بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14276

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام آقای طاهرزاده: منظور شما از آشتی کردن با خود کدوم خوده؟ من واقعا گیج شدم. یعنی چی ما از خودمون غافل شدیم؟ چطوری میتونیم با خودمون آشتی کنیم تا بعد با خدا آشتی کنیم؟ تو رو به خدا جواب بدید. آشفتگی ذهنی همه چیزم را ریخته بهم. اصلا نمیتونم درس بخونم. من خیلی دوس دارم به خدا نزدیک بشم ولی هیچ امیدی ندارم چون خیلی گناه کردم همش تو خیالم و تضاد فکری توی حرفام مشخصه اضطراب و ....
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد کتاب «آشتی با خدا» را تا آخر به‌خصوص جلسه‌ی نهم را درست از نظر نگذرانده‌اید! موفق باشید

12989
متن پرسش
سلام: فلسفه ی گناه چیست؟ چرا گناه فی الذات مُنکر است؟ چرا از سیر و سلوک عقب می اندازد؟ مگر دقیقاً منِ انسان را چه می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گناه افق انسان را در رجوع به حضرت حق تیره و تار می‌کند و احساس او را نسبت به درک حقیقت ضایع می‌گرداند. موفق باشید

11917

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم اله الرحمن الرحیم با سلام: پاسخ سوالات خیلی کم رنگ است و با متن تقریبا همرنگ است. امکان بزرگتر کردن فونت هم وجود ندارد چشم خیلی اذیت می شود. لطفا اصلاح یا راهنمایی بفرمایید
متن پاسخ

به نام خدا

باسلام

موارد فوق بررسی می گردد.با این حال می توانید برای بهتر مطالعه کردن سوالات به قسمت نمایش چاپی سوالات که هر سوال جداگانه دیده می شود مراجعه فرمایید. باتشکر. مدیریت سایت

10775

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد لطفا سیر مطالعاتی در خصوص آموزش فلسفه معرفی کنید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب سؤال شماره‌ی 10774 عرض شد. موفق باشید
9282
متن پرسش
سلام علیکم: بنده کتابهای شما رو در رابطه با انقلاب اسلامی، مدرنیته، تزلزل غرب و... مطالعه کرده ام و خیلی برایم مفید بوده. ولی در مورد غرب باید بیشتر تفکر کنم. مثلا میخوام بدونم آیا این اوضاع نابسامان کنونی غرب که شما میفرمایید محسوس است؟ یا به طور کلی وجود نظم و پیشرفت و رفاه نسبی که در این کشورها هست به خودی خود ارزش دارن؟ آیا این موارد در غرب تحسین دارد؟ یا مثلا ما هم در حال حاضر مجبوریم برای محتاج نبودن به اجنبی از تکنولوزی استفاده کنیم که خود مولود غرب است و در حال حاضر چاره ای جز این نیست؟ نمیدونم چطوری بگم. بالاخره با همه کج بودن راه، غربی ها از مسلمانان جلوتر هستند خب چکار باید کرد؟ این تزلزل در غرب چرا در زندگی ظاهری مردم نمایان نیست؟ نظر جنابعالی در مورد پیشرفت، رفاه، خلوت بودن دادگاهها مثلا در کشوری مثل سوییس چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث غیر قدسی‌بودن فرهنگ غرب یک چیز است و بحث نظمی که بر اساس اهداف دنیایی‌شان به زندگی‌شان داده‌اند چیز دیگر. چه اشکال دارد ما بر اساس رویکرد قدسی خودمان نظمی که نیاز داریم را وارد زندگی کنیم. ما یک ملت استعمارزده‌ای هستیم که سال‌ها تلاش شده در بی‌فکری نگه داشته شویم. بحمداللّه با انقلاب اسلامی راه خود را پیدا کرده‌ایم. سال‌ها طول می‌کشد که بر اساس قاعده‌ی آزمون و خطا بالاخره به زندگی خود سر و سامان بدهیم. موفق باشید
8711

