باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «خویشتن پنهان» نکاتی در این مورد گفته شده است. خوب است که به همانجا رجوع کنید زیرا جواب مختصر، مشکل را حل نمیکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال باید بدانید که در نظام آموزشی ما چه میگذرد. اگر عمیقاً دروس را مطالعه کنید و مقصد و مقصود آنها را بیابید، بهتر میتوانید مسیر آیندهی خود را دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع تقسیمبندیهای کلامی را نمیتوان به طور مستقیم در قرآن و نهجالبلاغه که نظر به معارف اسلامی به صورت جامع دارند، پیدا کرد. بهتر آن است که به همان شکل که متون مقدس حقایق را با ما در میان میگذارند، ما به آن متون رجوع کنیم 3- مجموعهی علل که در میان آید حتماً معلول بالضروره محقق میشود ولی هر یک از علل به تنهایی امکان تحقق معلول را فراهم میسازند، زیرا در آن صورت سایر علل در صحنه نیست؛ مثل امکانِ رفتن شما به خانه بهوسیلهی ماشین سواری. ولی اگر همهی علل حتی ارادهی شما در صحنه باشد، بالضروره رفتن شما به خانه محقق میشود. موفق باشید
1- روح انسان به عنوان موجودی مجرد مثل همهی موجودات مجرد، صورتِ مناسب خود را دارد که همان صورت برزخی آن است و چنانچه بخواهد مابالقوههای خود را به مابالفعل تبدیل کند برای خود بدن دنیایی شکل میدهد 2 و 3 و 4- نفس انسانی به جهت آنکه تسویه و متعادل شده است همواره زیباست و اگر موانعی جهت ایجاد بدن مناسب روح در مقابلش نباشد صورتی مناسب روح خود که زیبایی خاص خود را دارد میسازد و در این صورت سنّ و سال برایش معنا ندارد زیرا سنّ و سال در إزای تدبیر بدن در دنیا بهوجود میآید 5- این بدن زیباترین و کاملترین فرم را جهت تحقق قوههای انسانی به فعل دارد 6- خوب است بحث معاد را با حوصله دنبال کنید تا ابهاماتتان به صورت اساسی برطرف شود. کتاب معاد بر روی سایت هست. با شرح صوتی آن مطالب را دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شهید مطهری بهعنوان یک متفکر اسلامی که در تاریخ معاصر در موضوعات خاص این زمان سخن گفته و یا قلم زدهاند، همیشه برای رشد اندیشهی اسلامی مفید خواهند بود و اینطور نیست که آثار یک اندیشمند جایِ آثار اندیشمند دیگر را بگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اقرار به ربوبیت حضرت حق در عهد الست که در آیهی 173 سورهی اعراف بدان اشاره دارد، دلیل بر زندگی قبل از دنیایی هرکس است و معاد و ابدیت روح دلیل بر زندگی بعد از دنیایی او است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: استفاده از تکنولوژی امروز در حکم اَکلِ مَیْتِه است. عرایضی در این موارد که میفرمایید در کتاب «تمدنزایی شیعه» داشتهام. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: . آنچه بنده در موارد مذکور میتوانم عرض کنم همین اندازه است که به گفتهی خودتان میتوان به عنوان یک امر ظنّی تلقی نمود و بیشتر به ذوق گوینده مربوط است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به گفتهی آیت اللّه بهجت بپذیریم که در این زمانه «علم ما استاد ما است» باید سعی کنیم در کسب معارف حقه ورود بیشتری داشته باشیم. بنده روش «معرفت نفس» را از این جنس میدانم و پیشنهاد میکنم کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن را که هر دو بر روی سایت هست دنبال کنید. با این فرض که فراموش نکنید راهِ رجوع به حضرت حق، تنگ و تاریک نیست، گشوده و روشن است. چه شده است که میفرمایید با روبهروشدن با مباحث اخلاقی سینهتان تنگ میشود؟! مگر بنا نیست اخلاق، راهِ گشودهی حضرت ربّ العالمین را در مقابل ما بگشاید؟ و نه باری بر دوش ما باشد.
