باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان نیستم. ولی مگر مشکل ما امروز، این حرفهاست؟ در تاریخی که دشمنان اسلام هزاران شبهه مطرح کردهاند که تنها باید با استدلالهای عقلی و فلسفی در مقابل آنها ایستاد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید خداشناسیِ فلسفی و کلامی در حدّ مقابله با منکرین خدا است. پيامبران نيامدند تا خدا را ثابت كنند؛ آمدند تا ما خدا را بيابيم به همان معناي «إنّا لِلّه و إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» تا نه بتپرست باشيم و نه از حضور خداوند در جايجاي عالم غافل بمانيم، وقتي فرمودند: «وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذينَ يُلْحِدُونَ في أَسْمائِهِ سَيُجْزَوْنَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»(180اعراف) خدا را به آن اسماء بخوانيد! و كسانى را كه در اسماء خدا به انحراف میروند، رها سازيد! آنها به زودى جزاى اعمالى را كه انجام مى دادند، مى بينند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! گمنامی در جای خود خوب است ولی به گفتهی حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» به همان اندازه که باید در مشهورنشدن احتیاط کرد، از آن طرف هم باید احتیاط نمود که اگر میتوانیم مشکلی از نظام را حل کنیم، کوتاهی ننماییم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک امر شخصی است و موضوعی است ماوراء مباحث فقهی. به همین جهت در حرکاتِ بعضی از عرفا چنین ریاضتهایی دیده میشود، ولی کسی نمیتواند آن را برای بقیه توصیه کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته خداوند همواره حافظ انسانهای مؤمن است و آنها را از لغزشهای بزرگ حفظ میکند. آری! در روایت داریم بعضاً برای اینکه مؤمنین مُعجَب نشوند و عجب آنها را نگیرد خطاهایی را بهدست آنها جاری میسازد. ولی در هرحال آن نیز در راستای حفظ مؤمنین است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی روح آن بزرگواران که حقیقتی است مجرد و نافذ، در همهی عالم از هر گناهی پاک باشد، به هرکس نظر کند و او را شایستهی نظر بداند، او منوّر به کمالات خاص میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید با توجه به نکاتی که از آن استاد محترم میفرمایید باید ایشان فردِ رهرفتهای باشند و اگر نسبت به حضور تاریخی انقلاب اسلامی حساسیت لازم را دارا باشند، نباید در مورد ایشان نسبت به خود نگران باشید. آری! مشرب عرفا متفاوت است ولی همه به سوی یک حقیقت رهنمایی میکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جواب سؤال شمارهی 24055 عرض شد در دلِ هر تجربهای، قیاسی خفی که آن قیاس، یقینآور است؛ نهفته است و حضرت پروردگار بر اساس تجربهی انسانها و عقل تجربیِ آنها با آنها سخن میگوید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است. آری همانطور که رهبری فرمودند هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بزنید. بیشتر باید با مردم جاهل مدارا کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه خداوند راهی در مقابل شما گشوده است جای شکر دارد. ولی همان خدا خواسته است تا برنامهای برای همهی زندگی خود یعنی تا آخر عمر بریزید نه آنکه همهی آن برنامهها را بخواهید همین امروز انجام دهید. با حوصله به همهی وظایف زندگی مشغول باشید و در کنار آن برنامهای برای مطالعه و حضور در جلسات دینی طراحی نمایید. حضور در امور معنوی مثل حضور در نور است. در هرجایی از نور که بایستید در همهی جای آن ایستادهاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا از نظر عقلی جز این است که حضرت حق در بستر سنتهای خود عمل میکند. حال یا سنتی را جاری میفرماید که منوط به اسباب و وسایل است و یا سنتی را جاری میکند که ماوراء اسباب و وسایل است و ما این را در امور فردی خود نیز میتوانیم تجربه کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه عقلانی مقدمهی بیداریِ چشمهای قلب میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که متوجهاید بخواهیم و نخواهیم وسعت زندگیِ شهری امکان آن نوع خواستگاریِ سنتی را به مشکل انداخته است. میماند که اگر محیط سالمی در میان باشد آنطور که شما آن را وصف میکنید؛ یعنی رابطهها از بستر سنت دینی خارج نباشد، باید بتوانیم چیزی را جایگزین آن نوع خواستگاری سنتی کرد که نه، حریمها بشکند و نه، کار به بنبست برسد. میماند که آن چیز چگونه باید باشد و چه تعریفی باید برایش کرد، که اولاً: دختران بدانند چه کسی به خواستگاری آنها میآیند. ثانیاً: پسران بدانند این نوع خواستگاری جدید و پیشنهاد ازدواج، چیزِ خطایی نسبت به سنت گذشته نیست. و این چیزی است که باید نسبت به آن فکر کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اینکه ثابتکردن نمیخواهد. معلوم است انسان استعدادهایی دارد که اگر به کار گیرد شکوفا میشود. یکی از جاهایی که باید آن استعدادها را به کار گیرد طبیعت است 2- هراندازه تفکر عمیق باشد، زبان ظهور بهتری خواهد داشت 3- امر به معروف عملی را پیشه کنید و با خیرخواهی نشان دهید که غم افراد منحرف را میخورید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: گاهى ممكن است «بدن»، آمادگى فرمان پذيرى از نفس را داشته باشد ولى خود انسان كارى كند كه «بدن»، شرايط فرمان پذيرى از روح را از دست بدهد و «نفس» با روبهروشدن با آن شرايط، از «بدن» منصرف شود. به عنوان نمونه در جريان بیهوشى، ماده اى را به «بدن» تزريق مى كنند تا به طور مصنوعى شرايطى ايجاد كنند كه تحت آن شرايط، «بدن» آمادگى فرمان پذيرى از «نفس» را نداشته باشد. اينجا هم «نفس» از «بدن» منصرف مى شود، پيداست كه اين جريان با خواب تفاوت دارد. تفاوت اين دو در آن است كه خواب، عكس العمل طبيعى «بدن» است، اما انصراف «نفس» از «بدن» در بیهوشى، مصنوعى و تحميل شده به بدن است. بیهوش بودن فرد تا موقعى ادامه دارد كه ماده تزريق شده، در «بدنِ» او وجود داشته باشد. معمولًا موادى كه براى بیهوش كردن، به «بدن» تزريق مى كنند گازهايى هستند كه به مايع تبديل شده اند و لذا پس از چند ساعت آن مواد از محيط بدن دفع مى شوند و بدن توان فرمانپذيرى توسط نفس را پيدا مى كند و فرد به هوش مى آيد.
