باسمه تعالی: سلام علیکم: طب سنتی با اینکه مبانی خوبی دارد و استاد تبریزیان هم در این مورد زحمت کشیدهاند، ولی به قول خودشان ما در ابتدایِ راهِ آزمون و خطا هستیم و هنوز نمیدانیم در این زمان تجربههای گذشته چه اندازه جواب میدهد. تا آنجا که در خاطر دارم آقای دکتر روازاده هم با زدن واکسن مخالفت داشتند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تجمل به معنای خود را به جمال و زیبایی آراستن، کار خوبی است ولی تجمل به معنایی که امروز مطرح است یعنی همهی ذکر و فکر انسان به ظاهرسازیِ خود و زندگی دنیاییاش باشد، مذموم است. عمده آن است که ظاهر انسان آراسته باشد و این غیر از جلفبودن است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم فصل دوم، کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» تحت عنوان «ضرورت مطالعه و نحوهي آن» بتواند کمک کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! روح مؤمن طالب لقاء الهی است و حضرت عزرائیل «علیهالسلام» برای مؤمن نسیم لطف الهی می باشند، میماند که در هر حال چون مؤمن بخواهد از نسبتهای دنیایی که در هر حال او را در برگرفته، خارج شود با چنین مشکلاتی روبهرو خواهد شد تا به خود آید. همین اندازه در نظر بگیرید که از این به بعد باید نسبت خود را با خوردن منقطع کند، چه اندازه به او فشار میآید؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به آن جهت پیشنهاد شد آن کتاب را مطالعه فرمایید تا جایگاه اسماء الهی برایتان روشن شود زیرا با سؤال و جواب، چنین موضوعی قابل تبیین نیست زیرا اسم ممیت به یک معنا ذیل اسم جلال است و از جهت دیگر، ذیل اسمِ قابض میباشد. و ذکر اسم ممیت معمول نیست که کسی حضرت حق را به عنوان یکی از اذکار خود با چنین اسمی مورد خطاب قرار دهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر معنای اومانیسم آن است که ما هیچ ادعایی نداشته باشیم و هیچ اقدامی نکنیم، وگرنه ادعای خدایی کردهایم و به عمیقترین نوعِ اومانیسم دچار میشوی؛ پس نباید تصمیمی در حدّ ساختن یک خانه هم بگیریم. اینجا است که عرض میکنم این بدترین شکل نسبت به فهم سخن هایدگر است که از درکِ مقدرات و عمل بر اساس مقدراتِ تاریخی، آقای عبدالکریمی جبرِ صِرف میفهمد و علتش آن است که متأسفانه بیش از آنکه سخن آن فیلسوف را بفهمد و در تاریخ خود فکر کند، آن سخنان را از حفظ کرده و نمیداند کجا بهکار ببرد. یادت هست که در جواب سؤال شمارهی 13790 که در رابطه با مبانی فکری و مباحث بیژن عبدالکریمی سؤال شد، بنده عرض کردم: باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان در صحبتهایشان از واژههای فنومنولوژی و فلسفهی هایدگر استفاده میکند، بدون آنکه درک حضوری لازم را از نگاه هایدگر داشته باشد. در حالیکه شرطِ فهم فلسفهی هایدگر عبور از متافیزیک بود به معنای واقعی آن و نه در لفظ. لذا آن درک حضوری که امثال دکتر فردید و دکتر داوری از هایدگر بهدست آوردهاند و در تاریخ خود حاضر شدند را در نوشتهها و سخنرانیهای آقای عبدالکریمی نمییابیم و از این جهت میتوان گفت نگاه آقای عبدالکریمی به عالم و آدم سخت، انتزاعی است طوری که هرگز نتوانستهاند تاریخ خود را درک کنند، حتی وقتی که از «وجود» و یا تاریخ و زمان سخن میگویند، نگاه انتزاعی و مفهومی به موضوع دارند و بیشتر واژههای هایدگری را بهعنوان معلومات بهکار میبرند نه آنطور که «وجود» را در زمان حسّ کنند و حادثهها را تاریخی بیابند. کارشان بیشتر شبیه آنکسی است که دید در بازاری که حیوانات را میفروشند وقتی طرف گفت گاو من آبستن است، زودتر و بهتر گاو او را خریدند. لذا وقتی از دختر او خواستگاری کردند، گفت دختر من حامله نیز میباشد. زیرا درک درستی از جایگاه موضوعات نداشت. بنده سراسر تفکر آقای عبدالکریمی را از این نوع میدانم که در یک بیتاریخیِ آزاردهندهای بهسر میبرند و خوانندگان خود را گرفتار بیتاریخی و سرگردانی میکنند. به تجربه نیز معلوم شده افرادی که به ایشان نزدیک شدهاند نسبت به انقلاب اسلامی، این زیباترین حضور تاریخی در این دوران، بیگانه