باسمه تعالی: سلام علیکم: بحثی در این رابطه در کتاب «دعاى ندبه، زندگى در فردايى نورانى» ص: 41
مطالبی عرض شده که عیناً خدمتتان ارسال میشود:
درباره خاندان آن حضرت فرمودى فقط خداوند اراده كرده تا شما اهل بيت را از هرگونه رجس و ناپاكى دور سازد و آن هم پاكبودنى خاص.
اين قسمت حاوى نكات مهم معرفتى است و اشاره دارد به قرآن كه مى فرمايد: «... انَّما يُريدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيرا ...»[1] اى اهل البيت! فقط و فقط خداوند خواسته تا شما را از هرگونه پليدى بزدايد و اعتقاد باطل و اثر عمل زشت را از شما پاك كند و شما را به موهبت عصمت اختصاص دهد.
با دقت در آيه تطهير نكات زير مورد توجه قرار مى گيرد.
1- «رِجْس» از نظر لغت چون با «ال» آمده، به معنى هرگونه پليدى جسمى و روحى است.
2- بيش از 70 حديث كه بيشتر از اهل سنت است اقرار دارد كه «اهل البيت» شامل، رسول خدا (ص) و حضرت على (ع) و فاطمه زهرا (س) و امام حسن و امام حسين «عليهم االسلام» مى باشد.[2]
3- امّه سلمه مى گويد: بعد از آمدن آيه تطهير، رسول خدا (ص) عباى خود را بر سر حضرت على و همسر او و حسنين «عليهماالسلام» انداختند و بعد گفتند: بارالها! اينها آل محمداند. من گوشه عبا را بالا زدم كه وارد شوم، حضرت آن را از دست من كشيدند و گفتند: تو بر خير هستى،[3] (يعنى؛ تو زن خوبى هستى ولى جايت اينجا نيست).
سؤال: چرا آيه شامل زنان پيامبر نمى باشد؟
جواب: اولًا: هیچ کس تا به حال قائل به عصمت زنان پيامبر نشده است، در حالى كه آيه خبر از عصمت «اهل البيت» مى دهد و از جريان مباهله هم روشن مى شود كه زنان پيامبر (ص) معصوم نيستند و لذا در كنار اهل البيت پيامبر (ص) جهت مباهله يك نفر از آنها هم وارد مباهله نشده است.[4]
ثانياً: همه روايات از سنى و شيعه پنج تن مذكور را به عنوان اهل البيت معرفى كرده اند.
ثالثاً: اگر آيه مربوط به زنان پيامبر بود از ضمير «عَنْكُنَّ» كه قبل از آيه به صورت جمع مؤنث بود، بايد استفاده مى شد و نه اينكه بفرمايد «عَنْكُمْ» يعنى ضمير را عوض كند.
4- بنا به روايات و همچنين با توجه به سياق آيه، جاى اصلى آيه اينجا نبوده و با وَحى جبرائيل به دستور پيامبر (ص) بعد از نزول، به اين صورت تنظيم شده است، و اين روش در كليه آيات مربوط به اهل البيت (عليهم السلام) هست كه در بحث مستقلى بايد به آن پرداخته شود.
5- از همه مهمتر چون اراده براى تطهير را در آيه منحصر به اهل البيت (عليهم السلام) كرده و گفته است «انَّما»، اولًا: اين تطهير، آن تطهير عمومى كه خداوند براى همه مسلمين اراده كرده است نمى باشد، و اگر همان تطهير بود كه براى عموم مردم اراده كرده، ديگر مقام خاصى براى اهل البيت (عليهم السلام) محسوب نمى شد. ثانياً: چون خداوند تشريعاً طهارت و تزكيه را براى همه خواسته است، پس اين طهارت، طهارت تشريعى نبوده، بلكه طهارت تكوينى مى باشد. يعنى طهارت و عصمتى است موهبتى كه در اثر آن، نيروى فوق العاده باطنى عصمت در آنها ايجاد شده است، تا آنها نمونه كامل زندگى صحيح براى بشريت باشند.
