بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13410
متن پرسش
با عرض سلام: شاید یکی از هدف های حوادث ناگوار مکه، زیر سوال بردن امن بودن حرم الهی است و با توجه به اینکه شما در جزوه ی خود امن بودن کعبه را امنیت روحی و امنیت از شیطان معرفی کردید(هر چند اینطور که از شواهد بر می آید افتادن جرثقيل در همان ساعت در یازده سپتامبر کار شیطان بزرگ است) و به امنیت جانی اشاره نکردید از شما خواهشمندم امن بودن این خانه را توضیحی دوباره دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال شماره‌ی 13396 عرض شد آن امنیت، یک امنیت تشریعی است و بشریت باید برای اثبات عبودیت خود آن را رعایت کند و در عدم رعایت آن، ظالم‌بودن و کافربودن آن روشن می‌شود. موفق باشید

13223
متن پرسش
سلام جناب استاد: خسته نباشید. در بحث معرفت النفس انسان در خواب به واسطه چه چیزی می بیند یا می شنود؟ منظورم این است که در این عالم بواسطه بدن مادی ادراکات دارد در خواب هم باید یک بدنی داشته باشد همانطور که هست هرچند از این جنس مادی نیست بالاخذه در خواب من به واسطه یک تن برزخی می بیند یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که ملاصدرا می‌فرماید در هیچ‌حال نفس بی‌بدن نیست، چه در خواب و چه در برزخ و چه در قیامت. و بدنی که در خواب ما داریم بیشتر شبیه بدنی است که در برزخ با آن‌ روبه‌روئیم. موفق باشید

8698
متن پرسش
سلام علیکم. من مادری هستم صاحب یک فرزند و به علت تبعیضات بیش از حد خانواده شوهر شدیدا دچار حسادت می شوم و تنفر عجیبی نسبت به ایشان پیدا می کنم. و اصلا هم انگار خدا را هم در زندگی گم کرده ام. خواهشمندم 3 مرتبه تاکنون سوالم را ارسال کردم ولی جوابی دریافت نکرده ام.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده در این موارد چیزی برای گفتن ندارم و همان‌طور که قبلاً نیز جواب داده شد، پیشنهاد می‌کنم کتاب ارزشمند «معراج السعاده»، قسمت درمان حسادت را مطالعه فرمایید. و یا در کتاب حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» تحت عنوان «شرح حدیث جنود عقل و جهل» باید موضوع را دنبال نمایید که بنده نیز عرایضی در شرح آن کتاب داشته‌ام. زیرا در این موارد باید در ذیل یک دستگاه فکری، اخلاقی قرار گیرید. می‌توانید به طور جدّی کتاب‌های مقالات آیت‌اللّه‌ شجاعی را دنبال کنید که بنده نیز عرایضی در شرح آن داشته‌ام. موفق باشید
8260
متن پرسش
سلام استاد و خدا قوت ... استاد با اجازتون میخواستم یه جوابی به پرسش شماره 8249 بدم ... بزرگواری که این پرسش رو مطرح کردی و گفتی بزارید تا غربی زندگی کنیم تا لا اقل دنیامون خراب نشه باید... باید بگم زهی خیال باطل ... گشنم نبود نگرد نیست ... فکر کردی اگه به سبک غربی زندگی کنی دنیا داری!!! بنده خدا برو یکم تحقیق کن تجربه کن تفکر کن تا ببینی که از وقتی کشور ما افتاد تو سبک زندگی غربی به این مشکلات و بدبختیها دچار شد ... بیکاری و تبعیض و بی عدالتی و استرس ها و به هم ریختن تعادل جامعه خشونت ها و مشکلات فرهنگی و فساد و فقر و .... تمام اینها ریشه در فرهنگ و تمدن غربی داره ... غرب رو از ماهواره و فیلم سینماییش نباید بشناسی چون همه این ها ابزاری برای اینکه اون چهره کثیف و دروغین خودش رو بپوشونه تمامش برای فریب مردم جهان هست غرب رو باید بری از نزدیک ببینی باید از کسانی که اونجا هستن بپرسی تا حقیقتشو بشناسی ... اگه غربی ها دنیا دارن و خوششون هست پس چرا این همه گرایش به سمت ادیان مخصوصا دین اسلام هست پس چرا اروپا داره ورشکست میشه چرا امریکا جنبش 99 درصدی بوجود اومد چرا این همه امار خودکشی بالاست نسبت به باقی کشورها ... چرا این همه تو غرب دنبال عرفان و معنویت هستن و بعضا دچار این فرقه های باطل بودا و این چیزا میشن ... چون غرب نتونسته جوابگوی نیاز های حتی جسمی و دنیایی باشه اینو بدون که اگه فقط نظر به دنیا و جسم باشه که این شاخصه غرب هست حتی همین دنیا و جسم رو هم نمیتونه تامین کنه چون دنیا یعنی بی نهایت کثرت و کثرت خواهی یعنی ارزویی که به واقعیت تبدیل نخواهد شد و غمی که به پایان نخواهد رسید ... برو تحقیق کن اینجا نمیشه همشو رو گفت باید خودت تحقیق کنی تا روح غرب رو بشناسی باید خیلی مطالعه کنی تحقیق کنی تا بفمی که سراب و دروغی بیش نیست داستان فریب کارانه غرب که همان تفکر ابلیس لعین یعنی جهانی بدون خدا و غیب و معنویت باشه / یا حق
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آن کاربر عزیز خواست ناز کند وگرنه همین‌طور که شما به‌خوبی متوجه‌اید خوب می‌داند که نه در غرب آن خبرهایی است که در ظاهر نشان می‌دهد و نه غرب دیگر امکان ادامه‌ی حیات دارد. آقای دکتر داوری اخیراً در مقدمه‌ی مجله‌ی «سوره‌ی اندیشه» شماره‌ی 75- 74 مربوط به اسفند ماه 92 و فروردین 93 مقاله‌ای دارند که خبرگزاری فارس هم آن را تحت عنوان «تأمل در وضع سیاست کنونی جهان» چاپ کرده. در آن‌جا می‌فرمایند: «یکی از مشکل‌های سیاست در جهان توسعه نیافته، مشکلی که متأسفانه کمتر به آن اهمیت می‌دهند و اگر در جایی عنوان شود به آن توجه نمی‌کنند، علاوه بر عقب ماندگی در تکنولوژی و بیگانگی با رسوم تجدد و فقدان دموکراسی و بی‌توجهی به آینده، نیازمندی قدرت‌های جهانی به انتقال بحران‌های داخلی‌شان به خارج و احساس غربت جهان توسعه ‌نیافته در خانه‌ی خویش است». همان‌طور که آقای دکتر داوری می‌فرمایند: ما وظیفه داریم از این احساس غربت در خانه‌ی خویش آزاد شویم. موفق باشید
7542
متن پرسش
با سلام فرمودید میرداماد گفته دهر حد زمان است مثل ماهیت که حد وجود است.آیا قیامت زمان دارد که زمانش حدی هم داشته باشد؟چرا بعضی افراد برای قیامت به جای زمان دهر قائلند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بحث دهر بحثی نیست که بتوان در حدّ سؤال و جواب دنبال کرد به‌خصوص که امثال ملاصدرا آن را نپذیرفته‌اند و برای خودشان هم دلایلی دارند. آن‌هایی که دهر را حقیقت زمان می‌دانند معتقدند در قیامت زمان دهری هست ولی وقتی زمان را علامت حرکت بدانیم و در قیامت حرکت معنا نداشته باشد دیگر زمان دهری هم معنا ندارد. موفق باشید
7101

