بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
17989
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز فرمودید عین ثابت همیشه ثابت است حال سوال اینکه آیا این عین ثابت من فقط مربوط به انسانیت من می شود یا شامل جزییات دیگر اخلاقی و... است؟ لطفا راهنمایی کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم عین ثابته منحصر به زن و مردبودن انسان نیست ولی تا چه اندازه شامل ابعاد دیگر می‌شود، برای هرکسی معلوم نیست. به همین جهت اسمِ آن را «سرِّ قَدَر» گذاشته‌اند و بسیار کم‌اند آن‌هایی که متوجه‌ی سرّ قدر خود باشند و بدین لحاظ است که بنده به کاربران عزیز توصیه می‌کنم برای درک این علوم، خود را محدود به سؤال و جواب نکنند. بلکه سعی کنند با رجوع به متون اصلی، مطلب را دریابند و در آن رابطه اگر سؤالی برایشان پیش آمد، جواب امثال بنده می‌تواند کمک‌کارشان باشد. موفق باشید

17234

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام وخسته نباشید خدمت استاد طاهرزاده: ببخشید استاد من به دنبال راهی برای اینم که چطوری یار خاص امام زمان (عج) بشم به من گفتند که باید امام زمانتو خوب بشناسی ولی من اصلا نمیدونم چطوری باید ایشونو بشناسم یعنی اصلا نمیدونم که از کجا شروع کنم اگه میشه منو راهنمایی کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب‌های «بصیرت و انتظار فرج» و «مبانی معرفتی مهدویت» و «عالم بقیة اللهی» و «شرح دعای ندبه» در این مورد شده است. همه‌ی کتاب‌ها بر روی سایت هست. موفق باشید

10364

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز: حضرت ابراهیم علیه سلام در قرآن گفتند «اف لکم و لما تعبدون من دون الله» و با توجه به اینکه بزرگترشان هم بت پرست بود و در میان آن جمع بود می توان نتیجه گرفت «اف» گفتن در جایی که دین در خطر است مشکلی ندارد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت در جایی که باید بت‌پرستی را نفی کنند بدون درگیری با بت‌پرست‌ها این کار را کردند. موفق باشید
9625

