بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
18814

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1. چرا اسم حضرت لوط (ع) با فعل نامشروع قوم لعنت شده اش شباهت دارد؟ 2. و آیا نام مبارکشان معنی خاصی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لوط اسم مبارک آن حضرت بوده. مثل آن‌که می‌گوییم قوم حضرت نوح یا قوم حضرت موسی، گفته می‌شود قوم حضرت لوط 2- معنای واژه‌ی لوط را نمی‌دانم. موفق باشید

18455
متن پرسش
سلام استاد: چه کنم خودم رو با دیگران مقایسه نکنم؟ از لحاظ اینکه مثلا مشکلات من را ندارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به راهی که خداوند در مقابل ما گشوده است تا به قرب او برسیم، راضی باشیم و آن راه با آن‌چه به ما داده است گشوده می‌شود نه به وسیله‌ی آن‌چه به ما نداده است. موفق باشید  

16214

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و خدا قوت: برخی از مردم می خواهند ترجمه قرآن بخوانند. از بنده سوال می کنند چه ترجمه ای خوب است. بنده نمی دانم کدام ترجمه را معرفی کنم تا به مقصد آیات اشاره ای هرچند مختصر داشته باشد. اگر می شود راهنمایی کنید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده اطلاعات کافی نسبت به ترجمه‌های موجود ندارم. بالاخره هرکدام حُسنی دارد. ترجمه‌ی آیت‌اللّه مکارم و استاد بهرام‌پور قابل استفاده است. موفق باشید

14792
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فاضل و ارجمند لطفا بفرمایید هدف آفرینش عبادت است یا معرفت؟ اگر کسی با خدا انس عالی دارد بالاتر است یا کسی که معرفت نفس و معرفت الله دارد یا کسی که همه را دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً در روایت داریم: «لیعبدون اَی لیعرفون» زیرا با عبادت حجاب‌های بین ما و خدا برطرف می‌شود و بیشتر او را ادراک می‌کنیم. موفق باشید

8322
متن پرسش
باسلام اینکه ابلیس درمقابل خداوند سجده نکرد به دلیل تبعیت از نفسش بود یا اینکه کسی وی را وسوسه کرد؟چگونه میشود او بدون وسوسه ی کسی درمقابل خدا سجده نکند؟خواهش میکنم جواب کاملی دهید...از حضرت آدم گرفته تا الان با توجه به اینکه وسوسه های ابلیس درکار بوده میتوان قبول کرد که گناهان ما با تبعیت از وسوسه های او بوده اما معلوم نیست ابلیس چطور حسود شد و به آدم حسادت کرد؟غیر از وسوسه هم میشود حسود شد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ما هم که تحت تأثیر شیطان قرار می‌گیریم به جهت نفس امّاره‌ی خودمان است و شیطان به خودی خود تجسم کامل منیّت یا نفسانیت است و منشأ تحریک همه‌ی نفسانیت‌ها. هرکس که به جای نظر به رحمت الهی نظر به امکانات بقیه داشته باشد حسود است چه شیطان در میان باشد و چه نباشد. به همین جهت شیطان در قیامت می گوید: وَ قالَ الشَّیْطانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَ ما کانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لی‏ فَلا تَلُومُونی‏ وَ لُومُوا أَنْفُسَکُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِما أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمینَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ (ابراهیم/22) و شیطان، هنگامى که کار تمام مى‏شود، مى‏گوید: «خداوند به شما وعده حق داد؛ و من به شما وعده(باطل) دادم، و تخلّف کردم! من بر شما تسلّطى نداشتم، جز اینکه دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید! بنا بر این، مرا سرزنش نکنید؛ خود را سرزنش کنید! نه من فریادرس شما هستم، و نه شما فریادرس من! من نسبت به شرک شما درباره خود، که از قبل داشتید، (و اطاعت مرا همردیف اطاعت خدا قرار دادید) بیزار و کافرم!» مسلّماً ستمکاران عذاب دردناکى دارند! . موفق باشید
7274

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام. من در زمینه موضوع جبر و اختیار نیازمند راهنمایی هستم. لطفا مرا راهنمایی کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده بحمداللّه جزوه‌ای در این مورد تنظیم کرده‌ام تحت عنوان «جبر و اختیار» و هم در سی‌دی معارف 1 عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
2206

