یابد و آنها اصل باشند و در هر موضوعی دیدگاه آنها لحاظ شود).در یکی از سخنرانیهای حضرتعالی حدیثی با این مضمون شنیدم که: وای به حال کسی که به واسطه لباسش یا دینش شناخته شود؛ استاد من چه کنم؟ یعنی دیگر نباید در جلسات و محافل یاد خدا و ائمه را زنده کرد؟واقعا گیج شده ام چه باید کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما همین کاری که می‌کنید به نور اولیاء معصوم«علیهم‌السلام» ادامه دهید، چون شما اراده نکرده‌اید که با این عناوین شناخته شوید. موفق باشید
6694
متن پرسش
سلام علیکم در پاسخ به یکی از سوالات فرموده اید:هنر امامان آن است که تلاش می‌کنند جنبه‌ی نفس ناطقه‌ی آن‌ها با نور عظمتشان متحد گردد.سوال اینجاست که نفس ناطقه ی اهل بیت با نور عظمتشان یکی نیست؟این دو چه تفاوتی با هم دارند؟در دنیا نفس ناطقه اهل بیت با حقیقت نوریشان یکی نیست؟مگر این دو از هم جدایی دارند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نور عظمت ائمه«علیهم‌السلام» قبل از خلقت آسمان و زمین موجود است ولی نفس ناطقه‌ی آن‌ها «جسمانیة ‌الحدوث و روحانیة ‌البقاء» است و این نفس ناطقه آن هاست که عبادت می‌کند و طلب قرب بیشتر دارد. بحثی در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» تحت عنوان « وساطت در فیض رسانی یا کامل‌ترین حدِّ ولایت تکوینی»هست إن‌شاءاللّه که در این مورد مفید واقع شود. موفق باشید
25677

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خیلی ممنون از اینکه با حوصله و صبورانه سوالات ما رو پاسخ می دهید. من سوالی داشتم که مدت ها ذهنم رو مشغول کرده عفت در فضای فعلی جامعه خیلی کم شده مخصوصا در فضای دانشگاه، که اگر هرچه هم تقوا پیشه کنیم و به نامحرم نگاه نکنیم باز هم ممکنه ناخوداگاه چشممان به نامحرم (بد حجاب) بیافتد که تاثیر قهری خودش را می گذاره و دل را سیاه میکنه، از طرف دیگر در سیره شهدا و عرفا نگاه به نامحرم کاملا نهی شده، برای مثال شهدا در هنگام مواجهه با نامحرم سرشان را پایین نگه می داشتند و صحبت می کردند که این کار خیلی سختی در فضای فعلی جامعه و مورد قبول جامعه نیست، و در مواجهه با فامیل ها و آشنایان هم انجام این کار خیلی سخت و انگشت نما همه میشم. به نظر شما موندن و ادامه تحصیل در دانشگاه کار درستی است یا از ترس اینکه به گناه نیوفتیم از دانشگاه بیرون بیایم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید از صحنه‌های اجتماعی فرار کرد. نگاه اول که چشم انسان به نامحرم بیفتد، مشکلی ایجاد نمی‌کند، ادامه‌ی آن نگاه یا نگاه از سر لذّت، جایز نیست و موجب اشکال در سلوک می‌شود. موفق باشید

25334
متن پرسش
سلام: سایه از نظر فلسفه چیست؟ آیا عدمی است یا وجودی؟ اگر عدمی است آنچه ما درک می‌کنیم و می بینیم عدم است؟ عدم که وجود ندارد؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عدم با مقایسه با وجود فهمیده می‌شود. لذا می‌یابیم که سایه، آفتاب نیست نه این‌که سایه و ظلمت، خودش وجودی باشد بلکه عدمِ وجود است. موفق باشید

24074

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد من اگر با خانمم به خونه دوست صمیمی و مذهبی ام می روم، آیا اشکالی دارد که با خانم دوستم شوخی کنم یا اینکه باید فرقی بین خانم دوستم با سایر خانمهای نامحرم نگذارم؟ سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید بدانید همسر دوست شما به شما نامحرم است. پس شوخی‌هایی که حریم نامحرم را می‌شکند، نباید انجام شود. ولی در عین حال، می‌شود ارتباط‌ها، خشک و غیر معمول نباشد. موفق باشید

22616
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: استاد چه گونه می شود از عشق زمینی و مجازی به عشق خدایی رسید. مثلا اگر خداوند عشق زمینی را برای بنده اش قرار دهد تا از آن طریق به خدایی برسد، این چگونه است؟ اگر تمام توجه فرد به معشوق زمینی است، چگونه این توجه را کاملا خدایی کند؟ یا اگر تلاش فرد رضایت معشوق زمینی باشد، چه کند که تمام تلاشش رضایت خدایی شود؟ و چه کند تا تسیلم در برابر خداوند شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان با صفای باطن، خود را در محضر حضرت حق احساس کند و تقوای الهی را رعایت نماید؛ آن عشق زمینی افقی می‌شود برای نظر به نور خدا و عبور از آن جسم خاکی. موفق باشید

21282
متن پرسش
1. سو ظن چیست؟ 2. ریشه ی این عمل از کجاست؟ 3. آیا آن طرف که در مورد آن سوظن می شود هم مقصر است؟ منظورم این است که نقش آن طرف که در مورد آن گمان بد می شود چیست و چقدر است؟ 4. و اینکه چه کار کنیم در مورد ما گمان بد نشود چون واقعا دردآور و یاس آور و ناراحت کننده است؟ 5. بر فرض که گمان های بد و زشتی در مورد ما بشود ما رفتارمان باید بعد از متوجه شدن از این قضیه ها و گمان ها چگونه باشد و چه طور رفتار کنیم؟ استاد لطفا پاسخ به هر سوال رو با شماره بدهید تا سر در گم نشوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بعضی به جهت تنگ‌نظری آن‌چنان هستند که حرکات سایرین را حمل بر صحت نمی‌کنند یعنی سوء ظن دارند 2- ریشه‌ی آن در غفلت از محذوراتی است که انسان‌ها دارند 3- ما هم نباید کاری کنیم که خود را در موضع تهمت و سوء ظن قرار دهیم 4- حُسن خلق 5- این‌ها را به چیزی نگیرید. موفق باشید

نمایش چاپی