بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8879
متن پرسش
با سلام مجدد. پیرامون پاسخ پرسش سوال 8846 ، اینکه فرمودید انسان یک وجه خلقی دارد و یک وجه الهی و باید وجه خلقی را وسیله شکوفایی وجه الهی قرار دهد، منظور از وجه الهی چیست و چگونه به وجود آن پی برده می شود؟ و اینکه چرا باید به وجه الهی توجه کند و چرا وجه خلقی وسیله است؟ لطفا دلیل فلسفی و برهانی این مطلب را ذکر نمایید. در این زمینه چه کتابی را برای مطالعه پیشنهاد می فرمایید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: احتیاج به شروح اضافی ندارد، چون قرآن می‌فرماید: «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» و هرکس در خود این را احساس می‌کند که فطرت او جهتی غیر از نفس امّاره‌ی او دارد و آن‌قدر که با نزدیکی به گرایش‌های فطری احساس می‌کند به مقصد رسیده است در مورد نزدیکی به گرایش‌های نفس امّاره چنین احساسی را ندارد. موفق باشید
8659
متن پرسش
سلام استاد. بنده از جواب سوال 8578 (اگر مقام خلیفه اللهی همان مقام تعلیم اسماء است الف: چرا خداوند ابتدا میفرماید «انی جاعل فی الارض خلیفه» سپس میفرماید «و علم آدم الاسماء کلها» ب: چرا زمان فعل جاعل با علم فرق دارد؟) قانع نشدم لطفا بیشتر توضیح بفرمایید. (البته بنده سوال کننده نبودم)
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: سعی بفرمایید کتاب «هدف حیات زمینی آدم» را مطالعه بفرمایید معارف بسیار بلندی در آیات اولیه‌ای که مربوط به بهشت آدم هست برایتان پیش می‌آید. همین اندازه بدانید که حضرت حق به ملکوتیان خبر می‌دهد که بنا است در زمین خلیفه‌ای قرار دهد و سپس آن خلیفه را با تعلیم اسماء به صحنه می‌آورد. موفق باشید
7208
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار در پاسخ به سوال 7185 فرمودید امام (ره) به صدام هم می فرمودند اقای صدام.بعضی از دوستان در مورد سخنان تند چند ماه قبل مقام معظم رهبری خطاب به اسراییل سوال می کنند چگونه باید پاسخ داد باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: برخورد با یک فرهنگ نجس غیر از برخورد با یک فرد منحرف است. به همین جهت می‌گویند با بدی افراد بد باشید. موفق باشید
6896
متن پرسش
بنام حق و با سلام حضور استاد گرامی عطف به سوال 6731 جواب شما به سوال دوم در مورد عرفا و غیر معصومین به راحتی قابل پذیرش است اما راجع به انبیاء و اولیاء معصوم که مدار و قطب زمانه خویشند و دنیا و آخرت که همان ظاهر و باطن است، برای آنان ظاهر است و شهود آنان بنحو ( أنّ ) است نه ( کأنّ ) چگونه می تواند وجهی داشته باشد و چگونه می توان فشار مرگ را برای آنان توجیه کرد. لطفا از این زاویه توضیح بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرقی نمی‌کند همین‌که انسان در این دنیا است و بخواهد از این ساحت به آن ساحت برود از جهتی همان‌طور که حضرت یحیی«علیه‌السلام» فرمودند با فشار انتقال از مرحله‌ی مادون به مرحله‌ی مافوق روبه‌رو هستند و این خود یک نحوه سلوک است و ربطی به آن افق «إنَّ» آن‌ها که همواره در دنیا بدان نظر دارند، ندارد. موفق باشید
3072

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم رب الحسین... با سلام و احترام آیا می توان عبارت قرآنی "لا تعلمون شیئا" را در آیه 78 سوره نحل* این گونه معنا کرد: به دنیا آمدید در حالیکه چیزی نبود که ندانید؟؟؟ *وَاللَّهُ أَخْرَجَکُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَیْئًا وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ ۙ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿٧٨﴾ کمال سپاس را دارم اگر پاسخ را به ایمیلم ارسال فرمائید. از خداوند برای شما توفیقات روزافزون خواستارم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: جمله‌ی «لا تَعْلَمُونَ شَیْئًا» حال است برای «أَخْرَجَکُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ» و لذا معنایش این می‌شود که شما از شکم مادرانتان خارج شدید در حالی‌که هیچ‌چیز نمی‌دانستید. که مفصل شرح آیه را آیت‌الله جوادی در کتاب «کرامت انسان» مطرح کرده‌اند. موفق باشید
27625
متن پرسش

