بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
16141
متن پرسش
سلام: با فردی در شیراز مواجه شدم که سابقه دور کردن اجنه را از وجود مومنین داشته. در ملاقات با ایشان طی حرکتی باعث خارج شدن مسائلی از وجودم شدند که باعث راحتی وجودم شد. به نظر جنابعالی چگونه می توان فهمید این فرد موجه است و اصلا این کار درست است یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این افراد به کمک شیاطین چنین کارهایی را می‌کنند و هیچ رجوعی نباید به آن‌ها داشته باشید. عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» در این مورد شده است. موفق باشید

14191
متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد بنده الحمدالله رب العالمین مدتی است مباحث شما را دنبال نمودم که اینک پلیدی ها و رذایل اخلاقی دارند خودنمایی می کنند. یکی از این مهم ترین پلیدی ها که آن را حس می کنم «فخرفروشی» یا به تعبیری دیگر شاید بتوان گفت «شهرت طلبی» هست که بسیار بنده را رنج می دهد. و این که حوادث ما را با خود می برد. لطف کنید بنده را رهنمود نمایید. با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به مرور در بستر رعایت دستورات شرع مقدس، این رذایل رفع می‌شود. به همین جهت در روایت داریم: «آخرین چیزی که از قلوب صدیقین خارج می‌شود، حبّ ریاست است». موفق باشید

8035
متن پرسش
باسلام خدمت استاد. تمدن به چه معناست؟ آیا شهر و کشوری که دین در آن راه یافته را باید متمدن خواند یا هر شهری را؟ آیا اصلا غربی که دین در کار آن نیست دارای تمدن هست که ما بخواهیم نقد کنیم؟آیا بجای نقد تمدن غرب نباید گفت نقد فرهنگ یا رویه یا رویکرد غرب؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در حقیقت حرف درستی می‌فرمایید زیرا اگر تمدن را به نحوه‌ای از نزدیکی مجموعه‌ی انسان‌ها بدانیم، قلب‌هایی که به عالم کثرات مشغول‌اند حقیقتاً نزدیک نیستند تا بتوانند تمدنی صورت دهند. موفق باشید
5817

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم در فایل های صوتی مدرنیته وتوهم چند جا اشاره شده به جزوه تاریخ فلسفه غرب . کدوم قسمت سایت میتونم پیداش کنم؟ ممنون.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: مسئول محترم سایت کاربر محترم را راهنمایی فرمایید.
1557

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام این که ارسطو می گوید جوانی یک کودک در جهان غیب موجود است یعنی چی؟ و آیا حرف درستی است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: این را در کتاب «مبانی نظری مهدویت» عرض کرده‌ام به آنجا رجوع فرمائید. موفق باشید
1394

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خسته نباشید استاد گرامی من بعد از یک مدت کار کردن بر روی مسائل معرفتی و مطالعه زندگی عرفا اکنون از هیچ چیز در زندگی لذت نمی برم و بسیاری از مسائل موجود در جامعه را پوچ و وقت تلف کردن می دانم برعکس عده ای از افراد که از کوچکترین چیز در زندگیشان از آن لذت می برند . آیا این یک آفت برای راه سیر و سلوک است .احساس غم - دل مردگی- تلف کردن عمر تا این لحظه را دارم . لطفا مرا راهنمایی کنید که از این حالت چگونه خارج شوم.آیا این حالت در قبض بودن است.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: این مرحله به معنی آن است که از وَهمیات زمانه عبور کرده‌اید و هنوز با حقایق مرتبط نگشته‌اید با تدبّر در قرآن و روایات مرحله‌ی دوم را شروع کنید. پیشنهاد می‌کنم قسمت کفر و ایمان اصول کافی را مطالعه نمایید. موفق باشید
1305