آیت الله بهجت می فرمایند :ما یک زاهد داریم و یک عارف، زاهد که می گوییم مراد همین زهد خشک است، همان کسانی هستند که حافظ در اشعارش از اینها مینالد. آنهایی که اهل زهد خشک اند دنبال کثرت عمل هستند، هزار مرتبه این ذکر را بگویند، اینقدر نماز بخوانند، اینقدر حج، اینقدر ختم قرآن و ... دنبال این هستند. اما آن کسی که عارف است دنبال کیفیت عمل است،
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره راه مشخص است و باید با هزاران مانع هم که پیش میآید ما نسبت به راهی که باید در آن وارد شویم و پایداری کنیم، مصر باشیم. شیطان تلاش میکند با گناهآلودکردنِ ما، ما را از ورود در راهِ دیانت و پایداری بر آن مأیوس کند. عمده عزمی است که باید داشته باشیم حتی اگر بنا است صدبار توبه کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً مراجع در امور فقهی قابل تقلیدند و نه در امور عقیدتی. همانطور که در ابتدای رسالهها نوشته است اصولدین تحقیقی است و نه تقلیدی. و آموختن فلسفه و عرفان در زمرهی امور تقلیدی نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «ده نکته از معرفت نفس» نکاتی در این مورد عرض شده که عیناً خدمتتان ارسال میشود. موفق باشید
در قرآن از خواب هايى نام برده است كه از رابطه اى بين آنچه شخص در خواب با آن روبه رو مى شود و بين عالَم خارج حكايت دارد. مثل خواب حضرت ابراهيم «عليه السلام» نسبت به ذبح فرزندشان (105/ صافات)، و يا رؤياى حضرت يوسف «عليه السلام»، و يا رؤياى دو رفيق هم زندانى حضرت يوسف «عليه السلام»، و يا رؤياى پادشاه مصر، و يا رؤياى رسول خدا «صلواة الله عليه وآله» در رابطه با فتح مكه (27/ فتح)؛ كه تمامى اين رؤياها چنانچه مستحضريد رابطه اى با عالَم خارج دارد و صرف خيالات افراد نيست.
با اين همه رؤيا؛ امرى است ادراكى كه قوه خيال در آن مؤثر است و اگر قوه خيال تحت تأثير شديد عالَم خارج باشد، آن خيالات در رؤيا دخالت هاى شديد مى كند. همچنان كه صفات روحى شخص مثل عداوت و عجب و تكبر و حرص و طمع در خيالاتش تأثير مى گذارد. لذا اكثر رؤياها؛ تحت تأثير تخيلات نفسانى است. تخيلات نفسانى نيز تحت تأثير همين عوامل طبيعى يا اخلاقى است كه نفس را به تصور آنها واداشته است. پس در حقيقت نفس همان تأثيرات را در خودش حكايت مى كند و حقيقت ديگرى ندارد. بنابراين هر رؤيايى، حقيقت نيست هرچند هر رؤيايى تعبيرى داردكه تعبير آن، عوامل طبيعى و يا عوامل اخلاقى هستند. ولى رؤياهايى هم هست كه با حوادث خارجى و حقايق عالَم وجود ارتباط دارند.
رؤياها، يا خواب هاى حق: عبارت است از ارتباط نفس با سبب غيبى حادثه اى كه بعداً در ظرف مكان و زمان خاص محقق مى شود. نفس به علت تجردش با وجود برزخى يا عقلى يك حادثه در خواب ارتباط پيدا مى كند و بعداً آن حادثه در عالَم ماده حادث مى شود. البته نفس پاره اى از حقايق آن عالَم را به مقدار استعدادش دريافت مى كند. حال اگر نفس، كامل باشد و گرفتار وَهميات و آرزوها نباشد، حقايق عالَم غيب را آنطور كه هست به طور كليت و نورانيت در خواب پيش رويش حاضر مى بيند، ولى اگر نفس كامل نبود آن حقايق را به نحو حكايت خيالى و در صورت هاى جزيى كه با آنها مأنوس است مى يابد. مثل اين كه وقتى با معنى «عظمت» در آن عالم، روبه رو مى شود، در خيالش صورت «كوه» ايجاد مى شود، و يا معنى «مكر» در خيالش صورت «روباه» به خود مى گيرد، چون عظمت را به كوه، و مكر را به روباه مى شناسد. يا معنى «افتخار» را به صورت «تاج» و «علم» را به صورت «نور» و «جهل» را به صورت «ظلمت» مى بيند. و يا مثلًا چون رابطه اى بين اذان صبح در ماه رمضان با شروع روزه هست، با ديدن معنى «مؤذن بودن» در آن عالم، صورت «مهركردن دهان» مردم براى خود مى سازد. كه البته اين موضوع؛ رقايق و ظرايفى مخصوص به خود دارد به طورى كه گاهى از يك معنى كه در خواب مى يابد صورت عكس آن را در خود مى سازد. مثل اين كه در بيدارى گاهى با شنيدن لغت ثروت به معنى فقر فقرا منتقل مى شود.
