باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر آنکه میفرماید: «فأتوا بسورة من مثله» که اگر شک دارید آن سورهها از طرف خدا نیست، مثلش را بیاورید؛ میفرماید: « أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فيهِ اخْتِلافاً كَثيراً» تا با تدبر در قرآن متوجهی روحِ یگانگی که حکایت از تجلی یگانگی حق دارد، بشویم. و بنده فکر میکنم هرکس تدبّر لازم را در آیات و سور داشته باشد، نسبت به حقانیت قرآن که از طرف صاحب هستی است، به یقین میرسد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه امت واحده آن امت ابتدایی است که هیچ نوع تنوعی در آن نبوده تا موجب اختلاف بین آنها شود؛ بحث روشن است. ولی اینکه آن حالت را چگونه باید ارزیابی کرد، بحث پیش میآید. زیرا از یک طرف لازمهی خلیفة اللّهی حضور در زمینی است که به تعبیر حضرت حق با دشمنی همراه است و از طرف دیگر مطلوب آن است که دشمنی بین بشر نباشد و پیامبران به صحنه آیند تا اختلاف، رخت بربندد 2- در ارتباط با حقیقت، بین انبیاء اختلافی نیست ولی مسلّم از جهت شدیتِ توحید، با یکدیگر تفاوت دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع مهمی است که تا حدّی در کتاب «علل تزلزل تمدن غرب» بر روی آن بحث شده است. ما نیاز داریم نوعی از زندگی را بشناسیم که آن زندگی با توسعهی غربی متفاوت است و آرمانشهرِ ما شهری است که به رفاه مادی به عنوان یک هدف نمینگرد، بلکه رفاه را به عنوان یک وسیلهی محدود برای هدفی بزرگتر میپذیرد و لذا غرق زندگی رفاهی نمیشود. انقلاب اسلامی این نوع زندگی را در منظر ما قرار میدهد، هرچند جریانهای علاقهمند به سبک زندگی غربی، این موضوع را نادیده میگیرند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهم رفته در جریان نگاه آقای نصیری هستم. مصاحبهی ایشان و آقای علیزاده را هم دیدم. نگاه ایشان، نگاه یک شخص نیست، نگاه آنهایی است که در رابطه با شریعت الهی معتقد به تدبّر در متون دینی و تفکر نسبت به آنها نیستند. بیشتر عقل خود را تعطیل میکنند و به سوی دین میروند. و مخالفت ایشان با فلسفه و عرفان از این جنس است و حتماً چنین نتایجی را به همراه دارد خیلی شبیه توصیهای است که میگوید: «چراغ خرد خاموش کن». و عملاً نوعی بریدگی در مقابل تمدن غربی برای ایشان پیش آمده است، ولی با ادبیاتی که در آن ادبیات، حرفهای خوبی زده میشود که مثلاً ما نباید با مخالفان تندی میکردیم و یا تندی بکنیم. ولی این سخنان، با زیربنایی که امثال مقام معظم رهبری میگویند، فرق دارد. زیرا رهبری برای سعهی انقلاب اسلامی و تمدن اسلامی چنین راهکاری دارند که لازم است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تنها باید مانع تهمت و دروغ شد وگرنه هرگز نباید مانع اظهار نظر و اظهار عقیده باشیم. ممیزیِ کتاب هم تنها به آن صورت قابل قبول است، وگرنه پس از مدتی جامعه از نظر اندیشه افول میکند زیرا رشد جامعه به تضارب آراء است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از آموختن ادبیات عرب از طریق حوزه و به روش حوزوی، خوب است مدتی به آثار استاد شهید مطهری بپردازید و از پرداختن به ورزش و آمادهشدن برای فعالیت در فضای مجازی نیز خود را آماده کنید. البته آموختن تایپ که از لوازم این کار است در حدّ ممکن لازم است. إنشاءاللّه وقتی معنی حضور در آینده برایتان روشن