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام.جلسه 46 مکارم اخلاق روی سایت نیست استاد چه کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئول محترم سایت؛ لطفاً راهنمایی لازم را بفرمایید. موفق باشید
6734
متن پرسش
با سلام 1-اینکه باید مخلوقاتی باشند تا خدا را به ظهور برسانند به معنای نیاز خدا به مخلوقات به حساب نمی آید؟ 2-و آیا انسان در تمام عوالم وجود حاضر است و یا اینکه با اختیار خود می تواند در عوالم بالاتر حاضر شود؟ 3- چرا با وجود نظریه وحدت شخصی ملاصدرا شما برای تبیین برخی از مسایل از تشکیک وجود استفاده میکنید؟ رابطه این دو نظریه دقیقا چیست؟ و آیا نظریه وحدت شخصی نواقصی دارد که نمیگذارد از تشکیک وجود دست کشید؟4- آیا مخلوقات همان ظهور اسماء‌الهی هستند یا چیزی هستند که اسماء الهی توسط آنها ظاهر میشود و دراینصورت رابطه وجودی آنها با خداوند چگونه در نظریه وحدت شخصی تبیین میشود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این نیاز به حساب نمی‌آید این عبارت است از ظهور کمالات حضرت حق. در حالی‌که حضرت حق آن کمالات را دارا است و با ظهور آن چیزی بر خداوند افزوده نمی‌شود 2- از نظر تکوینی نفس ناطقه‌ی انسان در تمام عوالم حاضر است ولی از نظر تشریع و اراده‌ی فردی هرکس باید خودش با رفع موانع، خود را در عالمی مناسبِ اراده و انتخابش حاضر گرداند 3- در نظر به تشکیک وجود ما متوجه نسبت‌های مختلفی هستیم که اعیان ثابته‌ی اشیاء با همدیگر دارند و خداوند مطابق عین ثابته‌ی هر موجود بر آن تجلی می‌کند ولی در وحدت شخصیِ وجود نظر به حضرت حق داریم و این‌که در همه‌جا حضرت حق است که در صحنه است و از این جهت این دو قابل جمع‌اند، چون در تجلی حق در عین ثابته‌ی اشیاء نیز حق در صحنه است 4- همان‌طور که در بحث عین ثابته‌ی اشیاء روشن شده «امکان»، ذاتی اشیاء است به همان معنایی که ابن‌سینا می‌فرماید: «ما جَعل‌اللّه المشمشة، مشمشة بل اَوجَدها» خداوند زردآلو را زردآلو نکرد بلکه ایجاد کرد. پس حضرت حق ممکنات را که امکان، ذاتی خودشان است وجود می‌دهد و از این جهت هر ممکن‌الوجودی مظهری از اسماء الهی است و در ذات خود هیچ وجودی ندارند. موفق باشید
28917
متن پرسش
سلام علیکم: آیا با توجه به اینکه مقوله تهاجم فرهنگی اساسا تغییر سبک زندگی بصورت شبکه ای است می‌توان گفت آنگاه که در دوره سازندگی و با روندهایی که توسعه گرایی و لیبرالیزم اقتصادی را شروع کرد پیوستش لیبرالیزم فرهنگی و توسعه سیاسی مدرن در دوره اصلاحات بود و اینها بصورت یک پیوست و چرخه و منظومه است که اگر لیبرالیزم و توسعه اقتصادی را بپذیریم، بتدریج لیبرالیزم فرهنگی و توسعه سیاسی مدرن هم به دنبالش می آید تا حدی‌که گفته شود باید از اسلام انقلابی گذار کنیم و حتی از ولایت فقیه دست بکشیم یا محدودش کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً همین‌طور است. ما فعلاً در حال هزینه‌دادن آن غفلت هستیم و عملاً ناخواسته در حاشیه‌ی دنیای مدرن قرار گرفتیم هرچند از نظر سیاسی بحمدللّه جهان ما جهان بیرون از دنیای مدرن است. آنچه شدیداً بنده را امیدوار می کند روحیه‌ی توحیدی و سعه‌ی صدری است که در ذات انقلاب اسلامی نهفته است که می‌تواند همه‌ی عالم را از آن خود کند و استکبار را از جهان بیرون نماید که البته این بحث، عرضِ عریضی دارد و اگر نتوانیم درست موضوع را تبیین کنیم، ما را به یک خوش‌باوری متهم می‌کنند. شاید در سلسله بحث‌های «انقلاب اسلامی، طلوعی بین دو جهان» که در «خانه‌ی طلاب» بحث می‌شود بتوان موضوع را تا حدّی روشن نمود و معنای حضور در آینده به شکل حقیقی خود تبیین شود.

ما خواستیم در این تاریخ با انقلاب اسلامی وارد جهانی شویم که جهان سیطره‌ی فرهنگ غرب نباشد، ولی بالاخره ناخودآگاه خود را در حاشیه‌ی جهان مدرن یافتیم. فعلاً به دنبال مقصر نمی‌گردیم و بر این هم تأکید نمی‌کنم که ظرفیت آن را داشتیم که در جهانی حاضر شویم که جهان سیطره‌ی غرب نبود. ولی هرچه هست فعلاً این‌جا هستیم که از جهاتی - و نه در همه‌ی جهات- در حاشیه‌ی جهان مدرن هستیم و نیازمند نوعی بازخوانی هستیم که فعلاً در این تاریخ که تاریخ ابتدای انقلاب و آن آمادگی نیست، چه باید باشیم و چه باید بکنیم که با خود نوعی احساس بودن داشته باشیم، بودنی که از خودمان باشیم و احساسِ «حق‌الیقینی» را کم و زیاد در خود احساس کنیم که در این زمانه گویا این تنها معنای بودنی است که می‌توانیم خود را بپذیریم.

