بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
19748
متن پرسش
سلام استاد: وقتتون بخیر. خدا قوت. استاد طبق بحث برهان صدیقین همه موجودات تجلی حضرت حق اند، پس تجلی همه حضرت حق هستند اما در نهایت ضعف. حالا فرق انسان و حیوان فقط در میزان شدت و ضعف‌شون هست یا در انسان چیزهایی هست که در بقیه موجودات نیست؟ اگر بله پس اون فرق‌ها چی هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان از نظر درجه‌ی وجود در درجه‌ی وجودیِ شدیدتری قرار دارد و همین امر موجب می‌شود که خصوصیات خاصی برای انسان پیش آید. موفق باشید

19238
متن پرسش
با سلام: در خصوص فنای در ذات غیب الغیوبی نظر شما را در سوالات متعدد دوستان مشاهده کردم. که جنابعالی معتقد هستید که مراتب فنا در نهایت به فنای در ذات عیب الغیوبی منتهی می شود. حالا 4 سوال برایم هست. 1. آیا در این مقام امکان این هست که گفته شود مثلا مولا علی در مقام فناء، خود خداوند است؟ و علی و ذات حق یکی است؟ 2. این که در این مقام هیچ چیز احساس نمی شود جز ذات حق، آیا این بدان معنا است که تعینات هم اصلا دیده نمی شود و فقط ذات حق احساس می شود؟ و یا اینکه تعینات و محدوده ها دیده می شود اما هیچ گونه استقلالی به تعینات داده نمی شود؟ چون در یکی از فرمایشات فرمودید این که در فنا کثرات دیده شود حق خلق ادا شده و اینکه استقلالی برایشان نبینیم و وحدت را غالب ببینیم حق حق داده شده. 3. پاسخ شما به هر کدام از دو وجه بالا باشد آیا در نهایی ترین حال عارف کثرات ولو به نحوه کاملا غیر مستقل مشهود است یا خیر؟ 4. یه نظر می آید در فنای در ذات جایی برای سخن راندن از بقای عین ثابت نباشد چون عین ثابت در مقام واحدیت مطرح می شود. این طور نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سالک در فنای ذات، خود را به نور حق احساس می‌کند و از منیّت خود فانی می‌شود و نه از احساس خود. و هرگز در این حالت برای عبد این احساس پیش نمی‌آید که او خدا است. و در این رابطه است که همه‌ی مخلوقات را محل تجلی انوار الهی می‌یابد و از این جهت حقِ خلق نیز ادا شده و عین ثابته‌ی هر مخلوقی را نیز محلِ تجلی انوار الهی می‌بیند. خوب است که در این مورد به جواب سؤال شماره‌ی 19156 رجوع فرمایید. موفق باشید

17420

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: می خواستم سیر مطالعاتی در زمینه علم حضوری و علم حصولی داشته باشم. ممنون می شم بنده را در این زمینه یاری کنید. من الله توفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتی که بر روی سایت است إن‌شاءاللّه کمک می‌کند. موفق باشید

16940

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوار: بنده جواب سوال شماره 16913 را درست نفهمیدم و قانع نشدم. اگر می شود مفصل تر توضیح بدهید. خیلی ممنونم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد خوب است شرح صوتی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» را دنبال فرمایید. موفق باشید

