بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
21089

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: چند وقت پیش با عده ای از دوستان در مورد هنر اسلامی بحث کردیم. سوالی که برای ما ایجاد شد این بود که یا هنر اسلامی داریم؟ یعنی هنری که توسط اسلام تولید شده باشه هست؟ مثلا سینما و عکاسی ساخته ی تمدن مدرن هستن و نقاشی و شعر و موسیقی و نمایش و... قبل اسلام هم بودند. کسی منکر هنر مسلمانان نیست ولی هنر اسلامی به نظرتون ساختگی نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که هنر، ظهورِ حالات روحانی یک قوم است، اعم از هنرِ یونانی یا رومی و یا هنر مدرن، روحی که منجر به معماری اسلامی شده خبر از هنر اسلامی می‌دهد. در این رابطه جناب آقای دکتر شهرام پازوکی سخنانی تحت عنوان هنر و هنرهای اسلامی دارد. اگر بتوانید به‌دست آورید، تذکرات خوبی در آن هست. فراموش کردم آن صوت را از چه کانالی گرفتم. موفق باشید

20242

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عرض می کنم خدمت استاد گرامی: واقعا از وجودتان بهره می بریم. سوالی که چند وقتی است ذهن بنده رو به خودش مشغول کرده اینه که علی رغم اینکه کار کردن در فضای فرهنگی واقعا برکت و ثمرات خاص خودش را دارد ولی معنویت خاصی را می طلبد. در این مدت نیاز به معنویت در وجودم خیلی بیشتر از قبل احساس می شود. برای پاسخ گویی به این نیاز چه راهکاری را پیشنهاد می دهید؟ علاوه بر این موضوع چگونه می توان همیشه افقی که پیش روی خودمان متصور شدیم را در نظرداشته باشیم؟ یعنی چگونه می توان همیشه عظمت کار را در نظر داشت؟ از این موضوع نگران هستم که فقط صرف اینکه فعلا یک کاری واگذار شده و باید پیش رود به آن نگاه کنم! سپاس گزاری می کنم از اینکه نظراتتان را می فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از کسب معارفی چون معرفت نفس در همان وظیفه‌ای که برایتان پیش آمده است هرچند وظیفه‌ی کوچکی باشد، با تمام وجود انجامِ وظیفه کنید. باید از کسانی گِله کرد که کاری را به‌دست می‌گیرند ولی سهل‌انگارانه نسبت به آن برخورد می‌کنند. موفق باشید

19983
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد گرامی: به نظر حضرتعالی کدام ملتی با اجبار می تواند حجاب را بپذیرد؟ امروز ملت ایران با این اجبار به وضع بدی تبدیل شده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حجاب به عنوان یک قانونِ رسمی کشور جمهوری اسلامی مطرح است و این غیر از تکلیف شرعی و وجوب الهی است که از این جهت مثل سایر واجبات الهی، اختیار با خود مردم است. مثل نمازخواندن که اختیار با مردم است و از این جهت اقلِ حجاب هم وقتی به معنای حجاب باشد، در رعایت قانون کافی است می‌ماند که آیا این نوع حجاب‌ها که عین بی‌حجابی است را شرع می‌پذیرد؟ مسلّم که نه. موفق باشید

18237

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: قبله دین کجاست؟ دین انسان را به کجا می برد؟ محصول و ثمره انسان کامل چیست؟ ثمره دینداری چیست؟ نتیجه عبودیت چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤالات وسیعی است که برای جواب آن خوب است ابتدا کتاب «آشتی با خدا» را که بر روی سایت هست، مطالعه فرمایید. موفق باشید

17857
متن پرسش
با سلام خدمت استاد ارجمند: استاد همچنان که حضرتعالی در آثارتان اشاره کردید حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری حفظه الله تعالی این قرن را قرن اسلام نامیدند. پس بنابر این ما ان شاءالله تعالی و به فضل الهی باید تا 20 سال آینده در جهان اسلام و جهان بشریت شاهد تحولات و تغییراتی اساسی باشیم. درست می گویم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به همین شکل که می‌فرمایید نسبت به آینده امیدوار بود. منتها در نظر داشته باشید که ظهور یک تمدن در یک فرایند تاریخی صورت می‌گیرد. موفق باشید