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوارم در مورد روایاتی که مسائلی را قبل از خلقت انسان مطرح می فرماید سوال داشتم که مثلا می فرماید از قطره ای از درختی در بهشت مومن خلق شده است واینکه طینت مومن وکافر با هم متفاوت است به چه معنی است وسوال دیگرم اینکه همین گونه روایات در مورد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها داریم که خداوند قبل از خلقت ایشان را امتحان کرده است(البته در مورد امتحان مومنین هم روایاتی داریم) این امتحان در عالمی که اصلا عالم تکلیف نبوده تا با امتحان خوب یا بد بودن افراد معلوم شود یعنی چه وجه اختیاری در آن عالم بوده که بر اساس خوب امتحان دادن ویا صابر بودن در امتحان الهی مقام ایشان اینقدر با عظمت شده ویا بر اساس خوب امتحان دادن مومنین هم مقامات عالی به آنها داده شده است؟ با تشکر بسیار از استاد عزیز
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام 1- این نوع روایات نظر به موضوعات باطنی دارد به این معنا که وقتی می‌گوید: مؤمن از قطره‌ای از درختی در بهشت خلق شده، نظر به جسم او ندارد بلکه به جنبه‌ی ایمانی او نظر دارد که آن ایمان جلوه‌ای از قطره‌‌ی درختی است که در بهشت هست و یا طینت مؤمن به معنی زمینه‌ی شخصیتی اوست که مسلّم چون جلوه‌ای از نور اهل بیت«علیهم‌السلام» به جان او خورده شخصیت ایمانی او را ساخته ولی نه به آن معنا که از اول این طور بوده بلکه نظر به شخصیت ایمانی مؤمن دارد که مربوط به انتخاب‌های اوست. 2- شخصیت هرکس و انتخاب‌هایی که در دنیا می‌کند، قبل از خلقت در علم خداوند هست و خداوند بر اساس علم خود می‌داند حضرت زهرا(س) توان انجام چنین مسئولیت بزرگ را دارند که در مقابل حیله‌ی سقیفه‌سازان خود را نبازند و در مقابل آن‌هایی که به ظاهر اصحاب پیامبرند ایستادگی کنند. موفق باشید
1201

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی : استاد چند وقتی است که رساله را مطالعه می کنم اما به همان زودی که آنرا مطالعه میکنم آنرا فراموش می کنم لطفا" برای رفع این مشکل توصیه ای بفرمائید . ضمنا" استاد این سوال را نیز مطرح کنم خالی از لطف نیست وآن اینکه شما ،من وهمه می دانیم که فواید ورزش بسیار است اما هرچه خود را متقاعد می کنم نمی توانم جواب این سوالها را به این موضوع بدهم که :ورزش آخر عاقبت ندارد یا اینکه ورزش وقت مطالعه ی آزاد را میگیرد یا اینکه ورزش انسان را خسته می کند ونمی گذارد به سایر فعالیت هایش برسد لطفا" در این باره هم توضیحی بفرمائید .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: طبیعی است آن مسائلی در ذهنتان می‌ماند که به آن نیاز دارید و ورزش را به عنوان عاملی که موجب آمادگی روحتان می‌شود نگاه کنید. موفق باشید
39320
متن پرسش

باسمه تعالی
کاربران محترم عنایت داشته باشند که این سایت وظیفۀ خود را تنها در محدودۀ جواب دادن به سؤالات معرفتیِ کاربران می‌داند و از این‌که نمی‌توانیم جوابگوی سؤالات شخصی و حالات فردی کاربران محترم باشیم؛ عذرخواهی می‌شود.
طاهرزاده

متن پاسخ

.

23439
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. در شرح رساله الولایه فرمودید که علت و معلول یک حقیقت بیشتر نیست. یعنی معلول همان حقیقت است به صورت محدود و علت همان حقیقت است به صورت نامحدود. و هر چه آدم بتواند محدودیت ها و مشغولیت ها را کنار بزند به آن حقیقت خود که همان علت است یعنی خدا نزدیک می شود. حال سوال اینست که اگر بشر بتواند تمام محدودیتها را کنار بزند و به فنای ذاتی برسد آیا در آن مرحله خود را خدا می داند؟ پس این وسط علم به وجود خود که «من هستم» چه می شود؟ سوال دوم اینست که ما کاری به این نداریم که به آن مرحله می رسیم یا نه، آیا همین الان با توجه به تعریف علت و معلول حقیقی می توان گفت که من خدای محدود شده هستم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مگر می‌شود در موطنِ معلولیت همه‌ی محدودیت‌ها کنار برود؟ چون ذاتِ موجود عین معلولیت است. پیشنهاد می‌شود بحث «برهان صدیقین» مطالعه گردد ۲. خدا عین نامحدودیت است پس هر محدودی، غیرِ خدا است. موفق باشید

23021
متن پرسش
با سلام و احترام: لطفا در خصوص مرحوم آقا نجفی قوچانی و کتاب سیاحت غرب ایشان توضیح بفرمایید که در ابتدای کتاب که ایشان می فرماید من مردم منظور از این مردن چیست؟ آیا منظور باز شدن چشم برزخی بوده؟ اگر اینطور است چرا عبارت مردن را بکار برده اند؟ آیا واقعا قضیه مردن بوده؟ اگر این مردن نوعی از مردن است آیا در اینجا نیز حضرت عزرائیل مجری هستند؟ کلا این قضیه برای من مبهم است و در جستجویی که در اینترنت انجام داده اند دیدم برخی (نعوذبالله) این قضیه را تخیل آن مرحوم عنوان نموده اند که با آیات و روایات مطابقت داده شده است. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است که جزوه‌ی «انکشاف صور برزخی در سیاحت غرب» که بر روی سایت هست، مطالعه شود. آدرس کتاب:

http://lobolmizan.ir/leaflet/1343/%D8%A7%D9%86%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9%81%D8%A7%D8%AA-%D8%B5%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B2%D8%AE%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%AD%D8%AA-%D8%BA%D8%B1%D8%A8

