بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
12634
متن پرسش
سلام علیکم: استاد در آیه 19 سوره محمد خطاب به پیامبر آمده: پس بدان كه هيچ خدايى جز اللَّه نيست. از گناه خود و از گناه مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه. خدا مى‏داند كه روز به كجا مى‏رويد و شب به كجا مى‏آراميد. (19) مگر پیامبر معصوم نبوده اند چرا به صراحت آمده برای گناه خود استغفار کن. لطفا توضیح بفرمایید؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: استغفار رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» همان‌طور که خودشان می‌فرمایند استغفار از گناه نیست، استغفار از آن است که قلبشان مکدّر نشود. از رسول ختمى صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم روايت شده كه فرمودند: «لَيُغانُ عَلى‏ قَلبى وَ انّى لَاسْتَغفِرُ اللَّه فى كُلِّ يَومٍ سَبْعينَ مَرَّة» گاه بر دلم غبارى مى‏نشيند و من هر روز هفتاد بار از خدا آمرزش مى‏خواهم. شايد رؤيت حق در كثرت را كدورتْ حساب مى‏فرمودند. موفق باشید

11302

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: در جریان کشف حقایق چطور میشه از درستی کشف مطمئن شد که این قضیه وهمه یا کشف؟ این که می فرمائید خود راه بگوییدت متوجه دلایل عقلانی قضیه میشیم یا یه جور الهام به قلبه؟ اگه الهام باشه چه جور مطمئن بشیم؟ ممنون.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان در مسیر شریعت با احساس معنوی حالت بندگی‌اش شدت یافت می‌تواند امیدوار باشد مسیرش درست است. موفق باشید
10141
متن پرسش
ممنون از زحمتی که می کشید. اگر هر کدام از سوالات جداگانه و به ترتیب و به تفصیل پاسخ داده شوند ممنون می شوم. 1- با سلام. ممنون از اینکه فرصتی در اختیار خبرگزاری مهر قرار دادید. سوالات من درباره آسیب هایی است که ممکن است اندیشه های غرب شناسی داشته باشد. قبل از اینکه بنده آسیب هایی که مدنظر دارم را طرح کنم. مایلم بدانم جنابعالی چه آسیب هایی برای این جریان متصورید؟ آیا انحرافاتی در مباحث غرب شناسی چه به صورت بالفعل چه به صورت بالقوه مشاهده می کنید که قابل ذکر باشد؟ 2- شما در کتاب فرهنگ مدرنیته و توهم می گویید معرفت شناسی غرب جدید بر بنیان توهم بنا شده است و فرهنگ مدرنیته توهم زده است. ضمن اینکه کمی این مسأله را باز می فرمایید بفرمایید چطور این موهومات اینقدر می توانند سیطره پیدا کنند؟ تجدد به هر حال واقعیتی است که پیش روی ماست و از آن فراتر وضعیتی است که ما در درون آن به سر می بریم. نسبت ما با این واقعیتی که به گفته شما بر مبنای موهومات بنا شده چگونه نسبتی باید باشد؟ 3- آیا احساس نمی کنید که وزن دادن بیش از حد به تجدد القای نوعی روحیه ناامیدی و تسلیم شدن در برابر آن را در پی دارد؟ مواجهه ما با مدرنیته باید واقع بینانه باشد یا آرمان گرایانه؟ 4- مباحث غرب شناسی غالباً به محافل نخبگانی محدود شده است. آیا اساساً امکان این وجود دارد که این مباحث در دایره ای وسیع تر و برای عامه مردم طرح شود؟ به عبارت دیگر عامه مردم را چطور می توان نسبت به مفاهیمی مانند غربزدگی و مدرنیته دچار خودآگاهی کرد و آیا چنین کاری اساساً مطلوب و ممکن است؟ با تشکر از فرصتی که در اختیار ما گذاشتید."خبرگزاری مهر"
متن پاسخ
.باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ غرب شناسی باید با رویکرد و هدفی مشخص انجام گیرد و گرنه در غرب به عنوان اجتماع انسان ها، انسان‌های خوب و بد داریم ولی اگر رویکرد ما به مبانی فکری تمدّن غربی شد، غرب شناسی ما مبنای علمی به خود می‌گیرد و از این جهت هدف ما از غرب شناسی باید مشخص باشد که با چه هدفی می‌خواهیم غرب را بشناسیم. آیا هدف ما در رابطه با آینده‌ی تمدّن غربی است و این که زمینه‌ی چه تمدّنی پس از افول تمدن غربی فراهم است؟ یا صرفا به سازمان موجود تمدن غربی نظر داریم؟ 2ـ این مسلّم است که تنها خداوند حق و عین واقعیت و هستی محض است و هر گونه رجوع اگر به سوی حضرت حق نباشد، به سوی یک نوعی از توهم رجوع دارد و این در امور فردی انسان‌ها به فراوانی محسوس است. حال اگر یک تمدّن با عقل منقطع از وَحی شکل گرفت و به تعبیر کانت بر این تأکید داشت که بشر برای زندگی خود قیّم نمی‌خواهد حتی اگر آن قیّم خدا باشد، مسلّم آن تمدّن به حق رجوع نکرده و گرفتار انواع توهمات و نیاز‌های کاذب می‌شود؛ چیزی که شما با آن روبرو هستید و علت سیطره‌ی غرب آن است که وهمیات انسان‌ها را مورد خطاب قرار داده و نیازهای نفس اماره‌ی انسان‌ها را جواب می‌دهد. 3ـ ما وظیفه داریم مبانی تفکر غربی را نقد کنیم تا طی فرایندی فرهنگ عبور از آن، در جامعه فراهم شود و این، غیر از نقد غرب در حرکات روبنایی آن است. در نقد تفکر غرب، شما به تفکری برتر می‌رسید و زندگی خود را نوع دیگری غیر از آن طور که غرب تعریف کرده‌است تعریف می‌کنید. 4ـ این یکی از مشکلاتی است که غرب برای ما ایجاد کرده و بحمدالله انقلاب اسلامی و مقام معظم رهبری سعی دارند مردم نسبت به غرب به خودآگاهی لازم برسند و رسالت اصحاب فکر و فرهنگ نیز در همین رابطه باید باشد. موفق باشید
7179
متن پرسش
با سلام با توجه به اینکه فرشتگان موجوداتی مجرد هستند و جسمی برای آنها تصور نمیشود تا بالی هم داشته باشند،الف)منظور از بال داشتن فرشتگان چیست؟ب)منظور از حدیثی که میفرماید برای طالبان علم بالشان را پهن میکنند،چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر موجود مجردی وقتی در موطن مثال نازل شود صورتی مناسب حقیقتش دارد و برای طالبان علم، فرشتگان صورتی در قوه‌ی خیال آن‌ها ایجاد می‌کنند که راه را بهتر طی کنند و به همین جهت طلاب، دارای تصورات معنوی خوبی هستند و با همان تصورات، انگیزه‌ی ادامه‌ی تحقیق دینی در آن‌ها شدت دارد. موفق باشید
4064
متن پرسش
باعرض سلام ما در روایات و در تاریخ در مورد برخی از ائمه علیهم السلام داریم که از لحاظ جسمی دارای شرایط خاصی بوده اند مثلا حضرت باقر سلام الله علیه که ایشان بسیار چاق بودند که حتی برخی برای کمک به ایشان زیر بازوان مبارک حضرت را میگرفتند و یا... آیا با توجه به اینکه جسم انسان مرتبه ای از وجود او و نفس او میباشد نباید ایشان در بهترین شکل و حالت جسمانی قرارداشته باشند و آیا این موارد اینچنینی العیاذ بالله برای ایشان نقص به شمار نمی آید باتوجه به اینکه حضرت عالی فرموده بودید که خداوند تبارک و تعالی پیامبرش را از ساده ترین مسایلی که مردم آن را بد بپندارند مبرا کرده تا هدایت به طور تمام و کمال انجام شود آیا این فقط شامل نبی به جهت مقام اجمال ایشان است و در مقام تفصیل نیاز به این موارد نیست ؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً نمی‌دانم این قضیه که تاریخ در اختیار ما گذارده در چه شرایطی بوده، چون در این روایت بحث بر سر آن است که حضرت باقر«علیه‌السلام» کار و تلاش داشتند حتی با داشتن چنین موقعیتی که از بقیه کمک می‌گرفتند، از تلاش باز نمی‌ایستادند ولی این چه موقعیتی بوده که در این موقعیت هم از کار و تلاش باز نمی‌ایستادند، چیزی در اختیار ما نگذاشته‌اند. معلوم است یک شرایط استثنایی بوده. موفق باشید
860

