بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
17276
متن پرسش
سلام علیکم: خیلی اوقات هدف از زندگی را رسیدن به خدای بزرگ می دانم و از این جهت هیچ خواسته دنیایی را به دل راه نمی دهم اما گاهی که در دنیا به چیزی نمی رسم احساس شکست می کنم و کلا گویی عمرم را به بطالت گذراندم چون ثروت های دنیایی را جمع نکردم. بفرمایید چگونه در مسیر توحیدی شدن به ثبات دست یابم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این قبض و بسط‌ها همواره سراغ انسان می‌آید. هنر انسان‌های مؤمن آن بوده است که با صبر و پایداری بر طاعت و با صبر و پایداری بر ترک معصیت، گشودگیِ لازم را در نسبت خود با خدا نهادینه می‌کردند. موفق باشید

17126
متن پرسش
سلام: استاد طاهرزاده حضرتعالی پاسخ این پرسش را چه می دهید: علی رغم مطالعه بسیار در باب رزق و روزی (از جمله کتاب رزق شما)، هنوز این مبحث برایم حل نشده است، از طرفی می گویند رزق بستگی به تلاش فرد دارد از طرف دیگر می گویند: الرزق یسعی الی من لا یطلبه و می گویند: هر چه رزقت باشد به تو خواهد رسید و آنچه نباشد حتی با حرص ورزیدن هم به آن نمی رسی. و از طرفی در باب قضا و قدر روایت شنیده ام که ایمان بنده کامل نیست مگر آن که بداند آن چیزی که به او نرسیده، قرار نبوده برسد و الی آخر. از زندگی خودم یک مثال بزنم: مثلا بنده گاهی دنبال چیزی که مایل هستم نمی روم زیرا با خود می گویم اگر این چیز که خواهان آنم رزقم باشد، پس به من می رسد و اگر نرسید معلوم می شود که رزق من نبوده است. اما بعد که آن چیز از دسترس من خارج می شود، با خود می گویم کاش دنبالش می رفتم و چرا از دستش دادم. این گونه امور خاطر بنده را پریشان کرده است. توضیح کاملی بفرمائید تا مشکلم هم از لحاظ فکری و نظری و هم به لحاظ علمی حل شود و تکلیفم معلوم شود و حقیقت امر را برایم آشکار کنید تا برای همیشه صواب را از خطا خود تشخیص دهم و به بیراهه ای قدم نگذارم. ان شاءالله و بعونه
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: رزقِ مقسوم یعنی رزقی که در رابطه با مخلوقیتِ مخلوق از طرف حضرت حق اراده شده است؛ مسلّم به مخلوق می‌رسد. می‌ماند که اگر موجود مختاری مثل انسان درست عمل نکند، مثل بداخلاقی و یا ترک صله‌ی رحم، مسیر رسیدن رزق مقسوم را تنگ می‌کند. و وَجهِ دیگر از رزق که رزقِ مقسوم نیست، ممکن است به انسان برسد جهت امتحان انسان، و ممکن است که اراده‌ی خداوند در جهت دیگری برای امتحان چنین افرادی باشد. در این رابطه حضرت حق می‌فرماید: «وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلي‏ لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلي‏ لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهينٌ» آنها كه كافر شدند، (و راه طغيان پيش گرفتند،) تصور نكنند اگر به آنان مهلت مى‏ دهيم، به سودشان است! ما به آنان مهلت مى‏ دهيم فقط براى اينكه بر گناهان خود بيفزايند؛ و براى آنها، عذاب خواركننده‏اى(آماده شده) است! (178)/آل‌عمران). موفق باشید

16445
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز، یک شخصی که در رشته فلسفه دکتری داشت، صحبت می کرد و می گفت که اولین شخصی که صحبت از وجود کرد و اصالت وجود، پارمنیدس بوده، و بعد از آن هیچ کسی بیشتر از آن چیزی اضافه نکرده، و بقیه همه از او گرفته اند. آیا این حرفی درست است یا غلط؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که متفکران پیشاسقراطی اساساً به صورت فلسفی سخنی را مطرح نمی‌کردند، مگر آن‌که بتوان از سخنانِ محدود آن‌ها که به صورت اجمالی است، مطالبی را دریافت کرد. حال چگونه می‌توان آن تاریخ را با تاریخی که فلسفه به تفصیل آمده است، مقایسه کرد؟ موفق باشید