گشتهاند در عین آنکه در تفکر خود مغرور و نسبت به همهی اندیشهها به چشم حقارت مینگرند، همه را متهم به نگاه ایدئولوژیک مینمایند در حالیکه همواره ما باید از راه و امکان رسیدن به مقصد پرسش کنیم و در عین چشمبرنداشتن از ایدهآلها، چگونه رسیدن به آرمانها را مدّ نظر قرار دهیم. پیمودن راه، بدون شناخت و درک جهانِ موجود – جهانی که انقلاب اسلامی نیز به عنوان یک واقعیت در آن وجود دارد - میسر نمیشود. ما در عالمی که هستیم بستگیهایی داریم و هزار بندِ تاریخی به دست و پایمان بسته است. آیا باید اینهمه موانع تاریخی را نادیده گرفت و از انقلاب اسلامی چیزی را مطالبه کرد که بیشتر در خیالِ اتوپیاپردازان پروش یافته است و بعد که نمیتوانیم به آن آرمانها برسیم، ناآگاهانه چشمها را به ادامهی غرب بیندازیم، غافل از اینکه باید زمین را برای شکفتن گل و گیاه آماده کرد و از قدمگذاشتن در کوچههای پر گِل و لایِ واقعیات نهراسیم. 2- در اینکه واقعیت تاریخیِ ما چندان توانایی تحقق کمال تمدن اسلامی را به نحو آرمانی آن ندارد، بحثی نیست. ولی باید متوجه بود آیا تمدن اسلامی به معنای حضور نور رحمت خدا در مناسباتِ اجتماعی یک امر تشکیکی است و اگر وَجه ضعیف آن در صحنه است، افقِ وجهِ شدیدیافتهی آن منتفی نیست. و این باز، غفلتی است که امثال آقای عبدالکریمی به جهت عدم توجه به ذات إشراقیِ انقلاب اسلامی بدان گرفتارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا هنوز حبّ دنیا بر ما غلبه دارد. اگر به مرور سعی کنید با نظر هرچه بیشتر به حضرت حق، ناچیزبودن دنیا را به قلب خود برسانید قضیه برعکس میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تأویل آیات و روایات طبق آیهی 7 سورهی آلعمران مربوط به راسخون فیالعلم است که مصداق کامل آن ائمه«علیهمالسلام» میباشند و با توجه به آنکه قرآن میفرماید: «وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» (21)/حجر) هرآنچه در عالمِ مادون هست، باطنهایی در عالم غیب و معنا دارد و هرکس به اندازهای که متوجهی آن بواطن باشد به نحوی آن ظاهر را به باطن ارجاع میدهد و بعضاً فلاسفه و عرفا چنین تواناییهایی از خود نشان دادهاند که البته افراد عادی متوجهی اشارات آنها نیستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تعجب می کنم که می فرمایید امام در رساله شان معتقدین به وحدت وجود را مشرک می دانند در حالی که تمام حرف ایشان دفاع از وحدت وجود است. آری آیت الله مکارم در اولین رساله شان چنین موضوعی را مظرح کردند ولی بعداً در رساله های بعدی منصرف شدند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً آیهی مذکور نظر به دخانبودنِ مادهی اولیهی عالَم ماده دارد و حقیقتاً چیزی بوده که اطلاق دود بر آن صدق میکرده است و امروز نیز یکی از نظریههای مربوط به مادهی اولیهی جهان همین موضوع را تصدیق میکند. بنابراین نمیتوان موضوع را به عالم معنا سرایت داد و معنای آسمان در آیهی 11 سورهی فصلت میتواند آسمانِ همین زمین باشد که از عالم مادهبودن خارج نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان سخنان آقای زیباکلام نیستم. ولی مگر جایی برای حمایت میماند؟!! جز اینکه سیاسیون ما برای رأیآوردن به بهائیان هم امید بسته باشند زیرا از حمایت جبههی فکری و فرهنگی انقلاب مأیوس شدهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد را باید از دفتر مرجع تقلیدتان سؤال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که میفرمایید، وقتی متوجه باشیم هر جا پای وجود هست، پای کمال هست و هرجا پای عدم هست، پای نقص هست. پس عین وجود، عین کمال است و لذا ازلیت او و کمال مطلق او ذاتی اوست و جایی برای عدم در او نمیماند. موفق باشید