کشف قلببازدید:

متن پرسش
باعرض سلام حضرت امام خمینی درکتاب شرح جنود عقل وجهل درقسمت ایمان میفرمایند باید قلب رامثل طفلی درنظر گرفت و معارف در دهانش گذاشت شما استاد درشرح این قسمت می فرمایید قدم اول این است که ماقلب داشته باشیم و فرمودید بامراقبه می توان قلبدار شد سوا ل بنده این است چه طور می توان فهمید قلبدار شده ایم ودر ثانی این قلب که باید تلقینش کنیم چیست ثالثا درتعا رض قلب باعقل چه کنیم به عنوان نمونه بنده برهان صدیقین علامه طباطبایی را خیلی خوب یاد گرفتم ولی وقتی که میخواهم روی برهان فکر کنم روی مقدمه اول که می گوید کافی است سوفیست نباشیم باصطلاح قفل می کنم ویک حسی می گوید شاید حق باسوفیست باشد لطفا اگر کتابی هم مدنظر دارید بیان فرمائید باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه قدم‌هایی در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در جهت کشف قلب می‌توانید بردارید. با ادامه‌ی مطالعه به‌خصوص در مباحث معرفت نفس عبور از سوفیست راحت‌تر می‌شود. موفق باشید
25340
متن پرسش
باسمه تعالی: خدا حافظ تا وعده‌ای دیگر؛ اگر عمری بود و در سفر اربعینی امکان برگشت را تقدیر فرموده باشد. التماس دعا به رفته‌ها و بیش از همه به دل‌سوخته‌های جامانده با آه‌های سوزناک‌شان که به زیبایی شوقِ همه‌ی رفته‌گان سبب‌ساز و سبب‌سوز است. موفق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: خدا حافظ تا وعده‌ای دیگر؛ اگر عمری بود و در سفر اربعینی امکان برگشت را تقدیر فرموده باشد. التماس دعا به رفته‌ها و بیش از همه به دل‌سوخته‌های جامانده با آه‌های سوزناک‌شان که به زیبایی شوقِ همه‌ی رفته‌گان سبب‌ساز و سبب‌سوز است. موفق باشید