17299
متن پرسش
سلام علیکم حضرت استاد: آیا شیطان پرستان قائل به این هستند که شیطان آنها را آفریده و آیا وجود خدا را انکار می کنند؟ اصلا آیا در طول تاریخ کسانی بوده اند که وجود خدا را انکار کنند و به جایش بگویند که ملائکه یا شیاطین ما را آفریده اند؟ ببخشید از اینکه وقتتان را می گیرم. ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر این‌طور نیست. این‌ها مثل خود شیطان، در عین قائل‌بودن به خالقیتِ حق، چون همه‌ی نگاهشان به منیّت و لذّات خودشان است، عصیان‌کردن را دوست دارند. مثل بیماری کچلی، که بیمار سر خود را خارش می‌دهد و در عین زخم‌کردن لذت می‌برد و به بعد از این عمل فکر نمی‌کند. موفق باشید

12148

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. من تازه به واسطه شاگردانتون با شما آشنا شدم. مطالب و نظریات شما را هم در سایت خوندم. با توجه به اینکه نمیتونم از جلسات حضوری به علت دوری مسافت استفاده کنم، راهنمایی بفرمایید از کجا و چطوری میتونم از مباحثتون استفاده کنم. از چه مبحثی شروع کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با سیر مطالعاتی که بر روی سایت هست شروع بفرمایید إن‌شاءاللّه نتیجه خواهید گرفت. موفق باشید

7322
متن پرسش
سلام برشما استاد بزرگوار استاد، اگه کسی حدیثی را بگوید به ما،یا انرا جایی بخوانیم چطور بفهمیم که جعلی یا تحریفی نیست با توجه به تاریخ پرتنش مسلمین؛؟ مثلا از کجا باور کنیم که سر بریده امام حسین قران خواند؟ بی زحمت اگه می دونید که چه ایه ای را سر حضرت خوند به ما هم بگید؟ سپاس بی کران یا حق
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: روش تحقیق در روایت یکی سلسله‌ی سند آن است و دیگر هندسه و محتوای روایت است که آیا با فرهنگ قرآن و اهل‌البیت«علیهم‌السلام» تطبیق می‌کند یا نه و آیا روایاتی مشابه آن داریم یا نه. و روش تحقیق در حادثه‌های تاریخی نیز تواتر آن است که ملاحظه می‌کنید منابع مختلف که امکان تبانی برای آن‌ها ممکن نبوده آن خبر را نقل کرده‌اند. آیه‌ای که سر مبارک حضرت قرائت فرمودند آیه‌ی ام حسبت ان اصحاب الکهف و الرقیم کانوا من آیاتنا عجبا ازسوره‌ی کهف بود. موفق باشید
23889
متن پرسش
سلام: وقت شما بخیر. کانال لب المیزان رو خوندم. بتازگی با آثار استاد طاهرزاده آشنا شدم یک دوره کتابهای ایشون را تهیه کردم. وقتی کانال رو میخوندم تحت تاثیر قرارگرفتم. کتاب عالم بقیه اللهی رو خوندم که عالی بود. اما الان سوالم اینه که من یک بنده روسیاه و گنهکار هستم سنم ۴۵ و تازه فهمیدم تو عالم چی به چیه هر گناهی که بگید انجام دادم. ایا من هم میتونم قدم در این راه بگذارم یا اینکه باید آماده ورود به به آتش دوزخ باشم!؟ آیا امیدی هست؟ نفسم خیلی زیاد پررو و سرکشه در کنترل نفسم ناتوانم. فقط امید عنایت خداوند دارم. لطفا کمکم‌ کنید چطور شروع کنم. آیا راهی هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرف‌ها چیست؟!!!