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آقای عبدالله مستحسن نوشته اند تفاوت جایگاه تعبیر «فی الارض» در دو عبارت «یا داوود انا جعلناک خلیفه فی الارض» با «انی جاعل فی الارض خلیفه» این است که در اولی خلافت را منحصر در زمین میداند و دومی این محدودیت را ندارد و این خلافت میتواند جای دیگر هم باشد. نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حرف خوبی است. موفق باشید
8511
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام.خیلی سعی می کنم از دیگران قطع طمع کنم و ازشون توقع نداشته باشم ولی این اکثر اوقات مشکله. آیا اگر طمع در دلم باشد و آن را به زبان نیاورم و از کسی چیزی نخواهم کافیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین کار درست است که طمع خود را کنترل کنید تا إن‌شاءاللّه با تجلی هرچه بیشتر نور توحید، بی‌حاصلی مخلوق نسبت به خالق بیش از پیش ظهور کند. موفق باشید
1513

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا باسلام خدمت استاد عزیز من پس از کمی تفکر راجع به صفت جبار بودن خداوند که به معنای جبران کننده ی نقص ها و عیب ها و کم کاری هاست برداشت های زیر را داشته ام حال از استاد عزیز می خواهم که راجع به درستی ونادرستی هر یک از اینها اظهار نظر کنند ودر صورت نادرستی فرم درست آنهارا تبیین کنند: 1)کسیکه اکثر عمر یا نصف آنرا دور از بندگی خدا بوده است یا کم و بطور ناشایست بندگی کرده است مثلا از 80 سال عمر خود 20 سال را از دست داده است ولی در ادامه بیدار شده و به قول معروف سفت وسخت بندگی کند خداوندتاثیرمنفی آن20سال کم کاری را جبران می کند و مانند این می شود که آن 20سال را هم بطور کامل بندگی کرده است .(هم چنین باتوجه به مطالب گفته شده سوالی در ذهن متجلی می شد : مطابق با احادیث و آیات قرآن کسی که از گناه خویش توبه واقعی کند گناه او بطور کامل بخشیده شده و حتی تبدیل به ثواب میشود حال سوال اییجاست که این چگونه ممکن است پس از توبه ی ازگناه نکبت وبدی آن کاملا از بین رفته و شخص مانند کسی شود که گناهی انجام نداده است بلاخره یک نوع کم کاری و تفاوت باید بین فرد خطا کاری که توبه کرده با فردی که اصلا گناهی نکرده باشد آیاکمی تناقض با قواعد عقلانی و سنن الهی دیده نمیشود؟لطفا توجیه کنید) 2)صفت جبار بودن الهی شامل اعمال غیر عبادی مثل درس وتحصیل و کار و کسب روزی هم می شود مثلا: کسی برای قبولی در دانشگاه از اوایل تابستان با نیت الهی شروع به درس خواندن میکند اما نا صحیح (از لحاظ کنکوری) حال 5 ماه مانده به کنکور بیدار شده و نهایت سعی وتلاشش را می کند و چون خداوند جبار است آن 3یا 6 ماه از دست رفته را به نحوی برای وی جبران می کند و او در دانشگاه با رتبه ی تک رقمی قبول می شود .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- برداشت شما در مورد جبّاربودن و جابربودن خداوند درست است. آری چون انسان با توجه به خداوند،جهت‌گیری‌اش عوض می‌شود و دیگر آن شخص قبلی نیست معنا نمی‌دهد که گناهان گذشته‌ی او به دنبالش باشد 2- همین‌طور است که می‌فرمایید، اگر زمینه‌ی تجلی نور اسم جبّار فراهم شود، ما طوری عمل می‌کنیم که ضعف‌های گذشته جبران می‌گردد. موفق باشید
1247