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام و خسته نباشید. استاد گرامی امام حسین علیه السلام تشنه شهید شدند و یا در آخرین لحظات عمر شریفشان توانستند به شریعه راه یابند؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: حضرت عطش را پذیرفته بودند و دوست داشتند با همین حالت به ملاقات خدا بروند، این دشمن کافر بود که فکر می‌کرد دارد حضرت سید شهداء«علیه‌السلام» را به زحمت می‌اندازد. ولی اولیاء الهی را از این نوع سختی‌ها چه باک و لذا در رسیدن به قله‌ی عطش مسابقه می‌گذاشتند و وقتی حضرت علی اکبر«علیه‌السلام» حکایت عطش خود را به اطلاع امام رساند، امام با قرار دادن زبان علی در دهان خود به او نشان دادند از او تشنه‌ترند و قلّه‌ی عطش‌مندبودن را به حضرت علی اکبر نشان دادند تا او برای هرچه بیشتر به عطش نهایی ‌رسیدن جنگ با دشمن را ادامه دهد و جایگزین آن عطش، سیراب‌شدن از آب جاری از چشمه‌ی نبوت شود. حسین«علیه‌السلام» را چه به دنبال آب ‌بودن؟! موفق باشید
26155
متن پرسش
سلام خدمت استاد: به هر صورت کشته شدن عده ای در هواپیمای اوکراینی به دست ما نمی گذارد که من راحت باشم. راستی این افراد چه تقصیر و گناهی داشتند که باید با اشتباه یک نفر چنین سرنوشتی پیدا کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد باید مواظب بود دو موضوع از همدیگر جدا شود. یکی تقدیری که هرکس برایش رقم خورده است و دیگر خطایی که انجام می‌گیرد. آیه‌ی ۸ سوره‌ی جمعه می‌فرماید: «إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقِیکُمْ» آن مرگی که شما از آن فرار می‌کنید، شما را حتماً ملاقات می‌کند و از آن فرار ممکن نیست.