عاشق شده ای، ای دل سودات مبارک باد / از جا و مکان رستی، آنجات مبارک باد

از هر دو جهان بگذر تنها زن و تنها خور / تا مُلک و مَلَک گویند، تنهات مبارک باد

ای پیشرو مردی، امروز تو برخوردی / ای زاهد فردایی فردات مبارک باد

کفرت همگی دین شد تلخت همه شیرین شد / حلوا شده ای کلی حلوات مبارک باد

در خانقه سینه غوغاست فقیران را / ای سینه بی‌کینه غوغات مبارک باد

این دیده دل دیده اشکی بد و دریا شد / دریاش همی‌ گوید دریات مبارک باد

ای عاشق پنهانی آن یار قرینت باد / ای طالب بالایی بالات مبارک باد

ای جان پسندیده جوییده و کوشیده / پرهات بروییده پرهات مبارک باد

خامش کن و پنهان کن بازار نکو کردی / کالای عجب بردی کالات مبارک باد

موفق باشید

23498
متن پرسش
خدمت استاد سلام علیکم: در دلیل رد تناسخ آورده اید که چون نفس از قوه به فعل رسید دیگر نه می خواهد و نه می تواند به قوه بازگردد. چگونه می توان ثابت کرد کسی که می میرد به فعلیت رسیده است؟ از جمله مرگ های ناگهانی و مرگ در کودکی. بسیار سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرق نمی‌کند، در حدّی که نفس از قوه به فعل درآید، دیگر از آن جهت به عقب بر نمی‌گردد زیرا در هویت دیگری مستقر شده، حتی اگر همه‌ی قوه‌هایش به فعل نرسیده باشد. موفق باشید

23223

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
جناب استاد با سلام سوالی از محضرتان داشتم. پدر و مادرم که بالای ۷۰ سال دارند مایلند که کار خیری انجام دهند تا به عنوان باقیات و صالحات بماند. ثروت زیادی که در حد ساخت مدرسه و مسجد و .... باشد نیست ولی سرمایه ای معادل یک خانه صد متری در تهران را می توانند اختصاص دهند. بنده خودم فکر می کنم کارهای فرهنگی ماندگارتر باشد ولی دقیقا نمی دانم کجا و چگونه؟ با توجه به شرایط این روزهای جامعه چه امری را توصیه می فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر بتوانید به نحوی در امور طلاب علوم دینی مطلب را خرج کنید نتیجه‌ی بیشتری خواهید گرفت. موفق باشید

23020

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت خداوند در آیه ۲۰ سوره مبارکه حشر کلمه «اصحاب النار و اصحاب الجنه» را بکار می برد. بنظر میرسه که معنی اون بشه یاران نار و جنت. اما در کتابی دیدم تعبیر «ساکنان اتش» و «یاران بهشت» بکار برده و اولش این طور حلاجی کردم که فرق است بین ساکن و یار! از اول قرار نبود جهنمی، جهنمی باشد بلکه او خود غافل شد و وارد جهنم شده و حالا هم که وارد شده یار جهنم نیست که ساکن آن است و بعد ها شاید وارد بهشت شود! اما یار بهشت از اول بهشتی بوده! این را با خود گفتم و رفتم سراغ پاورقی آن مطلب که آدرس (حشر ۲۰) را داد اما دیدم در قران مجید برای نار و جنت هر دو یک تعبیرِ اصحاب بکار رفته و به المیزان حضرت علامه طباطبایی (ره) رجوع کردم و مطلب خاصی ذیل این آیه در این موضعی که گفتم نبود! نظرتان چیست ایات یا روایات موثقی درباره تایید تفکر بنده وجود دارد؟ یا فکر اشتباهیست؟ خیلی ممنونم. استاد ما که شخصی دعات می کنیم شما رو نمیدونم. ارادتمند. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست معنای «اصحاب» یعنی کسانی که در مصاحبت و همراهیِ امری هستند و به همین جهت می‌توان گفت اصحاب نار و اصحاب جنّت، آن‌هایی‌اند که همراه بهشت و جهنم می‌باشند حال یا آن همراهی برای اهل نار، ابدی است و یا پس از مدتی از آن راحت می‌شوند. موفق باشید