6- خداوند در قرآن فرمود: «انَّهُ لَقُرْانٌ كَريم* في كِتابٍ مَكْنُونٍ* لا يَمَسُّهُ الّا الْمُطَهَّرُون»[5] فقط مطهرون مقامشان، مقام تماس با قرآنى است كه در كتاب مكنون است كه همان مقام غيبى قرآن است. از طرفى در آيه تطهير فرمود: فقط شما اهل البيت به تمام معنى مطهريد، پس در واقع فقط اهل البيت مترجمان واقعى قرآن اند و بقيه بايد قرآن را از آنها ياد بگيرند. از طرفى فرمود: آن قرآن كريم را كه در كتاب مكنون است غير مطهرون نمى توانند «مَسّ» كنند، و متوجه هستيد كه نفرمود: غير مطهرون نمى توانند بدانند، بلكه فرمود: غير مطهرون نمى توانند با آن حقيقت غيبى قرآن تماس بگيرند. اين نشان مى دهد كه حقيقت قرآن يك امر وجودى و واقعى است و نه اعتبارى، و شرط تماس با آن حقيقت مطلق، داشتن طهارت مطلق است، و بقيه به اندازه اى كه از نظر طهارت به اهل البيت نزديك باشند از قرآن بهره دارند. البته لازم است عزيزان متوجه باشند كه فرهنگ اهل البيت، فرهنگ طهارت است و از طريق طهارت مى توان با قرآن ارتباط داشت. يعنى علمشان را با حفظ طهارت تكوينى خود پايدار نگه مى دارند و فلسفه وجود آن همه عباداتى كه ما در سيره پيامبر و اهل بيت (عليهم السلام) مى بينيم براى حفظ همين طهارت تكوينى است. موفق باشید
[1] ( 1)- سوره احزاب، آيه 33.
[2] ( 2)- به كتاب امام شناسى، ج 3، از آيت الله سيد محمد حسين حسينى تهرانى رجوع شود.
[3] ( 1)- امام شناسى، ج 3، ص 144، نقل از غايةالمرام، ص 287.
[4] ( 2)- ابن جرير و طبرانى آورده اند كه رسول خدا فرمود: « انْزِلَتْ هذِهِ الْايةُ فى خَمْسَةٍ: فِى وَ فى عَلِى وَ الْحسن وَ الْحسين وَ فاطِمه» يعنى فرمودند: اين آيه در مورد پنج كس نازل شده (در زمان نزول) كه عبارتند از من و على و حسن و حسين و فاطمه (عليهم السلام). از طرفى در سوره تحريم خداوند دو تا از زنان پيامبر را به باد انتقاد مى گيرد و مفسرين عامه آن را عايشه و حفصه معرفى مى كنند. حال چطور مى توان چنين تطهيرى را به زنان پيامبر نسبت داد. در ضمن اصل روايت كِساء به نقل از احمد حنبل همان پنج تن را به عنوان اهل البيت معرفى كرده است.