حضرت صادق «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «تَعُدُّ السِّنِینَ ثُمَّ تَعُدُّ الشُّهُورَ ثُمَّ تَعُدُّ الْأَیَّامَ ثُمَّ تَعُدُّ السَّاعَاتِ ثُمَّ تَعُدُّ النَّفَسَ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا یَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا یَسْتَقْدِمُونَ» سال‌ها را می‌شمرند، سال‌ها که به سر رسید ماه‌ها را می‌شمرند، ماه‌ها که تمام شد روزها را می‌شمرند، روزها که تمام شد ساعت‌ها را می‌شمرند و بالأخره نفس‌ها را می‌شمرند تا عمر مقدّر به سر آید و فرشته‌ی مرگ، روح آدمی را قبض کند. و در همین رابطه خداوند می‌فرماید: «فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا یَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا یَسْتَقْدِمُونَ» چون اجل انسان‌ها فرا رسید، نه ساعتی آن اجل عقب و یا جلو می‌افتد.

پس در مورد تقدیری که این افراد داشتند باید به نکته‌ی فوق توجه داشت. مثل این‌که اگر بناست عده‌ای در این روز و این ساعت به تقدیر خود برسند، به نحوی همه‌ی آن‌ها در اتوبوسی جای می‌گیرند که آن اتوبوس بناست با خطای راننده در درّه‌ای سقوط کند.

و اما این‌که این مرگ باید به دست آن راننده انجام بگیرد؛ بحث دیگری است که خداوند بخواهد آن راننده را نیز به هر دلیلی نیز تنبیه نماید. و در این‌جا نباید با نظر به تقدیرِ کشته‌شدگان، از خطای راننده غفلت شود. در مورد خطایی که نیز در کشته‌شدن مسافران آن هواپیما پیش آمد؛ باید فکر کرد که خداوند بنا دارد چه چیزی را به ما نشان دهد؟ آیا می‌توان گفت در این شرایط که موقعیت‌مان چندان حساس نیست، به دست ما باید این خطا انجام شود تا در شرایطی حساس‌تر و موقعیتی بس بزرگ‌تر خود را تصحیح کرده باشیم؟ واللّه اعلم. موفق باشید

 