22053
متن پرسش
بسمه تعالی. با عرض سلام: 1. چرا حضرت ابراهیم علیه السلام در مورد قیامت سوال خود را طوری مطرح می کنند که انگار قرار است همین مردگان زنده شوند؟ «کیف تحی الموتی» یعنی معرفت حضرت ابراهیم از نحوه معاد صحیح نبوده است؟ 2. و چرا جواب قرآن هم درباره زنده کردن همین مردگان در رابطه با زنده کردن پرندگان می باشد. و سوال دیگر در این است که چرا قرآن در مورد معاد صریحا نمی گوید که قصه معاد از جنس زنده شدن این مردگان نیست؟ با تشکر از شما التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» از حضرت پروردگار چگونگی، آری! چگونگیِ احیای مردگان را خواستند و حضرت حق هم توان چگونه‌زنده‌کردن را به حضرت دادند 2- مگر قصه‌ی معاد، زنده‌کردنِ همین مردگان نیست که خدا گفته است؟! موفق باشید

21602
متن پرسش
سلام و عرض خدا قوت و سلامتی و عافیت خدمت شما: استاد عرضی داشتم صاف و مستقیم و به دور از غریبگی، استاد چه بلایی به سرمان آمده است که باید امروز احادیثی را که روزی اصحاب و اعوان أئمه از آنان به راستی و صداقت و روان و صاف می گرفتند ما امروز اینچنین گرفتاریم که صدها کتاب می خوانیم در شرح برخی از این احادیث یا گاهی باید از صد استاد بپرسیم؟ استاد امیدوارم منظورم را درست گفته باشم که مراد من چیز دیگری است و الا بنده خود به سیر درسی و بحثی هم مشغول و هم مطلعم ولی حال امروز ما چه حالی است که هر روز بیش تر می دانیم و کمتر مرتبط با حقایق یا حقیقتی هستیم که باید بدست بیاوریم یعنی گاهی این درس ها مبعد ما شدند حتی عرفان و فلسفه ای که دعوی کشف حقیقت و شهود حقیقت را دارد استاد راه را گم کردیم آری ولی وقتی هم که راه را پیدا کردیم توی راه غرق شدیم و کاری به مقصد نداریم، استاد حال کنونی ما چیست که نمی توانیم به راحتی چون انس بن مالک خود را بدون شروح به خدمت امام صادق علیه السلام عرضه می کنید یا می بینیم اباذر به راحتی روایت را می گیرد و زندگی می کند چه شده است استاد چه کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه‌ی تاریخی شدیم که در آن قرار داریم و مسائل ما در نسبت با آن تاریخ و تنگناها و گشودگی‌های آن روشن شد؛ می‌یابیم که چه اندازه راحت می‌توانیم با سخنان دینی ارتباط برقرار کنیم. امروزه همه‌ی کتاب‌ها و شرح‌ها از متون دینی برای آن است که آن‌ها در شرایط تاریخیِ خودمان بیاوریم. این‌همه روایات مربوط به زمان‌شناسی در این رابطه است. موفق باشید

21500
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: اگر امکان دارد لطفا نظر ملاصدرا را درباره عالم ذر و آفرینش انسان بفرمایید، ظاهرا درالحکمة العرشیة، قاعده ۸ از مشرق دوم، ص ۲۳: نظر ملاصدرا این هست که «روح انسان وجودی سابق بر بدن داشته است... روایاتی در این زمینه هست که از جهت کثرت قابل شمارش نیست، به گونه ای که وجود ارواح پیش از اجساد بسان ضروریات مذهب امامیه است» اما ایشان در جلد ۸ و ۹ اسفار ظاهرا معتقدند که روح «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» هست و روح انسان هم زمان با حدوث جسم حادث شده و ابتدا موجودی جسمانی و طبیعی بوده و به تدریج تکامل می پذیرد و به مرتبه تجرد می رسد. این به ظاهر تناقض هست، اگر ممکن هست بفرمایید نظر ملاصدرا چیست؟ و درباره عالم ذر و چگونگی عهد الست چه اعتقادی دارند؟ تشکر از استاد بزرگوار.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که وجودِ علمی روح، غیر از وجود عینی آن است. جناب صدرالمتألهین به‌خوبی متوجه‌ی وجودِ علمی ارواح که در علمِ خداوند هست، می‌باشند و نحوه شکل گیری وجود عینی یا «جسمانیت‌الحدوث»بودنِ نفس را روشن می‌کند. موفق باشید