[5] ( 1)- سوره واقعه، آيات 77 تا 79.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید بهتر است به جای تأثیر جنّ در بیماریها، واژهی «وهم» و «واهمه» را بهکار بریم. زیرا جنّ و شیطان از طریق قوهی واهمه وساوس خود را انجام میدهد و عملاً موضوع وَهم و وسوسه در میان است نه آنکه موجودی به نام جنّ با ماهیتِ شخصی خودش نقشآفرین باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: زبان صدرا، زبان رجوع به وجود است و این اوج یک تفکر است. زیرا بالاتر از تفکری که رجوع به وجود دارد، تفکری نیست. میماند که در رجوع به وجود، تنها به حکمت متعالیه بسنده نکنیم. همانطور که در جواب سؤال 18529 عرض شد؛ رجوع به وجود از طریق عقل هایدگری نیز برکات خود را دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظورشان آن بوده که از اسامی نیکو برای فرزندانمان غفلت نکنیم تا به نحوی به امامان معصوم که خودشان ملاک حق و باطلاند، منسوب باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با دعا آنچه مقدّر است به راحتی به ما میرسد 2- اگر مردم بدانند با دعا تقدیرات الهی که بهترین تقدیرات است، به راحتی به آنها میرسد؛ به زیباترین شکل دعا میکنند تا از سرگردانی نسبت به مقدّراتشان نجات یابند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک موضوع دیگری است و رعایت آن در مقابل هر مسئلهای کار درستی است. ولی بحثِ «علمِ تو استاد توست» یک قاعدهی کلّی در این تاریخ است که شرح آن در جزوهی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» داده شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف درستی است. حقیقتاً ادعیهای که از طرف امامان به ظهور آمده، تفصیل قرآن است و به این معنا به گفتهی بعضی از بزرگان دعا؛ قرآن صاعد است به همان معنا که قرآن نازل است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این بندههای خدا گرفتار لیل و ونهارِ زمانهاند. باید با آنها مدارا کرد تا إنشاءاللّه در بستر انقلاب اسلامی، جهتِ یمینی آنها بر جنبهی مشئمهی آنها غالب شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک مسئلهی روشنی است که حضرت آقا قبل از انقلاب «رسائل و مکاسب» تدریس میکردند و درس خارج داشتهاند و از همان اول انقلاب، همه، درجهی علمی ایشان را اجتهاد ثبت کردهاند و این ربطی به رسالهی عملیهداشتن ندارد!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» شروع کنید إنشاءاللّه راههایی را مییابید. بعد از آن به همت شما بستگی دارد. کتاب مذکور بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این واژهها واژههای اعتباری است و سخنان مبهمی است که تعریف مشخصی از آن نشده است. آنچه در متون اسلامی داریم نفس انسانی و مراتب مثبت و منفی آن است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین تذکر به احکام، با قرآن و روایات گفتمان خود را شروع کنید. معارف دینی در طرح درست آیات و روایات به شما کمک میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم آن سیری که کاربر محترم در سؤال 12592 مطرح فرمودهاند، خوب باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع پدیدههای تاریخی، مسئلهی تواتر در میان است وگرنه هیچ پدیدهی تاریخی را نمیتوان با اطمینان پذیرفت حتی وجود نادرشاه و شاه عباس را. از این جهت گفته میشود امور تاریخی را عقل، از جهتِ تواتر میپذیرد. بدین معنا که ممکن نیست چنین موضوعات مهمی را عدهای با تبانی بتوانند به تاریخ تحمیل کنند. زیرا بالاخره معلوم میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: طراحی دقیقی از پیش تعیینشده است حتی مسلمانشدنِ خلیفهی اول و دوم همراه با ابوعبیدهی جراح به