سلوک فردیبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم.سلام علیکم .ایا بعد از اتمام یک دوره عقاید و تنبیه عقلی بطور متوسط رجوع به کتب معاد برای مدت یک سال یا بیشتر در کنار کتب حوزه تا انکه نگاه دیگر به خود و عالم پیش رو داشته باشیم نظر شما چیست البته این با توجه به کلام علامه که در جزوه روش المیزان فرمودید بیان شد که در مباحث معرفت دینی ابتدا معاد بررسی شود .تصورم ان است که با این کار قلب را با خبر میکنیم تا بیشتر ضرورت مسیر سلوک راداشته باشیم البته ذیل نورحضرت امام ره.توضیح بفرمایید.با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اگر به دروس حوزه ضرر نرساند فکر خوبی ست و با نظر به معاد، انسان جایگاه بسیاری از دستورات دین را می‌فهمد و اساساً مباحث معاد اگر به صورت حضوری مطرح شود خودش به خودی خود یک نحوه سلوک در خود دارد. موفق باشید.
28088
متن پرسش
سلام علیکم: استاد مدتی است این دل مشغولی من شده و کمی ذهن خودم را به آن مشغول کرده است. خواستم این مطلب رو از خود حضرتعالی بعنوان استاد خودم بپرسم. شما با توجه به وضعیت کنونی، معتقدید جامعه ویژه جوانان دیندار تر و مانوس با دین هستند و یا مردم و جوانان به دین حداقلی اعتقاد پیدا کرده اند و سبک دینداریشان از دینداری که مد نظر امام و آقا هست بسیار فاصله دارد؟ چون با دیدن یکسری مظاهر و پوشش ها و سوالات و حرفها و رفتار و سکنات مردم ویژه جوانان این مطلب مطرح می‌شود حکومت مردم را از دین گریزان کرده و مردم بسمت دین حداقلی رفته اند و انس شان با دین به شیوه دیگری شده است و بیشتر بینش سکولار دارند. شما جامعه و مردم را دیندار تر و مانوس تر با هویت دینی فی الحال می بینید یا گریزان از دین با معتقد به دین حداقلی و حتی بینش سکولار؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم چون ما مردم را به حدّ اقلِ دین توجه دادیم و در حدّ فقه، متوقف‌شان کردیم و ابعاد حِکمی و عرفانی دین را با جوانانی که بسیار آماده بودند، در میان نگذاشتیم؛ شما امروز با مردمی روبه‌رو هستید که دین را جدّی نمی‌گیرند. راستی! دینی که امروز ما در مجامع عُرفی و سنتی خود مطرح می‌کنیم، واقعاً جای جدّی‌بودن دارد؟! چرا حضرت امام برای همین مردم، شرح سوره‌ی حمد را پیش کشیدند؟ و ما هنوز اندر خمِ هیچ‌کوچه‌ای نیستیم. خدا به دادمان برسد در آینده‌ای که ما بخواهیم با این معارف دست و پا شکسته حاضر شویم. موفق باشید      

27421
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهر زاده عزیز و تشکر فراوان از مطالب ارزنده و به معنی واقعی کلمه حضوریتان. ۱. آیا حضرت امام به طور اجمال در سنین جوانی متوجه بودند که قرار است در آینده امری بزرگ و کار مهمی انجام دهند؟. ۲. آیا حضرت رب برای ضربه نهایی به غرب روح الله خمینی ثانی دارد پرورش می دهد؟ و ما باید در آینده شاهد حضورش باشیم؟ ۳. فلسفه اینکه حضرت رب عارف را نسبت به درک های وجودی اش مطمئن نمی سازد و عارف همیشه نسبت به آنچه که حس می کند در شک است چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شاید بتوان گفت روح حضرت امام به سوی اموری میل داشته که در ضمیرِ ناخداگاه‌شان متوجه‌ی چنین مسئولیتی بوده و آماده‌ی چنین مسئولیتی می‌شده .۲. به نظر بنده راهی که حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» گشودند، روز به روز وسعت و عمق می‌یابد ولی در بستر همان راه. ۳. رابطه با حقیقت، همیشه از این قرار است چون حالت حصولی و سوبژکتیو ندارد. موفق باشید