23769
متن پرسش
خدمت استاد گرامی سلام علیکم: آقا این روزه‌ی ماه رجب در این ایام نوروز برای ما داستانی شده است. دوستان و آشنایان تعارف می‌کنند. از روحانیون می‌پرسیم می‌گویند بخورید. از شما نقل شده‌است که نخورید. چه کنیم؟ با یکی از طلاب بحث می‌کردیم می‌گفت اولا اگر پدر و مادر ابراز نارضایتی کنند و اذیت شوند، روزه‌ات حرمت دارد. ثانیا در مورد فرضی که ابراز نارضایتی هم نکنند و فقط تعارف کنند روایات زیادی داریم که بهتر است روزه را بخوری. روایات را برای من این‌چنین فرستاده اند: ۱. برخی روایات می‌فرماید: در صورتی که شیعه‌ای به تو تعارف کند،‌ثواب روزه را می‌بری: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ الرَّجُلِ يَنْوِي الصَّوْمَ فَيَلْقَاهُ أَخُوهُ الَّذِي هُوَ عَلَى أَمْرِهِ أَ يُفْطِرُ قَالَ إِنْ كَانَ تَطَوُّعاً أَجْزَأَهُ وَ حُسِبَ لَه‏ ۲. برخی روایات می‌فرماید: ثواب ده روز می‌بری: عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه‌السلام قَالَ: مَنْ نَوَى الصَّوْمَ ثُمَّ دَخَلَ عَلَى‏ أَخِيهِ فَسَأَلَهُ أَنْ يُفْطِرَ عِنْدَهُ فَلْيُفْطِرْ فَلْيُدْخِلْ عَلَيْهِ السُّرُورَ فَإِنَّهُ يُحْتَسَبُ لَهُ بِذَلِكَ الْيَوْمِ عَشَرَةُ أَيَّامٍ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها ۳. برخی روایات می‌فرماید: اگر او نمی‌داند که روزه‌ای و به تو تعارف کند و تو بر او منت نگذاری که روزه هستم ولی به خاطر تو می‌خورم، ثواب یک سال روزه را می‌بری: قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام يَقُولُ‏ أَيُّمَا رَجُلٍ مُؤْمِنٍ دَخَلَ عَلَى أَخِيهِ وَ هُوَ صَائِمٌ فَسَأَلَهُ الْأَكْلَ فَلَمْ يُخْبِرْهُ بِصِيَامِهِ فَيَمُنَ‏ عَلَيْهِ بِإِفْطَارِهِ كَتَبَ اللَّهُ جَلَّ ثَنَاؤُهُ لَهُ بِذَلِكَ الْيَوْمِ صِيَامَ سَنَةٍ. ۴. برخی روایات می‌فرمایند اگر او بداند که روزه‌ای و با خوردن روزه‌ات خوشحال می‌شود هم ثواب روزه را می‌بری و هم ثواب خوشحال کردن او را: مَنْ دَخَلَ عَلَى أَخِيهِ وَ هُوَ صَائِمٌ تَطَوُّعاً فَأَفْطَرَ كَانَ لَهُ أَجْرَانِ أَجْرٌ لِنِيَّتِهِ لِصِيَامِهِ وَ أَجْرٌ لِإِدْخَالِ السُّرُورِ عَلَيْهِ. ۵. برخی روایات می‌گوید حتی اگر او می‌داند که روزه هستی و صرفا از تو درخواست می‌کند که روزه‌ات را بخور (خوشحال شود یا نشود) بهتر است روزه‌ات را بخوری: قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ الْمَاضِي علیه‌السلام أَدْخُلُ عَلَى الْقَوْمِ وَ هُمْ يَأْكُلُونَ وَ قَدْ صَلَّيْتُ الْعَصْرَ وَ أَنَا صَائِمٌ فَيَقُولُونَ أَفْطِرْ فَقَالَ أَفْطِرْ فَإِنَّهُ أَفْضَلُ. قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَدْخُلُ عَلَى الرَّجُلِ وَ أَنَا صَائِمٌ فَيَقُولُ لِي أَفْطِرْ فَقَالَ إِنْ كَانَ ذَلِكَ أَحَبَّ إِلَيْهِ فَأَفْطِرْ. ۶. برخی روایات می‌گوید اگر طبق برنامه‌ات (مثلا برنامه‌ی سلوکی ای برای خود ریخته‌ای که فلان روز را روزه بگیری) روزه‌ای گرفته‌ای و به تو تعارف می‌کنند،‌ روزه‌ات را بخور: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع يَدْعُونِي الرَّجُلُ مِنْ أَصْحَابِنَا وَ هُوَ يَوْمُ صَوْمِي فَقَالَ أَجِبْهُ وَ أَفْطِرْ. ۷. برخی روایات می‌فرماید: نگذار به تو اصرار کند و قسمت دهد که روزه‌ات را بخور. به صرف تعارف کردن، بخور: عنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا قَالَ لَكَ أَخُوكَ كُلْ وَ أَنْتَ صَائِمٌ فَكُلْ وَ لَا تُلْجِئْهُ إِلَى أَنْ يُقْسِمَ عَلَيْكَ. حال شما استاد گرامی بفرمایید ما چه کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال همان‌طور که علمای محترم به این نتیجه رسیده‌اند که اگر افطار روزه ی مستحبی موجب خوشحالی افراد شود بهتر است افطار شود حال آن خوشحالی یا به جهت اطعامی است که مومنی به مومنی می‌دهد و یا به جهت آن‌که می‌داند شما به آن غذا نیاز دارید پس بحث در خوشحال کردن مومن است. آیا شما اگر به بنده غذایی تعارف کنید و بنده روزه‌ی خود را افطار کنم خوشحال می‌شوید؟ چرا؟ موفق باشید

23001

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد عزیز سلام: با توجه به حضور همه جانبه‌ی حق در صحنه‌ی زندگی انسان‌ها توسط راهی که ذیل حضرت امام و مسیر انقلاب باز شد و توحید معنای کامل‌تری از آن به صحنه آمد که حضرت آقا می فرمایند: «توحید به آن حاد معنای توحید عبارت از این است که در جامعه حاکمیت خدا باشد.» پس می توان گفت آن توحیدی که امثال عرفای حوزه نجف مثل آیت الله قاضی یا سیدهاشم حداد به آن دست یافته بودند و در آن عالم زندگی می کردند تام‌ترین و حادترین وجوه توحید نبوده؟ «البته با تمام عظمتی که برای سلوک بزرگ آنان قائلیم و بحق هم هست.»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید می‌توان این‌طور فکر کرد که آن بزرگان هم در راستای ایجاد جامعه‌ی توحیدی تلاش می‌کردند و فعالیت آن‌ها مقدمه‌ی شکل‌گرفتنِ انقلاب اسلامی شد. موفق باشید

22789

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: وقت بخیر استاد. ببخشید مزاحم شدم. یه سوالی راجع به چکیده هایی که در کانالتون گفته بودبن داشتم اونجا در مورد انتخاب پدر و مادر به وسیله خود فرزند مطلبی گفته بودید می خواستم راجع به صحت و درستی این مطلب و کسب اطلاعات بیشتر از شما استاد عزیز راهنمایی بگیرم به خاطر رفع شبهه از یک جمع دانشگاهی خیلی برام مهمه که بتوانم به نحو احسن پاسخگوی این موضوع باشم. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه باید با مباحث عرفانی مطلب را دنبال کنید تحت عنوان «اعیان ثابته». فکر می‌کنم اگر در اینترنت هم جستجویی بفرمایید، نکاتی برای جنابعالی روشن شود. در جزوه‌ی «عرفان نظری» که بر روی سایت هست نکاتی در این مورد مطرح شده است. آدرس جزوه

http://lobolmizan.ir/leaflet/1344/%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C