پس گاهى خواب «صريح و بدون تصرف» است و يا «متمثل معنايى است كه نفس با آن روبه رو شده، در عين تصرف نفس» و يا «انتقال به چيزى است مناسب آن معنى يا ضد آن معنى» و گاهى آنچنان با تصورات شخص مخلوط شده كه اصلًا نمى توان فهميد از كدام يك از مبانى مأنوس شخصِ خواب بيننده تأثير گرفته، كه در اين حالت به اين رؤياها «اضغاث احلام» گويند.
در رؤياهايى كه نفس با اصل موضوع روبه رو مى شود و به صورت مناسب آن منتقل مى شود، در واقع انسان به اصل موضوعات آگاه شده، به طورى كه اگر ملاحظه كرد در حال جمع كردن كثافت است، در واقع صورت به دست آوردن مال زياد دنيا را به او نشان مى دهند، در عين آگاهى دادن به او كه اين مال سرگين و كثافت است. و يا وقتى روبه رو مى شود بر اين كه بدنش ورم كرده است، با صورت به دست آوردن مال زياد روبه رو مى شود در عين آگاهى دادن به او كه بدان! آن چرك و آلودگى است. همچنان كه اگر در خواب ديد در زندان است، در واقع با صورت شهرت يابى اش روبه رو شده در عين آگاهى دادن به او كه اين شهرت زندان است، همچنان كه اگر ديد در زنجير است، با صورت خوشى و خوش گذرانى دنيايى اش روبه رو شده در عين آگاهى دادن به او كه آن گناه است و گرفتارى و زنجير.
در هر صورت با اين احوال نمى توان به رؤيا اعتماد كرد، چون در حال خواب؛ صورت خياليه نفس آن قدر جولان دارد كه با ميل خود صورت ها را تغيير مى دهد و از جايگاه خود خارج مى كند.
صاحب كتاب «تحف العقول» از قول پيامبر «صلواة الله عليه وآله» آورده كه حضرت فرمودند: اگر رؤيا از كسى برداشته شد نبايد نگران باشد زيرا وقتى كسى راسخ در علم شود، رؤيا از او برداشته مى شود.
اين كه دستور داده اند انسان دائم در حال طهارت باشد و نيز با وضو بخوابد، به سبب آن است كه اين طهارت موجب طهارت باطن و آزادشدن از خواب هاى بى خود و باطل مى گردد.
مرحوم محدث نورى در جلد 4 كتاب دارالسلام مى فرمايد: اگر انسان نسبت به خوراكش مواظبت داشته باشد و دقت كند كه چه چيز بخورد و چه مقدار بخورد، روح او قدرت سير در اكناف آسمان ها را مي يابد وگرنه برعكس، پرخوري موجب جولان شيطان در قلب و خيالش در خواب و بيداري مي شود.
قال رسول الله «صلواة الله عليه وآله»: «الرُّؤْيا ثَلاثٌ: مِنْها اهاويلُ الشَّيطان لِيحْزَنَ بِها ابْنَ ادَمَ وَ مِنْها ما يهُمُّ بِهِ الرَّجُلُ فى يقْظَتِهِ فَيراهُ فى مَنامِهِ وَ مِنْها جُزْءٌ مِنْ سِتَّةٍ وَ ارْبَعينَ جُزْءً مِنَ النُّبُوَّةِ. يعنى خواب سه گونه است: يكى القائاتى كه شيطان مى كند تا فرزندان آدم را بترساند و نگران كند و يكى اين كه آنچه را در بيدارى مورد توجه قرار داده در خوابش آن را مى بيند (با تغييراتي از طريق صورت خياليه) و يكى هم خواب هايى است كه جزيى است از چهل و شش جزء نبوت.