با سلام: این متن ذهنم را درگیر کرد اگر ممکن است جواب کامل و دقیقی بدهید چون شبهه ای است که داخل کانالهای اصلاح طلب کپی می‌شود، البته نمی دانم واقعا نویسنده اقای حائری هستند یانه. ✍️شهاب الدین حائری شیرازی چند روز پیش رهبر انقلاب به مناسبت آغاز ماه مبارک رمضان با مردم سخن گفتند و از مردم خواستند در ماه مبارک به قرآن توجه ویژه نمایند. در همین ضمن برخی اوامر قرآنی را گوشزد نمودند و از آن‌جمله این امر را که «از غیر خدا نترسید و فقط از خدا بترسید» سپس به خاطره ای از امام راحل اشاره کردند که محل بحث در این نوشتار است ایشان گفتند: پس از تسخیر سفارت آمریکا فشار بر ما زیاد شد که آنجا تخلیه شود بنده و آقای هاشمی و یک نفر دیگر در قم خدمت امام رسیدیم و قضایا را گفتیم امام از ما پرسید آیا از آمریکا می‌ترسید بنده گفتم نه امام گفتند پس بلند شوید و بروید سفارت را لازم نیست خالی کنید.» برای نگارنده این متن سوال پیش آمد آیا اهل بیت که در برابر سلاطین جور زمان خود تقیه می‌کردند از این پادشاهان می‌ترسیدند؟ قطعا جواب منفی است. آنچه امامان شیعه را بر آن می‌داشت که شیعیان را دعوت به تقیه و کتمان عقیده بلکه همراهی ظاهری با نظام جور نمایند تا آنجا که امام معصوم خطاب به خلیفه ای سفاک چون هارون الرشید می‌گفت : یا امیر المومنین ..... مراعات مصلحت بود و پدید آوردن فرصت برای رشد و نمو تشیع تا خونی بی حاصل ریخته نشود. در ایات و روایات تقیه چنان جایگاهی دارد که ملازم ایمان است و فقدان تقیه به معنی بی ایمانی دانسته شده که معصوم فرمود: «لا دین لمن لا تقیه له _ دین ندارد کسی که تقیه نکند.» البته پیداست آنچه عموم مردم را به حمایت از تسخیر سفارت آمریکا فراخواند. عمری تحقیر و استعمار بود اما آیا بهتر نبود به تبعیت از سیره اهل بیت در مواجهه با فرعون زمان، مسیری مصلحت اندیشانه بکار می‌بردیم؟ آیا اظهار دشمنی آن‌هم به شیوه ای کاملا خلاف عرف و معاهدات بین المللی یعنی بالا رفتن از دیوار سفارت و به گروگان گرفتن کارمندان، آمریکای ظالم را در چشم جهانیان، مظلوم جلوه نداد و جای طلبکار و بدهکار را عوض نکرد؟ عایدی مادی و معنوی انقلاب که هزاران خون پاک بپایش ریخته شده از این فتح سفارت و انقلاب دوم، چه بوده و هست؟ بنظر نگارنده مهمترین مانع نوسازی سازه های فرهنگی و سیاسی از پس تخریب نظام شاهنشاهی، توجه افراطی به خارج مرزها و داعیه اصلاحگری در سطح بین الملل بود که با تسخیر سفارت رخ داد و انقلاب را از ساختن خود باز داشت. چرا وضعیت فرهنگی ما روز به روز بدتر می‌شود چرا صداقت و امانت که شاخصه فرهنگی یک نظام دینی است دائما رو به افول است؟ پاسخ را بایست در وضعیت نابسامان اقتصادی جست که پیامبر (ص) فرمود: «نزدیک است که فقر به کفر بیانجامد_ کاد الفقر ان یکون کفرا» و از اسباب مهم کاهش رشد اقتصادی و بیکاری و فقر، تحریمهای ظالمانه آمریکاست که آن‌هم حاصل ۴۰ سال دشمنی و رو یا رویی با هارون الرشید عصر حاضر است. عزیزان اگر می‌خواهیم این انقلاب بماند بایست بی مجامله و صادقانه آن‌را به نقد بکشیم که اصلاح مایه ماندگاریست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به این جمله‌ی امام خمینی فکر کنید که در سال ۴۲ فرمودند امروز تقیه حرام و افشاء ظلم حاکمان واجب است ۲. عرایضی در رابطه با جریان اشغال سفارت آمریکا در آن تاریخ را در جزوه‌ی «ریشه‌های انقلاب» که بر روی سایت هست، شده. همین اندازه عرض کنم اگر آن روز، سفارت گرفته نمی‌شد و دولت موقت ادامه می‌یافت، امروز ما یکی از نوکران آمریکا بودیم با همان خفّتی که بعضی‌ها برای تکه‌ی نان حاضرند چکمه‌های ژنرال‌های آمریکایی را بلیسند و مانند یک سگ سر خود را به زیر آن چکمه‌ها قرار دهند و مانند خانم مسیح علینژاد افتخار کنند که با مایک پومپئو وزیر امور خارجه آمریکا عکس بگیرند. آیا در شرایطی نیستیم که هرکس حسینی نیست، یزیدی است و هرکس آوینی و قاسم سلیمانی نباشد، هرچه باشد هیچ چیز نیست؟! هرچند که در لواسان ویلایی‌های آن‌چنانی داشته باشند؟!! موفق باشید  