26168
متن پرسش
سلام استاد بزرگوارم: خدا شما را برایمان حفظ کند. استاد عزیز، از لحظه ای که خبر شهادت حاج قاسم را شنیدم گوییا افقی بلند تا ابدیتی طیب و طاهر در برابرم گشوده شد، و شوق خوب بودن و خوب ماندن را در من به صورت تصاعدی فزونی بخشید. البته من خودم به حول و قوه الهی انقلابی بوده و هستم و رهبری حکیم و فرزانه انقلاب مراد و راهنمای مسیرم است ان شاءالله منتهی با شهادت حاج قاسم با ریخته شدن این خون مطَّهر و مطِّهر خداوند شوق آزاد شدن از همه بندهایی که در اثر گناه و بی مبالاتی بر بالهای روحم دسته شده بود را در وجودم ریخت‌. خیلی افراد دیگر را دیدم که آنها هم کم و بیش همینطور بودند همه دوست داشتن خوب باشن خوبتر بشن خوش خلق تر و... اولا استاد جان، میزان این افق گشوده شده در هر فرد با چه چیزی نسبت دارد؟ یعنی افرادی که در عین انقلابی بودن بیشتر به حلال و حرام توجه دارند، کمتر دچار این انقلاب روحی می شوند؟ این میزان به چه چیزی بستگی دارد؟ مساله دوم اینکه استاد جان این حالت در روزهای اول شدیدتر بود، چرا رفته رفته کمتر می شود با اینکه یقین دارم این موضوع جز عواطف زودگذر و هیجانات نبود، حالتی بود که در شهادت شهید حججی هم تجربه کردم اما در مورد سردار شدیدتر بود. بعضی اینگونه موضوعات رو به رسانه و شانتاژ خبری و... ربط می دهند اما من در مورد موضوعات این چنینی فقط دل و روح آدمها رو دخیل می دونم، من قبلا هم سردار رو می شناختم ارادت قلبی نسبت بهشون داشتم و همون لحظه آگاهی از شهادت قبل از برنامه های صدا و سیما، اون افق گشوده در برابرم بازشد. استاد چرا این حالت همیشگی نیست و با خاکسپاری آن مرد بزرگ کمتر شد؟ و الان باید تلاش کنم تا اون حالت رو حفظ کنم البته تلاش می کنم اما قرار همین است؟ یعنی در ادامه تلاش لازم است؟ چرا همیشه آن حالت که انگار در عوالم بالا سیر می کنی نیست؟ نکته آخر اینکه استاد جان، وقتی حاج قاسم که سرباز راه امام حسین علیه السلام است چنین خون شریف، روشنگر، تاریخ ساز و... دارد که من یقین دارم یقین دارم یقین دارم که تمام سلول سلول بدن این مرد تمام گلوبولهای خون ابن مرد، به تاسی از اخلاص حاکم بر روحش الهام بخش است_ استاد وقتی سرباز طریق الحسین چنین است، خون آن امام چه با دلها کرده؟ وای وای وای که از فهم خارج است. صلی الله علی الحسین علیه السلام
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱.در این رابطه خوب است به غزل شماره‌ی ۸۰ که إن‌شاءاللّه این روزها بر روی سایت می‌آید، نظری بفرمایید. ۲. در این رابطه نیز عرایضی تحت عنوان «سردار شهید مقاومت و یوم الفصل انقلاب اسلامی» شده است. ۳. همیشه قاعده از این قرار است که برای آمدن نفخه‌ای جدید، نفحاتِ قبلی کمی کنار می‌روند و در «یوم الحشر» است که همه‌ی آن حالات به «حشر» می‌آیند. ۴. همین طور است که می‌فرمایید. واقعاً اگر خون شهید حاج قاسم آمریکا را از منطقه بیرون می‌کند و زمینه‌ی افولِ آن را فراهم می‌نماید، خونِ مولایمان حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» بساط کلّیِ نه تنها امویان بلکه همه‌ی ظالمان تاریخ را در هم پیچید. موفق باشید