موفق باشید

23005
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده عزیز: استاد علامه طباطبایی در بخش روایی تفسیر آیات ۱۱۲ تا ۱۱۵ سوره مائده آنجا که بحث مائده آسمانی برای حواریین است این طور می فرمایند: در روايتى كه كافى از محمد بن حسن از محمد بن يحيى از احمد بن محمد از محمد بن حسن اشعرى از حضرت رضا (عليه السلام) نقل كرده دارد كه امام فرمود: فيل از مسخ شدگان است، اين حيوان پادشاهى بوده كه بسيار زنا مى كرد. و همچنين گرگ كه آن هم عربى نادان بوده كه كارش ديوثى بوده است، خرگوش زنى بوده كه به شوهرش خيانت مى كرده و خود را از حيض غسل نمى داده. خفاش شخصى بوده كه خرماى مردم را مى دزديده ميمون و خوك از بنى اسرائيل بودند و دستور دينى روز شنبه را زير پا گذاشتند، جريث كه نوعى از ماهى است و همچنين سوسمار از بنى اسرائيل بودند كه وقتى مائده بر عيسى بن مريم نازل شد مع ذلك ايمان نياوردند و به همين جرم مبتلا به سرگشتگى و تحير شدند، بعضى به درياها ريخته و به صورت ماهى در آمدند و بعضى در بيابانها پراكنده شده و به صورت سوسمار مسخ شدند. موش از زنان فاسق بوده . عقرب سخن چين و خرس و سوسمار بزرگ و زنبور، قصابهائى بوده اند كه كم فروشى مى كرده اند. اين روايت با دو روايت قبلى معارض نيست و ممكن است بين اين روايت و آن دو، جمع نمود و گفت : بعضى از بنى اسرائيل در انكار مائده به صورت خنزير و بعضى ديگر به صورت جريث و سوسمار درآمدند، ليكن اين روايت از جهت ديگرى محل اشكال است و آن اين است كه در اين روايت آمده : متخلفين از دستور روز شنبه به صورت ميمون و خوك مسخ شدند و حال آنكه در آيه شريفه اى كه در بالا ذكر شد و همچنين در آيه اى كه نظير آن در سوره اعراف است دارد كه ايشان به صورت ميمون مسخ شدند و اتفاقا سياقشان هم طورى است كه از آن بر مى آيد به غير ميمون مسخ نشدند. (و خدا داناتر است). سوال: جناب علامه این روایت را رد کرده اند یا قبول؟ اگر قبول کرده اند یعنی واقعا این حیوانات نام برده شده از نسل همان انسانهای مسخ شده اند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که علامه‌ی طباطبایی می‌فرمایند امت‌هایی که مسخ می‌شوند پس از مسخ‌شدن می‌میرند، نه این‌که این حیوانات، همان امت‌های مسخ‌شده می‌باشند. آری! آن‌هایی که مسخ می‌شوند به همان صورتی که روایت می‌فرماید، مسخ می‌شوند ولی بعداً می‌میرند. این حیوانات که در طبیعت هستند از مادری از جنس خودشان متولد شده‌اند.

اشکال ندارد که آیه‌ی مذکور صورتِ غالب مسخِ آن قوم را متذکر شود، ولی نحوه‌های دیگری هم که در میان آن قوم بوده‌اند، به شکل‌های دیگر مسخ شوند. موفق باشید  

22810

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوارم: شغل من مشاوره است. خانمی پیش من آمده که شش ماه است عقد کرده ولی جر و بحث ها و دعواهایی بین آن ها بوده و شوهرش هم چند بار او را زده و فحش داده حالا هم می گوید سر کار نرو و موبایل نداشته باش. از حرف های این خانم من به این نتیجه رسیدم که جدا شوند بهتر است. حالا می توانم با قاطعیت این را به او بگویم و یا آقا را بخواهم و روی بهبود رابطه آن ها کار کنم؟ استاد تو رو خدا برایم دعا کنید سر سوزنی حکمت پیدا کنم. آیا بهتر نیست از مشاوره خانواده بیرون بیایم و مشاوره تحصیلی انجام دهم. می ترسم که مردم را اشتباه راهنمایی کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جا که ممکن است در این موارد با طرفین صحبت شود. باید به آن مرد تذکر داد علاوه بر احکام الهی که به ما اجازه‌ی این نوع محدودکردن‌ها را به همسرمان نمی‌دهد، دنیا، دنیای دیگری شده است و این زمان، حقوقی خاص برای زنان قائل است که نادیده‌گرفتن آن زیر پاگذاشتنِ حقی است که خداوند و جامعه‌ی انسانی به زنان داده است. اگر متذکر این امور نشد، می‌توانید آن‌چه را که نتیجه گرفته‌اید به آن خانم بگویید. موفق باشید

