باسمه تعالی: سلام علیکم: در امر به معروف ابتدا باید یک نوع رفاقت در میان آید به همان معنایی که قرآن میفرماید: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ» یعنی زنان و مردان با ایمان نسبت به همدیگر نوعی دوستی و ولایت دارند و لذا همدیگر را به معروف دعوت و از منکر نهی میکنند. متأسفانه این حالت در امر به معروف که یک رابطهی دوستی باید در میان باشد، کمتر رعایت میشود و تازه بنا به فرمودهی مقام معظم رهبری، امر به معروف محدود به حجاب و بیحجابی شده و از موضوعات وسیعتر غفلت گشته است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. فقط طبق قانون باید دستور دهند و طبق قانون هم ما باید دستورات آنها را بپذیریم. در زمان حیات حضرت امام در مورد ولایت مسئولان نظام نسبت به زیردستانشان سؤال شد و امام فرمودند؛ ولایتی بر آنها نیست، تنها رعایت قانون باید در میان باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید در ابتدا بتوان از آمریکا شروع کرد، ولی عنایت داشته باشید مبنایِ روح استکباری اومانیسم است به همان معنایی که آقای دکتر مهدی بنائی در سمینار «فلسفه، جنگ و صلح» آن را مطرح نمودند و روشن کردند کار از کانت شروع شده. آدرس آن سخنرانی عبارت است از: https://t.me/bijanabdolkarimi. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همواره با نظر به «وجود» است که میتوان واقعیات را، مظاهر وجود دید. و آنجا که موضوعِ «وجود» در میان نباشد متوجه بود که اعتباریات در صحنه است که ربطی به حقیقت ندارد 2- منظور شما از اشتراکاتِ معرفتشناسی با فلسفهی علم را متوجه نشدم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلماً خانه نباید آپارتمان باشد و ماشین هم نباید قراضه باشد و در عین حال، اشرافیت بد است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سورههای قرآن، حقایق وسیع و گستردهای را در مقابل ما قرار میدهند و منحصر به یک موضوع خاص نیستند که بخواهیم هر سورهای را به موضوعی منحصر کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد تخصص ندارم. عرایضی در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» شده است ممکن است از جهتی راهی در مقابل شما بگشاید. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نقش اهلالبیت«علیهمالسلام» تبیین همان اسلامی است که حضرت حق در خطاب به پیامبر«صلواتاللّهعلیهوآله» میفرماید: «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشيراً وَ نَذيراً وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ» (28)/سبأ) به آن معنا که پیامبر اسلام برای همهی انسانها به صحنهی تاریخ آمدهاند و این قول رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» است که جانشینان خود را 12 نفر تعیین نمودهاند که با ظهور آخرین حجت خدا، سیرِ حیات این زمین به انتها میرسد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو یکی است زیرا ظهور ستارالعیوبی حضرت حق و غفّاریت او در فرشتگان است که ظاهر میشود و به مدد ما میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علم منطق علمِ نظمدادن به قضایا میباشد و ربطی به معارف ندارد. و از طرفی نظم مورد نظر در علم حصولی است. لذا نباید نظم منطقی قضایا را در همهجا سرایت داد و از این جهت گفته میشود منطق، انسان را در فهم بعضی از مطالب محدود میکند. زیرا بعضی از افراد میخواهند همهچیز را در نظمِ منطقِ حصولی جستجو کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف و نظر خوبی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع در شرح کتاب «مصباح الهدایه» روشن شد که خلیفهی الهی از آن جهت که در فیض اقدس در مقام اسماء