امام صادق «عليه السلام» مى فرمايند: در مورد رؤيا فكر كن كه چگونه خداوند در مورد آنها تدبير به كار گرفته و راست و دروغ آن را به هم در آميخته، اگر همه رؤياها راست بود، مردم همه پيامبر بودند، و اگر همه دروغ بود، در رؤيا فايده اى نبود.
در فرمايش امام محمدباقر «عليه السلام» داريم كه: «رؤياى مؤمن بين زمين و آسمان در گردش است تا آن كه خودش آن را براى خود تعبير كند، يا ديگرى براى او تعبير نمايد، پس آنگاه كه تعبير كرد به زمين مى آيد و قطعى مى شود» (كافي ج 8 ص 336).
اين بود مختصري از بحث رؤيا كه شرح بيشتر آن را در بحث آيه 42 سوره زمر عرض كرده ايم و چون عموماً در حين بحث در مورد رؤياى صادقه سؤال مى شد، آن را در اين قسمت خدمت عزيزان عرضه كرديم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که میفرمایید برهان نظم به گفتهی شهید مطهری یک تذکر است و نه یک برهان. برعکسِ برهانهایی مثل برهان «امکان و وجوب» و «برهان صدیقین» که موجب یقین عقلی میشود. در مورد حادثههای تاریخی، بحث در کتب مسلمانان و غیر مسلمانان نیست، بحث در آن است که آیا عقل میپذیرد چنین حادثههایی که سینه به سینه در نسلهای گسترده که امکان تبانیِ آنها نیست، با تبانیِ عدهای بهوجود آمده باشد؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انقلاب اسلامی بستری است که اگر کسی بخواهد راه صحیح را برود، با مانع حاکمانِ ظالم روبهرو نشود. به همین جهت خداوند در قرآن میفرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» ما پیامبران را با دلایل روشن فرستادیم و همراه آنها کتاب و میزان یعنی راهکارهای کلی و قواعد کاربردی را برای آنها آوردیم، تا خودِ مردم برای حاکمیت قسط و عدالت قیام کنند. حال اگر مردم کوتاهی کنند، آیا باید اشکال را به پای اسلام گذاشت یا به پای مردم؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شریعت الهی کلیّات را در اختیار انسان میگذارد تا هرکس بتواند مسیر إلی اللّه را طی کند و در فروع دین هم یا باید انسان مجتهد باشد، یا از مجتهد تقلید کند و کسی هم که نیّت میکند در فروع دین مجتهد شود تا به جامعه خدمت نماید، برکات خاصِ نیّت خود را میبرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان اصل موضوع هستم. اشکال این افراد در اصالتدادن به تکنیک است که محدود به عالم ماده میباشد و هیچ ربطی به سخنان جناب محیالدین ندارد که ایشان ناظر به سالکی است که بهکلّی از عالم ماده و زمان و مکان جدا شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده متوجه سخن علامه نشدهاند، زیرا علامه مثل همهی علماء قبول ندارند که فقیه جای حاکم بنشیند. اینان این سخن علامه را حمل بر عدم اعتقاد ایشان به ولایت فقیه دانستهاند. خوب است در این مورد به قسمت آخر کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» تحت عنوان «مبانی حکومت دینی» رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده این معارف را در حدّ یک معلم مطرح میکنم و معتقدم بنا به قول حضرت آیت اللّه بهجت، زمانه زمانهای است که «علم تو استاد توست». پیشنهاد میکنم به جزوهی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» که بر روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در کسب معارف الهی قدم بردارند، إنشاءاللّه مفتخر به شخصیتی متعالی میگردند در آن حدّی که جای دنیا و وظایف نسبت به امور دنیایی را نیز رعایت میکنند. موفق باشید