15551
متن پرسش
با عرض سلام و ادب و احترام: استاد بزرگوار آیا خالق از مخلوق کاملا جدا ست یا مخلوقات همه مظهری از خالق هستند. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند وجود مخلوق را می‌دهد پس مخلوق، از نظرِ کمالاتی که دارد، مظهرِ کمالات خداوند است. بحث «برهان صدیقین» در این رابطه در کتاب «از برهان تا عرفان» همراه با شرح صوتی آن بر روی سایت هست، می‌توانید رجوع فرمایید. موفق باشید

14593

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: منظور بنده در سوال 14565 این بود که آیا چیزی به نام علم حصولی در فلسفه داریم؟ ظاهرا جناب علامه بر این عقیده بودند که علمی به نام علم حصولی نداریم. همه علوم حضوری و شهودی اند. درست است استاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! چنین بحثی را حضرت علامه در کتاب «رسالة‌الولایه» و در آن‌چنان فضایی، باز می‌کنند ولی در فضاهای دیگر علمی، علم حصولی را به عنوان یک علم نفی نمی‌نمایند. موفق باشید 

14074
متن پرسش
سلام استاد: زیارتتون قبول چه کنم، دیگه خسته شدم از دست خودم. کربلا میرم، به همه عبادات اهمیت میدم، سخنرانی های شما را گوش می دم، سحر پا میشم، اما خیال آلودم رهام نمی کنه، شاید بخاطر اون تصاویریه که از فیلم و عکسای قدیم توشه. مدام می کشونم پای فیلم های بد. اصن نمی دونم چرا انقد به اینا میل دارم هرکاری هم می کنم درست نمیشه گاهی فکر می کنم آخرش به خاطر همینا بدعاقبت می میرم. همه راه هایی هم که شما دادید را بلدم ولی بازم از پس وهم و خیالم و نفس امارم برنمیام. نمیدونم دعام کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «آب گِل خواهد که در دریا رود / گِل گرفته پای او را می‌کشد». وقتی کسی بخواهد از ذهنیات قلبی و جزئیات امور دنیایی به سوی دریای حقیقت سیر کند طبیعی است که ذهنیات قبلی، تازه رُخ می‌نمایانند و برجسته می‌شوند و سعی می‌کنند با درخشش هرچه بیشتر ما را به خود بخوانند. ولی دیگر کار آن‌ها تمام است و اگر می‌توانستند ما را در خود نگه داشته بودند. پس دلواپس نباشید و امیدوارانه در راهی که انتخاب کرده‌اید، قدم بگذارید و اگر هم بعضاً پاپیچ‌ شما می‌شوند، مأیوس نگردید. همان نوری که شما انتخاب کرده‌اید نمی‌گذارد میل‌های قبلی شما را در بر بگیرد. روز به روز آن صورت های باطل ضعیف و ضعیف‌تر می‌شود تا آن‌جایی که نه‌تنها دیگر از آن‌ها خوشتان نمی‌آید، بلکه از آن‌ها متنفر هم می‌شوید و باطل‌بودنِ آن‌ها را حسّ می‌کنید در آن حدّ که به نگاه اهل‌البیت«علیهم‌السلام» منوّر می‌گردید. موفق باشید

13190
متن پرسش
آيا بايد هميشه راضي به آن چه پيش آمده و اتفاق افتاده است باشيم؟ حتي اگر با اختيار خود انتخاب غلطي كرده ايم و مسير نامناسبي را به لحاظ شغلي يا تحصيلي انتخاب كرده ايم و فرصت هاي خوبي را از دست داده ايم و مسير زندگي مان عوض شده و سطح زندگيمان تنزل يافته باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه خودمان به جهت گناهانمان انجام می‌دهیم با پشیمانی و توبه کارش حل می‌شود و به هیچ‌وجه نباید از نتایج آن گناهان راضی بود. آری! باید از خدایی راضی بود که هیچ عملی را بر اساس حکمت خود بی‌جواب نمی‌گذارد. موفق باشید

