باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بالاخره باید یک فقیه اجازه دهد که مقلدینش میتوانند در بعضی امور به سایر فقها رجوع نمایند. ۲. قسمت اول سخن ایشان، سخن درستی است. ولی در مورد قسمت دوم باید گفت همینکه انسان احتمال دهد آن دین، حق است، آن شخص مصاب است و در قیامت به نتیجه میرسد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم به جهت حساسیتی که نسبت به فضای آموزش و پرورش کشور دارم، در این مورد بسیار فکر کردهام و در جریان وضع بدِ فعلی نظام آموزشی کشور هستم. ولی اولاً: معتقدم ذات آموزش و پرورش استعداد خوبی جهت تربیت نسل آیندهی انقلاب دارد و باید بیشترین تلاش را در جهت به فعلیتآوردنِ همین نظام آموزشی کرد که خود، بحث مفصلی را میطلبد. با آموزشهای ضمن خدمت در ابتدای انقلاب، که متأسفانه از طریق آقای هاشمی به انحراف کشیده شد و جنبهی مادی پیدا کرد، کارهایی شد که اگر به همان شکل جلو میرفت، آموزش و پرورش بهخوبی احیاء میگشت و هنوز هم باید به آن فکر کرد. ثانیاً: باز فکر میکنم باید بر روی سخنان مقام معظم رهبری فکر بفرمایید که «کارِ موازی در کنار دستگاههای دولتی، کارِ موفقی نیست». و بر همین اساس باید فکر دیگری کرد. ثالثاً: بالاخره ما باید بدانیم افرادی را که آموزش میدهیم، آموزشِ آنها در این زمانه ربطی تنگاتنگ با شغل آنها دارد و نباید نسبت به مدرک آنها سهلانگاری بشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم یکی از اساتید معارف دینی جناب آقای صمدی آملی هستند ولی در عین حال به این جمله فکر کنید که آیت اللّه بهجت در این تاریخ میفرمایند که «علمِ تو، استاد توست». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر منظور علامهی حلّی در آن توصیه مربوط به طلاب بود که فرصتِ تعمق در آموزههای دینی را قبل از ازدواج از دست ندهند. ولی در این راستا که شما میفرمایید هم جا دارد که انسان آگاهانه وارد ازدواج شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده آن سخنرانی آقای حقیقت را مطالعه کردم. به نظر میاید یک نوع تقسیمبندیِ انتزاعی است که برای راحتکردنِ فکر و درستفکرنکردن خوب است، وگرنه این نوع تقسیمبندیها با واقعیتِ پدیدارهایی که ایشان مدّ نظر مخاطب خود قرار میدهند؛ فاصلهی بسیار دارد که بحث آن در اینجا نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً حاج آقا قرائتی احساس کردهاند نحوهای توهین به آن فرد انجام شده، و از این جهت عذرخواهی کردهاند. ولی عمل حضرت علی «علیهالسلام» در مقابل عدهای بود که مسجد را با بازار اشتباه گرفته بودند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل موضوع را در دو جلسهی اخیر «شرح فصوص» دنبال فرمایید. وقتی انسانها بخواهند با گفتنهای خود، خود را قوام بخشند، به جای اینکه گفتنها، تنفس وجود باشد و اجمالِ روح و کشف انسان را به تفصیل آورد؛ مشکلِ مفهومزدگی پیش میآید و انسان در مسیر جستجوی وَجهِ متعالی خود باز میماند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه در جواب سؤال 16295 عرض شد معارفی که زیربنایِ تأثیر این اذکار است باید مدّ نظر ظاهر باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که متوجه شدهاید در فرهنگ مدرنیته انسانها به جای آنکه در صدد تغییر خود باشند تا شایستهی اُنس با خدا گردند، در صدد تغییر و تخریب طبیعت میگردند تا به نفس امّارهشان پاسخ دهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد با کسانی مشورت کنید که طرفین را میشناسند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً همینطورها است و اگر حالا سراغتان نیاید، در پیری که توان برخورد کمتری دارید، سراغتان میآید و خدا نکند که در برزخ سراغمان بیاید که دیگر امکان بازخوانی و ارادهی مجدد برای عبور از آن نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سیرهی پیامبران «علیهمالسلام» سیرهی شناخت معروف و امرِ به آن است. امروز امر به معروف کاری است که حضرت امام خامنهای «حفظهاللّه» انجام میدهند. باید سعی نمود ذیل ولایت ایشان کارها را جلو ببریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در تعالی ابعاد عقلی و قلبی خود، انسان میشود و خودِ جناب ابنعربی نیز در بسیاری موارد عقل ما را مخاطب قرار میدهد و به راحتی مشخص