26104
متن پرسش
سلام استاد: چند روزی بود شعفی داشتم، شوقی داشتم، حالی داشتم. در حال کار کردن مطالب شیخ اکبر بودم که خبر شهادت حاج قاسم را شنیدم. در مطلب عشق روحانی و (شدن به محبوب) و قیام به حق محبوب بودم، می خواندم و دل و قلوه با ابن عربی رد و بدل می شد، وقتی خبر شنیده شد اما در خیالم به شیخ گفتم: ای شیخ، نگاه کن، ببین شدن به محبوب را ... ببین قیام به محبوب را، ببین قاسمی را که هیچ می شود و محبوب (به او می شود..!) وقتی دستخط حاج قاسم را دیدم که ساعتی قبل از شهادتش نوشته بود: خدایا عاشق دیدارتم، دیداری که موسی از آن طاقت ایستادن نداشت. این جملات آن چنان ملموس کردند منازل را برای من که خیلی دوست داشتم از خواجه بپرسم: آیا بین این منازلی که بیان فرمودی پرش چند ده منزلی به منزل مابعد از آخر ممکن است؟ یا من متوهم شده ام؟! نمی دانم، حاج قاسم روح عجیبی بود که گویی از هفته ها قبل شور و شعفش در ما اثر گذاشته بود ، گرچه نمی توانستم به کسی بگویم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با فهم راهِ عرفان، می‌توانیم آن‌چه در مقابل حاج قاسم گشوده شده را تبیین کنیم تا آن راه، همچنان با رهروانِ بیشتری ادامه یابد. موفق باشید

24234
متن پرسش
سلام: افلاطون میگه شدن مداوم و هرگز نابودن تنها شکل وجود در آنجاست میشه در این باره کمی توضیح بدید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تجلی دائمی که در عین‌الوجود هست را باید مدّ نظر آورد و این‌که عین‌الوجود هیچ‌چیزی جز عین‌الوجود نیست. موفق باشید

23882
متن پرسش
با سلام به خدمت استاد عزیز: بنده مصاحبات و مقالات استاد را مطالعه کردم و یکی از مبانی و روش استاد ارتباط متون و علوم است حال در اصول فقه مرحوم مظفر بحث وجود رابط و استقلال مطرح شده است و بعد از آن ارتباط کلمه و کلام که منجر به تعریف اسم و فعل و حرف از دیدگاه امیرالمومنین شده است یعنی بعد از مطرح کردن بحث فلسفی (حقیقت و وجود خارجی) به وجود لفظی و اعتبارات برداخته است حال سوال این است که آیا این ارتباط دهی صحیح و مطلوب است یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف درستی است که از نظر ظاهر رابطه‌ای بین زبان و معانی، اعتباری است و انسان برای معانی، الفاظی را اعتبار می‌کند. ولی در مباحث فلسفه‌ی زبان، بحث می‌شود که واژه‌ها، صورت‌های حقیقیِ معانی هستند و حقیقت زبان ریشه در روحی دارد که آن زبان را به ظهور آورده است. در نتیجه در رابطه بین زبان و معانی، چنین خواهد بود که رابطه حقیقی است. مثل رابطه‌ی الفاظِ قرآن با حقیقتی که به صورت الفاظ درآمده است، مگر در زبان روزمرّه که هیچ اصالتی در آن نیست. موفق باشید

23552

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ببخشید هی مزاحم میشم. خب سوال دارم چیکار کنم! علامه در بیان و توضیح معجزه بودن قرآن بحث های زیادی میکنن از جمله در جلد یک اشاره ای به آیه ۱۰۲ سوره بقره میکنن «و ما هم بضارین من احد الا باذن الله» که در مورد سحر و اثر گذاری اش است. از طرفی قبل از این موضوع می فرمایند سحر نیز مانند معجزه (و به برداشت من امور غیبی) یک مبدا نفسانی دارد که اگر اذن خدا باشد به صورت سحر ظاهر می شود. حال سوال این است که وجود مبدا نفسانی و ظهور آن فقط مربوط به امور غیبی مانند سحر است یا مربوط به امور مادی نیز هست؟ مثلا تا خداوند اذن ظهور بحارالانوار را نمی دادند بحار ظهور نمی کرد؟! واضح تر بگویم منظورم این است که رسالت و رسول بودن فقط مختص انبیا (َع) است یا هر فردی که خداوند اذن بدهد می تواند در زمینه ای خاص رسالت داشته باشد. حتی اگر آن فرد ادیسون باشد! رسول می تواند امثال طهرانی مقدم باشد؟ که اذن وجود تولید موشک به او داده شده و اذن های دیگر که موجب پیشرفت می شود در ادامه به فراخر به او داده شود؟ میگم راستی خدا خیرتون بده. پرسشگر سوال ۲۲۹۲۷ هستم. حسابی قرآن از دید المیزان کلم رو کار گرفته!! البته بازم توهم میزنم! و گذشته آینده ولم نمیکنه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رسالت به عنوان برگزیدن یک انسان جهت هدایت کلی، غیر از الهامات و القائاتی است که برای هرکسی ممکن است پیش بیاید. پیشنهاد می‌کنم قسمت اول کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که بر روی سایت هست را مطالعه فرمایید. موفق باشید