10063
متن پرسش
سلام: در سوره احزاب آیه ۶۰ در مورد سه دسته منافقین بیمار دلان(فی قلوبهم مرض) و مرجفین صحبت شد. در مورد بیماردلان فرمودید منظور مقدسین ساده لوح هستند. که مسلمانند و نیت پلیدی ندارند و از روی سادگی و خلوص نیت اعمالی را انجام می دهند که شاید درست نباشد، چطور می توان همردیف گروههایی مانند منافقین قرار داد و مجازات آنان را طبق آیه ۶۱ قتل دانست؟ برای مثال در جریان انتخابات دوره قبل که میرحسین موسی شرکت داشت از پیرمردی پرسیدند چرا به میرحسین رای دادی در جواب گفت چون اسمش حسین است. چنین شخصی که از روی سادگی و عشق به خاندان اهل بیت به خاطر نام امام حسین رای داده را می توان در زمره منافقین قرار داد؟ یا جریان شخصی که به دروغ بهش گفتند ما همه برات نجات از آتش جهنم گرفتیم و اون شخص از روی خلوص و سادگی برات واقعی گرفت و .... شاید بنده مرز بین سادگی و خلوص را با احمقی متوجه نمی شوم. لطفا توضیح بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه در ابتدای سوره‌ی احزاب یعنی در تبیین آیه‌ی اول آن سوره تا حدّی در مورد منافقین عرایضی داشتم مبنی بر این‌که منافق عهد خود را با نظام قبلی حفظ کرده و تنها ظاهر خود را به صورت ظاهر مؤمنان در آورده و در آیه‌ی 12 آن سوره در مورد آن‌هایی که در قلب‌های آن‌ها مرض است صحبت شد مبنی بر آن‌که اینان دین را پذیرفته‌اند ولی نتوانسته‌اند از ارزش‌های جاهلیت عبور کنند و لذا به سادگی تحت تأثیر منافقین قرار می‌گیرند. حال باید ببینیم افراد مورد نظر ما از این دو نوع فکر هستند و یا به قول شما مصداق را اشتباه می‌کنند. مسلّم کسانی که تنها در مصداق به خطا می‌روند غیر از آن‌هایی هستند که دلشان به سوی ارزش‌های جاهلیت است. موفق باشید
7885
متن پرسش
باسلام خدمت استاد گرامی- می خواستم بپرسم برای شروع خداشناسی از چه راه هایی می توانم کمک بگیرم؟با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: معرفت نفس و برهان صدیقین راه‌های خوبی است. موفق باشید
1253