21982
متن پرسش
با تقدیم سلام و احترام در کتاب آموزش حکمت اشراق از استاد یزدانپناه آمده که بعد از مکاشفه، تقریر و تحریر این معارف شهودی به سبب وجود موانع بسیار که لازمه سفرهای سلوکی شیخ اشراق بوده چندین ماه به طول انجامید. این موانع درونی بوده؟ یا چرا وقتی فهم کتابی داده می شود طول می کشد تا ظاهر شود؟ 2. آیا برای فراگیری منطق الطیر حتما استاد لازم است حتی بعد از مطالعه فلسفه و عرفان؟ 3. خواندن کتب مطارحات تلویحات و مقاومات و سایر کتب ایشان چقدر ضرورت دارد و با چه ترتیبی باید خوانده شوند؟ 4. امکان دارد چند شرح مناسب بر حکمت اشراق معرفی بفرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مکاشفات، اجمالِ معارف برای انسان ظهور می‌کند و برای تفصیل آن نیاز به سعه‌ای دارد که با عبور از کثرات پیش می‌آید 2- منطق‌الطیر ساحت دیگری از معرفت است ماوراء معرفتِ فلسفی. مباحث هانری کربن در این مورد کمک می‌کند. شرح آقای دکتر انشاءاللّه رحمتی را در مورد نگاه کربن در اینترنت جستجو کنید می‌تواند کمک کند 3- آن کتاب‌ها را در حدّ این‌که بتوانم نظر دهم، مطالعه‌ نکرده‌ام 4- اطلاع ندارم. مطالب آقای دکتر دینانی در این مورد مفید است ولی فکر می‌کنم با آثار جناب ملاصدرا و محی‌الدین بهتر بتوانید جلو بروید. موفق باشید

21227

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: سوال و جوابهای کاربران و شما در مورد آیت الله جوادی و نظرشون راجع به آقای هاشمی را پیگیر هستم و حسابی فکرم را مشغول کرده و تا حالا به نظر میاد که غلبه با اینه که هیچ توجیهی برای این موضع آقای جوادی نمیشه پیدا کرد ولی یه چیزی به ذهن بنده میرسه که با شما در میان میذارم ببینیم آیا میشه آیت الله جوادی را فهمید یا نه؟ همونطور که در فرمایشات دوستان دیدیم آیت الله جوادی از یک روحیه ی عرفانی برخوردارند که بزعم رفقا از چاشنی حماسی کمتری برخورداره و من این روحیه را نسبت به جامعه تشبیه می کنم به روحیه ی مادرانه ای که بنا بر حکمت الهی باید در محیط خانواده جاری و حتی حکمفرما باشه. میخوام بگم شاید ایشون در قبال رهبری که انصافا تو جامعه ی ما نقش یک پدر حکیم و شجاع و مقتدر را ایفا می کنند وظیفه ی خود دیده اند که مادری کنند و یه جاهایی دست افرادی را که مشمول قهر و بی اعتنایی پدر خانواده شده اند را بگیرند تا بیش از این جذب دشمن نشوند. انصافا آقای هاشمی در قبال این مردم خیلی بد عمل کرد ولی شاید آقای جوادی میخواد بگه هاشمی هم مثل من نسبت به این مردم میخواست مادرانه عمل کنه و یه رفاهی براشون فراهم کنه و ... بالاخره مادره دیگه نمیتونه سختی و رنج را به بچه هاش ببینه. اونوقت باید دید میشه نقش آقای هاشمی در صلح تحمیلی و فتنه ی فتنه گران در سال 88 و خلاصه کارهای دیگر ایشون را اینجور توجیه کرد یا واقعا هاشمی ماموریت داشت این مردم را دوباره سوق بده به طرف غرب و فرهنگ غرب را رواج بده. من میگم دو روحیه و دو رویکرده در انسانها و مشکل میشه کسی را که برای خودش نقش مادرانه قایل هست از موضعش منصرف کنی چون واقعا خودش را بر حق میدونه هرچند که پدر خانواده را هم قبول داشته باشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت، اگر بتوانیم کار مؤمنین را حمل بر صحت کنیم، کار خوبی است. می‌ماند که باید مواظب بود که خدای ناکرده منکری، معروف جلوه نکند. شاید از آن جهت که آقای هاشمی روحیه‌ی ساده‌زیستی را در مسئولیت خود به حاشیه برد؛ موجب شد تا برای نظام اسلامی مشکلات وابستگی به غرب تشدید شود. موفق باشید