22861

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام، در سوالی از استاد، جواب مبسوط به سوال شماره ۲۰۴۶۴ ارجاع شده، این پرسش را چگونه پیدا کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤال و جواب مذکور چنین بود:

با سلام استاد عزیز: فکر نمی کنم، بتوان از کنار این سخنان دکتر سروش به سادگی گذشت که می گوید:

«مقال مرثیه‌ای است برای جامعه‌ای که انقلاب خود را برای عدل و آزادی و بنام حسین و علی آغاز کرد و سپس کارش به اسلام فقاهتی رسید که جز زجر و زندان و تندخویی و ترشرویی در آن نبود و اسلام فقیهانه جا را بر اسلام عارفانه و حکیمانه تنگ کرد و اینک سرانجامی شوم‌تر یافته است و اسلام مداحانه تومار فقیهان را هم در نوردیده و مداحان بدل به هادیان و متفکران قوم شده‌اند. ….به تازگی فرمان رهبر جمهوری اسلامی گفته «مداحان» به تقویت بنیه فکری جوانان بپردازند و دشمن را در جنگ روانی شکست دهند و نگذارند که «باور به اسلام و باور به کار امدی نظام اسلامی» را از مردم بستانند. مّداحان شعبان جعفری صفت (نه ذاکران محترم و مخلص مصائب اهل بیت رسول) که هیچگاه در جامعه دینی و در چشم مومنان حرمتی و منزلتی نداشتند، و در میانشان نانجیبان و فرومایگان کم نبودند و در نادانی و ناپاکی انگشت نما بودند و داستان‌های کژ رفتاری‌های اخلاقیشان بر سر زبان‌ها بود و در هیچ حال و هیچ جا هیچ کس حتی مسائل شرعی ساده را از آنان نمی‌پرسید، نمی‌دانم بخت مداحان باز شده یا بخت از ملت ما برگشته است که این هیچکسان، کسی شده‌اند و دستگیری جوانان را بدست گرفته‌اند. هرچه هست «خواب گربه موش را گستاخ کرد». وای بر روحانیت خاموش. وای بر دانشگاه خاموش. وای بر فرهنگستان خاموش.

بطّالانی چون ازغدی و پناهیان و انصاریان و رشاد و… بس نبودند که حالا طبّالانی چون ارضی و کریمی و حدادیان و… هم از راه رسیده‌اند تا به توصیه رهبری قدر ببینند و بر صدر بنشینند و دین و هنر و فرهنگ را به سخره بگیرند و به ارشاد خلایق بپردازند و جواب شبهات غربیان را بدهند و غبار ناباوری را از جان جوانان بیفشانند!»

استاد عزیز با این که سروش در سخنان خود بی‌انصافی‌های فراوانی کرده است که بنده به خود اجازه نمی‌دهم آن‌ها را بیان کنم و همین اندازه هم که سخنان او را بیان کردم، از خود شرمنده‌ام، ولی وقتی در غیاب تفکر، از گوش سپردن به سخن یکدیگر عاجزیم و به جای تفکر، معارضه می کنیم و با چماق جدل و طبع جاهلانه و ذوق بی هنری، چهره ی زشت خود را با نام عزیز اسلام تزئین می کنیم، باید بدانیم که تکریم اندیشه در پشت پرده، به کارهای ما خواهد خندید.

دکتر سروش در رابطه با پیامبر می گوید: این همان تجربه‌ای است که شاعران و عارفان دارند؛ هر چند پیامبر این را در سطح بالاتری تجربه می‌کنند.  پیامبر درست مانند یک شاعر احساس می‌کند که نیرویی بیرونی او را در اختیار گرفته است. این الهام از «نَفس پیامبر» می‌آید و نفس هر فردی الهی است. اما پیامبر با سایر اشخاص فرق دارد، از آن رو که او از الهی بودن این نفس آگاه شده است.

او این وضع بالقوه را به فعلیت رسانده است. نفس او با خدا یکی شده است. این اتحاد معنوی با خدا به معنای خدا شدن پیامبر نیست و این اتحادی است که محدود به «قد و قامت خود پیامبر» است. این اتحاد به اندازه بشریت است، نه به اندازه خدا. ... پیامبر، باز هم مانند یک شاعر، این الهام را به زبانی که خود می‌داند، و به سبکی که خود به آن اشراف دارد، و با تصاویر و دانشی که خود در اختیار دارد، منتقل می‌کند.