اللّه است، در مقام وجوب میباشد. و از آن جهت که مظهر آن مقام در فیض مقدس است، در مقام «امکان» میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب عاصفبنبرخیا نهتنها آگاه به عالم غیب بودند، بلکه قدرت تصرف در مبادی عالم شهود را نیز داشتند. در آن حدّی که بهجایِ ایجاد تخت جناب بلقیس در یمن، آن را در اورشلیم ایجاد کند. ولی عفریت جنّ، تنها توان جابجایی سریع آن تخت را داشت. عرض شد جنّیان به مبادی حوادث، قبل از وقوع آن حوادث آگاه میشوند و این غیر از تصرف در مبادیِ حادثهها است و بدین لحاظ جنّیان نمیتوانند تغییری در عالم ایجاد کنند، مگر با وسوسههایی که در واهمهی انسانها شکل میدهند و به دست انسانها، تغییراتی انجام میدهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده این نگاه، نگاه خوبی است زیرا حضرت حق ماوراء حادثهها امور را مدیریت میکند و اگر ما، ماوراء حادثهها در صحنه باشیم، حادثهها و یا بگو زمان، نمیتواند اموری آنچنان برجسته باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم در رابطه با فعلیتیافتن افراد شقی در حیوانیت حرف خوبی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید تا حدّی کتاب «ارشاد» شیخ مفید و یا «منتهیالآمال» شیخ عباس قمی کمک کند. إنشاءاللّه بنا است رفقا از جناب استاد غنوی تقاضا کنند مباحثشان را با طرح سیرهی امام هادی و امام عسگری«علیهماالسلام» کامل کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده باز بر روی همان نکاتی تأکید دارم که در جزوهی «پاسداشتِ آزادی در جمهوریت انقلاب اسلامی» عرض شده. عنایت داشته باشید این تاریخ، تاریخِ نحوهای از آزادی است و در انتخابی که مردم باید داشته باشند؛ ظهور میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: طلب عفو و استغفار، وجوه مختلفی دارد در آن حدّ که حتی فرمودهاند: «وجودک ذنب لایقاس به ذنب»؛ هستی تو گناهی است که هیچ گناهی به پایهاش نمیرسد. لذا بسیاری موارد، استغفار و طلب عفو در راستای آن است که خداوند حجابی که مانع بین ما و اوست را برطرف نماید که این از اصیلترین نحوهی استغفار است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که پنهانبودن قبر حضرت فاطمه زهرا«سلاماللّهعلیها» حکایت یک اعتراض بزرگ است و نباید با ساختن یک قبر مصنوعی این موضوع، مورد غفلت قرار گیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن مى فرمايد: «وَ انْ كُنْتُمْ في رَيْبٍ مِمّا نَزَّلْنا عَلي عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِه»[1] اگر در معجزه بودن آنچه بر بنده ى ما نازل شده شك داريد، سوره اى مانند آن بياوريد. مبناى برهان اين است كه او يا به واقع پيامبر است و اين آيات از طرف خدا بر او نازل شده، و يا پيامبر نيست و با استعدادهاى بشرى اش اين آيات را تنظيم كرده است. در حالت دوم از آن جهت كه بشر است اين آيات را آورده، پس شما هم كه بشر هستيد، مسلم اگر همه ى شما جمع شويد مى توانيد يك سوره مثل سوره هاى اين قرآن بياوريد و اگر نمى توانيد، معلوم مى شود كه او از جنبه ى بشرى اش به چنين توانايى نرسيده، پس او پيامبر خدا است. در رابطه با معجزه بودن قرآن از نظر فصاحت و بلاغت میتوان گفت: قرآن از نظر هندسه ى كلمات و نظم خاصى كه كلمات دارند، نه سابقه دارد و نه لاحقه، به طورى كه نه تا آن زمان بشريت با اين تركيب و نظم سخن گفته و نه بعد از آن انسانها توانستند از آن تقليد كنند و با آن نظم و هندسه سخن بگويند. قرآن داراى آهنگ خاصى است كه در عين دارا بودن مفاهيم معنوى، بدون تكلف و تصنع، عالى ترين معانى را در عالى ترين قالبهاى لفظى اظهار مى كند به طورى كه معلوم نيست الفاظ تابع معانى اند و يا معانى تابع الفاظ.