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید بعضی از اسما در جوشن کبیر چندین بار دقیقا تکرار شدند تفاوت در چیست که ما آنها را جدا میشماریم و میگیم 1001 اسم خدا در جوشن کبیر آمده؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: احتمالاً آن اسم در آن مجموعه معنی دیگری می‌دهد. اگر نمونه آورده بودید بهتر می‌شد بحث کنیم. موفق باشید
23247
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: پرسشگر سوال 23111 هستم که سوالاتم مربوط به عدل الهی و فلسفه‌ی خلقت بود. متاسفانه قانع نشدم. مباحثی که راجع به امکان ذاتی مطرح کردید، اصلا قانع کننده نیست. خصوصا که یک آیه از قرآن با این امکان و طلب ذاتی در تضاد است. در جواب سوال یکی از کاربران فرموده بودید که شأن خداوند اجل از این است که قبل از جنایت، قصاص بکند؛ یعنی کسی را که علم دارد اهل جهنم است، قبل از به فعلیت رسیدنش، او را خلق نکند. ولی این با آیه‌ از قرآن تطابق ندارد که حضرت خضر پس از کشتن آن نوجوان، در جواب اعتراض حضرت موسی به او گفت: «و اما الغلام فکان ابواه مومنین فخشینا ان یرهقهما طغیانا و کفرا.» من کاری به این بحث ندارم که حضرت حضر مأمور به باطن است یا ظاهر، ولی ایشان به هر حال مأمور الهی بود و دلیل کارش را هم اینگونه بیان می‌کند که او اگر زنده بماند، پدر و مادرش را به طغیان و کفر می کشاند. مسلما آن نوجوان الآن در بهشت است‌‌. ولی آیا تمام کسانی که عاقبت به شر شدند و اهل آتش، نمی توانند به این آیه استدلال کنند که خدایا تو که می دانستی ما اهل آتش می شویم پس چرا ما را خلق کردی و اگر هم خلق کردی پس چرا مثل همان نوجوان، ما را قبل از تکلیف از این دنیا نبردی؟ این آیه را دیگر چطور با بحث طلب و امکان ذاتی جمع می کنید؟ استاد! من نه فیلسوفم نه عارفم و نه متکلم؛ بلکه یکی از همین جوانان گناه آلود دوره‌ی آخرالزمان هستم که حالم از خلقت و آفرینش و این بدبختی‌ها و فلاکت‌ها به هم می خورد. ظاهراً خلقت به نام انسان است و به کام خدا! ما باید بدبختی و فلاکت و رنج بکشیم تا جناب خدا اسمائشان به ظهور برسد! آن وقت جالبش هم اینجاست که باید صبر و استقامت هم داشته باشیم و راضی هم باشیم به رضای خدا و دم نزنیم! چه حکمتی در خلقت این کمیت شگفت آور از انسانها وجود دارد با اینکه اکثر آنها - از جمله خودم - مانند حیوانات زندگی می‌کنند و اصلا نمی‌دانند برای چه آفریده شده‌اند؟ و در آخر هم اکثرشان باید به جهنم بروند تا جایی که خود قرآن می گوید: «یوم نقول لجهنم هل امتلأت و تقول هل من مزید؟!» استاد عزیز! ما که اهل مناجات و نماز شب و راز و نیاز با خدا نیستیم ولی اگه شما هستی حتما و حتما یه سوالی رو از طرف من از خدا بپرس: «خدایا راستی اگه خودت جای ما بودی با این همه غرائز و هوا و هوس های رنگارنگ، بهشتی می‌شدی یا جهنمی؟» حتما این سوال رو‌ در خلوتتون از خدا بپرسید و اگه جوابی شنیدید بهم بگید. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بد نیست ابتدا به این نکته فکر کنید که بالاخره مائیم و چنین حضوری در این عالَم و ابدیتی که در پیش رو داریم و باید تلاش کنیم آن را برای خود آباد نماییم، آن‌هم در نظامی و عالَمی که خداوند درمقابل ما قرار داده و ما را در آن خلق کرده. انسانِ عاقل در چنین شرایطی چگونه عمل می‌کند تا ابدیت خود را آباد نگه دارد؟ در رابطه با این نگاه است که شاعر می‌گوید: «در کف شیر نرِ خونخواره‌ای / غیر تسلیم و رضا کو چاره‌ای» وگرنه، نه خدا شیرِ خونخواره است و نه ما راههایی در این‌دنیا به سوی سعادت نداریم. البته از طرف دیگر خداوند به ما خواهد گفت اگر من جای شما بودم، نوعی خود را به عنوان انسان تعریف می‌کردم که علی «علیه‌السلام» در نامه به فرزندشان، انسان را تعریف کردند و در آن نحوه تعریف، بسیاری از این اعتراضات فرو می‌نشست. ۲. در روایت داریم آن فردی که حضرت خضر «علیه‌السلام» مأمور به قتل‌رساندن او بودند، شخصی بود که موجب آزار بسیاری می‌شد و در روایت، نحوه‌ی آزارهای او را نیز آورده‌اند. موفق باشید