20318
متن پرسش
سلام استاد: «خودِ وجود همواره تحقق خارجی دارد و محال است که موجود نباشد. چون از فرض نبودِ وجود، تناقض لازم می آید؛ چرا که وجود، نقیض عدم است؛ پس محال است وجود معدوم شود» بنده با فلسفه و منطق آشنایی دارم اما اگر می شود جمله بالا را برایم مفصل توضیح دهید چون همواره این سوال در ذهنم است که چرا نمی شود وجود عدم شود؟! یا مدتی بعد عدم شود؟! تناقض هنگامی به وجود می آید که در همان حالی که وجود است عدم باشد که این محال است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی «وجود» برای عین وجود ذاتی باشد، عدم برای آن معنا ندارد، مثل رطوبت که ذاتیِ آب است و خشکی برای آب معنا ندارد و اگر «وجود» عارض چیزی باشد که امکان معدوم‌شدنش هست. موفق باشید

19109
متن پرسش
با عرض سلام و تحیت: یکی از مسایلی که جناب عالی در مقالات مختلف روی آن تاکید دارید نقش زعمای دین و فهم تقدیر تاریخی به طور خود آگاه یا ناخودآگاه توسط آنهاست. قطعا در زمان ما زعیم شیعه امام خامنه ای حفظه الله تعالی می باشند. ایشان در دیداری که با مدرسین مجمع عالی حکمت اسلامی داشتند درباره عرفان و تربیت شاگرد توسط اساطین عرفان می فرمایند: «اعتقادم این است که ما نباید عرفان را به معنای الفاظ و تعبیرات و فرمولهای ذهنی مثل بقیه‌ی علوم ببینیم. عرفان، همان مرحوم قاضی است؛ مرحوم ملا حسینقلی همدانی است؛ مرحوم سید احمد کربلائی است؛ عرفان واقعی اینهاست. مرحوم آقای طباطبائی خودش فیلسوف بود، اهل فلسفه بود، بلاشک در عرفان هم وارد بود؛ منتها آنچه که در عرفان از ایشان معهود است، عرفان عملی است؛ یعنی سلوک، دستور، تربیت شاگرد؛ شاگرد به معنای سالک.» این در حالی است که جناب عالی با طرح سلوک اجتماعی و این مطلب که کسی که بخواهد به سلوک عرفانی عملی بپردازد به آن معنی که آقای قاضی می پرداخت و شاگرد پرورش می داد دچار بی تاریخی شده و سلوک در حال حاضر فقط همان سلوک اجتماعیست. در نقطه مقابل این را مد نظر قرار داده اید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً نمی‌توان از معارف عرفانی به روش علمی عرفان غافل شد. بحث بر سر آن است که در مسیر عرفان به حکم «کلّ یومٍ هو فی شأن» با خدایی روبه‌رو شویم که در تاریخ انقلاب اسلامی ظهور کرده. یعنی با خدایِ سالکانی مثل شهدا. و هر اندازه در معارف اسلامی موفق‌تر باشیم، در اُنس با خدای خود موفق‌تر خواهیم بود. موفق باشید

18674
متن پرسش
چرا؟ «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ» المائده (101) پس چرا آن حضرت این کلام را بر زبان جاری کردند؟ «اللهم ارنی الاشیاء کما هی» پروردگارا، اشیاء را آنچنان که هستند به من بنمایان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه در آیه‌ی مذکور متذکر می‌شود طلب و درخواست چیزهایی است که نیاز نیست انسان آن‌ها را بداند و یا برایش روشن شود مثل آن‌که بخواهیم بدانیم در درون مردم چه می‌گذرد. ولی در آن دعا رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» از خدا می‌خواهند آن‌چه که خداوند خلق کرده است و خواسته است که ما آن را درست بشناسیم، خودش کمک کند تا آن‌طور که آن مخلوق هست ما آن را بشناسیم و تحت تأثیر پیش‌فرض‌ها و توهّمات خود نباشیم. موفق باشید