استاد عزیز! راستی خود شما، تاکنون چقدر به نسبت شعر و وحی پرداخته اید؛ فارغ از نظر هر اندیشمند دیگر؟

دکتر سروش می گوید: شیعیان به هیچ وجه نبایدخود را فرقه ای از فرقه های اسلامی بدانند و گمان کنند در برابر دیگران قرار دارند ما همه پیروان پیامبر هستیم و همه ما محمدی هستیم و اگر هم علوی هستیم بخاطر آنست که امتداد محمد را در علی می بینیم.

استاد عزیز! کاش می توانستیم بفهمیم که دیگری هم "می تواند" "درست" بگوید.

می گوید: «از ديد من برندگان اين عالم، عارفان بودند آقاى خمينى عرفان را وارد سياست كرد.

من آن را نمي پسندم»

به چند جمله ی نخست آقای سروش دقت کنید، آیا ما از همین جا، نقدهای اساسی و موثر در سیاست را از دست نداده ایم؟ چقدر مست می شوم وقتی با گوش سپردن به یک سخن، پیش داوری هایم نفی می شوند و دیگر می شوم. در تفکر مساله اصلا پذیرفتن و نپذیرفتن یک سخن نیست، مساله، گوش سپردن و نفی خود است که من فکر می کنم در مواجه با آقای سروش، این حتی از جانب آقای داوری هم اتفاق نیافتاد؛ حتی در دوره ی متاخر فکری ایشان. باید به شیوه مواجهه ی اندیشمندانمان با یکدیگر بیشتر بیاندیشیم.

دکتر عبدالكريم سروش می گوید: «ديانت را چرا بهانه خشونت کرده ايد؟ گفته ايد «اسلام تازيانه هم دارد» ولی آيا فقط تازيانه دارد؟  ... نه صدائی از مدارا در آن هست نه سيمائی از مروّت، نه نقدی نه مطالبه ای، نه سؤالی نه محاسبه ای.»

 استاد عزیز! به نظر شما وقتش نرسیده به این سخنان توجه شود؟

20464- باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده آن است آیا روح انقلاب اسلامی که حضرت امام به صحنه آوردند این است که سروش می‌گوید؟ و یا طبیعی است که ما برای تحقق آن انقلاب با تنگناهای تاریخی و بعضاً با به حجاب‌رفتنِ آن آرمان‌ها روبه‌روییم. ولی آیا آن روحی از انقلاب اسلامی که در متن تاریخِ امروز حاضر است و باید به آن نظر کرد و آن را از خود نمود، در سخنان آقای سروش به چشم می‌خورد؟

آقای سروش چیزهایی را به رهبری انقلاب نسبت می‌دهد که فضای رهنمودهای رهبری درست برعکس آن است. حتی آن وقتی که به مداحانی خاص، مسئولیتِ متذکرشدن و راهنمائیِ جوانان را می‌دهد؛ اشاره به روح و روحیه‌ای دارد که سختْ ضدِ استکباری و معنویت‌گرا است. آیا این مداحان با صفتِ شعبان جعفری نظام شاهنشاهی قابل تطبیق‌اند که آقای سروش چنین تطبیقی را به میان آورده است؟!

می‌بینید که همه‌ی مشکل سروش و امثال سروش، به هر بهانه‌ای شخصِ رهبری انقلاب است که همچون حکیمی بصیر با رهنمودهای الهی خود می‌خواهد به روش خاصی که مخصوص فرهنگ و تاریخ این ملت است، این ملت را از تنگناهای تاریخی 200 ساله‌ی غرب‌زدگی خود عبور دهد.

ذاکران مخلص اهل‌البیت «علیهم‌السلام» که دکتر سروش مطرح می‌کند، کیانند که اگر امثال دکتر میثم مطیعی و یا جناب منصور ارضی این سالکِ وارسته‌ی درس‌آموخته از مکتبِ عارفان، مداحان حکومتی‌اند و خود فروختگان دستگاه؟!!

قضیه‌ای که ایشان در مورد پیامبر «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌گویند که سبکِ فهم آن حضرت شاعرانه است و نه فیلسوفانه؛ در این حدّ نیست آن‌جایی که به صراحت ادعا می‌کند «پیامبر، گمان می‌برد که پیامبر است». در کلمات زیبا، پیچاندنِ سخن، اصلِ سخن را تغییر نمی‌دهد، عمده آن است که متوجه باشیم در دل این جملات زیبا ایشان به کجا اشاره می‌کند؟ به پیامبری که رسول خدا است؟ و یا به عارفی که به قول ایشان با خدا متحد شده است؟! در حالت دوم پای شریعت بر هوا است و هیچ تمدنی از طریق دین اسلام به صحنه نخواهد آمد.