25412
متن پرسش
به نام خدا با سلام و ارادت: عارف گرانقدر آقای دولابی در کتاب طوبای محبت در باره حضرت زهرا سلام الله علیها چنین جمله ای دارند : نور فاطمه مشکل گشای اهل زمین و آسمان، حتی ملائک و شوهرش علی علیه السلام و پدرش، است. مبنای معرفتی این جمله نورانی و بهجت بخش، بویژه در خصوص مشکل گشایی ازحضرت علی و پیامبر چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا نور حضرت زهرا «سلام‌اللّه‌علیها» به عنوان «امّ ابیها» برای پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» هم در عالم جایگاه خاص منحصر به خود را دارد و هرکس حتی پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در بعضی از امور از افق حضور حضرت زهرا «سلام‌اللّه‌علیها» در عالم حاضر می‌شدند همان‌طور که شما می‌توانید در افق حضور حضرت علی «علیه‌السلام» در عبادات خود حاضر شوید و برکات خاصی را بیابید. در این مورد عرایضی در کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورها» شده است. موفق باشید  

25160
متن پرسش
با سلام استاد گرامی یکی از کارگردانان بنام این کشور تصمیم گرفته در مورد دو تن از مفاخر ایران مولوی و شمس فیلم سینمایی بسازد و دو تن از مراجع آقایان مکارم شیرازی و نوری همدانی فتوای حرمت ساخت فیلم در مورد ایشان را داده اند. لطفا نظرتان را در این خصوص و همچنین در مورد جریان تصوف در ایران بیان کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن فتاوی و نظرات را دیدم. ای کاش آقایانی که بیشتر در فقه ممحض شده‌اند و در عرفان و حکمت صاحب‌نظر نیستند، در چنین مواردی نظر نمی‌دادند. در این موارد بهتر است امثال رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» و مرحوم شهید مطهری که در کنار فقه و فقاهت، در حکمت و عرفان نیز قدم زده‌اند، نظر بدهند. به قول آيت‏ الله انصارى همدانى «رحمةالله‏ عليه» سالك تا آخر عمر به مثنوى مولانا نيازمند است. اخيراً كه مقام معظم رهبرى «حفظه‏ الله‏ تعالى» در جلسه‏ اى كه با شعرا داشتند فرمودند: مثنوى همان طور كه مولوى مى‏گويد:

«هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّين»[1] و گفتند مرحوم مطهرى هم با من هم عقيده بود. موفق باشید

 