9249
متن پرسش
با سلام و تشکر: در قرآن کریم آمده است «و نحن اقرب الیه من حبل الورید». سوال این است که حال که خدا اینقدر قریب است پس تقرب به خداوند چیست؟ این قرب چه تفاوتی با آن قرب دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند تکویناً به ما نزدیک است ولی ما تشریعاً و به عنوان شخص خودمان باید تلاش کنیم به او نزدیک شویم. گفت : «دوست نزدیکتر از من به من است....وین عجب تر که من از وی دورم»‌«چه کنم با که توان گفت که او ......در کنار من و من مهجورم » موفق باشید
6721
متن پرسش
سلام پاسخی که در جواب 6704 فرمودید حتمی است؟ یعنی اگر ما خواستگار را بدون دلیل رد کنیم حتما خدا ما را به خودمان وا می گذاد؟ اگر حتمی باشد کمی درکش مشکل است چون من عینا موردی را دیدم که بدون دلیل خواستگاری را رد کرد ولی الان شوهر خوبی دارد یعنی خداوند وی را در انتخاب مورد دوم به حال خود واگذاشته است؟ مگر می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک قاعده است که نباید به رحمت خدا پشت کرد وگرنه خداوند ما را به خود وامی‌گذارد، ولی اگر عوامل دیگری در میان بوده آن بحث دیگری است. موفق باشید
27837
متن پرسش
سلام طاعاتتان قبول حق: ببخشید وقت شریفتون را می‌گیرم. بنده از اوایل دوره راهنمایی علاقمند به طلبگی شدم و اتفاقا می‌خواستم بعد از سیکل به حوزه بروم. اما به دلایلی از جمله دیدگاه های خانواده و فامیل و در اصل کم اراده بودن خودم وارد حوزه نشدم. بجای آن، دبیرستان و رشته ریاضی و دانشگاه فرهنگیان و الان هم چندسالی است که رسماً معلمم. معلم ابتدایی. همه ی این سالهای بعد از علاقمندی به طلبگی، تقریباً به صورت (باری به هرجهت) گذشت و همیشه فکر و دلم به سمت حوزه بود و از آن سالها تا همین الان، دل آرامی پیدا نکردم. فقط در سالهای دبیرستان و دانشگاه کمی ذهنم از این نا آرامی غافل می شد. مدام فکر می‌کنم سرمایه عمر و درواقع آخرت و ابدیتم دارد دچار خسران می‌شود. الان که متأهل و کارمند رسمی ام و اوقات فراغت، دوباره دچار تشویش و فرسایش روحی ام کرده به نظر شما چه کنم؟ نه پای رفتن هست و نه دل ماندن. استاد عزیز، مشغول شدن به مطالعه، علی الخصوص مطالعه ریاضی سرگرمم می‌کند. اما وقتی هدفی از این کار نمی‌بینم باز دل مشغولی سراغم می آید. استاد عزیز لطفاً راهنمایی بفرمایید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرکجا که هستید، زندگی را گسترده احساس کنید تا در عین معلمِ ابتدایی‌بودن، با رشد فکری و عمق‌بخشیدن به روح و روحانیت خود به‌خصوص به کمک قرآن و روایات، در همان موقعیت معلمِ ابتدایی‌بودن دانش‌آموزان و همکاران و بقیه‌ی افراد از شما بهره‌های فراوان می‌برند و شخصیت‌تان بسط پیدا می‌کند. موفق باشید

25209

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در کتاب جایگاه جن شیطان و جادوگر در مورد فردی که خیالاتش قوت گرفته و مثلا در تنهایی دزد را تصور می‌کند که آمده و کتکش زده آیا می‌توان این مطلب را به حرفهایی که اساتید موفقیت دنیا برای بدست آوردن موفقیت دنیایی با عنوان تجسم خلاق و قانون جذب مطرح می‌کنند بسط داد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً همین‌طور است که متوجه شده‌اید. ولی در هر حال، واقعیاتْ ماورای توهّمات است. موفق باشید

