باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم باز باید به برنامهای که به خود میدهید فکر کنید. با این تفاوت که برای خودتان آن طور که خودتان را میشناسی برنامه بریزید، خودی که هم باید به رفقایش سر بزند و هم تفریح و ورزش داشته باشد و هم کتاب مطالعه کند و هم از فضای مجازی خیلی دور نباشد. هرکس در این تاریخ باید آن شود که باید بشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر کسی میتواند در نظام الهی کاری بکند که دست خدا بسته شود و روی دست خدا بزند؟ پس خیانتها، خیانت به خود انسان است و معلوم است که با توبه، رجوع إلی اللّه صورت میگیرد و انسان از تبعاتِ گناه خود نجات مییابد، هر اندازه هم که سوابق او بد باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: توفیق میخواهد إنشاءاللّه شرایط آن فراهم شود. فکر میکنم مباحث «معرفت نفس» و «فصوصالحکم» تا حدّی جبران آن مطالب باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور از جلسهی سهشنبهها جلسهی شرح «فصوصالحکم» محیالدین باشد که در «سُها» برگزار میشود. صوت آن را از کانال «ندای اندیشه» در پیامرسان تلگرام میتوانید بیابید. موفق باشید
@nedayeandishe
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از طرح مقدمات لازم برای فهم آن حدیث، اگر آن حدیث مطرح شود قلب جوانان، آن را تصدیق میکند زیرا سخنی است از بنیاد فطرت همانها. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خلاصهی کتاب مزبور، همان جزوهی «کلام جدید» است به آدرس:
http://lobolmizan.ir/leaflet/1366/%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید که این حرکات که میفرمایید جهت ارتباط با افراد، در صورت رعایت شئون اسلامی، طبیعی باشد بهخصوص به عنوان مقدمهی ازدواج. ولی باید مواظب بود خیالات و توهمات بر ما غلبه نکند. مواردی داشتیم که خانمی تصور میکرد آن آقا بر اساس انگیزهی ازدواج در فضای مجازی ورود میکند؛ ولی بعد معلوم شد اینطور نیست و یک حالت توهمی برای آن خانم بوده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آیا به این روایت فکر کردهاید که حضرت صادق «علیهالسلام» جهت توجه به بنیادیترین بنیادِ روحانی هر انسان روشن میکنند كه اولًا: قلب انسان كاملًا با خدا آشنا است و خداوند در نزديكترين شرايط به انسان است. ثانياً: مى تواند با خدا روبه رو شود، ما را متوجه نكته اى مى كنند كه خداوند در قرآن به آن اشاره فرموده است كه: «فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ»،[1] و هنگامى كه بر كشتى سوار مى شوند خدا را با تمام خلوص مى خوانند و چون آنها را به سوى خشكى رساند و نجاتشان داد، در همان حال شرك مى ورزند. بعد از طرح اين آيه حضرت فرمودند: آن وقت كه فرد در دريا اميد به هيچ چيز ندارد و به قدرتى لايزال متوسل مى شود «فَذَلِكَ الشَّيْءُ هُوَ اللَّهُ الْقَادِرُ عَلَى الْإِنْجَاءِ حَيْثُ لَا مُنْجِيَ وَ عَلَى الْإِغَاثَةِ حَيْثُ لَا مُغِيثَ»،[2] آن قدرت لايزال كه در آن حالت، آن فرد بدان متوسل مى شود همان خدايى است كه قادر بر نجات است، در آن موقعى كه هيچ نجات دهنده اى براى او نيست، و او فريادرس است، در شرايطى كه هيچ فريادرسى را در منظر خود نمى يابد.
