بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14138
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: چرا در نماز باید وقتی سوره توحید خوانده می شود به جای اینکه از ضمیر متکلم وحده استفاده شود باید بگوییم قل هوالله احد؟ بنده به نظرم می رسد به خاطر اینکه باید حرمت قرآن حفظ شود و نسبت به حفظ قرآن ادب داشته باشیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع، بحث مفصلی را به دنبال دارد. در شرح کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» عرایضی شده است مبنی بر فنای ذاتی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌و‌آله، که حضرت در آن مقام عین ظهور حکم خدا هستند و در مقابل احدیت حضرت حق، هویتی ندارند لذا به همان شکلی که حضرت حق می‌فرماید «بگو او احد است» همان را اظهار می‌کند و این در مورد تمام آیاتی که با «قل» شروع شده است، صدق می‌کند. موفق باشید

13432
متن پرسش
سلام علیکم: اینکه باید تمدن سازی بشود شکی نیست، اما آیا تمدن سازی اسلامی زمان امام معصوم می باشد یا انقلاب اسلامی هم الان می تواند تمدن سازی اسلامی کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم در حوزه‌ی محدودی، انقلاب اسلامی پایه‌های تمدن مهدوی را شروع باید بکند تا إن‌شاءاللّه با حضور مبارک آن حضرت آن تمدن، جهانی شود. موفق باشید

12655
متن پرسش
به نام پروردگار مهربان: با عرض سلام و احترام محضر جناب استاد طاهر زاده: اینجانب تاکنون دو مرتبه در ارتباط با موضوع ولایت فقیه با جنابعالی مکاتبه کرده ام. اما پاسخ های شما قلبا نتوانسته بنده را متقاعد کند. این سوال سالهاست ذهن بنده را مشغول نموده و از افراد متعددی نیز مشورت گرفته ام اما دریغ از یک جواب قانع کننده !!! تنها برای کمک به پاسخ گویی استاد عرض می کنم که بنده به لطف الهی با مباحث شما و مباحث کلامی نسبتا آشنایی خوبی دارم. و اما خود سوال، اگر حکومت ولایت فقیه، خدای ناکرده، توسط مدیران دولتی و دست اندرکاران به اندازه ایی فاسد شود که مردم عامه شورش کنند بالطبع حکومت را به زور ساقط می کنند (تا اینجا را بر طبق مکاتبات قبلی می دانم که می پذیرید). سوال اینجاست اگر حکومت ولایت فقیه فاقد هر گونه ساز و کار دمکراتیک برای کنار کشیدن خود در صورت عدم مقبولیت مردمی باشد خواه ناخواه حکومت ولایت دینی به استبداد دینی منتهی خواهد شد. بنابراین چرا بایستی انسان پشتیبان حکومت دینی باشد که غیر دمکراتیک است و مستعد به استبداد. اینکه ما می گوییم حکومت ولایت فقیه یک رویکرد تمدن ساز است قابل قبول است ولی تنها زمانی که با مقبولیت مردمی بر سر کار بماند نه به زور شمشیر! با آروزی توفیق روز افزون و قبولی طاعات و عبادات
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فقهای مجلس خبرگان به عنوان عالمان متعهد ناظر بر ولیّ فقیه هستند تا به‌جای نظر حق نظر خود را حاکم نکند. وقتی هم که حکم الهی حاکم باشد، چون حکم الهی با فطرت‌ها هماهنگی دارد دیکتاتوری نیست، زیرا در نظام دیکتاتوری نظر شخص حاکم است و نه حکم خدا. به همین جهت نظام ولایت فقیه از دموکراسیِ صرف، افضل است که در دموکراسیِ صرف، میل مردم حاکم است، نه نظر مردم در ذیل حکم خدا. موفق باشید

