باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم عین ثابته منحصر به زن و مردبودن انسان نیست ولی تا چه اندازه شامل ابعاد دیگر میشود، برای هرکسی معلوم نیست. به همین جهت اسمِ آن را «سرِّ قَدَر» گذاشتهاند و بسیار کماند آنهایی که متوجهی سرّ قدر خود باشند و بدین لحاظ است که بنده به کاربران عزیز توصیه میکنم برای درک این علوم، خود را محدود به سؤال و جواب نکنند. بلکه سعی کنند با رجوع به متون اصلی، مطلب را دریابند و در آن رابطه اگر سؤالی برایشان پیش آمد، جواب امثال بنده میتواند کمککارشان باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتابهای «بصیرت و انتظار فرج» و «مبانی معرفتی مهدویت» و «عالم بقیة اللهی» و «شرح دعای ندبه» در این مورد شده است. همهی کتابها بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً همینطور است. ما فعلاً در حال هزینهدادن آن غفلت هستیم و عملاً ناخواسته در حاشیهی دنیای مدرن قرار گرفتیم هرچند از نظر سیاسی بحمدللّه جهان ما جهان بیرون از دنیای مدرن است. آنچه شدیداً بنده را امیدوار می کند روحیهی توحیدی و سعهی صدری است که در ذات انقلاب اسلامی نهفته است که میتواند همهی عالم را از آن خود کند و استکبار را از جهان بیرون نماید که البته این بحث، عرضِ عریضی دارد و اگر نتوانیم درست موضوع را تبیین کنیم، ما را به یک خوشباوری متهم میکنند. شاید در سلسله بحثهای «انقلاب اسلامی، طلوعی بین دو جهان» که در «خانهی طلاب» بحث میشود بتوان موضوع را تا حدّی روشن نمود و معنای حضور در آینده به شکل حقیقی خود تبیین شود.
ما خواستیم در این تاریخ با انقلاب اسلامی وارد جهانی شویم که جهان سیطرهی فرهنگ غرب نباشد، ولی بالاخره ناخودآگاه خود را در حاشیهی جهان مدرن یافتیم. فعلاً به دنبال مقصر نمیگردیم و بر این هم تأکید نمیکنم که ظرفیت آن را داشتیم که در جهانی حاضر شویم که جهان سیطرهی غرب نبود. ولی هرچه هست فعلاً اینجا هستیم که از جهاتی - و نه در همهی جهات- در حاشیهی جهان مدرن هستیم و نیازمند نوعی بازخوانی هستیم که فعلاً در این تاریخ که تاریخ ابتدای انقلاب و آن آمادگی نیست، چه باید باشیم و چه باید بکنیم که با خود نوعی احساس بودن داشته باشیم، بودنی که از خودمان باشیم و احساسِ «حقالیقینی» را کم و زیاد در خود احساس کنیم که در این زمانه گویا این تنها معنای بودنی است که میتوانیم خود را بپذیریم.
آری! همانطور که انقلاب اسلامی همچون موجودی زنده مراحلی را به سوی بلوغ دارد، نسبت ما نیز با این ودیعهی الهی مناسب حضور تاریخیاش در مراحل گوناگون به یک معنا متفاوت میشود - بدون انکار اصلِ وجود تاریخیاش- در این رابطه میتوانم بفهمم چرا میفرمایید بنده در حال تنقیح مبانی خود در رابطه با نحوهی رجوع به تفکر غربی هستم از آن جهت که وسعت توحیدی انقلاب اسلامی حالت اقیانوسی به خود گرفته که به یک معنا میفهمیم چگونه میتوان دغدغههای کانت و هگل و هایدگر را در مواجهه با تاریخ مدرن درک کرد، بدون آنکه از بستر تاریخی خود غافل گشت و از خودِ اسلامی- ایرانیِ خود در جای دیگر حاضر شد. ولی از این هم نباید ترسید که برای حاضرشدن در جهانی که انقلاب اسلامی بنا دارد در آن حاضر شود تا عقیم نماند، نمیتوان از شناگری در اقیانوس ترسید. آری! آنهایی که آمادگی چنین حضوری را ندارند نباید وارد شوند و به نظر میآید عرفان و حکمت اسلامی در کنار فهم قرآن به قرائت علامهی طباطبایی «رحمةاللّهعلیه»، شرط چنین حضوری است وگرنه این آتش نمرودی به گلستان تبدیل نمیشود تا فرهنگ انقلاب اسلامی را جهانی کند و تنها در محدودهی حضور سیاسی در مقابل استکبار که آن هم امر مبارکی است، باز میایستیم و معنای دعوت گورباچف را که حضرت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» او را به ملاصدرا و ابنعربی دعوت کردند، در نطفه میماند.