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی اینکه مولوی علیه رحمه می فرماید " نقد حال خویش را گر پی بریم هم ز دنیا هم زعقبی برخوریم " آیا منظور همان معرفت النفس است ؟ یا منظورش محاسبه نفس و ارزیابی خود می باشد. با تشکر
متن پاسخ
سمه تعالی؛ علیک السلام: در کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» بحث «وقت» در صفحه‌ی 340 آمده. منظور مولوی مقامی است که انسان آزاد از گذشته و آینده، در حضور حق قرار گیرد. این حالت را «نقد حال» گویند. اگر مباحث معرفت نفس حضوری دنبال شود یک نحوه نقد حال در آن هست. موفق باشید
31106
متن پرسش
سلام علیکم: استاد سوالی داشتم در کیفیت انفاق و ایثار: فرض بفرمایید اگر در ماه ۱۰ واحد حقوق و رزق دریافت کنیم چه میزان آن را باید در راه خدا انفاق کنیم؟ برای مثال اگر اشتباه نکنم در مورد سید هاشم حداد میخونیم که سید علی اقا قاضی بهشون گفتن هر وقت فقیری به سمتت آمد دست در جیب کن و هر چه در جیبت است را بده. که نوعی ایثار است. حال در مسیر سلوک الی الله شخص از رزق و روزی خود چه میزانی را باید برای انفاق و ایثار در راه خدا کنار بگذارد؟ آیا سخت گیری و آینده نگری و تدبیر در این امر به نوعی شرک خفی نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرموده‌اند: «وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا» (اسراء/29) و دستت را بخیلانه بسته مدار [که از انفاق در راه خدا باز مانی] و به طور کامل هم [در انفاق] دست و دل باز مباش [که چیزی برای معاش خودت باقی نماند] که در نهایت [نزد شایستگان] نکوهیده [و در زندگی خود] درمانده گردی.

آری! چون تیشه مباش و جمله بر خود متراش / چون رنده ز کار خویش بیگانه مباش

تعلیم ز ارّه گیر در کار معاش / نیمی سوی خود می کش و نیمی می‌پاش

موفق باشید 

28912
متن پرسش
سلام و عرض ادب: در مورد مبحث فصوص الحکم: برخی که آشنایی با مباحث حضرتعالی را ندارند و فقط مباحث عرفانی فلسفی را به حد مطلوبی کار کرده اند که بتوانند وارد فصوص بشوند، آیا این افراد بهتر نیست که برای اینکه یک عرفانی گوشه گیر و به دور از اجتماع و انقلاب برای خود خدایی ناکرده بسازند، حداقل سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره) هم به ایشان پیشنهاد شود، تا با حضور در این تاریخ و نوع سلوک این تاریخ هم آشنا شوند، و سپس رجوع به فصوص داشته باشند؟ آیا چنین چیزی صلاح است برای برخی افراد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تذکر به جایی است. اتفاقاً وقتی بنده مباحث «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» را تدوین می‌نمودم، همواره در ذهن بنده این نکته بود که با دنبال‌کردن مطالب آن کتاب، رفقا بهتر می‌توانند با موضوعات مطرح‌شده در کتاب «فصوص» همراه شوند. همچنان‌که قبل از همه، حداقل باید مباحث «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و شرح کتاب «معاد» را دنبال کرده باشند. موفق باشید   

24737
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد گرامی: خیلی خدا را شکر می کنم که این امکان برای ما هست که به پاسخ های سوالات خود برسیم بوسیله شما. دائما از سوالات سایت برای رسیدن به برخی مطالب استفاده می کنم، الحمدلله ببخشید استاد به یک تناقض رسیده ام. نمی دانم آنچه فهمیدم درست است یا نه؟ طبق آیات قرآن خداوند انسان را آفرید برای عبادت و بندگی که در عالم ماده برای هر شخصی این بندگی به نوعی است برای زن به گونه ای و برای مرد به گونه ای و هر شخصی در هر شغلی به گونه ای، و این امکان برای هر شخصی فراهم است که با بالا بردن علم و آگاهی خود یا با تجربه یا با کسب علم یا تفکر و عمل به دستورات وجود خود را به کمال برساند. خودم هر وقت چنین سیر را در نظر می گیرم و همواره با کسب علم و مطالعه در جهت رشد خود قدمی برمی دارم الحمدلله موفق می شوم و در طول این مدت هم سخن گفتن من کنترل شده و هم حین توجه به فهمیدن مطالب و پیگیری آنها غدا خوردن و خوابیدن من هم کنترل می شود و اهل عمل هم به لطف پروردگار به آنچه می آموزم هستم تا حدودی و در این حالت آرامش خود را دارم و از عبادت هم لذت می برم. اما همین که اسم مراقبه را می شنوم و در صدد بر می آیم که مراقبه بر خوراک و خواب کنم، انگار تمام عالم با هم جمع می شوند که نتوانم در طول روز به اندازه بخوابم و به اندازه غذا بخورم و دچار آشوب درونی می شوم که اینگونه ضعیف هستم و دایم در نماز به بیچارگی خودم گریه می کنم و بعد نتیجه می گیرم، شاید حالت انکساری که علما می گویند همین است این چه سری است، آیا راه های انسان شدن فرق دارد یعنی افرادی با طلب علم و افرادی با تزکیه؟ چرا این نفس وقتی به او توجه می کنی چنان رم می کند که انسان را از ادامه حیات ساقط می کند؟ الان من چه کنم، همان توجه را به کسب علم جلب کنم کافی است؟ و یا نکند خدای نکرده از نفس خود به بهانه کسب علم عامل شده ام و در آخر عمر نفسانیت بر من غلبه کند؟ ببخشید سوال های سایت را که می بینم خجالت می کشم که مشکلات وجودی خود را مطرح می کنم. ولی به عنوان استاد راهنما از شما کمک می گیرم ولی نمی دانم می توانم این کار را بکنم و یا این سایت فقط برای سوالات عقیدتی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سر به سرِ خودتان نگذارید. بعضی نفس‌ها خراباتی و بعضی نفس‌ها مناجاتی‌اند. آن عزیزی که کتاب «المراقبات» را نوشت یعنی آیت اللّه ملکی تبریزی، مناجاتی بود، ولی امثال حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بیشتر خراباتی بودند و رزمندگان عزیز ما در عین احترام به سلوک مناجاتی، بیشتر به حضرت روح اللّه تأسی کردند. موفق باشید