[1] ( 1)- مقام معظم رهبرى« حفظه‏ الله ‏تعالى» در ديدار با شعراء در سال 1387- مولوى در ديباچه‏ ى دفتر اول مى‏گويد: هذا كِتابُ الْمَثنَوى، وَ هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّين، فى كَشْفِ أَسْرارِ الْوصولِ وَ الْيقين

21031
متن پرسش
در سوال قبلیم فرمودید انسان هرگونه که خود را حس می‌کند، همان‌گونه است. پاسختان برایم مبهم است من هرچه می نگرم فقط وجود دارم موجودات دیگر هم شاید همینطور باشند آیا جن اینگونه نیست؟ پس باید استدلالی آورد که درک حضوری فرد از وجودش منطبق بر ماهیت انسانیش هست. فرض کنید من جنی باشم که توسط قدرتی مافوق به انسان مبدل شدم و همانگونه که بر اساس نظر مرحوم افلاطون در بدو تولد همه چیز را آدمی فراموش می کند من هم همه سابقه جن بودن خود را فراموش کردم و حال فکر می کنم انسانم ولی جن هستم. البته جن مثالست و من می توانم چیزهای دیگری چون هوش مصنوعی، ملائکه و ...باشم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک بحث عمیق معرفت نفسی است که عرض شد بر این مبنا که روح هر موجودی در دوره‌ی جنینی بدنِ مناسب خود را می‌سازد. گرگ که روحِ دریدن دارد، بدنی دارای چنگال برای خود می‌سازد و انسان بدنی مناسبِ روح خود را می‌سازد و در این دنیا مطابق همان احساسی که از خود دارد خود را می‌شناسد. موفق باشید

20779

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت، می‌شود در باب این که ماده مانع حضور مجرد نیست روایاتی بیاورید؟ و سوال بعدی من این است که: انسان مثل اعلی خدا است یا مثل اسفل، در ۱۰ نکته از معرفت النفس گفتید انسان مثل خداوند است و آیه آوردید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر در اصول دین هم باید به دنبال روایت بود؟!! مثل آن است که بخواهید برای حقانیت اسلام و قرآن، از روایت استفاده کنید؛ در حالی‌که اعتبار روایات بعد از حقانیت دین مطرح است 2- چرا انسان مثل اعلای خداوند نباشد به همان معنایی که می‌فرماید: «علّم آدم الاسماء کلّها». موفق باشید

20051

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در بحثی حول کتاب آشتی با خدا فردی قبول دارد هدف از خلقت انسان را طبق چیزی که در کتاب هست ولی نه کاملا بلکه در دستگاه دینی. او معتقد است در دستگاه تجربی این ثابت نمیشه و مباحث اون رو هم رد نمیکنه. مثل هندسه ریمانی و هندسه اقلیدسی که هر دو درستن و هم دیگه رو رد نمیکنن. لطفا این را توجیه کنید. متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد خالق انسان است که مشخص می‌کند هدف خلقت انسان چیست و او می‌فرماید: «ما خلقت الجن و الانس إلاّ لیعبدون». موفق باشید

20018
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت استاد: ببخشید استاد می شود جوابتان رو به سوال شماره ۲۰۰۰۷ واضح تر عرض بفرمایید چونکه سوال خیلی از دوستان است خداوند شما و این دوستمان رو مورد لطف و رحمت بیشتر قرار دهد. آیا مشکلی نیست جوابتان رو توی گروه ها و کانال ها قرار بدیم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم منظورتان چیست؟! بنده سعی کردم در جواب آن سؤال یک نکته‌ی اساسی را مطرح کنم که در دلِ آن و همراه با بصیرتی که برای مخاطب پیش می‌آید، آینده‌ی انقلاب را به عنوان تقدیرِ توحیدیِ زمانه در نظر بگیرد. عرایضی در این مورد در جلسه‌ی اخیر شرح کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی» شد. به آن معنا که حتی حضرت امام جریان فروریختن 14 کنگره‌ی طاق کسری را به فروریختن کنگره‌ی شاهنشاهی در قرن 14 ربط دادند. حال معلوم است که برای عبور از فرهنگ شاهنشاهی ما با موانعی روبه‌رو خواهیم شد، ولی از این به بعد این انسان‌ها هستند که اندازه‌ی خود را در این تقدیرِ تاریخی معلوم می‌کنند وگرنه خداوند اراده‌ی خود را چه ما بخواهیم و چه نخواهیم محقق خواهد کرد به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرينَ يُجاهِدُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ (54)/مائده) که ای مؤمنین! هرکدام از شما به دینی که به صحنه آمده است پشت کنید، خداوند به زودی قومی را به جای شما می‌آورد که آن‌ها خدا را دوست دارند و خدا نیز آن‌ها. آن‌ها در مقابل مؤمنین، فروتن و در مقابل کفار، در عزّت و تقابل‌اند، در راه خدا مجاهده می‌کنند و از سرزنش سرزنش‌کنندگانِ فرهنگ جاهلیت نگران نیستند، خداوند است که به هرکس خواست عزّت می‌بخشد نه فرهنگ‌های جاهلیتِ حاکم، و خدا در حضوری وسیع و عالمانه در صحنه است. موفق باشید چه اشکال دارد که در معرض دیدِ مشترکین کانال‌های دیگر قرار گیرد؟ 