قرآن در زمانى به صحنه آمد و مبارز طلبيد كه اوج تكامل فصاحت عرب بود. از آن عجيبتر بعد از آمدن قرآن نيز سخن رسول خدا (ص) و حضرت على (ع) در عين فصاحت زيادى كه دارد، اصلًا شكل و هندسه ى قرآن را ندارد. و اين مبارزه طلبى هنوز هم به قوت خود باقى است، مضافاً اينكه تا حال كسى نيامده بگويد قبل از قرآن چنين كلماتى به اين شكل در فلان كتاب بوده است. همچنانكه كسى نيامده بگويد من مثل آن را آورده ام و اتفاقاً هر قدر انسان فصيحتر باشد بيشتر متوجه مى شود كه فصاحت قرآن از نوع فصاحت بشر نيست. همچنانكه جادوگران متوجه شدند كار حضرت موسى (ع) از نوع سحر نيست. موفق باشید
[1] ( 1)- سوره ى بقره، آيه ى 23.
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده در این موارد ابتدا مطالعهی جزوهی «جبر و اختیار» و سپس جزوهی «عدل الهی» است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خدا را شکر کنید که متوجهی حقانیت دین شدهاید و از آن مهمتر متوجه شدهاید قطع رحم اگر آسان است، درستترین کار نیست 2- داستان شخصیت مصعب بن عمیر آن اشرافزادهی قهرمان را دنبال کنید که چگونه رسول خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» به او فرمودند: با اینکه مادرش کافر بود، نباید قطع رحم کند 3- ذیل آیات «أن یوصل» در قرآن روایات خوبی نصیب شما میشود. در ضمن کتاب شریف «نهج الفصاحه» نیز در این مورد مطالب خوبی دارد 3- آری! اگر رحم انسان معاند بود و به جنگ اسلام آمده باشد، قضیه فرق میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که میفرمایید هرگز بنا نبود کار به کشتنِ عثمان بینجامد. شواهدی در میان است که این قتل یا توسط خود مروان انجام شده، و یا توسط طلحه، تا حرکت را از مسیر معقول آن منحرف کنند. در دورهی عثمان، اقوامِ عثمان یعنی امویان در حاکمیتاند و مردم به جهت بیبند و باریهای حاکمانِ اموی با آنها درگیر میشوند. مردم مصر به مدینه میایند و از حاکم مصر شکایت میکنند. وقتی نامهی عزل حاکم مصر را از عثمان میگیرند تا به مصر برگردند؛ در راه پیکی را میبینند که به سوی مصر در حرکت است، متوجه میشوند نامهای از عثمان دارد خطاب به حاکم مصر که این افراد که به مصر برمیگردند را تنبیه کند؛ لذا آن افراد به مدینه برمیگردند و کاخ عثمان را محاصره میکنند. معاویه سپاهی را از شام در نزدیکی مدینه گسیل میکند ولی دستور میدهد وارد مدینه نشوند. طلحه و زبیر و عمروعاص جزء شورشیان اطراف کاخ عثماناند، همچنان که مالک اشتر و محمدبن ابابکر که از یاران علی (ع) اند نیز جزء محاصرهکنندگان آن کاخاند. حضرت علی (ع) سعی میکنند قائله را بخوابانند ولی از یک جای دیگر که مسلّم توطئهای بوده تا عثمان کشته شود؛ کار از دست همه در میرود و علی (ع) میفرمایند: مرگ عثمان نه مرا خوشحال کرد و نه ناراحت.
بنیامیّه متوجهاند عمر سیاسی عثمان تمام شده و حضور عَمْروعاص در بین شورشیان هرچند صورت خود را میپوشانده، بیحساب نیست. طلحه و زبیر خودشان با امکاناتی که داشتند بیحساب در بین شورشیان نیستند. یاران علی (ع) هم در آن صحنه هستند تا اگر عثمان کشته شد کار به دست معاویه که لشکرش بیرون مدینه است نیفتد. موفق باشید