کجای تشیع اصیل و کدام یک از علمای دین، علی «علیه‌السلام» را به جای حضرت محمد «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» نشانده‌اند؟!! جز آن است که همه‌ی علمای شیعه سعی بر تقریب مذاهب دارند؟ علی «علیه‌السلام» در نگاه سروش، یک انسان بزرگ است و نه یک امام که باید جامعه‌ای بیرون از فرهنگ جاهلیتِ دیروز و مدرنیته‌ی امروز بسازد. بحث در اخلاق فردی نیست، بحث در ایجاد جامعه‌ای است که بتواند از سیطره‌ی مستکبران آزاد باشد.

دکتر سروش می‌گوید چرا امام، عرفان را وارد سیاست کرد؟ این یعنی یک تمدن‌سازی منهای عرفان. آیا امام، عرفانی را وارد سیاست کرد که پای مرید و مرادی در میان باشد؟! و یا با حفظ حریم آزادی انسان‌ها در انتخاب سرنوشت خود، روحِ عرفانیِ فهمِ انسان متعالی را در چنین تمدنی متذکر شد.

امثال دکتر داوری در نسبت با سروش متوجه‌ی جایگاه و اشارات آن سخنان می‌شوند و نه توجه به صِرفِ معنای جملات آقای سروش.

آیا با سخنان زیبای آقای سروش، انقلاب اسلامی بازخوانی می‌شود و یا به‌کلی در زیر پا قرار می‌گیرد و ما دالایی‌لامایی می‌شویم که به بهانه‌ی دوری از خشونت، گروگان آمریکایی هستیم که بتواند از این طریق با رقیب خود یعنی کشور چین مقابله کند؟! و البته این بدان معنا نیست که بنده انتقادهای اساسی نسبت به روند امور نداشته باشم و یا معتقد باشم ما در شرایطی هستیم که انتقادهای دلسوزانه را می‌پذیریم؛ بحث بر سر آن است که مواظب باشیم جایگاه سخنان امثال آقای سروش را که اتفاقاً بنا دارد عوامل قِوامِ تحقق تمدن اسلامی را نشانه رود، نادیده نگیریم! و این است حرف اساسی بنده، وگرنه بین نقد که از نانِ شب برای ما واجب‌تر است، با تخریبی نرم و ظاهرپسند تفاوت نمی‌گذاریم. موفق باشید 

22125

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: می خواستم ببینم مخاطب کتاب های شما چه سنی هستند. من دختری ۱۶ ساله هستم. آیا می توانم بخوانم و موفق شوم. و اینکه بنده دو سال است حب حوزه را دارم و سال دیگر وارد دبیرستان می شوم. خیلی علاقه دارم ولی آنقدر در گوش من می گویند اول دیپلم بگیر. بیخیال می شوم. ولی بعد دوباره باز همان خواسته ام را دارم. خیلی دوست دارم تهذیب نفس را از همین سن شروع کنم و فکر می کنم در حوزه می توانم. نظر شما چیست؟ (البته در شهر ما حوزه نیست برای سیکل بانوان) تشکر خواهشمندم جواب بدید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتاب‌هایی مثل «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیازی به نبی» و «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» می‌تواند برای چنین سنی إن‌شاءاللّه مفید باشد 2- واقعاً برای خواهران قبل از دیپلم ورود به حوزه چندان مفید نیست زیرا اولاً: نکاتی که در دبیرستان می‌آموزند، در هرحال باید در زندگی از آن‌ها آگاه باشند. ثانیاً: حوزه‌های خواهران آمادگی برای پذیرش چنین سنی را ندارند. موفق باشید

 

20484
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام و خسته نباشید سوالی از خدمتتان داشتم. با توجه به تاکیدی که آیت الله قاضی (ره) داشتند برای اینکه شاگردانشون درجه اجتهاد داشته باشند چه رابطه ای بین عرفان و اجتهاد وجود دارد؟ همچنین رابطه ای بین فلسفه و اجتهاد نیز وجود دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واقعاً اگر کسی جایگاه احکام را بداند در سلوک خود بهتر می‌تواند از آن‌ها استفاده کند 2- فلسفه موجب می‌شود که وجهِ اخلاقی امور تا آخر حفظ گردد. موفق باشید