19876

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: شما از طرفی می فرمایید دلیل این که آیه ی تطهیر در لابلای سوره ی احزاب گنجانده شده و همچنین چند آیه ی دیگر درباره ی اهل بیت علیهم السلام این است که گمراهان و اهل باطل به دنبال حذف آیه نباشند و قرآن تحریف نشود. از طرفی طبق آیه ی «نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون» خداوند تضمین داده است که قرآن کریم را از تحریف مصون می دارد. خب وقتی خداوند چنین تضمینی داده است چه لزومی به گنجاندن آیاتی چون تطهیر در لابلای آیات به دلیل جلو گیری از حذف و عدم تحریف است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند از همین طریقه‌ها قرآن را حفظ می‌فرماید. موفق باشید

19673
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. دانشمند عزیز شهر ما حجت السلام قنبریان در گفتاری راجع به شعر تر، نوای دل انگیز و ایمان، می فرمودند که ابن سینا در نمط نهم اشارات می فرماید یکی از ابزار مورد نیاز سالک صدای خوش است. ایشون می گفتند که تعجب نکنیم اگر در سجاده علامه طباطبایی یا مرحوم ملکی تبریزی قرآن و مفاتیح و دیوان حافظ با هم هست! (ر.ک @m_ghanbarian) استاد سوالاتی در ذهنم هست، تاثیر این شعر خواندن ها با ترانه های حلال یا حرام دیگه چیه؟ منظورم تاثیرش روی روح هست. مگر امام راحل از استادشون نقل نکردند که موسیقی باعث سستی روح میشه! خب شعری که در دستگاه های موسیقی خونده شود هر چند با مضامین عالی و عرفانی و... تاثیرش مثل همون ترانه ای هست که ازش نهی شده! این شعر حافظ خوندن با صدای حزین همون اثر موسیقیایی ترانه های پاپ، غم گین و... رو نداره؟ البته بحث ترانه همراه با ساز فرق دارد. متشکرم از زحماتتون. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم فطرت انسان احدیت را که صفت حضرت حق است، می‌شناسد و «احدیت» به معنای یگانگی بین ذات و صفات است و این یک نوع نظم و هماهنگی است. لذا روح انسان نسبت به هماهنگی‌ها بیگانه نیست و از این جهت، شعر قصه‌ی ظهور وَجهِ هماهنگی جان انسان است که با حضرت احد مرتبط شده. بگذریم که بعضاً در مسیر اظهار آن نورِ هماهنگ، خودخواهی‌های شاعر آن را آلوده می‌کند. ولی اگر مطلب تا سطح آهنگ‌های وَهمی تنزل بکند، دیگر حکایت آن نور احدی را در خود ندارد و حجاب ارتباط با حق می‌شود. موفق باشید

17357

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
آیا آیه «ما جعل الله لرجل من قلبین فی جوفه» یاد آوری این جمله ازکتاب مدرنیته و توهم که فرمودید: «هرگز نمی توان بر شالوده عهد غربی خانه دین بنا کرد زیرا در یک زمان روی آوردن به دو مقصد و با دو عهد متفاوت امکان ندارد.» نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به عنوان یکی از مصادیق آیه‌ی مذکور، برداشت خوبی است. موفق باشید