24612

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: می دانم وقت شما گرانبهاست در این چند سال همیشه راهنماییهای شما در خصوص سوالات متداول هم برای من هم دیگران واقعا مفید بوده از این رو این آخرین سوال است در خصوص سوال ۲۴۵۴۰ که می پرسم. با توجه به سوال ۲۴۵۴۰ دو تا جواب در دو نوبت لطف کردید بدین صورت: باسمه تعالی: سلام علیکم: در ماندن یا به شهر رفتن به هر صورت جمع‌بندی به صورت جمعی باشد یعنی خودتان به تنهایی تصمیم نگیرید. ولی به نظر می‌آید تجربه‌ی خوبی بوده است که اولاً زندگی در شهرستان را تجربه کرده‌اید و ثانیاً با اُنس با ارحام، عواطفی را برای خود شکل داده‌اید که نیاز است تا آخر آن را حفظ کنید حال چه در شهرستان بمانید و چه در شهر. موفق باشید باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم نمی‌توان گرایش فرزندان و همسرتان را نادیده بگیرید. موفق باشید حالا آخرین سوال من با توجه به اینکه هم خانواده پدری خودم هم خانواده پدری همسرم همگی دوست دارن ما بمانیم و با توجه به اینکه با خانواده خودم که مشورت کردم متوجه شدم همسرم میلی به ماندن در آنجا ندارد و شهر رو به دلایلی چون امکانات بیشتر و وجود مکانهای مذهبی مثل گلستان شهدا از لحاظ دعا برای حفظ دینداری و وجود کلاسها و جلسات دینی بیشتر و مستقل بودن زندگی بیشتر تمایل دارد و فرزندانم بخاطر انس با دوستانشان شهر رو بیشتر دوست دارند حالا با توجه به دو جواب قبلی شما یکی راجع به ارحام و اقوام که اگر برگردم شهر رفت و آمد قطع نمیشه ولی کمتر میشه یکی هم راجع گرایش زن و فرزند که فرمودید نادیده گرفته نشه یعنی الان من با توجه به شرح کلی سوال که قبلا گفتم خواسته خانواده رو انتخاب کنم و برگردم چون گرایش دارند و دلایل خودشان که گفتم یا راه پیدا کردن خواست و اراده خدا که هم خودم هم خانومم دوست داریم خدا راه رو برایمان انتخاب کنه تو این شرایط دودلی که نمیتونیم تصمیم بگیریم رو به استخاره با قرآن بیارم و هر چه آمد عمل کنم؟ آیا پیشنهادی دارید؟ واقعا از گرفته شدن وقت شما در خصوص این سوالات پوزش می طلبم گفتم شاید اراده خدا را در جواب شما پیدا کنم چون واقعا هم آرامش و نشاط خانواده برام مهمه هم آینده بچه ها، نگرانی من فقط بخاطر آینده بچه هاست دوست دارم متدین و دیندار تربیت بشن و شوهران حلال خور و پاک و در مسیر اهل بیت و خدا نصیبشان بشه و خدای ناکرده محیط و تفکر مدرن رویشان اثر بد نگزاره که آینده آنها تغییر کنه فکر کنم جیمیلم مشکل داره جواب قبلیها در جیمیل نیومد لطفا در سایت پاسخ دهید. بازم ببخشید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تمایل ارحام، جای خود دارد ولی آن‌هایی که می‌خواهند زندگی کنند همسر و فرزندان شما می‌باشند. در این مورد استخاره جایی ندارد. در ضمن سری به جواب سؤال شماره‌ی ۲۴۶۰۴ بزنید. موفق باشید

24121

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد گرامی سلام: شما در جواب سوال ۲۴۱۱۴ فرمودید: آن‌چه احتمال خطا دارد حکمی است که نسبت به صورت خارجی، صورت می‌گیرد یعنی آیا آن‌چه نزد عالِم است منطبق است با صورت خارجی یا نه؟ آیا این جواب دلیل بر احتمال خطای ادراکی نیست و دلیل بر یقینی نبودن ادراک حسی، در صورتیکه در فلسفه یکی از یقینیات ادراکات حسی هست و این با جواب شما در تناقض نیست؟ مگر فلسفه مدعی نیست علم یقینیست، پس چرا در این زمینه شک دارد؟ در ضمن مگر کسی تا بحال عدم تطابق صورت نزد عالم را با صورت خارجی گزارش کرده و یا تایید کرده که این احتمال خطا در فلسفه در نظر گرفته شده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انطباقِ صورت ذهنی با صورت خارجی هیچ‌وقت به معنای یقینی که از طریق برهان و استدلال حاصل می‌شود، نخواهد بود. آری! انسان به صورت بدیهی متوجه می‌شود که نفس ناطقه‌ی او به همان چیزی علم دارد که در خارج هست. در این مورد سری به سؤال شماره‌ی 24128 نیز بزنید. موفق باشید

23036
متن پرسش
با سلام: وقتی می گوییم «من» به چه چیز اشاره داریم؟ اگر اشاره به تن باشد که درست نیست چون می گوییم «جسم من» یعنی جسم را به من اضافه می کنیم. اگر اشاره به روح باشد باز هم درست نیست چون می گوییم «روح من» و باز روح را به من اضافه می کنیم. آیا این «من» چیزی فراتر از روح و جسم است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در علم حضوری مثل علم حصولی، قضایای دارای موضوع و محمول در میان نیست، بلکه موضوع، همان محمول است که به اصطلاح گفته می‌شود: «قیاساتها معها». موفق باشید