22866
متن پرسش
به اسمه تعالی سلام علیکم: دختر مجردی که تو خانواده ای زندگی میکنه که خانواده با او همراه و همفکر نیستن باید چیکار کنه؟ رزقمون اگه یه جاهایی حرام نباشه شبهه ناک است. من چیکار میتونم بکنم؟ واقعا نگران سلوکم هستم احساس می کنم هرچه تلاش می کنم و فضای بندگی فردیم رو سعی می کنم حفظ کنم اما خیلی نتیجه بخش نیست. از طرفی وقتی این چیزها رو می بینم عصبی میشم چون کاری ازم بر نمیاد. آیا واقعا این رزقی که به بنده می رسد مانعی برای سلوک و بندگی است و می تواند سرعت حرکتم رو کند کند؟ ما که امسال هم باید حسرت اربعین رو بخوریم مثل هرسال شما که میرید التماس دعا استاد واقعا فکر میکنم تحبس الدعا شدم نمیگم هیچ گناهی نمیکنم ولی سعیم بر عدم انجام گناه است،ذکر استغفار رو هم سعی میکنم هر روز داشته باشم پس چرا دعاهایم با استجابت نمیرسد گاهی این قدر از تحمل فشارهای پیرامونم اذیت میشم که احساس میکنم دیگه دارم میبرم اگه تحمل این سختیا طبیعی بندگی و مسیر تقرب تسلیمم در برابر ربوبیتش نگرانی و ترسم از اینه که هرچه بر سر ما می آید از نافرمانی ما باشد لطفا راهنمایی کنید. التماس دعا بسیار زیاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی شما مسئول رزق خود نیستید و بر ولیِّ شما واجب است که رزق شما را تأمین کند؛ نباید حساسیت به خرج دهید و یا تجسس کنید. از طرفی بسیاری امور را با خوش‌رویی و نرم‌خویی با خلقِ خدا می‌توانید جلو ببرید. ما هرچه ضربه می‌خوریم از لیّن‌نبودن است چیزی که پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» منوّر به آن بودند و اکثر امت آن حضرت از آن محروم‌اند. به گفته‌ی مولوی:

من ندیدم در جهانِ جستجو / هیچ اهلیت به‌جز خُلقِ نکو

ما را چه شده است که قلب‌های ما نسبت به هم نرم نیست؟!! موفق باشید

22412
متن پرسش
سلام: در جواب اینهایی که می گویند: «بله آینده از آن انقلاب اسلامی است ولی چه فایده به دوره ما نمیرسه بدبختیش رو ما باید بکشیم.» چه جوابی بدهیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید متوجه بود که علاوه بر آن‌که از نظر حسّی ما با مسائلی روبه‌رو هستیم، ابعادی از ما در نزد ماست که حضور تاریخی ما را هم‌اکنون در ما ایجاد می‌کند و لذا با عهدبستن با انقلاب اسلامی آن‌چنان در حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی قرار می‌گیریم و به شعف می‌اییم که این از همه‌ی گنج‌های عالَم بالاتر و مسرت‌بخش‌تر است. چیزی که اصحاب حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» در شب عاشورا یافتند و در روز عاشورا همه‌ی جان خود را برای رسیدن به آن فدا نمودند. موفق باشید

21791
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: پرسشی دائم در ذهن بنده است که پاسخ قانع کننده ای برایش نیافته ام: اگر دین از سیاست جدا نیست و در نظام اسلامی راس امور و رهبر، ولی فقیه می باشد چرا برای امور اجرایی و قانون گذاری، مردم باید مجددا پای صندوق های رای بروند و افرادی را که دغدغه دین و دنیای مردم را ندارند انتخاب نمایند و رهبر هم کارش این بشود که از دست آنها حرص بخورد و دائم آنها را نصیحت نماید؟ به نظر بنده انتخاباتی که مردم در اوایل انقلاب انجام دادند بیشتر رنگ و بوی خدایی داشت و در آن زمان هم مردم اعضاء خبرگان رهبری را انتخاب کردند و آنها نیز رهبر را انتخاب نمودند. پس این رهبر که با واسطه با رای مردم انتخاب شده می تواند مسئول امور اجرایی کشور و قانون گذاران را انتخاب و بکار گمارد و کسانی را که قصد خیانت به انقلاب را دارند برکنار کند و نیازی به این همه انتخابات با هزینه های سرسام آور و انتخاب های غلط نبود. همچنین شنیده ام که متاسفانه بسیاری از قوانین ایران از قوانین فرانسه اقتباس شده است و این ذائقه ما ایرانی هاست که به معجون علاقه مندیم و این التقاطی که از اسلام و قوانین کشورهای خارجی بوجود آورده ایم منشا بسیاری از مشکلات کشور است. اگر صرفا قوانین اسلام عزیز را اجرا می نمودیم و از اظهار نظرهای کشورهای استکباری نمی ترسیدیم بعد از 40 سال که از خیزش تاریخی مردم می گذرد دچار مشکلات عدیده فرهنگی اجتماعی اقتصادی نبودیم. امیدواریم که اسم حی حضرت حق جانی دوباره به انقلاب بخشد. با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال نه‌تنها مقبولیت بلکه به تعبیر رهبر معظم انقلاب، مشروعیتِ نظام اسلامی به پذیرش مردم است و در صدر اسلام هم با بیعت، این کار انجام می‌شده. پس از قتل عثمان كه مردم دور تا دور حضرت اميرالمؤمنين (ع) را گرفتند و از آن حضرت تقاضا كردند حكومت را بپذيرند، حضرت در بالاى منبر مى‏ فرمايند: «مردم! اين حكومت‏ از آنِ‏ شماست، به هركس مى‏ خواهيد، بدهيد.»[1] اين نشان مى ‏دهد كه حضرت اميرالمؤمنين (ع) با توجه به اين كه حقِ مردم مى ‏دانند كه حكومت را به هركسى خواستند بدهند، حكومت را مى‏ پذيرند. موفق باشید   