شد، نگرانیهای روحیتان از بین میرود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرگز نگران نباشید. به طرفی که میخواهد آبروی شما را ببرد هم باج ندهید. خداوند مدافع مؤمن است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم منظور این افراد درست مفهوم نمیشود زیرا درست است که بودنِ شیطان لازم است ولی این به معنای خوببودنِ شیطان نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آن گناهان جهت کلّی نفس را از مسیر زندگی به حقایق مختل میکند. ۲. از اُنس با حضرت حق محروم و انسان گرفتار جهنم و آتش میشود. ۳. از پیامبر خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» هست: «مَنْ صَلَّى الْفَرِيضَةَ لِغَيْرِ وَقْتِهَا رُفِعَتْ لَهُ سَوْدَاءَ مُظْلِمَةً تَقُولُ لَهُ ضَيَّعَكَ اللَّهُ كَمَا ضَيَّعْتَنِي وَ أَوَّلُ مَا يُسْأَلُ الْعَبْدُ إِذَا وَقَفَ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ صَلَوَاتِهِ فَإِنْ زَكَتْ صَلَاتُهُ زَكَا سَائِرُ عَمَلِهِ وَ إِنْ لَمْ تَزْكُ صَلَاتُهُ لَمْ يَزْكُ عَمَلُه» کسی که نماز را در وقت خود نخواند نماز او مانند نقطه سیاهی بالا می رود و خطاب به نماز گزار می گوید مرا تضییع کردی خداوند تو را تضییع کند و اولین چیزی که از بنده خدا در پیشگاه خداوند سوال می شود از نمازهایش است اگر نماز او نماز پاک و صالحی بود و از هر گونه نا خالصی و کم و کاستی به دور بود سایر اعمالش هم چنین خواهد بود و اگر نمازش نماز پاک و صالح و خالصی نبود در این صورت سایر اعمالش نیز صالح و پاک به حساب نخواهد آمد. (کافی ج 3 ص 268). آری! ترک نماز یعنی بستن دریچهی رحمت الهی به خود و واگذاشتن انسان به خودش. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مطالب با شما همراه هستم، ولی نه به عنوان انکار دین و دیانت. آری! دین اسلام در حقیقتش همان دین علی «علیهالسلام» است که برای دنیا به اندازهی عطسهی بُز هم ارزش قائل نبود و نه دینی که با اشرافیت و اشرافزادگان همراهی کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «شرح اسماء الحسنی» از مرحوم ملاهادی سبزواری نکات خوبی دارد که ظاهراً ترجمه شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر به ما نفرمودهاند کسب روزی حلال، جهاد در راه خداوند است و مگر در ماه مبارک رمضان هر کار خوبی چندین برابر برکت ندارد. مطمئن باشید با همین روحیهی کسب روزی حلال آن وقتی که به خانه میآیید و در خواب عمیق خود فرصت هیچگونه شبزندهداری ندارید، ملائکة اللّه آن خواب را برای شما بهترین عبادات مینویسند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چه اشکال دارد تا قبل از رسیدن به گشودگیِ نماز، صرفاً به عنوان تکلیف به نماز رجوع کنید در آن حدّ که معلوم باشد دستور خدا را عمل کردهاید و خیلی هم از خودتان انتظار زیاد نداشته باشید 2- در کنار این کار، مباحث «ده نکته در معرفت نفس» را همراه با شرح صوتی آن که هم کتاب و هم صوت بر روی سایت هست، کار کنید. به این امید که متوجهی حضور خود در این عالم بشوید. فکر میکنم شروع خوبی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت در آن روایت متذکر تعادل بین دنیا و آخرت میشوند که نه آنچنان به دنیا پشت کن که فکر کنی فردا میمیری، و نه آنچنان به آن توجه کن که آخرتت را فراموش