از نمونههايى كه گواه است تن انسان در حقيقت انسان دخالت ندارد نكتهاى است كه در هنگام بيهوش شدن انسان روشن مىگردد. چون در عمل بيهوشكردن، دارويى را به بدن تزريق مىكنند تا نفس ناطقه از تدبير كامل بدن در زمان مشخص و محدودى منصرف شود و در نتيجه انسان در اثر زخمها و برشهايى كه جرّاح ايجاد مىكند دردى احساس نكند. از اين طريق معلوم مىشود احساس درد مثل هر ادراك ديگرى، مربوط به نفس است. عمل بيهوشى نشان مىدهد آنكه درد را احساس مىكند بدن نيست وگرنه بايد در هنگام بيهوشى، بدن دردِ ناشى از جراحى را احساس كند ولى چون با تزريق داروى بيهوشى توجه كاملِ نفسِ انسان به بدن را از بين بردهاند، نفس انسان آنچه را بر بدن مىگذرد احساس نمىنمايد.
براى بيهوشى از موادى استفاده مىكنند كه زمينهى تدبيرِ نفس را مشكل مىكند، در بىحسّى موضعى نيز ارتباط نفس را با قسمتى از تن كه محل جرّاحى است به طور موقت قطع مىكنند تا نفس نتواند نسبت به جرّاحى اعضاء حساسيت نشان دهد. سعى مىكنند مادهاى به بدن تزريق كنند كه پس از مدتى نه چندان طولانى آرامآرام از بدن دفع بشود، تا نفس دوباره زمينهى تدبيرِ بدن را بيابد و كار خود را ادامه دهد. البته كار بسيار حساسى است زيرا اگر دارو از حدّ معمول بيشتر تزريق شود ممكن است نفس براى هميشه از بدن منصرف شود و بيمار ديگر به هوش نيايد، به همين جهت افراد سالخورده را بيهوش نمىكنند زيرا نفس ناطقه در افراد سالخورده آمادگى بيشترى جهت انصراف كامل از بدن را دارد.[1] موفق باشید
[1] ( 1)- در گذشته با گاز« اتر» و امثال آن بيهوش مىكردند كه درصد چشمگيرى از بيهوشىها به مرگ مىانجاميد، چون آنچنان با استنشاق آن گاز به نفس فشار مىآمد كه ديگر به بدن بر نمىگشت.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکلِ امور بانکها یک مشکل ساختاری است و باید دولت و مجلس تلاش کنند تا مشکل حل شود و من و شما به عنوان شهروند در این مورد کاری نمیتوانیم بکنیم تا وظیفهای به عهده گیریم 2- مشکل حرامبودن کار، برمیگردد به آنهایی که عامل آن هستند و اینطور نیست که من و شما و سایر مردم گرفتار آن حرام شویم، مگر آنکه ما هم در کمک به این نوع بانکها شریک باشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرکت وجودی انسان نحوهای از حرکت تکوینی اوست. در حالیکه حرکت تشریعی در راستای انتخابهای انسان صورت میگیرد. انسانها خودشان به حرکات خود جهت میدهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: امام مهدی«عجلاللّهتعالیفرجه» مظهر رحمت الهیاند و لذا فقط با معاندینی که مانع ظهور توحید در عالم میشوند، مقابله میکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال ما با انوار و اسماء الهی مأنوس خواهیم شد. حال از آن جهت که نفس ناطقهی انسان تجلی جامعی از نور اسماء الهی است؛ اگر کسی سعی کند از نسبتهای اعتباری و مجازی خود را آزاد کند و با «هستِ» خود که عینِ ربط به هستِ حضرت حق است رابطه برقرار کند همان لحظه که به خود نظر دارد، به خودی نظر دارد که تماماً متصل به حق است و این، اوجِ ارتباط یک انسان با حضرت ربالعالمین میباشد. و در این دستگاه که رابطهی حضوری با حضرت حق پیش میآید، مسئله ماوراءِ رابطهی حصولیِ علت و معلول است زیرا انسان خود را بنگرد، حق را مییابد. به حق بنگرد، وجودِ خود را که آینهی جمال حق است مییابد. به همین جهت بنا به نظر حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» واژههای علت و معلول در متون دینی ما نیامده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دو بحث در میان است یکی در موضوع آن سؤال که جواب همان است که داده شده. ولی بحثِ دیگر در مورد قسمت دوم سؤال است که به یک معنا بلاتشبیه، بحثِ بد و بدتر است که حکم آن معلوم است. موفق باشید