21905
متن پرسش
با سلام: به نظر شما راه حل تحمل مشکلات، بیماری ها، گرفتاری ها و ناامید نشدن از مشکلات زندگی مادی و صبر در برابر آنها و دچار نشدن به افسرگی در دنیا چیست؟ آیا علت این همه مشکلات نظر به دنیا می باشد و با نظر به قیامت می توان کاملا شاداب و سرحال در این دنیا زندگی کرد یا باید اقدامات دیگری نیز انسان انجام دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه امور را به خدا بسپاریم، در مشکلات، خودمان را در آغوش خدا احساس می‌کنیم. گفت: «چون‌که غم پیش‌آیدت، در حق گریز / هیچ جز حق غمگساری دیده‌ای؟». موفق باشید

20917

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: طلبه هستم می خواستم در رشته علوم تربیتی کار کنم به نظرتون غیر از مطالعات حوزوی چه مطالعات دیگه ای نیازه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر از من بپرسید علوم تربیتیِ واقعی «عرفان عملی و نظری» است یعنی «منازل‌السائرین» و «فصوص‌الحکم». موفق باشید

20890

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: استاد در حال تدوین یک داستان هستم، با موضوع محوری سیره عملی و احوالات معنوی و اهداف متعالی شهداء، بنده طبق سخن خودتون که در یکی از آثارتان فرموده بودید که ما قبل از پیروزی انقلاب کارد به استخوان مان رسیده بود!! بنده بنا دارم که این حالت پژمردگی را در این داستان توصیف کنم و همچنین حالات یک مادر شهید، منتهی چند سوال دارم: 1. بفرمایید که بنده چگونه این حالت کارد به استخوام رسیدن جامعه قبل از انقلاب را شرح بدم؟ لطف کنید مصادیق اقدامات و احوالات فرهنگی آن تاریخ را بیان کنید؟ به عبارتی بهتر بفرمایید چه حالاتی بر جامعه ی آن زمان مستولی شده بود، که حضرتعالی آن را حس می کردید، آن حالات را تشریح نمایید. 2. نقش و سیره عملی «مادر» شهید را چگونه توصیف کنم؟ 3. قبل از پیروزی انقلاب، رابطه ی همین شهداء با امام عزیز چگونه بود، چه نگاه نسبت به هم داشتند؟ اشراقی بود آیا؟ استاد لطف کنید کامل و دقیق به سئوالات بنده پاسخ دهید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که در این موارد بایدبا جمع‌بندیِ لازمی وارد کار شوید. امثال بنده نهایتاً می‌توانم راه‌هایی را به صورت کلی نشان دهم. 1- از یک جهت در جزوه‌ی «ریشه‌های انقلاب» و از جهت دیگر در مقاله‌ی «ای امام» می‌توانید در رابطه با فضای انقلاب اسلامی تأمّل کنید 2- این‌که فرزندانشان را برای اسلام تربیت می‌کردند و نه برای خود 3- روح حاکم در محافل مذهبی تنفر به نظام شاهنشاهی بود و ارادت به امام، ولی به صورت کلی. و همین امر منجر شد تا وقت مناسب، عکس‌العمل لازم را نشان دهند. موفق باشید

20716

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد نظر مبارکتان درباره انجمن خام گیاه خواران که معتقدند انسان نباید اساسا گوشت و لبنیات و غذای پخته بخورد و ادعا می کنند بسیاری از بیماران مخصوصا سرطانی ها با این روش خوب شده اند چیست؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که خوردن گوشت زیاد مکروه است، حرفی نیست. و در این‌که سیره‌ی پیامبر ترک گوشت‌خواری به‌کلّی نبودند هم، نباید از نظر دور داشت. ولی به عنوان درمان اگر مدتی کسی گوشت نخورد مانعی ندارد. موفق باشید