20289

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: چرا واجب الوجود عین وجود است؟ با اثبات به صورتی که شوری برای نمک یا تری برای آب عین ذاتش است برایم اثبات نمی شود چون این ها مثال هستند ولی چگونه بدون این مثال ها می توان اثبات کرد که وجود عین ذات خداست؟ من نظرم این است که اگر موجودی، صفتی را داشته باشد 3 حالت پیش می آید: 1. باید از دیگری آن را بگیرد (مثل آب نمک) یا 2. آن صفت به صورت ازلی در او وجود داشته باشد و از بین نرود. 3- آن صفت به صورت ازلی در او وجود داشته باشد و مثلا پس از 10 سال از بین برود. سوال اول : حالت سوم چگونه حذف می شود؟ سوال دوم: اگر حالت سوم حذف شود، چرا اگر صفت به صورت ازلی در او وجود داشته باشد و از بین نرود، عین وجود محسوب می شود؟ سوال سوم (شرمنده از تعداد سوالات): چرا عین وجود عین کمال است؟ (این که گفته می شود چون صفات مانند علیم و بصیر و ... صفات وجودی هستند، پس چون عین وجود است، پس عین کمال نیز هست، اصلا برایم قانع کننده نیست. چه طور صفات علیم و بصیر و ... صفات وجودی اند و چگونه این صفات وجودی می توانند، عین وجود بودن خدا را ثابت کنند؟) استاد لطفا کمک کنید. حدود یک سال کتاب های فلسفی میخوندم و آخر حتی کامل بودن خدا هم درست برام اثبات نشده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح کتاب «از برهان تا عرفان» روشن شد که چون وجود مخلوقات از خودشان نیست و از خدا است، باید خدا عین وجود باشد و چون نقص‌ها از عدم است پس عین وجود عین کمال است. خوب است در شرح این موضوعات به کتاب مذکور و شرح صوتی آن رجوع فرمایید. http://lobolmizan.ir/sound/1130 موفق باشید

19478
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار اوقاتتون خوش و طاعات و عباداتتون مورد قبول پروردگار یکتا: استاد مدتی از اینکه احساس حضور و ذکر قلبی ام کم شده بود خیلی گلایه و شکایت داشتم تا اینکه خدا رو شکر در این ماه رمضون بهتر شده اما مدام این وسوسه میاد سراغم که این حالت موقتی هست و چون لطف خداوند در این ماه خاص هست و شیاطین در غل و زنجیر هستن این حال و پیدا کردی و بعد از ماه رمضون بازم میشی همون و حالت هم به حال سابق برمیگرده، این وسوسه بنده رو آزار میده و خیلی ترس دارم از اینکه این حال و از دست بدم، ممنون میشم راهنمایی بفرمایید. یا علی و التماس دعا استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قضیه تا آخر همین است که گاهی انسان در «قبض» است و گاهی در «بسط». به گفته‌ی مولوی:

ای برادر عقل یک‌دم با خود آر

دمبدم در تو خزان است و بهار

عمده آن است که بدانیم در حال بسطِ بهاری شکر پیشه کنیم و در حالت بسطِ پاییزی صبر. موفق باشید

19298
متن پرسش
سلام: ببخشید استاد هیولا را در کتاب برهان تا عرفان میشه توضیح بیشتری بدید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح «برهان صدیقین» و «حرکت جوهری» روشن شد که عالم ماده در ذات بالقوه‌ی خود پذیرش هر صورتی است، لذا آن ذات را که حالت بالقوه دارد، هیولایِ اولی گویند. موفق باشید

18200
متن پرسش
با سلام: چه پاسخی می توان به این گفتار داد: «همانطور که پیغمبر در برابر احکام و گزاره های جاهلیت تاسیس، رد و امضا داشتند ما هم در برابر گزاره های غرب باید امضا، تاسیس و رد داشته باشیم. بسیاری از گزاره های غرب را می توان امضا کرد و به کار برد. همانطور که پیغمبر نسبت به جاهلیت بسیاری از چیزها را امضا کرد و در تمدن شان به کار برد و تایید کرد.» حال آیا واقعا ما در برابر غرب، همین روش پیغمبر را می توان حجت گرفت؟ یا مغالطه ای در این گفتار وجود دارد. ممنون از راهنماییتون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضی اعمالی که در جاهلیت انجام می‌شد باقی‌مانده از سیره‌ی حضرت ابراهیم علیه‌ السلام» بود که تحریف گشته بود و رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» آن‌ها را در فضای توحیدی اسلام امضاء کردند و به جایگاه اصلی‌اش برگرداندند مثل طواف خانه‌ی خدا. در مورد غرب آن‌چه با روح سکولار غربی همراه است، مُخلّ دیانت است. ولی روش‌های تحقیق غربی در علوم تجربی، حاکی از دقت عقل غربی است و قابل استفاده می‌باشد. موفق باشید