آری! همان‌طور که انقلاب اسلامی همچون موجودی زنده مراحلی را به سوی بلوغ دارد، نسبت ما نیز با این ودیعه‌ی الهی مناسب حضور تاریخی‌اش در مراحل گوناگون به یک معنا متفاوت می‌شود - بدون انکار اصلِ وجود تاریخی‌اش- در این رابطه می‌توانم بفهمم چرا می‌فرمایید بنده در حال تنقیح مبانی خود در رابطه با نحوه‌ی رجوع به تفکر غربی هستم از آن جهت که وسعت توحیدی انقلاب اسلامی حالت اقیانوسی به خود گرفته که به یک معنا می‌فهمیم چگونه می‌توان دغدغه‌های کانت و هگل و هایدگر را در مواجهه با تاریخ مدرن درک کرد، بدون آن‌که از بستر تاریخی خود غافل گشت و از خودِ اسلامی- ایرانیِ خود در جای دیگر حاضر شد. ولی از این هم نباید ترسید که برای حاضرشدن در جهانی که انقلاب اسلامی بنا دارد در آن حاضر شود تا عقیم نماند، نمی‌توان از شناگری در اقیانوس ترسید. آری! آن‌هایی که آمادگی چنین حضوری را ندارند نباید وارد شوند و به نظر می‌آید عرفان و حکمت اسلامی در کنار فهم قرآن به قرائت علامه‌ی طباطبایی «رحمة‌اللّه‌علیه»، شرط چنین حضوری است وگرنه این آتش نمرودی به گلستان تبدیل نمی‌شود تا فرهنگ انقلاب اسلامی را جهانی کند و تنها در محدوده‌ی حضور سیاسی در مقابل استکبار که آن هم امر مبارکی است، باز می‌ایستیم و معنای دعوت گورباچف را که حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» او را به ملاصدرا و ابن‌عربی دعوت کردند، در نطفه می‌ماند.

موفق باشید

25115
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: عزیز جنابعالی در صوتی هاتون فرمودید یکی از طنابهای قوی شیطان مسئله رزق و روزی است و این که آدم تا برای خودش حلش نکنه راه به جایی نمیبره. بنده ۲۷ سالمه مجرد خیلی پایین تا میام روی خودم کار کنم خانواده میگن فردا پیری و کوری داری برو بیمه رد کن که فردا پیر شدی به یکی هم بگی یه تیکه نون بده بهت نمیده. حالا این طناب من رو زمین زده. تازه ندارم هم که بخوام ماهی ۴۰۰ تومان بدم. توکل هم که بلد نیستیم. هر کی میاد میگه به فکر آیندت باش منم می گم استاد طاهرزاده گفته باید همانطور که گنجشک توکل میکنه با شکم خالی میاد بیرون و با شکم پر برمیگرده باشی. اما باز هم شیطان وعده فقر، مریضی، گرفتاری و بی عزتی میده؟ بابا جان پدر جان تو رو خدا نگو این سئوال توی حوزه مباحث من نیست. کامل پسرتون رو کمک کنید تا بنده هم عاقبت به خیر بشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف، یک کلمه بیش نیست اگر در حدّ معقول جهت کسب روزی تلاش کنید و در همه‌ی موارد، انصاف را، آری! انصاف را رعایت نمایید، در سنّ پیری همان‌طور که روایت‌های موجود در آن کتاب متذکر می‌شود؛ نه‌تنها در پیری درنمی‌مانید، بلکه راحت‌تر از دوران جوانی زندگی خواهید کرد. موفق باشید

22390
متن پرسش
سلام استاد: ممنون از اینکه وقت می گذارید. در جلسه اول شرح گوش سپردن به ندای بی صدای انقلاب اسلامی، جایی فرمودین که هر کس با توجه به مسائلی، حقیقت رو به گونه ای درک می کنه. در مورد قرآن هم داریم که 70 بطن داره و هر کس متناسب با ظرفیتش از آن بهره می بره و یا حدیثی که خودتون به اون اشاره کردین. سوال حقیر این هست که محور وحدت این حقایق چیست و چگونه می توان این تکثر فهم ها را به وحدت حقیقت پیوند زد؟ (مگر اینکه به یک حقیقت واحد معتقد نباشیم)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکته که می‌فرمایید نکته‌ی بسیار دقیقی است از آن جهت که در بستر یک حقیقت که به صورت تشکیکی ظهور می‌کند به موضوع می‌نگریم. مثل آن‌که در عین شدت و ضعفی که نور دارد، با نور روبه‌روییم. لذا حقانیت کلام در بستر همه‌ی این رجوع‌ها به قرآن یا به سخنان ائمه مدّ نظر می‌باشند. یعنی در عین یک حقیقت واحد، جلوات مختلف آن نباید مورد غفلت قرار بگیرد و آن وجه وحدانی و حقانی متن یا سخن، محور وحدت همه‌ی صورت‌های متفاوت آن می‌باشد. این یعنی نظر به وحدت در عین کثرت. موفق باشید