11304
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم: در مورد این جمله شهید آوینی که می فرمایند: «میان انسان و عالم خلقت، روح و جسم، کم و کیف اتحاد فطری برقرار است و دلالت و تاویل امور کمی بر امور کیفی، ناشی از همین سرمنشا واحد و اتحاد فطری میان آنهاست.» سوال اینجاست که منظور از صادق بودن قواعد حاکم بر عالم ماده بر عالم مجردات چیست و گستره آن تا کجاست؟ و آیا می توان بر طبق قواعد حاکم بر عالم ماده و طبیعت، پی به قواعد حاکم بر عالم مجردات برد؟ مانند ضرب المثل افتادگی آموز اگر طالب فیضی / هرگز نخورد آب زمینی که بلند است. و برعکس آیا می توان قواعد عالم تجرد را بر عالم ماده تطبیق داد؟ پس این وسط تفاوت های عالم ماده و عالم تجرد چه می شود؟ مثلا این که در عالم ماده تزاحم است ولی در عالم مجردات تزاحمی وجود ندارد؟ هرچند که در مورد این سوالات خود شهید آوینی در مقاله تاملی در ماهیت سینما بدان جواب گفته اند، اما بنده می خواهم توضیحات و ارجاعات شما را هم در مورد این موضوع بدانم تا ابهاماتم در این زمینه کمتر بشود. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با مطالعه‌ی «برهان صدیقین» نگاه خوبی جهت این امر برایتان پیش می‌آید که عالم ماده از جهت وجودی نازله‌ی عالم ملکوت است و از این جهت می‌تواند آینه‌ی آن عالم باشد، مشروط بر این‌که با نگاه وجودی به آن بنگریم. تزاحم‌ها به جهت کثرت‌هایی است که منشاء آن ماهیات‌اند. موفق باشید
7767
متن پرسش
ضمن سلام و احترام. سه سوال بسیار مهم دارم : 1) نظر به اینکه قبلا فرموده بودید تمارین یوگا را می توان با نگاه مثبت انجام داد و منعی ندارد، تمرین های یوگا و حتی تمرین های تمرکزی آن رو اگر با چه رویکرد و نیتی انجام بدهیم اشکال ندارد و اثر مثبت هم دارد ؟؟ رویکرد و نیت ما باید چه باشد؟؟؟ 2) انجام تمرین های تمرکزی در یوگا با انجام آن تمرین ها با رویکرد صحیح ، چه تفاوتی دارند که یکی موجب شقاوت و دیگر زمینه ی سعادت بشر است ؟ 3) از کجا و با چه ملاکی بفهمیم چه تمرین هایی از فرق انحرافی ( مثل تمرین چشم سوم) قابلیت این را دارند که در مسیر درست هم از آن ها استفاده بشود ؟؟؟ لطفا پاسخ مبسوط با استدلال بفرمایید. با تشکر.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1 و 2- تمرکزدادن روح بر جسم کار خوبی است تا اراده هرچه بیشتر جسم را در اختیار بگیرد و در جسم نفوذ کند که با تمرکز به صورت مستمر معنا پیدا می‌کند. ولی تمرکز با انگیزه‌های دیگر را نباید دنبال کنیم 3- در تمرین‌های انحرافی اولاً: مبنای عقلانی مدّ نظر انسان نیست ثانیاً انگیزه‌ی انسان در مسیر نفی انانیت و رجوع به حضرت اللّه نمی‌باشد. موفق باشید
7660

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز بنده حدود 4 تا 5 ماهی است که طبق سیری که معرفی فرمودید پیش می روم( البته از چند سال پیش با آثار شما از طزیق دوستانم آشنا بودم) با توجه به اینکه ترم آخر دانشگاهم است و با توجه به اینکه تقریبا می شود گفت در شروع سیر هستم ودر حال جمع بندی ذهن و مبانی اعتقادی و بنیادی فکرم هستم، فکر میکنم که اگر الآن ازدواج کنم نتوانم پیوستگی مطالبم را حفظ کنم و به آن قله های متعالی مد نظر جناب عالی دست پیدا کنم و دوباره به حالت اول برگردم زیرا احساس مسئولیت و دغدغه زیربال گرفتن یک شخص دیگر( من آقا هستم) و تشویش ذهنی و حبی که پس از ازدواج نسبت به طرف مقابل به وجود می آید و مشکلات امروز زندگی متاهلی نیز به آن اضافه می شود. به نظر جناب عالی فعلا صبر کنم که مطالب و ذهنم کامل جمع بندی شود و به مدارجی از معنویت برسم و چند سال دیگر جهت ازدواج اقدام کنم یا با ازدواج، خللی در سلوک پیش نمی آید و همین الآن اقدام کنم؟ ببخشید که مطلب طولانی شد، خدا حفظتون کنه
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اگر در شرایطی هستید که حداقل یک‌سال می‌توانید صبر کنید، بهتر است صبر کنید تا روح مباحث برایتان آشکار شود. موفق باشید
1227

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد عزیز و گرامی من در حین اقامه نماز خیلی حواسم به اطرافم (و مشغله های روزمره ) است ، هرچقدر سعی میکنم به معانی آن توجه بکنم و اینکه در مقابل پرودگار عالمیان ایستاده ام و باید خضوع و خشوع داشته باشم ، خیلی سریع دوباره از این حالت خارج میشم .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: جزوه‌ی روش سلوکی حضرت آیت‌الله بهجت«رحمة‌الله‌علیه» کمک می‌کند. موفق باشید
834