17225
متن پرسش
سلام: در کتاب المیزان در تفسیر آیه ۱۷۶ سوره آل عمران علامه می فرماید: «پس معنای آیه این است که رفتار کسانی که به سوی کفر سرعت می گیرند و سرعتشان را روز به روز بیشتر می کنند تو را غمگین نسازد چون اندوه تو جز برای این نیست که می پنداری این کفار دارند با کفر خود به خدا ضرر می رسانند و حال آنکه اینطور نیست آنها به خدای تعالی هیچ ضرری نمی رسانند....» سوال من این است که آیا پیامبر نمی دانسته که کفار نمی توانند به خدا ضرر برسانند؟!! که خداوند به پیامبر می گوید ناراحت نباش؟ یا علامه نمی دانسته که پیامبر می دانسته؟!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه‌ی مذکور موجب تسلّی جان پیامبر می‌شود. زیرا بسیار تفاوت می‌کند که انسان بر اساس ایمان خود موضوعی را بداند، و یا این‌که حضرت حق مستقیماً خطاب به انسان مطلبی را متذکر شود. موفق باشید

15941
متن پرسش
سلام استاد عزیز: در بحث حرکت جوهری از یه طرف بحث نو به نو و تکامل ماده داریم و زایید زمان که همان حرکت ماده و تکامل اون هس، از طرفی هم ماه رجب و شعبان و رمضات و... و می دانیم که ماه های ذکر شده حرکت چرخش زمین و ماه و خورشید و اینجور مسایل هست. بزرگوار این همه عنایات و حدیث در مورد این ماهها چه جوری با هم جمع میش.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در حرکت جوهری روشن است دائماً فیض تبدیل قوه به فعل از عالم بالا به عالم ماده می‌رسد و در عین حال بعضی از پدیده‌های مادی، مظهریت بیشتری جهت ظهور آن فیض دارند. مثل گُل‌ها در مقایسه با سنگ‌ها. در همین رابطه‌، زمان‌ها و مکان‌ها نیز متفاوتند و  بعضی ظرفیت ظهور بیشتری از حقایق غیبی را در خود دارند. موفق باشید 

15909

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا این واقعیت داره که سرور تلگرام در انگلستان و دیتابیس آن در خاک اسرائیل است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صاحب‌نظران در این امر، نگرانی‌هایی دارند. موفق باشید

15745

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عر‌ض ادب: استاد جهت آشنایی نظری با ملا‌‌یکه صلوات الله علیهم و انس و ارتباط با آنها کدام بحث را باید کار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیات اولیه‌ی سوره‌ی فاطر در همین رابطه است. بنده نیز در شرح آن سوره بدین مسئله اشاره کرده‌ام. خوب است بدان سوره رجوع فرمایید. موفق باشید

12882
متن پرسش
چگونه زیرساختهای عبور از جبهه فرهنگی غربزده را فراهم کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با رجوع به آثار امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه». موفق باشید

11968
متن پرسش
سلام استاد: یک راه و روش به ما نشان دهید که در مسیر رسیدن به کمال و کسب معرفت در این مسیر در مفهوم و تفکر نمانیم یا بهتر بگویم در علم الیقین نمانیم و بتوانیم به منزل عین الیقین و بعد از آن به منزل حق الیقین برسیم؟ بنده بعضی مواقع در راه شناخت و معرفت به حقیقت مخصوصا معرفت النفس آنچنان از شناخت و معرفتی که بدست می آورم شور و شعف دارم که نمی توانم وصف کنم اما وقتی خوب توجه می کنم می بینم هنوز در مرحله علم الیقینم و درگیر مفاهیم هستم و درک مفاهیم است که باعث شعف بنده می شود، که فهم این موضوع خود باعث نوعی غصه و اندوه در من می شود، بنده نمی خواهم در این مرحله و در حد مفاهیم و علم بمانم اما نمی دانم چه کنم و از چه راه و روشی از دنیای مفاهیم بیرون بیایم و به اصل و عین برسم و بعد از آن بتوانم به حق الیقین و.... لطفا استاد گرامی بنده را راهنمایی کنید. التماس دعا صلوات بر محمد و آل محمد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف همان است که در جواب سؤال شماره‌ی 11968 عرض شد. بعد از آن بحث کتاب «معاد» را با شرح آن دنبال کنید.

«کار ما از خلق شد بر ما دراز  / چند از این مشت گدای بی‌نیاز»

«تا نمیری از خود و از خلق پاک   /  بر نیاید جان ما از خلق پاک»

«محرم این پردة جان آگه است   /  زندة از خلق نه مرد ره است».