 


[1] ( 2)- الكامل، ج 3 ص 193.

20840

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: جناب پناهیان در یکی از سخنرانی هایش قائل به عصمت ولی فقیه شدند بنظر می رسد این بحث نیز همچون امامت که سالها طول کشید تا واسطه فیض بودن و عصمت امام برای شیعه جا بیفتد نیاز به زمان دارد و آیندگان قطعا قائل به عصمت ولی فقیه خواهند بود هر چند هم اکنون نیز اشخاص بصیری چون پناهیان و شاید شما (چون در جواب سوال 20813 ولو به صراحت شاید به خاطر تقیه نگفتید ولی واضح بود که شما مساله عصمت را به بیان دیگری می گویید و این شیوه اولیا الله است که العاقل یکفیه الاشاره) بدین نظر صائب رسیده اید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده معتقد به عصمت ولیّ فقیه نیستم. ولی همان‌طور که عرض شد معتقدم خداوند برای سعادت جامعه به ایشان کمک می‌کند. موفق باشید

20696

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: گاهی اوقات بعضی افراد که دارای صداقت کلام هستند و افراد دروغگویی نیستند مدعی می شوند که در بیداری و نه خواب مثلا با گوش خود ذکری را از محیط اطراف و یا اشیاء شنیده اند و یا اینکه چیزی را با چشم دیده اند که مربوط به عالم برزخ می شود؛ حال سوال بنده این است که آیا این افراد برایشان مکاشفه رخ داده و یا دچاره توهم و یا خدای نکرده دچار القائات شیطانی شده اند؟ اصولا مرز بین توهم و یا القائات شیطانی با مکاشفه و غیره چیست؟ آیا ذکر خاصی برای دوری از توهم و القائات شیطانی هست؟ با تقدیم سپاس.
متن پاسخ

سمه تعالی: سلام علیکم: این بستگی به شخص دارد که آیا تزکیه‌ی لازم را کرده است و از سیطره‌ی وَهم عبور نموده، در آن صورت آن حالات، مکاشفه است وگرنه وَهم می‌باشد.

به اندازه‌ای که انسان رعایت حلال و حرام الهی را انجام دهد و در امور دین تعقل نماید، از القائات شیطانی آزاد می‌گردد. موفق باشید

19493
متن پرسش
با سلام و قبولی طاعات و عبادات: حاج آقا ما با چه چشمی باید به عالم نگاه کنیم؟ با چشم مدرسه یا با چشم دانشگاه یا با چشم خانواده هامون؟ بدیهی است که شما بگویید با چشم قرآنی ولی این چشم را چگونه بیابیم که هر چه شک و تردید و غفلت هست رخت بر بندد. ای کاش یه جواب بلندی می دادید تا تکلیف ما رو روشن کنید. با تشکر یکی از ارادتمندان شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تدبر در قرآن بسیاری از مشکلات رفع می‌شود و بصیرت‌هایی سراغ ما می‌اید 2- جواب بلند در این مورد همان دو کتاب قطور «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» است. چرا با آن دو جلد کتاب رفیق نباشید؟! موفق باشید