21723

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: سال نو مبارک. استاد جان در کتابی خواندم یکی از بزرگان گفته بودند خواندن زیارت عاشورا چوب دارد. این جمله یعنی چه؟ مثلا اگر کسی روزی یکبار زیارت عاشورا بخواند برایش مشکل ایجاد می شود؟ متشکرم از حوصله شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور همین باشد که شما برداشت کرده‌اید. ولی نمی‌توان به آن سخن اعتماد داشت. زیارت عاشورا، راهِ ارتباط و اُنس با مولایمان حسین «علیه‌السلام» است، در این فضا، هرچه پیش آید خوش آید. موفق باشید

21226
متن پرسش
با سلام و تشکر: به جواب این سوال خیلی نیاز دارم لطفا راهنمایی بفرمایید. ممنون میشم. بنده چادری نیستم، گاهی وقتا که نیاز به حس امنیت و آرامش بیشتری حس می کنم این پوشش رو انتخاب می کنم. لطفا به من بگویید مگر نه راه عرفان و سیر کمال واقعی پذیرفته شدن درون انسان هاست. آیا اگر گاهی وقتها من حس می کنم که نیاز ندارم و با پوشش مانتو روسری و ساده پوش و محجبه ظاهر بشم و اینطوری شخصا حس بهتری دارم. آیا نزد یک انسان کامل چون صاحب عصر (عج) این پوشش من ناراحت کننده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم مشکلی باشد. عمده ستر و پوششی است که موجب تبرّج و خودنماییِ خانم‌ها بگردد و منجر به انحراف روح آن‌ها از وحدت به سوی کثرت گردد و جلب نظر نامحرم در میان آید. موفق باشید

20797

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده: جناب استاد زلزله های اخیر تحلیل های مختلفی رو رقم زده تحلیل از زلزله ی بزرگ تهران! یا زلزله بزرگ ایران! جناب استاد چقدر میشه به این حرفهای زمین شناسی اعتماد کرد؟ استاد نقش و جایگاه خدا توی این اتفاقات چیه؟ جایگاه دعا کجاست؟ استاد این اتفاقات باعث دلشوره میشه. استاد اگه ایران مثه ژاپن خونه سازی می کرد بازم این حوادث سنگین و به پای تقدیر می گذاشتیم؟ ببخشید که اینجوری می پرسم این سوال رو شاید خیلیا داشته باشند. خواهشا دقیق و کامل توضیح بدید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید می‌توان موضوع را در عین ارتباط‌دادن به تقدیر الهی راهِ انتخاب انسان را برای آن‌که مقدرات خود را تغییر دهد، مسدود نکرد، به همان معنایی که در روایات داریم: حضرت علی «علیه‌السلام» از کنارِ دیوار در حالِ فروریختن خارج شدند و فرمودند از تقدیری به تقدیری یا از قدری به قضایی پناه بردم. به این معنا که اگر در سایه‌ی دیوارِ در حال خراب می‌نشستند، تقدیر ایشان آن می‌شد که دیوار به ایشان لطمه بزند. با همه‌ی این اوصاف ما باید در حدّ توان خود فعالیت داشته باشیم، نه آن‌که گمان کنیم می‌توانیم همه‌چیز را در اختیار بگیریم. موفق باشید

19085
متن پرسش
با سلام: شما در بحث شرح مصباح الهدایه جلسه 45 در آخر فرمودید که معاد تمام اعیان به عین محمدی و معاد عین محمدی به اسم الله اعظم و معاد اسم الله اعظم مقام تعین اول است تا اینجای گفته شما صحیح، سوال من این است ما در قرآن داریم که «لمن الملک الیوم لله الواحد القهار» این در صورتی محقق می شود که همه تعینات در مقام ذات مستهلک شوند در این صورت ما می توانیم برای تعین اول هم معادی متصور شویم و معاد تعین اول را مقام ذات احدی بگیریم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» می‌فرمایند: مقام «واحد قهار» همان مقام احدیت است. بنابراین از این جهت سخن شما سخن صحیحی است به شرطی که مقام عین محمدی را، تعیّنِ مقام اللّه در مقام احدیت نگیریم و آن را در مقام واحدیت و الوهیت که مجمع اسماء الهی است در نظر بگیریم. موفق باشید