حديث مذكور؛ از بهترين نكته ها براى خدا يابى است. چون اولًا: ما را متوجه خدايى مى كند كه مافوق خداى مفهومى است و در آن شرايط خاص او را روبه روى خود مى يابيم، يعنى همان خدايى كه از طريق قلب بايد با آن مرتبط شد. ثانياً: اين خدا را انسان در وجود خود مى شناسد و احتياج نيست با كتاب و درس و مدرسه وجود او را براى خود اثبات كند. ثالثاً: و از همه مهمتر اينكه كافى است حجابهايى كه خود را براى ما نجات دهنده و فريادرس مى نمايانند كنار رود، يك مرتبه قلب ما خود را با آن خدا روبه رو مى بيند. به همين جهت حضرت مى فرمايند: او خداى قادر بر نجات است آن موقعى كه هيچ نجات دهنده اى نيست، «حَيثُ لا منجى». وقتى در منظر جان انسان مشخص شود كه هيچ نجات دهنده اى نيست و همه آنچه ما به عنوان نجات دهنده به صورت وَهمى و دروغين به آنها دل بسته بوديم، از منظر قلب كنار رفته اند، و وقتى روشن شود همه آنچه ما به عنوان فريادرسِ خود به آنها دل بسته بوديم، از صحنه جان رخت بربسته اند، خداوند در عمق جان ما به عنوان فريادرس ظاهر مى گردد و ما با او روبه رو مى شويم. 2- چرا به گفتهی هایدگر نظر نداشته باشیم که «تفکر» را نظر به بنیادیترین و سرآغازینِ حقیقت میداند که در تاریخ ظهور میکند؟ بنده تفکر در این تاریخ با نظر به حقیقت وجودی انقلاب اسلامی میدانم و این را عقلانیتِ این دوران میشناسم. برای روشنشدنِ مطلب، یادداشتی که در این مورد داشتهام را خدمتتان ارسال میدارم:
برای بیشتر فهمیدن انقلاب اسلامی و تفکر در آن از آن جهت که به جهت وجودیاش «تفکرناشدنی» باقی میماند در صورتی ممکن است که به تقدیری فکر کنیم که در جان انسانها رخ داد و نه به حرکات و فعالیت آنها. انقلاب اسلامی یک رخداد تاریخی بود که از طریق آن انسانها در جان خود شنوایِ سخنی شدند که باید تاریخ دیگری را رقم بزنند بدون آنکه متوجهی شنیدن آن پیغام درونی باشند، در عین آنکه همیشه در طول تاریخ انسانهای فرزانه به صدای حقیقت گوش دادهاند که البته روشنفکران ما نتوانستند آن پیغام درونی تاریخیِ خود را درک کنند.
آن پیغام، مردم ایران را فراخواند تا با او از درِ همسخنی درآیند و حقیقتاً مردم ایران در مقامِ انسانیشان دلبستهی کمند آن مشیت تاریخساز شدند و از آن به بعد عدهای را مییابید که همچون پیکی، مدام حاملِ آن پیغام میباشند، پیغامی که از سوی خدا در این تاریخ به انسان میرسد تا متوجه شود میتواند با حضور خدا در این تاریخ حاضر گردد و از دوگانگیِ بین سوبژه و اُبژه عبور نماید و خودش، زبانِ حقیقت دوران گردد به آن صورت که حقیقت او را فرا میگیرد و مشکل روشنفکران ما چه در لباس ادبیات هایدگر سخن بگویند و چه عرفاننمایی کنند؛ آن است که پیغام تاریخیِ خود را که در بستر انقلاب اسلامی ظهور کرد و شهداء شنیدند، را نشنیدند. موفق باشید
[1] ( 1)- سوره عنكبوت، آيه 65.
[2] ( 1)- قَالَ رَجُلٌ لِلصَّادِقِ (ع) يا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ دُلَّنِى عَلَى اللَّهِ مَا هُوَ فَقَدْ أَكْثَرَ عَلَى الْمُجَادِلُونَ وَ حَيرُونِى فَقَالَ لَهُ يا عَبْدَ اللَّهِ هَلْ رَكِبْتَ سَفِينَة قَطُّ قَالَ: نَعَمْ قَالَ: فَهَلْ كُسِرَ بِكَ حَيثُ لَا سَفِينَة تُنْجِيكَ وَ لَا سِبَاحَة تُغْنِيكَ قَالَ: نَعَمْ قَالَ فَهَلْ تَعَلَّقَ قَلْبُكَ هُنَالِكَ أَنَّ شَيئاً مِنَ الْأَشْياءِ قَادِرٌ عَلَى يخَلِّصَكَ مِنْ وَرْطَتِكَ قَالَ: نَعَمْ قَالَ: الصَّادِقُ( ع) فَذَلِكَ الشَّىءُ هُوَ اللَّهُ الْقَادِرُ عَلَى الْإِنْجَاءِ حَيثُ لَا مُنْجِى وَ عَلَى الْإِغَاثَة حَيثُ لَا مُغِيثَ.« معانيالأخبار»، ص 4-« توحيد صدوق»، ص 231.« بحارالانوار»، ج 3، ص 41.