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سللم وتشکر فراوان از استاد عزیز به خاطر مباحث خوب ولطیفتان آیا ما می توانیم برای فرزندار شدن یا نشدن خود تصمیم بگیریم واز ترس اینکه فرزند خوبی نداشته باشیم یا برای اینکه دل به آنها نبندیم وتمام عمر خود راصرف بزرگ کردن وتربیت آنها نکنیم که آخر عمر هیچ در دست نداشته باشیم جز عمر تلف شده برای آنهامی توانیم فرزندار نشویم یابرعکس برای فرار از روز های تنهایی وبرای اینکه آنها تنها نباشند چندین فرزند داشته باشیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: در مسیر انجام وظیفه‌ی دینی چنانچه مانع خاصی در میان نباشد خوب است که انسان‌ها منشاء تولید مثل باشند و چند انسان را بپرورانند و در مورد تربیت آن‌ها در حدّ انجام وظیفه حساس باشند بقیه مربوط به خدا است. کتاب تعلیم و تربیت اسلامی از آیت‌الله حائری شیرازی خوب است چون ایشان روشن می‌کنند بسیاری از مسائل تربیتی در دست ما نیست و مربوط به «ما فِی الإنسان» است و نه «ما فی الشرایط». موفق باشید
789

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم.گاها هم اتاقی هایم خورده نان که در کاسه ی غذایشان ریخته اند یا دانه های برنج که به ته بشقاتشان چسبیده را در سطل ریخته یا در چاه ظرف شویی می کنند. آیا اشکالی دارد؟ وظیفه من چیست؟ یک دوستی دارم که خیلی شعار میدهد و گاها من را برای عیوب ساده که در خودش هم هست سرزنش کرده است،در واقع او برای کمک به من ، خصلت های من را با انسان کامل مقایسه کرده و فراموش کرده که خود من هم دائما جنگ درونی دارم . برا همین وقتی او در کنارم است خیلی احساس بی ایمانی دارم و این مسئله خیلی من را اذیت می کند. چگونه از این احساس خلاص شوم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: 1- شما خودتان مواظب باشید این نوع سهل‌انگاری‌ها را انجام ندهید و اگر بتوانید جلو اسراف‌کاری آن‌ها را بگیرید، ولی اگر شرایط به شما اجازه ندهد تکلیفی بر شما نیست. 2- همین طور که می‌دانید در امور اخلاقی خارج از امور واجب و حرام، هرکس باید با خودش درگیر باشد تا به مرور ضعف‌هایش برطرف شود پس تذکرات دوستان را به عنوان هدیه برای رفع عیوب بپذیرید ولی مأیوس نشوید. برنامه‌ی خودتان را داشته باشید تا إن‌شاءالله روز به روز بر فضائل اخلاقی شما افزوده شود. موفق باشید
25287

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز: استاد برای راهپیمایی اربعین، برنامه ای که دوستان در جوار شما به عتبات بروند برنامه ریزی شده است؟ اگر شده چطور می توانیم همراه شویم؟ با تشکر و تقاضای دعای خیر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  در این مورد خوب است با جناب حاج آقا نظری به شماره‌ی ۰۹۱۳۶۰۳۲۳۴۲ تماس بگیرید. موفق باشید