18763
متن پرسش
سلام علیکم: پیرو سوال 18754 (همه اهل کتاب یکسان نیستند)؛ نظر حضرتعالی راجع به آیات شریفه ﴿ومَن يَبتَغِ غَيرَ الاِسلمِ دينًا فَلَن يُقبَلَ مِنهُ وهُوَ فِي الاءخِرَةِ مِنَ الخسِرين ٭ كَيفَ يَهدِي اللهُ قَومًا كَفَروا بَعدَ ايمنِهِم وشَهِدوا اَنَّ الرَّسولَ حَقٌّ وجاءَهُمُ البَيِّنتُ واللهُ لايَهدِي القَومَ الظّلِمين) چه خواهد بود در حالی که تصریح شده است نزد خداوند غیر از اسلام پذیرفته نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر دو آیه به کمک تفسیر المیزان در حین عرایضی که در مورد سوره‌ی آل‌عمران بحث شد؛ مورد بررسی قرار گرفت. به قول علامه‌ی طباطبایی «اسلام» درآیه‌ی اول دین اسلام منظور نیست، بلکه منظور روحیه‌ی تسلیم به حکم خدا است که در نسبت با هر دینی مصداق دارد. لذا می‌فرماید: «تعالوا إلی کلمة سواء بیننا و بینکم» و آیه‌ی دوم نظر به ریزش‌های داخل نظام اسلامی دارد به همین جهت در خطاب به جامعه‌ی اسلامی می‌فرماید چگونه برکات وجود رسول خدا را می‌بینید و بعد به همان جاهلیت قبلی برمی‌گردید؟ موفق باشید

8495

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و خداقوت در آیه 28 سوره مباره آل عمران. خدای متعال مومنان را از دوستی و سرپرست قراردادن کافران نهی فرموده. این دوستی و سرپرستی دقیقا به چه معناست؟ و آیا در شرایط سیاسی کنونی مصداقی دارد یا خیر؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ولایت در آیه‌ی مذکور هم به معنای دوستی و هم به معنای پذیرش شخصیت فکری و تمدنی کفر می‌باشد و مصداقش امروزش همان چیزی است که واقع شده که فرهنگ غربی بر همه‌ی شئون ما حاکم شده و آن‌طور که بایسته است از اسلام عزیز و ولایت الهی بهره‌ی لازم را نمی‌بریم. موفق باشید
7290