16433
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: 1. امامان بزرگوار ما با چه نگاهی ادعیه (کمیل، ابوحمزه و مناجات شعبانیه) را بیان کردند؟ آیا خود را در مقام بندگان می گذارند و طلب آنها را می بینند و دعا می کنند یا این ادعیه را با زبان خود و در وصف ذل عبودیت خود می خوانند و شرح حال خودشان است؟ 2. افق ادعیه و مناجات ما تا کجاست و انسان را به کجا سیر می دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌فرمایید ادعیه، زبان حال خود آن بزرگان است 2- تا فنایِ از خود و بقایِ به حقّ. موفق باشید

14307
متن پرسش
استاد منظورتان را از اینکه نهایه و بدایه را محدود به یک استاد نکردید چیست؟ یعنی با استاد نخواندید؟ شما با کدام استد مطالعه کردید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به یک استاد بسنده نکردم. به‌خصوص که در زمانی بدایة الحکمه را در مرکز مدیریت حوزه‌ی اصفهان برای طلاب برگزیده‌شده تدریس کردم. فکری هستم که چطور شما گرفتار این نوع سؤالات شده‌اید!! موفق باشید

10441
متن پرسش
سلام استاد. معنی این اشعار چیست؟شد محمد الپ الغ خوارزمشاه در قتال سبزوار پر پناه تنگشان آورد لشکرهای او اسپهش افتاد در قتل عدو سجده آوردند پیشش کالامان حلقه‌مان در گوش کن وا بخش جان هر خراج و صلتی که بایدت آن ز ما هر موسمی افزایدت جان ما آن توست ای شیرخو پیش ما چندی امانت باش گو گفت نرهانید از من جان خویش تا نیاریدم ابوبکری به پیش تا مرا بوبکر نام از شهرتان هدیه نارید ای رمیده امتان بدرومتان هم‌چو کشت ای قوم دون نه خراج استانم و نه هم فسون بس جوال زر کشیدندش به راه کز چنین شهری ابوبکری مخواه کی بود بوبکر اندر سبزوار یا کلوخ خشک اندر جویبار رو بتابید از زر و گفت ای مغان تا نیاریدم ابوبکر ارمغان هیچ سودی نیست کودک نیستم تا به زر و سیم حیران بیستم تا نیاری سجده نرهی ای زبون گر بپیمایی تو مسجد را به کون منهیان انگیختند از چپ و راست که اندرین ویرانه بوبکری کجاست بعد سه روز و سه شب که اشتافتند یک ابوبکری نزاری یافتند ره گذر بود و بمانده از مرض در یکی گوشهٔ خرابه پر حرض خفته بود او در یکی کنجی خراب چون بدیدندش بگفتندش شتاب خیز که سلطان ترا طالب شدست کز تو خواهد شهر ما از قتل رست گفت اگر پایم بدی یا مقدمی خود به راه خود به مقصد رفتمی اندرین دشمن‌کده کی ماندمی سوی شهر دوستان می‌راندمی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً داستان آن مردی را شنیده‌ای که به آرایشگرگفت موهای سفید مرا از سر من خارج کن - در حالی‌که نیمی از موهای او سفید بود و لازمه‌ی این کار، یک عمر فرصت نیاز داشت- آرایشگرِ با هوش تمام موهای او را تراشید و در دامن او گذاشت و گفت حقیقتاً من کار و زندگی دارم خودت که بیکاری به جداکردن آن‌ها اقدام کن. آدم حسابی! شرح و معنای این‌ اشعار دمِ دستی برای آدمی که نمی‌داند وقتش را چطوری تمام کند، پیشنهاد خوبی است یکی را پیدا کن تا این کار را برای شما انجام دهد. موفق باشید
10204
متن پرسش
با سلام خدمت شما: در حرکت جوهری اگر حرکت صرفا تکاملی است و لبس بعد از لبس، چرا مثلا گیاهان بعد از تکامل خشک گشته و خاک می شوند و دیگر اینکه هنگام خاک شدن که کمالات هنگام سبز بودن را ندارند؟ دیگر آنکه انسانهای گناهکار این گونه نیست که به سوی کمال بروند بلکه تنزل پیدا می کنند و حرکتشان به سوی کمال نیست. با سپاس
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که در حرکت جوهری صحبت از ذات یا جوهر عالم ماده است و آنچه شما مطرح می‌کنید حرکت در اعراض است. بهتر است بحث حرکت جوهری را با دقت دنبال کنید. موفق باشید
8206