سمه تعالی: سلام علیکم: اساساً دستگاه عرفانی ابن عربی و مولوی دو دستگاهِ عرفانی متفاوت است که هرکدام در جای خود ارزش دارند و اینطور نیست که یکی در ذیل دیگری قرار داشته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فقهِ مرسوم، انسان را نهتنها در موضوع احکام رشد میدهد، حتی در سایر موضوعات نیز میپروراند تا با دقت بیشتری موضوعاتی مثل عرفان و فلسفه و تفسیر را دنبال کند. به این جهت فقهِ مرسوم در این زمان میتواند برای امثال رهبری به جهت روحیهی تمدنسازی، نقش تاریخی ایفاء نماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: یا باید بگوییم زیارت عاشورا حدیث قدسی است به این معنا که خداوند بر قلب حضرات باقر و صادق «علیهماالسلام» آن را القاء کردهاند تا آن حضرات خودشان حضرت سیدالشهدا «علیهالسلام» را زیارت کنند و یا باید بگوییم حضرت حق در آن زیارت به زبان عبد سخن گفته. مثل سورهی حمد که در عین وحی الهیبودن، حضرت حق میفرمایند: «ایّاک نعبد و ایّاک نستعین». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا همهی آنهایی که کَمَکی حالِ عرفانی در سر دارند؛ در رویارویی با ادبیات عرب گرفتار همین قبض و بسط ها هستند. به قول رفقا بالاخره چارهای جز شیرخوانیِ این دروسِ بیروح نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر انسان پای در جادهی دینداری بگذارد، نور ایمان به مرور بر قلبش میتابد و به همان اندازه به مرور، حبّ جاه از وَهم و خیالش رخت برمیبندد. لذا به ما گفتهاند: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت چون باید کرد» 2- وقتی آرامآرام معارف الهی برای انسان شکل گرفت به همان اندازه بصیرت لازم حاصل میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- امید است خداوند توفیق شرح آن دعای نورانی که حقیقتاً جوشن کبیری است را به بنده بدهد 2- مباحث «زیارت جامعه» اگر بخواهد کتاب شود، چندین کتاب قطور خواهد شد که در حال حاضر امکانش نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید در این مورد هم «ژنها» در شرایطی قرار میگیرند که «نفس ناطقه» آمادگیِ بهتری برای مقابله با تأثیر میکروبها پیدا میکند. مثل آنکه نفس شما در ورزشکردن، روحیهی بهتری برای مقابله با بیماری مییابد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مانعی ندارد ولی چون جزوات نیاز به ویرایشی دارد که در شأن کتاب شود باید متذکر گردید که با مسئولیت خودتان اینکار انجام شده است مگر آنکه بخواهید به شکل جزوه چاپ کنید که این هیچ مشکلی نخواهد داشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جواب سؤال شمارهی ۲۱۹۷۶ رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: احساسِ درونی به شکل حضوری است و انسان به آن احساس علمِ حضوری دارد. حال اگر آن احساس به صورتی عمیقتر در روح ما جای گیرد، بعد از بدن هم با ما خواهد بود و آن احساس، اگر علمِ به نداشتنِ کمال باشد به صورت آتش از درون و بیرون، انسان را فرا میگیرد. در این مورد میتوانید به کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّیترین زندگی» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن در راستای تحقق ایمان در جانِ فردفرد انسانها و تحقق ایمان در جامعه میفرماید: وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ»(انفال/60) و شما (ای مؤمنان) در مقام مبارزه با آن کافران خود را مهیا کنید و تا آن حد که بتوانید از آذوقه و تسلیحات و آلات جنگی و اسبان سواری زین کرده برای تهدید و تخویف دشمنان خدا و دشمنان خودتان فراهم سازید و نیز برای قوم دیگری که شما بر (دشمنی) آنان مطلع نیستید (مراد منافقانند که ظاهرا مسلم و باطنا کافر محضاند) و خدا بر آنها آگاه است. و آنچه در راه خدا صرف میکنید خدا تمام و کامل به شما عوض خواهد داد و هرگز به شما ستم نخواهد شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر متوجهی رسالت تاریخی خود بشوید که چه اندازه در کسوت روحانیت با سواد و متعهد باشید میتوانید درس را با انگیزه بخوانید 2- به خودتان برنامه بدهید و طبق آن برنامه عمل کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «چگونگی فعلیتیافتن باورها» و شرح 17 جلسهای آن شده است. خوب است جهت چنین سلوکی به آن کتاب همراه با شرح صوتی آن رجوع فرمایید. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عرایضی در جزوهی «طلبهی عصر انقلاب» که بر روی سایت هست شده است 2- در مورد رسالت تاریخی که یک طلبه دارد و باید در عین به صحنهی اجتماعیآوردنِ متون مقدس مثل قرآن و روایات، تلاش کند با مقایسهی با آموزههای سایر مکاتب، انسانی را معنا نماید که آن انسان بتواند از فضای سکولاریته به فضای حیات قدسی سیر کند و این با روش و فکر حضرت امام خمینی قابل عمل است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که بر روی سایت هست شده است، خوب است رجوع فرمایید. موفق باشید