باسمه تعالی. سلام علیکم: آنچه در امثال نماز برای انسان پیش میآید تحقق روحیهی عبودیت است تا حضرت رب العالمین با ربوبیت خود ما را دستگیری کند و اصل عبادت به تسلیم امر و نهی الهی است حال چه با حضور قلب باشد و چه نباشد؛ در هر صورت آن عزم اولیه در میان هست و تقویت وجه عبودیت ما در آن راستا به وجود میآید، به همین جهت ما دستورات الهی را ابتدا به عنوان تکلیف خود میپذیریم و انجام میدهیم و نباید به هیچ وجه از این غافل شد به طوری که در روایات داریم «فنای فی الله تحقق امر و نهی الهی بر جان انسان است». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید هم تذکر فرشته باشد تا با عمق بیشتری دین را دنبال کنید. راه حلّ مشکل، تعمقبخشیدن به عقاید است و بنده «معرفت نفس» را پیشنهاد میکنم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرگز نمیشود. ولی میشود اهل بهشت باشد و برای پاکشدنش کمی در برزخ و در قیامت عذاب بکشد. در این مورد خوب است به کتاب «معاد یا بازگشت به خدا» از آیت اللّه شجاعی رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا ایشان را رحمت کند. به نظر بنده مطالب ارزشمندی را در آن آثار مطرح کردهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مطلب مهمی است ولی، شما که ادعا نمیکنید در آن مقامات هستید، بلکه احوالات بزرگان را متذکر میشوید و این کار خوبی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: من این سخن آخرت را که میگویی «نداهایی هست که بعداً به گوش خواهد رسید» میدانم، یا بگو نمیتوانم ندانم. ولی بسیار تعجب کردم چگونه کسی که دردی آنچنان را احساس میکند وقتی با زلالترین درمان در تاریخ خود روبهرو میشود آن را نمیشناسد!! در دورانِ جدایی و بیگانگی با حقیقت، شهید حججی تذکر عبور از این دوران است. این، ادامهی آن حضوری نبود که با آمدن جسد مبارک غوّاصان ما متذکر آن شدیم و گذشتهی شیرین و متعالی خود را مزمزه کردیم؛ این ورقِ دیگری از تاریخ بهصحنهآمدنِ ابعاد درونی انقلاب اسلامی است برای آنکه آیندهی ما در گشودگی روشنیگاهِ انقلاب اسلامی تیره و تار نماند. چرا در صحنهی حضور شهید حججی به دنبال تاریخی بودی که با ایستادن بر قلهی آن باید آینده را به تماشا نشست، نه آنکه آن قله را منزلگاهِ خود بگیری. آری! گذشتهی ما قلهی بس بزرگی است که باید بر فراز آن ایستاد، اما افقی دیگر در میان است و آن افقی است که شهید حججی مأمور ظهور آن بود. عرایضی در سه نوشتهی «شهدا و راه خروج اساسي از مشکلات» و «شهدا و قدم گذاشتن در راه آینده» و «تا مردم در عادت و تقلید از جاهلیت دوران غرق نشوند» در این مورد با کاربران سایت در میان گذاشتم، بد نیست برای چنین احساس حضور تاریخی به آن نوشتهها رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قضاوت در این مورد مشکل است. با توجه به خطرناکبودن بعضی از افکار دولتیها، گویا وظیفه است که مردم در جریان روحیهی غیر انقلابی و غیر ارزشیِ دولت یازدهم قرار گیرند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور آنها با توجه به وجهِ انسانی و عاطفی حضرت باشد که مثل سایر انسانها دوست دارند برای جدّ بزرگوارشان اشک بریزند. ولی بهتر است که به این طریق و با این واژهها مباحث را مطرح نکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل وجود خیانت بنیقریظه را کسی منکر نیست ولی ظاهراً در رابطه با اعدام آنها از کاه، کوه ساختند تا بگویند در صدر اسلام نیز هولوکاستی واقع شده است. آری! حکم خیانت آنها قتل بود و انجام گرفت، همچنانکه باید اعدام منافقین انجام میشد وگرنه در آستین انقلاب، مارهای خطرناکی پروریده میگشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه حضرت امام در شرح حدیث «جنود عقل و جهل» بحث رذائل و فضائل اخلاقی را به صورت کاربردی مطرح کرده اند و بنده سعی کرده ام با شرح آن کتاب ارزشمند نگاه رفقا را از آن طریق به اصل موضوع بیندازم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضیها استعداشان در امور عقلی است و لذا از آن طریق بیشتر تغذیه میشوند. خداوند به عنوان کمال مطلق و فیّاض علیالاطلاق، فیض خود را در هر مخلوقی که زمینهی گرفتنِ فیض را دارد، متجلی میکند و اگر آن مخلوق آمادگی بیشتر داشت آن فیض را کامل میگرداند. پس کاملشدنِ نور خدا بستگی به «قابل» دارد و نه «فاعل». زیرا که فاعل در مقام خود در کمال مطلق است. موفق باشید