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام.استاد گرامی بنده دانشجوی سال دوم رشته مشاوره هستم واحساس نیازشدید به مطالعه یک سیر علم النفس دارم.لطفا مرا راهنمایی فرمایید. باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم همان سیر مطالعاتی روی سایت خوب است. موفق باشید
29845
متن پرسش
سلام استاد. خسته نباشید: استاد بنده دانش پژوه رشته کلام در حوزه هستم و من در مورد بحث سرنوشت و قضا و قدر زیاد مطالعه کرده ام. من جمله کتاب انسان و سرنوشت و عدل الهی شهید مطهری و نیز مباحث تفسیر المیزان که مربوط به بحث سرنوشت و قضا و قدر است و نیز چند کتاب اعتقادی دیگر. ولی هنوز یک مساله مهم برایم حل نشده است. اینجوری که من فهمیدم نهایت حرف علامه و شهید مطهری در بحث قضا و قدر و سرنوشت این است که نظام علت و معلولی عالم تجلی قضا و قدر الهی است و هر چیزی که در چارچوب این نظام محقق بشود مورد قضا و قدر الهی قرار گرفته است و از جمله این قضا و قدرها وجود انسان مختار است و لذا هر چه که به واسطه اختیار و اراده انسان حادث می شود نیز داخل در قضا و قدر الهی است. در اینجا دو سوال و ابهام مطرح می شود: ۱. بر اساس این تحلیل این نتیجه حاصل می شود که سرنوشت هر انسانی، برآیند فعل و انفعالات حاصل از نظام علت و معلولی عالم است. یعنی نتیجه حاصل از اعمال خود من و شرایط محیط و اعمال دیگر انسانها، همان تقدیر من می شود. چون نظام علت و معلولی نظام ثابتی است و هر علتی هم لاجرم معلول خاص خودش را دارد و لذا برآیند همه این معالیل- مثلا ناظر به من- می‌شود سرنوشت من. ولی استاد این تحلیل با معارف دینی که بیان می‌دارد که تک تک انسانها تحت ربوبیت الهی هستند و او آنها را با توجه به اعمال و رفتار و نیاتشان تدبیر می‌کند منافات دارد. مثلا وقتی خداوند اراده می کند که بنده ای دچار سنت استدراج شود و لذا مثلا باید ثروتمند یا دارای عمر طولانی بشود، این برنامه خداوند چگونه با توجه به تاثیرات دیگر علت های موجود در عالم بر روی این فرد- که تاثیر گذاریشان حتمی است- قابل جمع است؟ آیا خداوند نظام علت و معلولی را به هم می زند یا در آن دست می برد؟ ۲. از طرف دیگر اگر بخواهیم کاملا به این حقیقت که تک تک انسانها تحت ربوبیت و مدیریت الهی هستند پایبند باشیم شبهه جبر پیش می آید. مثلا وقتی قائل باشیم که مرگ و زندگی یا رزق یا صحت و سلامتی هر انسانی به طور مشخص توسط خداوند- و با توجه به حالات و رفتار خود فرد- برنامه ریزی می شود، نقش اراده های دیگر انسانها و تاثیر آنها بر وضعیت دیگران چه می شود؟ مثلا وقتی کسی کشته می شود، بر اساس مبانی دینی باید گفت که خداوند این قدر عمر را برای او مقدر کرده است پس در اینجا نقش قاتل او چه می شود؟ یا مثلا آیت الله جوادی آملی در دیدار با ظریف فرمودند که اگر دور ایران را سیم خاردار هم بکشند رزق ما مشکلی پیدا نمی کند چون رزق ما دست خداست. خب بر اساس این تحلیل پس مثلا در مورد مردم یمن باید گفت که چه عربستان به یمن حمله می کرد و چه نمی کرد مردم یمن دچار این قحطی و فلاکت می‌شدند؟ ولی این تحیل با وجدان هر انسانی ناسازگار است. اگر هم این حرف را نپذیریم ربوبیت الهی مخدوش می‌شود یعنی خداوند در تدبیرش منفعلانه عمل می کند و انسانهای دیگر می توانند تدبیر خداوند را در مورد بنده دیگری تحت الشعاع قرار دهند. خلاصه کلام اینکه که تحویل قضا و قدر الهی به نظام علت و معلولی با ربوبیت تام الهی نسبت به هر انسانی ناسازگار است و از آن طرف ربویت تام الهی نسبت به هر انسانی هم با اختیار دیگر انسانها ناسازگار است. استاد اگر در اینجا مجال پاسخگویی نیست لطفا حتما کتاب، مقاله، صوت یا هر چیز دیگری معرفی نمایید تا این سوال که مدت بسیار زیادی است ذهنم را درگیر کرده برایم حل شود. ان شاء الله. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در نظام علی و معلولی انسان می‌تواند خود را تعریف کند که مطابق آن نظام چه علتی را برگزیند تا به معلول خاص آن علت دست یابد و لذا مانع کمالات انسان نیست. ۲. آری همه چیز در بستر ربوبیت الهی جلو می‌رود ولی همان ربوبیت راهی برای به دست آوردن رزق فراهم کرده و این که اگر کسی رزق کسی را از او ربود، برود و رزق خود را از او بازستاند به همان دلیل که می‌دانیم رزق ما از قبل تعیین شده. پس معلوم است که اگر در اختیار ما نیست باید ببینیم چه کسی آن را ربوده است. ۳. با این همه بالاخره کوتاهی‌های ما در کسب رزق مقسوم آن رزق را از ما نمی‌گیرد ولی در به دست آوردن آن به سختی دچار می‌شویم و موضوع قحطی‌ها را باید در این رابطه تحلیل کرد. ۴. پیشنهاد می‌شود جزو «جبر و اختیار» که روی سایت هست را مطالعه فرمایید. در ضمن سری به جواب سوال 29841 بزنید. موفق باشید

24587
متن پرسش
سلام: ببخشید، آیا آیت الله بهاالدینی می توانست شخصیتی مثل امام خمینی شود؟ و آیا امام خمینی می توانست به ایشان کمک کند تا مثل ایشان باشند؟ تشکر. التماس دعای فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. این بزرگان متوجه‌ی تقدیر خود می‌شوند و در همان مسیر خود را رشد می‌دهند. موفق باشید