21164

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: می خواستم بدانم چرا روحانیت و بهتر بگویم مراجع مشهور تقلید رویکرد سیاسی ندارند؟ و یا حتی رویکرد اجتماعی و اقتصادی ندارند؟ برای مثال بانکداری اسلامی از ابتدای انقلاب تا همین چند سال قبل بدون اعتراض با رویکرد ربوی در حال اجرا شدن بود و فقط چند سال است که توسط نه همه مورد اعتراض قرار گرفته و ظاهرا به تازگی چند کارشناس با همکاری با دکتر سعید جلیلی توانسته اند سیستمی طراحی کنند به صورت تئوری که دیگر ربوی نیست. (با این که شاید وظیفه ایشان نبوده و علمای دینی باید اینکار را می کرده اند) یا مثلا نظام آموزش و پرورش که خیلی از اصول برایش فکر و برنامه ریزی نشد و از نظام های دیگر تقلید شد؟ یا بدتر از آن نظام دانشگاهی مان. دیگر آن که کار فرهنگی و فرهنگ سازی به قدری ضعیف بوده که مردم از روحانیت فاصله گرفته اند، وضعیت حجاب بدتر شده، درصد جوانان انقلابی الان نسبت به اوایل انقلاب کمتر شده، مردم توان تحلیل سیاسی کمتری دارند و غیره. آیا مشکل از بی برنامگی نظام نیست؟ آیا مشکل از بی برنامگی افرادی که آمدند و انقلاب را به وجود آوردند و آن را به دست گرفتند و پیش بردند نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مراجع تقلید بیشتر در موضوعاتِ فقه فردی رشد کرده‌اند. إن‌شاءاللّه با طرح فقه سیاسی در حوزه‌ها، ورود به این موارد بیشتر و فقهایی از آن سنخ ظهور خواهند کرد. موفق باشید

21124

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد جان جانم: بنده سخن حضرت آیت الله جوادی حفظه الله، در مورد آقای هاشمی را این طور تفسیر می کنم: با توجه به این مطلب که روح وقتی وسیع می شود همه را دوست دارد حتی می خواهم بگویم که امام حسین علیه السّلام شمر را از خود شمر بیشتر دوست داشت و این شعر سعدی علیه الرحمه که می فرمایند: «عاشقم بر همه عالم که همه عالم ازوست» مؤید این مطلب می باشد و شما در پاسخ به پرسش دوستان در این موضوع که به آقای جوادی املی اعتراض داشتند از گفتنن این حقیقت معذور بودید و فکر می کنم حضرت استاد جوادی در راستای سلوک انقلاب، موظّف به حمایت از آقای هاشمی شده اند. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست نمی‌توان عظمت استاد بزرگی مثل آیت اللّه جوادی را نادیده گرفت. بنده سعی کردم رفقا را لااقل متوجه‌ی این امر بگردانم که از علم ایشان خود را منقطع ننمایند که حقیقتاً از بعضی جهات بی‌نظیرند. موفق باشید