کنی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید نگاه دوم درست باشد. انسان در جمع مؤمنین به کمالاتی میرسد که در فردیت و انزوا به آن دست نمییابد. خوب است در این مورد به روایتی که در جواب سؤال شمارهی 20705 عرض شده است، نظری بیندازید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت ابراهیم«علیهالسلام» اولین امام در تاریخ بودهاند تا فضایِ تمدنسازیِ دین که نحوهای از مدیریت اجتماعی دین است در حساسترین نقطهی زمین شروع شود و از این طریق امامت در سه پیامبر بعدی به زیرساختهایی رسید که بتواند بعد از آخرین نبی با همهی موانعی که بود، ادامه یابد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به یک صورت نباید باشد. هرکس با شرایط خودش باید موضوع را بسنجد. قاعده آن است که آنچه نیاز نیست و موجب فخر میشود، نباید در زندگی وارد کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد تخصصی ندارم. ولی کتابهای مرحوم شهید مطهری و دکتر شهیدی در این مورد کمک میکند. سری هم میتوانید به کتابهای «کربلا، مبارزه با پوچیها» و «راز شادی امام حسین«علیهالسلام» در قتلگاه» که بر روی سایت هست، بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است و در ضمن «حس»، با نظر به آیات الهی تغذیه میشود و «خیال»، با صداقت و حُسنِ ظن، فربه میگردد و نورانی میشود. موفق باشید
سلام، وقتتون بخیر استاد ۱. استاد بنده سخنرانی دکتر داوری در جلسه نقد و بررسی کتاب پایان تئولوژی آقای عبدالکریمی را گوش کردم منتهی متوجه نشدم دقیقا نقد ایشون به کتاب چی بود. بی زحمت این رو برام توضیح بفرمایید و اینکه اساسا اندیشه دکتر داوری با آقای عبدالکریمی چه تفاوت هایی دارد؟ ۲. آیا شما نامه دکتر داوری به همسر شهید آوینی که اخیرا نوشته شده درباره کتاب روایت جنگ در دل جنگ خوانده اید؟ اگر آری، می خواستم اونجاهایی که نظر خودشون و شهید آوینی رو درباره انقلاب و تفاوتشون رو بیان می کنند نظرتون رو بدونم. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. دکتر داوری مثل همیشه با ظرافت خاص خود در رابطه با پایان تئولوژی بحث تئوس را که به یک معنا خدا به حساب میآید، مطرح کردند و فرمودند تئوس که پایان ندارد. و سپس آقای دکتر عبدالکریمی را حواله دادند به جواب نقدی که آقای دکتر پورحسن مطرح کرده بودند. ۲. در مورد نظر آقای دکتر داوری به آن کتاب، بنده مطلب ذیل را برای رفقا نوشتم: موفق باشید
شهید آوینی و سپر آتنا و دکتر داوری
همانطور که دکتر داوری میفرمایند آوینی انقلاب را نه جانشینشدنِ یک سیاست و حکومت به جای حکومت دیگر، بلکه انقلاب در جانها و آغاز عصری دیگر که در آن صفا و امید و آسایش مردم و ...به میان می آمد، میدانست.
حقیقتاً دکتر داوری به خوبی تشخیص داده است که نگاه شهید آوینی به انقلاب چگونه بوده است. دکتر داوری متوجه است که آوینی با سپری که زشتیها را میپوشاند، به ذات انقلاب نگریسته است و عملاً زشتیهایی که بود و خواهد بهوجود آید را به کمک آن سپر نمیبیند و نمیخواهد ببیند. زیرا او به ذات و حقیقت انقلاب مینگرد که چون نوری همچنان در ظلمات جلو میآید و روا نیست که برای دیدنِ نور و راهی که در پیش دارد، به ظلمات نظر کند و این بدان معنا نیست که نمیبیند، بلکه به جهانی مینگرد که عصر دیگری است غیر از عصر غربزدگی و فلکزدگیِ ما که هم میراث دیروز است و هم کجفهمیهای امروز.