23461

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در هنگام ظهور امام زمان (عج) از چه طریقی می توان مطمئن شد که ایشان واقعا همان امام وعده داده شده هستند و با دیگر مدعیان دروغین تفاوت دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که انسان‌های حق‌طلب متوجه‌ی حقانیت نایب آن حضرت می‌شوند، چون‌که صد آید نود هم پیش ماست، به ‌خوبی به اصل مطلب متذکر می‌شود. موفق باشید

22883

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: ادراکات ما که یقینی هست (مانند ادراک عالم مستقل از ذهن) آیا این یقین منبع خارجی دارد که عقل یا نفس دائما به آن منبع متصل است که آن را یقینی درک می کند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس انسان با تفکر در امور، آماده می‌شود تا با عقل فعّال مرتبط گردد و از انوار آن فیض دریافت کند. موفق باشید

22699
متن پرسش
با سلام خدمت جنابعالی: بنده جوانی دانشجو هستم و دوستدار دین اسلام، تفکری در بنده شکل گرفته مایلم نظر شما را در مورد میزان درست بودن آن بدانم دیگر واقعا هیچ امری و فعلی در این دنیا بنده را بهم نمی ریزد که چرا اینطور شد و فلان طور نشد و یا ای کاش جور دیگری بود البته حواسم را جمع می کنم تا از وظایفم کوتاهی نکنم ولی دیگر به هیچ وجه منتظر نمی مانم تا خواسته دلم بشود و هر چه بشود راضی هستم. حال ایرادی که اطرافیانم به من می گیرند این است که اینگونه هم نیست و این حالت را افراطی می دانند مثلا می گویند انسان ساخته تفکرات خویش است و فردا همان می شود که امروز به آن می اندیشی و انسان باید خودش را در اهدافش تصور کند تا محقق شود یا اینکه به کائنات انرژی مثبت بدهد تا از همان ها پس بگیرد و از این قبیل صحبت ها که البته بنده نمیگم این ها اشتباه است و یا امیدوار نیستم ولی نظرم این است که هر آنچه خدا بخواهد همان می شود. حرفم این است که مگر ما به دنیا آمده ایم تا مدام خودمان را در رسیدن به اهداف هر چند خوبه این دنیا تصور کنیم؟ درست است خدا تلاش می خواهد به دعای بنده اش شنواست از ما طلب کردن خواسته اما من فقط دعا و تلاش می کنم آنها می گویند با فکر کنی به اینکه نتیجه اتفاق افتاده ولی می گویم هر آنچه خدا بخواهد اتفاق می افتد و ابدا منتظر اتفاق خاصی نیستم آیا این نگاه افراطی است؟ با تشکر از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید همان است که شما می‌گویید. آن حرف‌ها ریشه در توهّم انسان‌ها دارد و موجب ساختن زندگی توهّمی می‌شود. موفق باشید

22313

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: آیت الله جوادی در شرح فصوص در فص یعقوبی می فرماید کشف روحی در مقام اجمال است و بالاتر از کشف قلبی که تفصیلی است و چون به اجمال زنده بودن یوسف را می دانست آنقدر گریه کرد تا کور شد ظاهرا منظور این است که اگر به تفصیر می دانست اینقدر ناله نمی کرد چرا کشف روحی با اینکه از کشف عقلی بالاتر است ولی اجمالی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور استاد از اجمال، وسیع‌تربودن باشد وگرنه آن اشکالی که به نظر شما رسیده است، وارد است و شاید به طور کلی بتوان گفت علمِ حضرت یعقوب «علیه‌السلام» در زنده‌بودنِ حضرت یوسف «علیه‌السلام» در حدّ علمِ نفس ناطقه بوده است که مادونِ کشف قلبی است. واین‌جا معنا می‌دهد که آن علم اجمالی باشد. موفق باشید

22129
متن پرسش
سلام: در جلسه چهارشنبه مثالی زدید که شخصی که پشت میز نشسته برای یک امضا آنقدر سنگ می اندازد تا نفس اماره لذت ببرد و.... این مثال برای بنده خیلی ملموس بود حتی خودم این قضیه را در خودم تجربه کردم. البته الان بحمدا.... پیشرفت زیادی کردم ولی می خواهم بدانم ریشه این لذت بردن از نشان دادن وجه تخاصم کجاست؟ لطفا در نسبت با این تاریخ پاسخ دهید؟ متکشرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ما هنوز گرفتار تاریخ استکباریِ فرهنگ مدرنیته باشیم معنای خود را در کبر و استکبار جستجو می‌کنیم و با رجوع به فرهنگ ایثار و تواضع می‌توانیم از آن لذاتِ شیطانی به لذاتِ الهی ایثار و تواضع وارد شویم. موفق باشید      