22881

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
این که در عرفان نظری گفته میشه هر حمد و ستایشی در اصل حمد و ستایش خدای متعال است، مثلا اگر از یک اثر هنری زیبا تعریف و تمجید کنیم در اصل ستایش هنرمندی هست که اون اثر رو پدید آورده است و در مرحله بعد ستایش و حمد خدایی هست که اون هنرمند رو خلق کرده و با ربوبیت خودش این استعداد رو در وجود آن هنرمند به فعلیت در آورده و در مجموع حمد و ستایش ما به خدا می رسد چون خدا بستر و زمینه تحقق اون پدیده ای که مورد ستایش ما قرار گرفته است را فراهم نموده و کار به حول و قوه او انجام شده؛ اما یه سوالی برای بنده پیش اومده، اما اگر ما بخواهیم با همین ترتیب استدلال کنیم نقطه مقابل این مسئله هم به وجود میاد، یعنی هر انتقادی از هر چیزی و در هر موردی هم که باشه به این ترتیب در نهایت به خدا بر می گردد و مطابق مبانی اسلامی ایمان داریم قطعا خدا کمال مطلق و خیر محض است و هیچ انتقادی بر او وارد نیست، این دو مطلب چگونه قابل جمع هستند؟! اگه میشه در این مورد توضیح بدهید.
متن پاسخ

اسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌جا که حجاب و عدم کمالی در میان است، به خدا برنمی‌گردد مگر علمِ به آن حجاب. که علمِ به حجاب، حجاب نیست علم است. موفق باشید

22873

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: پیرامون سوالات بالا در جواب باز شک و سوال ایجاد می شود. انسان امکان پذیرش نهایت بدی را و همینطور نهایت خوبی و تقرب را دارد و انسان ظرفیت تمامی ابعاد را دارد و شایدم تمامی ابعاد هست و چیزی از ذات اوست پس شیطان هم شاید بعدی از درون ماست که چون ما به آن گاهی ذاتا در اثر موقعیت های مختلف نظر می کنیم و گاهی نظر نمی‌کنیم به عنوان بعد بیرونی معرفی می گردد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال همین نظرکردن به بیرون که می‌فرمایید حکایت از آن دارد که وسوسه‌گری در بیرون هست. آری! میدانِ فعالیت او در خیال ما است و ما در درون خود با آن روبه‌رو می‌شویم. موفق باشید

20545

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا در قرآن سوره یا آیه ای مبنی بر اینکه انسان وظیفه داشته باشد سعی کند رخدادهای تاریخی که ظهور خدا است را بشناسد و سعی کند خود را در آن تاریخ احساس کند و جزئی از بدنه آن رخداد تاریخی باشد، وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همه‌ی سوره‌های بلند متذکر نحوه‌ی حضور خداوند در تاریخ است که تحت عنوان «ایّام اللّه» نام می‌برد تا ما را در فضای تاریخی‌مان به تفکر وارد کند. موفق باشید

20408

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: یه مشکلی برام پیش اومده من چند وقت پیش با یک شخص متدین آشنا شدم و به کلاس اخلاق ایشان رفتم، و یک مباحثی رو بحث می کردن و وقتی سوال می کردیم که از کجا این مباحث رو می گویید یا جواب نمی دادند و یا جواب سر بالا می دادن (روحانی هم نیستند و حوزه هم نبوده اند ولی مثل اینکه استاد اخلاق داشته اند)، کار به جایی رسید که بعد از پنج ماه ایشان با من خصوصی جلسه ای گذاشتند و گفتند بنده موظفیم که یک برنامه عملی بر اساس توان و ظرفیت شما به شما بدهم در حالی که نه ایشان درست من را می شناسه و نه من ایشان رو، بعد هم گفتن که این برنامه رو از کسی می گیرم، بعد که سوال کردم آن شخص من رو می شناسند یا نه، گفتند که بله از غیب صحبت می کنند، بعد هم به من گفتند که اگر شما به این برنامه عمل کنی، من درست مثل یک پرونده عمل شما رو می بینم و به شما هم خواهم گفت که چه کرده اید بعد هم گفتند که این برنامه شما رو تا جایی که حضرت آیت الله العظمی بهجت هم رفتند می بره. خلاصه گفتند که هر چه برنامه ی خودتان هست فقط تا جایی شما رو جلو می بره و شما باید آن را کنار گذاشته و به این برنامه فعلا اکتفا کنید و حتی اجازه مشورت با دیگران را در این مورد به من ندادند تا اینکه با اصرار ایشان را راضی کردم تا بتوانم مشورت کنم. استاد عزیز با این تفاسیر چه باید کنم. این قابل توجه است که می گویند برنامه خودتان دیگر بیشتر از این به دردتان نمی خورد و این به درد شما می خورد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ورود در این مسیرها، ورودِ خطرناکی است و بیشتر باید احتمال داد که جنّیان و شیاطین در میان هستند که از افکار و احوال شما نیز آگاهند ولی در انتها انسان را ناکام می‌گذارند. خوب است به کتاب «جایگاه جنّ و سیطان و جادوگر» رجوع فرمایید. موفق باشید