تعبییر علامهی طباطبایی روی همین حساب است که متوجهاند میتوانند در آینده کار را دست بگیرند. شما جریان صحیفه را ساده نگیرید . جريان صحيفه يا پيمان نامه در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ج 4 ص 454 آمده است كه پس از ماجراى غدير خم گروهى به اين نتيجه رسيدند پس از رحلت رسول خدا (ص) با تمام قدرت بر ضد حكومت على (ع) مبارزه كنند و پيمان نامه اى با امضاء 34 نفر تهيه و آن را به ابوعبيده جرّاح دادند مبنى بر اينكه محمد (ص) رسالت خود را انجام داد و كسى را جانشين خود قرار نداد و اختيار حكومت را به عهده ملت گذارد تا رهبرى ملت موروثى نشود ...». همچنين علامه مجلسى در بحارالانوار، ج 28، ص 102 به بعد آورده اند. البته مفصلتر از آن را میتوانید در کتاب «بصیرت فاطمهزهرا «سلاماللّهعلیها» دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بهشتی که انشاءاللّه شما وارد آن میشوید، دیگر شیطان در آن نیست. پس غیر از بهشتی بود که حضرت آدم و حوّا در ابتدا در آن بودند 2- هبوط از آن بهشت بر روی زمین، خبر از آن میدهد که آن بهشت به معنای زمینی آن نبوده است. در این مورد به طور مفصل در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» که بر روی سایت هست، صحبت شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر تاریخِ بیخبری قصهی کوچکی است که بهجز امثال حضرت روح اللّه از جهتی و امثال شهید اهل قلم از جهت دیگر آن را توانِ درککردن باشد؟! دوران، سیاهیاش را به همه نشان نمیدهد و اگر هم نشان دهد، راهِ عبور در چنین ظلماتی سختْ ناپیداست مثل ناپیدایی تشعشع نور در بین انبوه درختان جنگلی سیاه. میگویی به راهیان نور حوالتت دادهاند؛ و عجب جایی است جایی که دروغِ دوران را در مقابل راستقامتترین راستانِ این تاریخ در خود مزمزه کردهای، چه قبض و بسطی است حالت رویارویی با عزیزترین عزیزانِ جان ما که بر خاک فرو رفتهاند، این تنِ علمالهدی نیست که در هویزه ابتدا از پای نشست و سپس به زیر خاک رفت، ولی این خاک، خاک نیست، راهِ گشودهای است در جنگل سیاه این دوران. این همان تشعشع نوری است که تمام عمر میتوان با آن زندگی کرد.
این گناه تو نیست که گذشتهات را بیشتر میفهمی، این گناه هرکسی است که بخواهد از عهدِ نفس امّاره به سوی عهدِ نفس لوّامه گذر کند. مگر آب گلآلودِ دوران گذشته، این پایِ ما را رها میکند؟ که گفت:
آب گِل خواهد که بر دریا رود
گِل گرفته پای او را میکشد
آیا راهی برای رسیدن به نفس مطمئنه جز جنگ بین نفس امّاره و مطمئنه میشناسی؟! نجات از این غربتِ تلخ را جز انقلاب روحاللّهی که روحم فدای او باد، نیافتم. ولی این انقلابِ سیاستبازان نیست. در این راه است که اگر هزار بار زمین بخوری و هزاران بار پایت بشکند، باز باید لنگان لنگان هم که شده است همین راه را ادامه دهی. فقط باید به خودت بگویی:
بیا باز امشب ای دل در بکوبیم
بیا این بار محکمتر بکوبیم
از کدام بیراهه رفتهای که میگویی امروزت میخواهد تو را به پنجسالِ قبل برگرداند؟! راه، بیراهه بوده است یا در جنگ بین عهدِ قبلی و عهدِ جدید در قبض و بسط در حالِ دست و پا زدنی؟! و این سخن دیگری است که باید در موردش گفت:
اگر دیر آمدم مجروح بودم
اسیر قبض و بسط روح بودم
نه انقلاب محمد «صلواتاللّهعلیهوآله» انقلابِ مردان بود و نه انقلاب حضرت روح اللّه«روحی فداه» انقلابِ مردان است. اگر فاطمه و زینب «سلاماللّهعلیهما» نداشتیم، آری. و اگر رهبر ما چِگوارا بود، آری. ولی حضور فاطمه «سلاماللّهعلیها» در جبههها مگر فراموششدنی است؟ مگر پهلوی شکستهی بسیجیان ما در عملیاتهای «یا فاطمهی زهرا» سند حضور آن حضرت نیست؟!! مگر قصهی فرماندهی آن حضرت را از زبان آن سردار بزرگ یعنی شهید برونسی نشنیدی؟!!