موفق باشید

9517
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید، می خواستم بپرسم آیا انبیا «انسان کامل» بودند یا نه؟ و دوم اینکه آیا می شود گفت علت اعتراض فرشتگان به خلقت آدم، عدم معرفت و شناخت نسبت به انسان کامل و به ویژه ائمه اطهار بود؟ (با توجه به اینکه اگر خداوند انسان را خلق میکرد اما انسان کامل وجود نداشت، به نوعی هدف خلقت انسان زیر سوال می رفت. چون خداوند می توانست موجودی خلق کند که با اختیار خود به کمال نهایی خودش که حتی برتر از فرشتگان است برساند. پس باید از میان انسان ها لااقل یک نفر به چنین مرتبه ای برسد.)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همه‌ی انبیاء بنا به شرایط تاریخی خودشان انسان‌های کاملی بودند 2- حرف درست و دقیقی است. موفق باشید
7911
متن پرسش
سلام ایا می شود با دعا و توصل انسان تقدیر خود را عوض کند؟ چگونه می توان با رهبری مرتبط شد؟ ایا ارتباط روحی کفیست؟ برای رسیدن به مقصد التماس دعای مخصوص.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- با دعا و توسل می‌توانیم تقدیری که حضرت رب العالمین برای ما مقدر فرموده است را شکوفا کنیم 2- نمی‌دانم. این چه سؤالی است؟ موفق باشید
6827
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر منظور از اینکه در برخی آیات به پیامبر اکرم دستور داده شده بفرمایند من علم غیب ندارم چیست؟همه ما میدانیم که ایشان علم غیب داشته اند و حتی اولیا غیر معصوم هم مراتبی از علم غیب را دارا هستند و خود نفس به علت فوق زمان و مکان بودنش میتواند از غیب مطلع شود پس این علم غیب خاصی که پیامبر از آن مطلع نیستند چه علمی است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: معلوم است که علم در مقام ذات از خداوند است و در آن حدّ که خداوند لازم ببیند و برای هدایت بشر لازم باشد رسول خود و امامان را آگاه می‌کند و آن‌جایی که به پیامبر خود می‌فرماید بگو: من علم غیب نمی‌دانم مگر آنچه به من وحی شده، می‌خواهد روشن کند علم غیب ذاتی خداوند است و بشریت از رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» جز هدایت به سوی سعادت انتظار دیگری نداشته باشند. موفق باشید
2676
متن پرسش
سلام علیکم. بنده دانشجوی دکتری فلسفه علم دانشگاه شریف هستم. قصد دارم رساله خودم را حول موضوع رویکرد انقلاب اسلامی به فناوری اخذ کنم. بیشتر بحث هایی که درباره فناوری شده است از جنس انتقادی بوده است. اما اینکه در حال حاضر که مجبور به استفاده از حداقل برخی از فناوری ها هستیم، اسلام چه رهنمون هایی برای برقراری نسبت ما با فناوری دارد، کاری انجام نشده است. نظام ارزشی اسلام چه ارتباط و نسبتی با فناوری برقرار می کند؟ آیا فقط ارزش های سیاسی و اقتدار نظام اسلامی اهمیت دارد؟ آیا انسان آنطور که انقلاب اسلامی به آن می نگرد، مقهور فناوری خواهد شد؟ یا این انسان از چنان قدرتی برخوردار است که می تواند فناوری را به عنوان ابزاری در جهت تکامل خور استفاده کند؟ از شما خواهش می کنم بنده را در دقیق کردن موضوع راهنمایی کنید. و اینکه آیا این کار لزوما نیاز به فقه و اجتهاد دارد، یا کسی مثل من هم می تواند این کار را انجام دهد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده در کتاب «تمدن‌زایی شیعه» سعی کرده‌ام نشان دهم اگر رویکرد ما به طبیعت درست باشد به نوعی از فناوری دست می‌زنیم که از جنس فناوری‌های غرب نیست. پیشنهاد می‌کنم کتاب مذکور را مطالعه بفرمایید شاید بابی در این امر برایتان گشوده شود. باید با روح نگاه اسلامی به انسان و طبیعت آشنا شد و این با مطالعه‌ی کتاب‌هایی مثل تفسیر المیزان حاصل می‌شود. موفق باشید
1592

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام راجع به کرامت انسان وجایگاه انسان درفلسفه اسلامی به طوراخص واسلام به طوراعم چه کتابهایی رامطالعه کنیم؟همچنین نقشی که اعتقادبه جایگاه انسان درهستی دارد،آیامیتواند درمعناداری زندگی اثری داشته باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: حتماً معرفت صحیح به جایگاه انسان در هستی نقش اساسی در معناداری زندگی دارد، علاوه بر جوابی که به سؤال 1591 پیشنهاد می‌کنم کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورهای دینی» را مطالعه بفرمایید. موفق باشید
نمایش چاپی