19719

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا اکنون زدگی همان در حال زندگی کردن است؟ و رابطه اکنون زدگی با در فکر دیروز و فردا زندگی کردن چیست؟
متن پاسخ

مه تعالی: سلام علیکم: اکنون‌زدگی یک نوع غفلت است به جهت روز‌مرّه‌گی‌ها، و این غیر از در «حال» بودن و خود را از روزمرّه‌گی‌ها آزادکردن است. موفق باشید

19445
متن پرسش
سلام استاد: یکی از دغدغه های من این است که چه تفاوتی بین کافر خوب و یک مومن خوب است؟ چون من حس می کنم فرقی بین دروغ نگفتن یک اروپایی با دروغ نگفتن یک مسلمان است؟ نظم یک اروپایی با نظم یک مسلمان چه تفاوتی دارد؟ استاد! امانم را بریده. سرگردانم. می خوام بگم آیا دینداری یعنی مجموعه بایدها و نبایدها؟ یک عمر نماز و روزه برای چی؟ لطفا کمک کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این دو انسان بسیار متفاوت‌اند، یکی افق زندگی خود را قرب إلی اللّه قرار می‌دهد و در ابدیت خود با پروردگار عالم مأنوس است که بی‌نهایت نتیجه دارد. و دیگری کار خوب می‌کند تا زندگی راحت و روح آرامی داشته باشد، این آدم در ابدیت با پوچی و آتش روبه‌رو می‌شود. موفق باشید

18243
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: برای فهم بهتر این جمله امام رحمه الله علیه نیاز به کمک و لطف شما دارم. عین جمله ایشان: ایمان تنزل علم عقلانی به مرتبه قلب است و قلب آن مرتبه تجرد خیالی است که در آن مرتبه، معقول را به صورت جزئیه می یابد و این مرتبه لوح نفس است که اگر در لوح نفس چیزی منتقش گردید، یعنی نفس در مرتبه خیال با آن معقولی که در مرتبه عقلانی، تعقل کرده، اتحاد پیدا نماید، همان ایمان است. 1- آیا هر تنزل علم عقلانی به صورتی خیالی، ایمان است؟ 2- آیا دریافت های قلب الزاما امری جزئی باید باشد و قلب قادر به دریافت کلیات نیست؟ 3- آیا منظور از لوح نفس در بیان ایشان همان خیال است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به این تقسیم‌بندی که مقام عقل که حامل حقایق کلی است برتر از مقام قلب است که محل مصداق‌های حقایق کلی است، این سخن گفته شده است. آری! وقتی آن حقایق کلی نازل شود، صورتِ جزئی و مصداقی پیدا می‌کنند مثل آن‌که عقل در فهم کلی خود، متوجه است حق همیشه پیروز است. حال در مصداقِ جزئی متوجه می‌شود انقلاب اسلامی در مقابل صدام پیروز خواهد بود، و این مقامِ ایمان بر پیروزی حق بر باطل است که در صفحه‌ی نفس منقش شده است. ولی اگر عقل را عقل استدلالی بگیریم، که انسان‌ها در موضوعاتی مثل اثبات خدا و قیامت به‌کار می‌برند؛ عقل مرتبه‌ی بالاتری خواهد بود که آن موضوعات را به صورتِ ایمان در خود دارد. موفق باشید                                                                                        