16661
متن پرسش
سلام استاد عزیز: استاد بنده شنیدم که «لابه» و «التماس» انسان تنها باید به درگاه خداوند منان باشد. حال «التماس» به پیشگاه امام معصوم سلام الله علیه جایز می باشد؟ چرا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امام معصوم مظهر اسماء الهی هستند و توسل به آن مقام، یعنی نظر به حضرت حق از طریق عالی‌ترین واسطه‌ها، به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَ جَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (مائده/35) اى ايمان آوردندگان، از خدا بترسيد و به سوى خدا وسيله بجوييد و در راهش جهاد کنيد شايد که نجات يابيد. موفق باشید   

12697
متن پرسش
سلام: چرا سیره علما با معصومین علیهم السلام اختلاف داشته به نظر می رسد. مثلا علما آنهایی که رده بالای ما هستند مانند شیخ انصاری امام و شهید ثانی و... که همگی ساعات زیادی صرف مطالعه و درس می کردند و به تبع به خانواده به مسافرت معاشرت با مردم و فامیل و .... نمی رسیدند این را از این استنباط کردم که وقتی می گویند که روزی 18 ساعات مطالعه می کردند و می کنند در نتیجه وقتی نمی ماند که به خانواده فرزند فامیل همسایه... برسند؟ وقتی می گویند که امام سر سفره هم تا غذا آماده می شده آن چند دقیقه مطالعه یا قرائت قرآن داشته اند و یا می گویند که خانواده شان برای اینکه امام را ببینند از چنین فرصت هایی استفاده می کردند یعنی یک زندگی که معمولی نیست و ....آیا ائمه علیهم السلام هم چنین می کردند؟ از داستانهای که رسیده این برداشت نمی شود مثلا گویند امام حسن علیه السلام با عده ای (جزامی یا بیماری دیگر داشتند) غذا می خوردند و دوباره ایشان آنها را دعوت می کردند و این خود خیلی وقت می گرفته است حال این را مقایسه کنید با عبارت شهید ثانی در رد زود ازدواج کردن مطلبی را از دیگران نقل می کند که خرید یک پیاز تو را از فهم یک مساله دور می کند و ..... این قضیه اش چه طوریه؟ (لطفا سوال را در معرض عموم نگذارید شاید در نقل قول هایم اشتباهی کرده باشم) ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که هر تاریخی شرایط مخصوص خود را دارد به‌خصوص اگر زندگی‌ها در بستر طبیعی خودش جریان داشته باشد که نه نیاز است شیر و نان از بیرون تهیه شود و نه عمده‌ی تربیت فرزندان در بیرون از خانه انجام می‌شود. در این حالت عموماً فرصت کافی برای علماء جهت تحقیق و مطالعه می‌ماند و خلأیی در خانه نسبت به حضورشان احساس نمی‌شود بلکه سایه‌ی پدر برای ادامه‌ی زندگی کافی است. موفق باشید

11969
متن پرسش
سلام علیکم: آیا می شود در راه معرفت النفس علم حصولی گریبانگیرمان شود و یا نه اصلا در معرفت النفس هیچ وقت درگیر علم حصولی نمی شویم؟ اگر امکان افتادن در وادی علم حصولی هست چگونه از این وادی خود را خارج کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر تنها به دانایی‌های خود بسنده کنیم معرفت نفس را هم تبدیل می‌کنیم به «داناییِ» به معرفت نفس و نه «احساس وجودی» که نسبت به خود باید پیدا کنیم. موفق باشید