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم . آیا در قرآن آیه ای هست که به حشر موجودات دیگر جز انسان دلالت داشته باشد . مثل حشر جمادات و نباتات و حیوانات . با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: قرآن می‌فرماید: «وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ» و آن‌گاه که وحوش حشر می‌یابند. ولی در مورد جماد و نبات صراحت ندارد. موفق باشید
8201
متن پرسش
سلام علیکم اگر شغل ما شغلی باشد که زیاد ربطی به اهداف انقلاب اسلامی نداشته باشد یعنی حرام نباشد ولی کمکی به نظام اسلامی نکند آیا در کلیت سلوک ما ذیل شخصیت امام تاثیر دارد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: مگر نفرمود: «الکاسب حبیب اللّه»؟ همین‌که مال حلال کسب می‌کنید و به مردم خدمت می‌نمایید مسیر محبوب‌شدن در درگاه الهی را طی می‌کنید. موفق باشید
1299

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز،بنده در حال مطالعه سیر پیشنهادی مطالعاتی آثار شما هستم و حالا به جزوه ی (چه نیاز به نبی) رسیده ام ،شما در جزوه ی مذکور فرموده اید که نباید به فرداها فکر کرد و آن را باید به خدا سپرد و روزی هر انسانی را خدا تعیین کرده است،البته بنده نیز این مساله را قبول دارم و از جهت رفع شبهه سوال می کنم،اول این که بالاخره ما باید برای آینده نزدیک یا دور تلاش کنیم،یعنی به فکر آن باشیم و در راه آن تلاش کنیم یا نه؟دوم این در این آشفته بازار بیکاری و پارتی بازی های که در دور و اطراف و در سطح جامعه می بینیم ممکن است یک انسان مومن سخت کار پیدا کند و در جاهایی حقش را بخورند،نظر شما در این رابطه چیست؟ و سوال سوم لطفا در مورد وحدت وجود کمی توضیح دهید. در پناه حق
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام 1- از یک طرف انسان باید روح خود را مشغول فردایی که نیامده و دیروزی که گذشت نکند و حضور قلب خود را در مقابل خدا از دست ندهد و از طرف دیگر هم باید مطابق وظیفه‌ی دینی برنامه‌ریزی کند و این دو نکته را حضرت امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» این طور می‌فرمایند: « کُنْ لِدُنْیاکَ کَأَنَّکَ تَعیشُ ابَداً وَ کُنْ لِاخِرَتِکَ کَأَنَّکَ تَموتُ غَداً» برای دنیای خود طوری برنامه‌ریزی کن که گویا تا ابد زنده‌ای و برای آخرت خود طوری باش که گویا فردا می‌میری 2- ما رزقی داریم که اگر به وظیفه‌ی خود عمل کنیم و بدون تکبر و با تواضع آماده‌ی کار باشیم به ما می‌رسد، آن‌هایی که پارتی‌بازی می‌کنند دردسر و ناکامی به همدیگر هدیه می‌کنند 3- بحث وحدت وجود طلب شما باشد چون از مباحثی نیست که در قسمت سؤال و جواب بگنجد. إن‌شاءالله بعداً که بحث برهان صدیقین را مطالعه کردید برایتان روشن می‌شود. موفق باشید
24835
متن پرسش
سلام علیکم: نظر مبارک تون در مورد مطلب ذیل چیست؟ آقای شبیری زنجانی همین طور که فرمودید در سند شناسی قهارند، تشخیصِ قائلِ ذیلِ دعایِ عرفه آیت الله سید موسی شبیری زنجانی: شناخت متن حديث و اینکه از عبارات يك متن بتوان آن را به معصوم علیه السلام استناد داد، كار بسیار مشكلى است و شخصى مثل مرحوم مجلسى مى تواند در اين ميدان اظهار نظر كند.  آقاى خمينى چون با عرفان سر و كار داشت و مضامين ذيل دعاى عرفه را بلند و والا يافته بود، معتقد بود كه اين ذيل حتماً از حضرت سيدالشهداء علیه السلام است و می فرمود اگر غیر معصوم بخواهد چنین دعائی را انشاء کند چانه اش می چلّد! ولى بعداً معلوم شد كه اين ذيل از منشآت ابن عطاءالله اسكندرانى از بزرگان صوفيه در قرن هفتم و اوائل قرن هشتم است كه شروح بسيارى بر كتابش نوشته‌اند. اين را مرحوم جلال همايى در مولوى نامه‌اش تذكّر داده است. مرحوم مجلسى در بحارالأنوار تصريح كرده است كه اين عبارات از امامان نيست و با نوشته هاى صوفيه مسانخ است. البته مجلسى اطلاع نداشت كه قائل اين عبارات كيست ولى آن را از صوفيه مى دانست. جرعه ای از دریا، ج۳، ص۲۵۶
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان این امر هستم. حتی شرح آن‌ها را هم با همان عنوان دارم ولی آن‌چه را نباید از آن غفلت کرد، ارتباطِ عرفای مصر با فاطمیون هست که بر معارف اهل‌البیت تأکید داشته‌اند و از این جهت باید نظر عزیزانی که آن قسمت از دعا را به امام حسین «علیه‌السلام» منسوب می‌کنند؛ مدّ نظر قرار داد زیرا در هر حال معارفی در آن قسمت از دعا هست که نمی‌شود منشأ آن جز ائمه باشند. آیت اللّه جوادی نیز نکاتی در قسمت آخر دعای عرفه و تأیید آن در منسوب‌بودنش به امام دارند. موفق باشید