17401

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام حضرت استاد: 1. وقت شریف بخیر. در پاسخ 382 از کجا اغراق برخی موارد را می توان فهمید؟ عقل را که به اینگونه مسائل در بسیاری موارد راه نیست. ادامه سوال 17209، را که فرمودید طلب بنده 2. صرف وقوع خارجی خواب یا مکاشفه دلیل بر حق بودن آن نیست و باید با میزان عقل و شرع سنجیده شود مثل برادری که در «هدف حیات زمینی آدم» اشاره فرمودید. درست متوجه شده ام؟ 3. گاهی پیش بینی حادثه ای را در آینده می کنیم کسی می آید و تصورمان را تایید می کند ممکن است مبدا تحریک شخص، شیطان باشد؟ همین مسئله در مورد رویاهای صادقه هم سوال است چه بسا شیطان مقدمات حوادث را از طریق اشخاص ایجاد کرده باشد در صدق وعده الهی بودن رویای صادقه گرفتار شبهه مدتهاست شده ام. 4. آیت الله مصباح فرموده اند گاهی شیطان دعوت به نماز شب می کند تا در نهایت انسان را به فوت واجبی بکشاند اگر سالک بی خبر از مبدا القاء نماز بخواند هیچ ثوابی به او تعلق نمی گیرد؟ او که نمی خواسته دستور شیطان را اطاعت کند برای رضای خدا خوانده. 5. اینکه شیخ نخودکی بخاطر فوت نماز شبشان فرزندشان غرق شد یا یونس در دهان ماهی رفت این میزان سختگیری به ابرار از باب پاک کردن کامل آلودگی نیست؟ شاید حضرت حق دلش نمی آید بخشی از عقوبت را به برزخ بکشاند. 6. خیالات مقدمه گناه، گناه اند؟ 7. حساسیت امام در رد سریع امانت. 8. استادی در مورد کشف خانمی که سوال و جواب می پرسید و حتی معارفی در اختیارش می گذاشت فرمودند عالمی پرسید که خانم از او بپرسد کیست؟ بعد از پرسش جواب داده بود فاطمه زهرا (س) بعد هم گفته بود جواب فلان سوال ذهنی ات فلان می شود. عالم فرموده بودند شیطان است. مگر می شود شیطان معرفت هم بدهد؟! اینطور که سنگ روی سنگ بند نمی شود. یا از عالمی می گفتند که کسی دائم به ایشان سلام می داد و خودشان می گفتندکه شیطان است. اگر فرشته سلام دهد باید معارفی نصیبمان شود ولی شیطان چرا سلام می دهد؟ سلام یعنی آرزوی سلم و امنیت کردن یعنی امیدوارم در امنیت از گناه واقع شوی کمی عجیب است. لطفا توضیح بفرمایید. 9. چطور می توان مبدا همه القائات را فهمید؟ اگر صرفا با میزان عقل و شرع باشد برخی الهامات مثل خبر از حوادث دنیوی را نمی شود فهمید. راهی هست؟ علمای بزرگ از کجا می فهمیدند؟ باسپاس بسیار
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب این مجموعه سؤالات با چند کلمه عرض بنده برای هریک از آن‌ها داده نمی‌شود. باید با روشی که با مطالعه‌ی معارف الهی در پیش می‌گیرید إن‌شاءاللّه سؤال‌های خود را به طور همه‌جانبه به جواب برسانید. پیشنهاد بنده سیر مطالعاتی روی سایت است به اضافه‌ی مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب». موفق باشید

16643
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: می خواستم بپرسم نظر شما در مورد زیارت عاشورا چیه؟ آیا فرستادن لعن و این لحن تند را می توان به خدا نسبت داد و گفت حدیث قدسیه؟ اگه حدیث قدسیه چطور می شود بابی انت و امی را توجیه کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معنای حدیث قدسی در این‌جا به معنای آن است که این مطالب از طرف حضرت حق به قلب مبارک امام باقر و امام صادق«علیهماالسلام» القاء شده، ولی با همان موضع‌گیری‌های انسانی آن دو بزرگوار. از طرفی لعن‌ها جهت‌گیری قلب را نسبت به افکاری که حجابِ حضور حقیقت‌اند شکل می‌دهد. در مورد مصداق لعن و جایگاه سلوکی آن، در شرح زیارت عاشورا در کتاب «زیارت عاشورا؛ اتحاد روحانی با امام حسین«علیه‌السلام» عرایضی شده است. کتاب بر روی سایت در قسمت نوشتاری هست. موفق باشید