23587

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد منظور حصرت آقا (حفظه الله تعالی) از این کلام در مورد عرفان نظری چیست!؟ «حالا شما از قول مرحوم آقای فاضل، از امام (رضوان الله علیه) خاطره‌ای نقل کردید؛ خود من هم یک خاطره‌ای دارم که آن را هم بگویم. من از ایشان پرسیدم که شما درس مرحوم حاج میرزا جواد آقا را درک کردید یا نه؟ ایشان گفتند که نه، افسوس، افسوس، نشد. البته در برخی کتابها می نویسند که امام جزو شاگردهای آ میرزا جواد آقا بودند؛ در حالی که نخیر، قطعاً ایشان نبودند. ایشان گفتند که آقای آ شیخ محمدعلی اراکی آمد من را دو جلسه برد درس ایشان. ظاهراً شبهای جمعه جلسه داشتند. ایشان گفتند دو جلسه رفتم، اما نپسندیدم. می گفتند آن وقتها ذهن ما پر بود از آن حرفها. یعنی همان حرفهای عرفان نظری. امام در سن هشتاد و چند سالگی افسوس می خورد که درس آ میرزا جواد آقا نرفته؛ با اینکه ایشان شاگرد و مرید و عاشق مرحوم شاه‌آبادی بوده. یک خاطره‌ی دیگر هم به مناسبت عرفان نقل کنم. گفتند اوّلی که ایشان مرحوم آقای شاه‌آبادی را در قم دیده بودند، یک کسی گفته بود آن که شما دنبالش می گردید، این است. مرحوم شاه‌آبادی چند سالی هم در قم مانده بودند. ایشان گفتند که من و فلانی - یک کس دیگری را اسم آوردند، که من حالا یادم نیست - دو نفری رفتیم پیش ایشان و گفتیم یک درسی برای ما شروع کنید. ایشان اول امتناع می کرد، اما بعد با اصرار زیاد ما گفت: خب، حالا چه می خواهید؟ منظومه، اسفار، فلان؟ گفتیم نه، ما از این چیزها گذشته‌ایم؛ «مصباح الانس» می خواهیم. ایشان گفت: اِ، «مصباح الانس»!؟ خانه‌ی ایشان ظاهراً گذر جدّا بود. امام می گفتند از مدرسه‌ی دارالشفاء یا فیضیه تا گذر جدّا با ایشان همین طور رفتیم، تا اینکه بالاخره ایشان را وادار کردیم که برای ما «مصباح الانس» بگوید. امام از اول هم از «مصباح الانس» شروع کرده. ایشان خیلی هم به عرفان علاقه‌مند بودند. می دانید تبحر امام بیشتر در عرفان بود، بیش از فلسفه - یعنی امام متبحر و منغمر در عرفان بودند - خب، در فلسفه هم که ایشان بلاشک استاد بودند؛ لیکن حالا بعد از سن هشتاد سالگی به بالا، که یادم نیست چه سالی بود، ایشان به من اینجوری می گفتند: افسوس؛ نه، ذهن ما آن وقتها پر بود از آن حرفها. خب، حرفهای عرفان نظری، حرفهای پر زرق و برقی هم هست؛ اما آن چیز دیگری است، راه دیگری است، حرف دیگری است. من حرفم این است؛ والّا نخیر، بنده هیچ مخالفتی به این معنا با این مسئله ندارم،۱۳۹۱/۱۱/۲۳»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم افسوس حضرت امام به جهت آن بود که چرا در مجلس آن عارفِ عامل که متذکر امور اخلاقی ناب می‌شده است، به طور مستمر حاضر نشده‌اند. چیزی که همه‌ی ما نیازمند آن هستیم. موفق باشید

22545
متن پرسش
سلام: ۱. در کتاب لب الباب علامه برای دفع خواطر دستور به توجه به نفس میدن روزی نیم ساعت یا بیشتر لطفا توضیح بدید دقیقا چه کار باید کنیم؟ معرفت النفس تان رو کار کردم. ۲. در حدیث عنوان بصری اومده که از استاد به خاطر تجربه و امتحان نباید سوال بپرسی. ما که سوال از اساتید می کنیم که سطح علمیشون رو متوجه بشیم تا ببینیم چقدر میتونیم ازشون استفاده کنیم اشکالی داره و مصداق این فقره است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نفس را در معرض الطاف الهی قراردادن و به هویت یگانه‌ی او نسبت به خداوند توجه‌کردن راهی است که کتاب ارزشمند «لبّ اللباب» در راستای دفع خواطر پیشنهاد می‌کند 2- اگر انسان استاد ره‌یافته‌ای بیابد دیگر باید سعی کند جان خود را در معرض نسیم هدایت او قرار دهد تا همواره افق‌هایی از طریق آن استاد در مقابلش گشوده شود. موفق باشید

21922
متن پرسش
سلام علیکم: امام خمینی می فرمایند وقتی حضرت ولیعصر (عج) ظهور کنند تمام بشریت را از انحطاط بیرون می آورند و در وضعیت دوره آخر الزمان هم که بسیار آمده در نهایت همه جا از عدل و داد پر می شود، فقیری نمی ماند، نعمتهای خدا سرازیر می شود، کسی به مال کسی طمع نمی کند و... حال دو سوال دارم: ۱. با وضعی که بوجود خواهد آمد آیاتی از قرآن که در رابطه با انفاق، بخشش، دزدی، قتل و.... هست در آن زمان چگونه معنا می شود در حالی که قرآن مجسم حکومت می کنند و همه دستورات اسلام عمل می شود؟ آیا آن آیات بی استفاده می ماند؟ وقتی دیگر شری نیست، فقیری نیست و... ۲. در آیه ۴۹ سوره یس می گوید در پایان دنیا ناگهان صیحه عظیمی رخ می دهد در حالی که اهل کفر مشغول دنیا هستند. مگر بعد از ظهور حضرت و حکومت طولانی و انتهای دنیا دیگر کافری روی زمین هست؟ اگر هست چرا در روایت دوران آخر الزمان جور دیگری وصف شده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی می‌فرمایند در زمان ظهور، عدل حاکم می‌شود؛ یعنی فرهنگ استکباری و تجاوز، سیطره ندارد، نه به آن معنا است که دیگر، تجاوز و فقر و کفر از میان می‌رود. تا زمانی‌که انسان بر روی زمین هست و اختیار و انتخاب معنا می‌دهد، حق و باطل هست. آری! وقتی عدالت حاکم باشد، اگر فقیری هم به جهت مصائبی گرفتار فقر باشد، تنها نیست و با آموزه‌های دینی به او مدد می‌شود. موفق باشید