19757
متن پرسش
سلام محضر استاد عزیز و نور دیده: در انتخاب نام نیکو برای فرزند، نیکویی در امروز، به چه معناست؟ به نظر شما چرا امام راحل و امام حاضر جامعه، نام فرزندانشان را از اسماء انبیاء و اولیاء انتخاب نکرده اند؟ تفأل به قرآن کریم برای انتخاب نام، کار درست و نیکویی ست؟ حشرنا الله مع اولیائه و احبائه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اسم هر انسانی خوب است نماد شخصیتی باشد که انسان بتواند کمال خود را در آن شخص احساس کند و با نظر به شخصیت او خود را جلو ببرد. موفق باشید

19468

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: در جواب سوال شماره ۱۴۴۹ فرمودید: «مسلّم انسان‌ها از چیزی که برایشان مجهول است، مضطرب خواهند شد تا این‌که همین حالا انسان خود را در ابدیت خود حاضر بیابد که با دنبال‌کردنِ مباحث معاد این حالت پیش می‌آید.» خوب حالا من که اوایل راه معرفت نفس هستم بالاخره با این حالت که وصف کردم چطور کنار بیام آیا زیاد به یاد مرگ افتادن چه اختیاری چه غیر اختیاری زیاده روی نیست؟ چون گاهی خوابم مختل می شود و روال زندگی مختل می شود. آیا این مشکل برای من است یا در این مسیر برای دیگران هم هست و بالاخره مباحث معاد را چطور با این حالت رد کرد؟ آیا گفته یاد مرگ دل را جلا می دهد بحث دیگریست و به نظر شما با یاد مکرر خدا و تفکر در رحمانیت خدا می توان این حالت را اثر بخشید؟ امیدوارم که توضیح بیشتری بدهید چون ابتدای راهم و می ترسم دچار القائات شیطان شوم. با تشکر از شما استاد عزیز که حوصله نمودید. امیدوارم که وقت شما را تلف نکرده باشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید با مشغول‌کردن ذهن به معارف الهی به‌خصوص با معرفت نفس، شخصیت خود را قوت ببخشید. برای شروع، مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را توصیه می‌کنیم. موفق باشید

19006

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: کسی که با ناامیدی شدید درگیر شده است و مدام افکار منفی آزارش می دهد باید چه کار کند که این افکار فراموش شود و به زندگی باز گردد؟ این افکار باعث شده اعتقادات خوب او نیز تحت تاثیر قرار گیرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 3 جلسه‌ی اول کتاب «آشتی با خدا» در این مورد با شما حرف دارد. موفق باشید

18835
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: بهترین کار برای خانمی که هنوز ازدواج نکرده و سی سال را رد کرده چیست؟ متاسفانه در مسیر کسب معارف اسلامی هم دچار رکود و خستگی می شوم و احساس می کنم به بن بست رسیده ام. به خصوص که ذهنم مدام به سمت علاقه ای کشیده می شود که هنوز منجر به ازدواج نشده و گویا گره های سر راهمان قرار نیست باز شود. نکند به این حرف شما گرفتار شده ام که شیطان سعی کرده به کمک خودم مشکل را حل کند و من فکر می کنم که مسیرم درست است. چگونه رد پای شیطان را تشخیص دهیم؟ همش فکر می کنم که بعد از ازدواج زندگی ام جهت پیدا می کند و به رشد معنوی خواهم رسید. همه چیز را به بعد موکول می کنم که معلوم نیست چه موقع باشد و اصلا این بعدی که منتظرش هستم می آید یا نه. چگونه خود را از این وضع نجات دهم؟ ببخشید که سوالم مشاوره ای است ولی نمی دانم از چه کسی بپرسم، چندین بار از ارسال منصرف شدم ولی آخر هم فرستادم. ان شاءالله به خاطر وقتی که از شما می گیرم بنده را ببخشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نکته‌ی خوبی متذکر شده‌اید که گمان می‌کنید زندگی را باید در بعد از ازدواج‌کردن جستجو نمایید. در حالی‌که اگر دقت کنید هم‌اکنون زندگی در نزد شماست. آری! ازدواج یکی از نیازهای عاطفی ما است ولی ما بدون ازدواج هم، خودمان هستیم. به همین جهت امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» در جواب آن کس که از حضرت پرسید ازدواج بکنم یا نه؟ حضرت فرمودند: اگر می‌خواهی به سیره‌ی برادرم عیسی«علیه‌السلام» عمل کنی، نیاز نیست ازدواج کنی، و اگر می‌خواهی به سیره‌ی حبیبم محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» عمل کنی، ازدواج کن. باید طوری خود را معنا کنید که هم‌اکنون در حال زندگی باشید، اگر هم مورد مناسبی پیش آمد، نوع دیگری زندگی خواهید کرد، به همین جهت زندگی بدون همسر هم خصوصیات خاص خود را دارد و انسان نسبت‌ها و رابطه‌های خاصی را با دوستان و آشنایان در این حالت شکل می‌دهد، نه آن‌که در انزوا به‌سر برد. موفق باشید  