21687

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
جناب استاد سلام: ۱. آیا افکاری که مایل به آنها نیستیم و اجبارا در ذهن ما نقش می بندند و افکاری هستند که ما را اذیت می کنند و قادر به رفع آنها نیستیم، از القائات شیطانیست؟ یعنی از خارج به ما القاء می شود؟ برای دفع اینگونه افکار چه روش و راهی هست؟ ۲. آیا افکار نیکو و آرامش بخش که برخی موارد در ذهن ما نقش می بندد و می دانیم که در آن لحظه اصلا به آن موضوع فکر نکرده ایم و بدون مقدمه به ذهنمان خطور می کند از جانب ملائکه به ما القاء می شود؟ برای بیشتر شدن این افکار چه راه و روشی هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌شود گفت در هر دو حالت همان‌طور است که می‌فرمایید. می‌ماند که در موقعی که خطورات شیطانی ورود می‌کند بنا به فرمایش آیت الله بهجت، باید آن را دنبال نکنیم تا به مرور از شدت و حدت آن کم شود. موفق باشید

19681

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقت تون بخیر، عید شما مبارک. یه مدتی هست که دلم نشاطش رو از دست داده. نمی تونم مثل قبل نماز شب یا قرآن یا هر دعای دیگه ای رو انجام بدم. قبلا این کارا رو خیلی راحت انجام می دادم ولی بدون باور و اعتقاد درست و محکم، اما الان که باورهایم قوی تر شده اراده ی انجام این کارا برام سخت تر شده. از این بابت خیلی ناراحت و نگرانم احساس می کنم بدترین فرد روی زمین هستم وقتی که باورهایم را نمی توانم با اراده ام جامه ای زیبنده اسلام و مسلمان بودنم بپوشانم، خیلی ناامید هستم از خودم و تنها امیدوار به لطف خدا هستم. نمی دونم باید چکار کنم تا از این بی اراده بودن تو انجام اعمال رها بشم و تنها ایمان نداشته باشم که ایمان بدون عمل صالح اصلا ارزشی نداره و برعکسش هم همین طور. این دو با هم هستند که قیمتی می شوند. استاد به نظرتون باید چکار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقه بعضاً که آمادگی پرواز دارد هم عقل بهتر مطالب را درک می‌کند و هم قلب، اگر قلب در صحنه باشد قلب در بسط قرار می‌گیرد و اگر عقل در صحنه باشد و موضوع مورد نظر عقلی باشد، عقل در بسط قرار می‌گیرد. هراندازه خود را گرفتار آرزوهای دنیایی نکنیم و پرحرفی را کنار بگذاریم، عقل و قلب منوّر به بسط می‌شوند. ظاهراً قصه از همین قرار است در حدّی که مولوی هم ما را نصیحت می‌کند که عاقلانه با این موضوع برخورد کنیم و نگران نباشیم. می‌گوید: ای برادر عقل یک‌دم با خود آر / دمبدم در تو خزان است و بهار. خوب است که هر روز  مدتی با «دعای صباح» مأنوس باشید. موفق باشید

18862
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد آیا روحی که برتر از ملائکه در شرح مقالات اثبات می کنید همان حقیقه محمدیه (علیه السلام) است و یا فروتر و یا فراتراست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایت داریم که حضرت مولى الموحدين (ع) فرمودند: «أَنَا أَمِيرُ كُلِّ مُؤْمِنٍ»؛ من در همه‏ ى تاريخ امير هر مؤمنى هستم كه بوده و يا خواهد بود. يعنى همين‏طور كه حضرت جبرائيل (ع) به همه‏ ى پيامبران وَحى مى‏ كنند، مقام نورى اميرالمؤمنين (ع) نيز همه‏ ى مؤمنين را در سير به سوى كمالِ ايمان كمك مى‏ نمايند. سپس فرمودند: «وَ أُيِّدْتُ بِرُوحِ الْعَظَمَةِ»؛ و من از طريق روح عظمت مدد مى ‏شوم. موفق باشید‏

نمایش چاپی