21797

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خدا قوت: استاد گرانقدر بنده نظرات و صحبتهایی دارم فکر می کنم گوش شنوایی که به آن اهمیت دهد نیست و فکر می کنم مطالبی که به ذهنم می رسد به درد می خورد لاکن بهتر دیدم برای شما بگویم ولی می ترسم گاه وقت ارزشمند شما را بگیرم از طرفی حس مسیولیت نسبت به انقلاب اسلامی نمی گذارد آروم بگیرم. بنابر این تصمیم گرفتم مطالب را به افرادی که تو این فضا هستند بگویم که به حمدالله مورد اطمینان ترین برایم شما هستید٬ اضافه بر اینکه به این واسطه در پاسخهای شما ذهنم چکش کاری میشه و مسیر رو بهتر می فهمم. تو زندگی حس می کنم فکر و تفکر هست که مسایل و مشکلات رو حل میکنه مدرک تحصیلی به زور گرفتم چون گمان می کنم عقل بکار نگیرم نمیتونم خودم باشم. اما مطالبی که گاه اونها را دیدم اینکه؛ حاج آقا فکر و ادراک می کنم انقلاب یه وجوده یه چیز که ما را در بر میگیره اما شدت بخشیدن به این حالت به نظرم دست مسیولین فرهنگیه٬ محبت و عشق افراد نسبت به هم کمه یه زمانی حس می کردم ما آدمها «ببخشید عامیانه میگم» اگر قربون هم نریم قربانی میشیم این نوع تربیت از خانواده اگر شروع بشه بهتره٬ مادران قدیم که روی فطرت بودن بیشتر این عاطفه را خرج می کردن٬ مادر خودم هم هنوز همینطور اند. بنده سعی کردم ضمن مباحث سلوک از فضای انس و ارتباط با وجود بخصوص خانواده جدا نشم. نمی دونم صحیحه یا خیر ولی ملاکم این بوده از آن خصوصیات خوب نسل گذشته جدا نشم خیلی سخته ولی... و اما راجع به تعقل فرموده بودید راجع به آیه قلوب که تعقل میکنن قلوبی که تفکر میکنن این آیات ذهنم رو درگیر کرده٬ در متون روانشناسی غربی خیلی بحث همدلی مطرح میشه اگر به نظرم رو این مطلب کار نکنیم عقب می افتیم. خیلی وقته دنبال آیه ای برای ایجاد همدلی می گردم٬ راستش یه وقتی حالتی نسبت به فردی پیدا کردم که عشق نبود یک نوع حرارت و محبت قلبی بود انگار چیزی در ته دلم داغ می شد و این حالت باعث شد من حس کنم باید یک نوع از این نوع محبت بین افراد پیدا بشه و از این حالت دلم می خواهد استفاده کنم برای اون نوع همدلی٬ به عبارتی دنبال آیه ای از قران هستم که این طور محبت و همدلی و دوست داشتن را در فرد ایجاد کنه همانطور که قلب یعقل قلب ایطوری با چنین محبت از ته دل فکر می کنم این نوع محبت افراد را به هم میچسبونه و شاید یه راه مبارزه با گسستگی تکنیک همین باشه. حاج آقا لطفا مثل همیشه بنده را از نظرات خود بهره مند و نسبت به صحبتم نظر خودتون رو بفرمایید. امیدوارم فرصت های من وقتتونون را نگرفته باشه چون گاه که میخام چنین مباحثی را بفرستم ترسم از اینه که نکنه مغرورم و خودم را دارم به عبارتی همصحبت شما می کنم ولی وقتی می بینم شما نسبت به انقلاب اسلامی و انسجام اون بحث می کنید نسبت به انقلاب و خون شهدا احساس تکلیف می کنم. ممنون اگر راهنمایی ام کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده بر روی نکته‌ی خوبی دست گذاشته‌اید و در این مورد دعای «مکارم الاخلاق» حضرت سجاد «علیه‌السلام» غوغا می‌کند. بنده نیز شرحی بر آن داشته‌ام و صوت آن موجود است. آدرس آن بر روی سایت این است:    http://lobolmizan.ir/sound/1113 . موفق باشید