جناب آقای دکتر داوری فریاد بر میآورند که چرا سپر آتنایِ آقای آوینی دیده نشود؟ و آوینی جواب میدهد: «من جایی بیرون از جهان توسعه خود را جستجو میکنم و امروز و فردایِ خود را به نمایش میگذارم. در آنجا که جهان توسعهیافتگی و توسعهنیافتگی هر دو بر بادند، اساسا سپری نیست، زیرا ظلماتی در صحنه نمیباشد.» تفاوت دقیقاً اینجا است که ما کجا ایستادهایم؟ بر مرکب نور سوار شده و در دل ظلمات به سوی حقیقت میشتابیم؟ و یا در زمین جهانِ فلکزدگی و غربزدگی تلاش داریم گرفتاریهای مردم فلکزدهی غربزده را فرو بنشانیم و آنها را متوجهی راز فلکزدگیِ خود در جهان توسعهیافتگی بکنیم. عجیب است که این هر دو همدیگر را میفهمند با اینکه یکی به افقی نظر دارد که حضرت روح اللهِ او بر آن افق پای میفشارد و دیگری بر مشکلات تاریخیِ مردمی دل میسوزاند که راه حلّ امروزین آن را نجات از خرد توسعهنیافتگی میداند با دلسوزیهایی که متفکرانی چون هگل برای جهان جدید داشتند. همانطور که ما نیز نه میتوانیم از دکتر داوری بگذریم و نه از حضرت روح الله«رضواناللهتعالیعلیه».
راستی! ادامهی راه کدام است؟ آیا راهی که آوینی مدّ نظر دارد همان نگاهی نیست که رهبر معظم انقلاب بر آن پای میفشرد و دکتر داوری بدون آنکه از آن افق چشم بردارد، به ما میگوید متفکرانه از اطراف خود غافل نباشید و بدانید سپر آتنا بالاخره چیزهایی را میپوشاند که آینده ما را در سپردن راه در این ظلمات بعضاً زمینگیر میکند. ولی آوینی فریاد بر می آورد که ای مقدسان نادان! و ای متحجرین! و ای لشکریان علی «علیهالسلام» در کسوت خوارج! چرا مواظب نیستید، شکست معاویه نزدیک است. ولی بخواهیم و نخواهیم نمیتوان از خوارج چشم پوشید.
با این همه، امروز روزی نیست که بتوان معطل این مقدسان نادان و یا غربزدگانی شد که نمیتوانند به جهانی بین دو جهان فکر کنند. آنها نه داوری را میفهمند و نه امام خمینی را. و آوینی هم داوری را فهمید و هم حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» را.
باسمه تعالی: سلام علیکم: وجود هرکس قبل از بدن در علم خدا بوده است به همان معنایی که از قول امیرالمؤمنین «علیهالسلام» داریم: «إِنَّ اَللَّهَ خَلَقَ اَلْأَرْوَاحَ قَبْلَ اَلْأَبْدَانِ بِأَلْفَيْ عَامٍ» خداوند روحها را دو هزارسال قبل از ابدان خلق کرد ولی همان روح، در صورتی برای بدن ظهور میکند و به عنوان شخص خاص، شکل میگیرد که جسم انسان مطابق حرکتِ جوهریاش آمادهی پذیرش تجلیات آن روح بشود به معنای «النّفس جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» که در حرکت جوهری مورد بحث قرار میگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که عرض شد تاریخ، تاریخِ گشودگی است ولی تاریخِ دروغ و اغفال نیست. لذا این درست نمیباشد که مردم جامعهای را برای زندگی خود شکل داده باشند و حال عدهای مزدور یعنی حزب صهیونیستیِ بهائیت بخواهند از بستری که مردم برای زندگی خود فراهم کردهاند، استفاده کنند و برای دشمنان این جامعه جاسوسی نمایند. موفق باشید