باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آیهی مذکور میفرماید «هر کس را که خداوند خواست دختر میدهد و هر کس را خواست، پسر» ولی دردل این مشیت الهی باید متوجهی عدل الهی بود لذا میتوان گفت خواستِ خداوند همان است که این عین ثابته بنا به طلب خودش در این رحم قرار بگیرد و آن عینِ ثابته در رحم دیگر قرار بگیرد تا به هر حال فردای قیامت کسی نگوید بر اساس انتخاب ما عمل نشدهاست. ۲. آیا نمیتوان گفت حضرت آدم به اعتبار خلیفهاللهی ایشان محل سجده ی ملائکه بودهاند که مربوط به آدمیت حضرت آدم است زیرا اگر موضوع سجدهی فرشتگان به شخص آدم مربوط بود، کسانی مثل ائمه و رسول خدا علیهم السلام از آن مقام خارج خواهند بود و مصداق خلیفهاللهی نخواهند شد در حالی که خداوند سجده را به اعتبار خلیفهاللهی آدم به ملائکه دستور دادهاست. در این مورد خوب است به تفسیر آیتالله جوادی رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره بنده پس از مطالعهی آثار ایشان متوجهی گوهر وجود ایشان شدهام، بهخصوص که بی سر و صدا از شاگردانِ خاصالخاص علامهی طباطبایی «رحمتاللّهعلیه» بودهاند. امتحان کنید ببینید آیا ذوقتان از طریق ایشان، راهی به سوی حقیقت میگشاید یا نه؟ بالاخره ذوقها متفاوت است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با همهی این حرفها با تجربهی اینچنینی که احساس میکنید دستتان به هیچجا بند نیست؛ آنچه گذشته است را بازخوانی خواهید کرد و با تجربهای برتر به دینداریِ اصیلی برمیگردید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در تجلی نور احدی هیچ أنانیتی برای مخلوق باقی نمیماند 2- به نظر بنده همینطور است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. واقعاً صبر بر طاعت و عبادت، نوعی روح اعمال را رشد میدهد که حاصل آن شامل همهی عبادات قبلی میشود و این از برکت صبر در عبادات است، چه در حالتِ قبض و چه در حالت بسط. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد عرایضی در کتاب «آشتی با خدا» در قسمت «چرا خدا ما را خلق کرد؟» شده است. ببین به کارت میاید جهت ورود به تفکر نسبت به این موضوع؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در مورد استاد، نظر کنید به سخن آیت اللّه بهجت که میفرمایند: «علم تو، استاد توست» . در این مورد در جزوهی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» که بر روی سایت هست، عرایضی شده است 2- به نظر بنده اگر کتابهایی که میفرمایید مطالعه شود، میتوانید با افکار جناب مولانا و آنچه بر روح و روان آن میگذرد، مرتبط شوید 3- همین مطالب که میفرمایید خوب است، البته که مباحث «ده نکته» و «برهان صدیقین» و «خویشتن پنهان» را به عنوان مقدمه فراموش نکردهاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! از نظر حقوقی و حقیقت انسانی همهی انسانها برابرند. ولی وقتی شرایط اجتماعی طوری شد که همهی انسانها نمیتوانند در یک موقعیت باشند و از همه نمیتوان یک انتظار را داشت، و اگر کنیز و غلام را فیالفور آزاد کنیم، هیچ پایگاه اقتصادی و اجتماعی برای ادامهی حیات خود ندارند، پس باید بعد از ایجاد شرایط مناسب به روش فرهنگی آرامآرام توصیه به آزادکردن آنها نمود. مثل اینکه کفارهی ابطال روزه، آزادکردنِ یک برده است و یا اینکه اگر بردهای آماده شد که خود را از صاحبش خریداری کند، یعنی امکان فعالیت اقتصادی برای او بود، باید صاحب او تن به این کار بدهد و به عهدهی حکومت است آن برده را یاری کند. که بحث فقهی این موارد در کتب فقهی ما آمده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده ایشان را از قبل تا حدّی میشناسم. انسان برجستهای هستند و همین امر موجب شد مقام معظم رهبری ایشان را برای امر تولیتِ آستان قدس انتخاب کنند. موفق