 موفق باشید

22704
متن پرسش
سلام خدمت اساد گرانقدر: با آرزوی توفیقات روز افزون برای حضرتعالی درباره اتحادی روحانی بین شیعیان و امام‌شان سوالی خدمتتان مطرح شد که پاسخ جامعی ارائه فرمودید در ذهن خودم مواردی ابهام وجود داشت خواستم مطرح کنم: ۱. آیا احادیثی که درباره زیارت بعضی امامزادگان بیان می شود (در اینجا) أما اِنّك لو زُرتَ قبر عبدالعظيم عندكم، لكُنتَ كمن زار الحسين تحت ذیل همین موضوع اتحاد روحانی قرار می گیرد؟ ۲. آیا بحث خلیفه اللهی انسان و سجده به انسان کامل نیز از جنس همین موضوع است؟ (البته در این صورت بجای الینا تعودون --الیه راجعون مطرح خواهد بود) یا قضیه در اینجا متفاوت است؟ ۳. بحث مقام دست نایافتنی امام معصوم علیه السلام (طبق روایات حتی برای ما قابل تصور هم نیست) با بحث اتحاد روحانی چگونه قابل جمع است؟ ۴. مورد آخر هم اینکه، مواردی که مطرح گشت بحث ماورای عالم طبیعت و عالم تخیل است و استدلال چندان در آن راهی ندارد بلکه جنبه اصلی بحث و آنچه که در این فضا اعتبار دارد خبر دهی یک چشم روشن و یک عقل روشن است. استدلال و شاهد آوردن احادیث فرع قضیه است. با آرزوی توفیقات روز افزون برای حضرتعالی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امام‌زادگان مظهر انوار پیامبر و ائمه «علیهم‌السلام» هستند و به همین جهت وقتی به زیارت آن‌ها می‌رویم ابتدا به رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» سلام می‌دهیم یعنی ابتدا آن حضرت را زیارت کرده‌ایم.

از طرفی وقتی می‌فرمایند شیعیان از اضافه‌ی طینت ما هستند یعنی از حیطه‌ی حضور ما در محضر حق جدا نیستند ولی اصلِ «واصل و تابع» در جای خودش محفوظ است نه این‌که گمان کنیم اتحاد با امام یعنی در عرض مقام آن‌ها قرار می‌گیریم، بلکه به معنای آن است که در حیطه‌ی حضوری که آن‌ها نسبت به حضرت حق دارند، شیعیان نیز در همان حیطه و فضا به حق رجوع می‌کنند. موفق باشید    

22461
متن پرسش
سلام علیکم استاد: سیر مطالعاتی کتب استاد مطهری را با چه کتب دیگری می توان تکمیل کرد؟ و برای سیر مطالعاتی که در سایت هست آیا کتب اولیه مثل از برهان تا عرفان برای افراد ۱۵ و ۱۶ ساله کمی مشکل نیست یا مثلا مباحث اخلاقی شما اول مطالعه بشه و بعد سراغ آنها برویم؟ آیا اگر کتب مقام معظم رهبری که تعداد زیادی از آنها در مباحث مختلف سیاسی، اخلاقی، سیره معصومین که از انتشارات انقلاب اسلامی زیر دفتر حفظ آثار ایشان است به عنوان سیر مطالعاتی مطالعه کنیم خوب است؟ بعد از مطالعه اینها در زمینه تاریخ آثار دکتر ولایتی چطور است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای افراد 15 و 16 ساله بحث «برهان صدیقین» ابداً مفید نیست. بعد از کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیازی به نبی» می‌توانید به کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» رجوع دهید. البته به شرطی که فصل فصل برای آن‌ها شرح داده شود. البته سخنان مقام معظم رهبری برای تعالیِ بینش سیاسی آن‌ها بسیار لازم است. موفق باشید

22352

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: در کتاب شریف اصول کافی در باب معاف شدگان از بلا روایاتی آمده است از جمله حضرت باقر علیه السلام می فرمایند همانا خداوند بندگانی خاصی دارد که از بلا آنها را نگه دارد پس در عافیت آنان را زنده بدارد و در عافیت روزی شان بدهد و در عافیت بمیراند و در عافیت مبعوثشان کند و در عافیت در بهشت آنان را سکونت دهد. ۱. اینها چه کسانی هستند؟ ۲. چرا خداوند با اینها اینچنین رفتار می کند؟ ۳. آیا می شود ما جز اینان شویم اگر آری چه باید بکنیم؟ با تشکر از استاد عزیز و التماس دعا. لطفا جواب در سایت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور کسانی‌اند که خداوند می‌خواهد از طریق آن‌ها نور خود را به صورت خاص در زندگی بشر ظاهر نماید. امید است با عزمی که می‌کنید تا در راستای سربازی امام عصر «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» قرار گیرید؛ همواره در عافیت باشید. موفق باشید