21012
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: ببخشید که از وقت گرانبهای شما می گیرم. بدون مقدمه بگویم، اول : تفکر در خود و زندگی خودم که می کنم و کنکاش در امورات خود چه دینی چه اعتقادی ، احساس می کنم اون چیزی که باید باشد نیست و حقیقتا برای خدا کم گذاشتم چه در اخلاق برای خانواده چه عبادت و بندگی خدا و چه و چه چه... پس اول ایراد به خودم می گیرم. استاد سوالی دارم که ذهنم را درگیر کرده ، این را بگم که برای پرسش این سوال مجبورم چند جمله ای بنویسم. در این شب جمعه که مصادف بود با شب یلدا ، نمی دانم چه شد که رفتیم قم زیارت و شب رفتیم جمکران و خلاصه تصمیم بر آن شد که شب یلدا آنجا باشیم قبل رفتن در قم خبر زلزله تهران بود و ذهنم در این موضوع کنکاش می کرد خلاصه قبل دعای کمیل، سخنران مطالبی گفت که مرا به فکر فرو برد مثلا اینکه زمین و آسمان بخیل نیست که بارانی نیاید و خشک سالی بشود و خدا رحمتش از بین نرفته و عده ای از خمس و ذکات دورند و امر به معروف ضعیف شده و خلاصه رنگ ایمان در جامعه کم شده و ... و اشاره کرد که بحث صله رحم بجا ولی چرا اینقدر یلدا مهم است که بر ما اثر گذاشته که یک دقیقه بیشتر بودن شب یلدا مهم است ولی یلدای هزار و صد و اندی سال غیبت امام زمان برایمان کم رنگ است و اولویت ندارد و چرا این هجران به پایان نرسیده و امان از غربت امام زمان ...... بعد دعا تا این لحظه فکرم زیاد سمت این سوالی که دارم می رود. استاد اول بگویم همه مسئولین و همه مردم بد نیستند خدا همه جور بنده دارد مثلا آن دکتری که زیر میزی بگیرد تا عملی انجام دهد و آن دکتری که زندگی را رها کند و در مناطق محروم رایگان ویزیت کند و غیره، انسان خداشناس و پاک و کسی که برای خدا کار می کند و جز او نمی بیند و دنیا را بر آخرت ترجیح نمی دهد در همه اقشار وجود دارد، من اینطور برداشت می کنم که اگر دو کفه ترازو باشد کفه ای مسئولین و کفه ای مردم ، وقتی بعضی مسئولین خالصانه نیاندشند و واقعا کاری که برای مردم می شود کرد و از عهده آن برمی آیند نکنن مردم بدبین می شوند و از طرفی وقتی بعضی مردم اعتقادات و توکل را ندیده بگیرند و گناهی پیش آید مثلا بدحجابی، گرانفروشی، سرهم کلاه گذاشتن، دوری از دین یا همان خمس و ذکات ندادن یا درگیر شبکات اجتماعی از نوع دوری از خدا و ... باعث ایجاد مشکلاتی می شود. حالا با این تفاسیر سوالم این است که: با توجه به اثبات وجود خدا در حرکت جوهری و برهان صدیقین و طبق معاد چه خوب و چه بد چه بخاهیم چه نخاهیم باید سیر الی الله کنیم و بازگشت بسوی خدای یکتا و قدرتمند است و همه هستی و امور در ید قدرت اوست. استاد نظر و تحلیل شما در مورد زلزله های اخیر که هر شب شده اخبار روز و نیز کم شدن نزولات و برکات آسمانی مثل باران و زیاد شدن خشکسالی چیست؟ آیا به اعمال خودمان برنمی گردد آیا درست است که حقیقتا مثلا خودم ، وقتی در برخورد و اخلاق با زن بچه ام کم بزارم ، در عبادتم کم بزارم مثال نماز رو بخوانم که بگویم خواندم و رفع تکلیف کنم یا فلان سریال از نماز اول وقت اولویت داشته باشد یا سر کارم موقع کار از آن کم بزارم و با گوشی مشغول شوم و غیره ، پس نباید منتظر این باشم که روزی چرخ زندگیم لنگ نزند.... یا فکر کنیم وقتی معلم به شاگردان سفارش به درس کرد و آنها بیخیال بودند چاره ای جز جریمه نیست؟ آیا این زلزله ها جریمه ما مردم است که از یاد خدا غافلیم و هشداری برای عموم نیست که «اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَهْتِكُ الْعِصَمَ» خدايا! بيامرز براي من آن گناهاني را كه پرده حرمتم مي درد، «اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُنْزِلُ النِّقَمَ» خدايا! بيامرز براي من آن گناهاني را كه كيفرها را فرو مي بارند، «اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُغَيِّرُالنِّعَمَ» خدايا! بيامرز برايم گناهاني را كه نعمتها را دگرگونمي سازند، «اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ» خدايا! بيامرز برايم آن گناهاني را كه دعا را باز مي دارند، «اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُنْزِلُ الْبَلاَءَ» خدايا! بيامرز برايم گناهاني كه بلا را نازل مي كند، یا طبق علم روز می گوید گسل فلان جا فعال شده یا دود ماشینها زیاده بارون نمیاد آیا برای خدا کاری داره که با وجود مثلا میلیاردها ماشین اراده کند که ابرها ببارید که قدرتش فراتر از این حرفهاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به راحتی نمی‌توان راز حکمت و مصلحت حضرت ربّ العالمین را به‌دست آورد. ولی این طرف قضیه روشن است که هراندازه ما در مسیر اطاعت الهی قدم برداریم، به همان اندازه به فلاح و رستگاری و سعادت می‌رسیم. لذا در هر موقعیتی باید تا آن‌جا که ممکن است جوانب مختلف بندگی را همراه با سعه‌ی صدر رعایت کنیم. موفق باشید