15671
متن پرسش
با سلام: حضرت استاد بنده با نگاه به مراتب سه گانه نفس خودم چند مورد به نظرم میاد و نمیدونم چقدر درست هست. آیا میتونیم وحدت وجود رو بر این اساس تقریر کنیم؟ انسان دارای یک مرتبه عقلی و یک مرتبه خیالی و یک مرتبه حسی هست. تمام حقایقی که انسان یافته در مرتبه عقلی حاضر هست و به تجرد تام هم هست. مرتبه خیال دارای تجرد نسبیه و حس هم که با محسوس سرو کار داره. حالا فرض می کنیم یک شخص عارف مثل افلاطون حقایقی رو به قلب من اشراق میکنه، اگه بنده در سطح یک انسان حسی باشم و قدرت نفسم بالاتر از حس نباشه اون حقیقت رو در قالب محسوسات احساس می کنم و براش واقعیت حسی و مادی قائل میشم. اگه قدرت نفس من در حد خیال و متخیله باشه به شکل تصاویر و اشکال متخلف نیمه مجرد ترسیم می کنم، اگه در حد عقل باشم تا حدی اون حقیقت مجردی ک به من اشراق شده رو مجردا می یابم. اگر به مرحله قلب و روح رسیده باشم عین اون حقیقت اشراق شده رو میابم. حالا در مثال بالا حقیقت یک چیز بود یک حقیقت مجرد تام و فوق عقلی، اما وقتی بنده بر اساس اون ظرفیت و مرتبه خودم اون رو مشاهده کردم در مرتبه حس که بودم واسش واقعیت حسی قائل شدم در مرتبه خیال و وهم که بودم صور خیالیه و تجرد نسبی قائل شدم واسه اون حقیقت، در مرتبه عقل مطابق عقل و وقتی که از عقل به قلب رجوع کردم واقعیت اون اشراق رو حقیقتا یافتم. آیا مثال بالا میتونه تا حدی بیانگر وحدت شخصی وجود باشه که در عالم خارج و واقع و نفس الامر یک حقیقت مطلق و نامتناهی حقیقتا بیش نیست و اونچه ما به عنوان مراتب و کثرات و ماهیات می بینیم همه از باب مثال بالا و فقط تنها حاصل نوع دیدن ما از یگانه واقعیت بیرون هست؟ البته بین این نحوه دیدن ها با واقعیت بیرونی نوعی سنخیت هست و باز در نگاه عمیق تر خودی هم برای من نمیمونه و در تحلیل ظهور خودم و اینکه من کیم که دارم اینطور تحلیل می کنم واسم سواله که خب نسبت خودم با خدا چیه و در تحیرم؟ استاد عزیزم آیا تحلیل و مثال بالا صحیحه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مثال خوبی است. نسبت ما با خدا در وحدت وجود بدین قرار است که هر اندازه نور احدی که عالم را گرفته بر قلب ما تجلی کند، خود را فانی به حق و باقی به حق می‌یابیم. و هر اندازه تجلی نور وحدت ضعیف‌تر باشد، احساس دوگانگی بین خود و حق می‌کنیم و اگر هیچ نوری از نور وحدت او بر ما نتابد، خود را همه‌ی هستی احساس می‌کنیم. موفق باشید

15096
متن پرسش
بسمه تعالی سلام: در صفحه 148 کتاب خویشتن پنهان فرمودید فعلیت رسیدن نفس حیوانات از نظر تکوینی است و بعد از فعلیت تن را رها می کنند مگر حیوانی مثلا گرگ در فعلیت درندگی خلق نشده دیگر به فعلیت رسیدن معنا نمی دهد، توضیح دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حیوانات با باقی‌بودن در فعلیت خود، زمانِ مقدّر خود را به انتها می‌رسانند. موفق باشید

13294
متن پرسش
در کشف حدسی نیز اتحاد پیدا می کند با معنا از طریق عقل بنابراین مثل سایر کشف ها بعد از کشف، رتبه وجودی ما تغییر می کند بر خلاف حرکت های فکری معمولی. درست است استاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است، زیرا در کشف حدسی نیز قلب سالم متوجه حقایق می‌شود، منتها به صورت اجمالی انوار حقایق را درک می‌کند. موفق باشید