22219
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیز: با عرض تبریک عید سعید فطر. طلبه ی پایه پنجم هستم. سوالات متعددی راجع به نظام حوزه و روحانیت از شما پرسیده شده است ولی به نظر می رسد که شما زیادی به حوزه و روحانیت کنونی، خوشبین هستید و از اوضاع آشفته آن خبر ندارید. نمی دانم شما چه چیزی در حوزه و روحانیت فعلی می بینید که به ما طلبه ها امید می دهید و ما را به صبر فرا می خوانید و ما را توصیه می کنید به خوب درس خواندن! نمی دانم وصف پریشان حالی ام را چطور توصیف کنم. خیلی از رفقایم از حوزه دل کندند و رفتند ولی چه کنم که انگار کسی دلم را به طلبگی - آن هم با این اوضاع آشفته ای که دارد - گره زده است. اگر حوزه و روحانیت به همین منوال پیش برود، باید به فکر مراسم فاتحه خوانی برایش باشیم. استاد! نمی دانی که در دلم چه خبر است. گویی قلبم می خواهد از شدت غصه از جا کنده بشود و از هم فرو بپاشد. حوزه ای که باید مظهر توحید و وحدت باشد، به کثرتی گرفتار شده که اگر نگوییم بیشتر از کثرت غرب است، ولی کمتر از آن نیست. استاد! از کجای این کثرت ها برایت بگویم؟! از مسئولینی که بیانات حضرت آقا، حتی تکانشان هم نمی دهد. از پنجاه درصد مسجد هایمان که بدون روحانی مانده. از اینکه حوزه ای که باید اول جایی باشد که به فکر حل معضلات اجتماعی باشد، حالا خودش آنقدر دچار معضلات است که حتی نمی تواند راجع به حل معضلات جامعه اش فکر هم بکند، چه رسد به اقدام. از اینکه ساختمان سازی در حوزه زیاد شده ولی آدم سازی نه؛ در حالی که حضرت امام فرمود: در حوزه هر چه پول و ساختمان زیاد گردد، درس و معنویت کم می گردد. از اینکه روحانیتی که باید بیشترین انس را با مردم جامعه داشته باشد، حالا آنقدر منزوی شده که فقط می توان آنها را در گوشه ی مساجد و حوزه ها یافت. از اینکه اسلام و قرآن و ولایت در حوزه غریب مانده اند. از ده سال عمری که برای خواندن این قیل و قال ها از طلبه ها صرف می کنند. از اینکه استاد در کلاس، نه خودش می فهمد که چه می گوید و نه ما، از طلابی که پس از ده سال درس خواندن، برای گذراندن معیشت خود، به کارگری و مسافر کشی روی آورده اند. از اینکه حداقل پنجاه درصد طلبه ها در آخر، طلبگی را رها می کنند. این درد ها و زخم های عمیق حوزه، چطور باید درمان بشود؟ روحانیت فعلی به سه دسته تقسیم شده است: دسته ی اول مسئولان متحجری هستند که با تحجر و مقدس مآبیشان دارند تیشه به ریشه ی دین می زنند و ضد ولایت تر از آنها تا به حال زاده نشده است؛ سخنان رهبری را به طور کامل گوش می دهند تا دقیقا برعکس و مخالفش را عمل کنند؛ به عبارت دیگر دسته ی اول، منافقینی هستند که مستقیما از طرف شیطان ماموریت دارند که چهره ی دین را کریه و زشت نشان بدهند. دسته ی دوم کسانی هستند که بی طرفند! بلکه آنجایی هستند که نانشان بیشتر در روغن باشد، این دسته از آخوند هایی هستند که دغدغه ی خاصی برای اسلام و مسلمین ندارند بلکه فقط به این دلخوشند که با نماز و روضه و منبری، اموراتشان سپری بشود. دسته ی سوم کسانی هستند که مثل من بی چاره درد را از عمق وجود احساس می کنند ولی نمی دانند که چه باید کرد برای دل خون امام زمان و رهبری. این بود آمال و افق های حوزه؟ استاد! ما را به چه امید می دهی و به چه فرا می خوانی؟ سوال نهایی ام از خدمت شما این است: با این آشفته بازاری که در حوزه و روحانیت هست، من به عنوان یک طلبه که خودم را مدیون امام و شهدا و رهبری می دانم، برای اینکه بتوانم رسالت تاریخی ام را به خوبی ادا کنم و بتوانم باری را از روی دوش رهبری بردارم و غمی از غم هایش بکاهم، واضح و روشن بفرمایید که دقیقا باید چه کار کنم؟ چه در روند تحصیلی و مطالعه و چه در روند عملی و تبلیغ. با تشکر فراوان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به این موضوع فکر کرده‌باشید که قوام فرهنگ غرب در حال فروریختن است و تمدّن غربی خواسته یا ناخواسته توسط سیاست‌ مداران آن مقابله‌ی با همه‌ی مردم جهان را پیشه کرده‌است و این است راز آن که این تمدّن فروخواهد ریخت و فرایند رجوع به انقلاب اسلامی به عنوان طلایه دار دفاع از مردم در مقابل استکبار، روز به روز بهتر و بهتر و بیشتر و بیشتر شروع خواهد شد و این رجوع، رجوع به فرهنگ معنویِ انقلاب اسلامی یعنی تشیّع است که حوزه باید جواب‌گوی این رجوع در آینده باشد و اگر طلاب جوان امروز خود را برای چنین آینده‌ای آماده نکنند در عین آن‌که خدمت شایانی به اسلام نکرده‌اند، گرفتار نوعی بی معنایی خواهند شد. آری طلبه باید هم فقه خوبی را داشته باشد و هم حکمت و عرفان و قرآن را خوب تبیین کند و چنین آینده‌ ای را برای خود شکل دهد. موفق باشید