19923

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد محترم: من به ایمیلم مراجعه کردم جواب سوالم رو نداده بودید. شماره سوالم ۱۹۹۱۴.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شده بود:  19914- باسمه تعالی: سلام علیکم: در دو حوزه باید تلاش بفرمایید: یکی آن‌که خیال خود را مشغول کنید تا خیالات شما، شما را مشغول نکند و به اشاراتِ غیر قابل پذیرش شما را بکشاند که در این رابطه بعد از مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» مباحث معرفت نفسی را از کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن دنبال شود و ورزش هم فراموش نگردد. و در حوزه‌ی دوم در حین نوع فعالیت اول، به روان‌پزشک نیز رجوع شود. موفق باشید

19718

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ببخشید مزاحمتان می شوم. در این ایام به شدت احساس کردم که احتیاج به یک استاد اخلاق واقعی دارم. فقط نمی دانم از کجا شروع کنم و چه کتبی بخوانم. و با توجه به اینکه فقط نوجوانی پانزده ساله هستم نمی دانم با چه استادی شروع کنم که هم متوجه صحبت هایشان بشوم و هم واقعا رشد کنم. چند وقتی هم معراج السعاده را اجمالی می خواندم ولی دوستی به بنده گفت که کتاب سنگینی است و برای شما زود است به نظر خودم درست می گفت ولی بنده نیاز دارم به کتاب و استادی که هم رشد کنم و هم صحبت هایشان را متوجه بشوم. چون در شهر مقدس قم هم زندگی می کنیم از نظر داشتن اساتید خوب اخلاق موقعیت خوبی داریم. لطف کنید کتاب و اساتید اخلاقی خوبی معرفی کنید تا بتوانم از آنها استفاده کنم. خیلی ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بفرمایید با معارفی مثل «معرفت نفس» شخصیت علمی اخلاقی خود را شکل دهید. پیشنهاد ما بعد از کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح 10 جلسه‌ای آن است. کتاب و صوت مربوطه بر روی سایت هست. موفق باشید

19452
متن پرسش
سلام علیکم: مدتی است در گیر این مساله ام و متوقف شده ام. عقل مقدم است یا ایمان؟ عقل ما همواره پیش فرض دارد ولی ما درست و غلط را با عقل می سنجیم. پیش فرض ها را با چی بسنجیم؟ گویا ما اول انتخاب می کنیم دنیا را چگونه ببینیم بعد می بینیم، در همه انتخاب های ما در زمینه های مختلف حتی در یک مشاهده ساده این وضع وجود دارد. نظریه بر مشاهده مقدم است. مشکل اینه که اینجوری معیار گم میشه و آدم سرگردان و معلق نمیتونه به هیچ چیز اعتماد کنه. چجور باید ایمان بیاریم؟ ما همواره در فاصله از واقعیت قرار داریم و تا زمانی که در فاصله باشیم شناخت به ما وابسته میشه و معیار هم. پس یا باید نحوه دیگری از شناخت وجود داشته باشه یا اصلا یقین مطلق ممکن نمیشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع تقدم عقل یا ایمان، موضوع بسیار مهمی است. در چند جلسه‌ی اخیر متن‌خوانیِ کتاب «خرد سیاسی» به‌خصوص در دو جلسه‌ی آخر در فصل 11 در این مورد بحث شد. مبنی بر این‌که وقتی انسان خود را در آن «یافتِ بسیط» نگه دارد، اولاً: در شرایطی قرار می‌گیرد که فوق عقل و ایمان خود را احساس می‌کند. ثانیاً: در نسبت بین عقل و ایمان، همواره در فضای عقلی فعّال و ایمانی زنده به‌سر می‌برد. موفق باشید

 

19069
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما استاد بزرگوار: تعدادی سوال داشتم که برایتان می نویسم: 1. ولایت مقدم است یا عدالت؟ یا اصلا طرح این سوال بدین گونه اشتباه است؟ 2. اگر فرض کنیم حکومتی تشکیل شود که عدالت را به معنای عمومی آن به مرحله ی اجرا در آورد یعنی هم فضای رشد رای افراد و ادیان مختلف ایجاد کند، کشور از نظر معنوی و مادی رشد کند ولی در راس آن فقیه جامع الشرایط طبق اعتقاد تشیع نباشد، آیا این حکومت مورد تایید حضرات معصومین(ع) هست یا باید بر علیه آن قیام کرد؟ و آیا اصلا چنین حکومتی متصور است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مقابل ولایت الهی استکبار قرار دارد که گرفتار نفس امّاره است و مسلّم هیچ حقی را برای هیچ‌کس قائل نخواهد بود و از این جهت مقابل با ولایت، بی‌عدالتی را به همراه می‌آورد 2- انسان در آینه‌ی راهنمایِ ولیّ الهی راهِ زندگی را گم نمی‌کند. بنا نیست بر هر حکومتی به جهت آن‌که مورد تأیید امام معصوم نیست، قیام شود. ولی در جامعه‌ای که اکثر افراد آن شیعه هستند، این حقِ افراد آن جامعه است که حاکم آن جامعه، فقیهِ آگاه به احکام الهی باشد. موفق باشید