23705

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: سیر اعتقاد به امامت در طول تاریخ دستخوش چه تغییراتی بوده است؟ آیا شیعیان ۱۴۰۰ سال پیش مانند ما به ائمه اعتقاد داشته اند؟ آیا صحیح است که برخی صحابه اعتقاد به عصمت ائمه نداشته اند؟ تأثیراتی که امثال شیخ مفید داشته اند، چگونه بوده است؟ چگونه می توان اثبات نمود که عقیده فعلی شیعه به امامت به حق نزدیکتر است از عقیده شیعه هم عصر ائمه اطهار؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب حجت الاسلام امیر غنوی در سلسله مباحث تاریخ اسلام خود با شواهد قابل اعتمادی، این نکته را روشن می‌کنند. خوب است به سایتی که آثار ایشان را منتشر می‌کند رجوع فرمایید. موفق باشید

23541
متن پرسش
سلام عليكم استاد عزیز: در مورد حدیث نقطه تحت باء بسم الله که منسوب به امیرالمومنین (علیه اسلام) است، اکثر محققین این حدیث را جعلی یا ضعیف شمرده اند و در مورد منابع این حدیث مناقشات زیادی است. (مواردی از قبیل اینکه در زمان آن حضرت قرآن بدون نقطه بوده است و اینکه در هیچ کدام از کتب حدیثی معتبر شیعه موجود نیست) لکن حضرتعالی در تفسیر سوره زمر صوت شماره یک در مورد این حدیث بحث کرده اید کما اینکه این حدیث از لسان علمایی چون حیدر آملی و ابن عربی و ... هم نقل شده است و عرفایی آن را شرح داده اند، در صورت امکان نظرتان را بفرمایید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عموماً احادیثی که محدثین بزرگ ما در کتاب‌های مهم روایی جمع کرده‌اند، احادیثی است که بیشتر برای فقها و متکلمین مهم بوده است. ۲. اشکال می‌کنند که خط کوفی نقطه نداشته است، در حالی‌که در این مورد هم می‌توان فکر کرد که ظاهراً خط، با نقطه شروع می‌شود و احتمالاً اصل حدیث این بوده که حضرت می‌فرمایند: «أنا نقطة باءُ بسم اللّه» یعنی شروع بسم اللّه همان شخصیت حضرت است. و سپس راویان، روایت را به صورت «أنا نقطة تحت باء بسم اللّه» مطرح کرده‌اند. موفق باشید

نمایش چاپی