18825
متن پرسش
عرض سلام استاد: کسانی هستن که به شما انتقاد دارن که استاد مدرنیته را رد میکنن ولی سایت دارن و کانال تلگرام دارن و یا از وسائل مدرن استفاده میکنن و میگن رهبر انقلاب هم به شدت آقای طاهرزاده مدرنیته را نزده. خواهش می کنم بنده را روشن کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مدرنیته به عنوان یک فرهنگ هرگز مورد تأیید رهبری نیست و می‌توان از سخنان‌شان این نکته را فهمید و مدرنیته به عنوان ابزار، امروز چیزی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت، می‌ماند فرهنگی که پشت این ابزارها خوابیده است که مقام معظم رهبری در صحبت خود در مورد سبک زندگی روشن کردند که باید متوجه بود این ابزارها ما را گرفتار سبک زندگی غربی نکند و توجه‌دادن به این امر را به عهده‌ی محققین گذاشتند و این آن امری است که نباید از آن غفلت کرد که در هر صورت، هر تکنیکی فرهنگی را با خود می‌آورد و باید نسبت به آن فرهنگ، خودآگاهی پیدا کرد تا اسیر آن نشویم. موفق باشید

18790
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: شهادت حورا انسیه فاطمه زهرا (س) را طوری تسلیت عرض می کنم که زمینه قرب بیشتر به آن حقیقت آسمانی باشد. استاد، پیامبر (ص) قبل از بعثت به دین مسیحیت بودند!؟ زیرا قبل از اسلام آخرین دین آسمانی مسیحیت بوده است، آن زمان هم که اسلام نیامده بود!؟ یا مانند جد بزرگوارشان به آیین ابراهیم خلیل الله ع بودند!؟ خدا شما را برای ما وانقلاب حفظ کند. التماس دعا. در پناه خدا
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌‌و‌آله» می‌فرمایند:  «كُنْتُ‏ نَبِيّاً وَ آدَمُ بَيْنَ الْماءِ وَ الطّين»[1] ؛ يعنى من نبى بودم و آدم بين آب و گل بود. پس رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌‌و‌آله» حقیقت نبوت‌اند و نبوت همه‌ی انبیاء به نورِ نبوت آن حضرت است؛ پس لازم نمی‌آید که آن حضرت بر غیر نبوت خود مقیّد باشند. موفق باشید


[1] ( 1)-« بحارالانوار»، ج 16، ص 403.

18610

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: در بعضی از کلاس هایی که امروزه با عنوان نجوم اسلامی برگزار می شود از روی وضعیت اجرام آسمانی و ستاره شناسی تعین می کنند که مثلا در فلان موقیت نجومی (مثلا فاصله فلان ستاره تا ماه) استجابت دعاهای خاص با شدت بیشتری صورت می گیرد که در این صورت آدم احساس می کند خداوند خدایی است مکانیکی نه خدایی که از رگ گردن به بنده نزدیک تر است و شنوای هر زمان بنده می باشد می خواستم نظر شما را بدانم. با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد اطلاعی ندارم. آری! زمان‌ها و مکان‌هایی که در متون دینی ما بدان توجه شده، برای ارتباط روح انسان با خداوند ظرفیت بیشتری دارند به جهت آن‌که شرایط چنین ارتباطی با رفع حجاب‌هایی که بین انسان و خداوند پیش می‌آید بهتر فراهم می‌گردد. موفق باشید

نمایش چاپی