15589
متن پرسش
سلام علیکم: پیرو سوال شماره 15567 بنده به کتاب آشتی با خدا مراجعه کردم اما جوابم را نگرفتم. استاد آیا خلق شدن ما در دنیا جبری بوده یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در آن کتاب ملاحظه فرمودید خلق‌شدن، طلبِ ذاتی هر موجودی است و خداوند جواب آن طلب را می‌دهد. به همین جهت هم اگر بخواهید وجود را از انسان‌ها بگیرید، آن‌ها فرار می‌کنند و ناراحت می‌شوند. موفق باشید

10299

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی و عرض خدا قوت. لطفا به طور کامل توضیح بفرمایید که منظور از مشرکین در جمله «سپس به او ضربتی می زنند که اهل آسمان ها و زمین جز مشرکین می شنوند.» چیست؟ کتاب «معاد» صفحه 84. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً مشرک در این روایت بسیاری از مردم می‌باشند زیرا قرآن می‌فرماید: « وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِکُونَ ». موفق باشید
7304
متن پرسش
با عرض سلام و ادب و احترام؛ میخواستم بدانم اینکه امروز باب شده که از جلسات خصوصی و رفتارهاو اخلاقیات فردی سیاسیون و همچنین سخنان خصوصی و مواضع سیسای آنها توسط افرادی موثق و غیر موثق اخباری منتشر میشود،از لحاظ فقهی چه حکمی دارد؟آیا با توجه به اینکه این جلسات عمومی نیست حکم غیبت یا خیانت درامانت را ندارد؟متشکرم التماس دعا...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: رهبری عزیز امروز تکلیف الهی ما را حفظ وحدت آحاد ملت و مسئولان و نخبه‌گان و جلوگیری از مخدوش‌شدن متن به وسیله‌ی حواشی تعیین کرده‌اند. اگر آن جلسات در راستای اهدافی است که رهبری«حفظه‌اللّه» تعیین کرده‌اند خوب است، وگرنه باید احتیاط کرد به‌خصوص نباید انتقادها منجر به وَهن افراد شود چون ما با بدی بد هستیم ولی شخصیت آن‌هایی که مرتکب آن بدی‌ها می‌شوند عین آن‌ بدی‌ها نیستند که از آن‌ها مأیوس شویم. موفق باشید
29905

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
﷽ سلام علیکم ورحمةالله: احتمالا تا الان تبلیغات پیرامون فیلم هالیوودی «بانوی بهشت»، را دیده اید یا از آن شنیده اید. که نویسنده آن یاسر الحبیب معلوم الحال است و روباه پیر (انگلستان) تولید آن را بر عهده گرفته است، چهره نبی اکرم را نپوشانده است، افرادی مثل عایشه ابوبکر و عمر را بسیار کریه المنظر و زننده نشان می‌دهد، تقریبا همه رخداد های تاریخی صدر اسلام را بر خلاف تصور اهل سنت نشان می‌دهد و علنا تمام عقایدشان (که البته از نظر شیعه عقاید باطلیست) را یکجا زیر سوال می برد و به مقدساتشان توهین می‌کند ووو. ممکن است برخی حقایق تاریخی را پیرامون زندگی و مصائب صدیقه کبری صحیح به تصویر بکشاند اما نفس کار تفرقه آمیز است و بوی تفرقه و نفاق واضحا به مشام می‌رسد. تعداد کمی از مراجع مثل آیت اللّه مکارم شیرازی تماشا و نشر فیلم را حرام دانسته اند. اما اکثر مراجع عظام سکوت کرده اند. حال، اگر با نظر بنده موافقید تکلیف ما چیست؟ چگونه جلوی تفرقه بین امت را بگیریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن فیلم را ندیده‌ام. ولی رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند هر نوع اختلاف و یا توهین به اصحاب پیامبر خدا و همسران پیامبر حرام است. موفق باشید

28153

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: به نظر می‌رسد انسان با ترک میل جنسی، شور و نشاطش گرفته می‌شود و حتی به سمت خشونت پیش می‌رود. چطور در این حالت تقرب به خدا برای جوانان مجرد هست؟ و چطور با ترک شهوت (ترک خودارضایی) می‌گوییم حجابها کنار می‌رود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد صبر بر عفاف، موجب می‌شود تا انسان ره صدساله را یک‌شبه طی کند، مشروط بر این‌که مواظب باشد حالت عفافش با نگاه به نامحرمان از بین نرود. موفق باشید

نمایش چاپی