9600
متن پرسش
.
متن پاسخ
قابل توجه کلیه کاربران عزیزی که آدرس الکترونیک و یا ایمیل خود را ثبت نمی‌کنند:"" این سایت از آن‌جایی که بنا دارد سؤالاتی را در معرض دید کاربران قرار دهد که بیشتر در رابطه با معارف اسلامی و سلوک اخلاقی و یا مربوط به مبانی انقلاب اسلامی است،دراینصورت چنانچه ایمیل خود را ثبت نفرمایند از جواب‌دادن به سوالات آنان معذوریم.""
7970
متن پرسش
سلام. یه اشکالی برام پیش اومده؛چند وقت پیش از یکی از روحانیون معروف شنیدم تو بحث آداب معاشرت که از زبان پیغمبر(ص)گفتن "من شوخی میکنم اما جز راست نمیگم".همچنین روایت شده امام صادق در مورد یک گروه از دوستداران(که زیاد اهل شوخی نبودن و خشک بودن )فرموده اند که باهم شوخی داشته باشید(بدون اینکه بگن سعی کنید باشوخی کردن، مطلبی رو روشن کنید و از برای شوخی کردن هدفی معین کرده باشن) این مطلب با این قسمت از حدیث اباذر "یا اباذر!الرجل یتکلم بالکلمة فی المجلس لیضحکهم،فهو فی جهنم مابین السماوات والأرض" "ای اباذر!کسی که در مجلسی حرفی بزند که بقیه را بخنداند،در جهنم بین آسمانها وزمین سرگردان است"رو نمیتونم درست جمع کنم.لطفاً کمک کنید.ممنون
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در جزوه‌ی «قهقهه و جهالت، تبسم و حکمت» عرایضی داشته‌ام. مسلّم حضرت صادق«علیه‌السلام» در همان فضایی که شوخی باید جهت‌دار باشد آن توصیه را فرموده‌اند حتی اگر جهت آن تغییردادن خشکی فضا باشد. آنچه در روایات نهی شده دلقک‌بازی است آن‌طور که آن هنرپیشه گفته بود حاضرم برای خنداندن مردم هر کار غیر اخلاقی انجام دهم. موفق باشید
7503
متن پرسش
سلام علیکم بنده یکی از کسانی هستم که مباحث شما را دنبال می کنم اما از احزاب و گروهها چیزی نمی دانم . خواهش می کنم مختصرا کمی توضیح دهید و احزاب مطرح را برایم تبیین کنید و آیا باید افراد در احزاب خاصی جای گیرند؟ و اصولا کار اینها چیست و شما موافق کار کدامیک می باشید. اگر ممکن است پاسخ را به ایمیل ارسال بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آدم حسابی! کسی رهبری به این خوبی دارد و می‌تواتند زیر سایه‌ی او بهترین شعور سیاسی را داشته باشد دیگر چه نیازی به این حزب و آن حزب. خیلی به این چیزها حساس نباشید، سیاست را از زبان رهبری عزیز«حفظه‌اللّه» بگیرید تا سیاست شما از دیانت‌تان جدا نباشد. موفق باشید
5588
متن پرسش
با سلام.علت عظمت این جهان مادی چیست؟تا آنجا که علم بشر کنونی اجازه داده چند صد میلیارد کهکشان در عالم وجود دارد که هر کدام چند صد میلیارد ستاره و سیاره دارند.اگر همه چیز برای انسان خلق شده واقعا این همه کهکشان به چه کار جمعیت چند میلیاردی انسان ها می آید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان کسی که این جهان را با چنین وسعتی خلق کرده می‌فرماید: «خلق لکم ما فی‌الأرض جمیعاً» همه‌ی آنچه در زمین است را برای شما خلق کردیم، ولی آیا می‌توان به‌راحتی نسبت جزءجزء عالم را با انسان شناخت؟ موفق باشید
29256

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
منتظر: سلام علیکم، معمولا در نماز پس از برخی دعاهای قنوت و یا پس از دعاهای سجده آخر نماز گفته می‌شود «بحق محمد و آله الطاهرین» مثلا: «اللهم ارزقنا خیر الدنیا و الآخره واصرف عنا شر الدنیا و الآخره، بحق محمد و آله الطاهرین». یکی از آقایان مراجع معظم تقلید در نمازش و در پایان این دعا می‌گوید « ... بحق محمد و آله الطاهره» اگرچه این نحو گفتن، از نظر سجع و آهنگ آخر کلمات مناسبتر بنظر میاید، لکن شنیده ایم که صفت مؤنث را بایستی برای غیر جاندار بکار برد نه برای« آل » و صحیح همان الطاهرین است. سؤال این است که آیا کلمه «آل» مانند «شمس» دو وجهی است یعنی هم می‌توان گفت «الطاهرین و هم الطاهره»؟ (همانطور که «طلع الشمس و طلعت الشمس» هردو صحیح است) لطفا اگر مورد دیگری در دعا ها، روایات و قرآن هم هست بیان بفرمابید. با تشکر - هاشمی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. خود بنده هم نظر به « و آله الطاهرین» دارم. موفق

نمایش چاپی