19797
متن پرسش
سلام استاد: نمی دانم پاسخ سوال 19769 را مرقوم فرمده اید یا نه؟ اما به دست حقیر که نرسیده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شده بود:

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شماره‌ی 19771 به رفقایی امثال جنابعالی که به گفته‌ی خودتان آوراه‌ی شهری هستید که هنوز ساخته نشده؛ داده شد. بعد از آن‌که سؤال و جواب را با تأمل مطالعه فرمودید حال سؤال بنده آن است که آیا وقتی در تشییع جنازه‌ی شهدای مدافع حرم شرکت می‌کنید می‌توانید بگویید طاهرزاده در حالِ معنابخشی به انقلاب است و یا خواهید گفت چقدر سخن طاهرزاده برای نشان‌دادنِ این معنای بزرگ تاریخی که در حال وقوع است، الکن و کوتاه و ناتوان است؟!! بنده با تاریخی که از طریق امام خمینی شروع کرد، زندگی را چیز دیگری می‌بینم و چیزهایی را یافتم بس بزرگ‌تر از آن‌چه توان گفتن آن را دارم. مگر نوری که در افق یک تاریخ سوسو می‌کند به راحتی برای همه قابل رؤیت است؟! موفق باشید

19466
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: با توجه به اینکه با حرکت جوهری بدن مادی به مرور بدن برزخی شکل می گیرد نوزادی که در روزهای اولیه تولد فوت می کند بدن برزخی او به چه شکلی توجیه می شود و چگونه شکل می گیرد در حالی که هنوز ابتدای حرکت جوهری جسم مادی بوده است؟ ممنونم از زحماتتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقه‌ی کودک مثل هر نفس ناطقه‌ای دارای مراتب جسم و مثال و عقل است و از این جهت بعد از فوتش، بدنِ مثالی با نفس او هست، منتها از آن‌جایی که آن بدنِ مثالی با ادامه‌ی زندگی شکل خاصی به خود می‌گیرد که صورت اخلاق و اعمال اوست، برای او چنین نیست و بدنی است بسیط و اولیه. موفق باشید