21752
متن پرسش
سلام استاد: استاد اخلاقی هست که خلافی در مطالبش نشنیده ایم، شاگردش به بنده می گفت که بنده کرامات زیادی از ایشون دیدم، یا یکی دیگر از شاگردانش می گفت که من یک مشکل روحی چند ساله داشتم چله گرفته بودم از روحانیت کمک گرفته بودم و مشاوره رفته بودم و حل نمی شد همین که پیش ایشون رفتم حل شد. این سخن مطابق است با آن سخن شما که فرمودید با حضورش حال ما را خوب کند نه اینکه توصیه کند تا خوب شویم، از خبرگان هم شاگرد ایشون هستند. ایشون از شاگردان آیت الله بهجت و آقای سعادت پرور است. و مطالبی را می گوید که به مطالب شما هم نزدیک است و روش ایشون معرفت النفسی است. مثلا همچین مطالبی را می گوید: اگر این عرفان موید انقلاب نشود ما این عرفان را زیر ما له می کنیم. ما فرزندان امام هستیم. امام شرایط را برای ما فراهم کرده است. ما رهبری دیگری نخواهیم داشت ان شا الله و... .شاگردش به بنده گفت ۴۰ روز دم غروب توسل که اهل بیت استاد را معرفی کنند، که شما فرمودید یا این شیوه (توسل) نمی شود کار را تمام شده دانست. نام این بزرگ وار آیت الله غفاری است. ایشون مخالف دارد، البته آیت الله قاضی هم مخالف داشت. البته بنده هنوز از ایشون مطمئن کامل نیستم که خودم را دست ایشون بسپارم، ولی گمان خوبی دارم. حال سوال بنده: ۱. آیا لازم است درباره ایشون تحقیق کنم و حرف مخالفان را گوش کنم ببینیم چه می گویند یا ۲. اینکه سریع شروع کنم و خودم به دستشان بسپارم؟ ۲. آیا لازم است توسل کنم یا لازم نیست؟ لطفا به ۲ سوال واضح جواب دهید. بسیار از شما متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نباید عجله کرد و از آن مهم‌تر ما باید سعی کنیم با معارف الهی مسائل اخلاقی خود را جهت دهیم و در آن صورت از استاد اخلاق هم بهتر می‌توانیم استفاده کنیم. چرا با معرفت نفس کار را شروع نکنیم؟! موفق باشید

20564
متن پرسش
با سلام: حضرتعالی فرمودید از جایی به بعد مسیرتان را از دکتر داوری جدا می کنید نقطه افتراقتان با ایشان کجاست؟ حدس حقیر قبول نداشتن ملاصدرا است. آیا صرفا درین مساله اختلاف دارید یا مسائل دیگری هم هست؟ در پناه حق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! ما از طریق انقلاب اسلامی از توسعه‌یافتگی و توسعه‌نیافتگی خارج می‌شویم، زیرا انقلاب اسلامی را روحِ تاریخی می‌دانیم که در آن هستیم، ولی آن استاد محترم نظرشان آن است که مردم چنین آمادگی‌ها را ندارند و باید با نظر به خردِ توسعه، مشکل توسعه‌نیافتگی را حل کرد. که البته نظر بسیار مهم و قابل توجهی است و باید نسبت به آن تأمل نمود و این آغاز گفتگو با اندیشمندی است که ما را به تفکر نسبت به آنچه ما را در برگرفته است دعوت می کند. موفق باشید

19038

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: زیارت شهدا هشت سال دفاع مقدس بر شما گوارا باد . استاد سوالات زیر در جمع دوستان مطرح شده است لظف بفرمایید پاسخ آنها را مرقوم بفرمایید 1. آیا فصاحت و بلاغت سوره های مکی بیشتر از سور مدنی است؟ چرا؟ 2. بعضی از بزرگان در مورد شخصیت مرحوم هاشمی بعد از رحلت ایشان جملات عجیب بیان نموده اند با توجه به مواضع مرحوم هاشمی در دوران حیات، آیا این نوع بیانات یک روش و اندیشه در اسلام است؟ البته سرور عزیز التفات دارند ما می خواهیم اندیشه خود را درست کنیم و در آینده این نوع تفکر را بشناسیم. همیشه الطاف خیر دعای شما بما رسیده است. از خدا می خواهم آنچه برکات در ماه رجب وجود دارد از لطف و کرمش شامل شما و ما بگرداند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در این امر تخصص ندارم. فدایِ سوره‌های مکی و مدنی با هم بشوم که چقدر زندگی‌سازند 2- بالاخره در عین احترام به آقای هاشمی، نمی‌توان به سیره‌ی ایشان انتقاد نداشت وگرنه سیره‌ی ایشان در مدیریت کشور که فعلاً ما را با این مشکلات روبه‌رو کرده است، نهادینه می‌شود. موفق باشید