20190
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: دو سوال داشتم. ۱. حضرتعالی از اشعار مولوی در فرمایشاتتون بسیار استفاده می کنید و در بعضی جاها از ایشون تمجید هم می کنید اما از سویی بعضی بزرگان بسیار ایشان را فاسق و منحرف می دانند. لطفا به طور اجمالی بفرمایید مولوی چگونه شخصیتی است؟ ۲. جهت استقامت در معنویت چه کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به قول آيت‏الله انصارى همدانى «رحمةالله‏عليه» سالك تا آخر عمر به مثنوى مولانا نيازمند است. اخيراً كه مقام معظم رهبرى «حفظه ‏الله ‏تعالى» در جلسه‏ اى كه با شعرا داشتند فرمودند: مثنوى همان طور كه مولوى‏ مى‏ گويد: «هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّين»[1]  و گفتند مرحوم مطهرى هم با من هم عقيده بود. 2- معرفت از جنس خودشناسی، اخلاق از جنس کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» و عمل از جنس رساله‌های عملیه. موفق باشید

 


[1] مقام معظم رهبرى« حفظه‏ الله‏ تعالى» در ديدار با شعراء در سال 1387- مولوى در ديباچه‏ ى دفتر اول مى ‏گويد: هذا كِتابُ الْمَثنَوى، وَ هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّين، فى كَشْفِ أَسْرارِ الْوصولِ وَ الْيقين

18498
متن پرسش
با سلام: در خصوص سوال قبل که عرض کردم عالم خلق به اعتبار وحدت در عین کثرتی که بر آن حاکم است تجلی همان علم اجمالی در عین کشف تفصیلی است و لطف نمودید جواب را بیان فرمودید. حالا در ادامه می شود این طور گفت: چون از آن جهت که علم اجمالی از همان جهت مطرح است که کشف تفصیلی مطرح است و عبارت از همان جهت یعنی: علم اجمالی عین کشف تفصیلی است و همان است و از همان جهت که اجمال است تفصیل است. حالا چون عالم خلق هم تجلی همین مقام است وحدت از همان جهت کثرت مطرح است و بطون از همان جهت ظهور است و در واقع ظاهر عین باطن است این طور اگر بگوییم مساله وحدت در عین کثرت به اعتبار اینکه ظهور آن مقام یاد شده است اگر طرح شود این سخن امام علی که فرموده اند: ما رایت شی الا و رایت الله قبله و بعده و معه نزدیک تر به زبان عقلی و فلسفی و قابل فهم تر می شود. و اینکه می فرمایید اگر نگاه عوض شود همه هستی همه در همه است روشن تر می شود. و اینکه چرا اگر معرفت عوض شود ظهورات را کل فی الکل می شود رویت کرد - این طور اگر تقریر شود مساله این که در هر مظهری و در هر ظهوری همه مظاهر و اسماء قابل رویت است شفاف تر می شود. البته بنده چیزی اضاف تر از آنچه شما فرموده اید بیان نکردم استاد عزیزم آیا مطلب را درست فهمیده ام؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکته‌ی بسیار مهمی است که اگر انسان به نور توحید، سعه‌ی لازم را پیدا کند می‌تواند در یک لحظه، وحدت را در عین کثرت و کثرت را در عین وحدت و اول را عین آخر و آخر را عین اول بیابد. جمعِ این اضداد بستگی به سعه‌ی توحیدی افراد دارد وگرنه در مفهومِ عقلی، مفهومِ کثرت غیر از مفهوم وحدت است. موفق باشید  

18064

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد: یک موضوعی که من و اکثر دوستان به آن دچاریم مسئله شغل و در آمد است. همه ما تحصیلات دانشگاهی را سپری کردیم ولی شغل و درآمد خوبی نداریم به کتابهای روانشناسی ثروت آفرینی مراجعه کردیم ولی اتفاقی نیفتاد تا اینکه به یاد شعری افتادم، سالها دل طلب جام جم از ما می کرد و... و به این مسئله نگاه دینی انداختم که دین ما راه درست و مستقیم را به ما نشان می دهد چرا بخواهم از جایی گدایی کنم که مبنای دینی هم ندارد از شما تقاضامندم چه کنم که رزق و روزی افزایش پیدا کند واقعا خسته ام از این دوران، نیازمند تغییری در زندگی هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «جایگاه رزق در هستی» در این رابطه با شما حرف‌هایی دارد. با حوصله تا آخر آن را مطالعه فرمایید. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

17873
متن پرسش
سلام استاد: واقعا جمع بین دنیا و آخرت کاری بس دشوار است. چون وقتی به مرگ و آخرت متذکر می شوم ناامیدی تمام وجودم را می گیرد، می بینم با این اعمال ره به کجا خواهم برد و وقتی به دنیا نظر می کنم غفلت و امیدهای واهی مرا در می گیرد. می خوام بگم بودن در حالتی بین خوف و رجا بسیار سخت است. به نظرتان چه باید کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالعه‌ی بحث «معرفت نفس» در این رابطه شروع خوبی است تا اصل این موضوع برایتان روشن شود که چگونه باید با خودتان برخورد کنید. موفق باشید