3687

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باز هم عرض سلام مجدد خدمت استاد بزرگوار. ببخشید استاد بنده چندی پیش در خواستی از شما برای مشورت و حضور شما در سطح دانشگاه(علوم پزشکی شهید بهشتی-تهران) داشتم استاد دلیل برای حضور شما زیاده...قصد جسارت ندارم خواهشا استاد منتظر جوابتون هستم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض کردم توان جسمی برای چنین سفرهایی ندارم مضافاً این‌که برنامه‌هایی که دارم امکان چنین حضوری را به بنده نمی دهد. موفق باشید
23072
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: بنده طلبه ای پایه چهار هستم که در یکی از شهرستان های استان خراسان مشغول به تحصیل هستم. موضوعی که خیلی بنده رو آزار میده و نگران کرده این هست که چکار بکنم که من هم مثل مردم کوفه که این همه مشتاق به امام شون بودند اما سریع تغییر مسیر دادند و بر علیه امام و فرستاده ی امام شدند, من هم روبروی امام زمان و نائب شون نایستم. بعضی از کوفیان مثل عمروبن حجاج حتی از ترس عبیدالله و اینها نبود, اما با همه ی اشتیاقی که داشتند برگشتند. خواهشم از استاد بزرگوار این هست که لطفا راهها و کتابی رو که کامل باشه از لحاظ تحلیل و بصیرت دهی و... به بنده معرفی بکنید. تا بتونم سربازی امام زمان (عج) و رهبری را انجام بدهم. واقعا ممنونم ازتون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احساسات بدون بصیرت، کار دستِ کوفیان داد. بصیرت حقیقی در این تاریخ، شناختِ جایگاه انقلاب اسلامی است. فکر می‌کنم دنبال‌کردن جلسات چهارشنبه تحت عنوان «انقلاب اسلامی و وظیفه‌ای که پیش روی ما است» و اخیراً دو جلسه‌ی آن بحث شده، در این مورد بتواند کمک کند. موفق باشید

22973
متن پرسش
سلام: در تفسیر المیزان در تفسیر آیات ۱۵ تا ۱۹ مائده بحث مفصلی با موضوع «قرآن چه طریق ای را برای تفکر پیشنهاد کرده» دارد که در این نوع تفکر اثری از تفکری که در جلسات یکشنبه و چهارشنبه بحث می شود نیست و بیشتر تفکر فلسفی استدلالی برهانی عقلی و... می باشد. چرا در چنین بحث مفصلی هیچ حرفی از تفکر تاریخی و تفکر حقیقی حرفی نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا علامه‌ی طباطبایی آن عارفِ زمان‌شناس را رحمت کند که متوجه بودند در آن زمان باید متذکر ابعاد استدلالی و عقلانیِ اسلام شد. زیرا شرایط طوری بود که می‌خواستند اسلام را متهم کنند که دین عقلانی و استدلالی نیست. بنده موقعی که آن سطور را که جنابعالی متذکر آن هستید مطالعه می‌کردم، از عمقِ جان برای ایشان طلب رحمت کردم. آری! بعد از آن‌که مبنای استدلالیِ اندیشه‌ی اسلامی روشن شد حال می‌توان از تفکر تاریخی سخن گفت، وگرنه ما متهم می‌شویم که مبنای عقلی برای سخن خود نداریم. موفق باشید

22807
متن پرسش
سلام استاد: نمی دانم سخنان وزیر بهداشت رو هفته گذشته در دانشگاه جندی شاپور اهواز شنیدید یا خیر بنده دانشجوی همین دانشگاه هستم واقعا تاسف بار بود شما به منه جوون بفرمایید چطوری دلخوش باشم به آینده ی این کشور؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل آن است که هنوز انقلاب نتوانسته است مردم را متوجه‌ی این امر بکند که جریان‌های سیاسی و اشرافی که سنگ مدیریت امثال آقای هاشمی را به سینه می‌زنند، از جنس انقلاب اسلامی نیستند و ادامه‌ی انقلاب اسلامی با چنین افرادی ممکن نیست. سعی باید کرد راهی که امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در آغاز انقلاب گشودند، باز زنده شود مثل امام حسین «علیه‌السلام»که فرمودند می‌خواهم به سیره‌ی جدّم و پدرم برگردم. آن آغازین است که باید در انتها نیز به میان آید به همان معنایی که مبدأ و معاد از هم جدا نیست. موفق باشید   

نمایش چاپی