18519
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم استاد سلام علیکم: با عرض معذرت به جهت تصدیع اوقات، حقیر به عنوان خدمتگذار امور فرهنگی در یکی از پایگاههای بسیج مشغول به انجام وظیفه گردیده ام، و طبق مشاهدات اولیه و سابقه قبلی عضویت در بسیج مواردی مشهود است که به عرض می رسد خواهشمند است در صورت صلاحدید مورد تفقد و راهنمایی قرارم بدهید 1. بسیج از لحاظ شعارها و دنباله روی از منویات مقام معظم رهبری تا حدودی موفق هست، اما کمتر با عمق مسائل سیاسی و اجتماعی و عقیدتی حاصل از این دنباله روی مأنوس هستند. 2. نیروهای جوان و مخلص که تحت ولایت امام خامنه ای مدظله در بسیج حضور یافته اند، متوجه حضور تاریخی خود هستند بحمدالله، اما این موضوع به عنوان یک بحث عقیدتی و پايه تبیین نشده است. 3. با وجود بستر آماده جهت بروز و ظهور بسیج به معنای لشکر مخلص خدا متاسفانه صفوف نمازهای جماعت کمتر از بسیجی ها تشکیل می شود. 4. به نظر حقیر حلقه گمشده این همه توحید است و توحیدی که بسیجیان را از گوشه و کنار خیابانها و مدارس به جبهه تقابل با استکبارجهانی چه جبهه نرم و سخت بکشاند و مانند جبهه های دفاع مقدس کارخانه انسان سازی بشود، حال برای به صحنه آوردن این توحید باید چه کار بکنیم و از کجا آغاز کنیم؟ خدا پدر و مادر شما رو بیامرزد و عاقبتتان به خیر بشود. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  همان‌طور است که می‌فرمایید و سطحی‌بودن مشکل جامعه است و حقیقتاً می‌توان با توجه به حضور تاریخیِ خود تفکر لازم را به جامعه برگرداند. به نظر می‌رسد زیربنای همه‌ی اعمال عقیده است و در روایات بر معرفت نفس تأکید شده است و لذا خوب است از این‌جا شروع کنید. موفق باشید

18220
متن پرسش
سلام: آیا می شود گفت حرکت انسان از دنیا بسمت برزخ و معاد در واقع برگشت انسان به مبدا هستی و یا بعبارت دیگر وجود خود انسان است و در واقع در مراحل پس از مرگ سیر زمان در کار نیست عمیق شدن انسان در وجود خوداست ، اگر درست است سوال بنده اینجاست که این وسط کلمه بعث انسان در اول روز حشر به چه معنی است چرا از نظر لغوی برانگیختگی بکار برده شده ، و نه نزدیک شدن، معنای بعث چیست و چه چیزی منبعث می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید: «كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ»(29)/اعراف) همچنان‌که شروع شدید، برمی‌گردید. از این جهت انسان به اصلی که از آن جدا شده برگشت می‌کند. منتها در این مسیر برگشت باید مراحلی را پشت سر بگذارد که حساس‌ترین آن انتقال از برزخ به قیامت است که تحت عنوان «بعث» یا «برانگیختن» نام برده می‌شود، زیرا با تحولی عظیم همراه است. موفق باشید

17232

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: چرا بیشتر اوقات تذکر به آدم ها، گیر دادن تلقی می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا تذکرات ما اکثراً در بستری مناسب انجام نمی‌شود و زیرا متأسفانه بعضاً مخاطبانِ تذکرات ما، سعه‌ی لازم را جهت فهمِ دلسوزی ما ندارند. از این جهت باید به فکر اصلاح هر دو طرف بود و این خونِ دل می‌خواهد. موفق باشید

16175

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: به نظر حقیر، دلیل اینکه خیلی از عوام دچار شرک خفی هستند و نقش خدا در زندگیشان بسیار کمرنگ است، به این دلیل است که علما به درستی نحوه اراده و تاثیر خداوند را در جهان برای عوام تبیین نکرده اند. برای مثال بیماری که پشت در اتاق عمل است، خب ما می بینیم که این جراح و کادر بیمارستانی است که مشغول کار بر روی بیمار است، نقش خدا اینجا چگونه تبیین می شود؟ یا مثلا کاسب یا راننده تاکسی را در نظر بگیرید، بالاخره باید مشتری با اختیار خود به سمت او بیاید، خدا اینجا چگونه اثر می گذارد، آیا مثلا به مشتری الهام می شود؟ هنوز بنده نفهمیدم خداوند چگونه در جهان نقش ایفا می کند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه ما می‌دانیم که خدا، خدائی‌اش را می‌کند مثل تدبیری که نفس ناطقه نسبت به بدن دارد. ما در این دنیا بدون حرص و دلواپسی باید وظیفه‌ای که هدایت الهی برایمان روشن نموده است، را به‌خوبی انجام دهیم. موفق باشید