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید ببینیم آن شخص کاندیدا شده چه اندازه ارزش تبلیغ کردن برایش به اهداف انقلاب اسلامی ما را نزدیک میکند. با این همه، کسانی که فعالیت فرهنگی دارند تا آنجا که ممکن است نباید در جبهه بندیهای سیاسی وارد شوند. بالاخره بگذارید ببینیم نیروهای «جمنا» فرد قابل اطمینانی را معرفی میکنند یا نه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست در این مورد إنشاءاللّه میتواند کمککارتان باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام نبوت حضرت، مقامِ تعلیم توسط حضرت جبرائیل است ولی مقام قرب وجودی و معراجی حضرت، فوقِ مقام ملائکة اللّه میباشد و در رابطه با مقام نبوت، آن خطاب صورت میگیرد که صورتِ تفصیلیِ مقام معراجی است و بر عکس مقامِ اجمالی است مثل نحوهی نزول قرآن در شب قدر به صورت اجمالی که غیر از نحوهی نزول قرآن طی 23 سال به صورت تفصیلی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً رؤیت برای حضرت موسی«علیهالسلام» بعد از صعقه هم پیش نیامد لذا حضرت چون به هوش آمدند عرضه داشتند: «تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ» پروردگارا! به سوی تو توبه کردم و من اولین مؤمن در قوم خود هستم که دیگر، تقاضای رؤیت ننمایم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چند نفر مثل خودتان سراغ دارید که به این مطلب رسیده باشند که عقل بشری برای مدیریت خود کافی نیست؟! إنشاءاللّه کتاب «بصیرت و انتظار فرج» که بر روی سایت هست، به عنوان چشماندازی به موضوعِ مورد نظر، مفید خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرش محل تجلیات اوامر الهی است و از آنجایی که قلب امام – به عنوان قلب مؤمنِ به فعلیترسیده - محل حقیقی اوامر الهی است، گفته میشود قلب امام عرش رحمان است و در این رابطه حدیث دوم نیز معنا میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وحدت وجود موضوع بسیار عمیق و مهمی است و فهم آن و لوازم آن به مباحث طولانی نیاز دارد. اگر شرح صوتی مباحث شرح تفسیر سورهی حمد امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» را از ابتدا و با دقت و بدون وقفه دنبال کنید إنشاءاللّه افقی از این نوع توحید برایتان گشوده میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. از آیهی ۳۵ سورهی مائده چیزی در رابطه با اسماء الهی نیافتم. ۲. اسماء الهی در تعبیرات مختلف به صورتهای متفاوت مطرح شده. باید از فضای آیه و روایت متوجه شد که به چه معنایی اشاره شده است. آری! همان طوری که شارحین نهجالبلاغه در آن فرازِ خطبهی اول فرمودند، صفاتی که عارضِ ذات حق باشد را، باید از حضرت حق نفی کرد و گرفتار نگاه معتزلیان نبود که ذات را غیرِ صفات میدانند. ولی صفاتی که عین ذات حضرت حق هستند را نباید از حضرت حق نفی نمود. مثل آنکه گفته میشود «هو السمیع»؛ در اینجا نظر به ذات حضرت حق است به اعتبارِ ظهور حضرت حق به جلوهی سمیعبودن. این صفات، مخلوقِ حق نیستند، بلکه همان حق است با آن جلوهی خاص. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هیولای اولی در دستگاه ارسطویی، قوهی محض است که چون به صورت آمد، به صورتِ مادهی بالفعل مورد نظر قرار میگیرد. حال این مادهی بالفعل میتواند به هر صورتی از صورتهای مادی درآید چه برای نجّار که به صورت چوب در میآید و چه برای فیزیکدان که به صورت مادههای مورد آزمایش در میآید. پس بنابراین بحث عموم و خصوص نمیتواند در موردش در میان باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقهی انسان در ذات خود مختار است و با اختیار خود کافر یا مؤمن میشود و در همین راستا میتواند رو به تکامل داشته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ حمل اولی ذاتی، اساسا حمل بر موضوع بیرون از ذات نیست ولی حمل وجود بر خداوند به اعتبار معنای واجب الوجودیِ اوست؛ یعنی همو که خالق اشیاء است باید به اعتبار معلولیّت اشیاء، موجود باشد. آری اگر عین وجود را درست تصور کنیم نیاز به حمل «وجود» به متصور خود نداریم. 2ـ این قاعده در نظام مادّی جاری است و گرنه طبق آیهی «و ما امرنا الا واحده» با یک اراده ی اولیه همهی عالم اراده شدهاست. موفق باشید