18357

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد عزیز: در مورد اینکه فرمودید عین ثابت انسان همان انتخاب بنیادین است، مثلا انسانی که از زمان شروع مسولیت ها و داشتن قدرت انتخاب همه ی انتخاب هایش را مطابق با خواست خدا انتخاب کرده باشد و چه بسا در راه زندگیش دچار بلاها و نعمات زیادی شود که هر کدام دارای حکمتی است، حال این شخصی که در تمام مدت عمر خود فقط خوبی کرده و اتفاقاتی که برای او پیش آمده پس همانهایی است که خداوند برای او خواسته بوده. یعنی خداوند که همواره برای انسان بهترین ها را خواسته به شرط انتخاب صحیح انسان، حال که انسان همه ی انتخابهایش را بر اساس خواست خدا انجام داده پس اتفاقات زندگی او همان اتفاقاتی است که در بهترین حال ممکن برای او می توانسته بیفتاد تا او عاقبت به خیر شود، حال اگر انسانی موجود باشد که تمام انتخابهایش در طول زندگیش فقط همانی باشد که خدا می خواهد همانطور که امامان و پیامبران بودند آیا می توانیم بگوییم که این افراد با بهترین انتخاب هایشان، تقدیر و اتفاقات ثابتی را خداوند در بهترین انتخابهایشان نهفته گذارده بوده است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! موفق باشید

15435

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: وقتتون بخیر و خسته نباشید. تشکر فراوان دارام از وقت و لطفی که برای ماها صرف میکنین،ان شاءالله خیر دنیا و آخرت شامل حالتون بشه. ببخشید استاد اینکه گفته میشه تا اونجایی که میشه سراغ مکروهات نرین باعث شده که کنجکاو بشم که بدونم مکروهات چیا هستن؟ کتاب در مورد تعداد گناهان کبیره موجود هست اما در مورد شرح مکروهات نمیدونم باشه یا نه خواهش می کنم اگر امکانش هست کتابی، منبعی در این مورد معرفی کنین. ممنون از لطف فراوانتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رساله‌های عملیه نکاتی را متذکر شده‌اند هرچند کتاب خاصی تدوین نشده، ولی عموماً در فرهنگ دینی، اعمال مکروه مشخص شده است. موفق باشید

15353
متن پرسش
سلام علیکم: نوروز مبارک. شما تفکر را چگونه تعریف می کنید؟ اندیشیدن چگونه ممکن است؟ ما چگونه می توانیم فکر کنیم؟ آیا بدون گذراندن مباحث منطق فکر کردن ممکن است؟ فلسفه به چه دردی می خورد؟ دکتر داوری می گوید مردم چون فلسفه را به درد نخور می دانند جزو لاطالئات می دانند آیا این حرف صحیح است؟ لب حرفهای شهید آوینی چه می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان دارای عقل است و آن عقل، در مقابل شرایط مختلف، صورت‌های مختلفی دارد مثل عقل ریاضی یا عقل فلسفی و یا عقل قدسی. فلسفه، ما را متوجه‌ی کلیّات عالم به صورت مفهومی می‌کند و عقل قدسی ما را متوجه‌ی حقایق جامع عالم می‌نماید. این مباحث را می‌توانید در چند جلسه‌ی اول کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» دنبال کنید. موفق باشید

15256
متن پرسش
با سلام: با نظر به سوالی از استاد محترم من باب مطالعه فلسفه غرب، فرمودید برای مطالعه فلسفه غرب باید بعد از فهم حکمتِ بومی خود، یک دوره‌ی کامل فلسفه‌ی غرب را دنبال کرد. در حالی که بعض اساتید بر این باورند که حکمت و فسفه اسلامی ای که برخی متفکرین و فلاسفه اسلامی ارائه نموده اند اگر ریشه یابی شود ریشه هایش در فلسفه و عقل غرب پیدا می شود. این طور که حقیر متوجه شده ام باید ابتدا همان ریشه ها را که شروعش از فلسفه و فکر غرب هست مورد بررسی قرار دهیم تا هنگامی که سراغ فلسفه و حمکت اسلامی هم می رویم بتوانیم تشخیص دهیم فلان نظر متفکر اسلامی ریشه غربی دارد یا خیر. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امروز بحث بر سر فلسفه‌ای است که از دکارت شروع شد و با کانت و هگل ادامه یافت. از آن‌جایی که برای فهم و تفکر فلسفیِ ملت دیگر، راهی جز مقایسه و تطبیق نیست، باید ابتدا فلسفه‌ای که در این سرزمین شکل گرفته است را در دست داشته باشیم تا مقایسه و تطبیق، عملی شود. موفق باشید