15436
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام و تحیت، جناب استاد بزرگوار بر اساس دو آیه زیر که حاکی از سنت تغییر در نظام و سنن الهیه است: «ذٰلِكَ بِأَنَّ اَللّٰهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَهٰا عَلىٰ قَوْمٍ حَتّٰى يُغَيِّرُوا مٰا بِأَنْفُسِهِمْ وَ أَنَّ اَللّٰهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» و هم چنین آیه «إِنَّ اَللّٰهَ لاٰ يُغَيِّرُ مٰا بِقَوْمٍ حَتّٰى يُغَيِّرُوا مٰا بِأَنْفُسِهِمْ وَ إِذٰا أَرٰادَ اَللّٰهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلاٰ مَرَدَّ لَهُ وَ مٰا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وٰالٍ» لطفا اگر راهنمایی بفرمایید: الف. سنت تغییر و سرنوشت انسان ها و اقوام بر اساس فلسفه صدرایی چگونه قابل تبیین است؟ ب. این آیات از دو منظر هستی شناسی و هم چنین انسان شناسی چگونه تبیین می شود؟ ج. برای فهم دقیق تر و عمیق تر این سنت، چه منبع یا منابعی را توصیه می فرمایید؟ با تشکر از زحمات مستمری که برای جنابعالی داریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه فلسفه‌ی مشاء و چه فلسفه‌ی صدرا، با نظر به هستی‌شناسی و انسان‌شناسی به این نوع آیات می‌نگرند و متوجه هستند نظام عالم از جمله جامعه‌ی انسانی دارای قواعدی است که خداوند در آیات فوق متذکر آن قواعد و سنن شده است که مثلاً اگر جامعه‌ای ایمان و تقوا را رعایت کند، سرنوشتش با جامعه‌ای که چنین نکند، یکی نیست. عرایضی در جزوه‌ی «علل سقوط تمدن‌ها در المیزان» در این مورد شده. موفق باشید

14629

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: چگونه بفهمیم که الان فاصله ی ما تا آن «نفخت فیه من روحی» و آن روح دمیده شده چقدر است؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به اندازه ی حدّ عبودیت ما است زیرا مقام اصلی روح، به عنوان عالی ترین فرشته در مقام عبودیت کامل است. موفق باشید

13561
متن پرسش
با سلام: چند وقتی میشه با افرادی وارد بحث شدیم که با امام حسین (ع) مخالفت میکنن علت رو پرسیدم میگن در تاریخ طبری آمده که امام حسین (ع) به شمال ایران حمله کرده و ایرانیان رو کشته و مخالفت دوم اینه که میگه من قیام عاشورا رو قبول ندارم و جواب علت این سوالش هم اینه که امام حسین (ع) و یزید بر سر یک دختر این جنگ رو شروع کردن. جسارتا یه جواب دندان شکن می خواستم تا اونا رو سر جای خودشان بشونم با آرزوی روز افزون و سربلند اسلام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به همان تاریخ طبری با دقت نظر کنند، جریان حرکت امام حسین«علیه‌السلام» را در آن فضای تاریخی در رابطه با احیاء دین جدّشان پیامبر، به‌خوبی متوجه می‌شوند. و یا سری به نظر دانشمندان غیر شیعه به‌خصوص دانشمندان اهل سنت بزنند که چگونه همه متفق‌اند که حرکت امام حسین«علیه‌السلام» در مقابل جریان منحرف امویان صورت گرفته. بنده نظر بعضی از دانشمندان اهل سنت را در کتاب «راز شادی امام حسین«علیه‌السلام» در قتلگاه» که بر روی سایت هست، آورده‌ام. بدیهی است که یک محقق نباید نهضت حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» را با قرائت امویان دنبال کند! همچنان‌که دفاع مقدس 8 ساله را نباید با قرائت صدامیان بررسی نمود. موفق باشید

13224
متن پرسش
سلام علیکم: روانشناسان عده ای کودکان را در گروه بیش فعال تقسیم بندی می کنند و بعضا برای آنها دارو تجویز می کنند. سوالم این است اولا در نگاه دینی چنین تقسیم بندی وجود دارد و این کودکان مریض محسوب می شوند؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک امر تجربی است در رابطه با نسبتی که انسان‌ها با مناسبات این دوران برقرار می‌کنند. شاید نتوانیم بگوییم این افراد بیمار هستند، هرچند جهت تعادل نسبت‌های مطلوب دارو مصرف کنند. موفق باشید

نمایش چاپی