18985
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز حفظه الله: باشد دویست ساله نشوید ولی خدا حالا حالا ها سایه شما را بر سر ما مستدام دارد و به ما توفیق استفاده از فیوضیاتی که به شما می رسد را عنایت بفرماید. 1. جناب استاد با توجه به این که هر غدایی را نباید خورد غذاها و چایی و شیرینی هایی که در مساجد و مجالس اهل البیت علیهم السلام می دهند را چه کنیم؟ نخوریم یا راهی برای دفع اثر وضعی آنها وجود دارد؟ نمی دانم مستند است یا نه شخصی می گفت آیت الله بهجت رحمه الله علیه فرموده اند چایی سید الشهداء را بخورید. 2. اخیرا شبه ای از یکی از علما ء مطرح کرده اند که لیله الر غائب در متون شیعه سندیت ندارد آیا صحیح است؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند دعای جنابعالی را در حق بنده و خودتان و همه‌ی مسلمین مستجاب گرداند 1- عنایت داشته باشید که ما در جامعه‌ی اسلامی باید دیانت هرکسی را حمل بر صحت کنیم، مگر آن‌که نسبت به فسق او آگاهی پیدا نماییم و در این رابطه چرا چیزی که در مسجد از طرف مؤمنین به ما تعارف می‌شود را حمل بر حلیّت آن ننماییم؟ 2- اساساً دستورات عبادی مثل دستورات فقهی نیست که علمای ما تلاش کرده باشند سلسله‌ی سند آن رعایت شود، بلکه جامعه‌ی اسلامی سینه به سینه آن را به نسل‌های بعد منتقل می‌کنند و اگر کار من‌درآوری بود هیچ‌وقت پایدار نمی‌ماند به‌خصوص که علمای بزرگ به حکم اجماع، چنین دستوراتی را تأیید کرده‌اند. خداوند توفیق رعایت اعمال «لیلة الرغائب» را به همه‌ی ما بدهد در آن حدّ که آسمان‌ها با زینتِ معنوی خود، شکوفه‌های معارف بر قلب ما بگشایند تا ماه رجب ماه دوری از گناهانی شود که آینده ما با آن‌ها روبه‌رو می‌شویم. موفق باشید

17790

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. محضر مبارک استاد طاهر زاده سلام علیکم: نظر جنابعالی در مورد شخصیت مرحوم آقا شیخ جعفر مجتهدی چه بوده و این شیخ حسن میلانی ادعا می کند که این بنده خدا صوفی مسلک بوده چقدر صحت و سقم دارد این سخن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اهل کرامت به جهت ریاضت‌هایی که کشیده‌اند توانایی‌هایی دارند ولی اسوه‌های ما نمی‌توانند باشند. موفق باشید

17208
متن پرسش
سلام استاد عزیز: یکی از تکیه کلامهای حضرت عالی این است که انقلاب اسلامی ظهور اراده حق است در این تاریخ که به حق هم همین است. اما مگر رنسانس و مدر نیته و.... در راستای غیر اراده الهی بودند؟ آیا به صرف اینکه اراده الهی هستند حق می باشند؟ البته منظور من دیدگاه عرفانی مسئله نیست، آیا منظور شما این است که انقلاب اسلامی آخرین حلقه از ظهور اراده حق است که منجر به ظهور حضرت حجت (عج) می شود؟ با تشکر از جنابعالی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در سوره‌ی ابراهیم«علیه‌السلام» خداوند پیروزی حضرت موسی«علیه‌السلام» بر فرعون را ایّام الله می‌داند و به حضرت محمد«صلوات‌الله‌علیه‌واله» می‌فرماید: «وذکّرهم بایّام الله» امت خود را متذکر کن به ایّام الهی؛ یعنی نقطه‌ی تاریخی شروع توحید موسوی، در حالی‌که همه‌ی روزها روز خدا است موضوع اراده‌ خاص الهی در تحقق انقلاب اسلامی اراده‌ی خاصی است از جنس اراده‌ای که اسلام وارد تاریخ شد و قرارگرفتن در زیر سایه‌ی انقلاب اسلامی، حضور در اراده‌ی خاص الهی است و برکات خاص تاریخی خود را دارد. موفق باشید

نمایش چاپی