15188

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: پیرو پرسش یکی از کاربران گرامی مبنی بر این که هر زمان که تعداد یاران خاص حضرت مهدی روحی فداه به حد نصاب برسد! حضرت ان شاءالله ظهور خواهند نمود! حضرتعالی فرمودید که ما نیازمند 313 یار به مانند امامین خمینی و خامنه ای هستیم. حال سوال حقیراین است که واقعا ما از تاریخ ظهور اسلام تا به الان یا اصلا از آن زمان هم نه قرون بعد از آن ما به این تعداد مورد نیاز نداشتیم؟ و سوال مهم تر این که مگر غیر از این که اگر هر عالم و سالکی که به هر درجه ی نایل می گردد، هدیه ی الهی است یعنی این همه انسان وارسته ی که متمسک و دوستدار امام زمان هستند از خداوند متعال نخواستند که «خصوصیات لازم» برای یاری امام زمان را به آنها هدیه دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه زمانی در تاریخ سراغ دارید که 313 نفر مثل حضرت امام خمینی در یک زمان جمع شده باشند؟! مگر آن‌که در آینده منتظر چنین شرایطی باشیم. موفق باشید

14860

حکمت چیست؟بازدید:

متن پرسش
سلام: حکمت چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن شعور و بصیرتی که انسان را به اصیل‌ترین مبناهای عالَم هستی رجوع دهد، و از روزمرّه‌گی‌ها و مشهورات آزاد کند؛ حکمت است. موفق باشید

14504
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: حدیثی داریم «الطرق الی معرفه الله بعدد انفاس الخلايق» اگر هر کس خودش طریقی برای معرفت خدا داشته باشد بس شریعت جایش کجاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به عنوان صاحب شریعت الهی می‌فرمایند: در بستر شریعت اسلام هرکس در حدّ فهم و تلاش خود مسیری است به سوی خدا؛ نه این‌که هرکس به‌خودی خود مسیری به سوی خدا باشد، در آن صورت بین ابوسفیان و یک انسان الهی تفاوتی نمی‌ماند! موفق باشید            

13008
متن پرسش
سلام: آیا می توان گفت علت بیماریهای روحی و روانی و شک و تردید در امور مختلف و خارج شدن از اعتدال ارتکاب گناه می باشد؟ و راه حل این مشکل و درمان آن، گناه نکردن و انجام دستورات شرع مقدس است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم اساس همه‌ی انحرافات روحی، تغییر جهت از حضرت حق به سوی غیر حق است و جبران آن توبه و برگشت به سوی حق است، منتها بعضاً آن‌چنان روح گرفتار انحراف می‌شود و در تدبیر اعضای بدن ناتوان می‌گردد که شما باید به کمک اعضاء بدن بیایید که این‌جا نقش پزشک ظهور می‌کند و تازه مسئله‌ی اختلالات روانی در جای خود قابل بحث است. موفق باشید

12042
متن پرسش
سلام علیکم: شما در یکی از جلساتتون فرمودید که دانشمندای غربی گفتند که برای از بین بردن تاثیر و عوارض داروهای شیمیایی که ساختن و به بیمارا دادن 200 سال زمان نیازه، که این مطلب را در رد دخالت تفکر غرب در طبیعت عنوان کردید. از طرفی شما به برخی از دوستانی که مشکل داشتند فرمودید که برن نزد روانپزشک و خود را درمان کنند و از آنجایی که همه می دانیم تاثیر و عوارض داروهای مربوط به روان زیاد است و طبق حرف خودتان در مورد اینکه 200 سال دیگه طول میکشه عوارض داروها رفع بشه، چرا به این دوستان پیشنهاد رفتن نزد روانپزشک و لاجرم مصرف داروهای شیمیایی را که حالا حالا ها عوارض دارد را دادید؟ حکمت این تناقض را متوجه نمی شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که این پیشنهاد برای کسانی می‌شود که باید بین «بد» و «بدتر» انتخاب کنند. آن‌قدر وضع آن‌ها خراب شده که باید برای عبور از «بدتر» که وضع آن‌ها در آن شرایط است، به «بد» رجوع کنند. غرب با فرهنگ تکنولوژی بلایی بر سر مردم آورده که بشر مجبور شده با انواع این نوع داروها کمی فشار عصبی خود را کم کند. موفق باشید

11368
متن پرسش
سلام: آیا می توان گفت وسواس فکری و عملی و یا خیالبافی و خیالاتی بودن و افکار پریشان به دلیل نقصان در هورمونهای مغزی به وجود می آید؟ چون روانپزشکی با تجویز قرص بعضی از این مشکلات را رفع می کند، آیا اسلام اینگونه درمان از طریق علم روانپزشکی را قبول دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلا عرض شد بدن، علت مُعدّه است و بستری است که روح در صورت سلامت آن بستر می‌تواند به‌کار خود بپردازد وگرنه به مشکلاتی مثل همان مشکلاتی که می‌فرمایید دچار می‌شود. موفق باشید

11323
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز در کتاب ده نکته از معرفت نفس صفحه 60 فرمودید نفس انسان بین روح و جسم قرار دارد استاد معنی این چیه میشه توضیح بدین ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه به آن معنا که نفس جایی بین روح و جسم دارد، بلکه به این معنا است که نفس از جهت درجه‌ی وجودی از جسم بالاتر و از مقام روح پایین‌تر است. موفق باشید
نمایش چاپی