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف، یک کلمه بیش نیست اگر در حدّ معقول جهت کسب روزی تلاش کنید و در همهی موارد، انصاف را، آری! انصاف را رعایت نمایید، در سنّ پیری همانطور که روایتهای موجود در آن کتاب متذکر میشود؛ نهتنها در پیری درنمیمانید، بلکه راحتتر از دوران جوانی زندگی خواهید کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکته که میفرمایید نکتهی بسیار دقیقی است از آن جهت که در بستر یک حقیقت که به صورت تشکیکی ظهور میکند به موضوع مینگریم. مثل آنکه در عین شدت و ضعفی که نور دارد، با نور روبهروییم. لذا حقانیت کلام در بستر همهی این رجوعها به قرآن یا به سخنان ائمه مدّ نظر میباشند. یعنی در عین یک حقیقت واحد، جلوات مختلف آن نباید مورد غفلت قرار بگیرد و آن وجه وحدانی و حقانی متن یا سخن، محور وحدت همهی صورتهای متفاوت آن میباشد. این یعنی نظر به وحدت در عین کثرت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور همین باشد که شما برداشت کردهاید. ولی نمیتوان به آن سخن اعتماد داشت. زیارت عاشورا، راهِ ارتباط و اُنس با مولایمان حسین «علیهالسلام» است، در این فضا، هرچه پیش آید خوش آید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم مشکلی باشد. عمده ستر و پوششی است که موجب تبرّج و خودنماییِ خانمها بگردد و منجر به انحراف روح آنها از وحدت به سوی کثرت گردد و جلب نظر نامحرم در میان آید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید میتوان موضوع را در عین ارتباطدادن به تقدیر الهی راهِ انتخاب انسان را برای آنکه مقدرات خود را تغییر دهد، مسدود نکرد، به همان معنایی که در روایات داریم: حضرت علی «علیهالسلام» از کنارِ دیوار در حالِ فروریختن خارج شدند و فرمودند از تقدیری به تقدیری یا از قدری به قضایی پناه بردم. به این معنا که اگر در سایهی دیوارِ در حال خراب مینشستند، تقدیر ایشان آن میشد که دیوار به ایشان لطمه بزند. با همهی این اوصاف ما باید در حدّ توان خود فعالیت داشته باشیم، نه آنکه گمان کنیم میتوانیم همهچیز را در اختیار بگیریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که علامه طباطبایی«رحمةاللّهعلیه» میفرمایند: مقام «واحد قهار» همان مقام احدیت است. بنابراین از این جهت سخن شما سخن صحیحی است به شرطی که مقام عین محمدی را، تعیّنِ مقام اللّه در مقام احدیت نگیریم و آن را در مقام واحدیت و الوهیت که مجمع اسماء الهی است در نظر بگیریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر دو آیه به کمک تفسیر المیزان در حین عرایضی که در مورد سورهی آلعمران بحث شد؛ مورد بررسی قرار گرفت. به قول علامهی طباطبایی «اسلام» درآیهی اول دین اسلام منظور نیست، بلکه منظور روحیهی تسلیم به حکم خدا است که در نسبت با هر دینی مصداق دارد. لذا میفرماید: «تعالوا إلی کلمة سواء بیننا و بینکم» و آیهی دوم نظر به ریزشهای داخل نظام اسلامی دارد به همین جهت در خطاب به جامعهی اسلامی میفرماید چگونه برکات وجود رسول خدا را میبینید و بعد به همان جاهلیت قبلی برمیگردید؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در نظام علی و معلولی انسان میتواند خود را تعریف کند که مطابق آن نظام چه علتی را برگزیند تا به معلول خاص آن علت دست یابد و لذا مانع کمالات انسان نیست. ۲. آری همه چیز در بستر ربوبیت الهی جلو میرود ولی همان ربوبیت راهی برای به دست