14879

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: در مورد سوال 14859 که از جنابتان پرسیده شده است، به نظرم می آید پاسختان جامع نبود چرا که حضرت علامه بنا به گفته دکتر احمدی رویکرد قبلی خود را اشتباه دانسته اند. اگر منظور علامه نگاه به فطرت پاک الهی انسان غربی بوده، بی شک این فطرت پاک الهی انسان غربی پیش از این هم برای حضرت علامه مکشوف بوده است و در ضمن دکتر احمدی از نظم و انضباط زندگی غربی از علامه سوال پرسیده اند و پاسخ ایشان ناظر به آن بخش از سوال ایشان بوه است. حال با این تفاسیر ما چند سوال پیش می آید: 1. باید چه رویکردی نسبت به نظرات علامه در مورد غرب داشته باشیم!؟ 2. چگونه می توان به غرب شناسی افرادی که نه غرب را دیده اند و نه آشنایی چندانی با زبان های رایج در آن دارند، اعتماد نمود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که علامه‌ی طباطبایی سال‌ها با امثال کربن ارتباط داشته‌اند و نسبت به غرب بیگانه نبودند و لذا نمی‌توان شخصیت ایشان را این‌چنین دستِ کم گرفت که با برخورد چند نفر خدمتگذارِ هتل در اصل نقدی که به مبانی فکری غرب دارند، تجدید نظر کرده باشند. این یک نوع بی‌انصافی نسبت به علامه است. لذا خاطره‌ی دکتر احمدی را باید در حدّ همان یک خاطره دانست. موفق باشید

13356

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد عزیز سلام: شرح مقالات آیت الله شجاعی را چگونه تهیه کنیم؟ با کمال تشکر از شما و همکارانتان در این سایت با برکت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: (شخصی) با جناب آقای مهندس نظری به شماره‌ی 09136032342 تماس بگیرید. موفق باشید

11972
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: نظر شما در مورد مثال موج و دریا درباره وجود خداوند و ماسوی الله چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» هرچند مثال دور دستی است ولی نزدیک‌ترین مثال به موضوع است. موفق باشید

9481
متن پرسش
سلام علیکم: می فرمایید نور از نوع وجود هست و می توانیم بگویم نور شدید تر اما به میز و صندلی نمیتوان این را گفت چون ساخته ذهن ماست. خواستم بپرسم در عالم ماده چه چیزهای وجودی هستند؟ مثلا زمین را ما در ذهنمان که نساخته ایم و بوده است، می توان زمین را از نوع وجود حساب کنیم که شدت و ضعف دارد؟ (یا مثلا آب، هوا، و... را) چون اینها ساخته ذهن انسان نیستند بلکه در عالم وجود دارند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در عالم ماده به اعتبار ماهیت پدیده‌ها هیچ‌چیز وجودی نیست زیرا عالم ماده خودش یکی از مراتب عالم وجود است. نور را هم که مثال می‌زنیم معتقدیم نفس ما متوجه وجودی می‌شود که نور می‌نامیم و در این دیدگاه نور را یک پدیده‌ی مادی آن طور که علم فیزیک می‌گوید نمی‌دانیم و بنده در کتاب «حقیقت نوری» این نکته را عرض کرده‌ام. موفق باشید
9205

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: اگر کسی مجبور باشد بین مطالعه و کسب علم و یا قرائت قرآن یکی را در این ماه شریف انتخاب کند، اولویت با کدام یک می باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت از خواندن قرآن غافل نشوید. موفق باشید
8605
متن پرسش
سلام علیکم: چرا حضرت عالی در بین اندیشمندان غربی برای هایدگر احترام خاصی قائل هستید مگر ایشان چه رویکرد متفاوتی نسبت به سایرین دارند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در مصاحبه‌ای که با مجله‌ی «نامه»، تحت عنوان «شناخت غرب از نان شب واجب‌تر است» داشته ام عرایضی در این مورد هست. شاید بتوانید جواب خود را در آن‌جا پیدا کنید. هایدگر براى عبور از غرب حرف‏هایى دارد که در مکتب امام مى‏تواند معناى خوبى داشته باشد. موفق باشید
6947
متن پرسش
سلام علیکم استاد چرا مقام انس بالاتر از مقام جن هست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون طبق آیه‌ی قرآن آدم ظرفیت پذیرش همه‌ی اسماء الهی را داشته ولی جن، چنین ظرفیتی را نداشته. موفق باشید
نمایش چاپی