است که مکتب عقلی ابنسینا را میشناسد و میفهمد. آری! هنر ما این است که بین اشاراتِ عقلی و قلبی، خلط نکنیم، نه اینکه یکی را به حاشیه برانیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه انسان باید مایههای فکریِ لازم جهت کار فرهنگی را داشته باشد، حرفی نیست. ولی فراموش نکنید که قرآن میفرماید: «واعتصموا بحبلاللّه جمیعاً» یعنی برای رجوع به حضرت ربّ العالمین باید با هویت اجتماعی این کار انجام شود زیرا انسانها با انسانها، انسان میشوند و خداوند در صحنههای فعالیتهای فرهنگی توفیقات خاص خود را به انسان مرحمت میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پيغمبر (ص) مى فرمايند: «سَيَكُونُ فِي أُمَّتِي كُلُّ مَا كَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ الْقُذَّةِ بِالْقُذَّةِ حَتَّى لَوْ أَنَّ أَحَدَهُمْ دَخَلَ جُحْرَ ضَبٍّ لَدَخَلْتُمُوه»[1] به زودى در امت من آنچه كه در بنى اسرائيل واقع شد واقع مى شود حتى اگر يكى از آنها در سوراخ سوسمارى رفته باشد امت من نيز همان كار را مى كنند. اين به جهت آن است كه حضرت پيش بينى مى كنند روحيه ى يهودى گرى بر جامعه ى اسلامى سرايت مى كند و با توجه به همين روحيه كه در قرآن تبيين شده مى توانيم بفهميم چرا حضرت روحيه ى آن گروه از امت خود را به يهود تشبيه مى كنند. موفق باشید
[1] ( 1)- بحار الأنوار، ج 53، ص 127.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «سلوک ذیل شخصیت حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» عرض شد خداوند مطابق دغدغههای سالک انوار خود را بر قلب سالک متجلی میکند. دیگر موضوع مربوط به نسبت خود سالک با حضرت ربّ است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید در آن سؤال، در رابطه با مقایسهی بین آیت اللّه جوادی و آیت اللّه سیستانی سؤال شده بود، آن نکته عرض شد که اهل خُبره بحثی در اعلمیت آیت اللّه سیستانی ندارند. به همان معنایی که جامعهی مدرسین ایشان را تأیید میکنند ولی این به این معنا نیست که اعلمیت ایشان، نفیِ اعلمیت بقیهی مراجع را در بر داشته باشد. به همین جهت در ادامهی جواب آن سؤال عرض شد: «البته آنچه قابل تأمّل است، نگاهی است که به موقعیّت مقام معظّم رهبری باید داشت که از نظر کشف حکم خدا به عنوان یک فقیه هیچ گونه کمبودی در ایشان نیست و از طرفی در رابطه با عالِم به زمانه بودن، مسلّم اعلم هستند و از این مهمتر پرداخت سهمین است که رسیدن آن به دست حضرت آقا در راستای اهداف اسلام بیشتر موجب اطمینان خاطر و طیب نفس میشود.» موفق باشید
قبلا به این صورت جواب داده شد. باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر متوجهی این امر باشیم که همراه با تاریخِ غرب و حضور انسانِ اجتماعی در عالم اسلام و در فضای تمدنیِ صفویه نیز روحِ رجوع به انسان اجتماعی در هویت اسلامی شیعی نیز به میان آمده، معنا و جایگاه حکمت متعالیه را میتوانیم در این رابطه معنا کنیم. به این صورت که با حکمت متعالیه از نظر تفکر قدسی، تاریخ جدیدی شروع شد. و از این به بعد انسانها در معنایِ خاصی میتوانند زندگی خود را شکل دهند که از یک طرف از هویت اجتماعی بیرون نباشند، و از طرف دیگر گرفتار سکولاریسمِ غربی نباشند. و در این رابطه است که هر اندازه نگاهِ حکمت متعالیهی صدرائی را جلو ببریم و در آن کند و کاو کنیم، چهرهی تفصیلی انسانی ظهور خواهد کرد که در بطن آن حکمت معنا شده است و نمونهی این نحوه کند و کاو در کارِ ارزشمند برادر عزیزمان جناب آقای ابراهیم خانی در کتاب «سیر نظاممند مباحث در کتاب جامعهشناسی متعالیه» به ظهور آمده است تا اولاً: از تفکرِ دوران خود که نظر به «وجود» و عبور از «ماهیت» است، محروم نباشیم و ثانیاً: هویت اجتماعی را اعتباری بیرون از نفسالأمر ندانیم که این مهمترین مسئلهی دوران ما است وگرنه به هر معنایی ما گرفتارِ سوبژکتیویته خواهیم شد و معنای جامعهی توحیدی را که حاصل تلاش همهی اولیاء و انبیاء و شهداء است، از دست خواهیم داد. به امید آنکه کار برادرمان جناب آقای خانی، درست دیده شود إنشاءاللّه. طاهرزاده
باسمه تعالی: سلام علیکم: استادی که در امر مراقبه باید مدّ نظر باشد به این معناست که شخصی را به عنوان الگو مدّ نظر داشته باشیم ولی لازم نیست که کسی باشد تا از او دستورالعمل بگیریم. موفق باشید