آوردن رزق فراهم کرده و این که اگر کسی رزق کسی را از او ربود، برود و رزق خود را از او بازستاند به همان دلیل که میدانیم رزق ما از قبل تعیین شده. پس معلوم است که اگر در اختیار ما نیست باید ببینیم چه کسی آن را ربوده است. ۳. با این همه بالاخره کوتاهیهای ما در کسب رزق مقسوم آن رزق را از ما نمیگیرد ولی در به دست آوردن آن به سختی دچار میشویم و موضوع قحطیها را باید در این رابطه تحلیل کرد. ۴. پیشنهاد میشود جزو «جبر و اختیار» که روی سایت هست را مطالعه فرمایید. در ضمن سری به جواب سوال 29841 بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. این بزرگان متوجهی تقدیر خود میشوند و در همان مسیر خود را رشد میدهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که انسانهای حقطلب متوجهی حقانیت نایب آن حضرت میشوند، چونکه صد آید نود هم پیش ماست، به خوبی به اصل مطلب متذکر میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس انسان با تفکر در امور، آماده میشود تا با عقل فعّال مرتبط گردد و از انوار آن فیض دریافت کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید همان است که شما میگویید. آن حرفها ریشه در توهّم انسانها دارد و موجب ساختن زندگی توهّمی میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور استاد از اجمال، وسیعتربودن باشد وگرنه آن اشکالی که به نظر شما رسیده است، وارد است و شاید به طور کلی بتوان گفت علمِ حضرت یعقوب «علیهالسلام» در زندهبودنِ حضرت یوسف «علیهالسلام» در حدّ علمِ نفس ناطقه بوده است که مادونِ کشف قلبی است. واینجا معنا میدهد که آن علم اجمالی باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ما هنوز گرفتار تاریخ استکباریِ فرهنگ مدرنیته باشیم معنای خود را در کبر و استکبار جستجو میکنیم و با رجوع به فرهنگ ایثار و تواضع میتوانیم از آن لذاتِ شیطانی به لذاتِ الهی ایثار و تواضع وارد شویم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: میشود گفت در هر دو حالت همانطور است که میفرمایید. میماند که در موقعی که خطورات شیطانی ورود میکند بنا به فرمایش آیت الله بهجت، باید آن را دنبال نکنیم تا به مرور از شدت و حدت آن کم شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقه بعضاً که آمادگی پرواز دارد هم عقل بهتر مطالب را درک میکند و هم قلب، اگر قلب در صحنه باشد قلب در بسط قرار میگیرد و اگر عقل در صحنه باشد و موضوع مورد نظر عقلی باشد، عقل در بسط قرار میگیرد. هراندازه خود را گرفتار آرزوهای دنیایی نکنیم و پرحرفی را کنار بگذاریم، عقل و قلب منوّر به بسط میشوند. ظاهراً قصه از همین قرار است در حدّی که مولوی هم ما را نصیحت میکند که عاقلانه با این موضوع برخورد کنیم و نگران نباشیم. میگوید: ای برادر عقل یکدم با خود آر / دمبدم در تو خزان است و بهار. خوب است که هر روز مدتی با «دعای صباح» مأنوس باشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایت داریم که حضرت مولى الموحدين (ع) فرمودند: «أَنَا أَمِيرُ كُلِّ مُؤْمِنٍ»؛ من در همه ى تاريخ امير هر مؤمنى هستم كه بوده و يا خواهد بود. يعنى همينطور كه حضرت جبرائيل (ع) به همه ى پيامبران وَحى مى كنند، مقام نورى اميرالمؤمنين (ع) نيز همه ى مؤمنين را در سير به سوى كمالِ ايمان كمك مى نمايند. سپس فرمودند: «وَ أُيِّدْتُ بِرُوحِ الْعَظَمَةِ»؛ و من از طريق روح عظمت مدد مى شوم. موفق باشید