من، راه را در این دورانِ فترت و سرگردانی، پیداکردنِ خدایی میدانم که در این تاریخ ظهور کرده است که این، خدایِ کتابها و سخنرانیها نیست. از «هستی و زمانِ» هایدگر متوجه شدهام که هستی را در زمان که امروز، همان تاریخِ ما است باید جستجو کرد، هرچند میدانم این واژه را یعنی این تاریخ را یعنی این آینهی حضورِ «کلّ یومٍ هو فی شأن» را روحِ مدرنیته میبلعد مثل بلعیدنِ جرقهها توسط ظلمات. اما اگر بر این راه ویران، صبر پیشه کنی، صدای «بَشِّرالصابرین» گوشهایمان را حتماً مینوازد. و اگر آن مرد الهی در «اسفار اربعه»ی خود گزارش نداد «المعرفة بذر المشاهده»، یعنی اگر با معارف الهیه بهسر بردی مسلّم با مصداقهای آن مفهوم روبهرو خواهی شد و این معجزهی صبر است. صبری که باید بین عهدِ قدیمی که میشناسیم و میخواهیم از آن عبور کنیم، و عهدِ جدیدی که هنوز رُخ ننمایانده است، تجربه نماییم. که گفت:
پردههای دیده را داروی صبر هم بسوزد هم بسازد شرح صدر
آینة دل چون شود صافی و پاک نقشها بینی برون از آب و خاک
هم ببینی نقش و هم نقاش را فرش دولت را و هم فراش را
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حدیث نفس میتواند ملکی یا شیطانی باشد. اگر در آن حالت نظر به ربوبیت حق و عبودیت خود شویم، مَلَکی است و اگر ما را مشغول خود کند تا شیفتهی خود شویم، شیطانی است و راه حل عبور از آن همان توصیهی آیت اللّه بهجت«رحمةاللّهعلیه» است که فرمودند: «آمدنش در اختیار شما نیست، ولی دنبالکردنش در اختیار شماست، سعی کنید آن را دنبال نکنید». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همهی علماء به دنبال کاری بودند که حضرت امام شروع کردند. گذشتگان مثل آیت اللّه شیخ عبدالکریم حائری و آیت اللّه بروجردی زمینهی آن کار را فراهم کردند و حضرت امام چون زمینه فراهم شد و دولت شاه مستقیماً لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی را به مجلس برد، امام فرصت را غنیمت شمردند و قیام خود را شروع کردند 2- آیت اللّه بهجت و حضرت امام ارتباطِ تنگاتنگی داشتند در آن حدّ که مکرراً حضرت امام از آیت اللّه بهجت میخواستند که مثلاً برای فلان امر، توسلات و نذورات داشته باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هر دو وَجه مدّ نظر است. نظر حق به کمال خود، تفصیلاً و طلب انسان به وجود خود، امکاناً 2- ظاهراً فلسفهی خلقت مربوط به انسان کامل بوده است و در همین رابطه آن حدیث معنا میدهد که خداوند به رسول خود فرمود: «لو لاک لما خلقت الافلاک». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! پاداش عمل از خدای سریعالحساب، حتی قبل از عمل به صرفِ نیّت واقعی محقق میشود و فردای قیامت، صورت آن ظهور میکند. به همین جهت باید انسانها دائماً خود را در قیامت احساس کنند وگرنه به نتیجهی لازم از طریق اعمال شرعی نمیرسند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این راه در این زمان، جز آموختن معارف الهی و دفاع از انقلاب و رهبری با آرامش تمام و آمادگی جهت سربازی انقلاب اسلامی چه در جبههی فرهنگی و چه در جبههی نظامی نیست. و این در صورتی است که با توجه به معادلاتِ جهانی و فهم افول تمدن غربی، خود را در تاریخ دیگری که ادامهی غرب نیست، احساس کنیم. شعور تاریخی یکنوع احساسِ قدسی است از تجلیِ اسماء الهی مطابق ظرف تاریخی که در آن هستیم، مثل احساس خداوند که قلبْ متذکر آن است. موفق باشید